بخشی از مقاله
فصل اول
كليّات تحقیق
1-1 مقدمه
وظيفه بورس اوراق بهادار، ايجاد بازاري منظم و دائمي براي خريد و فروش انواع اوراق بهادار است كه از آن طريق جذب سرمايههاي مردمي توسط شركت ها، امكانپذير باشد. اين وظيفه وقتي به نحو صحيح انجام ميشود كه بازار به شكل يك بازار رقابت كامل عمل كرده و از درجه تخصصي بالايي برخوردار باشد. يكي از ويژگي هاي اساسي رقابت كامل، در دسترس بودن اطلاعات كامل به صورت رايگان و به سرعت و سهولت است. اگر قرار باشد مردم به ميل خود سرمايهگذاري كنند بايد اطلاعات مربوط به طور كامل و شفاف در اختيار مردم قرار داده
شود. بورس بايد حائز شرايطي باشد كه در هر لحظه بتواند اطلاعات را بطور دقيق منتشر كرده و با تفسير آن در ويژگي هاي مورد نظر سرمايهگذاران، در هر لحظه ارزيابي صحيح از وضع و عملكرد اقتصادي شركت ها و همچنين قيمت سهام آنها ارائه دهد. قانون، مقررات و ضوابط بورس نيز بايد براي تامين امنيت فعاليت در اين بازار و حفاظت از منافع سرمايهگذاري عمل كند. از عمدهترين استفادهكنندگان اطلاعات شركتهاي سهامي در بورس، سرمايهگذاران بالقوه در سهام شركتها هستند. اين گروه معمولا اطلاعات مورد نظر خود را از طريق بورس بدست ميآورند. بنابراين سهامداران و سرمايهگذاران از بازار سرمايه اين انتظار را دارند كه صحت اطلاعات واصله توسط شركتهاي پذيرفته شده در بورس را مورد تاييد قرار دهد تا آنها به مزاياي خريد و نگهداري و فروش سهام خود نائل شوند. سهامداران و سرمايهگذاران براي ارزيابي شركتها از فاكتورهاي مختلفي استفاده مينمايند كه از آن جمله، سود هر سهم EPS و سود تقسيمي DPS ميباشد كه تغييرات آنها ميتواند اطلاعاتي درباره وضعيت و عملكرد شركت در حال و آينده بدهد. بازار سرمايه هم مانند ديگر بازارها شامل تعدادی خريدار و فروشنده است كه رقابت بين فروشندگان باعث افزايش كارائي عملكرد شركت ها ميشود و نشانه اين كارائي شركت، در استفاده بهينه از سرمايه فراهم شده، افزايش سود و سودآوري آن شركت منعکس خواهد شد.
سود تقسيمي و سود هر سهم ميتوانند بعنوان عواملي براي كنترل و ارزيابي عملكرد مديريت شركت توسط سهامداران باشند.
عملكرد مديري مطلوب و مورد پسند سهامداران است كه توانسته باشد علاوه بر حفظ كارائي عوامل مختلف در عملكرد شركت ، توان سودآوري شركت را نيز افزايش داده باشد و از طريق افزايش ارزش شركت و اجراي پروژههاي داراي ارزش فعلي خالص مثبت، بر ثروت سهامداران افزوده باشد. همچنين رابطه بين سود تقسيمي و سود هر سهم نشاندهنده سياست تقسيم سود شركت است . سياست تقسيم سود ميتواند باعث جذب سهامداران جديدي براي شركت شوداین سوال که آیا تغییرات سود تقسیمی اطلاعاتی را درباره
تغييرات سودهاي آتی شرکت ها در بر دارد؟ موضوعی است که توجه زیادی را در تحقیقات، به خود جلب نموده است و به عنوان آزمونی از فرضیه علامت دهی سود تقسیمی نگریسته می شود.فرضیه علامت دهی سود تقسیمی بیانگر این موضوع است که تغییرات سود تقسیمی با خود اطلاعاتی را درباره سود آوری آتی شرکت در بر دارد. به طوری که مدیران شرکت ها به منظور انتقال چشم انداز روشن سود آوری و جریان های نقدی مثبت تر اقـدام به افزایش سود تقسیمی می نمایند. در این تحقیق فرضیه علامت دهی سود تقسیمی با در نظر گرفتن آثار متغیرهایی نظیر قابلیت پیش بینی جریان های نقدی،نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام بررسی و آزمون شده است.
در فصل اول پس از بیان مسئله ، اهميت و ضرورت موضوع تحقيق و اهداف تحقيق را بيان نموده و سپس چارچوب نظري ، مدل تحليلي و فرضيه تحقيق را ارائه مي نمائيم.
2-1 بيان مسئله:
سود سهام بازده اي است كه سهامداران عادي در قبال سرمايه گذاری كه در شركت انجام داده اند از شركت دريافت مي كنند . هر شركتی كه در دوره جاري سود سهام پرداخت نكـند این عمل شرکت بدان معنی است که، سود را دوباره در شركت سرمايه گذاري مي كند تا ايجاد منفعت كند و به اين ترتیب توانائي شركت را جهت پرداخت سود سهام در آينده افزايش دهد.
با توجه به فرضيه محتواي اطلاعاتي يا علامت دهي، آغاز پرداخت سود سهام توسط يك شركت و يا افزايش قابل توجه سود سهام توسط شركت، مي تواند پيام هاي متفاوتي از ديد سهامداران مختلف داشته باشد. پرداخت سود كم باعث كاهش عدم اطمينان سرمايه گذاران نسبت به دريافت بازده سرمايه شان مي شود و همان طور كه در فرضيه علامت دهي عنوان شد افزايش سود سهام از ديد سرمايه گذاران نشانه توانايي سود آوري آتي شركت بوده و به عنوان يك خبر خوب مبني بر روشن بودن افق آينده شركت از ديد مديريت تفسير مي شود. از طرفي برخي سرمايه گذاران ممكن است افزايش سود سهام را نشانه در دست نبودن فرصت هاي سرمايه گذاري و رشد و توسعه و يا عدم استفاده شركت از اين فرصت ها دانسته و در نتيجه افزايش سود سهام از ديد آنها علامت مثبتي نيست. اين دسته احتمالاً به فروش سهام اين شركت ها اقدام خواهند كرد. به عبارتي نوع تصميم شركت در توزيع سود و يا توزيع نكردن آن مي تواند در حجم معاملات سهام شركت و ساختارسهامداران آن مؤثر باشد. احتمال ديگري نيز وجود دارد و آن اين كه سرمايه گذاران نسبت به سود سهام بي تفاوت باشند و به خصوص با توجه به هزينه معاملات ، نسبت به آن عكس العملي نشان ندهند.(خوش طينت و حاجيان ، 1387 ،ص 5-4)
اين موضوع كه آيا تغييرات سـود تقسيمي حاوي اطلاعـاتي در رابطه با سود هاي آتـي مي باشد،يكي ازسوالاتي است كه توجه پژوهشگران بسياري را به خود جلب نموده است. و به عنوان آزموني از فرضيه اطلاع دهي سود تقسيمي مطرح شده است. در رابطه با اعتبار تجربي فرضيه علامت دهي سود تقسيمي يك نوع عدم توافق جمعي وجود دارد. به گونه ای كه گروهي از پژوهشگران اعتقاد به وجود يك رابطه مثبت و مهم مابين تغييرات سود تقسيمي و سود هاي آتي داشته و گروهي ديگراعتقاد به عدم وجود رابطه دارند .
يكي از فرضيات مهم حسابداري كه در دهه هاي اخير توجه زيادي را به خود جلب نموده است، فرضيه علامت دهي سود تقسيمي مي باشد. طي ساليان متمادي پژوهشگران مختلفي فرضيه علامت دهي را، كه بيانگر وجود يك رابطه مابين اعلام و پرداخت سود و پيش بيني سود هاي آتي است،را با در نظر گرفتن متغيرهاي مختلفي همچون قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي ،نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري ، و بازده هاي گذشته مورد بررسي و كنكاش قرار داده اند.
قابليت پيش بيني جريانهاي نقدي يكي از عوامل تعيين كننده كيفيت سود است، موضوعي كه در سال هاي اخير توجه زيادي را به خود جلب نموده است . يكي از مواردی كه در بيانيه مفهومي هيئت استانداردهاي حسابداري مالي به عنوان اهداف زيربنايي گزارشكري مالي مطرح شده، توانايي پيش بيني سود با توجه به جريان هاي نقدي آتي مي باشد.نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري ، متغيري كه از آن به طور وسيع در حسابداري و علوم مالي به منظور ثبت درك بازار از فرصت هاي رشد آتي استفاده مي شود نيز بر فرضيه علامت دهي سود تقسيمي تاثير گذار است.
بازده حقوق صاحبان سهام،يكي از متغيرهایي كه به طور وسيعي توسط سهامداران جهت انجام سرمايه گذاري ها استفاده مي شود نيز بر فرضيه علامت دهي سود تقسيمي تاثير گذار است.در اكثر تحقيقاتي كه تاكنون انجام شده است، ارتباط مابين جنبه اي از كيفيت سود و رفتار پرداخت سود تقسيمي و آثار اطلاعيه ها رامورد بررسي قرار داده اند. در حالي كه هدف ما در اين تحقيق پاسخ به سوالات زیر است:
1) آيا بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد؟
1-1) آيا رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند ، متفاوت است؟
2-1) آيا رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند ، متفاوت است؟
3-1) آيا رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند ، متفاوت است؟
2) آيا بين سود هرسهم و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد؟
1-2) آيا رابطه بين سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند ، متفاوت است؟
2-2) آيا رابطه بين سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند ، متفاوت است؟
3-2) آيا رابطه بين سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند ، متفاوت است؟
3) آيا بين تغييرات سود هرسهم و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد؟
1-3) آيا رابطه بين تغييرات سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند ، متفاوت است؟
2-3) آيا رابطه بين تغييرات سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند ، متفاوت است؟
3-3) آيا رابطه بين تغييرات سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند ، متفاوت است؟
3-1 اهمیت و ضرورت موضوع تحقيق:
بورس اوراق بهادار از عمده ترين منابع تجهيز و تخصيص بهينه سرمايه مي باشد.و وظیفه آن فراهم نمودن بازاری برای خرید و فروش انواع سهام و اوراق بهادار است، چنانچه بخواهيم از اين بازار استفاده موثر داشته باشيم، بايد روابط موجود در آن را به خوبي بشناسيم. (برهاني ،1387،ص 5)از عمده ترین استفاده کنندگان صورتهای مالی شرکت های سهامی پذیرفته شده در بورس سرمایه گذاران بالقوه می باشند. هدف سرمايه گذاران بالقوه كسب حداکثر بازده از سرمايه گذاري خود مي باشد،و در راستای برآوردن این هدف نیاز به اطلاعاتی به شرح زیر دارند:
1) میزان سود سهامی که در آینده دریافت خواهند کرد، به چه میزان، کی، و به چه نحوی خواهد بود، به عبارت دیگر سود سهام مذکور در چه تاریخی به چه مبلغی و به صورت نقدی یا غیر نقدی پرداخت خواهد شد؟
2) در زمان فروش سهام خریداری شده،عواید حاصل از فروش آن چقدر خواهد بود؟
يكي از عوامل مهم و تاثير گذار در مورد تصميمات سرمايه گذاري، سود تقسيمي و واكنش سرمايه گذاران در برابر اين پديده مي باشد به همين دليل هدف ما در اين تحقيق فراهم آوردن شواهد تازه اي در مورد رابطه بین تغييرات سود تقسيمي،سود هرسهم،تغييرات سود هر سهم و تغييرات سود آتی شرکت ها بوسيله ارائه يك رويكرد جديد جهت آزمون فرضيه ها مي باشد.
در اهميت و ضرورت اين تحقيق بايد گفت كه در کشور ایران با توجه به اینکه دارای اقتصاد متعادلی نمی باشد، سرمایه ها عمدتاَ بسوی سفته بازی سوق داده می شوند ، بوجود آوردن شرایطی که سرمایه گذاران از میان گزینه های مختلف سرمایه گذاری ، سرمایه گذاری بر روی اوراق بهادار و سهام شرکتها را برگزینند ، دارای اهمیت خاص می باشد. به عبارت دیگر با شناخت بهتر عوامل موثر بر عرضه و تقاضای سهام، در بورس اوراق بهادار،که منجر به شفاف سازی بیشتر بورس می گردد، موجبات انتقال سرمایه، از فعالیتهای غیرمولد بسمت فعالیت های تولیدی مولد و ایجاد اشتغال و رونق اقتصادی فراهم خواهد شد.
و همچنين مي توان انتظار داشت كه سرمايه گذاران بازار سرمايه كشور با شناخت بهتر از اثرات سود تقسيمي در مورد سودهاي آتي به سرمايه گذاري در سهامي بپردازند كه كسب حداكثر بازدهي را براي ايشان ميسر سازد و اين امر باعث رونق بازار سرمايه و اقتصاد كشور گردد.
4-1 اهداف تحقيق
هدف كلي: هدف ما در اين تحقيق فراهم آوردن شواهد تازه اي در رابطه با فرضيه علامت دهي سود تقسيمي بوسيله ارائه يك رويكرد جديد جهت آزمون فرضيه مي باشد.
هدف ويژه: هدف پژوهش حاضر بررسي و شناخت عوامل مرتبط با تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي است. با اجراي اين پژوهش مي توان انتظار داشت كه سرمايه گذاران، مديران مالي و دست اندركاران بازار سرمايه كشور با شناخت بهتر عوامل مرتبط با تغييرات سود و با اعمال سياست هاي مناسب و مؤثر باعث رونق بازار سرمايه گردند.
5-1 چارچوب نظري تحقيق
بر مبنای فرضيه علامــــت دهي سودتقسيمي، مقدار سود تقسیمی از ديد سهامداران به معاني مختلفي تفسير مي شود. چنانچه سود سهام بيش از ميزان مورد انتظار سهامداران باشد سهامداران آن را نشانه پيش بيني بهتر سود و افق آينده روشن مي دانند .در حالي كه،كاهش سود سهام را نشانه پيش بيني ضعيف مديران شركت تلقي ميكنند.
اين موضوع كه آيا تغييرات سـود تقسيمي حاوي اطلاعـاتي در رابطه با سود هاي آتـي مي باشد،يكي ازسوالاتي است كه توجه پژوهش گران بسياري را به خود جلب نموده است.
فرضيه علامــــت دهي سودتقسيمي،دارای دو مفهوم کلیدی، در مدل خود می باشد:
نخست آنکه: فرض می شود که متعاقب تغییرات سود تقسیمی می توان یک تغییر هم راستا در قیمت بازار سهام انتظار داشت، بطوری که اگر تغییرات در سود تقسیمی بصورت افزایش سود تقسیمی باشد این امر حامل خبر خوبی می باشد،و برعکس. و این امر از آنجا ناشی می شود که یک بازار شفاف می بایست اطلاعات جدید را در یابد و بر مبنای آن ارزش شرکت را تعدیل نماید.ثانیاً:بر مبنای پیش بینی مدل این فرضیه، یک رابطه مثبت میان تغییرات سود تقسیمی و عملکرد شرکت وجود دارد.
بسیاری از تحقیقات تجربی، بر روی مفهوم اول فرضيه علامــــت دهي سودتقسيمي تمرکز کرده اند، یعنی آزمون عملکرد کوتاه مدت قیمت سهام، که فراهم کننده شواهد مهمی برای فرضیه علامت دهی سود تقسیمی است. تعداد زیادی از این تحقیقات بیانگر واکنش مثبت قیمت سهام نسبت به تغییرات افزایشی سود تقسیمی، و همچنین واکنش منفی قویتر نسبت به تغییرات کاهشی سود تقسیمی است.
