بخشی از مقاله
مقاله ترجمه شده امروزه سبز بودن رایج است
اگر به دهه 1960 بازگردیم، تلاش برای یک سبک زندگی هوشیارانه داشته باشیم، و خصوصاً سبز بودن بعنوان یک ملاک مهم در خرید افراد، یک پدیده خیلی کم اهمیت بود. اما اکنون سبز بودن رایج شده است – و قوانین بازی بازاریابی را تا حد زیادی تغییر داده است. پیشگامان کلیشه ای مصرف کنندگان سبز امروز، با ترغیب شدن از سوی کتاب راشل کارسون با نام بهار خاموش (1962)،شبکه الکتریکی ملی را خاموش کردند، و بخاری های خورشیدی بر روی بام خانه های خود نصب کردند، بیسکویت هایی را می خوردند که خودشان ساخته بودند،
لباس های ساخته شده از شاهدانه را می پوشیدند و با ماشین ولکس واگن رانندگی می کردند. هرچه محصولات سبزتری موجود بود، گرد و خاک جمع شده بر روی قفسه مغازه های خوراک های سالم بیشتر می شد: به این دلیل که آنها گران بودند، و نام مارک های تجاری داشتند که کسی تا بحال نشنیده بود. متعاقبا تقاضای کمی برای آنها مشاهده می شد. پودرهای رختشویی طبیعی در واکنش به فسفاتی که در سال 1970 باعث می شد که رنگ لباس ها تیره شود معرفی شدند، لامپ های فلورسنت ساخته شدند و دارای مه سبزی بودند، و حبوبات چند دانه مزه مقوا می دادند. اگر شما به بازیابی ترغیب می شدید روزنامه ها و بطری های خود را به منطقه ای دور از شهر می بردید و دور می انداختید. رسانه های سبز محدود به کپی های با ارزشی از از National Geographic, Mother Jones, Utne Reader و مجلات New Age می شد.
درست همین موقع بود. زمان تغییر کرده است، و همراه با زمان قوانین بازاریابی سبز نیز تغییر کرده است. امروزه 83 درصد بزرگسالان آمریکایی با همتاهای قرین آنها در سراسر جهان دارای سایه سبز هستند. آنها از سبک زندگی لذت می برند که انتخاب های بادوام در دسترس، جذاب و امیداورکننده هستند. بخاطر گیشرفت در مواد و تکنولوژی، محصولات سبزتر امروز و محصولات بادوام تر امروز نه تنها عملکرد خوبی دارند، بلکه احتمالاً در مقایسه با همتاهای قهوه ای خود بهتر و مؤثرتر هستند.
کانال های توزیعی مورسو تغییر کرده اند. امروزه محصولات بادوام در سوپرمارکت هایی مانند Fred Meyer و Safeway ، و مراکز تجاری مانند Trader Joe’s و Whole Food Market وجود دارند. انرژی خورشیدی که زمانی فقط بر روی بام خانه ها وجود داشت، اکنون در موبایل ها، ماشین ها، شارژ گوشی های همراه، کوله پشتی ها، و حتی در قایق های موتوری نیز مورد استفاده قرار می گیرد. فرآیند بازیابی که زمانی محدود به جعبه های دستمال کاغذی یا بسته های کاغذ بود، اکنون مواد اولیه زیادی را برای خط تولید دستمال کاغذی Kimberly-Clarks’ own Scott Naturals و کاغذسازی Staples’ EcoEasy فراهم می سازد، و البته دامنه گسترده ای از انواع محصولات دیگر نیز از تی شرت های ساخته شده از بطری های بازیافت شده، و حتی بست بندی تزئینی وجود دارد.
بازار سبز بودن فقط محدود به اینها نیست، بلکه بیشتر و بیشتر رشد میکند و قوانین آن گسترده تر می شود. با دانستن نحوه برآورده سازی نیازهای مصرف کنندگان سبز امروز، فرصت های مهمی برای افزایش فروش و افزایش درآمد و افزایش سهم خود در بازار در بین مصرف کنندگان سبز برای شما فراهم خواهد شد، و علاوه بر اینها از مزایای صرفه جویی در هزینه ها، افزایش روحیه کارکنان و استخدام کارکنان جدید و نگهداری کارکنان ماهر قبلی، برخوردار خواهید شد. همانطور که ما در کل این کتاب خواهیم دید، سبز بودن نوآوری و توانایی افزایش شهرت شرکت را بهتر می سازد. شامل سازی دوام و بهره مند بودن از بازارهای بلند مدت برای محصولات خود، و در عین حال حفظ منابع مواد خامی که تجارت شما بستگی به آن دارد از مزایای سبز بودن است.
همه نگران هستند
سبز بودن به این خاطر متداول شده است چون افراد بیشتری در مورد مسائل دوام نسبت به قبل نگران هستند. بالا رفتن آگاهی عموم مردم که در طی 20 سال گذشته بتدریج ایجاد شده است، اکنون باعث درک تأثیر این مسائل شده است که در زندگی خود دارند، و در سالهایی آتی با با اعمال آنها ترکیب می گردد.
شکل 1.1 مسائل محیطی مهم تر
از لحاظ تاریخی، تاجران سبز معتقدند که مردم در مورد محیط نگران بودند چون احساس می کردند که سیاره زمین آسیب می بیند – و سخنان آنها این موضوع را بخوبی نشان میداد. اما تاجران امروز پی برده اند که مصرف کنندگان واقعاً از این می ترسند که سیاره زمین توانایی خود برای حفظ زندگی بشر را نداشته باشد؛ آنها در مورد سلامتی خود و فرزندان خود نگران هستند. به همین دلیل است که مسائل مربوط به سلامتی مانند کیفیت آب، ضایعات خطرناک و آلودگی هوا، موجود بودن آب، گرم شدن جهانی، و افزایش جمعیت در بالای لیست مسائل محیطی قرار دارد و مصرف کنندگان نگران آنها هستند (نگاه کنید به شکل 1.1).
این ترس بمدت طولانی است که وجود دارد. بخاطر ضایعات سمی که آب را آلوده می کنند، Love Canal در نیویورک، و آتش سوزی Cuyahoga Rivers’ در کلولند، ایالت اوهایو در سال 1972 کیفیت ای و هوا را در بالاترین موارد از لیست نگرانی های آمریکا قرار داد. حادثه قایق Mobro garbage در سال 1987 که در جستجوی بندرگاه بود، و بسته بندی نیز یک نگرانی به شمار می رفت. خرابی های ناشی از گردباد Katrina در نیو اورلینز در تابستان 2005، فیلم An Inconvenient Truth که در سال 2006 برنده جایزه اسکار شد، وجریان یکنواخت گزارشات جدید که زمین در حال گرم شدن است و توده های یخ در حال آب شدن هستند، پیش بینی نگران کننده تغییر آب و هوا را در بین مردم ایجاد کرد. الان که من دارم این کتاب را می نویسم آمریکا به عواقب ریزش نفت BP در خلیج مکزیک، و پیش بینی خرابی های بدتز از ریزش نفت به Exxon Valdez در سال 1989 فکر میکند.
مواد سمی نیز در این لیست قرار دارند که از متداول ترین آنها می توان به مواد شیمیایی مانند پنبه نسوز، PCB ها، و دی اکسین و تأثیرات مورمونی آنها، پلکرولوتیلن مورد استفاده در لکه گیری، پلی وینیل کلراید (PVC)، پتاتس (عامل نرم کننده در اسباب بازی ها)، و بیسفونل Aاشاره کرد، که با مسائل توسعه ای مرتبط هستند، که اکتشافی بود که باعث شد که بطری آب و محصولات بچه ها از قفسه مغازه ها برداشته شود.
ذخایز محدود منابع طبیعی ورشد سریع جمعیت در پایین لیست قرار دارند. در یک وات برق صرفه جویی کن! در یک درخت صرفه جویی کن!در یک قطره آب صرفه جویی کن!مصرف کنندگان نگران کاهش یافتن منابع سوخت های فسیلی و وابستگی بیشتر به منابع خارجی، کاهش ذخایر آب شیرین، و قطع درختان جنگلی، و همچنین ارتباط آن با تغییر آب و هوا هستند. قیمت بنزین در ایالات متحده در تابستان 2004 به بیشتر از 4 دلار برای هر گالن رسید و رانندگان زیادی از این می ترسیدند که این افزایش قیمت تازه آغاز گران شدن بنزین باشد.
هر نسلی سبز است
رفتار یک فرد ارزش آن فرد را نشان میدهد و دوام اکنون ارزش مرکزی هر نسل حاضری است، که با نسل بعد از جنگ جهانی دوم شروع می شود که سبز شدن را به اواخر دهه 1960 آغاز کردند. عمل گرایی محیطی بعنوان خریداران خانوار اصلی ملت و رهبران اجتماهی، و تأثیر احتمالی نسل های X، Y و Z که شاید مهمتر از همه باشند نیز به اندازه این نسل مهم است.
نسل پس از جنگ جهانی دوم: اولین نسل مدرن سبز
نسل پس از جنگ جهانی دوم که والدین میلیون ها خانوار آمریکایی هستند، حرکت سبز شدن را از طریق ارزش و نگرش های خود آغاز کردند که به فرزندان و نوه های آنها نیز رسیده است. این نسل که بین سالهای 1946 تا 1964 بدنیا آمده اند در سال 2010 دارای سنین بین 46 تا 64 سال بودند، که نسلی بودند که در جنگ علیه ویتنام حضور داشتند در دوران ضد تجارت بزرگ حضور داشتند، و همچنین در جنبش های عمل گرایی محیطی در اواخر دهه 1960 و اوایل دهه 1970 حضور داشتند. نشان دادن نگرانی از سوی آنها منجر به ترغیب تعیین قانون سیاست محیطی ملی در سال 1969، تاسیس نمایندگی حفاظت محیط در سال 1970، قوانین آب پاک و هوای پاک در همان سال، و قانون گونه های در معرض خطر انقراض در سال 1973 شد.
سپس تحریم نفت خاورمیانه آغاز شد که آغاز بحران انرژی در بین سالهای 1973 تا 1975 بود و باعث شد که مردم بر روی نیاز به ماشین های کوچک تر و کم مصرف تر و شکل های تجدیدپذیر انرژی متمرکز شوند. در سال 1979 انتشار فیلم افسانه ای The China Syndrome که در مورد دفاع امنیتی در نیروگاه برق هسته ای بود که بصورت غیر مترقبه دو هفته قبل از گدازش استوانه های سوخت اتمی در ایستگاه اتمی در جزیره تری مایل در نزدیکی پنیسیلوانیا افتتاح شد. امروزه بیش از نصف نسل پس از جنگ های دوم (54 درصد) جزو خریداران آگاه در مورد محیط هستند. یعنی 40 میلیون نفر از آنها ارگانیک ها، و محصولات محافظت کننده از منابع را انتخاب میکنند.
نسل X: با نگاه دوخته به جهان
با پیدایش CNN که مسائل جهانی را ایجاد کرد، نسل X بین سالهای 1964 تا 1977 متولد شدند و در سال 2010 دارای سنین بین 33 تا 46 سال بودند. از بازیگران این نسل میتوان به لئوناردو دی کاپریو و کامرون دیاز بعنوان محیط نگران برجسته نسل خود اشاره کرد. نسل X مسائل محیطی را از داخل عدسی می دیدند که مسائل اجتکاعی، آموزشی، و سیاسی را با هم ترکیب میکند.
در سال 1984 نسل X شاهد آتش سوزی کارخانه Union Carbide در هند بودند، که جان بیش از 3000 نفز را گرفت و هنوز هم مشکلات سلامتی جدی را برای قربانیان آن در پی دارد. در سال 1985 کنسرت Liva Aid اجرا شده توسط موسیقی دانهای بزرگ باب گلدوف و میج اوره نیاز به کاهش قحطی را در اتیوپی به گوش 400 میلیون نفر در سراسر جهان رساندند. در سال 1986 نسل X عواقب انفجار نیروگاه هسته ای چرنوویل را تجربه کردند. و در سال 1989 تلویزیون آنها ویران سازی های ایجاد شده توسط ریزش نفت Exxon Valdez در آلاسکا را نشان داد و آنها از رخدادهایی مانند Rio Summit در سال 1992 نیز آگاه بودند.
نسل Y: رسانه های دیجیتالی در اختیار آنها
رهبران جدید جنبش سبز نسل Y هستند که بین اوایل دههه 1980 و اواخر دهه 1990 متولد شدند و در سال 2010 دارای سنین بین 20 تا 30 سال بودند. این نسل مجهز به تکنولوژی همراه با کامپیوتر و اینترنت بزرگ شدند. آنها با عدم اطمینان به دولت و مقامات تکنیک های بازاریابی را به چالش کشیدند که غیر موثق و نادرست بود. با توانایی برای بیان عقاید خود از طریق وبلاگ، اس ام اس، و شبکه های اجتماعی، آنها قادر به جمع آوری پاسخ های فوری از میلیون ها نفر در سراسر جهان هستند. این نسل مانند همتاهای خود در نسل های دیگر، معتقد بودند که تغییر آب و هوای جهانی بخاطر فعالیت های انسانی ایجاد شده است و آنها در مقایسه با مصرف کنندگانی که فکر میکنند تغییر آب و هوا یک رخداد طبیعی است، دو برابر احتمال دارد که محصولات سبزتری را خریداری کنند.
سبز بودن جزء لاینفکی از تجربه این نسل دانشگاهی است. مدارس زیادی تعهدنامه آب و هوایی دانشگاه ها و مدارس آمریکایی را امضا کرده اند و گروه های دانش آموزان در برنامه های مطالعات محیطی ایجاد شده در زمان اخیر و در ابتکارات دوام عضو شده اند. بطری های آب و فنجان های قهوه قابل استفاده مجدد در دانشگاه ها در همه جا وجود دارند و پیام های داوم را به دانش اموزان می رسانند که به زودی سرپرست خانواده می شوند. نسل Y دنبال کیفیت زندگی و ثروت است، و آنها دنبال کار کردن برای کارفرمایان آگاه از لحاظ اجتماعی هستند.
نسل Z: سبز بودن جزء لاینفکی از زندگی آنها باقی بماند افراد نسل Z هستند؛ اینها اولین نسلی هستند که دارای آگاهی محیطی هستند و سبز بودن بخشی از زندگی روزمره آنهاست. نسل Z در فکر چیزی جز یک خانه با نیروی برق گرفته شده از انرژی خورشید و یک ماشین دو سوختی نیتسند. آنها با یادگیری در مورد مسائل محیطی در مدرسه احتمال دارد که داستان The Story of Stuff را نشان دهند، که یک ویدئوی انیمشینی 20 دقیقه است که تأثیر محیطی بر روی مصرف روزانه ما را نشان میدهد. از نظر نسل Z جداسازی کاغذ و پلاستیک برای بازیابی یک فعالیت روزانه معمول به شمار می رود. در مدرسه و در خانه شعار "کاهش بده، دوباره استفاده کن، و بازیافت کن" کلام معمول آنهاست. لباس های ساخته شده از پنبه رشد یافته بصورت ارگانیکی و الیاف بر مبنای زیست بخشی از یونیفرم نسل Z محسوب می گردد.
رفتار سبز: یک پدیده روزمره
از آنجایی که اکنون هر یک از نسل ها به ارزش های بادوام عقیده دارند، رفتار محیطی به یک اصول تبدیل شده است. همانطور که در شکل 1.2 نشان داده شده است، در سال 2009 تقریباً همه آمریکایی ها (95 درصد) در انواع فعالیت های محیطی حضور دارند که میتوانند آنها را در خانه انجام دهند، و همچنین شامل گذاشتن بطری های خالی در سطل قابل بازیافت، جایگزین کردن لامپ دارای نور سفید با لامپ فلورسنت، یا دیود انتشار دهنده نور (LED) می باشد. آنها لامپ ها را خاموش میکنند، و هنگام مسواک زدن شیر آب را می بندند.
با افزایش قیمت بنزین و برنامه های استفاده از یک ماشین در هر خانه، در سال 2009، 23 درصد بزرگسالان آمریکا اکنون ادعا میکنند که اعضای خانواده برای رفتن به سر کار از یک ماشین استفاده میکنند، و تقریباً از هر چهار مصرف کننده یکی از آنها از اتوبوس یا مترو استفاده میکند، و اکنون 31 درصد آنها ادعا میکنند که بجای رانندگی با ماشین با پای پیاده یا با دوچرخه رفت و آمد می کنند. بخاطر آگاهی جدید از آسیب های ایجاد شده توسط کیسه های خرید پلاستیکی، که زندگی دریایی را به خطر می اندازد، و در هنگام بازرسی ها توسط
پاداش های نقدی ترغیب می گردد، و حتی میل به ایجاد یک شیوه جدید در سال 2009، تقریباً نصف نصف آمریکایی ها ادعا می کنند که پیوسته کیسه خرید قابل استفاده مجدد را برای خرید از بقالی استفاده میکنند، که 30 درصد نسبت به سال 2006 افزایش داده است. تقریباً نصف مصرف کنندگان ادعا میکنند که آنها پیوسته خرید محصولات با مارک های تجاری شرکت هایی را تحریم میکنند که دارای تکنیک های اجتماعی یا محیطی است و آنها این تکنیک ها را نمی پسندند که در مقایسه با سال 2006 ، 17 درصد افزایش داشته است.
شکل 1.2 رفتارهای محیط مصرف کنندگان
شرکت های معروف اهداف اصلی برای گروه های عمل گرا قرار گرفته اند. Exxon، McDonald’s، Coca-Cola، Wal-Mart، و Kimberly-Clark تعدادی از مارک های تجاری هستند که از سوی صلح سبز و عمل گرایان دیگری بخاطر تکنیک های اجتماعی یا محیطی نامناسب، تکنیک های کاری غیرعادلانه، و عملیات جنگلداری بی دوام مورد انتقاد قرار گرفته اند. وقتی که تصورات منفی ایجاد شد، دیگر نمی توان آنها را اصلاح کرد. چه کسی اکنون نمی داند که شرکت Nike با تکنیک های کاری غیرعادلانه، و یا Exxon با ریزش نفت در آلاسکا مرتبط است؟
شهروندان و رای دهندگان سبز
نگرانی در مورد وضعیت محیط تعدادی از رای دهندگان بی سابقه را تحت تأثیر قرار داده است و شهروندان را برای شرکت در انجمن های آنها ترغیب کرده است. شهروندان زیادی با داشتن مسائل محیطی در ذهن خود از باراک اوباما در سال 2008 بخاطر داشتن موقعیت های سبزتر حتی در جایگاه خود نسبت به آل گورا طرفداری کردند. پشتیبانی از این مسائل مانند کاهش گرم شدن کره زمین، محدود کردن انرژی هسته ای، محدود کردن حفاری ساحلی، کاهش تولید اتانول، و افزایش امنیتی غذایی و محصولات به کاندیداهای سبز در انتخابات سال های 2006 و 2008 کمک کرده است. از سال 2006 بیش از 80 درصد کاندیدهای تأیید شده از سوی لیگ رای دهندگان محافظت محیطی در مجلس سنا یا کاخ سفید برنده شده اند، درحالیکه 43 کاندید از 67 کاندید که بعنوان ضد-محیط شناخته شدند شکست خوردند.
رخدادهای ویرانگر زمین که از آغاز هزاره جدید رخ داده است (مانند حمله تروریست های در 11 سپتامبر، گردباد Katrina، جنگ های عراق و افغانستان، و سونامی اقیانوس هند منجر به تشدید تعدادی از کاربردهی برای سازمان های خدماتی (مانند Ameri-Corps و Peace Corps) گشته است و ریزش نفت BP در خلیج مکزیک احتمالاً وقوع حوادث دیگر را نیز بدنبال خواهد داشت.
خریدها سبز می شود
قوانین در حال تغییر هستند و لیست های خرید نیز همراه با آنها تغییر میکنند. اغلب خریداران (84 درصد) اکنون محصولات سبز، لباس های ساخته شده از الیاف رشد یافته بصورت ارگانیک، خوراک تولید شده بصورت ارگانیک، محصولات لکه گیری، دستگاه های تصفیه آب و تصفیه هوا، رنگ هایی با VOC پایین، بطری های آب قابل حمل، و کودها و آفت کش های زیستی را خریداری میکنند. بخاطر مبارزات شدید از Wal-Mart در سال 2007 و توسعه گسترده تسهیلات محلی، خرید CFL ها در بالای لیست قرار گرفت.
مانند سال 2008، مصرف کنندگان آمریکا حدود 290 میلیارد دلار را بر روی محصولات متنوعی از خدمات سرمایه گذاری کردند که شامل خوراک های ارگانیک، توجه فردی طبیعی، دستگاه هایی با برچسب ستاره دار انرژی، ماشین های دو سوختی، جهانگردی زیستی، مبلمان سبز، و انرژی تجدیدپذیر، تا 219 میلیارد دلار بیشتر از سال 2005 بودند.
شکل 1.3 رفتار خرید سبز
این بازار تنها با گذشت زمان توسعه پیدا میکند و پیشرفت در طراحی و تکنولوژی و توسعه محصولات سبز با کیفیت بالا و مارک های تجاری قابل اطمینان را نشان میدهد.
علاقمندی به خرید سبز، حتی در رکود اقتصادی ثابت است؛ در واقع، بعضی رفتارهای متاثر از رکود اقتصادی باعث مد شدن سبزبودن است: 67 درصد آمریکایی ها با این گفته موافق هستند که "حتی در سخت ترین شرایط اقتصادی، مهم است که محصولاتی با مزایای محیطی و اجتماعی را خریداری کنیم." با اینکه همه خریدها (از جمله سبزبودن) بخاطر رکود
اقتصادی ضربه دیده اند، با اینحال طبقات زیادی از محصولات سبز بخاطر سلامتی و مزایای صرفه جویی در هزینه، فروش خوبی داشته اند. برای مثال، مطابق انجمن تجارت ارگانیک، در سال 2008 فروش مواد غذایی ارگانیک 15.8 درصد افزایش نشان داد و به 22.9 میلیارد دلار رسید. فروش مواد غیر خوراکی ارگانیک 39.4 درصد افزایش نشان داد و به 1.6 میلیارد دلار رسید. Burt’s Bees شرکت تولید وسائل تزئینی طبیعی اکنون تحت مالکیت کلوروکس است، علیرغم وجود رکودهای اقتصادی، به فروش سالیانه 200 میلیون دلار رسید. خط تولید Clorox’s Green Works در محصولات طبیعی مواد شوینده در سال 2008، 123 میلیون دلار فروش داشت، درحالیکه فروش شرکت Seventh Generation در محصولات خانگی با بیش از 20 درصد افزایش در سال 2009 150 میلیون دلار فروش داشت. ماشین Prius شرکت تویوتا که از لحاظ سوخت کم مصرف است، در سال 2009، 140,000 دستگاه در ایالات متحده فروش داشت، درحالیکه شرکت هوندا که یک ماشین بنزینی و گازی تولید کرد در پاییز 2009 از فروش 500,000 دستگاه خبر داد. و در سال 2008 شرکت جنرال الکتریک 21 درصد سود درآمدی برای محصولات صنعتی و مصرفی با دوام از لحاظ محیطی 17 میلیون دلار فروش داشت.
اکنون زمان این رسیده است که از فرصت ها استفاده کنیم؛ اغلب محصولات مصرفی در حال معرفی مارک های تجاری جدید و سبز هستند. هزینه تبلیغات آنها خیلی کمتر شده است. بعضی از مثال های مهم بدین شرح هستند: Kimberly-Clark’s Scott Naturals ، وزق آلومینیومی شرکت Reynolds Wrap که 100 درصد از آلومینیوم بازیافت شده ساخته می شود، و محصولات رختشویی شرکت Church & Dwight’s Arm & Hammer Essentials . شرکت Procter & Gamble (P&G) که 20 سال گذشته را از طریق بسته بندی کمتر، صرف توجه به نگرانی های مشتریان کرده است، اکنون قوانین سبز را اعمال کرده اند. آنها تضمین کرده است که در سال 2012 حداقل 20 میلیارد دلار در فروش های جمعی محصولات ابتکاری بادوام سرمایه گذاری کند، که آنها آنرا بعنوان "محصولاتی با کمترین ردپای محیط در مقابل محصولات قبلی" تعریف میکنند. در سال 2010 آنها یک عملیات سبز با چند مارک تجاری را در ایالات متحده با نام "دوست بودن با آینده" افتتاح کردند. این عملیات شرکت P&G نیز مانند چندین تولیدکننده دیگر، تحقیقاتی را آغاز کرد که نشان داد که مصرف کنندگان دنبال درک این مسئله هستند که چطور می توانند به مارک های تجاری اعتماد کنند و چطور می توانند به آنها کمک کنند تا تأثیر خود بر روی محیط را کاهش دهند.
نشانه دیگری که قوانین بسرعت در حال تغییر هستند اینست که تاجران نیز مارک های تجاری بادوام را با پتانسیل کافی برای توسعه حجم بازار خود می خواهند. چندین مثال از این بدین شرح می باشد: The Body Shop، Stonyfeld Farm، Tom’s of Maine natural personal-care products، Aveda cosmetics، شکلات های ارگانیک Green & Black، بستنی Ben & Jerry، حبوبات Cascadian Farm، و Burt’s Bees personal-care line و فیلتر آب Brita.
در سال 2007 اداره تجارت و امتیازنامه ایالات متحده بیش از 300,000 نام تجاری، لوگو، و مارک تجاری برای محصولات وابسته به سبزبودن دید. مطابق داده های این شرکت، در آوریل 2009 بیش از 450 شرکت تولید کننده محصول باودام در این سال آغاز به کار کرد. خرده فروشان دنبال محصولا سبزتری از تولیدکنندگان خود هستند. شرکت Consortium Wal-Mart برای سبز شدن در تابستان 2009 با دانشگاه University of Arkansas و Arizona State University ائتلاف کرد. علت این ائتلاف برای درک بهترین راه برای نامگذاری محصولات با داده هایی بر مبنای طول عمر برای اطلاع دادن تصمیمات خرید مشتریان بود – بدون شک آنها در آینده سبز بودن را مبنای کار خود قرار می دهند.
و اینکه بیش از 4 میلیارد دلار بر روی صنعت تکنولوژی پاک سرمایه گذاری شده است تا از توسعه انرژی های خورشیدی، باد، سوخت های زیستی، حرارت مرکزی زمین، و جایگزین های احتمالی دیگر بجای سوخت های فسیلی استفاده شود. سرمایه بیشتری به انرژی تجدید شدنی در مقایسه با انرژی متداول اختصاص داده شده است، و اکنون تکنولوژی پاک بزرگترین طبقه سرمایه گذاری در ایالات متحده به شمار می رود که 27 درصد از کل سرمایه گذاری های ایالات متحده است.