بخشی از مقاله
مقدمه
با توجه به اينكه بيشتر زمينهاي مستعد كشور ما در دامنه ها و كوهپايه ها قرار دارند و از طرفي ديگر چون ايران يك كشور بسيار مناسب از لحاظ توليد محصولات باغي است بنابراين بايد راهكاري ارائه شود تا بتوان به نحو بسيار خوب از اين اراضي استفاده كرد. در اينجا موضوع ديگر مهمي كه خودنمايي مي كند موضوع فرسايش خاك است زيرا اگر اين بهره برداري از اراضي شيبدار به نحو محاسبه شده اي نباشد مي تواند ضربه بسيار سنگيني به كشور و سرمايه ملي كشور
وارد كند و نسل بعد را با يك خاك فقير و از بين رفته روبرو كند. بنابراين در موضوع بهره برداري از اراضي شيبدار بيشتر بايد به اين نكته توجه شود كه خاك فرسايش نيابد يا اينكه مقدار فرسايش كه در حداقل نگه داشت با توجه به اينكه فرسايش خاك در ايران تقرباً دو برابر آمريكا است بنابراين بايد در فكر حفظ خاك بود. حفظ خاك شايد به اندازه خود توليد محصول مهم است و شايد مهم تر از آن.
در اين نوشته سعي شده است ضمن ارائه راه حلهاي اصولي كنترل شيب ها به فكر فرسايش خاك نيز بود. اميد است كه با اين تحقق حداقل نظر استاد را برآورده كرده باشم.
قرباني
1/2/83
فرسايش خاك – نقش هوموس و پوشش گياهي در جلوگيري از فرسايش خاك در اراضي شيبدار.
پوشش گياهي و هوموس در جلوگيري از فرسايش بسيار مؤثر است. هوموس نفوذپذيري خاك را افزايش مي دهد و از شدت جريان آبي مي كاهد. افزايش هوموس به دو طريق انجام مي شود. 1- افزايش هوموس از طريق دادن كود حيواني بقاياي گياهي مانند كاه و كلشن و غيره 2- افزايش هوموس بطور غيرمستقيم از طريق دادن كود شيميايي و تقويت زمين و غيره. در بعضي از شيب ها با درجه كم يا ايجاد پوشش گياهي مي توان از فرسايش خاك جلوگيري كرد. انتخاب گياه بايد با توجه به شرايط اقليمي، وضع خاك و آب و ناهمواري و ديگر شرايط طبيعي محل صورت گيرد.
در بعضي از نقاط شرايط طبيعي طوري است كه امكان روئيدن گياه نيست ولي بايد اقداماتي صورت گيرد براي اينكه بتوان در اين اراضي شيبدار درخت كشت كرد. و روشهاي ديگري براي نفوذ دادن آب در خاك و تثبيت خاك و ايجاد يك شرايط حداقل براي رشد گياه ايجاد كرد.
در كشت گياهان در اراضي شيبدار جلوگيري از فرسايش خاك بايد با استفاده از مطالعات و بررسي هاي انجام شود و در آن منطقه راه حلي را پيشنهاد كرد و نمي توان يك راه حل كلي براي همه جا گفت ولي در ذيل به بررسي راههايي پرداخته شود كه با استفاده از آن مي توان در اكثر نقاط ايران اقدام به كشت درخت و باغباني كرد.
در احداث باغ بايد براي اينكه احداث موفقي داشته باشيم بايد محل و يا شيب انتخاب شد. بايد مناسب براي اينكه باشد براي نتيجه گيري بهتر بايستي روش بهره برداري از زمين با حفظ خاك متناسب باشد و به جهت ايجاد تعادل بين خاك و گياه و زمينهاي مرتعي و جنگلي و زراعتي مشخص گردد.
مبارزه مستقيم با فرسايش كه معمولاً از طريق ايجاد بانكتهاي افقي در امتداد خطوط تراز و ايجاد سكوهاي محافظ و مايل ديگر اقداماتي كه ذيلاً به آنها اشاره خواهد شد. در مبارزه دمستقيم تنها نبايد به ايجاد تراس و چپر و غيره … اكتفا كرد بلكه اين اقدام بايد به همراه ايجاد پوشش گياهي مناسب به همراه دادن كود دامي مناسب همراه باشد.
سكوبندي:
به سكو در زبان فرانسه Terrasse و در زبان انگليسي Trasse مي گويند.
سكوبندي در نواحي شيب دار صورت مي گيرد و منظور از ايجاد سكو از بين بردن شيب زمين بوسيله پله بندي است چون غرض از مبارزه با فرسايش آبي جلوگيري از شدت جريان آب در سطح زمين و نفوذ دادن بيشتر آن در خاك است. دامنة كوه ها را كه ممكن است شيب ملايم داشته باشد، به صورت پله هاي پهن يا تختهايي كه همان سكو باشد درمي آوردند و سطح هر پله را هموار مي كنند تا آبهاي جاري نتواند به كمك شيب زمين به شدت جريان يابد به اين وسيله آبها در سكوها يا زمينهاي تخت شده جمع مي شود كه در نتيجه بهتر و بيشتر در زمين نفوذ مي كند.
در روي همين سكوها كه به حفظ خاك و استفاده بيشتر از آب كمك مي كند، درخت يا گياه ديگري مي كارند. در نواحي كه شيب زمين بيشتر باشد ايجاد سكو مستلزم خاكبرداري بيشتر است و مخارج زيادتري را هم در بر دارد و در ضمن نگهداري ديوارة اين نوع سكوها خوكار مشكل و پرخرجي است زيرا بر اثر شيب زياد هرچند وقت يكبار تحت تأثير عوامل مختلف به ويراني مي گرايد كه بايد از نو مرمت گردد.
در نواحي كوهستاني ما، مردم طبق عادت قديم، اغلب از اين روش براي به دست آوردن زمين بيشتر جهت كشت و همچنين احداث باغ در دامنه كوه اقدام مي كنند. در اين روش حجم خاكبرداري با شيب زمين و عرض سكو در رابطه است. در بعضي موارد امكان دارد كه عرض سكو هم با نوع كشت و عمليات زراعتي كه در روي آن انجام مي گيرد در رابطه باشد. بطور كلي عرض سكوها از 1 و 2 تا 3 متر در تغيير است. در نقاطي كه درختها و بوته هاي دامنه نابود شده اند. از اين روش مي توان به منظور حفظ خاك و عريان نشدن صخره ها استفاده كرد ولي بايد توجه داشت كه عمل خاكبرداري طوري انجام گيرد كه خاك هوموس دار و
حاصلخيز و زنده سطحي با خاك قعر كه فاقد موجودات زنده است، مخلوط نشود زيرا در غير اينصورت از مرغوبيت خاك سكوها و درنتيجه از حاصلخيزي آنها كاسته مي شود. ديواره سكوها را معمولاً سنگچين مي كنند، اما در نقاطي كه سنگ كم است به طريق ديگر نيز مي توان عمل كرد به عنوان مثال سكوها را از خاكهائي كه از كندن دامنه كوه حاصل مي شود، ساخت. در اين روش بايد گياهان (درخت يا بوته) را با فاصله كم از هم در روي ديواره پائين و تكيه گاه سكو
كاشت، تا به اين طريق از تخريب خاك و شسته شدن ديواره خاكي جلوگيري به عمل آيد. براي اينكه آب بيشتري در خاك نفوذ كند معمولاً سطح سكو را كاملاً افقي و بدون شيب نمي سازند. بلكه به آن حدود 5 درصد شيب در جهت عكس مي دهند.
تراس ها را مي توان به دو دسته تقسيم كرد 1. تراس هاي آبراهه اي 2. تراس هاي سكوئي
1- تراس هاي آبراهه اي Greded terreces
براي ساختن تراس هاي آبراهه اي قسمتي از دامنه را در امتداد خطوط تراز خاكبرداري كرده، در پائين شيب بصورت پشته اي قرار مي دهند مقطع عرضي تراس ها شبيه مقطع يك آبراه مي شود.