در این تحقیق تمرکز ما بیشتر بر روی بخش دوم فرضيه علامـت دهي سودتقسيمي است،که بیان می دارد که شرکت های با سود تقسیمی افزایشی، به سودهاي بيشتري در دوره های بعد دست می یابند.
جدول شماره (1-1) تحقیقات متعدّدی را که در زمینه سود و سودتقسيمي صورت گرفته در خود جای داده و چارچوب نظری تحقیق بر گرفته شده از این تحقیقات می باشد.
جدول (1- 1) تحقیقات انجام شده
سال محقق/ محققان متغیرهای مورد مطالعه یافته های پژوهش
2006 ساوو،ساوا و وبر،مارتین سود تقسيمي –
واكنش بازار عکس العمل بازار به تغییرات سود تقسیمی، اثر مهمی در اعمال تغییرات یا ثبات سود تقسیمی دارد؛ که با توجه به مدل تقارن اطلاعاتی، افزایش سود تقسیمی در راستای انتقال بخشی از اطلاعات محرمانه شرکت، به بازار صورت می گیرد(ساوو و همکاران،2006)
2006 ساوو،ساوا سود تقسيمي
عملكرد قيمت سهام نمي توان شواهدي دال بر بهبود عملكرد شركت پس از تغييرات افزايشي سود ارائه نمود.(ساوو،ساوا،2006)
2006 چون – چيا چانگ، پراوین کومار، کي سیوا را ماکریشنان تغييرات سود تقسيمي
–
تغييرات سود آتي ارتباط مهمتری مابین تغییرات سود تقسیمی جاری و سود های آتی برای شرکت هایی که از قابلیت پیش بینی جریان های نقدی ،نسبت ارزش بازار به دفتر ی و بازده گذشته حقوق صاحبان سهام پایین برخوردار بودند، نسبت به شرکت هایی که از قابلیت پیش بینی جریان های نقدی، نسبت ارزش بازار به دفتری، و بازده گذشته حقوق صاحبان سهام بالا برخوردار بودند یافتند(چانگ و همکاران ،2006)
2007 مایکل هانلون، جیمز میر و تری شولین سود تقسيمي –
سودهاي آتي در شركت هاي پرداخت كننده سود بين سود سال آتي و بازده سهام رابطه مستقيم بزرگتري در مقايسه با شركت هايي كه سود پرداخت نمي كنند وجود دارد.(هانلون و همکاران،2006)
ادامه جدول شماره (1- 1)
سال محقق / محققان متغیرهای مورد مطالعه یافته های پژوهش
1387 سيد محمد برهاني سود تقسيمي
-
سودهاي آتي 1. در شركت هاي پرداخت كننده سود بين سود سال آتي و بازده سهام رابطه مستقيم بزرگتري در مقايسه با شركت هايي كه سود پرداخت نمي كنند وجود دارد.
2. در شركت هايي كه سود بيشتري پرداخت مي كنند بين سود سال آتي و بازده سهام رابطه مستقيم بزرگتري در مقايسه با شركت هايي كه سود كمتری مي پردازند وجود دارد.(برهانی ، 1387، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشگاه علامه طباطبایی)1
1388 سيدحسين علوي طبري كيفيت سود
–
سود تقسيمي هيچ كدام از چهار معيار كيفيت سود با تغييرات سود تقسيمي رابطه معنادار ندارند.( علوي طبري، 1388)2
1388
محسن سیاح رزیانی
كيفيت سود
-
توزيع سود نقدي نتایج تحقیق نشان می¬دهد در صورت سنجش کیفیت سود بر مبنای تغییر در اقلام تعهدی اختیاری، ارتباط معکوس و معنادار ضعیفی میان کیفیت سود و پرداخت مبالغ بیشتر سود نقدی وجود دارد. همچنین در صورتی که کیفیت سود بر مبنای نزدیکی سود به جریان¬های نقدی عملیاتی سنجیده شود، ارتباط مثبت و معنادار نسبتاً قوی میان کیفیت سود و احتمال افزایش سود نقدی مشاهده می¬شود.( سیاح رزیانی ، 1388،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه مرودشت)3
1389 عبدالرضا شاملو تغييرات سود عملياتي ، بازده دارايي و درصد تغييرات سود تقسيمي– عملكرد آتي وجود رابطه بين عملكرد آتي با تغييرات سود عملياتي ،بازده دارايي ها و درصد تغييرات سود تقسيمي (شاملو ، 1389،پایان نامه کارشناسی ارشد ،دانشگاه علوم و تحقیقات)4
6-1 مدل تحقيق و شيوه اندازه گيري متغيرها
دراين تحقيق به منظور آزمون فرضيه ها از مدل رگرسيونی به شرح ذیل استفاده مي كنيم :
(چانگ و همکاران ،2006،ص 17)
كه در اين فرمول:
برابر است با سود سال t
برابر است با ميانگين سود در سالهاي t +1و t +2
برابر است با ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام در ابتداي سال t
برابر است با تغييرات سود تقسيمي سال t نسبت به سال t-1
برابر است با یک ضریب ثابت که در صورت تغییر سود تقسیمی عدد 1 و در صورت عدم تغییر سود تقسیمی عدد صفر می گیرد.
متغییر های مستقل:
الف) تغییر سودتقسیمی:
برابر است با یک ضریب ثابت که در صورت تغییر سود تقسیمی عدد 1 و در صورت عدم تغییر سود تقسیمی عدد صفر می گیرد.
ب)تغییرات سود تقسیمی استاندارد شده:
برابر است با تغييرات سود تقسيمي سال t نسبت به سال t-1
برابر است با ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام در ابتداي سال t
ج) سود هرسهم استاندارد شده :
برابر است با سود سال t
برابر است با ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام در ابتداي سال t
د) تغییرات سود هر سهم استاندارد شده :
برابر است با سود سال t
برابر است با سود سال t-1
برابر است با تغییر سود سال t نسبت به سال t-1
برابر است با ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام در ابتداي سال t
متغییر وابسته :
تغییرات سودهای آتی استاندارد شده :
برابر است با سود سال t
برابر است با ميانگين سود در سالهاي t +1و t +2
برابر است با ارزش دفتري حقوق صاحبان سهام در ابتداي سال t
این معادلات در شرکت هایی که قابلیت پیش بینی جریان های نقدی ، نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری و بازده حقوق صاحبان سهام بالا و پایین دارند ، بررسی می گردد.
متغییرهای کنترل(مجازی) :
الف) قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي:
منـظور از جريان هاي نقدي ،جريان هاي نقدي عملـياتي ميباشد كه به منظور پيش بيني جريان هاي نقدي عملياتي سال بعد ما از جريان هاي نقدي سال جاري و اجزاي تعهدي سود استفاده مي كنيم.
برآورد قابلیت پیش بینی جریان های نقدی:
ما به منظور برآورد قابلیت پیش بینی جریان های نقدی، مدل مطرح شده به وسیله (بريتچ وهمکاران،2001 (را که جریان های نقدی عملیاتی دوره بعد را با استفاده از جریان های نقدی دوره جاری و اقلام تعهدی سود تخمین می زد به شرح زیر استفاده کردیم:
که :
جریان خالص ورود و خروج وجه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی برای شرکت iدر سال t
تغییر در حساب های دریافتنی سال tنسبت به سال t-1
تغییر در حساب موجودی کالای سال tنسبت به سال t-1
تغییر در حساب های پرداختنی و هزینه های پرداختنی سال tنسبت به سال t-1
هزینه استهلاک دارایی مشهود شرکت iدر سال t
هزینه استهلاک دارایی نامشهود شرکت iدر سال t
سایر اقلامی (به غیر از اقلام فوق)که در صورت تطبیق سود عملیاتی با جریان نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی ارائه شده است.
محدوده خطا که میانگین آن صفر و واریانس آن ثابت فرض می شود.
ب) نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري:
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري از تقسيم ارزش بازار هر سهم به ارزش دفتر ي هر سهم شركت در پايان سال به دست مي آيد.
ج)بازده حقوق صاحبان سهام:
بازده حقوق صاحبان سهام از تقسیم سود بعد از مالیات به حقوق صاحبان سهام بدست می آید.
7-1 فرضيههاي تحقیق:
براي پاسخ به سوال هاي تحقيق فرضيه هاي زير تدوين گرديد:
فرضيه اصلي 1 : بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد.
فرضيه فرعي 1 - 1 : رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 2 - 1: رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 3- 1 : رابطه بين تغييرات سود تقسيمي و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه اصلي 2 : بين سود هر سهم و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد.
فرضيه فرعي 1 - 2 : رابطه بین سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 2 - 2: رابطه بين سود هر سهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 3- 2 : رابطه بين سود هر سهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه اصلي 3 : بين تغییرات سود هر سهم و تغييرات سود آتي رابطه وجود دارد.
فرضيه فرعي 1 - 3 : رابطه بين تغییرات سود هرسهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 2 - 3: رابطه بين تغییرات سود هر سهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري مختلفي دارند، متفاوت است.
فرضيه فرعي 3- 3 : رابطه بين تغییرات سود هر سهم و تغييرات سود آتي در شركت هايي كه بازده حقوق صاحبان سهام مختلفي دارند، متفاوت است.
8-1 تعريف واژه هاي و اصطلاحات
بورس اوراق بهادار: بورس اوراق بهادار، به معنی یک بازار رسمی و متشکل سرمایه است که در آن انواع اوراق بهادار مانند سهام و اوراق قرضه، تحت ضوابط و مقررات خاصی مورد دادوستد قرار می گیرد (دوانی،1383،ص153) 1.
سود (عايدي)هرسهم:نسبتي است كه سود دوره اي شركت سهامي را بر اساس هر سهم مالكان اصلي يعني سهم عادي بيان مي كند.عايدي هرسهم از طريق تقسيم سود خالص بر تعدادسهام در تاريخ ترازنامه محاسبه مي شود. اين نسبت تنها نسبتي است كه ارائه آن در گزارش هاي مالي الزامي است (نوروش و همكاران ،1386،ص 39)2.
تغييرات سود هر سهم : تغييرات سود هر سهم از تفاضل سود هر سهم سال tو t-1به دست مي آيد.
سود تقسيمي: سودي است كه درمجمع عمومی ساليانه شرکت ازطرف سهامداران جهت تقسيم، پيشنهاد مي گردد. درنهايت مي توان گفت، مبلغ سود دريافت شده از شركت مي باشد. لازم به ياد آوري است كه ممكن است نسبت به مقدار سود تحقق يافته درپايان سال كمتر ويا حتي بيشتر باشد. طبق قانون تجارت ایران، شرکت ها در صورت وجود منافع مکلف به پرداخت حداقل 10 درصد از سودخالص هرسال، بین سهامداران خود می باشند.
تغييرات سود تقسيمي : تغييرات سود تقسيمي از تفاضل سود تقسيمي سال tو t-1به دست مي آيد.
جریان های نقدی عملیاتی: وجوه نقدی که از فعالیت اصلی شرکت کسب می شود.
قابليت پيش بيني جريان هاي نقدي: منـظور از جريان هاي نقدي ،جريان هاي نقدي عملـياتي ميباشد كه به منظور پيش بيني جريان هاي نقدي عملياتي سال بعد ما از جريان هاي نقدي سال جاري و اجزاي تعهدي سود استفاده مي كنيم.
ارزش بازار(معاملاتي)هر سهم: قيمتي كه سهام به آن معامله مي شود و بوسيله عرضه و تقاضا تعيين مي شود (تهراني،،1385،ص351)3.
ارزش دفتري هر سهم: ارزش دفتري هرسهم عادي بيانگر مبلغي است كه در صورت انحلال شركت هر سهم عادي دريافت خواهد كرد.
ارزش دفتري هر سهم =جمع حقوق صاحبان سهام / تعداد سهام عادي (همان منبع،351)4
نسبت ارزش بازار به ارزش دفتري: نسبت ارزش بازار به ارزش دفتر ي از تقسيم ارزش بازار به ارزش دفتر ي شركت در پايان سال به دست مي آيد.
بازده حقوق صاحبان سهام:
بازده حقوق صاحبان سهام = سود (پس از ماليات) / حقوق صاحبان سهام(وكيلي فرد،1389،ص86)1
فصل دوم
مروری بر ادبيات تحقيق
1-2- مقدمه
از زمان پیدایش و خلق انسان روابط اقتصادی و مالی و در کل مبادلات نیز شكل گرفت. این روابط در ابتدا و در جوامع ابتدائی به صورت بسیار ساده وجود داشت. با گذشت زمان کم کم جوامع کوچک به وجود آمدند. هر چه این جوامع بزرگتر و پیشرفتهتر میشد، روابط اقتصادی بین آنها نیز پیچیدهتر میشد. این روابط در ابتدا به صورت دادوستدهای پایاپای بود، شرکتها به سرعت رشد کردند و به واحدهای اقتصادی بزرگی تبدیل شدند، این امر موجب ایجاد بازارهای مالی و پولی شد و هزاران نفر از سرتاسر دنیا اقدام به سرمایهگذاری در این شرکتها کردند. در اواخر قرن هیجدهم دامنه فعالیت شرکتها از مرزهای جغرافیائی نیز فراتر رفت و در قرن بیستم شرکتهای چندملیتی متولد شدند. با ظهور شرکتهای بزرگ، بدلیل عدم وجود تخصص لازم، زمان لازم و نه حتی نیاز مالکان به اداره شرکت خود، اشخاصی به نام مدیران پا به عرصه اقتصاد گذاشتند که این منجر به جدایی مالکیت از مدیریت، و ایجاد تضاد منافع عظیم، بین مالکان و مدیران گردید. با توجه به قرار گرفتن منابع عظیم شرکتهای سهامی و حتی غیرسهامی دراختیار مدیران، نیاز به وجود معیارهائی برای سنجش مدیران شرکتها و ارزیابی عملکرد آنها از موضوعات مورد توجه اقشار مختلف مانند اعتباردهندگان، مالکان، دولت و حتی مدیران است. از نظر سهامداران(مالکان) میزان افزایش ثروت چه از طریق افزایش قیمت و ارزش شرکت و چه از طریق دریافت سود نقدی،حائز اهمیت است. این ارزیابیها از نظر مدیران به لحاظ ارزیابی عملکرد خودشان و سایر بخشها و نیز میزان پاداش صحیحی که به آنها پرداخت میشود اهمیت دارد. از نظر دولتها این ارزیابیها برای نیل به سه هدف1- تخصیص بهینه منابع به عنوان هدف اصلی، 2-توزیع عادلانه درآمد و3- تثبیت شرایط اقتصادی با مشارکت در فعالیتهای اقتصادی حائز اهمیت است. از نظر بانکها و مؤسسات مالی - اعتباری نیز تداوم فعالیت شرکت و اطمینان از بقای شرکت برای اعطای وامها و تسهیلات مالی حائز اهمیت است. اما آنچه که بیشتر اهمیت دارد توجه به نیاز سرمایهگذاران است. زیرا این قشر حاضر نیستند که در شرکتهای با مخاطره بالا سرمایهگذاری کنند و در صورت مبادرت به این امر، بهازای ارزش بیشتر، بازدهی بیشتری انتظار خواهد داشت.
وظيفه بورس اوراق بهادار، ايجاد بازاري منظم و دائمي براي خريد و فروش انواع اوراق بهادار است، كه از طريق آن جذب سرمايههاي مردمي توسط شركت ها امكان پذیرباشد. اين وظيفه وقتي به نحو صحيح انجام ميشود كه بازار به شكل يك بازار رقابت كامل عمل كرده، و از درجه تخصصي بالايي برخوردار باشد. يكي از ويژگي هاي اساسي رقابت كامل، در دسترس بودن اطلاعات كامل به صورت رايگان و به سرعت و سهولت است. اگر قرار باشد مردم به ميل و اراده خود سرمايهگذاري كنند، بايد اطلاعات مربوط، به طور كامل و شفاف، در اختيار مردم قرار داده شود. بورس بايد دارای شرايطي باشد كه در هر لحظه بتواند اطلاعات را بطور دقيق منتشر كرده، و با تفسير آن در ويژگي هاي مورد نظر سرمايهگذاران، در هر لحظه ارزيابي صحيح از وضع و عملكرد اقتصادي شركت ها و همچنين قيمت سهام آنها ارایه دهد. قانون، مقررات و ضوابط بورس نيز بايد براي تأمین امنيت فعاليت در اين بازار و حفاظت از منافع سرمايهگذاران عمل كند. از عمدهترين استفادهكنندگان اطلاعات شركتهاي سهامي در بورس ، سرمايهگذاران بالقوه در سهام شركتها هستند. اين گروه معمولا اطلاعات مورد نظر خود را از طريق بورس بدست ميآورند. تصميمگيري سرمايهگذاران بالقوه اساساً به خريد سهام شركت مربوط ميشود، و اين تصميمات ممكن است بر مبناي عوامل زير باشد: 1-سود سهامي كه سرمايهگذاران در آينده دريافت خواهند كرد، چه موقع؟ به چه ميزان؟ و به چه شكلي؟ خواهد بود؛ به عبارت ديگر سود سهام مزبور در چه تاريخي و به چه مبلغي و به چه صورتي (نقدي يا غيرنقدي) پرداخت خواهد شد. 2- مزاياي حاصل در زمان فروش سهام چه خواهد بود. بنابراين سهامداران و سرمايهگذاران از بازار سرمايه اين انتظار را دارند كه صحت اطلاعات واصله توسط شركتهاي پذيرفته شده در بورس را مورد تاييد قرار دهد تا آنها به مزاياي خريد و نگهداري و فروش سهام خود نائل شوند. سهامداران و سرمايهگذاران براي ارزيابي شركتها از فاكتورهاي مختلفي استفاده مينمايند كه از آن جمله، سود هر سهم EPS و سود تقسيمي DPS ميباشد كه تغييرات آنها ميتواند اطلاعاتي درباره وضعيت و عملكرد شركت در حال و آينده بدهد. بازار سرمايه هم مانند ديگر بازارها شامل يكسري خريدار و فروشنده است كه رقابت بين فروشندگان باعث افزايش كارایي عملكرد شركتها ميشود و نشانه اين کارایی شركت در استفاده بهينه از سرمايه فراهم شده، افزايش سود و سودآوري آن شركت خواهد بود. سود تقسيمي و سود هر سهم ميتوانند بعنوان عواملي براي كنترل و ارزيابي عملكرد مديريت شركت توسط سهامداران باشند. عملكرد مديري مطلوب و مورد پسند سهامداران است كه بتواند علاوه بر حفظ کارایی عوامل مختلف موثر در عملكرد شركت، توان سودآوري شركت را نيز افزايش داده، و از طريق افزايش ارزش شركت، و اجراي پروژههاي داراي ارزش فعلي خالص مثبت، بر ثروت سهامداران اثر مثبتي بگذارد.
رابطه بين سود تقسيمي و سود هر سهم نشاندهنده سياست تقسيم سود شركت است . سياست تقسيم سود ميتواند باعث جذب سهامداران جديدي براي شركت شود. )شاملو،1389،ص12-11)1
در این فصل با توجه به موضوع مورد تحقیق، ضمن آشنایی با مبانی نظری، تحقیقات انجام گرفته مرتبط با موضوع در داخل و خارج از کشور مورد بررسی قرار می گیرد.
اگرچه مفهوم تعهدی سود به عنوان یک اندازه گیری بنیادی، با انتقادهایی مواجه است اما از دیدگاه اطلاعاتی، این مفهوم بیانگر نتیجه فعالیت حسابداری می باشد. بر اساس فرضیات بازار کارآمد، تحقیقات مشاهده ای نیز نشان داده است که سود حسابداری، بار و محتوای اطلاعاتی دارد. محاسبه سود حسابداری از لحاظ یک اندازه گیری یگانه عملکرد و یا اطلاعاتی که در محاسبه آن لحاظ می شود، توسط حسابداران حرفه ای و تحلیل گران مالی همواره مورد تاکید قرار داشته است.
در این بخش، چند مفهوم سود در سطوح 1.ساختار2. معانی و3. عمل مورد بررسی قرار می گیرد و در این بررسی کوشش می شود تا جنبه های مختلف ارتباط سود با قیمت سهام ارزیابی شود.
2-2 مفهوم سود در سطح ساختار
اگرچه حسابداران در گفتار، سود حسابداری را معیاری برای تفسیر رویدادهای دنیای واقعی می دانند و بر تاثیر آن بر رفتار استفاده کنندگان (توان پیش بینی یا مربوط بودن در فرآیند تصمیم گیری) تاکید می کنند اما معمولا اصول و قواعد حسابداری را بر مفروضاتی بنا می کنند که ممکن است با پدیده های دنیای واقعی یا با آثار رفتاری مرتبط نباشد. مثلا پژوهشگران حسابداری اظهار داشته اند که "سود حسابداری مبتنی بر میثاق ها و قواعدی است که باید منطقی و هم آهنگ با یکدیگر باشند اگرچه احتمالا انعکاسی از مفهوم سود اقتصادی نباشد". میثاق ها و قواعد حسابداری نیز از طریق مبتنی کردن آن ها بر مفروضات و مفاهیمی که از وضعیت موجود حسابداری استنتاج شده است، منطقی تلقی و هم آهنگ شده اند. اما به هر صورت، مفاهیمی نظیر تحقق درآمد، مقابله هزینه ها با درآمد، حسابداری تعهدی و تخصیص بهای تمام شده را تنها می توان بر اساس قواعد دقیق تعریف کرد زیرا این مفاهیم، همتایی در دنیای واقعی ندارند. سود حسابداری نیز مجموعی از اقلام مثبت و منفی است که بسیاری از آن ها محتوای تفسیری ندارند. چنانچه یکی یا برخی از این اقلام فاقد محتوای تفسیری اما در عین حال با اهمیت باشند، سود خالص منتج از آن نیز فاقد اهمیت تفسیری خواهد بود، اگرچه ممکن است حاوی اطلاعات مرتبط با بازار سرمایه نیز باشد.
1-2-2 رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود
رویکرد معاملاتی در اندازه گیری سود، کم و بیش رویکردی سنتی در حسابداری محسوب می شود. در این رویکرد، تغییرات ارزشیابی دارایی ها و بدهی ها تنها در صورتی که منتج از معاملات، عملیات و سایر رویدادهای مالی باشد ثبت می گردد. اصطلاح معاملات، عملیات و رویدادهای مالی نیز به معنایی گسترده تعریف می شود تا معاملات و عملیات خارجی و همچنین رویدادهای داخلی را دربرگیرد. معاملات و عملیات خارجی، ناشی از دادوستد با اشخاص خارج از واحد انتفاعی و نقل و انتقال دارایی و بدهی میان آنان است. اما رویدادهای داخلی، ناشی از استفاده یا تبدیل دارایی ها در داخل واحد انتفاعی می باشد. چنانچه تغییر ارزش دارایی ها و بدهی ها به دلیل تغییرات ارزشیابی بازار یا تنها تغییر انتظارات واقع شده باشد، در فرآیند اندازه گیری حسابداری لحاظ نمی گردد.
2-2-2 رویکرد فعالیت در اندازه گیری سود
تفاوت رویکرد فعالیت در اندازه گیری سود با رویکرد معاملاتی این است که در این رویکرد، کانون توجه شرح فعالیت های واحد انتفاعی است در حالی که در رویکرد معاملاتی، گزارش معاملات و رویدادها مد نظر است. به بیان دیگر، بر اساس رویکرد فعالیت، سود هنگامی ایجاد می شود که فعالیت ها یا رویدادهای مشخصی واقع شود. مثلا، سود فعالیت، در خلال برنامه ریزی، خرید، تولید، فرآیندهای فروش و فرآیند وصول مطالبات ثبت می گردد.
بکارگیری این رویکرد در واقع بسط و توسعه رویکرد معاملاتی است زیرا، معاملات و رویدادها، به عنوان مبنایی برای اندازه گیری، نقطه شروع محسوب می شود. هر دو رویکرد، از لحاظ ناتوانی در انعکاس واقعیت ها در اندازه گیری سود مشابه یکدیگرند زیرا، بر ارتباطات ساختاری و مفاهیمی اتکا دارند که همتایی در دنیای واقعی ندارند.
3-2 مفاهیم سود در سطح معانی (ارتباط با واقعیت های اقتصادی)
حسابداران در تعریف سود بر دو مفهوم اقتصادی تغییر در رفاه و حداکثر کردن سود اتکا می کنند. مفهوم دوم یعنی حداکثر کردن سود تحت شرایط معین ساختار بازار، تقاضا برای محصول، و اقلام بهای تمام شده ورودی موضوع این بخش از فصل حاضر می باشد.
1-3-2 سود به عنوان معیار کارآیی
عملیات کارآمد واحد انتفاعی، بر جریان جاری سود سهام و همچنین بکارگیری سرمایه برای تامین جریان آتی سود سهام اثر می گذارد. بنابراین، تمامی سهامداران به ویژه سهامداران عادی به کارآیی مدیریت علاقه مند می باشند. سهامداران فعلی می توانند در صورت فقدان کارآیی مدیریت نسبت به تغییر آن اقدام کنند ویا مزایا و پاداشهایی را برای مدیریت کارآمد در نظر بگیرند. سهامداران بالقوه نیز کوشش می کنند که کارایی مدیریت را قبل از سرمایه گذاری یا ارزشیابی سهام واحد انتفاعی ارزیابی کنند. در هر دو حالت بالا، معیار کارآیی، مبنایی را برای تصمیم گیری فراهم می کند. این هدف اندازه گیری کارآیی واحد انتفاعی در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی نیز به شرح زیر انعکاس یافته است: " گزارشگری مالی باید اطلاعاتی را درباره عملکرد مالی واحد انتفاعی طی دوره مالی ارائه کند".
2-3-2 سود حسابداری در مقایسه با سود اقتصادی
تهیه کنندگان و استفاده کنندگان اطلاعات مالی در سال های متمادی کوشش کرده اند که به سود خالص حسابداری محتوای اقتصادی نیز دهند. کانون توجه این کوشش ها برقراری ارتباط بین نرخ بازده سرمایه گذاری از یک سو و نرخ بازده داخلی از سوی دیگر بوده است. این ارتباط، مبنای تدوین تئوری برآورد قرار گرفت. در این تئوری، تاکید بر گزارش سود به نحوی است که به سرمایه گذاران امکان می دهد نرخ بازده داخلی واحد انتفاعی را بطور کلی پیش بینی و بر اساس آن، گردش آتی وجوه نقد و ارزش فعلی واحد انتفاعی را نیز پیش بینی کنند.
هر دو نرخ بازده مذکور، معیارهایی برای سنجش کارآیی ناشی از بکارگیری داراییهای واحد انتفاعی است اما نحوه تعریف آنها متفاوت می باشد. نرخ بازده سرمایه گذاری عبارت است از:
ROI =
(شباهنگ ، 1387،ص185 )
در فرمول بالا:
NI معرف سود خالص و
TA معرف جمع داراییها بر مبنای بهای تمام شده است.
نرخ بازده داخلی نرخی است که موجب تساوی ارزش فعلی گردش وجوه نقد مورد انتظار در آینده (بر اثر بکارگیری داراییها) با بهای تمام شده آن داراییها می شود. یعنی نرخ بازده داخلی (r) را می توان از رابطه زیر بدست آورد:
TA =
با توجه به دو رابطه بالا می توان فرمول های زیر را برای سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی بدست آورد:
استهلاک حسابداری- هزینه ها- درآمد فروش = سود خالص حسابداری
استهلاک اقتصادی- هزینه ها- درآمد فروش = سود خالص اقتصادی
(همان منبع )
همان طور که ملاحظه می شود، تفاوت دو رقم بالا مربوط به نحوه محاسبه هزینه استهلاک است. حسابداران برای محاسبه استهلاک، روش خط مستقیم (SL) و یا یکی از روش های نزولی (AD) را بکار می گیرند در حالی که اقتصاددانان، روش نرخ بهره را (I) مورد استفاده قرار می دهند. ارتباط بین این روش ها در نمودار شماره (1-2) نشان داده شده است:
نمودار 1-2 نحوه محاسبه استهلاک در اقتصاد و حسابداری
(همان منبع ،ص 186 )
به طوری که در نمودار بالا مشاهده می شود، روش نرخ بهره برای محاسبه استهلاک در جهت مخالف روش نزولی محاسبه استهلاک حرکت می کند.
ازلحاظ نظری می توان انتظار داشت که اگر حسابداران نیز روش نرخ بهره را برای محاسبه استهلاک بکار گیرند، سود خالص حسابداری و سود خالص اقتصادی یکسان شوند. اما این انتظار تحقق نمی یابد زیرا پارامترهایی که در این مدل ثابت فرض شده اند در دنیای واقعی ثابت نیستند.
4-2 مفاهیم سود در سطح عمل ( نحوه استفاده از آن توسط استفاده کنندگان)
مفاهیم سود در سطح عمل، به موارد زیر مربوط است:
- فرآیندهای تصمیم گیری سرمایه گذاران و اعتباردهندگان
- واکنش قیمت اوراق بهادار در بازار سرمایه نسبت به سود گزارش شده
- تصمیمات مدیریت درباره مخارج سرمایه ای و واکنش مدیریت و حسابداران نسبت به سود
تحقیقات رفتاری انجام شده در حسابداری نیز با موارد مذکور بالا مرتبط است. دربخش زیر به طور مختصر، رویکرد عملی در ارتباط با سود گزارش شده مورد بررسی قرار می گیرد.
1-4-2 سود به عنوان وسیله ای برای پیش بینی
در بیانیه شماره یک هیات استانداردهای حسابداری مالی آمده است که سرمایه گذاران، اعتباردهندگان و سایر استفاده کنندگان علاقه مندند که خالص جریان ورود وجه نقد به واحد انتفاعی را در دوره های آتی ارزیابی کنند، اما سود را برای ارزیابی توان سودآوری، پیش بینی سودهای آتی و یا ارزیابی مخاطره سرمایه گذاری یا اعطای وام و اعتبار به واحد انتفاعی مورد استفاده قرارمی دهند. بنابراین، فرض بر این است که ارتباطی بین سود گزارش شده و گردش وجوه نقد شامل توزیع وجه نقد میان سهامداران، وجود دارد( سافکن ،1999،ص46) .
بسیاری از پژوهشگران کوشش کرده اند که شواهدی را درباره فرض هیات استانداردهای حسابداری مالی، به شرح بالا، بدست آورند. برخی از تحقیقات در جستجوی ارقام معینی بوده اند که سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان برای ارزیابی آینده واحد مورد استفاده قرار می دهند. این ارقام اصطلاحا شاخص های خلاصه نامیده شده اند زیرا، این شاخص ها، موفقیت یا شکست نسبی واحد انتفاعی را خلاصه می کنند. سود هر سهم یکی از این شاخص هاست که در تحقیقات دانشگاهی مورد توجه بسیار بوده است.
ارزش جاری واحد انتفاعی و قیمت سهام آن، به جریان آتی توزیع وجه نقد مورد انتظار میان سهامداران بستگی دارد. بر مبنای این انتظارات، سهامداران فعلی تصمیم گیری می کنند که سهام خود را بفروشند یا نگهدارند. سهامداران بالقوه نیز تصمیم می گیرند که سهام واحد انتفاعی را خریداری یا سرمایه خود را در جای دیگر سرمایه گذاری کنند. بنابراین انتظارات مربوط به توزیع آتی منابع میان صاحبان سهام، نقش با اهمیتی در تصمیمات سرمایه گذاری ایفا می نماید. چنانچه رابطه ای بین سود گزارش شده و توزیع سود سهام وجود داشته باشد، ممکن است سرمایه گذاران انتظارات مربوط به سودهای آتی واحد انتفاعی را در کانون توجه خود قرار دهند. در مورد بسیاری از واحدهای انتفاعی، اطلاعات مرتبط با پیش بینی های سود در مقایسه با پیش بینی توزیع سود سهام در کوتاه مدت، به منظور پیش بینی قیمت آتی سهام در بازار مربوط تر فرض شده است. توزیع سود سهام در بلند مدت نیز مبتنی بر سود انباشته و عوامل رشد واحد انتفاعی فرض می شود. بنابراین انتظارات مربوط به سودهای آتی توسط بسیاری از سرمایه گذاران مورد استفاده قرار می گیرد تا توزیع سود سهام را در آینده پیش بینی کنند و توزیع سود سهام در آینده نیز عامل با اهمیتی در تعیین قیمت سهام محسوب می شود.
2-4-2 رویکرد بازار سرمایه
در ارتباط با آثار بالقوه ارقام سود بر بورس اوراق بهادار، تحقیقات بسیار گسترده و متنوعی انجام شده است. یافته های اصلی این تحقیقات بسیار جالب توجه و موجب انقلاب فکری در حسابداری شده، اگرچه تاکنون آثار عملی نداشته است.
مشاهدات مستقیم و غیر مستقیم این گونه تحقیقات پیشنهاد می کند که سود هر سهم گزارش شده و سود هر سهم پیش بینی شده، اثر مستقیم بر قیمت بازار سهام دارد و مورد درخواست سرمایه گذاران است اگرچه فرضیه بازار کارآمد متضمن عدم امکان انتفاع اشخاص بر اثر داشتن این اطلاعات می باشد.
اولین مشاهده درباره ارتباط سود حسابداری با قیمت اوراق بهادار توسط آقایان بال و براون ارائه گردید. نتایج این تحقیق یعنی نوسان قیمت اوراق بهادار همسو با نوسان سود حسابداری، از آن زمان تاکنون بارها در تحقیقات مختلف تایید شده است.
به بیان دیگر، رفتار بازار سرمایه به مثابه این است که سود حسابداری، بار و محتوای اطلاعاتی دارد. همبستگی بین سود حسابداری و قیمت اوراق بهادار کامل نیست. دلیل اول برای فقدان همبستگی کامل، بکارگیری طیف وسیعی از اطلاعات در مقایسه با سود حسابداری توسط بازار سرمایه است. دلیل دیگر برای نبود همبستگی کامل این است که نوسانات سود حسابداری بعضا به دلیل روشها و قواعد حسابداری است که آثار اقتصادی فوری را در بر ندارد.(همان منبع،ص191- 178)1
5-2 مفهوم سود جامع در گزارشهای مالی
گزارش دهی مالی و حسابداری، نقش حیاتی و مهمی را در بازار سرمایه کارا ایفا می کنند. هدف حسابداری و گزارش دهی مالی، رفع نیازهای اطلاعاتی گروه استفاده کنندگان از اطلاعات مالی، در جهت قضاوت و اتخاذ تصمیماتی آگاهانه از سوی آنها می باشد. لذا شالوده و اساس احساس نیاز به دریافت چنین اطلاعاتی"تصمیم گیری"استفاده کنندگان اطلاعات مالی است. مطابق باSFAC گزارش دهی مالی باید اطلاعاتی را فراهم کند که برای سرمایه گذاران بالقوه، اعتبار دهندگان و دیگر استفاده کنندگان در اتخاذ تصمیمات سرمایه گذاری و اعتبار دهی به نمودار عقلایی، مفید باشد.
مفهوم جامع سود که در برگیرنده تمام اقلام تشکیل دهنده سود به طور وسیع می باشد به صورت زیر تعریف می شود:
"سود جامع عبارت است از تغییر حقوق صاحبان سرمایه (خالص دارایی ها) واحد انتفاعی در یک دوره در نتیجه وقوع معاملات و سایر رویدادها و شرایط ، به استثنای تغییرات ناشی از سرمایه- گذاری صاحبان سرمایه و دارایی های توزیع شده بین آنها"(غلامي ،1389،ص32)1.
6-2 سود حسابداری
سود حسابداری عبارت است از مازاد درآمدها نسبت به هزینه ها در یک دوره حسابداری معین، که معرف افزایش خالص در حقوق صاحبان سهام ناشی از فعالیت های انتفاعی مستمر واحد تجاری، عملیات فرعی، رویدادهای تصادفی و سایر عملیات، رویدادها و شرایط موثر بر واحد تجاری از منبعی غیر از صاحبان سهام می باشد (عزیز عالی ور،1381،ص25)2.
7-2 سود و اهمیت آن به عنوان ابزار پیش بینی
سود از جمله برترین شاخصهای اندازه گیری فعالیت های یک واحد اقتصادی است. اندیشه شناخت رفتار سود حسابداری، مقوله ای است که بر اثر گسترش فنون کمی مدیریت و ضرورت توجه به نیاز استفاده کنندگان صورت های مالی نمودار گرفته است و با گذر از دیدگاه محدود اندازه گیری نتیجه فعالیت های گذشته، حسابداری را برای یاری رساندن به تصمیم گیرندگان تواناتر ساخته است.
اهمیت این حوزه اندیشه حسابداری از آن روست که بستر گسترش بخش مهمی از پژوهش های تجربی حسابداری و امور مالی را فراهم می سازد (بور،1970،ص125) .
8-2 حلقه های ارتباطی سود و قیمت سهام
بین سود حسابداری و قیمت سهام عادی از طریق سه حلقه ارتباطی زیر، یک وابستگی منطقی وجود دارد:
ارتباط بین قیمت اوراق بهادار و سودهای پرداختی آتی
ارتباط بین سودهای پرداختی آتی و سودهای حسابداری آتی
ارتباط بین سود حسابداری آتی و سود حسابداری جاری
1-8-2 ارتباط بین سود حسابداری آتی و سود حسابداری جاری
ارتباط بین سودهای گذشته و جاری با سودهای حسابداری آتی، در قالب فرآیندی متغیر که سود را درطی زمان توصیف می کند، بیان می شود. از این رو وقایعی که در یک دوره مشخص روی می دهند، ممکن است موقتی باشند و انتظار نرود که اثر یکسانی روی دوره های آتی سود داشته باشند، به طور مثال حوادث اسف بار و اعتصابات دو نمونه از این وقایع هستند.
سود حسابداری به علت انعکاس وقایعی که باعث تغییر باورها درباره توانایی پرداخت آتی سود سهام می شود، جزو اطلاعات مربوط برای تصمیم گیری به حساب می آید. پیش بینی سود، قسمتی از یک فرآیند تحلیلی وسیع است که در آن توجه نهایی به پیش بینی و ارزیابی جریانات سود نقدی آتی می باشد؛ به عبارت دیگر، سودها به عنوان یک منبع اطلاعاتی مهم درباره توانایی آتی پرداخت سود به شمار می آیند.
به طور کلی تجزیه وتحلیل سود شامل موارد زیر می باشد:
چه ارتباطی بین سود و توانایی آتی پرداخت آن تحت روشهای مختلف حسابداری وجود دارد؟
چه ارتباطی بین داده های قابل مشاهده فعلی و سودهای آتی وجود دارد؟
در رابطه با موضوع اول می توان گفت که عوامل مشخصی وجود دارند که ممکن است به طور دائم سطح سود حسابداری را تحت تاثیر قرار دهند، ولی تاثیر این عوامل به گونه ای نیست که دلالت بر گوناگونی قدرت پرداخت سود داشته باشند. ماهیت سیستم گزارشگری یکی از این عوامل اصلی به حساب می آید. به عنوان مثال تورم پیش بینی نشده که در آن درآمدها و برخی از هزینه ها افزایش می یابند را در نظر بگیرید؛ برخی هزینه ها مثل استهلاک که به بهای تمام شده تاریخی ثبت می شوند، تغییر نخواهد کرد، نتیجه آن یک افزایش در سود خالص خواهد بود که ناشی از نرخ تورم است و با تغییر در توانایی پرداخت سود همراه نیست.
در رابطه با موضوع دوم، سودهای آتی را می توان از طریق برآورد تک تک اجزای صورت سود و زیان و جمع جبری آن ها، توصیف کرد. طبق این دیدگاه، پیش بینی سود حسابداری آتی شامل موارد زیر است:
ارزیابی توزیع:
تعداد خروجی های آتی
قیمت آتی خروجی ها
تعداد ورودی های آتی
قیمت آتی ورودی ها
روش حسابداری مورد استفاده برای تبدیل این داده های خام به اعداد سود(غلامي،1389،،ص35)1.
9-2 پیش بینی سودهای آتی از روی سودهای جاری
بدیهی است که پیش بینی به روش فوق، حالت بسیار ایده آلی دارد. در یک محیط محدود، این سوال مطرح است که چگونه از سودهای گذشته و جاری برای پیش بینی سودهای آتی استفاده کنیم. محتوای اطلاعاتی سودهای جاری و گذشته برای پیش بینی سودهای مورد انتظار آتی، وابسته به تداوم این سودها در آینده می باشد، زیرا همیشه احتمال وقوع بعضی از رویدادهای غیرمنتظره وجود دارد . اثرات این وقایع بر سودهای دائمی حسابداری، به فرآیند قابل درکی که رفتار سری زمانی سود را بیان می کند بستگی دارد. اهمیت تغییرات کوتاه مدت ، بیشتر به دلیل ماهیت فرآیند سود است.
برخی از این فرآیندها بی اهمیت بوده ولی برخی دیگر نقش اساسی داشته و تغییرات آن ها می تواند دارای معانی ضمنی برای سودهای دائمی، سودهای پرداختی آتی و قیمت فعلی سهام باشد.
10-2 ارتباط بین سود و قیمت سهام
با توجه به توصیف سه حلقه ارتباطی، می توان از وجود یک رابطه بین سودها و قیمت های جاری اوراق بهادار خبر داد. این ارتباط به ماهیت هر یک از این سه حلقه ارتباطی و به فرآیندی که باعث تعیین سود جاری شده است بستگی دارد. مطالعات متعددی از جمله تحقیقات بال و براون و چری نشان داده اند که در شرکت های آمریکایی، قیمت اوراق بهادار همسو با نوسانات سود حسابداری تغییر می کند.
از نظر تئوریک، در یک بازار سهام از نوع نیمه قوی که هیچکس نمی تواند توسط معامله بر مبنای اطلاعات عمومی بازده غیر عادی بدست آورد ، قیمت های سهام تابع و بازنمودی از تغییرات در مقدار سود شرکت خواهند بود. این امر موید این مطلب است که بازار سهام تغییرات سود را قبل از این که به عموم اعلام شود به طور صحیح پیش بینی می کند و این موضوع روی قیمت سهام تاثیر می گذارد؛ بنابر این شرکت هایی که در سال جاری با کاهش در سود خود مواجه هستند، در فاصله زمانی چند روز قبل از اعلام سود، با کاهش در قیمت سهامشان مواجه می شوند. زیربنای مدل های ارزشیابی قیمت - سود مبتنی بر این فرض است که سودها به طور موثر، علامت و نشانه ای از جریانات نقدی آتی هستند و قیمت های سهام تحت انتظارات عقلایی تعیین می شود.(همان منبع،ص36-35)1 .
11-2 سود خالص به عنوان عاملي براي پيش بيني وجوه نقد
اغلب ادعا مي شود كه سود خالص حسابداري نشانه اي از توانايي شركت به پرداخت سود تقسيمي است و در واقع هنگامي كه مديريت سود تقسيمي را بر مبناي درصد مشخصي از سود خالص پرداخت نمايد،مي توان با پيش بيني سود خالص سود تقسيمي آينده را كه سرمايه گذار دريافت خواهد كرد ،محاسبه نمود. ولي هنگامي محاسبه سود تقسيمي بايد عوامل زير را هم مورد توجه قرار داد:در دسترس بودن وجه نقد،فرصت ها و هدف هاي شركت از نظر رشد سرمايه و گسترش دادن فعاليت ها؛سياست هاي شركت در رابطه با تامين مالي از منابع خارجي و توانايي شركت در تهيه پول از منابع خارجي .
ولي يكي از نقاط ضعف عمده سود خالص موردگزارش به عنوان عاملي براي پيش بيني سود تقسيمي آينده اين است كه امكان دارد آن بر مبناي نوعي تعصب و يكسونگري محاسبه شده باشد، زيرا در بسياري از موارد نمي توان درآمدها رابا هزينه هاي همان دوره تطبيق داد و نيز اين كه رويه ء تخصيص هم ضابطه مند نمي باشد . از اين رو،اگر از جريان هاي نقدي به عنوان عاملي براي پيش بيني سود تقسيمي آينده استفاده شود،مسئله اعمال نظر شخصي در محاسبه سود خالص منتفي مي شود و فقط مديريت مي تواند در زمان دريافت و پرداخت اقلام خاصي از وجوه نقد اعمال نظر نمايد ( پارسائيان ،1388،ص396-395)1.
12-2 ارائه اطلاعات مربوط به جريان نقدي و پيش بيني آن
همان گونه كه توجه كرده ايد ،هدف حسابداري اين است تا اطلاعاتي ارائه شود كه:
به سرمايه گذاران يا بستانكاران كمك كند تا آنها وجوه نقدي را كه احتمالا" در آينده به صورت سود تقسيمي و بهره پرداخت خواهد شد و يا براي بازپرداخت اصل وام پرداخت مي شود(و سرانجام در صورت انحلال شركت پرداخت خواهد شد)برآورد نمايند.
به افراد كمك كند ريسك را برآورد نمايند. در اين متن "ريسك" شامل تغييرات مورد انتظار بازدهي هاي آينده و احتمال ورشكستگي يا ناتوان ماندن شركت در پرداخت بدهي ها در سررسيد،مي شود.
داده هايي كه استفاده كنندگان از صورت مالي را قادرسازد در مورد پرداخت هاي نقدي مورد انتظار شركت پيش بينيي نمايد نقش اصلي ايفا مي كنند. ولي ،تصميم گيري شركت در مورد پرداخت وجه نقد در هر دوره به چندين عامل پيچيده بستگي دارد. به ويژه،اين كه چه بخشي از جريان نقدي به سهامداران و چه بخشي به بستانكاران داده خواهد شد و مقدار آنها به سياست هايي بستگي دارد كه شركت براي تامين مالي به اجرا در مي آورد وتاحدي هم به نسبت بدهي ها به حقوق صاحبان سهام بستگي دارد. به طوركلي، پرداخت وجوه نقد در بلند مدت بايد نشان دهنده توان شركت در تهيه وجوه نقد باشد. از اين رو، سرمايه گذاران و بستانكاران شايد بتوانند در سايه كسب اطلاعات مربوط به انواع جريان نقدي زير در مورد ميزان پرداخت سود تحصيلي آينده شركت پيش بيني كنند:
- جريان هاي نقدي مربوط به عمليات جاري و اصلي شركت.
- جريان هاي نقدي موردي يا تكراري كه با عمليات جاري شركت رابطه اي ندارد،ولي ناشي از رويدادهاي غير منتظره يا تمايل مديريت به حفظ يك جو مناسب براي شركت در آينده است.
- جريان هاي نقدي مورد نياز براي گسترش دادن تشكيلات عملياتي و موجودي كالا يا ناشي از فروش دارايي هايي كه براي عمليات آينده موردنياز نيستند.
- وجوه نقد حاصل از انتشار سهام يا اوراق قرضه و يا وجوه نقد يا مربوط به بازپرداخت به دارندگان اوراق قرضه و سهامداران.