بخشی از مقاله

چکیده
مجموعهاي از  عوامل فیزیکی خارجی و موجودات زنده که با هم در کنش هستند محیط زیست را تشکیل می دهند و بر رشد و نمو و رفتار موجودات تأثیر میگذارند. محیط زیست طبیعی شامل بخشی از کره زمین است که به دست بشر ساخته نشده است.

با توجه به اهمیت و نقش محیط زیست در سلامت و توسعه پایدار جوامع گوناگون در گذشته، حال و آینده، استفاده از کلیه ابزارهاي موجود در گسترش فرهنگ حفاظت محیط زیست ضامن بقاي منابع تجدیدناپذیر زیست محیطی براي نسلهاي آینده نیز خواهد بود.

یکی از موثرترین راه هاي ایجاد تغییرات ماندگار و دائمی در رفتارهاي هر جامعه از طریق فرهنگسازي و بومیسازي رفتارهاي آن جامعه صورت می گیرد. بنابراین در صورتی که بتوان به طور فراگیر و همه جانبه، فرهنگ حفظ و صیانت از محیط زیست و عدم تخریب طبیعت را در جامعه نهادینه کرد، می توان امیدوار بود که این فرهنگ علاوه بر بقا در زمان حال جامعه به میراث جاودانهاي براي نسلهاي آتی نیز تبدیل شود. در آثار هزار ساله ادب فارسی، رویکرد گسترده اي به محیط زیست و طبیعت معطوف شده و مقولههایی مانند حفظ محیط زیست، تخریب و یا بهره برداري از محیط زیست دستمایه هاي سرایندگان، نویسندگان و ادیبان زبان فارسی قرار گرفته است.

بنابراین تبیین و ارائه نگرش پیشینیان به مقوله محیط زیست و بیان اهمیت حفظ و مراقبت از محیط زیست می تواند شالوده اساسی فرهنگ حفظ و صیانت محیط زیست را فراهم آورد. از آنجا که ادبیات نقش بنیادین در فرهنگسازي هر جامعه  اي دارد، بررسی این آثار علاوه بر آنکه نسل امروز را با فرهنگ و تمدن گذشته و نحوه نگرش پیشینیان به محیط زیست آشنا می کند، در تبیین اهمیت حفظ و بهرهبرداري مناسب از طبیعت، راهگشاي نسل هاي حال و آینده نیز خواهد بود.

از طرف دیگر در صورتی که به موضوعی در ادبیات گذشته اقبال مناسبی شده باشد، می توان انتظار داشت که با تبیین و مدون سازي و ارائه این موضوع به جامعه، یافته هاي فوق در فرهنگ جامعه حال و آینده سیلان یابد. از آنجا که ایران طبیعت بکري دارد؛  محیط زیست و طبیعت در هزار سال شعر فارسی، موجب خلق آثار و وسیله ي بیان عواطف شاعران گردیده است.

این همبستگی و ارتباط با طبیعت از دیرباز در فرهنگ ما تأثیر داشته و به صورت اساسی ترین عنصر خیال و تصویرآفرین درآمده است. طبیعتگرایی و طبیعتستایی از نخستین طلیعهي شعر فارسی با آن همراه بوده و به خیال پردازي شاعران کمک کرده است. به طوریکه نخستین شاعران ایران به ویژه منوچهري را شاعر طبیعت مینامند.

بنابراین دیوان شاعران به دائرة المعارف عناصر طبیعی و محیط زیست بشر تبدیل شده و در همه مضامین علمی، ادبی، اجتماعی و مذهبی نمونههاي فراوانی از لغاتی که به نوعی با آن عناصر مربوط است، در آنها پیدا می شود. محمد حسن ساکت اصفهانی هم که از شاعران و عارفان دورهي بازگشت میباشد؛ زادهي اصفهان است و به شیراز نیز رفت و آمد داشته است. از آن رو که، آن دو مکان از زیبات رین جاهاي ایران بوده و هستند؛ بیتردید تحت تأثیر طبیعت زیباي آن نواحی قرار گرفته و بارها و بارها به خلق مضامین دلانگیز و تصاویر زیبا، با استفاده از عناصر طبیعت پرداخته و تشبیهات و استعارات متنوعی را آفریده است.

مقدمه

توجه به طبیعت و وصف و نکوهش آن از همان آغاز ذهن بشر را به خود مشغول کرده است. شاعر همواره با گیاهان، گلها، حیوانات، اجرام آسمانی و به طور کلی طبیعت پیوند دائمی دارد. » طبیعت همیشه از عناصر اولیه ي شعر در هر زمان و مکانی است و هیچگاه شعر را از طبیعت به معنی وسیع کلمه نمیتوان تفکیک کرد. 

چمنزارها، درختان، ستارهها، گلها و پرندگان نظر هر بیننده اي را به خود جلب می کند و تغییرات و دگرگونی آنها، باعث ایجاد شور و نشاط و یا اندوه و ملال در انسان میشود؛ در این میان شاعران از دریچه دیگري به جهان مینگرند و این تغییرات را زیباتر میبینند و در پی آفریدن مضامین و تعبیرهاي زیبا و دلانگیز برمیآیند . منوچهري و فرخی و فخرالدیناسعد گرگانی با استفاده از عناصر طبیعت شعر میسرایند تا آن حد که منوچهري شاعر طبیعت لقب میگیرد. » در شعر پارسی سدهي چهارم و آغاز سدهي پنجم، وصف مشخصترین ویژگی است که شاعران در آن به راستی هنر خود را تا حد اعجاز مینمایند. توصیف هایی زنده و طبیعی و محسوس که از لابلاي آنها شرایط اجتماعی و جریانات سیاسی نیز نموده میشود. - «

و این طبیعتگرایی در دوران بعد از آنها نیز وجود دارد و ادامه پیدا می کند. » در این دوره شاعران، معشوق را با جلوههاي طبیعت و طبیعت را با جلوههاي معشوق به تصویر می کشند. تصویرهایی که در عین سادگی و روشنی، پر طراوت و زیباست همانگونه که دامنه طبیعت رنگارنگ و چشمنواز است. - « همان : - 18 پس میتوان گفت علاقه به طبیعت به دورهي خاصی از زندگی مربوط نمی شود، بلکه افراد در هر دوره از زندگی از طبیعت نوعی برداشت میکنند.

عواملی که در برداشت از طبیعت موثر است عبارت است از طبقه، آب و هوا، وضع زندگی و جایگاه اجتماعی هر فرد و همین طور اجتماعی که در آن زندگی میکند. شاعري که در حاشیه ي کویر و در شهري دور افتاده بزرگ شده با شاعري که در میان طبیعت سرسبز و آرام شهري بزرگ بالیده، نمی تواند برداشت مشابهی درباره طبیعت داشته باشد. عناصر طبیعی همواره در آفریدن تصاویر زیباي شعري در ادب فارسی نقش مهمی داشته اند. در این میان ساکت هم که در اصفهان متولد شده و در شیراز دلسپرده پیري بود یعنی زیباترین جاهاي ایران، که طبیعت زیباي آنها وصف ناشدنی است؛ بارها عناصر طبیعی را در شعر خود گنجانده است .

تأثیر و گره خوردگی طبیعت با کلام ساکت کاملاً آشکار است؛ خامه ي جادویی او مناظر دل انگیز طبیعت را به گونه اي می نگارد و به شیوه اي در رشته نظم میکشد که دیوان او به راستی نمایان گر تمامی عناصر طبیعی و دربردارنده یکایک مظاهر آفریدگاري است. گویی تابلوي رنگارنگی از طبیعت تصویر کرده است که این تابلو طراوت و لطافت عناصر طبیعت را به وضوح در اختیار خواننده میگذارد . توجه او به طبیعت و محیط زیست خود نشانگر علاقمندي او به این عوامل از یک طرف، و دعوت او به زبان شعر به حفظ آنها از طرف دیگر میباشد. در دیوان او تمام عناصر طبیعت از جمله افلاك، جانداران، گلها و گیاهان، سنگها مشاهده می-شود. در این مقاله سعی بر آن است تا شیوه هاي تأثیر پذیري ساکت از افلاك و بسامد آنها در دیوان او مورد ارزیابی قرار گیرد.

افلاك

چرخ و دوران آسمان را فلک گویند و »سماوات را نیز منجمان افلاك نامند و به عقیده ایشان تمام آسمان و افلاك در حال گردشند هر سیاره اي در فلک خود شناور است - «کاتب خوارزمی ،1389 بهص563حکم - این آیه: و کلٌ فی فلک یسبحون. - 40:36 - اصطلاح فلسفی فلک اثیر است. ابوریحان در تعریف فلک و حرکت آن گفته است: فلک » جسمی است، چون گوي گردنده اندر جاي خویش، و اندر میان او چیزهاست که حرکت ایشان به سرشت خویش به خلاف حرکت فلک اوست و ما اندر میان اوئیم. - «بیرونی،1316، ص - 56 ساکت در جاي جاي دیوانش از فلک به گونههاي مختلف یاد کرده است که تا حد امکان آورده می شود:

برجها

هر یک از دوازده برج منطقه البروج که خورشید هر ماه در یکی از آن ها قرار میگیرد عبارتند از: - 1» حمل - فروردین - . - 2 ثور - اردیبهشت - . - 3 جوزا - خرداد - . – 4 سرطان - تیر - . - 5 اسد - مرداد - . - 6 سنبله - شهریور - . - 7 میزان - مهر - . - 8 عقرب - آبان - . - 9 قوس - آذر - . - 10 جدي - دي - . - 11 دلو - بهمن - . - 12 حوت - اسفند - . - «معین، فرهنگ - در دیوان ساکت به بعضی از آنها اشاره شده است که همراه شاهد آورده میشود:
-1اسد

برج » اسد برج پنجم از بروج فلک. - غیاث - . خانه آفتاب . بیت آفتاب . نام صورت پنجم ا ز صور بروج فلکیه است میان سرطان و سنبله و آن را برمثال شیري توهم کرده اند و کواکب آن بیست وهفت است و خارج از صورت هشت کوکب ، واز کواکب او قلب الاسد و طرفه است و هر دو از قدر اولند. و عرب آن را لیث نامند. و بعضی اسد را مرکب از هشتادوپنج ستاره دانسته و گفته اند ستاره ي قلب الاسد و مجموعه ي جبهه و ستاره ي زبره و ذنب الاسد در این صورت باشد .شیر فلک . شیر سپهر. - «دهخدا، لغتنامه - برج اسد » به معنی شیر، صورت شمالی منطقه البروج، در احکام و در منسوبات بروج، دلیري و سخت دلی و جفاکاري و غرور بدو نسبت داده می شود. -
 

-2جوزا
برج جوزا، نام برجی است از بروج آسمان . در اصل لغت جوزا به معنی گوسپند سیاه است که میان او سپید باشد و چون این چنین گوسپند در میان گله گوسپندان سیاه مطلق به غایت اظهر و نمودار باشد همچنین برج مذکور نیز به نسبت دیگر بروج کواکب روشنی دارد و در میان همه بروج ممتاز است لهذا به این اسم مسمی کردند و ص ورتش بشکل دو کودك برهنه است که پی همدیگر درآمده اند. دوپیکر . یکی از بروج دوازده گانه ي فلکی ، و آنرا توا مان نیز گویند. یکی از دو خانهي عطارد است و خانه دیگر آن سنبله است . ابوریحان درباره ي شکل جوزا می گوید : » همچون دو کوکب به پاي ایستاده که هر یکی دست بر گردن دیگري پیچیده دارد.« - بیرونی:1316، ص» - 90 در احکام نجومی صاحب طالع جوزا پاکیزه و کریم و خداوند لهو و دوستدار دانش و علم هاي آسمانی با حافظه قوي و داراي سیاست و دوروئی وصف شده است ساکت هم به کوتاهی شبها در جوزا اشاره کرده و هم شکل خاص آن را به چاکري مانند کرده است که در مقابل پیامبر کمر خدمت به میان بسته است:    
- عقرب

عقرب، که نام فارسی آن »کژدم - «بیرونی : 1386، ص - 272 است، » نام صورتی فلکی در نیم کره ي جنوبی آسمان و نام هشتمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید در حرکت ظاهري خود، آبان ماه در این برج قرار می گیرد. - «معین - در » احکام نجومی - «مصفی:1357،ص - 525 برج عقرب دلالت بر خویهاي ناهنجار و ترشروئی و بیشرمی و کاهلی است . عقرب معادل آبان ماه است . که بیشتر کارها در این ماه شوم است. ساکت نیز در اشعار خود به قمر در عقرب بودن و نحوست این برج اشاره کرده است. او روي یار را به ماه و زلفان او را به عقرب تشبیه کرده و نحوه قرارگیري زلفان به روي یار را به قرارگیري ماه در برج عقرب تشبیه کرده است و به طریق ایهام حیوان گزنده نیز مد نظر او بوده است:

ستارگان – سیارگان

ستارگان و سیارات نیز از عناصر مورد توجه در دیوان ساکت می باشد که در خلق معانی بدیع و تصاویر زیبا نقش مؤثري ایفا می کند. ساکت با استفاده از این عناصر، موجب خیا انگیزي اشعار خود شده و به درك آن نیز کمک کرده است. در زیر با آوردن شاهد به نحوهي به کارگیري ستارگان و سیارات در دیوان او اشاره میشود:

پروین که نام دیگر آن ثریاست به شش ستاره کوچک گفته می شود که یکجا به شکل خوشه ي انگور می باشد. » شش ستاره است و به گرد هم جمع آمده اند و به خوشه انگور خیلی شباهت دارد - .«بیرونی: 1386، ص» - 549    پرو، پرن، پرون، پروز، پرویز، پرند پارند، نامهاي دیگر فارسی پروین است «. - مصفی 1357 :،ص» - 102پروین،  شش ستاره است یک به دیگر خزیده مانند خوشه انگور. - التفهیم بیرونی - . چند ستاره ي کوچک باش د یکجا جمع شده در کوهان ثور و آنرا بعربی ثریا خوانند و نام منزلی است از جمله 28 منزل قمر و بعضی گویند این ستاره ها دنبه حمل است نه کوهان ثور و اولاَصح است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید