بخشی از مقاله
تنظيم خانواده
مسأله كنترل جمعیت یا تنظیم خانواده كه در بسیاری از كشورهای جهان اجرا میشود، یكی از مسائل اجتماعی دو قرن اخیر است كه خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم بصورت جهانی مطرح شد، اصولاً مسأله تنظیم خانواده مسألهای نیست كه مطلقاً قابل طرد یا قبول باشد؛ بلكه با توجه به شرایط جامعه و هدفهای آن در زمینههای مختلف میتوان درباره این موضوع فكر كرده، اظهار نظر نمود.
چكیده
آنچه كه از تنظیم خانواده به اذهان عمومی متبادر میشود، كنترل و ایجاد محدودیت در زایش است. رشد جمعیت در دهههای گذشته، برخورداری از امكانات بهداشتی و غیره، جوامع و سازمانهای مختلف را به توجیه و ترویج این امر وا داشته است. لیكن حقیقت تلخی كه اخیراً گریبانگیر بسیاری از كشورهای توسعه یافته گردیده، تقلیل و سیر معكوسی است كه در زاد و ولد جوامع صورت میپذیرد و عواقبی كه به تبع این مشكل دولتمردان را به چارهسازی و توسل به توجیهات لازم فرا میخواند.
در كشورهای جهان سوم هنوز روی مسأله «كنترل موالید» بشدت تبلیغ و برنامه ریزی و فرهنگ سازی میشود. سؤال واقعی این است كه چگونه باید در این قضیه به حد تعدیل فرای از افراط و تفریط رسید. مقاله حاضر میكوشد این مسأله را از ابعاد مختلف مورد ارزیابی قرار دهد؛ بویژه كه در اندیشه دینی مسأله تنظیم خانواده فقط از بعد ظاهری آن مورد توجه قرار نمیگیرد؛ بلكه از آن جهت كه شاكله ارزشهای معنوی و شخصیت حقیقی افراد حاصل توجه به تعادل و حاكمیت سامانگیری و سامانپذیری و تنظیم واقعی خانواده است. بر این اساس، پردازش موضوع امری ضروری است.
مقدمه
خانواده، واحد بنیادین جامعه و كانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشكیل و تنظیم خانواده زمینهساز اصلی حركت تكاملی و رشد یابنده انسان است؛ از این رو، فراهم كردن امكانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حكومت اسلامی است.
از سوی دیگر خانواده پایگاه طبیعی حفظ سنتهای ملی، مذهبی و نگاهبان تمدن قومی و بهترین شیوه علمی ایجاد و تربیت كودكان است و جامعه باید از آن حمایت كند. حمایت و تربیت كودكان بعنوان تكلیف پدر و مادر در صورتی قابل اجرا و مفید است كه این دو اتحادی با دوام داشته باشند و رشتهای استوار پیوند میان همسران را تضمین كند.
تنظیم و تكثیر موالید در اندیشه دینی
اسلام تا جایی به خانواده اهمیت داده است كه در قوانین شریعت، تعادل بین روابط و حتی تعداد اعضای خانواده، ویژگیهای ارتباطات تربیتی، وراثتی و اجتماعی و فرهنگی را مورد توجه قرار داده است. این مورد در سور متعدد بقره، نساء، نور، طلاق و آیات فراوان قرآن ذكر شده است. همه اینها برای حفظ كانون گرم خانواده است. در آیهای از قرآن بحث تكثیر و توالد و حفظ تقوا نه تنها به اهل ایمان بلكه به همه اقشار توجه داده شده است؛ «یا ایها الناس اتّقوا ربكم الذی خلقكم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منها رجالاً كثیراً و نساء فاتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام ...» (نساء، 1).
ابتدای آیه در مورد تكثیر ولد است و تقوی در خصوص خانواده، هم در ابتدای آیه و هم در آخر آیه مورد تأكید واقع شده است. جایگاه ارحام و ازدیاد آن و تكثیر نسل در زمره موارد تبیین این آیه است. دین مبین اسلام كه به همه ابعاد وجودی انسان توجه دارد و برای هر كدام برنامههایی تدوین نموده، در آیات و احادیث متعددی به تقدس بنیان ازدواج پرداخته و راهنماییهای ارزنده جهت حفظ و تداوم و استحكام آن ارائه داده است. واقعیت این است كه خوشبختی را فقط در زندگی خانوادگی باید جستجو كرد.