انواع تراس هاي آبراهه اي:
تراس هاي آبراهه اي را بر حسب شيب زمين مي توان به دو گروه تقسيم كرد
الف) تراس آبراهه اي با شيب زياد: اين تراس ها معمولاً براي كشت درختان ميوه و با جنگلكاري به كار مي روند. معمولاً در حد واسط تراس ها علوفه كشت مي شود.
انواع اين تراس به شرح ذيل مي باشد.
1. تراس هاي آبراهه اي با نيمرخ V شكل: اين تراس به علت سهولت احداث، كمي هزينه و كم بودن حجم خاكبرداري بيشتر مورد توجه قرار مي گيرند و در شيب هاي تند بيش از 60 درصد ساخته مي شوند.
2. تراس هاي آبراهه اي با نيمرخ نرمال: اين تراس ها مانند يك آبراهه هستند و كف آنها عريض است و گاهي شيب جزئي در جهت عكس شيب طبيعي زمين دارند و در شيب كمتر از 60 درصد ساخته مي شود.
در تراس هاي اراضي شيب دار براي پايداري پشته اي ايج
اد شد. غالباً قسمت پايين دست پشته را زير كشت علوفه قرار مي دهند. اين كار در مناطق مرطوب و نيمه مرطوب عملي است ولي در نواحي خشك و نيمه خشك معمولاً به دليل محدود بودن رشد گياهي عملي نمي باشد. بنابراين در شرايط نامساعد براي پايدار ماندن پشته بهتر است به جاي تراس هاي با نيمرخ نرمال از تراسهاي V شكل كه پايداري پشته آنها بيشتر است استفاده نمود. براي پايدار كردن پشته ها پاي پشته ها را بلافاصله پس از ايجاد بوسيله قطعات سنگ تثبيت مي كنند.
روش ساختن تراس هاي آبراهه اي
براي ساختن تراس هاي آبراهه اي اراضي شيب دار از دو روش استفاده مي كنند.
1- پشته بندي با عبور متوالي: در اين روش به جلوي تراكتور تيغه اي كه به شكل قسمتي از يك سيلندر است و بخش توخالي آن بطرف جلو مي باشد وصل مي كنند. اين تيغه با محور متحركي كه با سيستم هيدروليك كار مي كند به تراكتور وصل شده است. به اين ترتيب تيغه مي تواند در جهات مختلف يعني به طرف بالا، پايين، چپ و راست حركت كندو همچنين مي تواند نسبت به سطح افق زاويه اي بسازد تراكتور در وضعي كه تيغه نسبت به محور تراكتور زاويه دار است حركت مي كند. خاك جمع شده در جلو آن بطرف بيرون رانده شده و پشته را به وجود مي آورد.
2- پشته بندي مطابق بزرگترين شيب: در اين روش، تراكتور در جهت بزرگترين شيب حركت كرده خاك بالا را مي كند و به طرف پايين محل و خالي مي كند. سپس به عقب برگشته و در همين مسير عمليات را تكرار مي كند تا پشته به ارتفاع مورد نظر رسد. سپس پس از تغيير مسير اين مراحل كه از سر گرفته، مجدداً پشته مي سازد.
ب) تراس هاي آبراهه اي اراضي كم شيب: اين تراس ها غالباً در اراضي كه شيب آنها كمتر از 18 درصد است ساخته مي شود و براي انجام كشت و زرع مناسب است و توضيح آن در اينجا بي مورد است.
فاصله بين تراس هاي آبراهه اي: در ايران مي توان از فرمول استفاده مي شود و براي مناطق مختلف بايد ضريبي براي آن قائل شد.
چگونگي پياده كردن طرح تراس هاي آبراهه اي
ابتدا مرتفع ترين نقطه منطقه كه تراس بندي خواهد شد تعيين مي كنند سپس شيب زمين كه از نقطع مرتفع در جهات مختلف اندازه گيري مي كنند از ميان شيب ها حاصل تندترين آن را انتخاب كرده در فرمول مربوط به تعيين فاصله تراس قرار داده و فاصله عمومي اولين تراس را بدست مي آورند. بر اساس فاصله عمودي بدست آمده فاصله افقي كه پيدا كرده در آنجا يك ميخ چوبي نصب مي كنند. اين ميخ درروي مسير اولين تراس قرار دارد. سپس مسير تراس با استفاده از تراس مساحي با نصب ميخ هاي چوبي مشخص مي شود. اگر منظور تعيين مسير تراس ها شيب دار باشد ميخ ها به تدريج به سمت خروجي تراس (پايين دست) در ارتفاع كمتر از ارتفاع اولين ميخ و به سمت بالا دست تراس در ارتفاع بيشتر از آن نصب خواهند شد. فاصله ميخ از همديگر 5/7 متر است سپس به
وسيله تراكتور شياري در مسير ميخ حفر شود. براي پياده كردن تراس دومي ابتدا شيب متوسط زمين در بين تراس را تعيين مي كنند. پس از تعيين شيب متوسط مقدار آن در فرمول تعيين فاصله عمودي تراس قرار داده و فاصله عمودي تراس دوم كه از تراس اول را بدست مي آورند و دوباره مراحل فوق اجرا مي شود.
فاصله تراس بر اساس شيب متوسط بين آنها تعيين مي شود براي نمونه اگر شيب بين تراس ها در نقاط مختلف 4، 6، 8 باشد فاصله بين تراس با استفاده از فرمول به ترتيب زير خواهد شد 3/1 و 7/1 و 1/2 مي شود.
- نگهداري و مراقبت از تراس ها:
آبراهه ها و گوديهاي بزرگ بين تراس ها را بايد پيش از اقدام به ساختن تراس ها و يا در حين ساختن آنها به وسيله وسايلي كه در ساختن تراس ها به كار مي رود از خاك پر كرد.
تراس ها معمولاً در معرض تخريب هستند براي نمونه بر اثر عبور ماشين هاي كشت و زرع و انسان و دام از روي پشته هاي تراس، پشته نشت مي كنند. تراس ها كه بايد در اولين سال پس از ساخت مراقبت بيشتر مي نمود مراقبت از تراش پس از هر باران شديد ضروري مي باشد. هرچه شيب بيشتر شود مراقبت از تراس مهم تر است. زمين حد واسط تراس ها به منظور از بين بردن ناهمواريهاي كوچك موجود شخم زد و صاف مي نمايند شيب پشت تراس هاي با شيب پشت تند بايد بلافاصله پيش از ساخته شدن، بذرپاشي شوند. زيرا تثبيت هرچه سريعتر اين شيب با برقراري پوشش علوفه يا خوب اهميت دارد.
در تراس هاي آبراهه اي اراضي براي افزايش نفوذپذيري خاكهاي سنگين كف آبراهه را نرم مي كنند براي اين منظور از سلولوز چندين بار در سال استفاده مي شود.
- تراس هاي سكويي يا پلكاني
اين شيوه در حدود 4500 سال قبل توسط فنيقي توسط ديوارهاي سنگي اجرا مي شد. تراس هاي سكويي كاملاً متفاوت از تراس هاي آبراهه اي است تراس هاي آبراهه اي با فواصلي در اراضي شيب دار پراكنده اند، در حالي كه تراس هاي سكويي سرتاسر زمين را مي پوشانند. براي ساختن آنها خاك قسمتي از دامنه بالا دست را تراشيده و به قسمت پايين منتقل مي كنند به نحوي كه سكويي مسطح يا تقرباً مسطحي در سرتاسر دامنه ايجاد مي شود.
هزينه ايجاد تراس هاي سكويي زياد است، بنابراين آنها را معمولاً براي كشت گياهان پردرآمد مي سازند. اين تراس ها معمولاً در مناطقي ساخته مي شود كه تراكم جمعيت زياد بود. در زمين با شيب مناسب كافي نمي باشد.
- انواع تراس هاي سكويي:
تراس هاي سكويي بر حسب درجه شيب زمين به دو دسته تقسيم مي شوند.
1- تراس هاي سكوئي قائم:
در شيب هاي تند تراس ها معمولاً با ديوار قائم ساخته مي شوند. براي پايداري ديواره ها از ديوارهاي محافظ كه معمولاً با سنگ و گاهي نيز با آجر يا چوب ساخته مي شود استفاده مي شود. اين ديواره ممكن است بصورت خشكه چين يا از قطعات سنگ و ملات يا از سيمان ساخته مي شود.
ب) تراس هاي سكويي مايل: در زمينهاي با شيب ملايم به منظور حذف ديوارهاي محافظ و كاهش حجم خاكبرداري، سكوها با ديوارهاي مايل مي سازند. براي پيداري اين ديوارها و جلوگيري از ريزش آنها، آنها را از علوفه مي پوشانند براي اينكه يك ديواره مايل پايدار بماند بايد اصطكاك داخلي خاك بيشتر از نيروي لغزشي آن باشد، بنابراين تراس هاي مايل را در شيب ها مي سازند كه شيب ديواره حاصل از آن بيشتر از حد مجاز نباشد، سبب لغزش آن نگردد.
اگر تراس براي كشت گياهاني كه به آبياري نياز دارند به كار مي رود. براي سهولت آبياري در امتداد سكوها شيب جزئي به تراس داده مي شود.
فاصله عمودي بين سكوها و عرض سكوها به عمق خاك و شيب زمين بستگي دارد. هرچه عمق خاك كم تر باشد اختلاف ارتفاع و عرض تراس ها را بايد كمتر درنظر گرفت تا در اثر ساختن تراس ها خاك تحت الارض ظاهر نشود. هرچه شيب زمين كمتر باشد سكوها را مي توان عريض تر ساخت. بايد در نظر داشت كه عريض تر بودن سكوها هزينه ايجاد آن را بالا برد.
بهترين زمان براي ساختن تراس ها سكويي زماني است كه مقدار باران حداقل باشد.
- تثبيت شيب هاي كه در آنها لغزش زمين وجود دارد:
براي احداث باغ در اراضي شيبدار و كوهستاني اي كه در قسمت بالادست شيبي وجود دارد كه خاك سست است و در اين شيب حركت خاك ممكن است آني صورت گيرد و يا در طي چند دهه اي انجام شود بايد اين شيب را تثبيت كرد و مانع از ريزش آن روي قسمت پايين دست شد.
ب) چپربندي براي تثبيت شيب ها:
در بعضي شرايط براي تثبيت شيب هاي تند از چپربندي كه روش مناسبي است استفاده مي شود براي اين منظور ميخ هاي چوبي را در امتداد تراز در داخل زمين مي كوبند. اين ميخ ها به قطر 10-8 سانتي متر بود. و به عمق 40 تا 10 سانتي متري زمين فرو مي روند و فالصله آنها از همديگر 6/0 تا 1 متر است. نرده ها با استفاده از شاخه هاي نرم كه هنوز سبز بوده و كاملاً چوبي نشدهاند ساخته مي شوند. به مرور خاك كه پشت آنها جمع شده و شيب به صورت تراس هاي سكويي درمي آيد اين تراس هاي سكويي كه سرانجام زير پوشش گياه قرار مي دهند.
براي چپربندي بهتر است از شاخه هايي استفاده شود كه قدرت جوانه زدن را داشته باشند تا بعد از نصب در زمين بتوانند بسرعت رشد كرده و در زمين بصورت گياه استقرار يابند. بعنوان مثال شاخه هاي جوان و و چوبي نشده بيد در اين مورد بسيار مناسب هستند. در شرايطي و موقعي كه تهيه چپرهاي چوبي امكان پذير نيست و يا اينكه عمق خاك برا ي رشد گياه كافي نيست مي توان به جاي آن از ديواره سنگي به ارتفاع حدود 60 سانتي متر استفاده كرد. ترتيب قرار گرفتن اين ديوارها مي توانند در روي خطوط تراز باشند.
ج) استفاده از قلمه براي تثبيت شيب ها:
براي تثبيت شيب بريدگيها علاوه بر درختكاري و گراس از قلمه هايي كه مي توانند جوانه بزنند مانند قلمه هاي ني نيز استفاده مي شود.
قلمه ها را در دسته هايي به قطر 20 تا 25 سانتي متر بسته بندي كرده و آنها را در داخل گودالهاي كوچكي در امتداد خطوط تراز و به فاصله دور از هم روي شيب كنده شده قرار داده و به وسيله ميخ چوبي محكم مي كنند.
آبياري باراني:
سيستم قابل حمل با دست:
ساده ترين سيستم متحرك طوري ساخته مي شود كه به كمك دست جابجا شود. اجزاي اين سيستم عبارتند از پمپ لوله اصلي، لوله جانبي و آبپاشهاي چرخشي كه بفاصله 9 الي 24 متر از يكديگر قرار گرفته اند. قطر لولة جانبي معمولاً بين 50 تا 125 ميلي متر است و بسادگي جابجا مي شود. اين لوله تا پايان آبياري در موضع خود باقي مي ماند آن گاه پمپ خاموش و آب لوله هاي جانبي پس از جدا شدن از لولة اصلي تخليه مي شود لوله جانبي از لوله اصلي جدا، با دست به محل بعدي منتقل و مجدداً روي لوله اصلي نصب مي شود. آبپاشهاي قابل حمل يكي از رايجترين سيستمها هستند و براي آبياري مزارع وسيع و باغهاي ميوه از آنها استفاده مي شود. قيمت آنها كم و بسهولت مورد استفاده قرار مي گيرند. (شكل)
سيستم شيلنگ كشي:
سيستم شيلنگ كشي در اصل به منظور آبياري باغهاي مركبات ساخته شد. لكن در حال حاضر در باغهاي ديگر از آن نيز استفاده مي شود. لولة اصلي و لوله جانبي معمولاً ثابت هستند و در رو يا زير سطح زمين قرار مي گيرند. آب لوله بوسيلة شيلنگهاي پلاستيكي باريك از لولة جانبي به يك يا دو آبپاش چرخشي منتقل مي شود. شيلنگها در نحوه آبياري نيز تانعطاف پذيري زيادي به وجود مي آورند. مي توان آبپاشها را در كنار نهالها قرار داد و از هدر رفتن غيرضروري آب ذر بخش وسيعي از زمين باغ جلوگيري كرد. همچنين در مواقعي كه الگوي توزيع آب بر اثر وزش بار مختل مي شود مي توان آبپاشها را براحتي طوري نصب كرد كه اين اختلال جبران شود.
سيستم ثابت دائمي:
در مورد آبياري محصولات دائمي مثل باغهاي ميوه غالباً لوله ها و آبپاشها هميشه در يك باغ باقي مي مانند. اين مورد را سيستم ثابت دائمي مي نامند. بسياري از سيستمهاي ثابت دائمي زير خاك پنهان مي شوند تا در اثر تردد وسائل نقليه در مزرعه صدمه نبينند. گاه نيز روي ديركهاي مشرف بر محصول نصب مي شوند.
در بيشتر سيستمهاي ثابت فصلي و دايمي در يك زمان تنها قسمتي از سيستم مشغول آبياري است و اين موضوع بستگي به مقدار آب و مقدار لوله دارد. ولي در مواردي كه در باغات ميوه به منظور جلوگيري از يخ زدن آبپاشي باراني انجام مي شود لازم است كل سيستم بصورت يكپارچه با هم مشغول به كار شوند و يا براي مواردي كه به منظور خنك كردن لازم است بايد كل سيستم بصورت يكپارچه كار كنند.
سيستمهاي بالا در شيب هاي بيش از 15% نيز قابل اجرا مي باشند.