بخشی از مقاله
پيش گفتار
اعتياد اينترنتى پديده اى است كه از دسترسى آسان به رايانه و اطلاعات آن لاين ناشى مى شود. و متأسفانه پاى اين نوع جديد از اعتياد فزاينده به كشور ما نيز كشيده شده است. به گفته كارشناسان، خطرات و مشكلات اعتياد اينترنتى بيش از خطرات ناشى از اعتياد به مواد مخدر است; چرا كه در اعتياد به مواد مخدر اين جسم آدمى است كه بيش از بيش دچار آسيب مى شود ولى در اعتياد اينترنتى روح و روان افراد دچار آسيب شده و شرايط طبيعى و سلامت روانى انسان ها را از آن ها مى گيرد. در اين مقاله، افراد علل گرايش به اينترنت را، احساس راحتى با آن و برقرارى روابط آسان با ديگران ذكر كرده اند، ولى بايد توجه داشت كه صرف وقت زياد و سرگرمى با فعاليت هاى بيهوده، علاوه بر اينكه از نظر اسلام مذموم است و در مواقعى ممكن است حرام باشد، داراى عواقب و پيامدهاى منفى بسيارى است. از جمله آن ها مى توان به چند مورد زير اشاره كرد:
1. انزواى اجتماعى; صرف وقت زياد با اين فعاليت ها انسان را از محيط اطراف خود غافل كرده و در بلند مدت به روابط صميمى ميان آن ها ضربه مى زند. در حالى كه، ما به هيچ وجه مجاز نيستيم كه نسبت به ارتباط با والدين و ديگر اعضاى خانواده بى اهميت باشيم.
2. فروپاشى نظام خانواده: گذراندن بيشتر اوقات با ديگران اهميت خانواده را در نظر انسان كاهش داده و موجب از هم پاشيده شدن خانواده ها مى شود; چيزى كه امروزه در غرب شاهد هستيم.
3. تخريب شخصيت افراد: شخصيت هايى كه در اين دنياى مجازى ظاهر مى شوند، اغلب تصنعى و كسانى هستند كه خود را از دنياى واقعى محروم كرده و به يك صفحه نمايش كوچك محدود شده اند. طبيعى است كه چنين افرادى سعى مى كنند خود را به گونه اى عرضه كنند كه در نظر ديگران بهتر جلوه كنند. بنابراين، افرادى كه با چنين كسانى روابط دوستانه برقرار مى كنند، در حقيقت با افراد مجازى و غيرواقعى ارتباط دارند كه در نهايت جز تخريب شخصيت خود فرد حاصلى نخواهد داشت.
4. به هم خوردن روابط كارى: افراد معتاد به اينترنت به دليل بيخوابى و كم خوابى هاى فراوان نمى توانند به موقع سر كار حاضر شوند و در صورت تكرار چنين بى نظمى هايى، از كار اخراج شده و شرايط مطلوب زندگى را از دست خواهند داد.
5. از آنجايى كه يكى از وسايلى كه دشمنان اسلام براى منحرف كردن جوانان در سراسر جهان به كار مى گيرند، همين وسايل ارتباطى و از جمله اينترنت مى باشد، از اين رو، در مواقعى ممكن است افراد با وسوسه ديگران به گناه و كارهاى خلاف شرع كشيده شود.
نكته نهايى اينكه خانواده ها بايد كاملا مواظب بوده و علاوه بر تربيت خوب فرزندان خويش و هدايت آن ها در نوع استفاده از وسايل ارتباطى نوين، محيط سالم و مطلوبى را براى جوانانشان فراهم كنند تا جوانان ما كانون گرم و صميمى خانواده را بر هر جايگزين ديگرى ترجيح دهند.
(مترجم)
چكيده
اين نوشتار در پى بررسى تأثير روابط و ارتباط هاى شخصى در اتاق هاى گپ زنى بر گرايش هاى اينترنتى كاربران مى باشد. روان شناسان براى اين پديده به طور غيرمستقيم مفهوم «اعتياد اينترنتى» را به كار برده اند. در اين تحقيق دو ابزار گرايش هاى اينترنتى مورد استفاده قرار گرفته است: 1. مقياس كمّى، كه مبتنى بر صرف وقت در اتاق هاى گپ زنى و اينترنت مى باشد; 2. چهار طيف، كه نگارندگان اين مقاله براى بررسى ميزان گرايش اينترنتى (IPS) توسعه داده اند. نتايج بررسى نشان مى دهد كه ميزان گرايش هاى اينترنتى به طور معنادارى با متغيرهاى روابط و ارتباطات شخص معينى همبسته است. علاوه بر آن، تحقيق حاكى از همبستگى قوى ميان اين عوامل و ميزان گرايش اينترنتى در مقايسه با مقياس هاى كمّى اعتياد اينترنتى است.
اين تحقيق همچنين تأثير واسطى جنسيت، محل كنترل و اجتماعى بودن را بر رابطه ميان اعتياد اينترنتى و روابط شخصى اتاق هاى گپ زنى بررسى مى كند. جنسيت تأثير واسطى شديد بر اين روابط داشته است.
مقدّمه
مفهوم اعتياد اينترنتى اخيراً به قاموس مسائل اجتماعى وارد شده است. مقدار زياد وقتى كه صرف انواع متفاوتى از فعاليت هاى اينترنتى نظير اتاق هاى گپ زنى و گروه هاى بحث و گفتوگو مى شود، بر روابط اجتماعى، ازدواج، موفقيت هاى تحصيلى، كار، سلامتى و ديگر كاركردهاى اساسى زندگى تأثير منفى مى گذارد. (يانگ، 1998، كينگ 1996)
با توجه به آنكه 80 درصد خانواده هاى آمريكايى از اينترنت استفاده مى كنند، اعتياد اينترنتى به عنوان يك بيمارى همه گير اجتماعى تلقّى مى شود. براى بررسى اين مسئله، مركز اعتياد آن لاين،2 اعتياد اينترنتى را در 5 نوع طبقه بندى كرده است:
1. اعتياد جنسى مجازى;3 اعتياد به اتاق هاى گپ زنى بزرگسالان;
2. اعتياد به روابط مجازى،4 رفاقت زنده كه در اتاق هاى گپ زنى يا گروه هاى خبرى شكل مى گيرد. "Muds" جايگزين دوستى واقعى و خانواده مى شود.
3. اعتياد به قماربازى وسواسى، اعتياد به تجارت هاى وسواسى آن لاين;
4. بار سنگين اطلاعات تحقيق هاى فراوان در بانك هاى اطلاعاتى;
5. اعتياد به مسابقه هاى كامپيوترى وسواسى يا جنبه هاى برنامه نويسى علم كامپيوتر.
تحقيق حاضر بيشتر حول نوع دوم اعتياد، يعنى اعتياد به روابط مجازى، دور مى زند و در مرحله نخست بر گرايش به ارتباط هاى الكترونيكى گپ زنى متمركز است. اين نوع مبادله يك نظام ارتباطى گروهى يا توده اى است كه در آن كاربران اينترنتى پيام هاى نوشتارى رد و بدل مى كنند. مدت ارسال پيام هاى كامپيوترى مى تواند به طور آنى يا حتى زمان ارسال مبادله متن باشد ]فاصله اى زمانى ميان ارسال و دريافت نباشد.[
جنبه اجتماعى ارتباطات اينترنتى، موضوع اعتياد را براى تحقيقات جامعه شناختى، قابل بررسى كرده است. گفتنى است كه هم اكنون تعداد قابل توجهى از تحقيقات تجربى و نظرى مربوط به اين پديده از چهارچوب هاى روان شناختى بهره مى جويند.
هدف اين مقاله بررسى زمينه اى است كه در آن عوامل اجتماعى كه بر حسب متغيرهاى ارتباطى ميان فردى باز نمود مى شود ـ در ميان دانشجويان يك دانشگاه بزرگ با اعتياد اينترنتى پيوند مى خورد. ما همچنين در صدد اين هستيم تا مشخص كنيم كه آيا جنسيت، محل كنترل و اجتماعى بودن افراد، ميانجى روابط ميان متغيرهاى ارتباطى و استفاده از اينترنت مى شود يا نه. اين نوع تحليل ها تحقيق حاضر را در نزديك شدن آن به فهم پويايى هايى كه لابه لاى پديده به اصطلاح ـ اعتياد اينترنتى قرار گرفته اند، نظام مندتر مى سازد. مطالعات قبلى در اين موضوع در رويكرد روش شناختى شان بسيار توصيفى بوده اند و سعى
نكرده اند به صورت تجربى و نظام مند شيوه اى را كه در آن تنوع استفاده از اينترنت با عوامل اجتماعى يا روان شناسى اجتماعى تبيين مى شوند، توصيف كنند. ما معتقديم كه چنين تحليل هايى، چشم اندازى از پديده به اصطلاح اعتياد اينترنتى ارائه خواهد كرد كه از آنچه با چهارچوب هاى روان شناختى عرضه شده و هم اكنون بر بحث ها و تحليل هاى مربوط به اين موضوع سايه افكنده است، متفاوت مى باشد.
بررسى روان شناختى اعتياد اينترنتى
روان شناسان اعتياد اينترنتى را «اختلال اعتياد اينترنتى» نام نهاده اند (IAD); اصطلاحى كه اولين با آن را كلبرگ (1996) به كار برد. طبق نظر كلبرگ، اختلال اعتياد اينترنتى زمانى وجود دارد كه افراد كاهشى را در فعاليت هاى شغلى، علمى، اجتماعى، روابط كارى، روابط خانوادگى، مالى، روان شناختى يا فيزيكى تجربه مى كنند. كلبرگ اصطلاح موازى با اختلال اعتياد اينترنتى را قماربازى بيمارگونه مى داند.
در يك مصاحبه آنلاين از 496 كاربر اينترنتى، يانگ (1998) دريافت كه 80 درصد پاسخ دهندگان به اينترنت اعتياد پيدا كرده اند. وى
نتيجه مى گيرد كه مهم ترين عوامل كمك كننده به اختلال اعتياد اينترنتى عبارتند از: استعداد يك فرد براى ايفاى نقش هاى متفاوت، طبيعت پنهانى ارتباط كامپيوترى و تصورات مربوط به گسترش روابط ميان فردى معنادار. كلبرگ در تشخيص اعتياد اينترنتى (مشابه با قماربازى افراطى و الكليسم) از مقياس هاى زير استفاده مى كند:
1. احساس سرگرمى با اينترنت (به عنوان مثال، فكر كردن در مورد اتصال قبلى يا پيش بينى اتصال بعدى);
2. احساس اينكه به منظور كسب رضايت بايد دقت زيادى را صرف اينترنت كرد;
3. تلاش هاى پى در پى ناموفق براى كنترل يا تقليل يا توقف استفاده از اينترنت;
4. احساس بى قرارى، بدخلقى، افسردگى يا عصبانيت در هنگام تلاش براى كم كردن يا قطع استفاده در اينترنت;
5. باقى ماندن آنلاين بيشتر از آنچه برنامه ريزى شده بود;
6. احساس خطر نسبت به از دست دادن روابط شخصى، آموزش هاى شغلى يا فرصت هاى شغلى;
7. دروغ گفتن به اعضاى خانواده، دوستان و يا روان درمانگر براى مخفى نگه داشتن ميزان اتصال به اينترنت;
8. به كارگيرى اينترنت به عنوان وسيله اى براى فرار از مشكلات. (يانگ 1998)
در يك مصاحبه آن لاين ديگر، از 185 كاربر اينترنتى كه با راهنمايى برنر (1996) انجام گرفت، مشخص شد كه 17 درصد از آنان (با صرف وقت 40 ساعت يا بيشتر در هفته) به اينترنت معتاد شده اند. اين مصاحبه گوياى آن بود كه تقريباً نيمى از پاسخ دهندگان به عنوان يك پيامد استفاده آن لاين آثار نامطلوبى را در كارشان تجربه كرده اند. 10 درصد نيز به دليل استفاده آنلاين، دچار مشكلات كارمندى و مانند آن شده بودند.
در گزارش كجاك (Cojac) ميان مقدار زمان استفاده روزانه از اينترنت و ميانگين ساعات خواب شبانه رابطه معكوسى وجود دارد. اين تحقيق روشن مى سازد كه استفاده از اينترنت بر الگوهاى خواب اثر مى گذارد; پيامدى كه در مورد انواع ديگر اعتيادها، همچون اعتياد الكلى و مواد مخدر نيز رايج است.
ايده مشتركى كه در اغلب اين مطالعات وجود دارد اين است كه اعتياد اينترنتى تحت تأثير كنش هاى متقابل اجتماعى قرار گرفته است. اما هيچ يك از مطالعات صورت گرفته، شيوه اى را كه در آن اختلال اعتياد اينترنتى با عوامل اجتماعى همبسته مى شود، به طور تجربى بررسى نكرده اند. علاوه بر آن، هيچ يك از تحقيقات پيشين از چهارچوب هاى مفهومى كه ماهيت جامعه شناختى يافته هاى آنان را تبيين كند، بهره نجسته اند.
هدف ما در بخش بعدى مقاله آن است كه برخى از جنبه هاى ارتباطات كامپيوترى را كه مى تواند به عنوان زمينه اى براى كشف استفاده افراطى از اينترنت از نقطه نظر جامعه شناختى عمل كند، مورد بررسى قرار دهيم.
زمينه جامعه شناختى اعتياد اينترنتى
بر خلاف فرضيه هاى قبلى، كه بى الگويى ساخت اينترنت، به ويژه اتاق هاى گپ زنى، يك بستر بى هنجارى به وجود مى آورد كه در آن افراد كمتر ملزمند رفتار انحرافى را به نمايش بگذارند و روابط ميان فردى ظريف و سطحى مى باشد، تحقيقات اخير نشان مى دهند كه وسايل ارتباطى الكترونيكى همانند «اتاق هاى چت» طبق استانداردهاى اجتماعى سازمان يافته اند (Bellamy & Hanowicz, 1998) و روابط نوع دوستانه در آن ها معمول است. (Parks,1995)
در حقيقت، ويژگى هاى اجتماعى اتاق هاى گپ زنى مى تواند پيشينه ها و مقدمات اصلى توليد به اصطلاح ـ رفتار اعتياد آور باشد.
)yong 1996; Suler 1996; King 1998(
ويژگى هاى ارتباطات اينترنتى كه جاذبه اجتماعى آن را گسترش مى دهند عبارتند از:
1. افراد دسترسى آسان و قابل انعطافى دارند; يعنى مى توانند تا 24 ساعت در روز ارتباط برقرار كنند.
2. اينترنت ميزان پتانسيل شبكه هاى اجتماعى را افزايش مى دهد. (Wellman 1996).
3. افراد براى نمايش «خود» تقريباً احاطه كامل دارند و مى توانند جنبه هايى از خود را خلق و حفظ كنند كه ممكن است در موقعيت هاى چهره به چهره ارائه آن مشكل باشد. ارتباطات الكترونيكى ويژگى هاى مهم افراد همچون جنسيت، نژاد، سن، معلوليت و مانند آن را بهبود مى بخشند. اين ويژگى ها ممكن است بر شكل گيرى روابط اجتماعى در برخوردهاى چهره به چهره اثر نامطلوب بگذارد; همان چيزى كه كينگ (1998) آن را به عنوان جنبه حساس ارتباطات اينترنتى بيان مى كند. در اين شيوه، فرد مى تواند در عرضه خود، بسيار گزينشى عمل كند. اين امر حس عضويت گروهى را ارتقا مى بخشد; چيزى كه تنها بر تلقّى هاى طرف مقابل بستگى دارد.
4. هويت مخفى افراد بر آنان امكان مى دهد مكاتباتى را رد و بدل كنند كه در وضعيت هاى چهره به چهره متداول بر انتقال آن ها چندان مايل نيستند.
5. اينترنت به افراد اجازه مى دهد از مرزهاى جغرافيايى عبور كنند. همچنين توان مردم را براى مشاركت در ايده هايى كه برايشان مهم است گسترش مى دهد. (كينگ، 1998)
موارد مزبور و نيز عوامل ديگر ممكن است ارتباطات اينترنتى را براى برخى از افراد، كه در ادبيات روان شناسى امروزى به عنوان معتادان اينترنتى ناميده مى شوند، بسيار جذاب كند. در جايى كه نمادهاى ارتباطى رايج حضور ندارند، اينترنت وضعيت كاملا متفاوتى را براى ارتباطات الكترونيكى ميان فردى فراهم مى آورد و به افراد امكان مى دهد در روابط متقابلى درگير شوند كه در مقايسه با محيط هاى چهره به چهره سنتى، آزادانه تر است.
حساس كردن فضاى ذهنى
با توجه به وضعيت نوظهور دانش تجربى و نظرى نسبت به ارتباطات اينترنتى در جامعه شناسى، بيان چهارچوب هايى كه مى تواند براى پديد آوردن تصورات جامعه شناختى در تحقيقات اينترنتى استفاده شود بسيار مفيد خواهد بود. در عين حال كه هدف عمده مقاله حاضر كشف ساخت همبسته عوامل ارتباطى اينترنتى است، ما به اصول نظريه كنش متقابل نمادين5 اشاره كرده و از آن ها به عنوان مفاهيم حساس در تحليل داده ها بهره خواهيم جست.
از ديدگاه جامعه شناختى، «هويت» از تأثير متقابل ميان اتخاذ نقش ديگران در يك موقعيت معين (جايى كه فرايند اتخاذ نقش ديگرى تحت تأثير نمادهاى موجود در موقعيت هاى اجتماعى است) و كنش هاى متقابل اجتماعى پديد مى آيد. اين بافت موقعيتى به طور نمادين توسط افراد تعريف شده است. (ميد، 1934) جايى كه نمادهاى اطلاعاتى متداول غايبند، اينترنت فضاى موقعيتى كاملا متفاوتى براى نمايش خود ارائه مى كند كه به نوبه خود ممكن است در شكل گيرى هويت تأثير بگذارد.
در جامعه شناسى، هويت زير مجموعه اى از «خود» تلقّى مى شود; يعنى خود از چندين هويت تشكيل شده كه ظهور يك هويت معين مشروط به مقتضيات يك موقعيت اجتماعى است. به نظر استرايكر هويت ها طبق يك سلسله مراتب كنار هم قرار مى گيرند و پويايى هاى يك موقعيت اجتماعى است كه هويت خاص يا هويت هاى ديگر را فرا مى خواند. هنگامى كه مردم نقش هاى خويش را هماهنگ مى كنند، سلسله مراتب اصلى، هويت هايى را تعيين مى كند، كه نقش هاى ديگران را تفسير كرده و پاسخ مى دهند... زمانى كه يك وضعيت كنش متقابل از چارچوب ساختارى جدا مى افتد يا اين چارچوب هاى ساختارى نامشخص اند، افراد در انتخاب هويتشان اختيارات بيشترى خواهند داشت. (ترنر، 1998)
نكته مهمى كه مى خواهيم با مفهوم سلسله مراتب هويت به آن تأكيد كنيم اين است: زمانى كه به طور همزمان عوامل افزايش دهنده جاذبه اينترنت و اين ايده را كه اينترنت وضعيتى است داراى چارچوب ساختارى، مورد توجه قرار دهيد همچنان كه استرايكر توصيف كرده اينترنت مى تواند به عنوان زمينه اى كارآمد تلقّى شود كه در آن هويت مى تواند بسيار سريع توسط افراد كنترل شود. اين شرايط به ويژه براى نمايش دادن «خود ايده آل» مناسب است. در چنين محيط اجتماعى به منظور نمايش خود براى ديگران در مقايسه با وضعيت هاى چهره به چهره تعداد كمى علايم نمادين لازم است. (گافمن، 1959)
اين ويژگى يكى از ويژگى هاى مهم جامعه شناختى ارتباطات الكترونيكى است. افراد ممكن است به طور مؤثرى نه فقط يك يا دو، بلكه هر مقدار كه در ضميرشان وجود دارد از خود هويت نشان دهند. به عبارت ديگر، «خود» مى تواند در اين محيط بيشتر از وضعيت هاى چهره به چهره، نظام مند و كامل تر عرضه شود. علاوه بر اين، هويت بيشتر در كنترل افراد است و بر خلاف زمينه اجتماعى، به فرد احساس بالاترى از كنترل خود يا رضايت خاطر اعطا مى كند. به هر حال، فرايندهايى كه در لابه لاى اين عوامل نهفته اند اجتماعى اند; زيرا هويت هايى كه افراد در محيط ارتباطات الكترونيكى از خود بروز مى دهند همچنان با انتظارات ديگران پيوند خورده است. والتر (1996) در بيانيه خود راجع به بازخورد ارتباطات بر روى اينترنت بر اين ايده تأكيد مىورزد: «مؤلفه ديگر مدل، بازخورد، نشان مى دهد هنگامى كه كاربران به نمايش هاى نسبى و گزينشى هر كدام پاسخ متقابل مى دهند، اين نوع خودنمايى برتر و احساس ايده آل هر كدام از طرفين را در يك سطح بالاترى درشت مى كند.»
تأثير واسطى جنسيت
مردان و زنان داراى وضعيت هاى فرهنگى متفاوتى مى باشند كه ممكن است شيوه اى كه وضعيت ارتباطات الكترونيكى را تعريف مى كنند تحت تأثير قرار دهد. ويژگى هاى جنسيتى ابزار اوليه اى هستند كه ما از طريق آن ها خود و ديگران را تفكيك و تعريف مى كنيم. ويژگى هاى جنسيتى اطلاعات اساسى در مورد اينكه چگونه كنش هاى متقابل با ديگران را كنترل كنيم و واقعيت اجتماعى را سامان دهيم در اختيار ما مى گذارند. (اوربين، 1998)
جنسيت به عنوان يك ساخت اجتماعى هيچ گاه به طور نظام مند در تحقيقات مربوط به اعتياد اينترنتى بررسى نشده است. هدف ما ارزيابى زمينه اى است كه در آن، جنسيت ميان به اصطلاح اعتياد اينترنتى و عوامل ارتباطات اينترنتى پيوند برقرار مى سازد.
با اين همه، ويژگى هاى ساختارى اتاق هاى گفتوگو ممكن است به عنوان وسايل اغفال كننده قدرتمندى عمل كنند. از ديدگاه جامعه شناختى افرادى كه از اتاق هاى گفتوگو زياد استفاده مى كنند ممكن است به عوامل ارتباطى همچون برقرارى روابط دوستانه در اتاق هاى گپ زنى اهميت فراوان قايل باشند، بر خلاف افرادى كه كمتر از اين اتاق ها استفاده مى كنند. آن ها ممكن است بيشتر مايل باشند اتاق هاى گپ زنى را مكان هايى تعريف كنند كه بر احساسات و عواطف تأكيد مى شود; يعنى روابط شخصى مهم است، افراد در آنجا شنوندگان خوبى اند و از اين قبيل. به دليل آنكه در فضاى اينترنتى كارهاى بسيارى مى توان در
قالب روابط ميان فردى انجام داد، حدس مى زنيم افرادى كه اوقات زيادى پاى اتاق هاى گپ زنى صرف مى كنند آدم هاى نسبتاً خوش مشربى باشند. ما اين فرضيه را با بررسى تأثير واسطى جهت گيرى اجتماعى بودن افراد بر روابط ميان ميزان گرايش اينترنتى (اصطلاحى كه به جاى اعتياد اينترنتى به كار خواهيم گرفت) و عوامل متنوع مربوط به ارتباطات اجتماعى پى مى گيريم.
آزادى كه اينترنت براى خودنمايى فراهم مى كند گوياى آن است كه افراد مذكور احتمالا داراى اعتماد به نفس و عزت نفس معمولى هستند. اين ايده از طريق ملاحظه تأثيرى كه محل كنترل بر همبستگى گرايش اينترنتى و متغيرهاى ارتباطى متنوع دارد بررسى مى شود.
پرسش هاى تحقيق
بنابر ايده هايى كه در بحث هاى نظرى مطرح شد، اين تحقيق تلاش خواهد كرد همبستگى ميان اتاق هاى گپ زنى و استفاده از اينترنت و مقياسى كه گرايش اينترنتى را مى سنجد با خصوصيات ذيل در مورد افراد بررسى كند:
1. تلقّى هاى مربوط به روابط شخصى كه در اينترنت شكل مى گيرد; 2. تلقّى ها از فرايندهاى ارتباطات اتاق هاى گپ زنى; 3. محل كنترل (كه جايگزين سنجش اعتماد به نفس و اطمينان است.)
اجتماعى بودن
ميان افرادى كه بر حسب دليل استفاده شان از چت روم ها به دو دسته «استفاده كنندگان كم» و «استفاده كنندگان زياد» تقسيم مى شوند، تفاوت هايى وجود دارد. مردان و زنان داراى جهت گيرى هاى فرهنگى متفاوتى هستند كه ممكن است بر شيوه اى كه محيط هاى ارتباطات الكترونيكى را تعريف مى كنند تأثيرگذار باشد. اين تفاوت ها به نوبه خود بر ماهيت همبستگى ميان مقياس هاى اعتياد اينترنتى و رابطه شخصى و عوامل ارتباطى كه در بالا ذكر شد ـ اثر مى گذارد. اين تحقيق زمينه اى را مطالعه خواهد كرد كه جنسيت واسطه اين روابط است و در هيچ كدام از مطالعات پيشين اعتياد اينترنتى به آن توجهى نشده است.
روش شناسى
داده هاى اين تحقيق از 114 دانشجوى فارغ التحصيل و دوره كارشناسى يك دانشگاه نسبتاً بزرگ در ميشيگان در بين ماه هاى آوريل تا ژوئن 1998 انتخاب گرديد. دانشجويان دوره كارشناسى از يك كلاس فنى ثبت نام گرديدند كه به مطالعات بنيادى در دانشگاه مى پردازند. بدين ترتيب، جمعيت نمونه نشان دهنده طيف گسترده اى از برنامه ها و جهت گيرى هاى شغلى دانشجويان دوره كارشناسى در دانشگاه است. جمعيت نمونه كامل از ميان دانشجويانى انتخاب گرديد كه خودشان را به عنوان كاربران چت روم معرفى كرده اند. همه دانشجويان فارغ التحصيل در برنامه چند رشته اى ثبت نام كرده اند. هر دانشجو يك پرسش نامه 104 گزينه اى پر كرد كه تنوع عوامل استفاده از اتاق هاى گپ زنى را مى سنجيد.
خلاصه ساختار جمعيتى مورد مطالعه بدين صورت است:
سطح تحصيلات جنس قوميت
G S J S F زن مرد آسيايى سرخ پوست سفيدپوست سياه پوست
3 15 22 35 39 47 67 2 1 73 37
ميانگين سنى: 94/20 13 /4= S
گرايش اينترنتى (IP)
موضوع اساسى اين مقاله اين است كه اصطلاح اعتياد اينترنتى، آنچنان كه روان شناسان اظهار كرده اند، طرحى است كه به لحاظ تجربى تأييد نشده است. در نتيجه، در مقاله حاضر براى توصيف چنين افرادى از اصطلاح گرايش اينترنتى بالا استفاده مى شود. چهار گزينه ذيل براى سنجش گرايش اينترنتى به كار مى رود:
1. من بيشتر به جاى كارهايى كه قبلا عادت داشتم، از اينترنت استفاده مى كنم.
2. ديگران (از جمله دوستان و خويشاوندان) از اينكه وقت زيادى صرف اينترنت مى كنم شكايت مى كنند.
3. خويشاوندانم از صرف وقت زياد روى اينترنت ممانعت مى كنند.
4. صرف وقت زياد در اينترنت بر فعاليت علمى و كارى من تأثير گذاشته است.
هر كدام از گزينه هاى بالا از مقياس طيف ليكرت پنج نقطه اى بهره مى گيرد كه دامنه طبقه بندى پاسخ ها، از غير موافق تا موافق كشيده مى شود. اين 4 گزينه با همديگر محاسبه مى شوند تا ميزان گرايش اينترنتى را تشكيل دهند.
قابليت اطمينان مقياس ليكرت 74 است. مقدار امتيازهاى كسب شده براى اين نمونه عبارت است از ميانگين 4/19 و ميانه 7/18.
در اين بررسى، گرايش اينترنتى بالا به عنوان امتياز بالاتر از 11 در نظر گرفته شده است. (18= nيا 16% از جمعيت نمونه.) با توجه به مفهومى كه در ادبيات مربوط به اعتياد اينترنتى ارائه شد، اين مقياس اعتبار بالايى را نشان مى دهد. به منظور مقايسه ميان كاربران «معتاد» و «غير معتاد»، ميزان گرايش اينترنتى در دو دسته كدگذارى شد. امتيازات بين 4 تا 11 شامل گرايش اينترنتى پايين است. اين گروه 96 مورد يا حدود 84% جمعيت نمونه را در بر مى گيرد. امتيازات بين 12 تا 19 شامل گرايش اينترنتى بالاست. 18 مورد يا حدود 16% از جمعيت نمونه در اين گروه قرار مى گيرند.