دغدغه دیگر این است كه زمین برای بندگان صالح است و باید نسل صالح و سالم را به جوامع ارائـه دهیم. طبق ایـن آیه هدف از تشکیـل خانواده شاکلـه یک نسل صالح را آغازیدن است و میتوان اهداف آن را، 1- استحکام نظام خانواده بر اساس ارتباط درست میان افراد آن و سلامت اجتماعات بشری؛ 2- توالد و تناسل بر اساس نسل سالم که این امر در گرو بهداشت روان و اندیشه و نیز سلامت جسم است تا کمالی که در انسان است در شاکله مناسب خانواده صحیح شکل گیرد؛ 3ـ اقتدا به شیوه انسانهای شایسته؛ 4ـ حفظ عفت و پاکدامنی؛ 5ـ قوام بخشی به دوستی، محبت و عشق؛ 6ـ بهداشت معنوی، سلامت، بهداشت در بعد جسمانی و مادی افراد در خانواده.
خانواده در اندیشه حقوقی
حقوق نیز در بخش خانواده چندان در قلمرو نفوذ اخلاق و مذهب است كه گفته میشود نقش دولت محدود به تضمین قواعد اخلاقی حاكم بر خانواده است و قانونگذار در وضع قواعد آن آزادی ندارد و هدف حقوق اسلامی كه منشعب از فقه غنی اسلام است حفظ مصلحت خانواده و فرزندان است و میخواهد این كانون عاطفی و تربیتی را از گزند خودخواهیها مصون دارد، هر چند به بهای كاستن از آزادیهای فردی باشد؛ زیرا خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است و هدف قوانین پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی است.
طبع خانواده با حقوق و احكام آمرانه آن سازگار نیست و اثر قوانین در ایجاد نظم در خانواده ناچیز است. پس اگر در پی آن باشیم كه سنتها را دور افكنیم و قانون را جایگزین آن سازیم، در واقع خانواده را میان تهی ساختهایم.
البته نقش حقوق را در تنظیم خانواده نباید انكار كرد. زیرا كسانی هم هستند كه با هیچ منطقی جز زور و اجبار تسلیم نمیشوند؛ درباره اینان تنها حقوق میتواند حداقلی از نظم و عدالت را مستقر سازد. ولی آنچه گاه از نظر دور میماند این است كه آخرین و ناقصترین حربه را نباید در اولین گام در مورد خانواده و مسائل آن اعمال نمود.
سابقه تاریخی خانواده
انسان برای زیستن و انجام فعالیتهایش در اجتماع نیاز به محیطی سالم و ابزاری برای رشد و ارتقا دارد، دستورات اسلام و سایر ادیان الهی از سوی خداوند عالم حكیم و سرچشمه فیاض وحی برای راهنمایی و هدایت بشر و رفع مشكلات او صادر گشته است. انتظار از دین حكم میكند كه مشكلات جامعه را بتوان با استناد به منابع دینی بر طرف نمود؛ یكی از این موارد، مسأله تنظیم خانواده است.
از نظر اصولی و تئوری، ادیان گوناگون و مذاهب اسلامی به مسأله ازدواج و تكثیر نسل، اهمیت بیشتری میدهند و رغبتی به كنترل و پیشگیری ندارند؛ اما این ادعا كه عقاید دینی مانع تقلیل موالید هستند، سخنی دور از واقع بینی و حقیقت است؛ زیرا تأكید اسلام بر تكثیر، نسل صالح و افزایش جمعیتی است كه زمینهساز «اَنّ الارضَ یرثِها عبادی الصالحون» باشد.
لیكن اگر جامعهای از نظر امكانات مادی و معنوی توانایی دارد انسانهایی لایق و مثمر ثمر برای جامعه و مایه فخر و مباهات اسلامی تربیت كند میتواند افزایش نسل را تبلیغ نماید، كارشناسان ناهنجاریهای محیط زیست، آلودگی هوا، ركود آموزش و افت سطح تحصیلی، مشكلات متعدد اقتصادی، كمبود منابع زمینی و غذا و ... را مشكلات واقعی میدانند كه حیات جوامع انسانی را به خطر انداخته است. علما و اندیشمندان دینی در خصوص مسأله تنظیم خانواده دو گروه هستند. عدهای به پیروی از نظرات كارشناسان اقتصادی جمعیتی و جامعه شناسی با استناد به تعدادی آیات و روایات و مسؤولیت پدر و مادر و اجرای حقوقی كه بر عهده آنهاست، تنظیم خانواده را امروزه امری ضروری میدانند و عدهای دیگر از صاحبنظران دینی با آنان مخالفند و با ارائه دلایلی تنظیم خانواده را رد میكنند.
مفهوم تنظیم در لغت و اصطلاح
تنظیم در لغت به معنی ترتیب و آراستگی، انتظام و ترتیب دادن است (دهخدا، 1344، ذیل واژه). از مفهوم اصطلاحی بر میآید كه ما باید در جهت اعضاء و افراد خانواده مطابق امكانات برنامهریزی كنیم. و برای این تنظیم فرهنگسازی نیز نماییم. نقش دولت هم این است كه باید در حد توان امكاناتی در اختیار خانوادهها قرار دهد تا زمینهساز تعادل و رشد مناسب گردد. اصل در اندیشه اسلامی، تشكیل خانواده، ایجاد نسل صالح و زاد و ولد است. نسلی كه قابلیت عمران و استخلاف در زمین را از سوی كردگار داشته باشد.
موالید در لغت به معنی فرزندان، نبات و حیوانات است (دهخدا، 1344، ذیل واژه). و در اصطلاح تولید و تكثیر نسل صالح و كاراست.
كنترل موالید از دو نگاه متقابل بحث تنظیم و كنترل موالید در جوامع فعلی از دو جنبه مقابل هم مطرح است. در جوامع به اصطلاح پیشرفته بویژه در دنیای غرب یكی از معضلاتی كه امروزه رخ نموده و دولتها را به فكر جمعیت خود در دهههای بعد انداخته است كه متأسفانه به سبب افراط در این ناحیه، بیتوجهی به كانون خانواده، مسأله كثرت انحلال و طلاق و عدم رغبت به سوی تشكیل آن در سنین جوانی و عدم توجیه لازم در زمینه نقش خانواده در ساماندهی شخصیت افراد و جامعه پیش آمده است. توسعه نگرشهای فمینیستی و بیرغبتی زنان به مسوولیت های مادری و همسری، توسعه آزادی جنسی و بی بند و باری و كاهش میزان ازدواج و مواردی دیگر از این قبیل دست به دست هم داده و سبب شده بسیاری از كشورها كه دهههای قبل مسأله كنترل موالید و شعار فرزند كمتر را مطرح میكردند، امروزه جهتگیری عكس داشته باشند و افراد جامعه را به تشكیل خانواده و به دنیا آوردن فرزند حتی بطور موقت ترغیب و تشویق نمایند و حتی برای مردانی كه میخواهند پدر شوند مرخصی زایمان اختصاص دهند. آمار فزاینده در اخبار روزانه حاكی از نگرانی فراوان در این گونه كشورهاست. و اینكه جمعیت جوان كشورها رو به نقصان و میزان میانسالان و یا كهنسالان بیشتر از میزان جمعیت جوان است.
مواردی از وضعیت نگران كننده فعلی
1ـ افزایش30 درصدی میزان طلاق نسبت به سال1970، كاهش40 درصدی میزان ازدواج از همان سال و صعود سرسامآور میزان كودكان نامشروع از 5 درصد در سال 1940 به 33 درصد در حال حاضر.
2ـ بیرغبتی عمومی به فرزندآوری و كـاهش چشمگیر رشد جـمعیت و تهدید نیروی كارآمد جوان در آینده بویژه در كشورهای اروپایی.
3ـ افزایش تعداد خانوارهای علاقهمندی كه سرپرستی آنها را زنان بر عهده دارند از 3 میلیون مورد در سال 1970 به 8 میلیون مورد در حال حاضر.
4ـ علی رغم افزایش30 درصدی كل جمعیت از 5/25 میلیون به 25 میلیون كاهش پیدا كرده است تنها حدود نیمی از فرزندانی كه دارای والدین ازدواج كرده هستند با هر دو والدین حقیقی خود زندگی میكنند. بقیه یا با یكی از آنها كه مجدداً ازدواج كرده بسر میبرند یا با ناپدری و نامادری زندگی میكنند و خانواده میدان كارزاری شده است كه در آن والدین بر سر هزینههای نگهداری از فرزند و حق ملاقات با او به ستیز با یكدیگر میپردازند.
5ـ عبرتآمیز است كه 87 درصد كسانی كه در زندانهای آمریكا بسر میبرند یا اصلاً نمیدانند پدرشان كیست و یا سالهاست كه هیچگونه تماس با پدر خود نداشتهاند.
همچنین زنان مطلقه به نسبت همتایان متأهل خود بیشتر مستعد پذیرش دیدگاههای فمینیستی میباشند. بحران خانواده در زندگی اقتصادی نیز بروز و ظهور داشته است. فروپاشی خانواده عامل ایجاد شكاف میان غنی و فقیر است. به این ترتیب كه ثروتمندان اكثراً از خانوادههای با ثبات برمیخیزند و فقرا معمولاً محصول خانوادههای دارای سرپرست زن هستند. در زمینه دارا بودن یا ندار بودن، ثروت كمتر از نحوه زندگی خانوادگی دخیل است. بدون هیچ شبههای فساد خانواده معضل شماره یك اجتماعی در آمریكاست.
با این حال بسیاری منكر این واقعیت میشوند و استدلال میكنند كه حقوقی كه زنان امروز بدست آوردهاند، آزادیی را كه قبلاً هرگز نداشتهاند به آنان داده است. اما فرزندان دارای یك تریبون سیاسی نیستند. این خودخواهی كه مادر یا پدر به دنبال آن هستند، اثر مخربی بر كودكان دارد؛ در عصر لذت آنی، كودكان غالباً در محاسبات به فراموشی سپرده میشوند. فرزندان نامشروع كارآیی مدارس را كمتر و خیابانها را ناامنتر میسازند. آزادی برای طلاق آسان، اغلب منجر به قطع روابط دوستی و همسایگی میشود و شبح فروپاشی خانـواده، بیمـیلی به تشكـیل خانواده و ترس از ازدواج و بچهدار شـدن را دامن میزند (محمدی، 1383، ص45).
سابقه تاریخی مسأله تنظیم خانواده
حیات بشر در روی زمین با خلقت آدم ابوالبشر و هبوط او و زندگی مشترك با حوا آغاز شده است. تولید و تكثیر نسل از همان زمان شروع شد و تا مدتهای مدید ادامه یافت، در زمانهای قدیم هیچ وقت مشكل جمعیت به حدی نرسیده بود كه انسان را به فكر كنترل آن وادارد. بین منابع بالقوه و بالفعل زمین كه مورد نیاز و استفاده بشر بود، و مواهب طبیعی و جمعیت انسانی توازن نسبی وجود داشت، و از طرف دیگر، كنترل طبیعی جمعیت با عواملی چون زلزله، سیل، آتش فشان و ... وجود داشته است.
مسأله كنترل جمعیت یا تنظیم خانواده كه در بسیاری از كشورهای جهان اجرا میشود، یكی از مسائل اجتماعی دو قرن اخیر است كه خصوصاً پس از جنگ جهانی دوم بصورت جهانی مطرح شد، اصولاً مسأله تنظیم خانواده مسألهای نیست كه مطلقاً قابل طرد یا قبول باشد؛ بلكه با توجه به شرایط جامعه و هدفهای آن در زمینههای مختلف میتوان درباره این موضوع فكر كرده، اظهار نظر نمود.
متأسفانه شرایط كنونی زندگی اجتماعی به ویژه كشورهای در حال رشد و جهان سوم مسائلی را برای مردم پیش آورده و نیازها و خواستههایی را طلب كرده است كه بسیار متفاوت با گذشته میباشد. برخی از این مسائل مانند توجه بیشتر به تغذیه، بهداشت، درمان و آموزش جنبه مثبت نیازها و خواستهاست، اما نكته مهمی كه وجود دارد، گرایش به ضروری دانستن آنها در زندگی فردی و اجتماعی خانواده است كه خواه ناخواه موجب دگرگونی در رفتار و تنظیم برنامه زندگی آنها شده است، در نتیجه شكل زندگی و رفتار مردم نسبت به مسوولیت پذیری و داشتن فرزند تغییر یافته است.
1-4 تنظیم خانواده در قرن 19
در سال 1878 آنی بیزانت كتابی تحت عنوان «قانون جمعیت» نوشت كه بر اساس افكار مالتوس تنظیم یافته بود و درباره تنظیم نسل بحث میكرد.
در سال 1885 خانم دكتر ایتاچاكوبس؛ در هلند «جمعیت مالتوس» را تشكیل داد كه هدف آن تنظیم نسل بود؛ در حال حاضر این جمعیت به فعالیتهای خود ادامه میدهد.
در سال 1911 در آمریكا «ویلیام رابینسون» درباره تنظیم نسل و اهمیت آن سخنرانی كرد و در سال 1931 سرانجام جمعیتهای مختلف تنظیم نسل بهم پیوسته، جمعیت واحدی به نام جمعیت تنظیم نسل را به وجود آوردند. در همین سال در بوداپست، ژنو و پاریس، مرکزی به همین منظور تأسیس گردید (شهبازیان، 1377، ص65). و در سال 1948 زمامداران ژاپن به علت کثرت و افزایش جمعیت، قانون حمایت از خانواده را از تصویب گذراندند و به مردم حق دادند که به علتهای اقتصادی یا جسمی از آوردن فرزند جلوگیری کنند (همو). سابقه کنترل جمعیت به نظریه مالتوس بر میگردد. وی در سال 1797 میلادی کتابی به نام «رساله در اصل جمعیت» منتشر کرد که پس از آن در سالهای 1803 تا 1821 میلادی به صورت مستدلتر از چاپ نخستین، پنجبار تجدید چاپ گردید.
با گذشت زمان این نظریه در جهت جلوگیری از رشد جمعیت تقویت گردید، زیرا از سال1830 تا سال 1930 یک میلیارد نفر بر جمعیت قبلی جهان افزوده شد و تا سال 1960 یک میلیارد دیگر اضافه گشت و تا سال 1975 یعنی در مدت 15 سال جمعیت جهان به چهار میلیارد رسید (بهشتی، 1973م، ج1، ص 253).
یکی از مشکلات اجتماعی که جامعه ایران به ویژه طی دو دهه گذشته با آن دست به گریبان بوده، رشد نامتناسب و بیرویه جمعیت نسبت به امکانات موجود در جامعه حاکم است.
افزایش چشمگیر زاد و ولد از یك سو و عدم توجیه كافی در ناحیه فرهنگ بهرهوری از مواهب طبیعی و انسانی و محدودیت منابع مالی و امكانات رفاهی از سوی دیگر، مشكلات بسیاری را هم در قلمرو عمومی، یعنی برنامهریزیهای توسعه اقتصادی و فرهنگی و هم در حوزه خصوصی، معینی تنظیم امور خانوادههای ایرانی پدید آورده است.
از سوی دیگر در ناحیه تعامل میان فرهنگها، و به ویژه سلطهگری و توسعه فرهنگ غرب و نفوذ فرهنگ بیگانه در ایران مشكلاتی را در راه حركت از سنت به مدرنیزه شدن ایجاد نمود كه تأثیراتی را در خانواده و توالد نیز به دنبال داشت. از طرف دیگر، واقعیتها حاكی از آن است كه اكثریت قریب به اتفاق مردم ایران خواهان آن هستند كه امور اجتماعی خود را به گونهای تنظیم كنند و سامان بخشند كه با قوانین اسلامی و موازین شرعی مغایرت نداشته باشد، آنان این پایبندی را بخشی از هویت تاریخی و فرهنگی خود میشمارند مسائلی كه در زمینه بهداشت و تنظیم خانواده پیش آمد، شناسایی حكم اسلام در این زمینه را ضروری نمود و سؤالاتی از این قبیل مطرح شد، به كار بردن عوامل ضد باروری بخصوص قرصهای ضد بارداری از نظر اسلامی جایزاست یا نه؟ آیا عقیم كردن پدر یا مادر به وسیله ابزارهای گوناكون پزشكی جایز است؟ حكم سقط جنین در مراحل گوناگون از نظر اسلام چیست؟ آیا اصولاً فكر كم بچه داشتن بر خلاف آنچه ما از اسلام میدانیم، نیست؟
1-5 نگاهی به منابع دینی درباره زاد و ولد
روایاتی از پیغمبر اكرم وارد شده است مثلاً آن حضرت فرمود: اكثروا الولد، اُكاثربكم غداً؛ «فرزند زیاد بیاورید، من فردا به شما با داشتن امت بزرگ و پرجمعیت بر دیگران مباحات میكنم (الحر العاملی، 1414ه، ج21، ص358).
ما باید در فرهنگ دینی، بومی، استقلال و خودباوری فكری، كار كنیم و سرمایهها و توانمندیهای نسل خود را بشناسیم. تنظیم خانواده را میتوان نظم و سامان دادن به تعداد اعضای خانواده در حد امكانات خانواده و جامعه؛ لذا بحث تنظیم و كنترل دو چیز مجزا از یكدیگر است بحث از تنظیم، نظم و ساماندهی به توالد و تكثیر است نه فقط كنترل؛ حال سؤال این است كه اصل در اسلام كنترل است یا تكثیر؟ خداوند در قرآن میفرماید «و كذلك جعلناكم أمه وسطا لتكونوا شهداء علی الناس و یكون الرسول علیكم شهیدا» (بقره، 143).
با توجه به مفاد این آیه میتوان نتیجه گرفت كه تعادل و ثبات و سلامت خانواده را باید در نظر گرفت اصل اولی در اسلام تكثیر نسل و ساماندهی به این تكثیر و به نظم در آوردن اعضای خانواده است؛ بطوری كه تكاملش كامل گردد و نسل صالحی به جامعه ارائه دهد. لذا در تعابیر روایی فقط مسأله تكثیر بدون دغدغه دینی و تربیتی نیست. قبل از تشكیل خانواده میفرماید «اختارُوا لنطفكم فَاِنّ العرقَ دساسً» (الحرالعاملی، 1414ه، ج 14، ص 105). یعنی مسأله فرزندآوری و تولید نسل از جایگاه والایی برخوردار است كه تمام مراتب زندگی طرفین را متأثر مینماید؛ از آن جمله انتخاب همسر و رعایت ارزش مداری زوجین برای تربیت و فرزندآوری صحیح.
آری وقتی که دو انسان مسلم و متعهد با هم بنای همسری و تشکیل کانون الفت مینهند واحدی پر خیر و برکت را در جامعه تشکیل میدهند، در نتیجه خدمات ارزندهای به جامعه میدهند؛ که یکی از شاخههای آن پروراندن فرزندان صالح و پاک است لذا درهای رحمت بسوی خانواده و فرزندان و نسل و محیط اجتماع گشوده میشود (مشکینی، 1359، ص18).
هدف ازدواج در اسلام تكامل روح و جسم و خوشبختی زوجین میباشد و آوردن فرزند برای کامل کردن هر چه بیشتر آنها و سهیم کردن فرزند در این خوشبختی است (روحانی، 1355، ص9).
تداوم و استواری خانواده بر فرزند داری بنا شده است؛ زیرا یکی از اهداف زناشویی در تعالیم اسلامی داشتن فرزند است و در احادیث پیامبر و ائمه معصومین علیهم السلام به همین معنا اشاره شده است؛ به گونهای که از مجموع احادیث، اصلی ثابت را در تعالیم اجتماعی اسلام میتوان استنباط کرد.
داشتن نسل از مقاصد ازدواج است و حتی توصیه شده است آدمی برای داشتن نسل دعا کند و آن را از خدا بخواهد، حضرت یعقوب به فرزندش دستور داد زن بگیرد. به این امید که خدا از او نسلی پدید آورد که زمین را از ذکر خدا گران بار کند.
امام سجاد(ع) فرمود: فرزند خوب چیزی است که اگر بماند دعای بعد است. اگر بمیرد شفاعتگری است که پیش از پدر و مادر از دنیا رفته است.
در تولید نسل توصیه این است که از فقر و نادانی نترسید و به فرموده رسول خدا(ص) اگر فردی از ترس فقر از بچه دار شدن جلوگیری کند، مورد نفرین است. و نیز فرموده اگر فرزند سقط شود پدر را به بهشت میبرد و اگر بمیرد، خدای اجرش دهد و اگر بماند برای او پس از مرگ طلب آمرزش کند (قائمی،1369، ص61). از تمامی این متون بر میآید که در او پس از مرگ طلب آمرزش کند (قائمی، 1369، ص61). از تمامی این متون بر میآید که در كنار امر زاد و ولد مسأله نسل سالم و صالح در اندیشه دینی کاملاً مورد توجه است.
تنظیم خانواده در آیات و روایات
در هیچ یک از آیات قرآن مجید، آیهای که مستقیماً با مسأله تنظیم خانواده ارتباط داشته باشد، وجود ندارد و یا آیهای که به طور قطع جلوگیری از حاملگی را منع کرده باشد، دیده نمیشود؛ ولی حکم اجرای مفاد برخی آیات که برای موضوع دیگری نازل شدهاند و اجرای مفاد آنها قهراً به نوعی تنظیم خانواده منجر میشود.
خداوند در قرآن میفرماید و الذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین إماما؛ «پروردگارا ما را از همسران و فرزندانمان آرامش دیدگان عطا کن» (فرقان، 74).
بندگان رحمان در دعای خود درخواست کنند که همسران و ذریههایشان قره عینی ایشان باشد تا موفق به طاعت خدا و اجتناب از معصیت او شوند. در نتیجه از عمل صالح آنان چشم ایشان روشن گردد. این دعا میرساند که بندگان رحمان اهل حقند و پیروی هوای نفس نمیکنند زیرا هر همسر و هر ذریهای را دوست نمیدارند بلکه همسر و ذریهای را دوست دارند که بنده خدا باشند و ما را برای متقین امام قرارده» (طباطبایی، بی تا، ج15، ص354-355).
در یک نگرش کلی به روایات میتوان گفت هیچ دلیلی بر حرمت تنظیم خانواده نداریم و اگر مطلوب بودن زیاد اولاد داشتن و تکثیر نسل هم ثابت شود این دلیل بر حرمت پیشگیری از بارداری نمی شود و بر فرض که ادله زیاد بچه داشتن را ثابت کند، اما همین اندازه دلالت داشتن به معنی الزام و وجوب نیست تا با جایز بودن تنظیم خانواده ناسازگاری داشته باشد.
مرحوم علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار بابی را تحت عنوان «باب فضل توسعة العیال و مدح قلة العیال» گشوده است. روایات این باب را در دو بخش جمع کرده است؛ بخشی مربوط به اهمیت وسعت دادن خانواده و بخشی فضیلت کم داشتن عیال و فرزند و بخش دوم روایاتی درباره تشویق به کم بچه داشتن اشاره میکند (مجلسی،1398ه، ج101، ص69).
دین اسلام، بلکه تمامی ادیان آسمانی پیروان خود را به افزایش جمعیت با ایمان و شایسته به اندازهای که در توان آنان باشد، فرا میخواند لیکن برنامهریزی، نظم، تدبیر، تعادل را جزء اصول زندگی انسان میشمارد در این باره روایات بسیاری از شیعه و سنی ذکر گردیده است.
ارزیابی روایات تکثیر و کنترل
1ـ در صحیحه محمد بن مسلم به روایت از امام صادق(ع) آمده است، پیامبرخدا(ص) فرمود تزوجوا فإنی مکاثر بکم الأمم غداً فی یوم القیامه؛ «ازدواج کنید که من به سبب زیادی جمعیت شما بر دیگر امتها مباهات میکنم» (الحر العاملی، 1414ه، ج14، باب 1، حدیث2، ص3).
2ـ جابر از امام باقر(ع) نقل می کند که پیامبرخدا(ص) فرمود ما یمنع المؤمن أن یتخذ اهلاً لعل الله یرزقه نسمة تثقل الارض بلا إله الا الله؛ «چه چیزی انسان مؤمن را از این باز میدارد که همسری برگیرد، تا شاید خداوند فرزند برای او روزی کند که زمین را با «لا اله الا الله» آکنده سازد» (همو).
3ـ از امیر مؤمنان علی(ع) در حدیث اربعماه نقل شد که میفرمود ازدواج کنید، زیرا پیامبرخدا(ص) بارها فرمود من کان یجب ان یتبع سنتی فلیتزوج فإن من سنتی التزویج و اطلبوا الولد فإنی اکاثر بکم الأمم غداً؛ «هرکس دوست دارد که پیرو سنت من باشد باید ازدواج کند، زیرا ازدواج سنت من است. در جستجوی فرزند باشید، زیرا من در فردای قیامت با جمعیت انبوهتان، بر امتها مباحات میکنم».