بخشی از مقاله

دانلود مقاله ترجمه شده عملکردهای زیستی hCG و ملکول های وابسته به hCG

لورنس اِی. کول

چکیده
زمینه: hCG واژه ای است که مربوط به 4 ملکول مستقل است که هر کدام از آنها توسط سلول های جداگانه ای ایجاد میشد و هر کدام از آنها عملکردهای کاملاً جداگانه ای دارند. اینها hCG هایی هستند که توسط سلول های سینسیتوتروفوبلاست کرک دار ایجاد می گردند، hCGهایپرگلیکوسیلیتتولید شده توسط سلول های سیتوتروفوبلاست، واحد فرعی بتای آزاد تولید شده توسط چندین بدخیمی غیر تروفوبلاستی، و hCG مخاطی که توسط سلول های گونادوتروپ مخاطی پیشین ایجاد می گردد.
نتایج و بحث: hCG چندین عملکرد دارد. hCG تولید پروژسترون را توسط سلول های جسم زرده رنگ تخمدان را افزایش میدهد؛ تشکیل رگ را در سیستم عروقی ادرار افزایش میدهد؛ ترکیب سلول سیتوتروفوبلاست و تفکیک آنها را افزایش میدهد تا سلول های سینسیتوتروفوبلاست را ایجاد کند؛ باعث انسداد عمل ایمنی یا درشت خوار توسط مادر بر روی سلول های جنینی می گردد؛ باعث رشد زهدانی موازی با رشد جنین می گردد؛ هر گونه انقباض میومتریال را در حین دوره حاملگی متوقف می سازد؛ باعث رشد و تفکیک بند ناف می گردد؛ در مورد القاء آینده به غشای داخلی رحم سیگنال می فرستد؛ در گیرنده مغز مادر عمل میکند که سبب گراویداروم هایپرمسیس عمل میکند و رشد اندام های جنین را در حین حاملگی افزایش میدهد.


عملکرد hCG هایپرگلیکوسیلیت اینست که رشد سلول های سیتوتروفوبلاست و تهاجم این سلول ها را افزایش میدهد، همانطور که در القاء حاملگی و رشد و تهاجم سلول های کوریوکارسینوما رخ میدهد. واحد فرعی بتای آزاد مرگ سلول را در سلول های سرطانی متوقف می سازد و رشد و بدخیمی سرطان را افزایش میدهد. hCG مخاطی یک متغیر سولفاته از hCG ایجاد شده در سطوح پایین در حین چرخه قاعدگی است. hCG مخاطی به نظر می رسد که اعمال هورمون جسم زرد تخمدان را در حین چرخه قاعدگی تقلید کند.
مقدمه


این گفته سخت است که بگوییم که چه کسی کاشف هورمونی بود که ما آنرا hCG می نامیم. در سال 1912 اشنر دستگاه تناسلی خوکچه های هندی را با تزریق عصاره های آب-محلول گرفته شده از جفت جنین انسان ها شبیه سازی کرد. در سال 1913 فلنر تخمک گذاری را در خرگوش های نابالغ با یک عصاره شور از جفت جنین انسان ها تحریک کرد. در سال 1919 هیروس تخمک گذاری و عملکرد جسم زرد رنگ طبیعی تخمدان را در خرگوش های نابالغ توسط تزریق مکرر بافت جفتی انسان شبیه سازی کرد. همه این مطالعات نشان دادند که رابطه هورمونی آشکاری بین جفت و زهدان وجود دارد. در سال 1927 اشیم و زوندک اثبات کردند که زنان حامله ماده محرک غده جنسی را تولید میکنند. آنها نشان دادند که تزریق این ماده در موش های ماده نابالغ سالم منجر به بلوغ کیسه ای، تخمک گذاری و خونریزی در بستره تخمدانی شد. در همین زمان، نام گنادوتروپین کوریون انسانی (hCG) ایجاد شد: کوریون از chordata در زبان لاتین گرفته شده است که به معنای جفت است؛ گنادوتروپین بخاطر اینکه هورمون یک ملکول تروپیک غده جنسی است، در تخمدان عمل میکند و تولید استروئید را افزایش میدهد.


همانطور که ما امروزه می دانیم، hCG یک هورمون متشکل از واحد فرعی و واحد فرعی است که توسط اثرات متقابل آب هراسی و یونی با هم نگه داشته می شوند. وزن ملکولی hCG حدود 36,000 است و یک ملکول غیرعادی است از این لحاظ که 25 تا 41 درصد وزن ملکولی از زنجیره های جانبی شکر ایجاد می گردد. امروزه عملکرد hCGهنوز بعنوان افزایش دهنده پروژسترون در اغلب کتاب های پزشکی مشخص شده است، اما ما اکنون می دانیم که hCG عملکردهای جفتی، زهدانی و جنینی مهم دیگری نیز در دوران حاملگی دارد. hCG از زمان القاء که توسط سلول های تروفوبلاست ایجاد می گردد جانشین تولید هورمون پروژسترون جسم زرد رنگ تخمدان (LH) می گردد، که بر روی یک گیرنده hCG/LH مشترک عمل میکند. این عمل بمدت 3 تا 4 هفته ادامه می یابد. پس از آن زمان، سلول های سینسیتیو تروفوبلاست کافی در جفت برای تولید پروژسترون از سلول های جسم زرد رنگ تخمدان وجود دارد.
تحقیقات اکنون نشان میدهند که حداقل 4 متغیر مستقل از hCG وجود دارد، که هر کدام از آنها توسط سلول های مختلفی با عملکردهای بیولوژیکی جداگانه ای ایجاد می گردد. همه ملکول ها دارای توالی اسید آمینه واحد فرعی هستند. hCG وجود دارد که توسط سلول های سینسیتیو تروفوبلاست تفکیک شده یا سلول های سینسیتیو تروفوبلاست کرک دا

ر تولید می شود وقتی که حاملگی ادامه پیدا میکند. اینها ملکول هایی هستند که تولید پروژسترون را توسط سلول های ماده زرد رنگ تخمدان افزایش می دهند و عملکردهای زیستی زیاد دیگری دارند که در زیر توصیف شده است. hCG هایپرگلیکوسیلیت یک متغیر شکری از hCG ساخته شده توسط سلول های سینسیتیو تروفوبلاست ریشه یا سلول های سینسیتیو تروفوبلاست با کرک های زیاد است، وقتی که حاملگی ادامه پیدا میکند. hCG هایپرگلیکوسیلیت یک هورمون نیست بلکه یک اتوکرین است که بر روی سلول های سینسیتیو تروفوبلا

