بخشی از پاورپوینت
--- پاورپوینت شامل تصاویر میباشد ----
اسلاید 1 :
محدوده سرويس دهي: جنوب ايالت آيداهو و شرق ايالت اُرِگان
فروش انرژي: 16/3 تراوات ساعت (8% ايران)
پيك بار تابستاني: 3245 مگاوات در جولاي سال 2012 (7% ايران)
پيك بار زمستاني: 2133 مگاوات در دسامبر 2012
تعداد مشتركان: 501،104 (2% ايران)
ظرفيت نامي توليد: 3594 مگاوات (5% ايران)
Ø
اسلاید 2 :
پیتر گلیک، کارشناس انرژی و آب موسسه پاسیفیک در کتاب «جهان در ۲۰۵۰» به خوبی با یک مثال نشان میدهد بیش از آن که پاسخ سوال بالا را در «اقتصاد انرژی» جستجو کنیم، باید به ابعاد «اقتصاد سیاسی» آن توجه کنیم.
ایشان اشاره میکند که سرمایهگذاریهای کلان در بیشتر موراد راهکار حل مشکلات نیست. به گفته او بسیاری از نهادهای بزرگ مانند صندوق بینالمللی پول به خوبی میدانند چگونه یک میلیارد دلار را در جایی هزینه کنند (مثلا یک نیروگاه بسازند)، اما نمیدانند چگونه یک هزار دلار را در یک میلیون نقطه (به عنوان مثال نصب مولد خورشیدی یا بهبود بهرهوری انرژی) خرج کنند!
اسلاید 3 :
زیرنویسهای مسابقات فوتبال
صنعت برق زیرساخت سازندگی کشور است.
سرویس کولر را به افراد متخصص بسپاریم.
برقدزدی اتفاقی غیرقانونی و غیراخلاقی است.
سرقت کابلها و تجهیزات برق تضییع حقوق عمومی است.
وسایل برقی را متناسب با نیازمان انتخاب کنیم.
خطرات برق را به کودکان گوشزد کنیم.
به هنگام ترک محیط، کولر را خاموش کنید.
استفاده غیرمجاز برق، ایمنی ما را تهدید میکند.
۴۰ درصد کاهش هزینه، فقط با ۲۰ درصد کاهش مصرف
اسلاید 4 :
تعرفه برق اروپا از ۶ تا ۳۰ سنت به ازای کیلووات ساعت در نوسان است و میانگین آن بیش از ۱۸ سنت است.
تعرفه برق خانگی در ترکیه ۱۳ سنت و در پاکستان ۷ سنت به ازای هر کیلووات ساعت است!
هر کیلووات ساعت برق در ایران کمتر از ۲ سنت به فروش میرسد.
اسلاید 5 :
آمار غیررسمی از میانگین خاموشی 1000 دقیقه در سال به ازای هر مشترک در ایران حکایت میکند. این شاخص از ۸۰ (توزیع مشهد) تا بیش از ۲۰۰۰ دقیقه در نوسان است!
اسلاید 6 :
در شرایطی که متوسط قیمت فروش برق حدود ۶۰ تومان برای هر کیلووات ساعت است، چرا توسعه انرژیهای تجدیدپذیر با قیمت خرید تضمینی ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ تومان، باید در برنامه وزارت نیرو باشد و بدهی 30 هزار میلیارد تومانی صنعت برق را افزایش بدهد؟
در شرایطی که پرداختی بابت هزینه سوخت نیروگاهها به وزارت نفت انجام نمیشود، چرا باید افزایش راندمان آنها دغدغه وزارت نیرو باشد؟
در حالی که با نفت بشکهای ۱۰۰ دلار، هزینه تکمیل واحد بخار نیروگاههای گازی کشور در کمتر از یک سال از محل صرفهجویی سوخت بازمیگشت، چرا ۱۶۰۰۰ مگاوات نیروگاه گازی کشور کماکان بدون واحد بخار و با راندمان حدود ۳۰ درصد کار میکند؟
در شرایطی که هزینه سوخت مایع و گاز برای نیروگاهها تفاوتی ندارد، چرا وزارت نیرو باید به دنبال کاهش سهم سوخت مایع گرانقیمت باشد؟