بخشی از مقاله

چکیده :

منطقه هنزا در 29کیلومتری شرق شهرستان رابر در محدوده استان کرمان قرار دارد. منطقه هنزا بخشی از ایران مرکزی است و جزئی از کمر بند ولکانیکی ارومیه - دختر محسوب می شود که این کمر بند در کرمان به نام نوار دهج - ساردوئیه معرفی شده است. - Dimitrijevic,1973 - این منطقه براساس مطالعات سنگ شناختی از سنگ های اندزیت، بازالتیک اندزیت، ریولیت، گابرو، دیوریت و گرانودیوریت تشکیل شده است.

بافت غالب این سنگها پورفیری و گرانولار است. براساس نمودارهای نامگذاری شیمیایی سنگ های منطقه گابرو، دیوریت و گرانودیوریت می باشند. مطالعات ژئوشیمیائی نشان می دهد این سنگ ها در سری ماگمایی ساب الکالن و در منطقه تولئیتی قرار گرفته اند . با توجه به اینکه سنگ های منطقه از لحاظ عناصر LILe غنی شدگی و نسبت به عناصر HFSE تهی شدگی نشان می دهند می توان آنها را مربوط به محی فرورانش دانست.

مقدمه :

محدوده ی مورد بررسی در 29 کیلومتری شرق شهر رابر از شهرستان بافت درمحدوده ی استان کرمان واقع شده است این منطقه درطول جغرافیاییِْ57ْ11 وعرض جغرافیاییَ18 ْ29 و ارتفاع متوس 2600 متر واقع شده است این منطقه براساس مطالعات سنگ شناختی از سنگ های بازالت، بازالتیک اندزیت، اندزیت، ریولیت، گابرو، دیوریت و گرانودیوریت تشکیل شده است. و از نظر کانی شناسی این سنگ ها دارای کانی های اصلی پلاژیوکلاز و پیروکسن و کانی های فرعی و ثانویه، آمفیبول، بیوتیت، آپاتیت، کلریت، اپیدوت، کلسیت، و اپک می باشند و همچنین بافت غالب این سنگ ها پورفیری و گرانولار می باشد و مهمترین ویژگی این سنگ ها مشاهده بافت های غیرتعادلی در آنها است که بافت غربالی و حاشیه خلیجی از جمله این بافت ها می باشد که به منظور تعیین منشاء و نحوه ی تکامل ماگمای سازنده این سنگ ها، از داده های ژئوشیمیائی استفاده می شود.

بحث:

برطبق نمودار ژئوشیمیایی SiO2 در برابر /Na2o K2O - میدل موست، - 1994 سنگ های منطقه در محدوده ی گابرو، دیوریت و گرانودیویریت قرارگرفته اند. - شکل - 1 که با نتایج به دست آمده از مطالعات میکروسکوپی مطابقت دارد. از لحاظ سری ماگمایی نمونه های منطقه در قسمت تولئیتی قرار گرفته اند. - شکل - 2 الگوی نمودار عنکبوتی به هنجار شده نسبت به کندریت و گوشته اولیه - Sun and mc - Donoph نشان دهنده غنی شدگی عناصر LREE نسبت به عناصر HREE می باشد. - شکل 3 و - 4 و در الگوی عناصر نادر خاکی به هنجار شده نسبت به کندریت - شکل - 5 نیز غنی شدگی از LILE نسبت به HFSE مشاهده می شود و همین طور نمودار دارای شیب منفی از سمت عناصر LILE به سمت HFSE می باشد که این نشان دهنده تفریق ماگمایی می باشد.

ویژگی های ژئوشیمیایی مانند تهی شدگی نمونه ها از Zr, Nb و Y و یک غنی شدگی قوی در عناصر - - LILE مانند Sr و Ba مشخص است. و عنصر Rb هم جزء عناصر - LILE - می باشد. بایستی مقدارش بالا باشد اما آنومالی منفی نشان می دهد. احتمالا جانشین K در فلدرسپار پتاسیم شده است و از محی خارج شده است و یا احتمالاً به دلیل دگرسانی و ماهیت متحرک بودن این عنصر می باشد و این آنومالی ها نشان دهنده الگوی تغییرات عناصر کمیاب در ماگمای قوسی می باشند.

- ویلسون، - 1989 به طور کلی غنی شدگی از عناصر با پتانسیل یونی ضعیف را می توان به 2 عامل درجات پائین ذوب بخشی منبع گوشته ای غنی شده و آلایش ماگما توس مواد پوسته ای نسبت داد. - سیرواستاوساین، - 2004 با توجه به ماهیت تولئیتی نمونه های مورد مطالعه می توان تأثیر زون فرورانش و آلایش نمونه ها را با مواد پوسته ای تأیید کرد. آنومالی مثبت Pb می تواند در ارتباط با نقش آلایش مواد پوسته ای - بدلیل تمرکز بالای این عنصر در پوسته قاره ای - و یا از رسوبات در موقع فرورانش باشد و آنومالی منفی Nb شاخص سنگ های قاره ای است و ممکن است توس سیالات کنترل شود ولی از آنجایی که این عناصر در پوسته قاره ای تمرکز یافته اند ممکن است غلظت بالای آنها در ماگما نشانگر آلایش پوسته ای باشد. - رولینسون، - 1949

افزایش Sr هم علاوه بر مسئله زون فرورانش احتمالا به دلیل حضور فراوان پلاژیوکلاز در سنگ است. غلظت عناصر LILE ، تابعی از نحوه رفتار فاز سیال است، در حالی که غلظت عناصر HFSE توس شیمی سنگ منشاء و فرایندهای بلور - مذاب که در هنگام تکوین سنگ رخ می دهد کنترل می شود. - رولینسون، - 1993 لازم به ذکر است که میزان شدیداً بالاتر LREE نسبت به HREE معمولاً به باقی ماندن گارنت در سنگ منشاء و در نتیجه تهی شدن مذاب از عناصر سنگین تر رب داده می شود. - رولینسون، - 1993

فلزات واسطه، Ni, Cr در نمونه های منطقه دارای بی هنجاری می باشند که این بی هنجاری ممکن است نقش - OL - برای نیکل و CPx برای - Cr - را نشان دهد و حتی بی هنجاری های Ni نقش اکسیدهای Ti و Fe را هم نشان می دهد. - رولینسون، - 1993 - شکل - 5 نمودارهای تشخیصی برای تعیین منشاء تکتونیکی گابروها مانند نمودار y-zr - مولر و گروس، - 1997 نیز نشان می دهد که نمونه های مورد مطالعه در محدوده کمان های ماگمایی حاصل از فرورانش قرار گرفته اند. - شکل - 6 و بر طبق نمودار zr/y-zr - پیرس و همکاران - که این نمودار برای تعیین نوع قوس های ماگمایی بازالتها استفاده می شود.

بر اساس این نمودار محی تکتونیکی قوس ماگمایی - volcanic Arc - شامل دو محی قوس آتشفشانی حاشیه فعال قاره ای - continetel Arc - و قوس آتشفشانی اقیانوسی - Oceanic Arc - می شود و ناحیه سایه دار وس همپوشانی بین دو تیپ بازالت است که با پلات کردن نمونه های مورد مطالعه در این نمودار مشخص شده که اکثر نمونه های منطقه در محدوده ی قوس آتشفشانی حاشیه فعال قاره ای قرار گرفته اند و تعداد کمی هم در جایی که دو تا قوس هم پوشانی دارند افتاده اند که این احتمالا به علت دگر سانی نمونه ها می باشد. - شکل - 7

نتیجه گیری :

نمونه های مورد مطالعه در دو گروه کلی ساب الکالن و تولئیتی قرار می گیرند. این سنگ ها دارای فنوکریست های پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن در زمینه ای از همان کانی ها به همراه کانی های اپک و بیوتیت و امفیبول و کانی های ثانویه قرار دارند. به طوری که تنوعی از بافت های پورفیری، گلومروپرفیری، گرانولار و بافت های کانیایی غربالی و منطقه بندی با حواشی خردشده را در بر می گیرد که نشانگر شرای عدم تعادل است که علت این شرای را می توان به اختلال ماگمایی نسبت داد.

سنگ های مورد مطالعه بر اساس نمودار های مختلف در محدوده ی سنگ های گابرو، دیوریت، و گرانودیوریت واقع شده اند و براساس نمودارهای تعیین سری ماگمایی در سری تولئیتی قرار گرفته اند و از لحاظ پتروژنز این سنگ ها در ارتباط با قوس می باشند و به نظر می رسد از یک منبع گوشته ای مورب مانند در طی سابداکشن منشاء گرفته باشند و هم چنین میزان و نسبت عناصر کمیاب نشان دهنده وجود گارنت، به عنوان فاز باقی مانده در منشاء گوشته بوجود آورند ماگمای مادر سنگ های گابرویی تولئیتی هنزا است. .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید