بخشی از مقاله
هنر در بین بین النهریان
خط و نوشته را شايد بتوان مهمترين اختراع بشري در طول تاريخ دانست چرا كه نوشته ها مجراي انتقال اطلاعات و ثبت و ضبط تاريخ هستند. از سوي ديگر ظهور يك خط در يك جامعه كهن خود نشانه اي است از رشد فكري و علمي و فرهنگي مردم آن اجتماع ، سومريان با اختراع ، خط ميخي ، دوره اي را آغاز كردند كه به عنوان آغاز خط نويسي شهرت دارد. اين دوره با نخستين سلسله پادشاهي سومر يعني حدود 3000 تا 2500 ق.م مقارن بود و قدمت آن به پيش از سلسله پادشاهي مصر باز مي گردد. «خط ميخي» رواج خود را تا هزاره اول پيش از ميلاد همچنان حفظ كرد.
تصویر(1-3)
د- وجود شهرهاي مستقل كه از آنها با نام دولتشهر ياد مي شود نشاني از قدرت سياسي و مديريت شهري بوده است. در اين منطقه انتقال از زندگي و اقتصاد ساده كشاورزي و روستايي به نظام پيچيده زيست و اقتصاد متمركز شهري به سرعت انجام شد. از اين رو بين النهرين بستر اولين جوامعي بود كه نام تمدن (شهرنشيني) را شايسته خود ساخت. البته مي توان شكل گيري سريع شهرهاي بين النهرين را كه اغلب داراي ، استحكامات و برج و بارو در اطراف شهر بوده، نتيجه ي اوضاع خاص سياسي و تهاجمات مكرر نظامي دانست كه از ويژگي هاي اجتماعي تاريخ اين تمدن است.
«سفالگري»
سفالگري پيشرفته از مظاهر شهرنشيني هر تمدن كهن به شمار مي رود. اين صنعت از ابتدايي ترين شكل خود يعني ساخت ظروف از گل خام – تا نوع پيشرفته اش ، يعني كار بر روي چرخ سفالگري و كوره پر كردن مصنوعات – تحولاتي را طي نموده كه با رشد فكري و تسلط فني انسان هاي سازنده آن همراه بوده است. قدمت ابتدايي ترين نمونه ظروف گلين در بين النهرين به 8000 سال قبل از ميلاد بر مي گردد كه در كشورهاي كنوني ايران و سوريه يافته شده اند.
اين نوع ظروف ابتدايي را در آفتاب خشك مي كردند. در هزاره ي پنجم پيش از ميلاد با ظروفي روبرو هستيم كه بر روي چرخ سفالگري به طور حرفه اي و دقيق ساخته شده اند. اين چرخ ها با پا به حركت در مي آمدند.
بيشتر ظروف مكشوف از حفاري هاي بين النهرين داراي نقوش زيبا هندسي و يا نقش جانوران در قالب اشكال هندسي زيبا مي باشند. كودكان همواره قسمتي از (قسمت مهمي از) زندگي بشررا تشكيل مي داده اند. و بازي نقش مهم در جهان كودكان ايفا كرده است. بدين لحاظ است كه در ميان مصنوعات هنرمندان قديم به اسباب بازي هايي برمي خوريم كه از جنس هاي مختلف از جمله سفال، براي سرگرمي كودكان ساخته شده اند.
تصویر(2-3)
تصویر(3-3)
«معماري»
بهترين نمونه ي معماري بين النهرين همانند ديگر تمدن هاي باستاني به بناي معابد مربوط مي شود. دولتشهري هاي سومري قدرت خود را منتخب به خداي شهر مي دانستند و پادشاهان ، نماينده خدا بر روي زمين و پاسداران خزاين او محسوب مي شوند. در اديان سومري نوعي اتصال و هماهنگي ميان دين و دنيا يا به عبارت دگير اقتصاد و معنويت – وجود داشته است. اين ويژگي با شرايط خاص اجتماعي بين النهرين شخصيت داشت. بين النهرين بر خلاف همتاي معاصر خود يعني مصر (كه تاريخي آرام و ساكن داشت) همواره در افت و خيزهاي نظامي و سياسي بود. برج و بارو و استحكامات شهرها از همين امر حكايت مي كنند.
بديهي است كه ديني مستقل از مسايل روز نمي توانسته راهگشاي مردمي با شرايط خاص آن روز باشد. كاهنان و خدمه معابد ، ضمن اجراي آئين ها و مناسك دين ، مسؤول تنظيم و كتابت مخارج شهر بودند. مكتوبات بدست آمده از اين نسخ روزمره نخستين نمونه هايي است كه «خط» به خدمت حسابرسي و مثبت جزئي ترين پرداخت ها و دريافت ها و موجودي انبارها درآمده است.
معابد عظيم تمدن هاي بين النهرين را زيگورات مي نامند. زيگورات ها بناهاي بسيار عظيم و كوه مانندي بودند كه به لحاظ زيباي و عظمت چيزي از اهرام مصر كم نداشتند. قدمت زيگورات ها به حدود 3500 سال قبل از ميلاد باز مي گردد. معبد سفيد اوروك (تصوير 4-3) نمونه اي از اين معابد است كه نسبت به اهرام مصر قدمت بيشتري دارد. مصالح بناي زيگورات خشت خام بود و به همين دليل در قياس با معابد سنگي و آجري مصر از دوام كمتري برخوردار بوده اند. اما صرف نظر از نوع مصالح زيگورات ها از طرح زيبا ترين اين معابد است كه طرح آن را در تصوير (5-3) ملاحظه مي كنيد.
تصویر(4-3)
تصویر(4-3)
سنت ساخت زيگورات ها و دولتشهرها پس از سومريان ادامه يافت. در اواسط هزاره ي دوم پيش از ميلاد، آشوري ها پس از پايان يافتن اقتدار «اكد» (2180 – 2340 ق.م) و «بابل» به قدرت رسيدند. آنها نيز همانند سومريان بناهاي خود را با آجر مي ساختند اما از آنجا كه به محل استقرار آشوري ها ناحيه ي شمالي بين النهرين بود، و در اين ناحيه سنگ به وفور يافت مي شد اما شاهد استفاده از سخته سنگ هاي وزين و حجيم در قسمت هاي پائيني محوطه هاي مهم داخل بنا و دروازه ها هستيم رواج استفاده از سنگ، زمينه ي مساعدي براي خلق نقش برجسته ها و مجسمه هاي گوناگون بود. پادشاه آشور دستور داده بود كه در دو سوي دروازه هاي شهر پيكرهاي غول آسا و رعب انگيزي از شيران نعره زن بسازند و داخل محوطه نيز پر بود از نقش هاي بي مانندي كه از صحنه هاي نبرد سربازان امپراتوري كه همواره با سركوب دشمنان همراه بود.
زيگوارت هاي اين دوره بيشتر به شكل هرم هاي پلكاني نزديك شدند. زيگورات خرساباد كه به دستور سارگون دوم، امپراتور قدرتمند آشوري بنا شده بود. هفت سطح (پلكاني) داشته كه امروزه تنها چهار طبقه (سطح ) از آن باقي است. ارتفاع هر طبقه 5/5 متر بود و هر طبقه با رنگ جداگانه اي رنگ آميزي شده بود. مي توان تصور كرد كه اين معبد زيباي هفت رنگ نمايي دل انگيز به ارگ سارگون مي بخشيده است. در تصوير 6-3 طرحي از ارگ سارگون دوم را كه با استناد به بقاياي مكشوف تهيه شده، مشاهده مي كنيد. زيگورات هفت طبقه در قسمت فوقاني تصوير ديده مي شود. تصوير (7-3) نمونه اي بسيار عالي از هنر حجاري آشوري است كه روزگاري جزء پيكره همين ارگ بوده.
تصویر(6-3)
تصویر(7-3)
امپراتوري آشور در حدود قرن 7 پيش از ميلاد با هجوم اقوام مختلف دچار تزلزل شد و پس از افت و خيزهاي چند دوره كوتاهي از شكوفايي و اوج را تحت فرمانروايي «بخت نصر» گذراند. اين دوره كوتاه كه بين سال هاي 612 تا 539 ق.م قرار دارد به عهد حكومت «بابل نوين» مشهور است. در همين عهد نوع جديدي از معماري با آجر لعابدار رواج يافت.
«دروازه ايشتار» كه به دستور بخت نصر در بابل بنا گرديد نمونه اي عالي از روش نوين است كه بر ديوارهاي رنگين آن ( كه به آجرهاي لعابدار آبي و سبر و زرد و سفيد و سياه ... مزين بود) نقش برجسته هاي انواع جانوران حقيقي و اسطوره اي ، چون شير و گاو واژه ها قرار داشته . هزاران آجر لعابدار دروازه ايشتار كه تا چندي پيش در اثر فروريختن، پراكنده و هريك به كناري افتاده بود. اكنون جمع آوري و بازسازي شده است. بناي بازساي شده دروازه ايشتار را در تصوير (8-3) مشاهده مي كنيد.
تصویر(8-3)
«پيكر تراشي»
در تمدن بين النهرين پيكرتراشي قرن ها زودتر از ديگر تمدن هاي كهن ظهور كرد. اساساً تصوير انسان در آثار هنري تا پيش از ظهور پيكره هاي اين تمدن حضوري ثانوي داشته است. حتي در آثار انسان هاي غارنشين نقش انسان بسيار فرعي تر از جانوران مطرح شده است.
پيكرتراشي سومری:
بديهي است تمدن ها ، شكل هايي منسجم از جوامع انساني بودند كه توجه انسان را به اهميت خوش معطوف داشتند بطوري كه او زيبايي و عظمت نيروهاي جاوداني را در اشكال انساني تصوير نمود . به همين دليل است كه بيشتر پيكره هاي اوليه را تمثال خدايان و الهه ها تشكيل مي دادند كه در معابد يافت شده است.تصوير ( 9-3) چهره اي است از يك الهه يا ملكه كه قدرت آن به 3500 تا به 3000 ق.م باز مي گردد. حفره چشمان و گودي ابروان اين سرويس از صدف ها و سنگ هاي رنگين پر، و سير آن نيز به كلاه گيسي از طلا مزين بوده است.
تصویر(9-3)
درشتي چشم از مواردي است كه در بيشتر چهره هاي به جاي مانده از هنر بين النهرين ديده مي شود. چشم كه از نافذترين اعضاي بدن است همواره به عنوان دريچه ي روح مورد توجه بوده است. از اين جهت است كه حفره هاي چشم در سرويس هاي تمدن هاي مختلف، گاه با سنگ هاي قيمتي پر مي شده است اين اغراف در اندازه چشم ها را مي توان در ديگر آثار سومري چون پيكره هاي يافت شده از معبد «ابو» واقع در «تل اسمر» نيز مشاهده نمود ( تصوير 10-3 ) در اين مجسمه ها سادگي ساختار به وضوح به چشم مي خورد. گويي كليدهاي پيكره ها از يك مخروط با استوانه تراشيده يا شده اند . همچنين و چهره ي همه تنديس ها نوعي وقار رمز گونه ديده مي شود كه از كاربرد آييني آنها حكايت مي كند.