بخشی از مقاله
تعريف زباله و انواع آن
به مجموعه مواد ناشي از فعاليتهايي كه در محيط سكونت انسان توليد ميشود و دست كم از نظر مالكين آن مواد، به صورت جامد بوده و ناخواسته غير فعال استفاده و دور ريختني شده اند، زباله يا مواد زايد جامد، گفته ميشود. هر چند كه سكونتگاههاي انساني حوزه فعاليت انسان هستند، انسان هستند، اما در بستر طبيعي اين حوزه ساير جانوران اعم از گياهان و جانوران نيز به حيات خود ادامه ميدهند. زندگي، ادامهي حيات و مرگ اين جانوران، هميشه منجر به توليد مواد ناخواستهاي ميشود كه در محيط انساني زايد تلقي ميشوند. اگر چه در محيطي غير از سكونتگاه انسان، مانند برگهاي ريختهي درختان در جنگل، ماده زايد تلقي نشوند، بر اساس تعريف بالا زباله دامنهاي بسيار وسيع دارد، اما از آنجا كه در
برنامهريزيها و تصميمگيريهاي مربوط به مواد زايد، نوع، اندازه، ميزان خطر و ... اين مواد اهمين زيادي قبلي از توضيح درباره ي هر بحث ديگري، اين مواد را طبقه بندي كرده، انواع آن را شناسايي ميكنيم. به طور كلي در زبالههاي شهري مواد زير وجود دارند :
پسماندههاي مواد غذايي
اين نوع از زباله ها، زايدات غذايي باقي مانده از ميوهها، سبزيجات، فرآوردههاي حيواني و ساير خوراكيها هستند كه در اثر جابه جايي، آمادهسازي، پخت و پز و مصرف غذا توليد ميشوند. در مواد زايد شهري ايران، پس ماندههاي مواد غذايي درصدي زياد از زباله ها را تشكيل ميدهند- اما كميت و كيفيت اين مواد در طول سال، همواره متغيير است و در ماههاي تابستان كه مصرف ميوه و سبزي بيشتر است به شهري و نظافت معابر و فضاهاي عمومي ( نظير بوستانهاي شهري ) هم چنان به عهده شهرداريها باقي ماند.
آشغال
به كليه مواد فاسد نشدني- جز خاكستر- آشغال ميگويند. آشغال شامل : كاغذ پلاستيك، قطعات پلاستيك، قطعات فلزي، شيشه، چوب و موادي از اين قبيل ميشود و آن را به دو بخش قابل اشتغال و غير قابل اشتغال تقسيم ميكنند. مواد قابل اشتغال شامل : شيشه، فلز و مواردي از اين قبيل است. اين مواد از فعاليتهاي خانگي و فعاليتهاي مؤسسات اداري، تجاري، صنعتي و مانند اينها به دست ميآيند.
خاكستر
به مواد باقي مانده از سوختن چوب، زغال سنگ كه از فعاليتهاي صنعتي، پخت و پز يا گرم كردن منازل حاصل ميشود خاكستر ميگويند. امروزه با رويكرد مردم به مصرف گاز، نفت و گازوئيل، مورد استفاده و مقدار آن كاهش يافته است. مقدار خاكستر با توجه به موقعيت جغرافيايي محل و در ماههاي گوناگون سال متغير است. خاكسترها اغلب نرم، سبك و
5- مسائلي فرهنگي : آداب و رسوم، ميزان توجه شهروندان به حفظ منابع ملي، نگرش آنها بر مسائل بهداشتي، آگاهي به امكان و لزوم بازيافت، وجود تعليمات مذهبي مانند جلوگيري از اسراف و تببذير ****و قناعت، در ميزان توليد زباله مؤثر است.
كنترل توليد مواد زايد جامد
آژانس حفاظت محيط زيست ( E. P. A )، كاهش از مبدأ را چنين تعريف كرده است: طراحي توليد و استفاده از محصولات به طوري كه وقتي اين توليدات به پايان عمر خود ميرسند، به كاهش كميت و سميت زايدات توليد شده بيانجامد. اكنون كنترل مواد زايد توسط مديريت مواد زايد جامد چندان عملي نيست به همين دليل اغلب توليد را يك عضو موظف نميشناسند. كنترل توليد مواد زايد در كوتاه مدت و با اعمال مديريت در سطح شهر عملي نيست، ولي در دراز مدت ميتوان برنامههايي را در سطح ملي اجرا كرد كه توليد مواد زايد تا حدودي دركنترل قرار گيرند.
توليد كالالي مرغوب و متناسب يا نيازهاي جامعه : در صورتي كه كالاهاي توليدي، مرغوب و با دوام باشند، سالها مورد استفاده قرار ميگيرند ديرتر به مواد زايد بدل ميشوند، همچنين توليد كالاهايي كه قابل تعمير يا قابل استفاده مجدد باشند، در كاهش توليد مواد زايد بسيار اثر دارند.
بازيافت : حجم فراواني از زباله هاي شهري را موادي نظير كاغذ، شيشه و پلاستيك تشكيل ميدهند كه بالقوه قابل بازيافتند. اگر همهي شهروندارن، تمام مواد موجود در زباله را مواد زايد تلقي نكند، قطعاً توليد اين مواد كاهش مييابد.
كاهش مصرف : تغيير الگوي مصرف و جلوگيري از اصراف و تبذير***، شعار زيست محيطي روز، در سطح جهانيست. در جامعهي ما كه اصراف و تبذير و مصرف همواره مورد نكوهش بوده است، مي توان به مصرف كمتر تأكيد كرد تا مواد زايد كمتري توليد ميشوند.
روشهاي جمعآوري و محل زباله
جمعآوري و محل مواد زايد بنا به ضرورتها و امكانات به شيوههايي متفاوت انجام ميگيرد كه در زير، شيوههاي رايج در كشور و نكات مثبت و منفي اين روش ها مشخص ميگردد :
جمعآوري زباله از مراكز توليد و انتقال مستقيم آنها به مركز دفع : در اين روش توليد كنندهها، زباله را در داخل كيسهي پلاستيكي و يا درون سطلهاي پلاستيكي يا پيتهاي حلبي ريخته، جلوي در منازل قرار ميدهند. سپس كارگران، جمعآوري و محتويات سطلها و پيتها و يا كيسههاي پلاستيكي را در وسايل نقليه ميريزند و آنها را به محل دفع زباله منتقل ميكنند. از اين روش در شهرهاي كوچك- كه فاصلهي مكان دفع به شهر نزديك است. استفاده ميشود و در اين شهرها، روشي مناسب به شمار ميرود.
جمعآوري زباله از منازل و مراكز توليد و انتقال آنها به جايگاههاي موقت شهري :
تعداد زياي از شهرهاي كشور كه با**** قديمي و ارگانيك دارند، همچون ساير مزينههاي خدمات رساني، در جمعآوري مواد زايد نيز با مشكلاتي مواجهاند. كوچههاي باريك و پر پيچ و خم، مانع ورود ماشينهاي جمعآوري به داخل بافت هستند و كارگران مجبورند زباله ها را با چرخهاي دستي از سطح محلات جمعآوري كرده، به جايگاههاي موقت انباشت زباله منتقل ميكنند. زبالهها از اين جايگاهها مجدداً در ماشينهاي ديگري بارگيري ميشوند و به محل دفع نهايي محل ميگردند. اما چنان كه گفته شد استفاده از چرخهاي دستي، اغلب غير بهداشتي است. جايگاههاي موقت نيز عموماً غير بهداشتي بوده، محلي مناسب براي رشد و تغذيهي حشرات، جوندگان و انواع حيوانات فراهم محسوب ميشوند. اگر چه به علت بافت فيزيكي محلات قديمي، استفاده از چرخهاي دستي و همچنين انتقال زباله به ايستگاه هاي سخت و بارگيري مجدد آنها اجتناب ناپذير است در اين شرايط نيز ميتوان با استفاده از ابزارهاي مناسب و رعايت بهداشت، جمعآوري را در حالتي مطلوبتر انجام داد.
اين ابزارها و روشهاي مناسب در بخشهاي ديگر مصرفي خواهند شد.
استفاده از ايستگاههاي انتقال : مشخصات شبكههاي ارتباطي، استفاده از ماشينهاي كوچك براي جمع آوري زباله از سطح محلات را اجتناب ناپذير كردهاند. از طرفي رفت و آمد ماشينهاي كوچك از سطح محلات به محل نهايي دفن، بر كند شدن عمليات جمعآوري ميانجامد و با توجه به فاصلهي دفع تا شهر، اقتصادي انگاشته نميشوند. در چنين شرايطي ايستگاههاي انتقال شكل ميگيرند. در اين روش ماشينهاي كوچك، زباله ها را از سطح محلات جمعآوري كرد، و به ايستگاههاي انتقال حمل ميكنند. در اين ايستگاههاي انتقال، مواد زايد از ماشينهاي كوچك به ماشينهاي بزرگ منتقل ميشوند تا سرانجام
به محل دفع حمل شوند. البته اگر ايستگاهها به خوبي مكانيابي شده باشند. ( اصول مكانيكي و شرايط بهداشتي ايستگاههاي انتقال در همين بخش تشريح شده است. )
استفاده از كانتينرها و ظرفهاي غلتان
در مجتمعهاي مسكوني بزرگ، مناطق تجاري و يا نقاط شلوغ، از كانتينرها و ظرفها غلتان براي انتقال مواد زايد استفاده ميشود. اين ظرفها در جايي مناسب قرار داده ميشوند و زباله ها توسط توليد كنندگان و يا كارگران مخصوصي كه گاه از طرز، توليد كنندگان استخدام شدهاند، به اين كانتينرها حمل ميشود.و كانتينرها يا ظرفهاي بزرگ پس از پر شدن، توسط تويليهاي ***مخصوص به ايستگاه انتقال و يا محل نهايي دفع شده ، پس از تخليه به محل اوليه عودت داده ميشوند. به اين روش سيستم با ظرفهاي متحرك نيز گفته ميشود. زيرا همان ظرفها مورد استفاده براي ذخيره محلي مواد، به مكان دفع زباله حمي شده، پس از تخليهي مواد، دوباره به جاي اصلي و يا جاي مناسب ديگر برگردانده ميشوند.
روش هاي غير بهداشتي دفع زباله
دفع زباله بايد به گونهاي صورت گيرد كه بروز آلودگي ( آب، هوا، خاك، چشمانداز ) هر نوع روش دفعي كه خصوصيت فوق را نداشته باشد، غير بهداشتي است. به بياني ديگر عدم رعايت نكات بهداشتي در روشهايي كه در اينجا تحت عنوان روشهاي بهداشتي تشريح شده اند، موجب غير بهداشتي تلقي شدن آنها ميگردد. روشهايي كه در زير به عنوان روشهاي غير بهداشتي معرفي ميشوند .
و در هيچ شرايطي نبايد به عنوان روش دفع مورد استفاده قرار گيرند. سوزاندن زباله در فضاي باز و تلنبار كردن از متداولترين روشهاي دفع غير بهداشتي است.
تلنبار كردن زباله : روش تلنبار كردن زباله، قديميترين روش براي دفع زباله به شمار ميرود. از آنجا كه گاه سطح زباله را بالا ***از خاك ميپوشانند به اين روش دفع يا دفن سطحي نيز گفته ميشود. در اين روش هدف آن است كه زباله صرفاً از محيط سكونت شهروندان دور شود. به همين منظور مثالي در خارج از شهر مشخص ميشود و زبالهها در آنجا تخليه ميشوند. در طرح جامع بازيافت و دفع مواد زايد شهري، با در نظر گرفتن مسائل تكنولوژي، اقتصادي و وجود زمين كافي و مناسب در پيرامون شهرهاي كشور، روش دفن بهداشتي براي تعدادي در شهرها پيبشبيني شده است. تنها در شهرهايي كه به علت بالا بودن سطح آبهاي زير زميني، دفن بهداشتي در آنها به سهولت امكانپذير نيست، روش كمپوست در اولويت قرار گرفته است.
« كمپوست »
كمپوست ( توليد كود از زباله ) عبارت است از تجربه مواد آلي موجود در زباله هاي فسادپذير، شرايط خاص و كنترل شده كه از اين طريق مواد آلي به موادي مفيد مانند ه*** و ... تبديل ميشوند. تهيه ي كود از زباله، بازيافت مواد فسادپذير و دسترس به منابع اقتصادي كه از طريق اين مواد حاصل ميآيد. از مهمترين عوامل توجه شهرداريها به اين روش در سالهاي اخير به شمار ميرود.