بخشی از مقاله
چکیده
هدف از این پژوهش بررسی رابطه مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری بود. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، و به لحاظ طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش را کلیه مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری به تعداد 400 نفر تشکیل میدادند. از این جامعه آماری، به روش تصادفی طبقهای تعداد 200 مدیر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد. برای گردآوری دادهها از دو پرسشنامه مهندسی مجدد و کارآفرینی شرکتی استفاده شد. روایی پرسشنامههای مذکور به روش صوری مورد تایید متخصصان مدیریت و پایایی پرسشنامهها نیز به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/89 و 0/92 محاسبه شد. برای تجزیهوتحلیل داه ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون به کمک نرمافزار spss نسخه 18 استفاده شد. نتایج حاصل از دادهها نشان داد که مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری رابطه معناداری دارد.
کلمات کلیدی: مهندسی مجدد، کارآفرینی شرکتی، کسبوکارهای کوچک و متوسط
.1 مقدمه
کارآفرینی مقوله ی بسیار مهمی است که بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه توجه جدی به آن مبذول داشته و می دارند. در این میان، یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی در سازمان است که بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد . کارآفرینی شرکتی فرآیندی است که شرکت طی میکند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیت های فردی یا گروهی را به طور مستمر، سریع و راحت در شرکت مرکز ی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک شرکت انجام بگیرد، به آن کارآفرینی شرکتی گویند . نتیجه این نوع کارآفرینی معمولا ایجاد یک واحد شرکتی جدید در داخل شرکت، طراحی و عرضه محصولات یا خدمات جدید و ایجاد ارزشهای نوین مانند شبکههای توزیع مدرن، شیوههای بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی و اینترنت و غیره، برای شرکت میباشد .[1]
کارآفرینی شرکتی فرآیندی است که شرکت طی میکند تا همه کارکنان بتوانند در نقش کارآفرینان انجام وظیفه کنند و تمام فعالیتهای فردی یا گروهی را به طور مستمر، سریع و راحت در شرکت مرکزی به ثمر برسانند. هنگامی که فعالیت کارآفرینی توسط فرد یا گروه کارآفرین در داخل یک شرکت انجام بگیرد، به آن کارآفرینی شرکتی گویند. نتیجه این نوع کارآفرینی معمولا ایجاد یک واحد شرکتی جدید در داخل شرکت، طراحی و عرضه محصولات یا خدمات جدید و ایجاد ارزشهای نوین مانند شبکههای توزیع مدرن، شیوههای بازاریابی مبتنی بر شبکههای اجتماعی و اینترنت و غیره، برای شرکت میباشد .[2]
مزیت رقابتی از پنج توانمندی کلیدی شرکتی ناشی میشود که این پنج توانمندی عبارت است از: قابلیت سازگاری - با فناوریهای جدید، نیازهای مشتریان، قوانین موجود و دیگر تغییرات در وضعیت شرکت بدون از دست دادن تمرکز یا وقفه در فعالیتهای اصلی و -1 این پژوهش مستخرج از پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان " بررسی رابطه بین مدیریتکیفیت و مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران کسب وکارهای کوچک استان چهارمحال وبختیاری" میباشد. تعهدات آن - ؛ انعطافپذیری - توان طراحی راهبردهای شرکت، فرآیندها و رویکردهای عملیاتی که میتوانند همزمان نیازهای متنوع و رو به تکامل مشتریان، توزیعکنندهها، تامین کننده ها، حامیان مالی و قانونگذاران را تامین کنند - ؛ سرعت - توان اقدام سریع در هنگام بروز فرصتهای جدید، توسعه سریع محصولات و خدمات جدید و اخذ تصمیمات اساسی برای شرکت اما بدون اتلاف وقت - ؛
برخورد تهاجمی - شیوهای متمرکز و قوی برای حذف رقبا، راضی کردن مشتریان و رشد کارکنان - و نوآوری - دادن اولویت به توسعه و راهاندازی محصولات، خدمات، فرآیندها، بازارها و فناوریهای جدید و پیشرو در بازار - . کارآفرینی شرکتی این پتانسیل را دارد که در عرصههای مذکور شرکت را توانمند ساخته و آن را در بازار پر از رقابت امروز پیشرو و رهبر سازد .[3] همچنین، براساس تعریف مایکل همر، مهندسی مجدد عبارت است از » باز اندیشی بنیادین و طراحی مجدد و ریشهای فرایندها برای دستیابی به بهبودهای چشمگیر در معیارهای حساس عملکردی مانند هزینه، کیفیت، خدمت و سرعت .« استفاده از آخرین تکنولوژی در فرایندهای موجود راه حل معتبری برای حل مشکل نیست، راه حل آن در تفکر و باز اندیشی مجدد فعالیتها و برای ایجاد بنیانی برای فرایندها میباشد. طراحی مجدد فرایندها بصورت کارا، فعالیت های غیر ضروری را حذف نموده و فعالیتهای فرایند گرا را جایگزین فعالیتهای وظیفهگرای شرکت نموده و از فنآوری اطلاعات استفاده مینمایند که با بکارگیری مهندسی مجدد سرعت، بهره وری، خدمت، کیفیت و نوآوری بدست میآید .[3]
کاووسی و چاووش باشی - 1387 - 1 دریافتند که ارتباط میان بعد فرهنگی فرهنگ مهندسی مجدد و کارآفرین از دو سو قابل بحث است: از یک سو نتایج کارآفرینی است که بر جامعه تأثیر میگذارد و از سوی دیگر خود فرآیند کارآفرینی و فرهنگ حاکم بر آن است که هم متأثر از مبانی فرهنگ جامعه است و هم میتواند در آن تحولات اساسی ایجاد کند .[4] فرای - 1993 - دریافت که نقش کارآفرینی در جوامع مختلف با توجه به تنوع فرهنگی متفاوت است و به نظر ایشان آنچه باید در درک رفتار کارآفرین مورد توجه قرار داد عواملی همچون عقاید اجتماعی هنجارها پاداش رفتارها و آرمانهای ملی و فردی - که روی هم رفته فرهنگ جامعه را تشکیل میدهد - . اگرچه کارآفرینان، ارزشها و باورهای متفاوت از افراد جامعه دارند ولی کارآفرینیمتاًثر از فرهنگ حاکم بر جامعه است. در واقع هرچه ارزشها و عقاید موجود در جامعه افراد را به کار، تولید مداوم فکر و اندیشه خلاق و یادگیری و کسب دانش سوق دهد در آن جامعه کارآفرینی اشاعه یافته و در درون افراد نهادینه میشود .[5]
صنیع ثالث - 1394 - ، در پژوهشی با عنوان بررسی رابطه بین مدیریت کیفیت و مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران - مورد مطالعه:کسب وکارهای کوچک استان چهارمحال وبختیاری - ، به این نتیجه دست یافت که بین مدیریت کیفیت و مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی رابطه معناداری وجود دارد. همچنین گرایش به مهندسی مجدد در بین مدیران آموزشی استان چهار محال و بختیاری بالاتر از میانگین متوسط قرار دارد .[6] هدف از این پژوهش بررسی رابطه مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری بود. بر این اساس فرضیه پژوهش عبارت است از اینکه؛ مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران آموزش کسبوکارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری رابطه دارد.
.2 روش پژوهش
پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ طرح تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعهآماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران کسب وکارهای کوچک ومتوسط استان چهارمحال و بختیاری به تهداد 400 نفر تشکیل میدادند. از این جامعهآماری تعداد 200 مدیر بر اساس فرمول کوکران انتخاب شد. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامههای گرایش به مهندسی مجدد و کارآفرینی شرکتی استفاده شد. روایی پرسش نامهها مذکور به روش محتوایی مورد تایید 5 تن از متخصصان مدیریت قرار گرفته است. پایایی پرسش نامهها نیز در پژوهشهای قبلی به روش آلفای کرونباخ به ترتیب 0/89 و 0/92 گزارش شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها در پژوهش حاضر از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. در آمار توصیفی از جدولهای فراوانی، میانگین و انحراف معیار استفاده گردید. در آمار استنباطی نیز از آزمون آماری همبستگی پیرسوناستفاده شده است. ضمناً کلیه محاسبات آماری با نرم افزار SPSS انجام شده است.
.3یافتهها
نتایج به دست آمده از تحلیل توصیفی مربوط به متغیر سن مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط مورد مطالعه مندرج در جدول شماره 1 آمده است. همانطور که از اطلاعات جدول شماره 1 نیز قابل مشاهده است، 200 نفر از مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط مورد مطالعه پژوهش %68 درصد سنین بین 46-55 سال دارند و میانگین سنی آنها 46/57 میباشد. فرضیه پژوهش - مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران آموزش کسبوکارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری رابطه دارد. در آزمون این فرضیه سعی شده است تا رابطه مهندسی مجدد مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با کارآفرینی شرکتی آنان مورد آزمون قرار گیرد. همانگونه که نتایج جدول 2 نشان میدهد بین متغیر مهندسی مجدد مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری با کارآفرینی شرکتی آنان رابطه معنیداری وجود دارد. ضریب همبستگی 0/506 و سطح معنیداری 0/003 به دست آمده نشان دهنده رابطهای معنیدار میان دو متغیر مهندسی مجدد مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با کارآفرینی شرکتی آنان در سطح 0/05 میباشد؛ بنابراین فرضیه پژوهش پذیرفته میشود و میتوان نتیجهگیری نمود که مهندسی مجدد مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با کارآفرینی شرکتی آنان رابطه معنی داری دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که مهندسی مجدد مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهارمحال و بختیاری با هر یک از ابعاد کارآفرینی شرکتی آنان رابطه معنی داری دارد.
.4 بحثونتیجهگیری
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران کسب و کارهای کوچک و متوسط شهر چهارمحال و بختیاری بود. نتیجه پژوهش در ارتباط با فرضیه پژوهش - مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی در مدیران آموزش کسب و کارهای کوچک و متوسط استان چهار محال و بختیاری رابطه دارد - نشان داد که مهندسی مجدد با کارآفرینی شرکتی مدیران