بخشی از مقاله

چکیده

معماری هنریست که همواره در خدمت انسان بوده و آثار آن باید آرامش روح و جان انسان را تامین کند. در خلق هر بنایی نیازهای انسان، شرایط آب و هوایی، کاربریها و زیبایی بنا در نظر گرفته می شود و معمار تمام احساسات درونش را با نیازها و شرایط اطرافش در می آمیزد تا اثری جاودانه خلق کند. رقص نیز یک هنر است و عبارت است از حرکاتی موزون که با ریتم و تکرار خاصی به و جود می آید. همانند اثر معمار از احساسات و انگیزه خالقش نشات می گیرد و هراحساسی و هر ریتمی حرکتی مخصوص خود دارد.

رقص سماعی مولانا از بزرگترین آثار جاودانه ایست که خود معماری خاص و شایان توجه ای دارد. هماهنگی و توازن هم در هر چیزی برای انسان پسندیده و زیباست و به او آرامش می دهد و در سماع و بناهای ارزشمند معماری کاملا مشهود است. صوفیان سماع را از توابع احساسات می دانند و با این احساس و این هنر سعی دارند خود به سوی خدا برسانند. در رقص سماع دو اصل وجود دارد یکی حالت مخصوص دامن آن می باشد که از شکل مخروطی حاصل شده است و دیگری چرخش می باشد. در معماری از اصل مخروطی در خلق آثار فراروانی استفاده شده است. اشاره به گنبد های قیفی شکل از جمله الهامات رقص سماع می باشد. در این مقاله پس از تعریف رقص سماع به روابط این رقص با معماری و کاربرد آن در چند بنا و الهامات گرفته شده از آن اشاره می شود.

مقدمه

سماع به نوعی از رقص صوفیه شامل چرخش بدن همراه با حالت خلسه برای اهداف معنوی گفته میشود. سماع سابقه دیرین تاریخی داشته و پس از اسلام موافقان و مخالفانی نیز در این دین پیدا نمودهاست. در اصطلاح صوفیان سماع به معنی خواندن آواز و یا ترانه عرفانی توسط قوال یا قوالان گفته می شود. از تاریخچه سماع پیش از اسلام اطلاع دقیقی در دست نیست . ولی مسلم است که سماع و رقص مذهبی برای خداوند، ریشه در تاریخ اساطیری دارد.

در آیاتی از تورات، به سماع داوود نبی اشاره شدهاست که در حضور خداوند جست و خیز و رقص میکرد همچنین در انجیل نیز به رقص و سماع حضرت مریم بر روی پلکان مذبح اشاره شدهاست .[1] اما پس از اسلام و تا سال 245 هجری اثری از سماع در مراسم مسلمانان به چشم نمیخورد. در این سال ذوالنون مصری اجازه تشکیل اولین مجلس قوالی و سماع را به شاگردان خود داد. اندکی بعد و در سال 253 نخستین حلقه سماع را علی نتوخی در بغداد به پا کرد.

به درستی آشکار نیست که تشکیل مجالس سماع از چه زمانی آغاز شد، با این حال میدانیم که سماع سابقه مذهبی غیر اسلامی داشته و در زمان های دور در پرستش گاه های مذهبی به کار میرفته است. در صدر اسلام، سماع بدان صورت که در مجالس صوفیه بود، وجود نداشت. در سال 245 هجری قمری صوفیان در جامع بغداد از ذوالنون مصری اجازه سماع را گرفتند، با این همه، نخستین حلقه سماع در سال253 هجری قمری توسط علی تنوخی - یکی از یاران سری سقطی - در بغداد بر پا شد.

در باب وجه تسمیه سماع، احمد غزالی معتقد بود که سین و میم سماع اشاره دارد به سم، به معناسّرِی سماع که مانند سم است و عین و میم به معنی مع، بدین معنا که سماع شخص را به معیت ذات الهی میبرد.[3] در روزهای نخستین، مجالس سماع عبارت بود از یک محفل شعرخوانی که به وسیله خواننده یا گروه جمعی خوانندگان خوش آواز اجرا میشد و صوفیان تحت تأثیر صوت خوش، حالتی پیدا میکردند و به پایکوبی میپرداختند. پس از آن، در این مجالس برای تحریک بیشتر، استفاده از دف و نی نیز رواج یافت .

در سماع آلات گوناگونی کاربرد داشت؛ مهم ترین این آلات، دف و نی بود. اهمیت دف بدین خاطر بود که عارفان معتقد بودند، دف، اولین آلت موسیقی بود که در ورود پیامبر - ص - به مدینه استفاده شد. از لحاظ سمبل شناسی، دف برای عارفان، سمبل عالم کبیر و نی نیز که سوراخ های آن را به ماهیت انسان و سوراخ های نه گانه بدن او تعبیر میکردند سمبل عالم صغیر است. از دیگر طرفداران سماع، مولانا جلال الدین محمد بلخی بوده که توجه روز افزون او به سماع در جاودانه شدن این آئین در میان درویشان به ویژه مولویه بی تأثیر نبودهاست.

امروزه مراسم سماع در شهرهایی همچون قونیه، قاهره و حلب به صورت باشکوهی برگزار میشود . این مراسم با مدح حضرت محمد - ص - شروع میشود و با دعا به پایان میرسد. مراسم شامل موسیقی و رقص و چرخش و حرکات نمادین است. در این مقاله تعدادی از آثار که رقص سماع در معماری آن اثرگذاز بوده از جمله سازه به هم چسبیده در ملبورن و طرح یادمان شمس تبریزی در شهر خوی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد.

رقص در معماری:

معمولاً به حرکتهای انسان که برای بیان یک حالت انجام میگیرد رقص گفته میشود. رقص میتواند در یک محیط اجرایی، روحانی یا اجتماعی اجرا شود. واژه رقص همچنین برای نشان دادن جنبشهای موزون و ترازمند جانداران و اشیاء دیگر به کار میرود مانند رقص برگها، رقص نور و ... . رقص یکی از هنرهای هفتگانه به شمار میآید. گرچه رقص و موسیقی به دوران قبل از تاریخ برمی گردند، معلوم نیست که کدام یک زودتر به وجود آمده است.

در معماری رقص به معنای تجانس و هماهنگ بودن با همدیگر می باشد.[4] هماهنگی اجزا با یکدیگر به تولید محیطی چشم نواز می انجامد. رقص در آثار معماری از ترکیب اجزای بناها با یکدیگر برای تولید شکلی جدید به کرات دیده می شود. از آثار چرخان می توان به ساختمان با آجر های رقصان در تهران اشاره نمود که گویی آجرها در نمای ساختمان در حال حرکت می باشند. ساختمان مکعب چرخان از آثار سانتیگو کالاتراوا نیز از آثار دیگر می باشد. در این ساختمان 9 مکعب بر روی یکدیگر بگونه ای قراردارند که گویی می چرخند.

از آثار رقص سماع در معماری می توان در نمونه را نام برد که بسیار معروف می باشد، یکی آرامگاه شمس تبریزی و دیگری طرح مفهومی سازه های به هم چسبیده در فرانکفورت می باشد. آثار بسیاری نیز وجود دارند که از این شکل پیروی می کنند. در واقع هر ترکیب مخروطی شکلی را می توان به نمایش رقص سماع نسبت داد. کلیسا جامع برازیلا در برزیل نیز از نطر برخی از منتقدان شباهت بسیاری به طرح دامن رقصنده ها داشته و همانگونه که در تصویر مشاهده میگردد، نورپردازی به زیبایی هر چه بیشتر این بنا افزوده است. در ادامه دو اثر آرامگاه شمس تبریزی و طرح مفهومی سازه های به هم چسبیده در ملبورن به طور موردی بررسی میگردد.

شکل:1 کلیسای جامع برازیلیا در برزیل الهام گرفته از طرح دامن چرخان.[5]

آرامگاه شمس تبریزی

طرح یادمان شمس تبریزی واقع در شهر خوی، که توسط مهندسین مشاور بهمبر انجام شده بنایی است درونگرا، که با حرکت در رمپ مارپیچی که در فضای مرکزی آن واقع شده، رقص سماع صوفیان را برای بازدیدکنندگان یادآور میشود. حرکت دوارگونه ای که عموماً در مکانی دایره ای شکل میگیرد. در این فضا، بازدیدکنندگان می توانند ضمن حظ بصری از حال و هوای ویژهای که در این بخش از بنا ایجاد شده، دقایقی را نشسته و تمرکز کنند. شاید در نگاه اول نتوان از فرم قندونی شکل بنا عملکرد آن را حدس زد اما زمانی که نزدیک ساختمان میشوی و پا به درون بنا میگذاری فضای مرکزی آن، روایت متفاوتی را از این مجموعه یادمانی، در اختیار بازدیدکننده قرار می دهد.

شکل :2 نمایی از آرامگاه شمس تبریزی

در این طرح، تلاش شده، سیر و سلوک از جهانی مادی به فضایی روحانی، که به نوعی دست کشیدن از تعلقات دنیوی است، با زبان معماری بیان شود. بیانی که این عروج عارفانه را با حرکتی سلسله وار از شکل مربع - نماد زمین و جسم و ماده - به شکل دایره - نمادی از آسمان و روح - نمایش می دهد.

رقص سماع، که یکی از آموزه ها و نوآوری های شمس تبریزی محسوب میشود، توانسته در این طرح، منبع الهام مناسبی برای ایده گرفتن فرمی باشد. این مهم سبب شده طرح، ضمن برخورداری از کالبدی زیبا و جذاب، دارای محتوا و مفهوم مرتبط با موضوع طرح باشد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید