بخشی از مقاله

تحليلي بر حضور حماس در پارلمان فلسطين و مواضع آتي آن

در سال 1987، شيخ احمد ياسين گروه حماس (جنبش مقاومت فلسطين)را براي مبارزه با اشغالگري اسرائيل بنياد نهاد حماس در آغاز، تنها چند عضو بيشتر نداشت كه تعدادي از آنها در زندان‌هاي اسرائيل بودند و در پايان سال 1988، اسرائيل حدود 21 تن از رهبران و كادرهاي حماس از جمله دكتر عبدالعزين الرننيسي و ابراهيم اليازوري .

صالح الشحاده را بازداشت كرد كه سه تن از آنها جزء بنيانگذاران اين جنبش بودند. جنبش حماس هنوز اين ضربه را پشت‌سر نگذاشته بود كه در نيم دوم سال 1989، دومين ضربه بر او وارد شد و 260 تن از بهترين كادرها و رهبران اين جنبش و در رأس آنها شيخ احمد ياسين بازداشت شدند شيخ ياسين به حبس ابد محكوم شد. اين ضربه براي حماس كه هنوز پايگاه توده‌اي گسترده‌اي نداشت، ضربه سنگيني محسوب مي‌شد

.
از اين رو مسئول دفتر سياسي جنبش موسي (ابومرزوق) كه تا آن زمان جندان شناخته شده نبود، مجبور شد به غزوه برود و پيكره سازماني جنبش را در آنجا بازسازي كند، در همانجا بود كه شاخه نظامي اين جنبش تحت عنوان گردانهاي شهيد عزالدين قسام متولد شد. از اين مرحله به بعد رويارويي جنبش حماس با نيروهاي اسرائيلي، رنگ خشونت بيشتري به خود گرفت

و برخلاف رويكردهاي سازماني آزاديبخش، از ينگ به كارد و سرانجام به گلوله و بمب و انفجارها نزديك شد. سال 1990 رويارويي همه جانبه اين گروه با اشغالگران آغاز شد و ناگهان 1300 تن از كادرها و رهبران اين جنبش در كرانه باختري و غزوه دستگير شدند، رفته رفته اين جنبش حماس با شهدا و بازداشت شدگانش توانست پايگاه مردمي گسترده‌اي پيدا كند و از مساجد، دانشگاه‌ها و مدارس ، جوانان تازه نفس به اين گروه ملحق شدند كه رهبران جديدي را براي آينده حماس تشكيل داده و توانستند اين جنبش را به پيش برند.

پيمان «اسلو» علي‌رغم اين تعداد بازداشت شدگان جماس را گاهش داد ولي شرايط سخت‌تري را براي حماس پديد آورد زيرا اقدامات نظامي حماس به دليل احمال رويارويي با دولت فلسطين و تلاش حماس براي حفظ انسجام دروني، كاهش پيدا كرد و در عوض در اين مرحله هواداري از جنبش حماس همجنان روبه‌ گسرتش نهاد

و علت اين موضوع از يك طرف به ادغام جنبش فتح در دولت فلسطين و كنار نهادن مبارزه مسلحانه از سور فتح ، نيز فساد حاكم بر سيستم دولت فلسطين و از طرف ديگر به عقلاانيت حماس مرتبط بود كه با وجود دستگيري تعدادي از فعالان نظامي‌اش توسط دولت فلسطين،حماس به روند روياوريي با دولت فلسطين كشيده نشد و البته بعضي از اعضا و هواداران حماس به روند رويارويي با دولت فلسطين افتادند: از جمله عبدالغزيز ارنتيسي و محمود الزهار و ابراهيم المقاده و غيره

مقاومت و مبارزه مسلحانه تا عملايت شهادت طبانه عليه رژيم صونيستي به يك اجماع دست يافتند و از اين جهت حماس كه خواهان و مدافع عمليات نظامي عليه اشغالگران بود، پايگاه مستحكمي در جامعه فلسطين به دست آورد. در اين دوره ، اسرائيلي ها از روي هيچ راهكاري براي تعقيب و ياترور يا بازداشت اعضاي حماس و حتي تخريب خانه‌هاي آنها فوگذاري نكردند.

اما با اين حال برتوان، سرسختي و حضور سياسي حماس افزوده شد و البته حضور رهبراني چون شيخ احمد ياسين و عبدالعزيز الرنتيسي نقش مهمي در پيشرفت حماس ايفا كرد و بدون ترديد الرنتيسي‌ همانند شيخ احمد ياسين از جايگاه ويژه‌اي در اين ميان برخوردار بود

.او زباني تند داشت و با تمام توان و بدون هيچ‌گونه ملاحظه‌كاري از مقاومت دفاع كرد، لذا الرنتيسي در بين فلسطيني‌ها و حتي كشورهاي عربي و اسلامي محبوبيت زيادي كسب كرد تا آنجا كه مجله امريكايي «تايم» در سال 2002 او را به عنوان يكي از پنج شخصيت اثرگذار بر مسائل خاورميانه انتخاب كرد.

پس از آنكه كران باختري تعدادي از رهبران خود را در پي ترور يا بازداشت‌ها از دست داد، غزه جايگاهي متفاوت يافت، و بخش اعظم برخوردهاي نظامي در كرانه باختري تمركز داشت .

اين تفاوت به ضعف دستگاه نظامي فلسطيني‌ها در غزه مربوط نمي‌شد بلكه به ديوار امنيتي پيرامون غزه با كمي تعداد اهدافي كه بتوان انها را مورد حمله قرار داد و نيز به شهرك‌هايي كه بتوان آنها را مورد حمله قرار داد

و نيز به شهركهايي يهودي كه به دليل موانع نظامي دور از دسترس بود كه زنجيره‌اي از ترورها شروع (از سوي اسرائيل )شد تا به شيخ احمد ياسين و عبدالعزيز الرنتيسي رسيد. به گونه‌اي كه آينده حماس را در معرض خطر قرار داد ولي همچنان به راه خود ادامه داد چون بازداشت

و ترور نمي‌تواند به جنبش‌هايي كه زيست‌فكري و اجتماعي نيرومندي داردند آسيب برساند، به علاوه ، با توجه به پايگاه جنبش حماس در بين جوانان كه غالباً رهبران جديدي را به ميدان مي‌آورد،

به ويژه جواناني كه در دوره مقاومت و چالش هاي رودرو تربيت شده‌اند در ناز و نعمت بايد به يك عامل مهم ديگردر اين باره اشاره كرد و آن حضور بخش گسترده‌اي از از رهبران ناشناخته در سايه است

. عامل ديگري كه وحدت و يكپارچگي و ادامه مبارزه حماس را را تامين مي‌كند حضور اين جنبش در خارج از فلسطين است. پس از ترور شيخ احمد ياسين و جانشين وي عبدالعزيزالرنتيسي ، رويارويي حماس و اسرائيل رنگ ديگري به خود گرفت

و اين گروه در حالي كه توسط شوراي رهبري هدايت ميشد و رهب واحدي نداشت به مبارزه خود عليه دشمن ديرينه‌اش ادامه داد. خماس در تمام طول عمر خود همواره به رويارويي با اسرائيل پرداخته است،

بر خلاف جنبش فتح خماس تاكنون هيچ‌گونه انعطاف‌پذيري در مقابل اسرائيل از خود نشان نداده در حاليكه محمود عباس رئيس حكومت خودگردان موضع كبيري مخلفت كرده و و از گلوله و مبارزه نظامي سخن مي‌گويد و دست به عمليات نظامي مي زند

. بدين ترتيب آتش بس كه محمود عباس پس از ماه‌ها مذاكره با اسرائيل در مورد آن به توافق رسيده بود، چندين مرتبه با شليك گلوله‌‌هاي خمپاره حماس شكسته شد.

اساسي‌‌ترين تفاوت حماس و فتح در واقع موضع‌گيري اين دو گروه در قبال موجوديت اسرائيل است. حماس همواره بر اين موضوع تاكيد داشته كه موجوديت اسرائيل را به رسميت نمي‌شناسد و بر همين اساس حاضر به مصالحه با آن نيست. اين در حالي است كه اسرائيل نيز موضع‌گيري مشابهي در قبال اين گروه داشته و اين گر

وه را به عنوان گروه تروريستي و غير قابل مذاكره و معامله معرفي كرده است.

چرايي رويكرد پارلمان حماس
علي رغم اين كه حماس يك گروه سازش‌ناپذير جلوه كرده است، چرا به فعاليت‌هاي پارلماني روي آورده است؟ آيا رويكرد جديد به معناي پايا مبارزه مسلحانه عليه اشغالگران است؟ براي ارائه پاسخي در اين باره نخست بايد مقدمه‌اي را ذكر كرد.

در حاليكه سير تحولات سرزمين‌هاي اشغالي فلسطين بيان‌گر استمرار جنايات رجيم صهيونيستي و مبارزات مقاومت براي پايان دادن به اشغالگري مي‌باشد.، گروه‌هاي حاضر در صحنه تحولات فلسطيني خود را براي برگزاري انتخابات پارلماني خود را آماده كرده بودند. اهميت اين موضوع سبب شد تا ديدگاه‌هاي متفاوتي در مورد چرايي رويكرد حماس به انتخاب ، چگونگي برگزاري انتخابات و تاثير آن بر تحولات سرزمين‌هاي اشغالي ايجاد گردد

چرا كه:
ابومازن كه پس از مرگ ياسرعرفات ، رياست تشكيلات خودگردان را به عهده گرفته بود ، همواره تلاش نموده بود تا جايگاه و برتري فتح را در ميان مردم و ساختار سياسي حفظ نمايد. با اين وجود رويكرد صرفاً سياسي وي سبب گرديده تا:

اولاً انتساب ميان سنت‌گرا و نسل جديد فتح، ايجاد و وي نتواند چنانكه بايد ، هماهنگي گذشته ، وحدت و انسجام فتح را حفظ كند چنانكه فتح اعلام كرد با دو ليست متفاوت و مستقل به نام فتح به رهبري ابومازن و المستقبل به رهبري مروان برغوئي در انتخابات شركت خواهد كرد.

ثانيا عملكرد مثبت ساير گروه‌ها‌ي جهادي در استمرار مقاومت تا حدودي چهره مردمي فتح را كاهش داده است نتايج انتخابات شهرداري‌ها خود بيانگر اين تحولات بود ، و حماس در انتخابات شهرداري‌ها اكثريت قاطع را به دست آورد.

ثانياً ابومازن از سوي بازگران فر‌امنطقه‌اي مجامع بين‌المللي و رژيم صهيونيستي براي مهار انتفاضه و خلع سلاح مقاومت تحت فشار قرار داد. براين اساس وي هر چند حضور گروه‌هاي جهادي به ويژه حماس را در انتخاب عامل تزلزل جايگاه فتح مي‌داند با اين حال با برگزاري اين انتخابات اميدوار است

پارلمان جديد فلسطين با مشاركت اكثريت گروه‌ها تشكيل شود و آن را به عنوان كاركرد مثبت خود ثبت نمايد و هم با حضور اعضاي مقاومت در پارلمان تا حدودي خط‌مشي نظامي آنها را به سياسي محافل خارجي براي سازماندهي تشكيلات اداري و اجرايي دولت خودگردان تلقي مي كند.

اين مسأله درباره حماس فرق مي‌كند و، به بيان ديگر ، هرچند برخي از ناظران سياسي حضور حماس در انتخابات را به معني گرايش آنها به سازو كارهاي سياسي و كاهش مقاومت مسلحانه مي‌‌دانند ، اما عملكرد و مواضع حماس بيانگر اين امر است كه آنها سعي دارند تا با حضور در پارلمان :
- به نوعي مشروعيت سياسي دست يابند و نيز از ليست گروه‌هاي تروريستي خارج و به عنوان يك گروه سياسي مشروع و رسمي معرفي شوند.

- اميدوارند با ايجاد اپوزيسيون قوي در پارلمان ضمن استمرار اهداف مقاومت كه با حفظ سلاح مقاومت ضورت مي‌گيرد بر عملكرد تشكيلات خودگردان در روند مذاكرات با رژيم صهيونيستي و ساير بازيگران خارجي نظارت نمايد.

- خواسته‌هاي ملت فلسطين را در چهارچوب قانونگذاري و نظارت بر دستگاه‌هاي اجرايي محض سازند. با نگاهي به اهداف غرب و رژيم صهيونيستي كه در در قبل و بعد از انتخابات كرده پي برد اين اهداف عبارتند از :
1- با اعملا فشار با گروه‌هاي مقاومت و مشرط كردن حضور آنها در انتخابات به خلع سلاح، موجب تغيير جهت‌گيري آنها بعد سياسي را فراهم آورد.

2- با ايجاد تشكلهاي سياسي در فلسطين راه را براي اجراي طرح نقشه راه هموار نمايد.
3- به ايجاد اختلاف ميان گروه‌هاي مقاومت بپردازد و يعني با دامن زدن اختلاف بين دو نگرش مقابله سياسي و نظامي با رژيم صهيونيستي موجبات انشعاب و تضعيف آنها را پديد آورد.
4- خارج كردن تدريجي جهادي از صحنه مبارزاتي به واسطه حضور حماس در پارلمان يعني حضور حماس در پارلمان مي‌تواند منجر به تنهايي جهاد اسلامي و در نهايت وادار شدن آن به ترك سلاح و روي آوردن به بعد سياسي گردد.

5- معطوف شدن مقاومت و تشكيلات خودگردان به برگزاري انتخابات و صف‌بندي‌هاي سياسي كم توجهي به فعاليت‌هاي رژيم صهيونيستي در كرانه باختري ، جولان و بيت‌المقدس، .و كسب امتيازات به بهانه عدم دخالت رژيم صهيونيستي در نحوه برگزاري انتخابات و ...

با تمام اين تفاسير اين حقيقت را نمي توان ناديده گرفت كه محافل غربي و صهيونيستي با ديده‌ي ترديد با اين انتخابات مي‌نگريستند و چرا كه اولا حضور حماس در پارلمان به معني لغو تحريم‌هاي غرب عليه مقاومت و به نوعي مشروعيت يافتن و مشروعيت دادن به آن است اما اگر حماس سلاح را حفظ نمايد مشكلات بسياري را براي اهداف غرب و رژيم صهيونيستي ايجاد مي‌كند.

به علاوه پيروزي حماس به معناي كاهش حوزه فعاليت ابومازن مي‌باشد كه تا امروز در راه تحقيق نقشه راه ، گام برداشت ولي در حضور حماس در پارلمان مي‌تواند در اين روند اختلال ايجاد كند

. افزون بر آن، نگراني غرب از ايجاد موج سوم انتفاضه در پارلمان فلسطين است كه مسلماً به دليل نقش و جايگاه پارلمان كنترل اين امر بسيار دشوار خواهد بود. بر اين اساس از هم‌اكنون غرب براي پيشگيري از چنين رخدادهايي فعاليت خود را آغاز نموده و چنانكه اتحاديه اروپا كنگره آمريكا با صدور قطعنامه‌هايي عملاً اعلام پيروزي حماس در انتخابات عليه حماس بر مواضع دشمنانش در مقابل رژيم صهيونسيتي

،و مواضع ضد حماس غرب نشان مي‌دهد، اهداف غرب كه قبل از اين به آن اشاره كرديم، تحقق نيافته و دلايل حماس براي گام نهادن در عرصه فعاليت‌هاي سياسي، به هيچ‌وجه به معناي بر زمين گذاشتن سلاح نيست، بلكه گشودن عرصه ديگر براي مبارزه عليه اشغال‌گران است.

*علل و دلايل پيروزي حماس
پيروزي غير منتظره جنبش حماس در انتخابات پارلماني فلسطين و غلبه بر رقيب قدرتمند خود يعني جنبش فتح، پرسش‌هاي زيادي را در محافل مختلف درباره علل پيروزي حماس بر‌انگيخته است. در واكادي دلايل اين پيروزي مي‌توان حداقل به دو علل مهم اشاره كرد:
1- سابقه مبارزاتي و چهره روشن حماس و شخصيت‌هاي آن:

حماس با رويكرد اسلام گرايي وارد معركه مبارزه فلسطيني ضد صهيونيستي شد كه اين مسأله ريشه در انديشه‌هاي اخوان المسلمين داشت، و اين در حالي بود كه جنبش بيداري اسلامي با توجه به تحولات منطقه‌اي خصوصا انقلاب اسلامي ايران نضج يافته و در برابر خط مشي‌هاي لائيك اعم از چپ‌گرا و ملي‌گرا، قامت برافراشته بود. رژيم صهيونيستي كه گويي از بالندگي اين حركت توفنده اسلامي غافل بود در مقطعي حماس را به عنوان آلترناتيوي در برابر ساف مي‌شمرد، لذا معترض آن نشد و حماس موفق شد در چنين فضايي به تحكيم پايه‌هاي مدني و حتي نظامي خود بپردازد

. نتيجه اين كه حماس با تشكيل گردان‌هاي عزالدين قسام در سال 1370 حملات نظامي رژيم صهيونيستي وارد ساخت. اهتمام حماس بيش از هر چند معطوف مبارزه عليه اشغال‌گران بود و علي‌رغم مخالفت با ساف و عدم شناسايي تشكيلات خود گردان،تلاش كرد وارد چالش جدي با حاكميت فلسطين نشود.

اين رويكرد كه بر خاست از بلوغ سياسي رهبران حماس بود در مقطع انتفاضه مسجدالقصي به همگرايي فتح (بويژه فصل جديد اين جنبش ) با حماس انجاميد . از سوي ديگر، حماس در كار نظامي از فعاليت سياسي غافل نبود و با آنكه در ماده 13 مرامنامه حماس (كه در سال 1367 تدوين شد

) آمده است: جنبش حماس، جهاد را تنها راه آزادي فلسطين مي‌داند. با اين حال سران حماس راه حل سياسي را به عنوان مكمل عمل جهادي و بديل آن، مطرح ساختند . ورود به عرصۀ انتخابات شهرداري‌ها و متعاقب آن مجلس قانون‌گذاري، ناشي از اين رويكرد بود. به همين دليل رهبران اين جنبش اعلام كردند پيمان اسلو مرده است و در شرايط نوين با ورود به عرصه سياسي مي‌خواهند طرحي نو در اندازند.

در واقع حماس خود را ملزم به پاسخ‌گويي به مطالبات مشروع فلسطينيان مي‌داند كه سالها دچار محروميت در ابعاد مختلف مادي و معنوي شده‌اند. از اين رو فلسطينيان به دنبال گزينه جديدي بودند تا‌ آنان را از وضعيت موجود رهايي بخشند. در چنين شرايطي حماس با پشتوانه‌اي از مبارزه و مقاومت و محبوبيت در اقشار محروم فلسطين وارد معركه انتخابات شد.

و با شعار اصلاحات اجتماعي و اقتصادي، آراي اكثريت فلسطينيان را به خود جلب كرد. البته حماس تصور نمي‌كرد به حدود 60 درصد كرسي‌هاي مجلسي ديت يابد و برنامه انتخاباتي اين جنبش حاكي از اصلاحات مدني در سقف حداكثر 40 درصد كرسي‌ها بود، از اين رو مقوله دولت مقاومت با رويكرد اصلاحات داخلي و خارجي و رسيدگي به اوضاع فلسطينيان مطرح شده است.

2- ناكار‌آمدي و فساد مالي جنبش فتح و دولت خودگردان:
برخي تحليل‌گران به ويژه تحليل‌گران صهيونيستي معتقدند، رأي مردم فلسطين به حماس، اعتراضي است به فساد موجود، نه تأييد راهبردهاي مبارزاتي حماس و بدين ترتيب صبغه حماسي و نقش تاريخي جنبش حماس را ناديده مي‌گيرند

. البته ناكارآمدي جنبش فتح و دولت خودگردان در پيروزي حماس، كمتر از سابقه مبارزاتي و سازش ناپذيري حماس است. بي‌گمان عامل اصلي دانستن ناكارآمدي و فساد جنبش فتح و دولت خودگردان در پيروزي حماس، هدفمند است و تلاش رژيم صهيونيستي آن است كه اگر ناچار به تعامل و پذيرش حماس در ساختار قدرت شد، همانند فتح آن را به گردونه رسميت نمي‌شناسند و سلاح بر زمين نخواهند گذاشت.

هر چند راه حل‌هايي سياسي را رد نكرده و حتي بر گزينه آتش‌بس مشروط به گونه‌اي كه حقوق فلسطينيان را استيفا كند، و سرزمين‌هاي اشغالي 1967 و بعد از آن را برگرداند، صحه گذارده‌اند. در هر حال حماس با پيروزي شگرف خود مرحله تازه‌اي را در تاريخ خود و فلسطين رقم زده است.

هوشياري و ابتكار عمل سران اين جنبش كه فرار است وارد آزمون تشكيل دولت شوند، علي‌رغم چالش‌هاي فراوان مي‌تواند آفاق روشن را فرا روي فلسطينيان بگشايد.

*پيروزي حماس، مخالفت‌ها و بازتاب‌هاي اسرائيلي:
طبق اعلام كميته انتخابات فلسطين، جنبش حماس باكسب 74 كرسي از مجموع 132 كرسي به پيروزي رسيد. اين نتيجه صهيونيست‌هاي اشغال‌گر را شوكه كرد. مقامات تل‌آويو كه طي چند ماه اخير از خروج شارون از حزب ليكود و تشكيل حذب كاديما به عنوان زلزله سياسي ياد مي آورند،

اين بار پيروزي حماس زلزله سياسي بزرگتري را براي آنان ايجاد كرد. به نظر مي رسد اسرائيل ها با تبليغات فراوان عليه حماس و تلاش براي ممنوعيت شركت حماس در انتخابات از طريق تشكيلات خود گردان عملا در افزايش محبوبيت اين جنبش موثر بوده اند. شارون و وزراي وي چندين بار تهديد كرده بودند

كه به دليل شركت حماس در انتخابات پارلماني فلسطين محدوديت هايي را در اين رابطه ايجاد خواهد كرد. اما سرانجام در پي فشارهاي جهاني مجبور به عقب نشيني شدند به هر روي پيروزي حماس مخالفت ها و بازتاب هاي زير را در پي داشته است.

الف- مخالفت ها
كابينه ايهود اولمرت كه دوران انتقالي را پشت سر مي گذارد با يكي از مهم ترين مصائب ممكن روبه رو شده سران تل آويو بلافاصله پس از اعلام پيروزي حماس، هر گونه همكاري رژيم صهيونيستي را با اعضاي حماس در كابينه فلسطين را ممنوع اعلام كرد. ايهود اولمرت پس از جلسه اضطراري كابينه اين رژيم تصريح كرد

مذاكره با حماس گروهي كه براي نابودي صهيونيست ها قسم خورده اند تا زماني كه رويه خودرا عوض نكنند به هيچ وجه در دستور كار دولت اسرائيل نيست. سه شرط را براي تغيير رويه حماس و نيز براي همكاري با كابينه حماس اعلام كرد كه عبارتند از:
- حماس خلع سلاح شود
- حماس منشورش نسبي بر سرنگوني رژيم صهيونيستي را تغيير دهد.
- حماس تمام توافقات رژيم صهيونيستي با تشكيلات خود گردان را بپذيرد.

از نظر بنيامين نتانياهو رهبر حزب ليكود پيروزي حماس نتيجه عقب نشيني يك جانبه و بدون گرفتن امتياز از غزه است اقدامي كه در هيچ جاي ديگر نبايد تكرار شود. در اين رابطه يكي از اعضاي حزب كاريما اعلام كرد پس از اعلام نتايج انتخابات فلسطين نمي شد

تشخيص داد كه مردم نوار عزه خوشحال هسند يا شوراي رهبري حزب ليكود عبارت در مقابل حماس قوي باشيم از سوي حزب ليكود براي انتشار در سطح وسيع به عنوان همگرايي حزب ملي روزهاي اخير در دستور كار قرار گرفت. عمير پرتز، رهبر حزب كارگر بر موضع عدم مذاكره با حماس تاكيد نمود. اين موضع گيري نيز از سوي ديگر شخصيت ها و احزاب صهيونيستي نيز اتخاذ شده است.

 

ب- بازتاب ها:
بدون شك رژيم صهيونيستي، بيش از هر جامعه ديگري از پيروزي حماس تاثير خواهد پذيرفت. اصرار سران حماس بر تداوم مبارزه مسلحانه و استمرار مقاومت به عنوان پايه بنيادين مشروعيت و مقبوليت آنها سبب انسجام سران رژيم صهيونيستي در مخالفت با اين جنبش شده است

. اين وضعيت موجب شروع فعاليت ها و تحريكات ديپلماتيك گسترده از سوي مقامات تل آوير با هدف تحت فشار گذاشتن حماس شده است. جانشين دگارون و وزراي كابينه صهيونيستي با سفرهاي منطقه اي و فرامنطقه اي و مكالمات تلفني و از طريق دستگاه وزارت خارجه ملي هفته هاي اخير موفق شده اند تا آمريكا ،

اروپا برخي از قدرت هاي آسيايي و حتي تعدادي از كشوهاي منطقه را وادار به اتخاذ مواضع يكسان با خود نمايند. اين كشورها عموما بر خلع سلاح حماس و شناسايي رژيم صهيونيستي به عنوان شرط تداوم همكاران تاكيد نموده اند. در عرصه احزاب صهيونيستي حزب كاديما به عنوان مسئول بروز چنين وضعيتي مورد انتقاد احزاب ديگر قرار گرفته چرا كه اين حزب به عنوان حزب حاكم اجازه برگزاري انتخابات را به رغم آگاهي از حضور حماس داده در حالي كه حزب ليكود

كه جايگاه فعلي خود را مديون انتقاد از سياست هاي حزب كاديما است به انتقادات خود ادامه مي دهد و احتمالا پيروزي حماس در افزايش تعداد كرسي هاي پارلماني حزب ليكود در انتخابات هشتم فروردين ماه 1385 تا پنج كرسي موثر باشد و البته حزب ليكود در گذشته نيز از چنين موقعيت هايي بهره برداري كرده است. مثلا در سال 1375 پس از يك سري بمب گذاري ها و حملات استضهادي، نتانياهو با اختلاف اندكي بر شيمون پرز غالب شد و در سال 1379 نيز با ورود شارون به مسجد الاقصي و شروع انتفاضه الاقصي و امنيتي شدن فضاي مناطق فلسطين اشغالي شارون بر ايهود باراك غله كرد و به عنوان نخست وزير رژيم اشغال گر زمام امور را در دست گرفت.
به رغم واكنش يكپارچه منفي مقامات رژيم اشغال گر، روزنامه بديموت آنها را نوشت بر اساس يك نظر سنجي اعلام كرد كه 48 درصد از صهيونيست ها در مذاكره با كابينه حماس هستند طبيعتا اين ميزان اگر با مواضع مديران و عمل گرايانه دولت حماس در قبال تحولات روبه رو شود افزايش خواهد يافت. در غير اين صورت احتمال اقدامات يك جانبه از سوي رژيم صهيونيستي بيشتر مي شود. امي ايالون، رئيس سابق سرويس امنيتي شن بت كه

اكنون يكي از كانديدهاي انتخابات پارلماني هشتم فروردني ماه 1385 است. مي گويد: در غياب طرف مذاكرده كننده تل آويو نبايد تلاش هاي خود را براي جداسازي از فلسطين ها متوقف كند.

پيروزي حماس و واكنش هاي جهاني
با پيروزي حماس دو نوع واكنش موافق و مخالف در خارج از مرزهاي فلسطين اشغالي شكل گرفت كه به برخي از مهم ترين آنها اشاره مي شود:
آمريكا: واكنش مقامات آمريكايي به انتخابات فلسطين به گونه اي بود كه برخي از كارشناسان آن را به دليل شوك ناشي از آن براي واشنگتن غير مترقبه اعلام كردند.

جورج بوش رئيس جمهور آمريكا گفت: واشنگتين تا زماني كه حماس شعار نابودي اسرائيل را كناب نگذارد با اين جنبش مذاكرده نخواهد كرد. بوش در كنفرانس مطبوعاتي در كاخ سفيد با ابراز اميدواري نسبت به ابقاي محمود عباس رئيس تشكيلات خودگردان خطاب به جنش حماس گفت: اگر نابودي اسرائيل جز برنامه شما باشد شما طرف هاي مذاكرات صلح نخواهيد بود، وي افزود.

آمريكا با حزب سياسي كه قصد دارد اسرائيل هم پيمان را نابود كند تعامل نخواهد كرد. بوش با اين حال با خود داري از تروريست خواندن جنبش حماس تاكيد كرد: آمريكا اكنون بايد با اهتمام ويژه موضوع تشكيل دولت آينده فلسطين را بررسي كند. بوش افزود: واضح است كه مردم فلسطين خواهان پايان يافتن اشغال كشورشان توسط اسرائيل ها هستند

، بوش به مسئله فساد اداري در تشكيلات فلسطين نيز اشاره كرد و گفت مردم فلسطين ناراضي و به دنبال بهداشت و آموزش و پرورش براي فرزندان خود هستند. رئيس جمهور آمريكا اظهار كرد كه حماس هم پيمان خوبي در روند صلح خاورميانه نيست و نمي تواند شريك صلح باشد

. همچنين وزير امور خارجه آمريكا در واكنش به پيروزي حماس در انتخابات فلسطين تاكيد كرد كه موضع واشنگنت در مورد حماس تغيير نمي كند. شينهوا گزارش داد كه كاندرليزاررايس وزير امور خارجه آمريكا در مجمع جهاني اقتصاد گفت نمي توان يك پا در سياست و پاي ديگر در تروريسم داشت.

بنابر اين گزارش رايس به محمود عباس رهبر حكومت خود گردان و ملت فلسطين به خاطر برگزاري انتخابات صلح آميز و عادلانه در تمام ابعاد تبريگ گفت و افزود: به نظر مي رسد كه فلسطينيان راه خود را انتخاب كرده اند اما ما بر اين باوريم كه مطالعات زندگي صلح آميز آنها تغيير نكرده مواضع متضاد و البته بيشتر ضد فلسطيني آمريكا نشان از آن دارد كه آمريكا هنوز از شوك پيروزي حماس خارج و آسوده نشده است.

اروپا: به گزارش خبر گزاري فرانسه، خاويرسولانا مسئول ارشد سياست خارجي اتحاديه اروپا با انتخاش بيانيه اي اعلام كرد: نتايج فلسطين ما را در موقعيت كاملا جديدي قرار داد كه نيازمند تحليل در شوراي وزيران خارج اتحاديه اروپا است. سولانا افزود: اتحاديه اروپا ديدگاه ها و چشم اندازها خود را در باره همكاري با دولت آينده فلسطين را پس از مذاكرات با اعضا و بررسي آخرين تحولات در اين باره اعلام خواهد كرد.

سولانا در بيانيه خود موضع شناخته شده اتحاديه اروپا را درباره شناسايي اسرائيل و حل مناقضه فلسطين و اسرائيل از راه مذاكرده كه به تشكيل دو كشور بينجامد، يادآور شد. در بيانيه سولانا آمده اعضاي اتحاديه اروپا پيش از برگزاري كنفرانس بين المللي لندن، پيروزي حماس را مورد بررسي قرار مي دهد. يك نماينده اتريش در اتحاديه اروپا اعلام كرد كه در صورت چشم پوشي حماس از خشونت،‌اين اتحاديه در ارزيابي خود نسبت به اين گروه تجديد نظر خواهد كرد

. روزنامه استاندارد چاپ دين به نقل از كسي كه خواست نامش فاش نشود گفت: در صورت تحقيق اين اقدام مهم از سوي حماس ارزشيابي جديدي درباره اين سازمان انجام خواهد گرفت. اين اظهار نظر در حالي انجام مي شود كه اتريش تا خرداد سال آينده رياست دوره اي اتحاديه نيز برعهده دارد

. بنتافر رووالديز، كميسر خراجي اتحاديه اروپا نيز گفت. ما تاكيد مي كنيم كه باعث خوشحالي است با هر دولتي تا زماني كه آماده باشد كار خود را با ابزار صلح جويانه انجام دهد، كار كنيم. همچنين بدرونيك دوكايزر، رئيس گروه ناظران اتحاديه اروپا در اين انتخابات گفت: فلسطيني ها درس جديدي را در زمينه دموكراسي به ما آموختند. انتخابات آنها با شكرت چندين حزب و در فضايي كثرت گرا برگزار شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید