بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
ابن عساکر شافعی به نقل از یکی از علمای اهل سنت چنین آورده که او می گوید: جماعتی از حشویه و لات ها و اوباش ها که اسم آنها حنبلی هست،بدعت های عجیب زیادی را در بغداد گذاشتند(از جمله این بدعت ها که حنبلی های اوباش! گذاشتند این است که) اعقاد دارند:خدا از آسمان به زمین پایین می آید و سوار یک خر می شود،در حالی که جوان هست و موهای پرپشتی دارد،یک تاج نورانی هم دارد کفش طلایی هم به پا دارد!!إن جماعة من الحشویة والأوباش الرعاع المتوسمین بالحنبلیة أظهروا ببغداد من البدع الفظیعة والمخازی الشنیعة...إنه ینزل بذاته ویتردد على حمار فی صورة شاب أمرد بشعر قطط وعلیه تاج یلمع وفی رجلیه نعلان من ذهبتبیین کذب المفتری ابن عساکر ج1ص311 دار الکتاب العربی - بیروت
اسلاید 2 :
چرا بايد از مذهب تحقيق كنيم؟
آيا تحقيق در باره مذهب ضروري است؟ چرا بايد مسلمانان در مذهب خود تحقيق کنند؟ مگر همه ما مسلمان نيستم و همه مسلمانان در صراط مستقيم الهي نيستند و به بهشت نخواهند رفت؟
در اين بخش به اين سؤال پاسخ داده خواهد شد.
بشارت خداوند به بندگاني که بهترين راه را انتخاب ميکنند.
در قرآن کريم آيات متعددي وجود دارد که لزوم تحقيق و تفحص در عقيده را براي مسلمانان گوشزد ميکند که ما به جهت اختصار به يک آيه اشاره ميکنيم.
خداوند رحمن و رحيم در قرآن کريم ميفرمايد:
{فَبَشِّرْ عِبَادِي الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمْ اللهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الاَلْبَابِ}. الزمر: 17 – 18
بنابراين بندگان مرا بشارت ده، کساني که سخنان را ميشنوند و از نيکوترين آنها پيروي ميکنند، آنها کساني هستند که خدا هدايتشان کرده، و آنها خردمندانند.
اسلاید 3 :
لزوم تحقيق در مذهب، در روايات:
در روايات شيعه و سني نيز بر اين مطلب تأکيد شده است که هر مسلماني بايد در عقيده خود تحقيق کرده و بهترين راه و مذهب را بيابند و بر اساس آن زندگي نمايند که ما به يک روايت بسنده ميکنيم:
حديث افتراق امت به 73 فرقه
حديث افتراق امت، از احاديث متواتري است که شيعه و سني آن را در کتابهاي خود با سندهاي صحيح نقل کردهاند؛ از جمله ترمذي در سنن خود آورده است که پيامبر (ص) فرمودند:
وَتَفْتَرِقُ أُمَّتِي عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِينَ مِلَّةً كُلُّهُمْ فِي النَّارِ إِلَّا مِلَّةً وَاحِدَةً.
(سنن الترمذي: ج 4 ص 135 ح 2779)
امت من به هفتاد و سه فرقه تقسيم خواهد شد که تمام آنها اهل آتش جهنم هستند بجز يک فرقه.
از اين رو، بر ما لازم است راجع به مذهب صحيح و فرقه ناجيه در کلام رسول الله صلي الله عليه واله وسلم بحث و تحقيق بکنيم تا بتوانيم بهترين فرقه را انتخاب کرده و از آن پيروي کنيم.
اسلاید 4 :
آيات فرواني در قرآن کريم وجود دارد که به صورت مستقيم و غير مستقيم ميتوان به آنها براي اثبات ولايت و امامت اميرمؤمنان عليه السلام استناد کرد؛ از جمله:
آيه ولايت :
{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ ءَامَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَوةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}مائدة: 55.
سرپرست و صاحب امر شما، تنها خدا، پيامبر او و کسانى هستند که ايمان آورده اند؛ همانها که نماز را بر پا مىدارند، و در حال رکوع، زکات مى دهند.
طبري در تفسير خود به نقل از مجاهد نوشته است:{إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ} الآية. نزلت في علي بن أبي طالب تصدق وهو راكع.
{تفسير الطبري ج 6 ص 390} اين آيه در باره علي بن أبي طالب عليه السلام نازل شده است و او در حال رکوع صدقه داده است.
همچنبن ابن أبي حاتم در تفسير خود از عتبة بن أبي حكيم همين مطلب را نقل کرده است: تفسير ابن أبي حاتم ج 4 ص1162.
آلوسي در باره شأن نزول اين آيه گفته است: وغالب الأخباريّين على أنّ هذه الآية نزلت فيعليكرّم اللّهوجهه.
روح المعاني، ج6، ص167. اکثر صاحبان روايت، بر اين باور هستند که اين آيه در باره علي کرم الله وجهه نازل شده است.
و همچنين گفته است: والآية عند معظم المحدثين نزلت في علي. روح المعاني، ج6، ص186.
از ديدگاه بيشتر محدثين، اين آيه در باره علي بن ابي طالب عليه السلام نازل شده است.
اسلاید 5 :
{أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمْ الاِْسْلاَمَ دِيناً} مائدة: 3
امروز، دين شما را برايتان کامل کردم؛ و نعمت خود را بر شما تمام نمودم؛ و اسلام را به عنوان آيين (جاودان) شما پذيرفتم.
خطيب بغدادي با سند معتبر نقل کرده است که اين آيه بعد از معرفي اميرمؤمنان عليه السلام در غدير خم، نازل شده است:
وَهُوَ يَوْمُ غَدِيرِ خُمٍّ لَمَّا أَخَذَ النَّبِيُّ ﴿ص﴾ بِيَدِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ، فَقَالَ: " أَلَسْتُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ؟ "، قَالُوا: بَلَى يا رَسُولَ اللَّهِ، قَالَ: " مَنْ كُنْتُ مَولاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ "، فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ: بَخٍ بَخٍ لَكَ يَابْنَ أَبِي طَالِبٍ أَصْبَحْتَ مَوْلايَ وَمَوْلَى كُلِّ مُسْلِمٍ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ}.
{تاريخ بغداد ج8 ص284.} روز غدير خم، زماني که پيامبر دست علي بن ابي طالب را گرفت، سپس فرمود: آيا من سرپرست مومنان نيستم؟ گفتند: بله اي رسول خدا! فرمود: هرکس که من مولاي او هستم پس علي مولاي اوست. پس از آن، عمر بن خطاب گفت: تبريک تبريک بر تو اي فرزند ابي طالب ؛ زيرا از اين پس تو مولاي من و مولاي کل مسلمانان هستي، سپس اين آيه نازل شد: امروز، دين شما را برايتان کامل کردم.
ابن کثير نقل کرده است که عمر خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام گفت:
أصبحت اليوم ولي كل مؤمن. {البداية والنهاية ج 7 ص350.}
تو از اين پس، سرپرست تمام مومنان شدي.
اسلاید 6 :
علماي اهل سنت با سندهاي صحيح نقل کردهاند که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:
إنّ عليّا منّي وأنا منه وهو وليّ كلّ مؤمن بعدي.
به راستي علي از من است و من از او هستم و او سرپرست همه مؤمنان، پس از من است.
حاکم نيشابوري پس از نقل اين روايت گفته:
صحيح على شرط مسلم.
اين روايت صحيح است و شرايط صحيح مسلم را دارد. المستدرك ج 3 ص 110.
شمس الدين ذهبي نيز در تلخيص المستدرک اين روايت را «صحيح» دانسته است.
محمد ناصر الدين الباني نيز در باره اين روايت گفته:
صحّحه الحاكم الذهبي وهو كما قالا.
اين روايت را حاکم و ذهبي تصحيح کردهاند. اين روايت، صحيح است همانگونه است که حاکم و ذهبي گفتهاند. السلسلة الصحيحة، ج5، ص222.
اسلاید 7 :
براي فهم دقيق معناي کلمه «ولي» بايد به سراغ کلمات خلفاي اهل سنت در صدر اسلام برويم که آنها از اين معنا چه فهميده است. ابن کثير در البدايه والنهايه گفته است:
قال ابوبكر: قد وُلِّيتُ أمركم ولست بخيركم. إسناد صحيح. البداية والنهاية ج 6 ص 333.
ابوبکر (در نخستين سخنراني خود بعد از خلافت) گفت: من حاکم شما شدم؛ و حال آن که از شما بهتر نيستم.
مسلم در صحيح خود نقل کرده است که عمر بن خطاب گفت:
فلمّا توفّي رسول اللّه قال أبو بكر: أنا وليّ رسول اللّه (ص)... ثُمَّ تُوُفِّيَ أَبُو بَكْر وَأَنَا وَلِيُّ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَوَلِيُّ أَبِي بَكْر. صحیح مسلم ج5 ص 152 ح 4468.
زماني که رسول خدا وفات کرد ابوبکر گفت: من جانشين رسول خدا هستم.... بعد ابوبکر فوت کرد من جانشين رسول خدا و جانشين ابوبکر شدم.
روشن است که نميتوان معناي کلمه «ولي» را در اين روايات به معناي «دوست»، «ناصر» و... گرفت؛ بلکه تنها ميتوان به معناي حاکم، خليفه، سرپرست گرفت؛ زيرا اگر به معناي دوست باشد، اين معنا استفاده ميشود که ابوبکر و عمر گفتهاند که تا رسول خدا زنده بود، ما با شما دوست نبوديم و الآن دوست شدهايم.
اسلاید 8 :
ابن أبي عاصم در کتاب السنۀ مينويسد که رسول خدا صلي الله عليه وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
وأنت خليفتي في كلّ مؤمن من بعدي
تو پس از من، جانشين من در ميان همه مؤمنان هستي
حاکم نيشابوري اين روايت را اين چنين نقل کرد است که رسول خدا صلي الله عليه وآله خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام فرمود:
إِنَّهُ لا يَنْبَغِي أَنْ أَذْهَبَ إِلا وَأَنْتَ خَلِيفَتِي.
شايسته نيست که من از ميان مردم بروم؛ مگر اين که تو جانشين من باشي. المستدرك ج3 ص133.
الباني وهابي در باره سند اين روايت ميگويد:
صحّحه الحاكم والذهبي وهو كما قالا. السلسلة الصحيحة ج 5 ص222.
اين روايت را حاکم و ذهبي تصحيح کرده است و اين روايت صحيح است، همانگونه حاکم و ذهبي گفتهاند.
اسلاید 9 :
ابونعيم اصفهاني با سند معتبر در کتاب معرفۀ الصحابه نقل کرده است که رسول خدا صلي الله عليه وآله فرمود:
انْتَهَيْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي إِلَى السِّدْرَةِ الْمُنْتَهَى، فَأُوحِيَ إِلَيَّ فِي عَلِيٍّ بِثَلاثٍ: «أَنَّهُ إِمَامُ الْمُتَّقِينَ، وَسَيِّدُ الْمُسْلِمِينَ، وَقَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ إِلَى جَنَّاتِ النَّعِيمِ».
معرفة الصحابة، ج 3 ص 1587،
هنگامي كه در شب معراج به سدرة المنتهي رسيدم، خداوند به من در باره علي (ع) سه چيز وحي كرد:
به راستي كه او پيشواي پرهيزگاران، سردار مسلمانان و جلودار روسفيدان به سوي بهشت سرشار از نعمت خداوند است.
اين روايت معتبر است ؛ چنانچه حاکم نيشابوري گفته است:
صحيح الاسناد.المستدرك ج3 ص138.سند اين روايت صحيح است.
اسلاید 10 :
اثبات ولايت اميرمؤمنان عليه السلام از کتابهاي اهل سنت، هدف اصلي ما بود؛ اما اين کار زماني کامل ميشود که بطلان خلافت خلفاي سه گانه نيز از کتابهاي اهل سنت ثابت شود. در اين بخش به اين مهم خواهيم پرداخت.
آيا حديثي در خلافت ابوبكر وارد شده؟
با قاطعيت تحدي ميکنيم که هيچ دليلي از قرآن و سنت صحيح رسول خدا صلي الله عليه وآله؛ حتي از کتابهاي اهل سنت براي مشروعيت خلافت ابوبکر، عمر و عثمان وجود ندارد؛ چنانچه در صحيح بخاري آمده است که عمر بن خطاب در زمان احتضارش گفت:
إِنْ أَسْتَخْلِفْ فَقَدْ اسْتَخْلَفَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي أَبُو بَكْرٍ وَإِنْ أَتْرُكْ فَقَدْ تَرَكَ مَنْ هُوَ خَيْرٌ مِنِّي رَسُولُ اللَّهِ (ص).صحيح البخاري، ج8، ص126، ح 7218.
اگر جانشين انتخاب كنم كاري كرده ام كه كسي كه از من بهتر بود يعني ابو بكر انجام داده است. واگر ترك كنم به درستي كاري كردم كه كسي كه بهتر از من بود يعني رسول خدا صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ ترك كرده نموده است.
تفتازاني از بزرگترين دانشمندان علم کلام اهل سنت تصريح کرده است:
والنص منتف في حق أبي بكر.شرح المقاصد، ج5، ص255.
هيچ نصي (دليل قرآني و روائي) در باره خلافت ابوبکر وجود ندارد.