ست عمل می کند، تا رشد و تهاجم سلول ها را افزایش دهد (مانند القاء حاملگی و تهاجم از سوی سلول های کوریوکارسینوما). واحد های فرعی آزاد متغیر مونومری گلیکوسیلیت دیگری از hCG است که توسط همه بدخیمی های پیشرفته غیر تروفوبلاستی ایجاد می گردد. واحد های فرعی آزاد رشد و بدخیمی سرطان های پیشرفته را افزایش میدهد. متغیر چهارم hCG ، hCG مخاطی است که در حین چرخه قاعدگی زنان تولید می شود. این ملکول ها سولفاته شده اند تا اینکه اولیگوساکارید های سیالیته باشند. hCG مخاطی به شیوه ای شبیه به LH برای افزایش بلوغ کیسه ای، تشکیل سوراخ تنفس و میوز در کیسه های اصلی، تخمک گذاری، تولید جسم زرد رنگ تخمدان و تولید پروژسترون در حین چرخه قاعدگی عمل می کند. فعالیت های زیستی هر 4 متغیر hCG و اعمال گیرنده hCG/LH با دقت در این مقاله بررسی می گردند.
غلظت ادرار و سرم hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت در دوران حاملگی در این مقاله بررسی می گردد. تغییرات hCG و غلظت hCG هایپرگلیکوسیلیت توسط گیرنده hCG/LH بررسی می گردد. hCG گیرنده معمولی را با LH ترکیب می کند که بصورت گیرنده hCG/LH در می آید. اختصاصی بودن گیرنده و مکانیزم عملکرد گیرنده نیز بررسی می گردد.


عملکرد زیستی hCG
هورمون hCG از واحد فرعی و واحد فرعی تشیکل شده است. واحد فرعی در hCG، هورمون hCG مخاطی، و هورمون های LH ، هورمون محرک کیسه، و هورمون محرک غده تیروئید و واحد فرعی اضافی متداول است. واحد فرعی از hCG ، بین hCG ، hCG هایپرگلیکوسیلیت و hCG مخاطی از ملکول های دیگر تمایز ایجاد میکند. هم hCG و هم LH با هم ترکیب می گردند و از طریق یک گیرنده LH/hCG عمل میکنند. بزرگترین تفاوت بین LH و hCG اینست که LH، pl 8.0، نیمه عمر گردنده در حدود 25 تا 30 دقیقه ای دارد، درحالیکه hCG، pl 3.5، دارای نیمه عمر گردنده حدود 37 ساعت است، و یا بعبارتی 80 برابر LH است. از جنبه های بسیاری hCG یک LH برتر است که در دوران حاملگی با فعالیت زیستی 80X از LH تولید می شود و هنوز هم بر روی گیرنده مشترک کار میکند. با اینکه LH ، FSH و TSH توسط لخته قدامی مخاطی ایجاد می گردند، و hCG توسط سلول های سینسیتیو تروفوبلاست ایجاد و متمایز می گردد.


فعالیت زیستی اصلی hCG ابتدا در قرن بیستم مشخص شد و در سالهای بعد از آن تأیید شد و با دقت مورد مطالعه قرار گرفت. در دوران حاملگی، hCG بر LH در افزایش تولید پروژسترون توسط سلول های ماده زرد رنگ تخمدانی غلبه میکند و از خونریزی عادت ماهیانه جلوگیری میکند (جدول 1). همانطور که امروزه میدانیم، hCG فقط تولید پروژسترون را بمدت 3 تا 4 هفته پس از حاملگی افزایش میدهد. این عملکرد تقریباً برای 10 درصد طول دوره حامگلی فعال است. همانطور که در جداول 2 و3 نشان داده شده است، hCG در 10 هفته بارداری به اوج خود می رسد، و یا تقریباً یک ماه پس از اینکه افزایش پروژسترون تکمیل شد. و سپس در طول دوران بارداری پیوسته تولید می گردد. مسلماً تولید پروژسترون هدف اصلی hCG به شمار نمی رود. همانطور که در جدول 1 نشان داده شده است، در سالهای اخیر مشخص شده است که hCG عملکردهای زیادی در جفت، ادرار و احتمالاً در جنین

در حین بارداری دارد.
گروه های تحقیقاتی رائو و همکارانش، زیگموند و همکارانش، و نوئل و همکارانش، نشان داده اند که hCG تشکیل رگ و تشکیل رگ های عروقی را نیز در سیستم عروقی زهدان در دوران بارداری افزایش میدهد. این مسئله اطمینان حداکثر تأمین خون به جفت های تهاجمی و تغذیه بهینه برای جنین را ایجاد میکند (جدول 1). ژن گیرنده LH/hCG توسط شریان های مارپیچی ادرار نشان داده می شود و hCG نیز روی آنها عمل میکند تا تشکیل رگ ها را افزایش دهد. این احتمالاً عملکرد اصلی از hCG در حین دوراب بارداری است که اطمینان از تأمین کافی خون یا مغذی به جفت را ایجاد میکند. hCG همچنین دارای عملکرد مهمی در سطح بافت تروفوبلاست جفت نیز می باشد که انتشار سلول های سیوتو تروفوبلاست و تفکیک آنها از سلول های سینسیتیو تروفوبلاست را افزایش میدهد (جدول 1). سلول های سرطانی بیضه در یاخته شناسی تروفوبلاست می باشد. hCG ممکن است عمکلرد مشابهی داشته باشد و تفکیک سلول های سیتو تروفوبلاست سرطان بیضه را افزایش میدهد.

 


چهار گروه تحقیقاتی مستقل نشان دادند که hCG عامل بازدارنده ضد درشت خوار یا عامل بازدارنده مهاجرت درشت خوار را افزایش میدهد، که سیتوکینی است که واکنش ایمنی را در دوران بارداری تنظیم میکند، که فعالیت یاخته خواری درشت خوار را در سطح مشترک جفت-زهدان کاهش میدهد و از انهدام بافت های فتوپلاسنتال خارجی جلوگیری میکند (جدول 1).

جدول 1 عملکردهای زیستی ایزوفورم های hCG.
عملکرد منابع
A. hCG
1- افزایش تولید پروژسترون ماده زرد رنگ تخمدان
2- تشکیل رگ سیستم عروقی زهدان
3- تفکیک سیتو تروفوبلاست
4- ایمنی-بازداری و متوقف سازی یاخته خواری سلول های تروفوبلاست مهاجم
5- رشد زهدان همراستا با رشد جنین


6- خاموشی انقباض ماهیچه ای زهدان
7- افزایش رشد و تفکیک اندام های جنینی
8- رشد و گسترش بند ناف
9- سیگنال دهی غشای درونی رحم بلاستوسیت ها قبل از القاء
10- hCG در اسپرم و گیرنده های یافت شده در لوله های رحم که نشاندهنده ارتباط
قبل از بارداری است
11- گیرنده های hCG در هیپوکامپ مغز بزرگسالان، هیپوتالاموس و
ساقه مغز، که ممکن است سبب تهوع و استفراغ در دوران بارداری گردد
12- hCG و القاء بارداری، که hCG متالوپروتئنازهای سلول
سیتو تروفوبلاست را تحریک میکند
B- hCG هایپرگلیکوسیلیت
1- القاء را توسط تهاجم سلول های سیتو تروفوبلاست تحریک میکند، که در دوران
بارداری رخ میدهد، و رشد و مرگ سلول و بدخیمی سلول های کوریوکارکینوما
را متوقف می سازد
2- رشد جفت و جفت بدخیم را توسط افزایش رشد سلول های سیتو تروفوبلاست
تحریک میکند
C- واحد فرعی آزاد
1- متوقف سازی مرگ سلول در بدخیمی های غیر تروفوبلاست، افزایش رشد
و بدخیمی
D- hCG مخاطی
1- ظاهراً عملکردهای LH را تقلید میکند، افزایش رشد کیسه، میوز، تشکیل سوراخ
تنفس، تخمک گذاری، تشکیل جفت و افزایش تولید پروژسترون

 


سه گروه دیگر نیز نشان داده اند که hCG ممکن است مستقیماً هرگونه عمل ایمنی را در مقابل بافت خارجی مهاجم متوقف سازد. در کل، به نظر می رسد که hCG یکی از عوامل متعددی باشد که از رد بافت فتوپلاسنتال جلوگیری کند. بیشتر مشاهده کنندگان پیشنهاد میکنند که hCG یک عملکردی بازدارنده یا متوقف کننده بر روی فعالیت درشت خوار دارد. یک گروه (وان و همکارانش) اثبات میکند که hCG می تواند مستقیماً ایمنی ذاتی را توسط تحریک عملکرد درشت خوار افزایش دهد.
گروه های زیادی گیرنده LH/hCG را در مایومتریوم زهدان پیدا کرده اند. دو گروه اثبات کرده اند که رشد زهدان همراستا با رشد جنین ممکن است توسط hCG تحریک گردد، بطوریکه زهدان در دوران بارداری همراه با اندازه جنین گسترش پیدا کند (جدول 1). چهار گروه نشان داده اند که hCG انقباض های میوتریال را در دوران بارداری کاهش میدهد.


جدول 2 انقباض hCG کلی و hCG هایپرگلیکوسیلیت در 496 نمونه سرم از 310 زن باردار که با استفاده از ارزیابی hCG کلی Siemens Immu
جدول 3 انقباض hCG کلی در 4246 نمونه ادرار از 574 زن باردار که با استفاده از ارزیابی hCG کلی Siemens Immulite 1000 اندازه گیری شده است

hCG بر روی یک کانال فعال شده توسط کلسیم BK-Ca به میومتریوم در دوران بارداری عمل میکند. سطوح hCGدر هفته های آخر بارداری کاهش می یابد. پیشنهاد شده است که این کاهش ممکن است علت انقباض افزایش یافته در هفته قبل از زایمان است.
تحقیقات جدید گیرنده های LH/hCG را در اندام های جنینی یافته است. گولد اسمیت و همکارانش گیرنده های LH/hCG را در کلیه و کبد جنینی یافته اند. رائو و همکارانش گیرنده های LH/hCG را در شش، کبد، کلیه ها، طحال و روده بزرگ و روده کوچک یافته اند. جالب اینکه این گیرنده LH/hCG در اندام های جنینی وجود

دارد اما در اندام های بزرگسالان وجود ندارد. پیشنهاد شده است که hCG ممکن است رشد اندام و تفکیک را در جنین افزایش دهد. جنین انسان ممکن است hCG خود را از کلیه ها و کبد کاهش دهد. انقباض های hCG در گردش جنین خیلی کمتر از انقباض های مادر است، که نشاندهنده اینست که تراوش hCG جفتی متوجه گردش مادرانه است و از وارد شدن به گردش جنین جلوگیری می گردد. با اینکه گیرنده LH/hCG در اندام های جنینی نشان داده شده است، هیچ عملکردی بصورت مستقیم اثبات نشده است. بنابراین همه یافته های مربوط به جنین در همین زمان بوده اند. متأسفانه همه جانداران بجز نخستین های پیشرفته شکلی از hCG را ایجاد نمی کنند که تأیید نقش hCG را مشکل می سازد.
همچنین اثبات شده است که hCG در رشد بند ناف نقش دارد. جالب است که hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت با هم همکاری میکنند تا رشد و تفکیک جفت را افزایش دهند و تأمین خون زهدان را افزایش دهند. گام بعدی توسعه گردش و بند ناف است. به نظر می رسد که این هم توسط hCG افزایش یابد که نشاندهنده اینست که شمول hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت در چندین مرحله تشکیل جفت و جنین وجود دارد.


مقالات زیادی رخداد سیگنال دهی بین بلاستوسیست القاء نشده و بافت زهدان را نشان میدهند. چهار گزارش مستقل نشان میدهند که پیش-القاء بلاستوسیت hCG را در فضای زهدانی تراوش میکند که توسط گیرنده های LH/hCG بر روی سطح مخاط رحم گرفته می شود. در واکنش نسبت به این، اندومتریوم برای یک اجرای قریب الوقوع آماده می گردد. این ارتباطات غیر عروقی توسط hCGبخش مهمی از یک بارداری موفق است. مطالعات اخیر اهمیت اندومتریوم گیرنده و سیگنال دهی آماده سازی hCG را در یک بارداری موفق نشان داده اند. سیگنال دهی hCG مستقیماً سبب ایمنی و تشکیل رگ های خونی در سطح مشترک جنین مادرانه می گردد. hCG تعداد سلول های قاتل طبیعی زهدان را نشان میدهد که نقش کلیدی را در تشکیل بارداری ایفا میکنند.
داده های جدید دیگر، عملکردهای القاء پیش از بارداری hCG را نشان میدهند. مقالات رائو و همکارانش و گائورنسکا، وجود گیرنده LH/hCG را در اسپرم انسان و در لوله های رحمی نشان میدهند. عملکرد گیرنده LH/hCG در اسپرم نامشخص است. احتمالاً رابطه ای با باروری دارد. گیرنده LH/hCG در لوله های فالوپ ممکن است بر روی LH تأثیرگذار باشد که لوله فالوپ را برای بارورسازی آرام می سازد.
مشاهده شده است که hCG ممکن است نقشی در القاء بارداری داشته باشد. مقالات عملکرد اتوکرین یا پاراکرین از hCG را در ال

قآء بارداری نشان میدهند. به نظر می رسد که hCG القاء توسط سلول های سیتو تروفوبلاست ایجاد گردد. البته hCG یک درون ریز است. ما اکنون از روی تحقیقات اخیر می دانیم که گونه ای از hCG ، یعنی hCG هایپرگلیکوسیلیت توسط سلول های سینسیتیو تروفوبلاست ایجاد می شود. hCG هایپرگلیکوسیلیت یک اتوکرین یا پاراکرین است و مشخص شده است که بطور مستقیم القاء بارداری را افزایش میدهد. احتمالاً این عملکردی برای القاء hCG در نظر گرفته شده است. hCG هایپرگلیکوسیلیت و نقش آن در بارداری در بخش 3 بررسی شده است. مطالعه اخیری توسط فلوهر و همکارانش نقش مستقیمی از hCG را در ایجاد متالوپروتئیناز سلول های سیتو تروفوبلاست نشان میدهد، که این می تواند درست باشد و نیازمند بررسی دقیق باشد.


و در نهایت اینکه وجود گیرنده LH/hCG در مغز زنان بالغ اثبات شده است. گیرنده های CNS در چندین ناحیه از مغز مانند هیپوکامپ، هیپوتالاموس و ساقه مغز وجود دارد. یافتن یک گیرنده hCG در این نواحی از مغز میتواند توضیحی برای گراداریوم هایپرمسیز و یا تهوع و استفراغی باشد که در دوران بارداری رخ میدهد.
در کل، hCG دامنه وسیعی از اعمال را از طریق گیرنده LH/hCG دارد. به نظر می رسد که hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت با هم همکاری میکنند تا رشد و تفکیک سلول های تروفوبلاست یا تشکیل ساختارهای کرک دار جفت را افزایش دهند. به نظر می رسد که آنها عملکرد خود را از سیگنال دهی اولیع بلاستوسیست اندومتریوم از القاء قریب ا

لوقوع آغاز کنند. سپس hCG هایپرگلیکوسیلیتالقاء و رشد سلول های سیتو تروفوبلاست را افزایش میدهد. hCG تفکیک سلول های سیتو تروفوبلاست از سلول های سینسیتیو تروفوبلاست را افزایش میدهد، و همچنین ساختارهای کرک دار را افزایش میدهد که ترکیبی از دو نوع سلول تشکیل شده هستند. hCG نیز سیستم عروقی زهدانی را افزایش میدهد تا حداکثر خون را برای ساختار تشکیل جفت هموکوریکال فراهم می سازد. hCG نیز بر روی جنین عمل میکند تا رشد و تفکیک اندام های جنینی را افزایش دهد. در این زمان، hCG بر روی مغز مادر عمل میکند تا گراویداروم هایپرمسیز را افزایش دهد. با در نظر گرفتن همه مسائل با هم، hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت هورمون و اتوکرینی هستند که ظاهراً بارداری را کنترل میکنند.
عملکرد زیستی hCG هایپرگلیکوسیلیت
hCG هایپرگلیکوسیلیت یک گونه از گلوکوسیلیشن است که توسط سلول های سیتو تروفوبلاست و سلول های سینسیتیو تروفوبلاست با کرک های زیاد تولید می گردد. و توالی اسیدهای آمینه واحدهای فرعی و از hCG را با 8 الیگوساکارید تقسیم می کند. با اینکه hCG دارای الیگوساکاریدهای تک-آنتناری و دو-آنتناری مرتبط N، و الیگوساکاریدهای مرتبط O است، hCG هایپرگلیکوسیلیت سه-آنتناری فوکوسیلیتد الیگوساکارید های مرتبط N و الیگوساکارید های مرتبط O بزرگتری دارد. در نتیجه، وزن ملکولی hCG هایپرگلیکوسیلیت با توجه به محدوده هایپرگلیکوسیلیت، بین 40,000 تا 41,000 است. ساختارهای شکری دیگر بر روی hCG هایپرگلیکوسیلیت ظاهراً از چین خوردگی کامل دوپار جلوگیری می کنند. این گیرنده های دیگر را در hCG هایپرگلیکوسیلیت نشان میدهد. نواحی معمول شامل ساختار مربوط به سیستین-گره معمول عامل رشد انتقال بتا / عامل رشد مشتق از پلاکت / عامل رشد عصبی می باشد. عملکرد hCG هایپرگلیکوسیلیت، مرگ سلول و احتمالاً فعالیت افزایش دهنده متالوپروتئیناز، نشان میدهد که hCG هایپرگلیکوسیلیت ممکن است مخالفی برای عملکردهای

کنترل شونده گیرنده در سلول های سیتو تروفوبلاست باشد. با اینکه این مسیرها ظاهراً از چندین مطالعه از القاء جفتی، مرگ طبیعی سلول سیتو تروفوبلاست، سلول های سیتو تروفوبلاست و متالوپروتئیناز و زیست شناسی تهاجم جفتی محتمل به نظر می رسند، با اینحال گیرنده در همه این اعمال نقش دارد. البته این باید توسط تحقیقات مورد نیاز اثبات گردد. hCG هایپرگلیکوسیلیت به نظر می رسد که توسط مخالفت کردن با یک گیرنده سیتو تروفوبلاست عمل کند، که ظاهراً مرگ طبیعی سلول را متوقف می سازد و تهاجم را توسط متالوپروتئینازها افزایش میدهد.
همانطور که نشان داده شده است، hCG هایپرگلیکوسیلیت گونه اصلی از hCG تولید شده در اوایل دوران بارداری است. hCG هایپرگلیکوسیلیت بطور میانگین از 87 درصد hCG کلی تولید شده در سرم در هفته سوم، 51 درصد در هفته چهارم و 43 درصد در هفته پنجم بارداری تشکیل شده است (جدول 2). سپس سطوح hCG هایپرگلیکوسیلیت به از hCG کلی در دوره های سه ماهه دوم و سوم بارداری کاهش می یابد. این با این مسئله مطابقت دارد که hCG هایپرگلیکوسیلیت دارای عملکردی در افزایش القاء در اوایل بارداری است.
تحقیقات بطور واضح نشان میدهد که hCG هایپرگلیکوسیلیت بر روی سلول های کوریکاسینوما عمل می کند و تهاجم را افزایش میدهد.hCG هایپرگلیکوسیلیت گونه اصلی از hCG است که توسط سلول های کوریکارسینوما ایجاد می گردد. نقش hCG هایپرگلیکوسیلیت در تهاجم کوریکارسینوما توسط 3 گروه مستقل اثبات شده است که هر کدام از آنها نشان میدهند که

این ملکول ها تهاجم را توسط سلول های کوریکارسینوما در حفره های ماتریگل افزایش میدهند. مطالعات دیگری نیز رشد سلول های کوریکارسینوما را بررسی میکنند که به بافت زنده موش ها پیوند داده شد. همانطور که اثبات شده است، انسداد hCG هایپرگلیکوسیلیت با پادتن خاصی از hCG هایپرگلیکوسیلیت یا با انسداد نمایش DNA واحد های فرعی و کلاً رشد کوریکارسینوما را متوقف می سازد. این یافته ها همگی نشان میدهند که استفاده از عامل انسداد مانند پادتن برای hCG هایپرگلیکوسیلیت در درمان کوریکارسینوما مؤثر می باشد.

مطالعات دیگری نشان داده اند که hCG هایپرگلیکوسیلیت، افزایش دهنده تهاجم سلول های سیتو تروفوبلاست در کوریکارسینوما، خصوصاً تهاجم در القاء بارداری و القاء عمیق ساختارهای جفتی کرک دار را افزایش میدهد که توسط سلول های سیتو تروفوبلاست کرک دار تحریک می گردد. این مطالعات از ارزیابی B152 برای hCG هایپرگلیکوسیلیت استفاده کردند. آزمایشات نشان دادند که پادتن برای hCG هایپرگلیکوسیلیت، پادتن B152، رشد سلول های سیتو تروفوبلاست را در بافت های زنده متوقف می سازد. hCG هایپرگلیکوسیلیت رشد سلول های سیتو تروفوبلاست را در القاء و کوریکارسینوما افزایش میدهد.


مطابق مقالات، دو سوم شکست های بارداری، بارداری های بیوشیمی و سقط جنین ها، بعلت عدم موفقیت بلاستوسیست ها برای القاء مناسب است. یک سوم باقیمانده شکست ها بعلت نابهنجاری های ژنتیکی یا توده های گوشتی هایداتیدیفورم است. در کل 62 بارداری مورد بررسی قرار گرفته است. در روز القاء بارداری، 42 بارداری از 42 بارداری موجود فقط hCG هایپرگلیکوسیلیت را در بافت زنده ، یا hCG هایپرگلیکوسیلیت hCG کلی کاهش دادند. همانطور که مشخص شده است، دو سوم شکست ها hCG هایپرگلیکوسیلیت غیرکافی یا hCG هایپرگلیکوسیلیت از hCG کلی را تولید کردند. استنباط شده است که شکست های بارداری بعلت تولید غیرکافی hCG هایپرگلیکوسیلیت منجر به عدم موفقیت برای القاء مناسب است. این مطالعات از ارزیابی B152 برای hCG هایپرگلیکوسیلیت استفاده کردند. یافته های مشابه نیز نشان دادند که hCG هایپرگلیکوسیلیت نشانه ای از شکست بارداری است که توسط کوالوسکایا و همکارانش گزارش شده است، که از ارزیابی B152 خاصی استفاده کرده اند.
همچنین، اختلالات فشار خون بالا از بارداری یا پریکلامسیا در بارداری بعلت ناتوانی برای ارتباط مؤثر تشکیل جفت هموکوریال کرک دار با تأمین خون

زهدانی کافی است. مطالعات نشان داده اند که این ممکن است بعلت کمبود hCG هایپرگلیکوسیلیت باشد.
بطور خلاصه، hCG هایپرگلیکوسیلیت سیگنال تهاجمی القاء بارداری و تهاجم کوریکارسینوما است. تهاجم غیر مؤثر بعلت hCG هایپرگلیکوسیلیت غیرکافی در بارداری های ناموفق، بارداری های بیوشیمی و سقط جنین، و همچنین در اختلالات فشار هون بالا در بارداری رخ داده است.
عملکردی زیستی واحد فرعی آزاد


واحد فرعی آزاد یک گونه هایپرگلیکوسیلیت از واحد فرعی hCG با الیگوساکارید های سه-آنتناری مرتبط با N و نوع هگزا ساکارید الیگوساکارید های مرتبط با O است. واحد فرعی اضافی یا واحد فرعی آزاد در توده گوشتی هایداتیدیفورم، کوریکارسینوما، و تقریباً توسط سرطان های غیر تروفوبلاستی همه نخستین ها ایجاد می گردد.
مطالعات انجام شده توسط آسوادو و همکارانش، وجود واحد فرعی آزاد hCG را در غشاهای همه سلول های سرطانی در بافت های زنده، و در همه نمونه های تاریخی بدخیمی ها نشان میدهد. این ایده یک ایده بحث انگیز است. البته داده های جدید ظاهراً این یافته ها را در سلول های سرطانی گردن رحم تأیید می کنند. مطالعات دیگر رابطه مشخصی را بین شناسایی واحد فرعی آزاد در نمونه های سرم، یا شناسایی فروافت آن، تقسیم بندی هسته ای واحد فرعی ، در نمونه های ادرار، با مواردی با شیب ضعیف و سرطان سطح پیشرفته ، یا بدخیمی نتایج ضعیف نشان میدهند.
در بررسی مقالات متفاوتی که واحدهای فرعی را بعنوان نشانه پیش بی

نی در سرطان بررسی میکنند، 12 مطالعه از 13 مطالعه، رابطه آشکاری را بین نمایش واحد فرعی آزاد hCG و پیش بینی ضعیف بیماری اثبات کرده اند. این مطالعات نشان میدهند که نمایش واحد فرعی آزاد منجر به نتیجه منفی در بی خیمی انسان می گردد. چندین گزارش اکنون نشان داده اند که واحد فرعی آزاد ممکن است نقش خاصی در انتقال بدخیمی سلول ها داشته باشد. در این مطالعات و ملاطعات دیگر، تحریک رشد سلول بدخیمی توسط عمل واحد فرعی آزاد اثبات شده است.
واحد فرعی آزاد نقش اصلی در بیوشیمی نئوپلاسم غیر بارداری ایفا میکند. در واقع تلاشهایی برای استفاده از مشتق های واحد فرعی hCG بصورت واکسن هایی در درمان بدخیمی های غیر بارداری آغاز شده است. موفقیت هایی نیز گزارش شده ا

ست، و ایمنی واحد فرعی hCG نتیجه سرطانی یا باقی سرطانی را اثبات کرده است. وابستگی شناسایی آزاد و پیش بینی ضعیف بیماری در ترکیب با تکنولوژی واکسن واحد فرعی hCG مسیر قابل قبولی را برای توسعه درمان های کمکی سرطان پیشنهاد میکند.
هم hCG هایپرگلیکوسیلیت و هم آزاد، بدخیمی و رشد سلول سرطانی را افزایش میدهند، و همچنین هر دوی آنها مرگ طبیعی سلول را متوقف می سازند.. در عمل هم hCG هایپرگلیکوسیلیت و هم آزاد از گیرنده استفاده میکنند. همانطور که گزارش شده است، ᵦ آزاد توسط سلول های سرطانی مثانه ایجاد می گردد و فعالیت را در سلول های سرطانی نشان میدهد. عملکردهای مخالف با واحد فرعی ᵦ آزاد در سلول های سرطانی مثانه باعث رشد و بدخیمی آنها می شود. مشخص شده است که هم hCG هایپرگلیکوسیلیت و هم hCG هایپرگلیکوسیلیت ᵦ آزاد دارای عملکرد یکسانی هستند و هر دوی آنها رشد، تهاجم و بدخیمی را توسط متوقف سازی مرگ طبیعی سلول (از طریق گیرنده ) افزایش میدهند. ما فرض میکنیم که هر دوی آنها دارای گیرنده و عمکرد یکسانی هستند.


عملکرد بیولوژیکی hCG مخاطی
مقالات دهه 1960، 1970، و 1980 باکتری ها، خرچنگ ها و منابع دیگر را توضیحی برای شناسایی hCG در افراد غیر باردار (از جمله در موارد سرطانی) می دانند. ما اکنون اطلاعات بهتری در مورد منابع hCG میدانیم. امروزه این احتمالات شامل سرطان غیر تروفوبلاست، بیماری تروفوبلاست بارداری غیرفعال، علائم hCG خانوادگی، و hCG مخاطی می باشد.
اکنون 30 سال از زمانی گذشته است که برای اولین بار اثبات شد که hCG از غده هیپوفیز می آید. از آن پس، تقریباً 40 مقاله این مشاهدات را تأیید کرده اند و توصیف کرده اند که چطور سطح خیلی پایینی از تولید hCG با تولید هورمون جسم زرد تخمدان در زمان چرخه قاعدگی پیش از تخمک گذاری همراه است، که بخش طبیعی از فیزیولوژی مخاطی طبیعی است. مخاط hCG ایجاد شده از مخاط معمولاً در امتداد با FSH و LH مخاطی در زنانی افزایش می یابد که در حین کم قاعدگی در هنگام نزدیک به یائسگی، و در حین بی قاعدگی در یائسگی تخمدان برداری را دریافت میکنند. در تکنیک پزشکی، تست hCG مثبتی قبل از یائسگی نشاندهنده بارداری یا بیماری تروفوبلاستی بارداری است. تست hCG مثبت در دوران یائسگی و دوران نزدیک به یائسگی میتواند مشکلاتی را برای پزشکان ایجاد کند. وقتی که بیماری با hCG مثبت به یک متخصص تومورشناسی مراجعه میکند، ممکن است تشخیص پزشک این باشد که بیماری های تروفوبلساتی بارداری یا بدخیمی غیر بارداری دارد، و احتمال دارد که تحت شیمی درمانی قرار گیرد یا زهدان او در آورده شود با این امید که hCG از بین برود. سطح hCG در بیمارانی که به این شیوه درمان می شوند تغییری نمیکند، چون hCG مخاطی یک هورمون طبیعی است.


hCG مخاطی دارای ساختار اسید آمینه مشابهی با hCG بارداری است. البته از این لحاظ با آن تفاوت دارد که سهم متفاوتی از اولیگوساکارید سولفاته دارد. گروه های سولفاته به باقیمانده های استیل گالاکتوزامین-N وابسته هستند، که با گالاکتوز و باقیمانده های اسید سیالیک در اولیگوساکارید های مرتبط با O و N جایگزین می گردد. hCG مخاطی یافته شده با اولیگوساکارید های سولفاته دارای گردش کوتاه تری نسبت به hCG بارداری است.
همانطور که اودل و گریفین اثبات کرده اند، با استفاده از LH آزمایش پرتو ایمنی فوق حساس، hCG مخاطی در سطوح خیلی پایینی در مردان در دامنه بین 0.03 تا 1.7 mIU/ml تولید می گردد. hCG مخاطی در زنان در مراحل کیسه ای و ماده زرد رنگ تخمدان در چرخه قاعدگی شناسایی شد که با سطوح LH موازی بود. تزریق هورمون آزاد کننده گنادوتروپین بصورت مستقیم سطوح hCG مخاطی گردشی را در مردان و زنان افزایش میدهند، چون به اندازه یکسانی سطوح LH را افزایش میدهند. مشخص شده است که hCG مخاطی مکملی برای LH مخاطی در مردان و زنان است. خدمات منابع hCG ایالات متحده بتازگی بیش از 8300 نمونه ادرار را از زنان با دوره های قاعدگی طبیعی با استفاده از ارزیابی Siemens Immulite
1000 برای hCG کلی آزمایش کرده است. همانطور که اثبات شده است، hCG در زمان مقدار اوج LH در چرخه های قاعدگی 232 تا 277 شناسایی شد.

میانگین سطح hCG ، بود و دامنه آن بود. این مطالعه اخیر یافته های اودل و گریفین را تأیید میکند و نشان میدهد که hCG مخاطی بازتابی از سطوح LH مخاطی است.


حجم hCG ذخیره شده در غده هیپوفیز یک انسان حدود 25 تا 50 برابر کمتر از حجم LH است. مقالات نشان میدهند که hCG مخاطی تقریباً نصف فعالیت زیستی را در افزایش تولید پروژسترون hCG جنینی دارد. بنابراین 40 برابر قوی تر از LH مخاطی است. سطوح گردنده hCG در حین چرخه قاعدگی حدود یک 120 ام سطوح گردنده LH است. hCG مخاطی با فرض 40 برابر قدرت بیشتر ممکن است دارای توانی در حدود یک سوم توان LH باشد. این hCG مخاطی را به یک هورمون مخاطی مهم تبدیل می کند.
تاکنن مشخص نشده است که آیا عملکرد خاصی برای hCG مخاطی در حین چرخه قاعدگی وجود دارد یا نه. hCG مخاطی ممکن است عملکردهایی غیر از عملکردهای LH داشته باشد. اما حتی اگر hCG مخاطی هیچ عملکرد خاصی نداشته باشد، توضیح طبیعی برای تولید آن وجود دارد. یک ژن واحد فرعی ᵦ منفردی نزدیک به 8 ژن واحد فرعی ᵦhCG در کروموزوم 19 انسان وجود دارد. hCG و LH دارای واحد فرعی مشترکی هستند. این امکان وجود دارد که کپی برداری از ژن واحد فرعی ᵦhCG توسط هورمون آزادسازی گنادوتروپین

همراه با تحریک واحد فرعی ᵦLH خاصی در سلول های گنادوتروپین مخاطی در حین فیزیولوژی چرهخ قاعدگی طبیعی در زمان و فیزیولوژی طبیعی در مردان افزایش داده شود.
LH عملکردهای مختلفی در حین دوره تخمک گذاری و مقدار اوج LH دارد. ما میدانیم که هم LH و هم hCG بر روی گیرنده LH/hCG عمل میکنند تا تولید پروژسترون را توسط سلول های جسم زرد افزایش دهند. ما فرض میکنیم که LH و hCG بر روی گیرنده یکسانی از گرانولوزا و سلول های امیانه عمل میکنند. همراه با ظهور گیرنده LH/hCG بر روی سلول های گرانولوزا از کیسه گراف یا کیسه اصلی، LH ابتدا رشد کیسه ای را افزایش میدهد و سپس میوز سلول های دوقطبی را تحریک میکند. LH سبب این می شود که کیسه سوراخ تنفس یا برآمدگی را تشکیل دهد و سپس تولید کلاژنیس را افزایش دهد تا سوراخ تنفس را ایجاد کند. ایجاد سوراخ تنفس سبب رخ دادن شکفتن کیسه می شود. سپس LH کیشه شکفته شده را از جسم زرد تفکیک میکند. مشخص نیست که آیا hCGفقط بصورت اتفاقی به LH در هر یک از این مراحل کمک میکند یا عملکردهای خاصی در یکی از این مراحل یا چندین مرحله دارد.


شکل 1 نمایش نموداری ترتیب ژن ها در دسته ژن بر روی کروموزوم

 

hCG و گونه hCG هایپرگلیکوسیلیت
hCG و ملکول های همراه آن ظاهراً دامنه وسیعی از فعالیت های زیستی دارد. hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت تشکیل جفت و توسعه جنین در حین بارداری را کنترل می کنند. تضاد مهمی بین این عملکردهای زیستی وجود دارد. و آن هم اینست که سطوح hCG فردی در سرم و ادرار از hCG کلی و hCG هایپرگلیکوسیلیت تا حد زیادی متغیر است. در سرم، در هفته چهارم بارداری مقادیر hCG کلی تا 824 برابر در بین 0.21 و 173 ng/ml در بین زنان مختلف با بارداری های نتیجه گزینه تکی متفاوت است. مقادیر hCG هایپرگلیکوسیلیت در طی این فته از بارداری تغییرات بیشتری هم خواهد داشت (888 برابر). در هفته پنجم بارداری مقادیر hCG کلی تا 704 برابر بین 1.86 و 1308 ng/ml در بین زمان مختلف متغیر می باشد. و باز هم تغییرات مقادیر hCG هایپرگلیکوسیلیت بیشتر خواهد بود (734 برابر). ما می پرسیم که چطور و چرا این تغییر زیاد در این ملکول های مهم در بین بارداری ها وجود دارد و اینکه چطور با این تغییرات زیاد در سیگنال، این بارداری ها می توانند نوزادانی با اندازه های مشابه ایجاد کنند؟ این موضوع دو مقاله است. مقاله اول در مورد علت این تغییر زیاد است.
داده های بارداری معمولاً در آخرین دوره قاعدگی یا آغاز بارداری (از 16 تا 32 روز پس از نقطه مرجع در 82 زن با دوره قاعدگی با دوره میانگین 2.4 روز) آغاز می گردد. در دوره 28 روزه این را می توان در هر جایی از 12 روز قبل از اتمام چرخه قاعدگی تا 2 روز پس از زمان اتمام دوره قاعدگی تصور کرد. روز القاء 3 تا 16 روز پس از اوج LH است. روز القاء روز آغاز بارداری زیست پذیر است. تعیین تاریخ این زمان مهم تا زمان آخرین قاعدگی منبعی با تغییرپذیری زیاد است. اگر بارداری ها تا رز القاء طول بکشند تغییرپذیری آن تا حد زیادی کاهش می یابد.

معمولاً در هفته چهارم از آخرین دوره قاعدگی hCG ادرار از تا متغیر خواهد بود. این نشاندهنده تغییری به اندازه است. اگر تاریخ همان بارداری ها 7 روز پس از زمان القاء بود، hCG از تا متغیر خواهد بود که نشاندهنده تغییری به اندازه 131 برابر است. مسلماً تاریخ القاء بارداری ها مربوط به تاریخ آغاز آخرین چرخه قاعدگی است، اما محاسبه آن مشکل است، از این لحاظ که نیازمند اندازه گیری های hCG روزانه است برای کسانی که می خواهند باردار شوند تا زمان القاء آنها مشخص شود. مسلماً تاریخ بارداری علتی از این تغییر است.
در بررسی 594 بارداری از القاء تا زایمان، فقط یک علت دیگر را می توان برای تغییرات فردی در hCG یافت. آن هم افزایش روزانه میزان hCG در چهار هفته پس از القاء است. میزان افزایش روزانه hCG در 82 زن اندازه گیری شد. میزان افزایش در هر روز بین 1.52 برابر در روز تا 2.92 برابر در روز در بین این 82 زن متغیر بود. اگر این در 7 روز بررسی شود معادل با و یا افزایش 18.7 برابری در مقابل افزایش 1810 برابری خواهد بود. میزان افزایش روزانه hCG فردی نیز علت اصلی دیگری از تغییرپذیری است.


این یک حقیقت مسلم است که سطوح بارداری تا hCG بارداری تغییرپذیری زیادی دارد. آیا بدن انسان خود را با این تغییرات سازگار می سازد؟ چطور هر زنی یک زایمان طبیعی خواهد داشت؟ این مسئله با دقت بررسی شد. بیشتر پارامترهای hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت، افزایش القاء، تفکیک سلول های سیتو تروفوبلاست، رشد و تفیکیک اندام های جنینی، در بارداری های کنونی قابل اندازه گیری نیستند. البته یک فعالیت زیستی وابسته به hCG قابل اندازه گیری بود. پروژسترون سرم در حین هفته چهارم باداری اندازه گیری شد.
در هفته چهارم بارداری سرم hCG از 0.21 تا یا 824 برابر متغیر بود. پروژسترون سرم در حین همین دوره، و در همان زنان، تغییر زیادی نداشت. غلظت میانگین پروژسترون 22 ng/ml بود. جالب اینکه، در مورد دارای غلظت hCG سرم خیلی پایین، یا ، پروژسترون تا حدودی بالاتر از میانگین آن یا بود. در مورد دارای غلظت hCG فوق العاده بالا، 173 ng/ml یا ng/ml 1903، غلظت پروژسترون ng/ml 11.4 بود که کمی از مقدار میانگین کمتر بود. سطوح hCG 824 برابر اود اما غلظت های پروژسترون بدست آمده با فعالیت بیولوژیکی 3.16 برابر بود.
این مسلماً بعلت مفهوم گیرنده LH/hCG است. در مفهوم گیرنده وقتی که فقط نسبت کمی از گیرندگان در یک سلول فعال می گردد، ممکن است واکنش سلولی مشابهی را ایجاد کند. همچنین در موارد دارای غلظت های hCG سرم خیلی بالا، غلظت کمتر از پروژسترون طبیعی مشاهده شد. این ظاهراً بعلت تنظیم گیرنده در حضور غلظت های بالایی از hCG است. همانطور که اثبات شده است، غلظت های بالای hCG تعداد گیرندگان را در سلول ها کاهش میدهد. درست در مکانیزم گیرنده یدکی که در مورد غلظت های hCG پایین در سطح گیرنده است، مکانیزم تنظیم در مورد غلظت های hCG بالا در سطح گیرنده است. احتمالاً این مسئله در hCG هایپرگلیکوسیلیت یا سایت مخالف نیز رخ میدهد. نتیجه نهایی اینست که تضاد تغییرپذیری hCG و hCG هایپرگلیکوسیلیت ممکن است مورد ساده ای از اینست که "طبیعت مسئولیت آنرا به عهده می گیرد".
گیرنده LH/hCG
گیرنده LH/hCG در سلول های جسم زرد تخمدان برای افزایش پروژسترون در غشاء فانی برای ارتباط اولیه با بلاستوسیت در بافت میومتریال برای رشد همراه با جنین و برای آرام سازی ماهیچه ها واقع است. گیرنده LH/hCG نسبت به hCG ، LH و hCG هایپرگلیکوسیلیت واکنش نشان میدهد (اما نه نسبت به واحدهای فرعی آزاد hCG یا hCG شکسته شده). مدارک آشکاری موجود است که نشان میدهد که واحد فرعی نقش مهمی در ترکیب گیرنده دارد و واحد فرعی ᵦ عملکردی در اختصاصی بودن گیرنده دارد. گیرنده LH/hCG انسان از 675 اسید آمیده تشکیل شده است. گیرنده LH/hCG انسان در کروموزوم 2p21 انسان قرار دارد. توالی گیرنده LH/hCG و مطالعات تولید مثل غیر جنسی نشان میدهد که این بخشی از یک

خانواده بزرگ از پروتئین های مهار نوکلوئید است.
تحریک توسط hCG یا LH پروتئین G را فعال می سازد و منجر به تحریک سیکلاز ادنلیت غشاء می گردد. فعالسازی سیکلاز ادنلیت تبدیل ATP به سطوح میان سلولی cAMP را تسریع

می کند. با پیروی از cAMP، فعالسازی فسفوکلیناز A رخ میدهد و منجر به فسفر زنی و فعالسازی عنصر واکنشی cAMP می گردد.
فعاالسازی کیناز پزوتئین، مسیرهای کیناز پروتئین میتوژن و مسیر سیگنال دهی جانوس-کیناز را فعال می سازد. همه عملکردهای اندوکرین نیازمند کپی برداری DNA یا ایجاد mRNA است. افزایش تولید پروژسترون در سلول های جسم زرد نیازمند ترکیب آنزیم تقسیم زنجیره جانبی است. رشد بافت جنینی مستلزم ترکیب پروتئین است. مکانیزم موازی ترکیب پروتئین اتصال گیرنده LH/hCG را افزایش میدهد. اینکار نوکلئاز داخلی و خارجی را فعال می سازد و منجر به انهدام گیرنده mRNA می گردد. این مکانیزم نمایش گیرنده را محدود می سازد و بطور مؤثر گیرنده را تنظیم می کند.
مطالعات دیگر نشان داده اند که مکانیزم کیناز C پروتئین فسفولیپید اینوزیتول در عملکرد گیرنده های LH/hCGمورد نیاز می باشد. دیویس و همکارانش و گاندرمن و همکارانش، نشان دادند که LH و hCG فسفولیپاز C را تحریک میکنند که منجر به تحریک کیناز پروتئین C و فعالسازی گیرنده LH/hCG می گردد.

 


شکل 2 فعالسازی گیرنده LH/hCG ، پروتئین G و نمایش پروتئین cAMP، و تولید گیرنده LH/hCG.

بعلاوه، داده های اخیر نشان میدهند که در مورد سیگنال دهی hCG در القاء و تولید سلول های قاتل طبیعی در ترکیب با گیرنده مانوز ممکن است بصورت مکانیزم فعالسازی باشد. مسیرهای زیادی در اینجا برای فعالسازی گیرنده LH/hCG پیشنهاد شده است. با اینکه آنها ممکن است در سلول های مختلف مؤثر باشند، اما آنها همگی باید با دقت بعنوان بخشی از مکانیزم گیرنده بررسی گردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید