بخشی از مقاله

: چکیده

توده گرانیتوییدی فشارک در 75 کیلومتری شمال شرق اصفهان با ترکیب سنگ شناسی گرانیت، گرانودیوریت، تونالیت و کوارتزدیوریت حاوی آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک فراوان با ترکیب کوارتزدیوریت و مونزودیوریت است. مطالعات ژئوشیمیایی نشان میدهد، این سنگها ماهیت کالک آلکالن دارند و از نوع متاآلومین هستند.

بر اساس مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی، سنگهای مورد مطالعه علاوه بر این که شواهدی از اختلاط ماگمایی را نشان می دهند، در زمره گرانیتوئیدهای تیپ I و در طبقه بندی باربارین - 1999 - جزء گرانیتهای کالک آلکالن آمفیبول دار - ACG - قرار میگیرند. غنی شدگی از عناصر ناسازگار LILE - ها - مانند Th,Ba,Rb، وجود تهی شدگی وآنومالی منفی در عناصر سازگارتر HSFE - ها - مانند Nb و Ti در نمودارهای عنکبوتی نشانه شکلگیری این سنگها در حاشیه فعال قارهای است .

واژه های کلیدی: کالک الکالن،متاآلومین،گرانیتویید تیپI ،فرورانش 

 :مقدمه 

توده نفوذی فشارک در 75 کیلومتری شمال شرقی اصفهان در شمال روستای فشارک در گسترهای به طول جغرافیایی 18´،52˚ تا 23´،52˚ شرقی و عرض های جغرافیایی 45´،32˚ تا 55´ ،32˚ شمالی قرار دارد. این منطقه در تقسیمات زمین شناسی ایران، در زون ایران مرکزی قرار گرفته و قسمت کوچکی از کمربند ماگمایی ارومیه دختر محسوب میشود 

توده نفوذی فشارک با سن الیگومیوسن درون سنگهای آتشفشانی ریولیتی، داسیتی و آندزیتی با سن ائوسن نفوذ کرده است. این توده با روند شرقی- غربی و ترکیب سنگشناسی گابرو، دیوریت، تونالیت، گرانودیوریت و گرانیت دارای آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک نسبتاً فراوان با ترکیب کوارتزدیوریت و مونزودیوریت میباشد.

پس از بررسیهای صحرایی و نمونه برداری از واحدهای مختلف توده و تهیه 90 مقطع نازک و مطالعه دقیق آنها، 15 نمونه از توده و آنکلاوهای موجود در آن برای انجام آنالیز بر روی عناصر اصلی و کمیاب - XRF - به آزمایشگاه Naruto ژاپن ارسال شد و نتایج آن در این پژوهش با استفاده از روابط صحرایی و خصوصیات پتروگرافی و تحلیل دادهها، مورد بررسی قرار گرفته است. 

بحث 

برای نامگذاری سنگهای پلوتونیک از نمودار مثلثی اشتریکایزن - 1976 - که بر مبنای کانی شناسی مدال طراحی شده و مبتنی بر درصد حجمی کانیهای اصلی تشکیل دهنده سنگهای آذرین درونی شامل کوارتز، آلکالی فلدسپار و پلاژیوکلاز میباشد استفاده شده است. مطابق این نمودار سنگهای اسیدی درمحدوده گرانیت، گرانودیوریت و تونالیت و واحد حدواسط- بازیک در محدوده مونزودیوریت و کوارتزمونزودیوریت قرار میگیرد. آنکلاوها نیز در محدودهی مونزودیوریت و کوارتزمونزودیوریت قرار گرفته اند .

سنگ های گرانیتی موجود در این منطقه عمدتاً بافت گرانولار و در برخی موارد بافتهای گرانوفیری و پرتیتی نشان میدهند. بافت پرتیتی و گرانوفیری، بیانگر تبلور در شرایط هیپرسولووس، فشار بخار آب پایین و فشار جایگزینی پایین توده گرانیتوئیدی - کمتر از 2 کیلو بار - است. کانی های تشکیل دهنده این سنگها عمدتا شامل ارتوکلاز، کوارتز و پلاژیوکلاز است و کانیهای مافیک در آنها دیده نمیشود. 

سنگهای گرانودیوریتی و تونالیتی با بافت گرانولار و پوئیکیلیتیک، دارای ترکیب کانی شناسی اصلی ارتوکلاز، کوارتز، پلاژیوکلاز، بیوتیت، آمفیبول و کانی های فرعی اسفن، آپاتیت و زیرکن و کانی اپک هستند. فنوکریستهای پلاژیوکلاز دارای ساختمان منطقه ای بوده و علائمی از عدم تعادل با ماگما و شواهدی از اختلاط ماگمایی را نشان می دهند. 

در سنگهای دیوریتی و کوارتز دیوریتی بافت عمده میکروگرانولار است. کانی شناسی آن مشابه با سنگهای گرانودیوریتی بوده ولی فراوانی مدال کانیها متفاوت است. پلاژیوکلازها با فراوانی مدال زیاد در دو اندازه کوچک و بزرگ مشاهده میشوند. که دارای ماکل پلی سنتتیک و یا ساختمان منطقهای هستند و در برخی موارد در حاشیه و مرکز درشت بلورها انحلال صورت گرفته است و یا بافت پویی کلیتیک نشان میدهند.

کوارتز به صورت ریز و بین دانه ای و به ندرت به صورت درشت بلور حضور دارد. کانیهای مافیک آنها شامل آمفیبول فراوان، بیوتیت و به ندرت پیروکسن است و در برخی موارد به صورت لخته های مافیک تجمع یافته اند. این لخته ها میتواند به عنوان یکی از شواهد اختلاط مطرح شوند. آنکلاوهای میکروگرانولار مافیک ترکیب کوارتز دیوریت و مونزودیوریت دارند.

بافت آن ها میکروگرانولار است و در برخی موارد بافت پویی کیلیتیک نیز در آنها مشاهده میشود. کانی های موجود در آنها مشابه سنگ میزبان است منتهی بلورهای پلاژیوکلاز و کانی های مافیک حجم بیشتری را اشغال نموده است و منجر به تیرهتر شدن رنگ این آنکلاوها نسبت به سنگ میزبان شده است. در برخی موارد تجمعهایی از کانی های مافیک نیز در آنکلاوها قابل ملاحظه است.

وجود پلاژیوکلازهای زونه و حضور ادخالهایی از پلاژیوکلازهای کوچک در داخل پلاژیوکلازهای درشت نیز از دیگر موارد قابل ذکر است. نمونه های مورد مطالعه در توده نفوذی فشارک بر روی نمودار مثلثی AFM - نمودار ایروین و بارگار، - 1971 اکثراً در محدودهی کالک الکالن قرار می گیرند - شکل - 2 و از روند تفریق بلوری پیروی می کنند. به طوری که با افزایش تفریق ماگمایی از میزان MgO و FeO نمونهها کاسته شده و بر میزان Na2O+K2O آنها افزوده می شود .

آلومینیوم از جمله عناصری است که در تعیین خاستگاه و منشا و همچنین در تعیین نقش پوستهی قارهای در تولید ماگماها حائز اهمیت است. برای سنجش درجه اشباع شدگی آلومینیوم در سنگهای گرانیتوئیدی از نمودار ماینار و پیکولی - 1989 - استفاده می شود طبق این نمودار اکثر سنگهای مورد مطالعه در محدوده متا آلومین قرار می گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید