بخشی از مقاله

چکیده در جریان بیعت با امام علی - ع - در سال 35 هجری عدهای از مهاجرین و انصار از بیعت با امام - ع - امتناع نمودند که قاعدین نام گرفتند، که درای مواضع مبهم دینی بودند که برای شناخت درست مواضع آنها بهترین منبع کتاب ارزشمند نهج البلاغه است؛ که یکی از منابع اصلی تاریخ اسلام و از ذخایر اصیل حدیث اسلامی است. این مقاله به دنبال بررسی مواضع و روکردهای قاعدین در برابر خلافت امام علی - ع - با استناد به روایات نهج البلاغه است که یافته های تحقیق بیانگر آن است که قاعدین از خواص اصحاب رسول خدا - ص - بودهاند که چون کج فکر بوده و توان تحلیل رویدادها را نداشتهاند و به علت حسادت، توهم کسب مقام خلافت، تعصبات قبیلهای، نگرش سیاسی امام علی - ع - و طرفداری از جناح خلفاء اقتصادی از بیعت و همراهی با امام علی - ع - خوداری کردهاند و موجبات تضعیف امام - ع - وتقویت دشمنان آن حضرت را فراهم کردهاند.
بعد از قتل عثمان در سال 35 هجری کار تعیین خلیفه چندین روز معوق ماند، تا اینکه همه در باب امام علی - ع - همداستان شدند و جمهور اهل مدینه نیز بر این رأی موافق شدند.2 مهاجرین و انصار با وی بیعت کردند، پس از آن سایر مردم نیز بیعت کردند.» 3بعد از آن جمله مهاجر، انصار، اشراف، افاضل و معارف عرب و عجم تا اوساط الناس و موالی و هر کس که در مدینه حاضر بود، همه به رضایت و اشتیاق بیعت کردند.4 امام علی - ع - در توصیف درخواست و هجوم مردم برای بیعت با وی می گوید: » ناگهان دیدم مردم از هر سوی روی به من نهادند، و چون یال کفتار پس و پشت هم ایستادند، چندان که حسنان فشرده گشت و دو پهلویم آزرده، به گرد من فراهم و چون گله گوسفند سر نهاده به هم5.« امام علی - ع - درباره تذکرات خود به مردم در این زمینه گفته است: »من را بگذارید و دیگری را به دست آرید، که ما پیشاپیش کاری میرویم که آن را رویههاست، و گونهگون رنگهاست. دلها برابر آن برجای نمیماند و خردهاپایب. همانا کَران تا کَران را ابر فتنه پوشیده است و راه راست ناشناسا گردیده و بدانید که اگر من درخواست شما را پذیرفتم با شما چنان کار میکنم که خود میدانم، و به گفته گوینده و ملامت سرزنش کننده گوش نمیدارم. و اگر من را واگذارید همچون یکی از شمایم، و برای کسی که کار خود را بدو میسپارید، بهتر از دیگران فرمانبردار و شنوایم.

من اگر وزیر شما باشم، بهتر است تا امیر شما باشم6.« امام - ع - جامعه موجود را فاسدتر از آن میدانست که او بتواند آن را رهبری کرده و معیارها و منویات خود را در آن به اجرا در آورد.»احساس امام - ع - این بود که در میان این فتنهها، نمیتوان به سلامت، جامعه را رهبری کرد. پس از آنی که امام - ع - احساس کرد که از او دست بردار نیستند، با انکار خود خواست تا از مردم این تعهد را بگیرد که از وی پیروی کامل کنند و به آنچه او میخواست تن در دهند. حوادث و رخدادهای بعدی، این تصور امام - ع - را که کار کردن در فتنه و شبهه بسیار دشوار است، روشن کرد. زمانی امام - ع - شخصی را با نام ابومریم در کوفه دید. از او دلیل آمدنش را به کوفه پرسید. ابومریم گفت: به خاطر عهدم با تو آمدم که گفتی اگر بر سر کار بیایم چه و چه خواهم کرد. امام - ع - فرمود: من بر عهد خود ایستادهام، اما مبتلای به خبیثترین مردمان روی زمین شدهام که هیچ به سخن من گوش نمیدارند7.« واضح است که بیعت با امام - ع - ، تقاضای عمومی بود و افراد مختلف شامل صحابه، تابعین، انصار، مهاجرین و مردم مصر،کوفه و یمن و سایر نقاط از امام - ع - خواستند خلافت را بپذیرد. »همچون ماده شتر، که به طفل خود روی آرد، به من رو آوردید و فریاد بیعت! بیعت! برآوردید. دست خود را باز پس بردم آن را کشیدید، از دستتان کشیدم به خود برگردانیدید8.« وقتی امام علی - ع - با اصرار و درخواست مکرر مردم خلافت را پذیرفت، با دشمنانی در جامعه اسلامی مواجه شد. »چون به کار برخاستم گروهی پیمان بسته شکستند، و گروهی از جمع دینداران بیرون جستند و گروهی دیگر با ستمکاری دلم را خستند. گویا هرگز کلام پروردگار را نشنیدند یا شنیدند و کار نبستند که فرماید:»سرای آن جهان از آن کسانی است که برتری نمیجویند و راه تبه کاری نمیپویند، و پایان کار، ویژه پرهیزگاران است« آری به خدا دانستند، لیکن دنیا در دیده آنان زیبا بود، و زیور آن در چشمهایشان خوشنما9.« مخالفتهای سه گروه ناکثین، قاسطین و مارقین موجبات شکلگیری سه جنگ جمل، صفین و نهروان را برای امام علی - ع - بوجود آورد و همچنین گروه دیگری به نام قاعدین به کناره گیری از حکومت امام علی - ع - پرداختند که نوع رفتار اینان زمینه ساز تضعیف حکومت امام - ع - شد.
-1شکل گیری قاعدین

در بیعت با امام علی - ع - مخالفین مجبور به بیعت نشدند. از مهاجرین سعد بن ابی وقاص، عبداالله بن عمر، اسامه بن زید و عبداالله بن سعد بن ابی سرح و از انصارکعب بن مالک، مسلمه بن مخلد، حسان بن ثابت، زید بن ثابت، ابو سعید خدری، محمد بن مسلمه، نعمان بن بشیرخزرجی، کعب بن عجره، رافع بن خدیج و فضاله بن عبید که عثمانی بودند با وی بیعت نکردند.10 این گروه قاعدین نام گرفتند. قعود در لغت به معنای »ضد قیام« است.11 در قرآن این کلمه در مقابل »جهاد« و به معنای »نشستگان«، »نشینندگان« یا »بازنشستگان« به کار رفته است12 و معنای دیگر، از جمله کسی که به جنگ نرود.13 قاعدین در صدر اسلام به دو دسته عمده تقسیم میشدند: گروه اول، کسانی بودند که به دلایل ناتوانی جسمی و روحی، زن و کودک بودن و ... توان شرکت در جنگ را نداشته، لذا عذر آنان موجّه بود. گروه دوم، افرادی بودند که توانایی جنگیدن را داشتند، اما به دلایلی از جهاد خودداری میکردند. این گروه خود به دو دسته تقسیم میشدند: دسته اول، کسانی که به دلیل »عافیتطلبی« و »پرهیز از خطر« از شرکت در جنگ خودداری میکردند. این گروه به بهانههای مختلف از شرکت در جنگهای صدر اسلام سرباز میزدند یا معرکه جنگ را به دلیل ترس از کشته شدن ترک میکردند. دسته دوم، افرادی که به نظر میرسد عافیت طلب و ترسو نبودند، حتی برخی از آنان مردان جنگی و فرماندهان لایقی نیز بودند، اما با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آن زمان از شرکت در جنگ خودداری کردند. مهمترین و مشهورترین گروه در تاریخ صدر اسلام که با تفکرات پیش گفته، حاضر بهجنگ نشدند، یقیناً گروه قاعدین بودند که از شرکت در نبردهای داخلی به رهبری امام علی - ع - خودداری کردند.14 اینان» بر این باور بودند که جماعت شکل نگرفته است و طبعاً خلافت امام علی - ع - را زیر سئوال میبردند، آنان مردم شام را مکمل این جماعت میدانستند،

در حالی که تا آن زمان بیعت اهل حرمین کافی دانسته میشد15.« شایان توجه است که شیخ مفید مینویسد: »نمیتوان- این شبهه را پذیرفت که آنان بیعت حضرت علی - ع - را قبول نداشتهاند، وانگهی اخباری رسیده است که آنان اذعان به بیعت داشتند و در عین حال از یاری و مساعدت امام علی - ع - در جنگ جمل خودداری کردند و در این مورد بهانههایی برای خود تراشیدند و جنگ جمل را کاری نادرست پنداشتند و در مورد خطایی که مرتکب شدند بهانههایی آوردند که در نظایر آن آورده میشود16.« بدین ترتیب حزب قاعدین در برابر امام علی - ع - شکل گرفت. این گروه از نخبگان و خواص رسول خدا - ص - بودندکه به دلیل حسادت و دشمنی با حیله و تزویر با حضرت علی - ع - برخورد میکردند و منتظر بودند تا به اهداف و منافع خود برسند. قاعدین گروه منظم ومتشکل نبودند. اما به نظر میرسد همه آنان به زعم تفرق و تفاوت در نگرش، در یک موضوع وجه اشتراک داشتند و آن ساده اندیشی و سطحی نگری آنان است. به نظر میرسد، در راستای همین فرضیه است که برخی از نویسندگان همه قاعدین را افرادی متحجر و قشری نگر دانستهاند.17 -2چهره های مشهور قاعدین -2-1سعد بن ابی وقاص

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید