بخشی از مقاله


رقص عروسی
در استان چهار محال و بختیاری در مواقع برگزاری جشن‌ها و سرورها رقص‌های متنوعی اجرا می‌گردد که از معروف‌ترین آنها رقص عروسی، رقص دستمال، رقص آرام، رقص تند و رقص مجسمه است. شیوۀ اجرای رقص‌های یاد شده اجمالا به شرح زیر است:


در مراسم عروسی زن و مرد به طور گروهی با هم می‌رقصند و با این که قید و بند حجاب کاملاً در این منطقه (البته برای غریبه‌ها) وجود دارد و بالاتر از آن تعصب ایلی به حدی است که دختر از ترس پدر و برادران خود جرأت گفتگو کردن با یک مرد بیگانه را ندارد و اگر مورد سوءظن قرار گیرد تنبیه می‌شود، با این وصف در مراسم شادمانی شرکت آن‌ها در رقص‌های گروهی مجاز است و می‌توانند دست در دست دیگر رقصندگان با آهنگ ساز و دهل برقصند.
رقص دستمال


رقص محلی زنان در این هنگام تماشایی است، زیرا زنان با لباس‌های رنگارنگ و زیورآلات مخصوص، در رقص دستمال‌بازی شرکت می‌کنند. دو عدد دستمال در دو دست خود می‌گیرند و با تکان دادن دست و پا و جلو و عقب رفتن، در محیط دایره فرضی می‌رقصند، در حالی که تماشاگران آن‌ها را در بر گرفته‌اند هر که قدرت تحمل رقص بیشتری را داشته باشد مورد تشویق تماشاچیان خودی قرار می‌گیرد.
رقص آرام


در این نوع رقص، رقصندگان سه قدم به طور ضربی به جلو برمی‌دارند و دو قدم به عقب برمی‌گردند و این رفتار طوری تنظیم شده است که از دایره منظم رقص خارج نمی‌شوند. ریتم این نوع رقص به نسبت رقص‌های دیگر بختیاری آرام است و با تأنی صورت می‌گیرد.
رقص تند


در این نوع رقص نیز حرکات پاها مثل رقص آرام است با این تفاوت که رقص ریتم تندی دارد. اجراکنندگان رقص دستمال‌ها را تند تند به دور سر می‌چرخانند و روی شانه‌ها می‌اندازند. گام‌ها نیز به صورت تند به طرف جلو برداشته می‌شوند، ولی رقصندگان به عقب برنمی‌گردند.
رقص مجسمه


این رقص با آهنگ ساز اجرا می‌شود. هر وقت که نوای ساز قطع می‌شود، رقص‌کننده نیز در همان حال به آن حالتی که آخرین لحظۀ آهنگ بوده، در جای خود می‌ایستد. تا آهنگ بعدی نواخته نشده حق ندارد از خود حرکتی ظاهر نماید. مهارت رقصنده در حالتی مشخص می‌شود که بتواند به موقع توقف کند و به موقع نیز حرکت نماید.


رقص‌های محلی استان کردستان
رقص‌های محلی و بومی این استان هم از نظر مضمون و هم از نظر شکل درخور توجه ویژه است. این رقص‌ها در مراسم شادی و سرور اجرا می‌شود. رقص کردی عمدتاً به شکل گروهی است و حرکات فیزیکی موزون و هماهنگی دلپذیر دارد. معمولا رقص‌ها کمتر به شکل انفرادی و بیشتر با شرکت زنان و مردان اجرا می‌شود. این رقص همراه با حرکات موزون از محتوا و مضمون خاصی برخوردار است و نشان‌دهنده باورها و خصوصیات قومی و فرهنگی مردم کرد است.

رقص معروف به «جارماق» از عمده‌ترین رقص‌های محلی است که امروزه نیز در مواقع خاصی در تمام شهرها و به ویژه در روستاها و قبایل کوچ‌نشین به اجرا درمی‌آید.
علاوه بر رقص‌هایی که در مراسم شادی و جشن‌ها اجرا می‌شود، در این استان رقص‌های ویژه‌ای نیز وجود دارد که می‌توان آن‌ها را رقص‌های مذهبی و اعتقادی دانست.


استان کردستان یکی از مراکز عمده تصوف و عرفان کشور است. در این منطقه فرقه‌های صوفیه همچون خاکساریه، نقشبندیه، نعمت‌اللهی و قادریه هر ساله در روزهای معینی مراسم ویژه خود را برگزار می‌کنند که رقص جزء لاینفک آن است. برای نمونه آئین‌ها، رسوم و حال و هوای یک مجلس مربوط به دراویش قادری که از مهم‌ترین سلسله‌های تصوف کردستان به حساب می‌آید در زیر مورد اشاره قرار می‌گیرد:


خانقاه که گاهی تکیه، زاویه و رباط نیز گفته می‌شود، محل اجتماع درویشان است. در خانقاه اوراد و اذکار و ریاضات و چله‌نشینی‌ها رایج است. در مجالس درویشان معمولاً یک نفر قوال یا حتی خود فلیفه ترانه‌هایی عاشقانه یا عارفانه همراه با دف و نی یا حتی تار می‌خوانند و دراویش حلقه‌وار بر زمین می‌نشینند و معمولاً خاموش و آرام هستند. سرها به زیر و نفس‌ها در سینه حبس است و ناگاه درویشی به وجد می‌آید، نعره می‌زند و خود را پیچ و تاب می‌دهد. پاره‌ای دچار رعشه و لرزش می‌شوند. این شور معمولاً به جمع هم سرایت می‌کند و کم کم تمام حاضران در مجلس به پایکوبی و دست‌افشانی برمی‌خیزند. در این

مرحله صدای دف و آواز و فریاد به اوج خود می‌رسد. درویشی خرقه خود را می‌درد، دیگری فریادهای بیهشانه می‌کشد، کسانی هم از خود بی خود می‌شوند و بر خاک می‌افتند، در این حالت خودانگیختگی که با هیجانات شدید همراه است، خنجرها به بیرون کشیده می‌شوند، سیخ‌ها یک بر یک بر اعضاء و جوارح فرو می‌روند. یک نفر سیم عریان برق را در دستانش گرفته است و درویشی دیگر زهر و سم بر حفره دهانش سرازیر می‌کند. کسانی دیگر آتش و شیشه را چون خوراکی می‌خورند. در این هیاهو چند نفر خنجرهایی را بر فرق سر خویش می‌کوبند و در جایی دیگر درویشی پهلوی خود را با خنجر می‌درد.


در این مرحله که احساسات در اوج غلیان است، خلیفه وارد معرکه می‌شود و عنان هیجانات را به‌دست می‌گیرد و آرام آرام جمعیت را به آرامش فرا می‌خواند. جماعت دراویش اطاعت می‌کنند. خنجر و سیخ‌ها از تن‌ها خارج می‌شود، دف‌ها خاموش می‌شوند و آرامش به جمع بازمی‌گردد. دراویش یک به یک خسته و عرق‌ریزان بر زمین جای می‌گیرند. ختم مجلس اعلام می‌شود. آنهایی که زودتر به حالت عادی برگشته‌اند یک به یک محیط خانقاه را ترک می‌کنند. خلیفه در زاویه می‌نشیند و آمادگی خود را برای پذیرش خصوصی اشخاص و پاسخگویی به سوالات و ارشادات لازم اعلام می‌کند.


موسیقی و ترانه‌های محلی استان گیلان
در نقاط مختلف گیلان، آوازها، آهنگ‌ها و ریتم‌های مختلفی وجود دارد که با شیوه‌های مخصوصی اجرا می‌شود. مردم تالش سه نوع آهنگ دارند: قدیم‌دستان، تالش‌دستان و تازه‌دستان. آهنگ‌های گیلان به ویژه در سیاهکل و دیلمان از طبیعت الهام گرفته‌اند و همچنان به طور سنتی محفوظ مانده‌اند. بیش‌تر ترانه‌های عامیانه و محلی گیلان همراه با رقص‌های محلی اجرا می‌شوند. ترانه‌های عامیانۀ گیلان به چند گروه قهرمانی، حماسی، توصیفی، عاشقانه، کودکانه و لالایی، مذهبی و نوروزخوانی تقسیم می‌شود. طی سال‌های اخیر نغمه‌های گوناگون و متعددی در قالب دستگاه‌های موسیقی سنتی ایران ساخته و پرداخته شده

است. آهنگ‌ها و ترانه‌های معروف و محلی گیلان عبارت‌اند از: خره، کشتی مقام، مشت، پا بازی (رقص پا)، عروس‌بران، عروس بوری (انتظار)، نارنج‌زن، آهنگ ورزا جنگ، پهلوی خوانی، آب کناری، زرد ملیجه، رعنای، گاره‌سری، چابداری، لیلی ماری، غربتی، برم بران، اشکوری، قاسم‌آباد، پشت‌کوهی، محمدبیک، غم‌انگیز متواضع، هی‌یار هی‌یار، کیله لی جانم، دیلمانی، گیلکی، نوروزخوانی، عروس‌گوله و... . از گروه‌های معروف موسیقی استان گیلان می‌توان به گروه موسیقی عشاق گیلان، گروه موسیقی گیل‌آوا، گروه موسیقی صبا و گروه موسیقی سارنگ اشاره کرد.
موسیقیبومی استان زنجان


موسیقی بومی استان زنجان از گنجینۀ موسیقی فولکلوریک و کلاسیک آذری تأثیر پذیرفته است و در حال حاضر نیز وجه غالب ترکیب موسیقی بومی، به ویژه مناطق روستایی استان را تشکیل می‌دهد. پیوستگی فرهنگی و قومی مردم استان با مردم آذری زبان از یک سو، و ارتباط آن با منطقه‌های کردنشین و گیلک‌نشین و تهران از سویی دیگر، زمینۀ شکل‌گیری نوعی از موسیقی محلی ویژه را فراهم آورده است که به «موسیقی زنجانی» معروف است؛ اما آنچه باید به یاد داشت، پیوستگی عمیق و ریشه‌دار میان موسیقی محلی زنجانی با موسیقی آذربایجانی است.


در بیشتر روستاهای استان زنجان، جشن‌های عروسی با هنرنمایی‌های عاشیق‌ها آغاز و پایان می‌یابند. در حال حاضر، عاشیق‌های زنجانی با نغمه‌ها و ترانه‌های دلکش و داستانسرایی‌های خود که ریشه در ژرفای فرهنگ فولکلوریک این خطه دارد، رونق‌بخش محفل‌ها و جشن‌های مردم استان، به‌ویژه در روستاها، هستند. علاوه بر آن، موسیقی مقامی نیز که تحت‌تأثیر مستقیم موسیقی مقامی آذربایجان است، در برخی از جشن‌های مردم، به ویژه در مناطق شهری، نواخته می‌شود.


موسیقی و رقص‌های بومی استان مازندران
موسیقی محلی مازندران در چهارچوب موسیقی خاورمیانه و ایران قابل بررسی است. مطالعات انجام شده نشان می‌دهد که موسیقی محلی مازندران از پتانسیل‌های قابل توجهی برخوردار است و ملودی‌های آن از زندگی و معیشت ویژۀ جنگل، دریا و برداشت محصولات زراعی و رمه‌گردانی تأثیر گرفته است. ترانه‌های محلی مازندرانی نیز از غنای قابل توجهی برخوردارند. برخی از این ترانه‌ها همراه با آهنگ‌های محلی و برخی همراه با رقص‌های محلی اجرا می‌شوند. معروف‌ترین رقص مازندرانی رقص قاسم‌آبادی است که در گیلان نیز رواج دارد. رقص چوب مردان نیز جالب توجه است.
موسیقی و رقص‌های محلی استان ایلام


استفاده از موسیقی بومی در آیین‌ها و مراسم شاد رشد قابل ملاحظه‌ای یافته است.
در موسیقی ایلام از سازهای دوزله، جفتان، سرنا، شیپور، ضرب، دهل، شمشال، نی و کمانچه استفاده می‌شود و این سازها در آیین‌هایی مانند: عروسی، جنگ و عزا کاربرد دارند. برخی از سازهای بومی منطقه مانند دوزله ویژگی‌هایی دارند که آن را از دیگر سازهای ایرانی متمایز می‌کند. «دوزله یا جفتان» بر خلاف همه سازهای ایرانی که تک صدا هستند، دو صدایی است و قابلیت همراهی با سازهای چند صدایی را نیز دارد.
«چوبی» موسیقی رقصی ایلام است و به صورت انفرادی یا دسته‌جمعی اجرا می‌شود. این موسیقی در گذشته افزون بر کاربرد هنری و موسیقی آن به عنوان آمادگی جنگی و بدنی نیز کارایی داشته است.


«فتاپاشا، لرزانه، سوارسوار، صی‌‌سماع، قلاوی، سه‌حار و گریانه» از جمله نواها و ریتم‌های این نوع رقص است که در مناطق کرد و لر نشین کشور رواج دارد.
«هوره» نیز موسیقی آوازی مردمان غرب کشور به ویژه مردم ایلام است. هوره که از آوازها و نیایش‌های اساطیری ایران است، از هزاره‌های قبل از میلاد مسیح تا به امروز روح دوستداران موسیقی را سیراب کرده است. این موسیقی از ریتم آزاد در ترانه و شکستن مصراع‌ها پیروی می‌کند و تک سیلابی است، به همین دلیل از موسیقی ردیفی ایران که تابع شعر کلاسیک است، متمایز می‌شود.


موسیقی آیین‌های سوگواری نوع دیگری از موسیقی در استان ایلام است که به طور مشخص در آیین چمری با سرنا و دهل اجرا می‌شود و در این مراسم مردم ایل‌ها و روستاها در محلی به نام «چمرجا» جمع می‌شوند و همراه با نوای ساز، دهل و آواز همسرایان نوعی رقص را ارائه می‌دهند.
گفته می‌شود «نمایش تعزیه» که هم‌اینک در اکثر مناطق کشور رایج است و در ایام عاشورا نیز کاربرد فراوان دارد، برگرفته از سنت چمری در غرب کشور است.
ترانه‌های محلی


ایلامی‌ها به خصوص عشایر، مردمی باذوق‌اند و در سرودن ترانه‌های محلی مهارت خاصی دارند. ترانه‌هایی با گویش‌های کردی و لری در بین مردم منطقه رواج دارد که برخی از آن‌ها عبارتند از:
ترانه‌های حزن‌انگیز
این ترانه‌ها، آهنگی محزون دارند و موضوع‌شان شکایت از روزگار، فراق یار، گله از معشوق، بداقبالی و بدبیاری انسان است. «هوره» بیشتر به گویش کردی است و به صورت تک‌خوانی اجرا می‌شود ودر بین عشایر استان ایلام و در منطقۀ کرمانشاهان و شاید در تمام نقاط کردنشین غرب رواج دارد. هوره از آوازهای بسیار قدیمی است و به نظر می‌رسد منظور از آن خواندن متون زرتشتی بوده است و احتمال دارد که موبدان زرتشتی هنگام نیایش در کنار آتشگاه به خواندن هوره می‌پرداخته‌اند. هم‌اکنون نیز در بین ایل‌ها و عشایر، مردان و زنان دور آتش می‌نشینند و شروع به خواندن هوره می‌کنند. اشعاری که در هوره خوانده می‌شود، معمولاً ده هجایی و غالباً با مضامین حماسی‌اند. در خواندن هوره از آلات موسیقی استفاده نمی‌شود.


گورانی
شعری است شاد و طربناک که به همراه موسیقی اجراء می‌شود. اشعاری که در گورانی به کار می‌روند، مضامین اجتماعی، عاشقانه و حماسی دارند.
ساریخونی
ترانه‌ای است با آهنگی سوزناک که به لهجۀ لری خوانده می‌شود. برای اجرای آن از کمانچه استفاده می‌کنند.
ترانه‌های شاد
ترانه‌هایی که آهنگی شاد دارند، بیشتر در عروسی‌ها اجرا می‌شوند و معمولاً به صورت دسته‌جمعی، با همراهی کمانچه و تنبک خوانده می‌شود.
ترانه‌های عاشقانه و توصیفی


گرچه هیچ یک از ترانه‌های محلی از مضامین عشق و توصیف محبوب خالی نیست، ولی خطاب عام دارد، و به ندرت نام و نشان معشوق به طور صریح در آن ذکر می‌شود، ولی در ترانه‌های عاشقانه و توصیفی، تمام ابیات در وصف معشوق، از زبان عاشق است. در این ترانه‌ها، عاشق، محو جمال بی‌حد معشوق است و زیبایی و کمال محبوب، هرگز فرت حضور نام عاشق را نمی‌دهد. معروف‌ترین این ترانه‌ها، ترانه قدم‌خیر است که به لهجۀ لری خوانده می‌شود. قدم‌خیر نام زنی زیبا و بافضیلت است. این ترانه از دیرباز در بین مردم ایلام و لرستان مشهور است.
ترانه‌های حماسی


این ترانه‌ها در وصف دلاوران، قهرمانان و تفنگ و اسب سروده شده‌اند و به همراه کمانچه و تنبک اجرا می‌شوند. نمونۀ آن‌ها ترانۀ کرمی است که به لهجۀ لری خوانده می‌شود. کرمی نام یکی از
*************************************************************************************************** ادامۀ مطلب؟
موسیقی و رقص‌های محلی استان لرستان
موسیقی لری از سرچشمه‌های موسیقی «ردیف» و ردیف‌نوازی است که بخش مهم آن از طریق کمانچه و کمانچه‌نوازی محلی در موسیقی رسمی ایران (دریف) نیز تأثیر گذاشته است. موسیقی محلی لرستان چندان ناشناخته نیست؛ ولی بر خلاف بسیاری از موسیقی‌های نواحی دیگر ایران، از حیث مقامات محدود است و معمولا در «دستگاه ماهور» اجرا می‌شود. موسیقی لرستان به چهار بخش: موسیقی کار، موسیقی مراسم، موسیقی عروسی و موسیقی ترانه‌های روز تقسیم شده است.


ترانه‌های لری با همۀ پیوندی که با ریشۀ زبان فارسی دارند، برای همۀ فارسی‌زبانان قابل فهم نیستند. این موسیقی، از لحاظ اجرایی، ظریف و پیچده است. غنای کلامی فراوان دارد و مهم‌تر از همه، از روحیۀ سلحشوری و حماسی برخوردار است.


مهم‌ترین ترانه‌هایی که در استان لرستان خوانده می‌شوند عبارتند از: «شه‌نومه خونی» (شاهنامه‌خوانی) که جزو موسیقی حماسی است و سخاوتمندی و سلحشوری را همراه با تاریخ پر درد بیان می‌کند و معمولا در «چهارگاه» اجرا می‌شود. «بزمیری» که بیش‌تر برای تلف شدن حیوانات اهلی خوانده می‌شود. هالوه گَنِم خَرِم، دوره دوره، کَشکِلَه شیرازی خرم‌آبادی که قصۀ عشق و عاشقی و مهر و دوستی سادۀ روستایی است که در هر منطقه به فراخور حال خود تا

حدودی تغییراتی در آن داده‌اند. علی‌دوستی یا علی‌سونه در اصل اسم شخص بوده که بعدها به نام همان فرد معروف شده است. کشکله شیرازی گرمسیری، کوکلاشیری جو، کوش طلا که بیشتر همسرایی زنان و مردان در غم از دست دادن یکی از نزدیکان است. بمیر، میوله سیت بیارم، شیرین و خسرو، دایه دایه که قصۀ مبارزه و جنگ‌آوری و رشادت‌ها است که زبانزد همگان شده است. میری، قدم‌خیر، ای ای وی وی، ضرب سنگین سماع، ضرب سه‌پا و ضرب دوپا که برای مراسم رقص و عروسی است.


سازهای محلی لرستان عبارتند از: کمانچه، نی، سرنا، دهل، تنبک، دوزله و یک نوع ساز که مخصوص مرسام مذهبی فرقۀ اهل حق استو نام محلی آن «تمیره» است.
ترانه‌ها و رقص‌های لری بیشتر جنبۀ حماسی دارند و ترانه‌هایی که جنبۀ تغزلی دارند، کم‌تر متداول و معمول‌اند.
رقص‌های بومی لری نیز متنوع‌اند و به صورت گروهی اجرا می‌شوند. برخی از این رقص‌ها با آهنگ ملایم و برخی دیگر با آهنگ تند انجام می‌گیرند.
در لرستان، هنگام شادی و عروسی رقص‌های گروهی انجام می‌گیرند. معمولا چند تن از مردان که هر یک چوب‌هایی به دست دارند، حرکاتی موزون و هماهنگ را با هم انجام می‌دهند و زنان هم جدا از مردان، با در دست داشتن دستمال‌های رنگی و جنباندن موزون آن‌ها در بالا سرشان به صورت دایره‌وار، می‌رقصند.
موسیقی و رقص‌های محلی در استان کرمانشاه


تحقیقات انجام شده ثابت می‌کند که موسیقی کردی، ابتدا منحصراً رزمی و حماسی بوده است. قدیمی‌ترین نواسازان کردستان، بیت‌خوان‌ها غالباً بی‌سواد بوده‌اند که قرن‌ها پیش از این و هم امروز، داستان‌های پهلوانی و رزمی را به شعر و تصنیف تبدیل می‌کرده و دهل و سرنا می‌نواخته‌اند. بعدها نواها و ریتم‌ها و آهنگ‌های بزمی نیز وارد موسیقی کردی شده است. انواع سازهای کردی در کرمانشاه عبارتند از:


دهل، سرنا و دونی
سازهایی هستند که در مراسم عروسی و عزا به کار می‌روند. صدای این سازها هم رقصنده‌ها را رهبری می‌کند و هم در مراسم سوگواری مشور «چمری» نواخته می‌شود. نوازندگان عموماً کولی‌ها هستند که به «قره‌چی» و «خراط» نیز معروفند.
طبل، شمشال (بلور) و دف


سازها و آلات این گروه نیز توسط کولی‌ها ساخته می‌شود. این سازها سه جنبه حماسی «رزمی» و عرفانی و طبی دارند. امروز در هر روستای کردنشین ایران دست کم یک گروه موسیقی وجود دارد. حساسیت مردم این سامان نسبت به موسیقی تا آن پایه زیاد است که شباهت به تعصب دارد. نوازنده‌ها و خواننده‌های منطقه، تنها در صورتی می‌خوانند و می‌نوازند که بتوانند «جذبه روحانی» را در شنونده‌های خود تحریک کنند. این «جذبه روحانی» هر جا موسیقی کردی طنین داشته باشد، وجود دارد.


تنبور
سازی است مقدس که شاید هزاره‌های عمر خود را پشت سر گذاشته و همواره مونس مردان حق بوده است. نواختن این ساز در بین علویان کوهپایه‌های زاگرس عمومیت دارد و بزرگان و مراشد این نواحی، کلاً از آن آگاهی دارند.


رقص کردی تمرین آمیخته به تفریح بوده و هست. در تمام ریتم‌های رقص کردی حالتی از همداستانی، یگانگی و بدن‌سازی وجود دارد. در بیشتر گونه‌های رقص کردی، دست‌های رقصندگان در هم گره می‌خورد، گام‌ها همواره در یک مسیر حرکت می‌کند و چنان متوازن است که به رژه می‌ماند. رقص‌های معروف کردی عبارتند از: گَریانه، برودوا، چپی، سِه پَر سه جار سه پا و فَتاح پاشایی.
موسیقی و رقص‌های محلی استان کهکیلویه و بویر احمد


موسیقی در ایل بویر احمد همانند سایر ایل‌های ایران از اصالت و ویژگی‌های محلی برخوردار است. بویراحمدی‌ها بر اساس ترانه‌های رایج، آهنگ‌های ویژه‌ای دارند که تحت عنوان «قس» از آن نام می‌برند و معروفترین آنها عبارتند از: قس خوشگله، قس برنو، قس یاریار و امثالهم. آلات موسیقی مورد استفاده در موسیقی محلی بویراحمد عبارتند از: ساز (کرنا)، دهل (بین) و پیشه که آلتی شبیه نی ولی از نی کوتاه‌تر است.
در بین مردم ایل بویر احمد هنگام شادی و جشن انجام رقص‌های محلی رایج است و مردان معمولاً در رقص‌هایی همانند رقص چوب شرکت می‌کنند.
رقص‌هایی که در بین مردان بویر احمد مرسوم است عبارتند از: رقص دو پا، رقص سه پا، رقص چوب و چوب بازی.


چوب بازی مخصوص مردان دلیر ایل است و موسیقی خاصی دارد. ابزار آن «دیاق» چوب بلندی به طول 2 متر و «ترکه» چوبی به طول 75 سانتی‌متر است که عموماً یک نفر «دیاق» را به سدت می‌گیرد و نفر دیگر با «ترکه» همراه نواختن ساز دهل می‌کوشد تا دیاق‌دار را بزند.
رقص‌های دیگر رایج در بویر احمد، مشتمل بر صد دستمالی، یلعبه، بختیاری، نرمه و نرمه و ترکی شاه فرنگی می‌باشد.
موسیقی بومی و رقص‌های محلی استان هرمزگان
اقوام و تیره‌های مختلف ایرانی (به‌ویژه در روستاها و شهرهای کوچک) موسیقی را به عنوان هنر نمایشی تلقی نمی‌کنند؛ اما در مناطق جنوبی کشور، به ویژه در بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان، با تلفیق موسیقی با هنرهای نمایشی از جمله رقص، به آن جنبۀ نمایشی نیز داده‌اند. مراسم زار که پیش‌تر در مورد آن سخن گفتیم، از جمله مراسمی است که در آن از موسیقی بهره می‌گیرند. در جشن‌ها و عروسی‌ها و سوگواری‌ها و مویه‌کردن‌ها، نیز موسیقی جزء لاینفک مراسم است.


آن‌چه بیش از همه برای مطالعۀ موسیقی هرمزگان حائز اهمیت به نظر می‌رسد، ترکیب جمعیتی این منطقه است. در این منطقه به جز ساکنان محلی، اقوام دیگری از جمله مهاجرین بسیار قدیمی آفریقایی نیز زندگی می‌کنند. موسیقی سواحل جنوب ایران، به عقیدۀ بعضی از شناسندگان آن، با موسیقی بومیان آفریقایی پیوندی عمیق و ریشه‌دار یافته است.


یکی از فرم‌های معمول در موسی محلی «سبالو» نامیده می‌شود و آن آوازی است که با دایره همراهی می‌شود و به وسیلۀ خوانندگانی که دایره‌وار کنار هم می‌نشینند، اجرا می‌گردد. خوانندگان هم‌زمان با اجرای سبالو، شانه‌های خود را به طرف راست و چپ منظماً حرکت می‌دهند. رقص و موسیقی سبالو متأثر از موسیقی افریقایی است.


یکی دیگر از فرم‌های رایج موسیقی محلی «یزله» است. یزله به وسیلۀ گروهی از خوانندگان غیرحرفه‌ای اجرا می‌شود و فقط با دست زدن همراه است. در این موسیقی، ملودی بیش از همه حایز اهمیت است و به متن چندان اهمیتی داده نمی‌شود. علاوه بر موسیقی محلی (سازی و آوازی)، موسیقی مذهبی نیز در این استان بسیار رایج است. از نظر ساکنان این منطقه، موسیقی مذهبی و به‌خصوص آن نوع موسیقی که در ماه محرم نواخته می‌شود، اهمیت بیشتری نسبت به سایر اشکال موسیقی محلی دارد.


رقص‌های محلی استان هرمزگان نیز هم‌چون موسیقیِ بومی، ریشه در فرهنگ عامۀ مردم این منطقه دارد. رقص‌ها، به مناسبت‌های مختلف، از جمله اعیاد مذهبی و ملی و عروسی‌ها اجرا می‌شوند و در بین آن‌ها، «رقص اواز» به لحاظ شیوۀ اجرا، مضمون و نقش‌های اجراکنندگان آن، درخور توجه ویژه است. این رقص که عمدتاً توسط صیادان انجام می‌شود، از مراسم دیدنی مردم استان است و در آن، رقصندگان دایره‌وار می‌چرخند و همراه حرکات موزون خود، شعرهایی را می‌خوانند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید