بخشی از مقاله
تجلی منظر باغ ایرانی در باغ سازی صفوی
مطالعه موردی باغ فین کاشان و چهل ستون اصفهان
چکیده
باغ سازی در ایران قدمتی دیرینه دارد ودر دوره های مختلف زمانی تغییراتی یافته و گسترش پیدا کرده است.منظر باغ ایرانـی تجسم کالبدی مفاهیم و آموزه های معنوی ایرانیان در طول تاریخ بوده و عناصر و اجزاء خاصی دارد که آنرا از سایر سبک هـا متمایز میسازد.استفاده از آب در باغ ، هندسه و طرح پلان،ساختمان ها و مبلمان باغ و همینطور ارتبـاط بـا طبیعـت و حضـور گیاهان تشکیل دهنده منظر باغ ایرانی و بیانگر فرهنگ و باور مردم پـارس میباشـد.منظر بـاغ هـای ایرانـی در زمـان صـفویان همچون سایر عرصه های هنر و معماری در آن دوران مورد توجه قرار گرفت.در زمان صفویان با رسـمی گشـتن مـذهب شـیعه حضور پررنگ تر دین و مفاهیم مذهبی در هنرهای رایج آن زمان،عناصر آن ها مورد بازتعریف و باز ساخت قرار گرفـت و شـیوه های جدیدی مبتنی بر اصالت هنر ایرانی با تکیه بر هنر اسلامی به وجود آمد؛در این دوره باغ هـای زیـادی در سرتاسـر قلمـرو پادشاهان صفوی ساخته شد و باغ های دیگری نیز مورد مرمت قرار گرفت.در تحقیق پیش رو ،ابتدا باغ ایرانی و اجـزاء سـازنده منظر آنرا میشناسیم و سپس با استفاده از روش "توصیف و تحلیل" ،این اجزا را در منظر دو نمونه باغ سـاخته شـده در زمـان صفویان توصیف و بررسی نموده و سپس به تحلیل یافته ها میپردازیم با این هدف کـه اسـلوب منظـر سـازی بـاغ هـا در دوره صفویه را شناسایی نموده و به تأثیر آن را بر باغ سازی ایرانی دست یابیم.
واژگان کلیدی:معماری منظر،باغ سازی ایرانی،باغ های صفوی،باغ فین ،باغ چهل ستون.
مقدمه
باغ سازی و باغ آرایی یکی از کهن ترین هنر های مورد علاقه بشر برای دستیابی به فواید طبیعت و ایجـاد ارتبـاط بـا آن بـوده است ،تا آنجا که با تمدن و فرهنگ آدمی پیوند خورده و بستری گشته است برای تجسم اعتقادات ،باور ها و هنجـار هـای یـک ملت.گواه این ادعا تقسیم بندی سبک های مختلف باغ سازی به کشور ها و تمدن های خواستگاهشان است همچون باغ سازی چینی،ژاپنی،ایتالیایی ،ایرانی و... .
ایرانیان در زمان های بسیار دور شیوه باغ سازی خاص خود را ابداع نمودند و با گذشـت زمـان و پیـدایش دوره هـا و حکومـت های مختلف سبک خود را گسترش داده اند و تغیراتی را بر آن اعمال نمودند چنانچه "باغ سازی ایرانی" به یکی از اصلی ترین و کهن ترین شیوه های باغ سازی در جهان مشهور گشته است.باغ های ایرانی دارای ویژگی هـای خـاص در عناصـر موجـود و نحوه استفاده از آنها میباشند که منظر آنها را متمایز میسازد..هر چند این ویژگی ها تحت تاثیر عوامـل اقلیمـی و فرهنگـی در مکان های مختلف ،متفاوت بوده و هم چنین در اثر زمان و حاکمیت اندیشه های گوناگون در ایران تغیر کرده ،اما اسلوب ویـژه خود را حفظ نموده است.بی شک در دوره صفویان هنر و فرهنگ جایگاه ممتاری داشته است و از جمله آن هنر هـا معمـاری ، شهرسازی ،منظر سازی و باغ سازی بوده است.پادشاهان صفوی در شهرهای مختلف ایران باغ های فراوانی را بنا نمودند و یا به مرمت باغ های موجود پرداخته اند.محقق و خـاور شـناس ایتالیـایی(پیترو دلا والـه (pietro della valle در سـال .1618م موفق شد ضمن ملاقات با شاه عباس از کاخ ها و باغ های اصفهان دیدن کند و توصیفات بسیاری از این دیدار هـا بـاقی مانـده است(خوانساری ،مقتدر و یاوری 1383 ،.(78
حضور عناصر موجود در باغ ایرانی همچون آب ، گیاهان ،پلان و هندسه فضایی و ساختمان ها در دوره صفوی همچون عناصـر سایر هنرها اسلوب ویژه ای داشته و بازتاب دهنده اعتقادات مذهبی و باور های مخصوص این دوره میباشند.بررسی این عناصـر وتحلیل تفاوت ها و شباهت ها در باغ های ساخته شده یا مرمت شده در دوران صفوی باعث میشود به اسـلوب "بـاغ صـفوی" که زیر مجموعه ای از "باغ ایرانی "است دست یافته و اثر دگرگونی فرهنگ و مذهب و هنر را درون همین باغ ها دریابیم.
باغ ایرانی
باغ یکی از مهم ترین فضاهای معمارانه از ادوار کهن در تاریخ ایران بوده است.به گواهی تـاریخ ،طراحـی و اجـرای ایـن فضـای معمارانه مصنوع و طبیعی همواره مورد توجه پادشاهان و مردمان این سرزمین بوده است.حفظ برخـی از عناصـر در دوره هـای خاص به ویژه سه رکن آب،گیاه و ساختمان که سه جزء ثابت همه باغ ها هستند و در هر فرهنگ به گونه ای خاص بـه آن هـا
پرداخته شده است ،نشان از ظهور اندیشه های اسطوره ای و دینی در طراحی بـاغ هـای ایرانـی داشـته اسـت.در مـورد نحـوه طراحی و شکل دهی باغ ایرانی تفسیرات گوناگون و بسیاری وجود دارد.بررسی های صورت گرفته علل شکل گیـری بـاغ را در طیفی از الزامات کالبدی و اقلیمی ،اقتصادی،سکونتی و ...تا تأثیر تفکـرات اسـاطیری ،اعتقـادی و آیینـی در بـر میگیرد.(لبیـب زاده،حمزه نژاد ،خان محمدی.(1390فضای سبز و باغ در کشور ما از دیر باز ،نمادی از قداست آسمانی بهشت بوده است و بعـد از اسلام نیز این معنا با ظرافت تمام به دیـن تـازه پیونـد میخورد.شـاید مهمتـرین مصـداق در زبـان فارسـی در مـورد فضـای سبز،همان کلمه پردیس است که ریشه بسیاری از لغات مشابه در سایر زبان های زنده دنیـا نیـز هسـت(براتی،.(1383پـردیس لغتی است مأخوذ از زبان مادی (پارادنزا)به معنی باغ و بستان و از همین لغت است و نیز گفته شده است که ریشه ایـن کلمـه "پئیری دئزه"بوده است که به باغ های بزرگی که در روزگار هخامنشیان ساخته میشده است اطلاق میگردیده و همـین کلمـه است که بعدها به پردیس و فردوس (بهشت)تبدیل شده است (اوشدر، 1371، .(194
در مورد علل و نحوه شکل گیری باغ ایرانی و هندسه خاص آن عوامل مختلفی ذکر گردیده است:
-تقدس عناصر یا جهات اربعه :شکل گیری کهن الگوی چهارباغ و به تبع آن هندسه راست گوشه؛
-باغ تمثیلی از بهشت و تلاشی برای بازسازی بهشت آرمانی بر روی زمین؛
-وجه اقتصادی و باروری باغ ایرانی ،اهمیت کشاورزی و نحوه آبیاری؛
-باغ به عنوان عامل استقرار موقت و دائم؛
-دلایل اقلیمی و نیاز به وجود باغ در سرزمین های خشک ایران،ترس و وحشت از کویر و پناه بردن به طبیعت؛
-دیدگاه اعتقادی ایرانیان و شفارشات دینـی در مـورد عناصـر طبیعـی و اهمیـت و قداسـت طبیعـت در آیـین هـای باسـتانی ایرانیان(حیدر نتاج،منصوری،. (1388
آنچه باغ ایرانی را در مباحث منظرسازی در جهان متمایز میسازد عناصر شکل دهنده به باغ و معماری منحصر به فرد منظر آن است.استفاده از آب و نحوه نمایش آن ،پلان و طرح هندسی باغ ایرانی،ارتباط بـا طبیعـت و نـوع اسـتفاده از پوشـش گیـاهی و همینطور مکانیابی ابنیه باغ و منظر ساختمان های ایجاد شده در آن ،همه و همه شخصیتی متفاوت و سـتودنی بـه بـاغ هـای ایرانی می دهند.برای بررسی وجه تمایز و شباهت باغ های ایرانی چه به تفکیک جغرافیایی آنها و چه براسـاس تفـاوت در دوره زمانی شکل گیریشان میتوان عناصر نامبرده را مشاهده و تحلیل کرد و با الگوی اصلی باغ ایرانی تطبیق داد.
آب
در اقلیم گرم و خشک ایران لزوم احداث یک باغ وسیع به همراه گیاهان و درختان و گلهـای فـراوان وجـود آب کافیسـت.و بـه همین علت است که در نزدیکی بسیاری از این باغ ها چشمه و قنات ارزشمندی نیز یافت میشود.اما افزون بـر نقـش کـاربردی
آب، این عنصر حیات بخش نقش مهم دیگری نیز دارد و آن نمایش عقاید و باور ایرانیان از دیر باز تا کنون ،از زمان اسـاطیر تـا پس از اسلام است.ایرانیان همواره در میان باور هایشان برای آب وجودی مقدس قائل بودند چه با عنوان آناهیتا الهه آب و چـه در میان توصیفات قرآن کریم در باره جریان آب در بهشت موعود.
شکل باغ و عناصر انسان ساخت آن نیز بسـتگی زیـادی بـه مقـدار و جریـان آب دارد،چنانچـه دسترسـی بـه منـابع آب زیـاد باشد،کوشک و نظر گاه اصلی باغ به میان آن نقل مکان میکند.صورت های گوناگون حضـور آب در بـاغ از قبیـل آب راکـد ،آب روان آبشار ،فواره آبنمای رنگی به عنوان نقطه درخشان و آب نمای تیره به عنوان سطح انعکاس دهنده محیط تمهیداتی اسـت که به دنبال جایگاه و نقش معنوی آب در باغ ایرانی پدید آمده است.(منصوری،(1384
در هنر باغسازی ایرانی زیبایی فضا بدون آب محقق نمیشود.برخی محققان بر ایـن عقیـده انـد کـه حضـور آب نتیجـه تجسـم بخشیدن به وصف قرآنی از بهشت توسط مسلمانان است(کلارک،(1380 عنصر آب جاری اصلی ترین عنصری که همواره به بـاغ ایرانی حیاتی دوباره بخشیده است. آب قنات در جدولها وجویهای منظم قرار گرفته و با گذر از نهر اصلی به نهرها و جدول های فرعی جریان مییابد.آب در بیشتر باغ های ایرانی حضوری آشکار دارد و در تمام باغ جلوه گر زندگی بخشی آب بـه بـاغ اسـت مگر در باغ پاسارگاد( به عنوان مظهر باغ های قبل از اسلام ) که جریان آب همراه با راز و رمز،پوشیدگی و پنهـانی بـوده اسـت که به عقاید آن دوره باز میگردد.
آب وارد شده به باغ ابتدا در یک حوض نسبتا بزرگ جمع آوری و سپس در نهر هـای مختلـف هـدایت و جـاری میشـود. آب از طریق جوی هایی در امتداد محور های اصلی باغ ،از حوض اصلی به حوض های کوچکتر میریـزد و سـرریز آن در جـوی هـای دیگری همسو با شیب طبیعی باغ روان میشود تا سرانجام از باغ خارج شود.وجود آب نما و استخر در بـاغ هـای قـدیمی ایـران یکی از ضروری ترین عناصر ایجاد باغ بوده و استخر غالبا عمیق و دارای چندین فواره بوده است.باغ ها را معمولا در زمین هـای شیب دار احداث میکردند ،در نتیجه با ایجاد پلکان در مسیر آبشار ها جریان ملایم آب تند و پـر سروصـدا میشـده اسـت.برای ایجاد محیطی آرام و خنک و پر سایه ،چاره ای جز احداث جوی های آب در طول تمام باغ نمیباشـد کـه معمـولا تقـاطع ایـن جوی ها به حوضچه تبدیل میگردد.این جوی ها غالبا از حوض خانه عمارت باغ آغاز و در فاصله ای منظم بـا اسـتفاده از شـیب طبیعی زمین با تکرار آبشارها به داخل حوضچه ها روان میگردد.آبنما که از ضروری ترین عناصـر ایجـاد بـاغ اسـت، بیشـتر در مقابل عمارت اصلی باغ احداث میشود.در کف آبنما و بیشتر جاهایی که آب فرو میریخت غالبـا تختـه سـنگی بـا تـراش سـینه کبکی و با طرح های مختلف کار میگذاشتند که موج آب را زیبا جلوه دهد(نعیما ،1385،.(42آب در باغ هـای ایرانـی عملکـرد های مختلفی را میپذیرفته است؛آبیاری گیاهان،خنک کردن فضای باغ و عمارت هـا و همینطـور نقـش نمـادین آن بـه عنـوان مظاهر مختلفی که در هر دوره شناخته میشده همگی جریان آب در باغ را توجیه میکنند.
پلان و طرح هندسی
اولین اقدام طراح ایرانی باغ پس از انتخاب مکان احداث باغ ،که تابع منبع آب منظـر پیرامـونی و زمـین اسـت،تدارک خیابـان اصلی باغ است.این خیابان که از ورودی آغاز میشود،بخش اعظم مکان هندسی ناظر است.منظره اصلی باغ محصـول سـاماندهی
این محور است(منصوری ،.(1384باغ ایرانی بر اساس سازماندهی مرکزی مبتنی بر محور به عنوان عنصر نظام دهنده و کوشک به عنوان تنها بنای معماری مؤثر در انتهای محور شکل یافته است(سلطانزاده،اشرف گنجویی،.(1392
هرچند یافتن محور اصلی باغ ،مکان یابی آن و جهت گیری اش از اقدامات اولیه ساختن بـاغ بـوده و اهمیـت فراوانـی دارد امـا آنچه به باغ ایرانی شهرت جهانی بخشیده و جزء ویژگی های منحصر به فرد آن به حساب می آید، الگوی پلان بـاغ موسـوم بـه چهار باغ است. در فرهنگ نامه علامه دهخدا چهار باغ این چنین معنا شده است:باغ های چهارگانه در کنار هم که با خیابان ها از هم جداشوند یا در پیرامون عمارتی باشند.همچنین دو رشته را گویند که مـوازی یکـدیگر و در دو طـرف دارای درختکـاری بودهو در وسط به وسیله یک رشته پیاده رو یا گردشگاه از یکدیگر جدا باشند(دهخدا،ج-5 ،(7965
بیانی که ریشه بسیاری از نظریه پردازیها درباره هندسه باغ ایرانی و الگوی چهارباغ بـوده کاسـه سـفالی یافتـه شـده در سـامرا است.روی این کاسه سفالی که تصور میرود مربوط به 2000سال قبل از میلاد باشد،جوی های متقاطعی ترسیم شده است کـه چهار قطعـه بـاغ را نشـان میدهـد و در هـر قطعـه یـک درخـت و یـک پرنـده است(منصـوری،حیدرتاج،1389،.(22همچنـین میرفندرسکی این چنین چهارباغ را به تاریخش منصوب میکند که:"در نظام استقرار ؛دو محور اصلی عمـود بـر هـم ،بـاغ را بـه چهار قسمت اصلی تقسیم میکند .تقسیم بر چهارشدن دارای بار تاریخی طویلی است و شکل بارز خود را در اشاره -آب از بـاغ عدن خارج میشود و به سمت چهارگوشه جهان جاری میگردد-از روز ازل نشان میدهد.باوری نیز بر آن است ؛زمانی کـه چهـار محور اصلی ،چهار نهر آب اصلی ،چهار ردیف درختان سایه گستر اصلی و چهار راه اصـلی مکـانی را بـه چهـار قسـمت تقسـیم میکند واژه چهارباغ به میان می آید"(میرفندرسکی،1384،.(10
از دیر باز فضای سبز و باغ در کشور ما ،نمادی از قداست آسمانی بهشت بوده است و بعد از اسلام نیز این معنـا بـا بـاغ ایرانـی تمثیلی از بهشت، یکی از عوامل شکل گیری باغ می باشد،اندیشمندانی که به این الگو اعتقاد دارند شـکل صـوری بـاغ را نیـز محصول این نگرش می دانند؛ظرافت تمام به دین تازه پیوند میخورد.باغ ،به چهار قسمت که با نهرهای آب از هم جدا میشـوند به اشاره نمادین به چهار نهر جاری در جنت،یا چهار جهت گیتی،تقسیم شده و طراحی میشوند(براتی،1383،.(14
هندسه مستطیلی و راست گوشه مهم ترین نظم حاکم بر پلان باغ است . از شکل کلی باغ گرفته تـا باغچـه هـا و حـوض هـا و اشکال جزئی در باغ همگی راست گوشه و مستطیلی شکل هستند.اصولا در باغ سازی ایرانـی شـکل منحنـی یـا دوار نمیتـوان یافت .تفکر مستطیلی حاکم بر طراحی باغ آنچنان قوی است که هیچ مانعی جلودار پیاده شـدن طـرح آن نیسـت .محـدودیت توپوگرافی و یا وجود عارضه های طبیعی و مصنوع همگی برای اجرای یک باغ مستطیلی از بـین برداشـته میشـده انـد.احتمالا هندسه غالب مستطیلی،صورتی از منظره سازی نماد گرایانه در گذشته باغ است که به صورت سلیقه زیبا شناسانه به نسل های بعــد منتقــل شــده اســت.در هــر صــورت نمــی تــوان بــاغ ایرانــی را خــارج از تســلط نظــام هندســه مســتطیلی تصــور کرد(منصوری، .(1384 بنا را در نقاط مختلف باغ میساختند. مثلا گاهی بنای اصلی در وسط باغ بود و از چهار طـرف دیـده مـی شد و بنا های فرعی و سردر در اطراف بودند .یا بنای اصلی باغ یک طـرف بـود و بناهـای فرعـی در اطراف،بـا دوراه متقـاطع ،و منظر اصلی در امتداد محور طولی باغ بود(نعیما،1385،.(28معمولا حوض میانی و اصلی باغ ، مقابل ایوان اصلی کوشک کـه رو به سمت فضای وسیع تر باغ داشته،ساخته میشده است.
گیاهان و عناصر طبیعی
یکی دیگر از وجوه تمایز باغ سازی ایرانی با سبک های دیگر باغ سازی بخصوص انواع غربی آن، دیدگاه نسبت به منظر طبیعی و مداخله در طبیعت است .ایرانیان بر خلاف غربی ها که طبیعت منشأ شرور و وحشتناک میپنداشتند و بر اسـاس ایـن عقیـده سعی در حداکثر تصرف در آن به منظور مهار نیروهـای نحـس در آن مینمودنـد،درختان،طبیعت و گیاهـان را مظهـر دوسـتی میدانسته اند ؛آنها را به شعر و هنر خود راه دادند و طبیعت را همانگونه که هست با کمترین میزان تغییر ستوده اند.
باغهای ایرانی به جهت گرمی و خشکی هوای این مرز و بوم اغلب دارای درختان سایهدار و انبوه بوده است.
برای ایجاد سایه در باغ های ایرانی از درختان سایه افکن مانند بید،چنار،نارون و مانند آن استفاده میشده است ؛در محور هـای اصلی باغ ،بیشتر از ردیف درختان سرو و چنار استفاده شده است و نیز در موارد زیادی یک در میان سـرو چنـار کاشـته شـده است.پیرامون استخر باغ را هم با درختانی مانند نارون و افرا و مورد وبید شوریده و سرخ بید و ارغوان میپوشاندند و در حاشـیه خیابان های فرعی معمولا توت برگی میکاشتند و نوغان داران از برگ این درخت استفاده میکردند.کرت های دو سوی خیابـان های باغ را که بیشتر به صورت چهارتخته آرایش میشد با کانال های میوه پر میکردند.گل سرخ محبـوب تـرین گـل بـاغ هـای ایران است و پیوسته در باغ ها مورد استفاده قرار گرفته است.ایرانیان گل ها را بـه همـان حالـت شـاداب و طبیعـی کـه دارنـد میپسندند و هیچگاه به دنبال پیوند کردن یا ترکیب آنها نبوده اند..گل های تزئینی را بیشتر در باغچه هـای جلـوی سـاختمان ،محور ورودی یا محور های اصلی که متوجه بناست میکاشتند.در بعضی باغ ها در قسمتی از محوطه باغ به نام باغچه یـا گلـزار یا گلستان که معمولا نزدیک کوشـک بـود و گـاهی بـه جـای اسـتخر میسـاختند فقـط گـل دسـتی کاشـته میشـدند (نعیمـا ،1385،.(35
به جای کاشت درختان و بوته های بلند در میان کرت که چشم انداز ساختمان باغ را بپوشاند اسپسـت (نـوعی یونجـه) کاشـته میشده است. منطق ثمر بخشی باغ ایرانی اصیل و قدرتمند است .هیچ گاه از یک گونه گیاهی (مانند درختان گـیلاس در بـاغ ژاپنی )استفاده نمیشده است.در باغ ایرانی در هر صفه ،گونه ای مثمر کاشته میشده است.در صفه ای درخـت سـیب ،صـفه ای دیگر درخت زرد آلو و هلو و سایر گونه های مثمر.
منظر سازی و ساختمان های باغ
محور باغ در ترکیب های متنوعی از اجزایی ثابت شامل گیاهان (درخت و گل)،آب ،فضای حرکتی و گاه با کمک ویژگـی هـای بستر(توپوگرافی)دیده میشود.تحلیل پلان باغ ایرانی اثبات میکند که فضای منفی،به مثابه فضـایی کـه از همجـواری دو فضـای اصلی مثبت ،به شکل تصادفی و غیر هندسی پدید آمده باشد در آن یافت نمیشـود.علاوه بـر آن هنرمنـد باغسـاز در طراحـی و منظره پردازی فضاهای باغ به تنوع فضایی نظری ویژه داشته و تلاش او تا آن حد است که دو فضای مشابه را جـز در مـواردی که طرح ایجاب کند،در باغ نمیتوان یافت.کشش باغ ایرانی و میل قدم زدن در آن ،علیرغم هندسه مستقیم الخط باغ ،ناشـی از تقید طراح به پدید آوردن فضا های گوناگون است.اسـتخر جلـوی کوشـک بـا درخـت سـایه انـداز آن بـرای اسـتراحت بعـداز ظهر،گوشه سازی باغ در امتداد کمربندی با دیواری بلند و فضایی محصور ،که جز آسمان هیچ چیز را نمیتوان دید،منظر نهایی
دیددر راهی فرعی که به دیواره باغ با آبنمای کوچکی در برابر آن منتهی میشود،حیاطی کوچک که از میانه دیوار گذر میکند و تو را به خلوت اندرونی میرساند و فضاهای دیگری که هر یک حس ویژه خود را دارند (منصوری ،.(1384
باغ های ایرانی اغلب باغ هایی چهار بخشی اند که در آن ها کوشک به صورت بنایی منفرد و شاخص در مرکز باغ واقـع میشـود و باغ را به چهار بخش تقسیم میکند(نظیر باغ نظر یا جهانگشا) و دیگر،باغ هایی که کوشک با تفصیل و گسترش بیشتر در 1/3 انتهایی باغ بنا میشود و باغ به دو بخش بیرونی و اندرونی تقسیم میشود(نظیر باغ شاهزاده).وجه اشـتراک ایـن بـاغ هـا منفـرد بودن محور و کوشک است(سلطانزاده،گنجویی،(1392در باغ های ایرانی علاوه بر عمارت یا کوشـک اصـلی بناهـای سـردر هـم بودکه در حقیقت بیرونی باغ یا محل پذیرایی محسوب می شد.این عمارت که در فضـای ورودی بـاغ سـاخته میشـددر بیشـتر موارد محل استقرار و سکونت نگهبانان ،باغبانان و سایر کارکنان خدماتی باغ ها بود.عمارت واقع در فضای ورودی تنها در شمار بسیار اندکی از باغ ها ممکن بود به عمارتی بزرگ تبدیل شود که محل استقرار و سکونت ساکنان اصلی باغ باشد.در بسیاری از باغ های سکونتگاهی -حکومتی از عمارتی که در محل سردر باغ قرار داشت به عنـوان سـاختمان دیـوانی و حکـومتی اسـتفاده میکردند،زیرا در این حالت حکام و دیوان سالاران میتوانستند در همان عمارت که یک سمت آن داخل باغ و سمت دیگر آن در کنار یک معبر یا میدان قرار داشت،به امور دیوانی رسیدگی کنند و به این ترتیب لازم نبود که مراجعه کنندگان به درون عرصه داخلی باغ وارد شوند و در نتیجه حریم عرصه های داخلی به خوبی حفـظ میشـد و عرصـه امـور دیـوانی از عرصـه مربـوط بـه سکونت متمایز میشد.در بعضی از باغ های سکونتگاهی -حکومتی که در پایتخت یا شهری مهم واقع شده بود در جلوی عمارت دیوانی که در محل عمارت سردر یا فضای ورودی قرار داشت،میدانی حکومتی و تشریفاتی برای برگزاری مراسـم سـان و رژه و تجمع های تشریفاتی و مذهبی ساخته میشد.در این حالت اغلب در جبهـه ای از عمـارت دیـوانی کـه بـه سـوی میـدان قـرار داشت،ایوانی ستون دار یا بدون ستون در طبقه فوقانی عمارت ساخته میشد تا در هنگام برگزاری مراسم در میـدان بـه عنـوان جایگاه استقرار بزرگان کشوری و لشکری مورد استفاده قرار گیرد.علاوه بر عمارت سردر و کوشک یـک یـا چنـد عمـارت بـرای سکونت دائمی در نظر گرفته میشد که غالبا آن را اندرونی می نامیدند،زیرا به گونه ای طراحـی و سـاخته میشـد کـه از لحـاظ اجتماعی و کالبدی دارای حریم مشخص و معینی بود به نحوی که اگر در فضای کوشک بـاغ سـکونتگاهی -حکـومتی مجلـس میهمانی بر پا بود و از افراد نامحرم در آنجا پذیرایی میشد ،خلوت و حریم عرصه اندرونی حفظ میشد و به ایـن ترتیـب زنـدگی خانوادگی افراد در آنجا بدون اشکال تداوم میافت.برای حفظ محرمیت و متمایز ساختن درونیان از سایر بخش هـای بـاغ غالبـاً اندرونی را در یک سمت باغ به نحوی طراحی و احداث میکردند که از سایر بخش ها متمایز و محفوظ باشد.در این حالت اغلب یک یا چندفضای باز مرکزی ،محصور یا نیمه محصور برای اندرونی در نظر گرفته میشد.(نعیما،1385،(28
باغ های صفوی
هنر و معماری ایران با به حکومت رسیدن خاندان صفوی وارد دوره ای تازه گشت.شهرها پذیرای آثار ارزشمند ماندگار گشـتند و منظر سازی اسلوب ویژه خود را یافت و در تمام عرصه ها به نمایش در آمد.صفویان مذهب شیعه را در کشـور رسـمی اعـلام کردند و به اشاعه آموزه های دینی پرداختند.بی شک معماری ،شهرسازی و باغ سازی نیز از این آموزه ها بهـره جسـتند.مکتب اسلام و مجموعه منابع آن تأثیر گسترده ای بر معماری ایـران زمـین داشـته است.بررسـی هـای تطبیقـی و تحلیلـی معمـاری
نیایشگاه ها،خانه ها،شهرهاو... در دوره های پیش و پس از اسلام،اثرات ورود اسلام و تـاثیرات شـگرف ایـن مکتـب بـر اندیشـه معماران و طراحان به خوبی نشان میدهد(نقره کار،1387، .(509- 397عامل مهمی که در خلق باغ های دوران صفوی و زیبـایی آنها وجود داشت،انتخاب مکانی برای برپایی آنها بود.علاقه ای که برخی فرمانروایان این دوره نسبت به منطقه دریای خزر پیـدا کرده بودند،باعث ایجاد مجموعه جدیدی از باغ ها در فـرح آباد،اشـرف (مجموعـه بـاغی در نزدیکـی بهشـهر)،عباس آباد،صـفی آباد،آمل و بابل شد؛به علت احترامی که معماران این عهد نسبت به تقارن داشتند ،در اصول هندسی این باغ هـا میتـوان طـرح های تکرار شده را در فلات ایران مشاهده کرد(خوانساری ،مقتدر،یاوری،1383،(78 .از دیگرخصوصیات باغ سـازی در ایـن دوره این بوده که بین دو فضای داخل و خارج به گونه ای رابطـه برقـرار مـی کـرده انـد مثـل احـداث حـوض و آب نمـا در داخـل کوشک.لازم به ذکر است که سیستم طراحی خیابان ها ،میادین و معابر عمومی در دوره صفویه از سـبک تیمـوری متـاثر بـوده است که در این سیستم خیابان ها به صورت مـنظم و قرینـه طراحـی مـی شـده انـد.تجربیات دوره صـفوی در احـداث بـاغ و کاخ،ارزشمند و همراه با ابداع و نوآوری بوده است .هرچند از این نوع بناها در دوره های قبل از صفوی اطلاع کاملی نداریم ،بـه نظر میرسد که در این دوره بر مبنای قواعد و اصول پیشین عمل شده است و نمیتوان آثار آنها را از دوره های پیشـین متمـایز دانست.جز اینکه وسعت زیاد و تعدد آثار و چگونگی اقدامات آنها اسباب بالندگی و اوج گیری های خلاقانه را در طراحی فضـای باز در این دوره فراهم آورده است.یکی از ارکان طرح جامع اصفهان در دوره صفوی خیابان چهارباغ و ملحقات آن است که خود طرح جسورانه ای در خلق یک محور مهم فضای باز در شهر است،محوری که ابتدا و انتهایی مشخص و تعریف شده دارد،محـور چهارباغ خود خیابان مشجری است با نهری در میانه که از حوض هایی به شکل هـای گونـاگون میگـذرد و بـه رودخانـه خـتم میشود.در دو سوی این محور باغ های متعدد و وسیعی نشسته و سردر های آنها مشرف به ایـن خیابـان باصـفا و محلـی بـرای نشستن و نظاره خیابان است(حاجی قاسمی،.(1386
باغ فین کاشان
باغ فین کاشان تاریخ احداث مشخصی ندارد.آنچه واضح است وابستگی حیات این باغ بـه چشـمه ای بسـیار قـدیمی بـه نـام "سلیمانیه " در دو کیلومتری جنوب باغ است .برخی احداث باغ را به دوره "آل بویه "نسـبت میدهنـد و برخـی عمـارت هـای داخل باغ را ساخته شده توسط "ایلخانان مغول"میدانند.اما بی شک گسترش و بازسازی باغ و شکل گیری فضا و عمارت هـای آن به شکلی که اکنون شاهد آن هستیم مرهون ساخت و سازهای عظیم دوره صفوی است.
فین کاشان دارای باغ ها و کاخ های فراوای بوده است که اغلب برای برگزاری جشن ها و آیین های ملـی مـورد اسـتفاده قـرار میگرفته است و گسترش همین اسفاده در زمان صفویان موجب بازسازی این باغ توسط آنان گردیـد.در ادامـه عناصـر تشـکیل دهنده منظر این باغ را تحلیل مینماییم.
آب
آب این باغ توسط چشمه قدیمی »سلیمانیه«تامین می شود که در رشته کوه هایی در دو کیلومتری جنوب باغ واقع اسـت.آب این چشمه به وسیله کاریزها(قنات ها)به مظهر چشمه در پشت باغ می رسد.در این محل آب به دو شاخه تقسیم می شود وبعد
از تقسیم های مختلفی در سطح باغ پخش می شود.این آب در نهایت از باغ خارج شده وبه مصرف مزارع و باغات روستای فـین می رسد.در ضمن بلافاصله بعد از خروج از باغ،سنگ آسیاب بزرگ هم با این آب به گردش در می آید.برای نمایش آب در تمام باغ از شیب طبیعی زمین استفاده شده است .برای جلوه دادن به جوشش آب ،در فواره های تعبیه شده در حـوض هـا و جـوی های باغ ،لوله هایی سفالی با نام تنبوشه دور تا دور آن ها تعبیه شده است.دهانه ابتدایی این تنبوشه هـا بـه جریـان آب جـوی متصل است انتهای آن بسته است.هنگام ورود مسیر آب به این لوله ها و برخود با انتهای آن ،با فشـار زیـادی از فـواره هـا بـالا میزند.قطر این لوله ها بر اساس تفاوت شیب ،متفاوت هستند.یکی از مشهور ترین مظاهر آب در باغ فین کاشان ،حضـور آن در حوضی به نام حوض جوش است .نام گزاری این حوض به این علت است که حفره ها یا چشمه های کف این حـوض آب را بـه داخل حوض میکشد . سپس این آب در جوی ها و حوض های بعد از آن جریان میابد.کاشی های فیروزه ای رنگ کـف حـوض ها و جوی ها جلوه ای ویژه به حرکت آب بخشیده اند و آن را با مفاهیم عرفانی و معنوی همراه ساخته اند.