بخشی از مقاله
ایمنی در کارگاه ها
بخش اول
فصل اول
گزيده اي از آئين نامه هاي حفاظت و بهداشت كار در كارگاهها :
1ـ براي هر كارگر در هر گار گاه حداقل بايد دوازده متر مكعب فضاي مفيد منظور گردد(فضاي اشغال شده به وسيله آلات با ابزار و اثاثيه مربوط به كار و همچنين فضاي بالاتر از ارتفاع 3 متر جزو فضاي مزبور محسوب نمي شود.
2ـ بناي سقف و بدنه عمارات كارگاه بايد مصالحي پيش بيني شود تا از نفوذ رطوبت به داخل جلو گيري نمايد و حتي الامكان مانع نفوذ گرما يا سرماي خارج گردد.
ماده 4 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها.
3ـ عرض پلكان عمومي بايد حداقل 120 سانتي متر و پاگردههاي آن متناسب با عرض مزبور باشد و فرمول 2h+p=61-62با در نظر گرفتن h=16-19 در آن صدق نمايد و در صورتي كه تعداد پله بيش از چهار پله باشد در طرف باز پله بايد نرده محكم نصب شود. ماده 8 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها.
4ـ عمارات كارگاه بايد متناسب وسعت محل كارگاه به اندازه كافي در و پنجره اي براي ورود نور و هوا داشته باشد ابعاد نورگير به تناسب حجم عمارت كارگاه نور مستقيم داشته باشد ماده 9آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها
5ـ در كارگاههائي كه دود يا گاز يا گرد و غبار و يا بخار دهي مضر مانند رنگ و غيره ايجاد مي شود بايد موارد مزبور با وسائل فني موثر از محل توليد به خارج هدايت شود و قدرت مكش دستگاه متناسب با حجم توليد شده بخارات فوق الذكر باشد. ماده 14 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها.
6ـ سيم كشي و كابل كشي برق كارگاه متناسب فشار الكتريسيته ، رطوبت ،گرما،ضربه و سائيدگي داراي روپوش عايق شود و روي اصول فني نصب و حد الامكان داخل كانال باشد و ميزان برق مصرفي متناسب با ظر فيت برق شبكه اي كارگاه باشد.
7ـ دستگاههاي برقي كارگاه دارا ي اتصال زمين موثر باشد و هر كارگاه به تناسب تعداد و نوع دستگاه داراي چاه هاي اتصال زمين باشد. ماده 31آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها
8ـ هر كارگاه به تعداد 25نفر كارگر بايد حداقل يك مستراح داشته باشد و سطح نور گير مستقيم حداقل سطح مستراح باشد و جهت انتقال بوي عفونت به خارج تعبيه هواكش ضروري است . ماده 51 آوين نامه حفاظت و بهداشت در كارگاهها
9ـ هر كارگر به تعداد هر بيست نفر يك رو شو يي داشته باشد براي تامين نظافت كارگران به مقدار كافي صابون و وسائل خشك كن در اختيار كارگران قرار داده شود ماده 53 و 54 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي.
10ـ هر كارگاه به تعداد هر شش نفر در يك زمان كار خود را ترك كند حداقل يك دوش با آبگرم و سرد بايد داشته باشد و سطح نورگير مطابق بند 9 در نظر گرفته شود.
ماده 55 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها
11ـ هر كارگاه براي كارگراني كه در همان جا غذا صرف مي نمايند بايد محل مخصوص با وسعت حداقل 12 متر مربع براي چهار نفر و براي بيش از چهار نفر به ازاي هر نفر 2 متر مربع اضافه وجود داشته باشد پيش بيني تعداد ميز و نيمكت مورد نياز ،رو شنائي، جدا نمودن فضاي غذا خوري از گرد و غبار مواد مضر توليدي كارگاه ضروري مي باشد. ماده 57 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها
12ـ هر كارگاه براي تعويض كارگران بايد اطاقي با وسعت حداقل 6 متر مربع براي چهار نفر و به ازاي هر نفر اضافي يك متر مربع داشته باشد و قفسه هاي انفرادي به ابعاد 50*50 سانتي متر پيش بيني گردد به طوري كه مانع نورگير اطاق و باز و بسته شدن درب نگردد . ماده 56 آئين نامه حفاظت و يهداشت عمومي در كارگاهها
13ـ درب هاي عمارات به تناسب نوع استفاده از جنس مقاوم و همچنين ارتفاع آن حداقل 2/2 متر در نظر گرفته شود.
14ـ در هر سالن به تناسب محل كار درهاي نجات يك طرفه كه به خارج باز شوند در نظر گرفته شود و هنگام كار كار گران به هيچ وجه پشت درب قفل نباشد و به وسيله علائم با چراغ هاي مخصوص مشخص شود. ماده17 و 18 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي دركارگاهها.
15ـ سيستم فا ضلاب كارگاه به تناسب فضولات بايد به وسيله مجاري فاضلاب كه به مصالح غير قابل نفوذ ساخته شود و به چاهها و يا سپتيك تانك رفته شود به طوري كه مسير مخزن فاضلاب بايستي كاملاً سرپوشيده باشد و در موقع رفع فضولات بايد از نظر سلامت و بهداشت و جلو گيري از خطرات ممكنه دقت و پيش بيني لازمه به عمل آيد. ماده 49 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كارگاهها.
16ـ وسعت ساختمان انبارها و بارانداز(مواد اوليه و توليد) با در نظر گرفتن حجم مواد پيش بيني و روابط آن را با توليد مشخص و حد الامكان در يك جهت انجام گيرد.
17ـ نصب ماشين آلات و قرار دادن اشيا و محصو لات در كارگاه و انبار بايد پيش بيني گردد به طوري كه مزاحمتي در عبور و مرور و يا كارگران ايجاد ننمايد.ماده 4 آئين نامه و مقرارات حفاظتي ساختمان كارگاهها.
18ـ سقف و بدنه سالن ها بايستي به وسيله عايق بندي مقاوم در مقابل حرارت و برودت باشد.
19ـ در صورتي كه كارگاهها داراي ديگ بخار باشد حد الامكان در محل جداگانه اي به فاصله حداقل 3 متر از ساختمان عاي ديگر با مصالح غير قابل اشتعال و مفاوم در مقابل ارتعاش پيش بيني شود و دسترسي به شهرها ،آب نما و قسمت هاي باز ديگ بايد از راهروها و پلكاني كه غير قابل اشتعال و لغزنده باشد استفاده شود به طوري كه ارتفاع زير سقف 5 سانتي متر مر تفع ترين شهر و 2 متر از كف محل عبور با ايستادن افراد فاصله داشته باشد.
20ـ وسائل و انتقال دهنده نيرو از قبيل تسمه ، فلكه ،زنجيرو چرخ دنده و مثال آن و ساير قسمت هاي از ماشين كه امكان ايجاد سانحه داشته باشد بايد داراي پوشش و با حفاظت و استقامت كافي باشد .
21ـ كارگاه مجهز به وسائل كمك هاي اوليه باشد و متناسب با تعداد عمارات در كارگاه باشد . ماده 57 آئين نامه حفاظت و بهداشت عمومي در كار گاهها.
22ـ فراهم نمودن وسائل اطفا حريق در كارگاه ضروري مي باشد ماده 2 ،3،19،25 آئين نامه پيش گيري و مبارزه با آتش سوزي در كارگاهها.
23ـ هر كارگاه به تناسب تعداد كارگران بايد محل مخصوصي براي انجام فريضه ديني (نماز)داشته باشد.
فصل دوم
بررسي حوادث در كارگاه ها
طرق مختلفي را كه امروزه در زمينه پيشگيري حوادث به كار گرفته مي شود مي توان به ترتيب زير طبقه بندي نمود :
1ـ تحقيقات آماري
2ـ بررسي جنبه هاي رواني و فيزيولوژيكي كارگران
3ـ فعاليت هاي آموزش و تبليغاتي
4ـ سازمان و تشكيلات حفاظت
5ـ بازرسي از كارهاي اجرائي در كارگاه ها
1ـ تحقيقات آماري :
تمامي حوادث كلاً از يك سري عوامل كه در يك زمان و در يك مكان جمع شده اند تشكيل مي گردند براي روشن شدن مسئله مثالي ذكر مي كنيم برايتشكيل آتش لازم است عواملي مختلفي مانند سوخت، اكسيژن و حرارت در يكجا و در يك زمان در كنار هم قرار گيرند حال اگر به هر طريقي يكي از عوامل را ما حذف كنيم ديگر آتشي نخواهد بود. پس با كنترل علل وقوع حادثه و جلوگيري از تجمع آنها در يك مكان و در يك زمان از به وجود آمدن مي توان پيشگيري نمود.
لذا براي جلوگيري از حادثه بايد آن را شناخت و به مفهوم واقعي آن پي برد. طبق تعريف علمي حادثه عبارت از منطبق شدن چند عامل خطر از نظر زمان و مكان
مي باشد. تهيه آمار حوادث ناشي از كار و بررسي و تجزيه و تحليل آن گامي مهمي در شناخت ماهيت حوادث، عوامل به وجود آورنده و پيامدهاي زيانبار آنهاست. بديهي است چنين شناختي عامل مؤثري در پيشگيري از وقوع مجدد حوادث درآينده خواهد بود.
2ـ بررسي جنبه هاي رواني و فيزيولوژيكي كارگران :
1ـ2ـ عامل رواني :
به طور كلي نقش اين عامل در امر پيشگيري ازحوادث آن است كه معين سازد اشخاص در چه شرايطي و به چه دلايلي سبب ايجاد خطر براي خود و ديگران مي شوند در هنگام استخدام انتخاب پرسنل بايد به طور صحيح صورت گيرد و فرد واقعاً از روي علاقه شروع به كار نمايد يا بهتر بگوييم
افراد براي مشاغل در نظر گرفته شوند نه مشاغل براي افراد. البته اين كار ميسر نخواهد بود مگر اين كه شغل هاي مختلف تجزيه و تحليل شوند و افراد را از نظر وضع جسماني و تعادل روحي و اخلاقي و ضريب هوش و غيره بررسي نموده و متناسب با اين شغل انتخاب نمايند.
روابط صحيح و درست مسئولين با كارگران و احترام به احساسات و شخصيت كارگر به او آرامش خاطر مي بخشد و در مسئله حفاظت اين امر از مهم ترين عوامل روحي است. البته بايد دانست كه آرامش خاطر تنها به شرايط محيط كار بستگي ندارد بلكه شرايط زندگي بيرون كارگاه ها نيز در اين زمينه تأثير دارد مي تواند موجب تغيير در رفتاركارگر و در نتيجه تكثير سوانح گردد.
پرسنلي كه جديداً مشغول به كار مي شوند با توجه به تازگي محيط نظر آنها به هر چيز تازه جلب مي شوند و اين امر به همراه عدم تجربه در كار مي تواند حادثه آفرين باشد.
در اين زمينه پرسنلي كه داراي استعداد حادثه هستند يعني در مدت زمان معيني بيشتر از ديگران دچار حادثه مي شوند كه علت آن را مي توان تركيب چند عامل مثلاً خود پسندي، بي قيدي و عصبي بودن در يك شخص را نام برد و براي جلوگيري از اين امر سعي مي شود چنين افرادي در كارهاي كم خطر به كار گرفته شوند البته همانطوري كه گفته شد اين مسئله در بدو استخدام بايد مد نظر قرار گيرد.
2ـ2ـ شرايط فيزيولوژيكي :
وضعيت بدني و جسمني پرسنل بايد متناسب با كارشان در نظر گرفتهشود. البته به اين منظورنيست كه افرادي كه نقص عضو دارند به كر گماشته نشوند بلكه مزبور بايد تجزيه و تحليل گردد. اگر شخص مناسب با كار باشد مانعي ندارد در غير اين صورت هم باري خود و ديگران ممكن است حادثه ساز باشد. بدين منظور تمامي پرسنل قبل از استخدام و در فواصل متوالي بايد از نظر جسماني مانند (اندازه گيري ديد چشم، تست شنوايي و ديگر موارد) توسط پزشك تست شوند.
3ـ فعاليت هاي تبليغاتي و آموزشي :
1ـ3ـ آموزش و فقدان آموزش يكي از علل عمده وقوع حوادث است. كليه كارگاه ها با توجه به شغل هاي مختلف پرسنل را بايد براي دوره هاي كوتاه مدت و بلند مدت اعزام نمايد و اولويت با پرسنلي است كه جديداً در كارگاه ها استخدام مي شوند. در كلاس ها بايد سعي شود حوادث مختلف تجزيه و تحليل گردد تا از تكرار حوادث جلوگيري شود. در اين راستا كارگاه ها مي تواند از وجود مركز تحقيقات و تعليمات حفاظت و بهداشت كار بهره مند شوند و پرسنل را براي آموزش به دوره هاي كوتاه مدت و بلند مدت كه اين مركز براي نيمه هاي اول و دوم سال تعيين مي نمايد رهنمون كنند.
كلاس ها بايد در موارد ذيل تدريس شوند :
1ـ آشنا نمودن پرسنل با قوانين و مقررات ايمني با توجه به شغل هاي مختلف.
2ـ آموزش عملي و توري طرز استفاده صحيحي از وسائل ايمني و نگهداري صحيح از آنها.
3ـ آشنا نمودن پرسنل با مسئوليت ايمني كه در قبال شغل شان دارند.
4ـ آشنا نمودن پرسنل با كمك هاي اوليه و اطفاء حريق كه در مواقع ضروري بتوانند اقدامات لازم را انجام دهند.
5ـ آشنا نمودن پرسنل با بهداشت كار و ارگونومي تا بتوانند در مقابل بيماري ها حفاظت هاي لازم را انجام دهند.
6ـ آشنا نمودن پرسنل با عوامل شيميايي و فيزيكي و طريقه استفاده صحيح از وسائل حفاظتي در مقابل اين عوامل.
2ـ3ـ تبليغات :
1ـ2ـ3ـ انتشار جزوات مختلف در مورد ايمني بوده و بايد سعي بر اين شود كه اين جزوات به طور مرتب منتشرگردد و بدينوسيله پرسنل با اخبار و اقدامات ايمني در كارگاه ها آگاه شوند و در صورت لزوم تابلوي ايمني تهيه شده و با نصب تصاوير و اخبار ايمني در اين تابلو تمامي پرسنل در جريان اقدامات انجام شده قرار گيرند.
2ـ2ـ3ـ مانور ايمني كه لازم تمايمي پرسنل هر از چند گاهي با تجهيزات كامل ايمني و وسيله نقليه حضور پيدا كنند.
3ـ2ـ3ـ تهيه فيلم ها و به نمايش گذاشتن آنها براي كارگران و همچنين روزنامه هاي ديواري و نصب آن در تابلو و تشويق پرسنل به رعايت ايمني.
4ـ سازمان و تشكيلات حفاظتي :
اولين افرادي كه در امر حفاظت نقش مهم و سازنده اي را ايفا مي نمايند، مديران كارگاه ها مي باشند. چنانكه درباره سازمان فعاليت هاي حفاظتي مي گويند : حفاظت از بالا شروع مي شود.
مسئول مستقيم واحدها سركارگران كه در ارتباط با كارگران مي باشند با اولويت دادن به ايمني قبل از شروع به كار و در حين انجام كار سعي ب راين كنند كه به طور كامل تمامي كارگران اقدامات لازم ايمني را انجام دهند.
كميته حفاظت و ايمني :
اعضاء كميته بايد تماماً از افرادي انتخاب شوند كه در ارتباط نزديك با گروه هاي اجرائي هستند و به جزئيات كار مهم تر از همه با روحيه كارگران آشنايي كاملدا
شته تا اينكه تصميماتي كه از طرف كميته اتخاذ مي گردد به راحتي قابل اجرا باشد و در چهارچوبي كه براي فعاليت كميته مشخص شده است پيشرفت گسترده و چشمگيري داشته باشد.
5ـ بازرسي هاي مكرر از كارهاي اجرائي در كارگاه ها :
براي حفاظت صيانت نيروي انساني لازم است تمامي قوانين و مقررات ايمني به طور كامل در كارگاه ها اجرا شود و همچنين كارگران به نحو احسن از لوازم ايمني استفاده نمايند. البته اين قوانين به غير از دروسي كه در كلاس هاي ايمني ارائه مي گردد دفترچه استاندارد ايمني در اختيار واحدها
قرار گرفته و همچنين تدابيري براي كارهاي مختلف كارگاه نوشته و براي تمامي واحدها ارسال گردد كه در تقليل حوادث بسيار حائز اهميت مي باشد. لذا براي اجراي صحيح قوانين و مقررات وضع شده لازم است بازرسي مستمر از اكيپ هاي اجرايي صورت گيرد.
در اين زمينه مسئول ايمني كارگاه بدون اطلاع قبلي از تمامي اكيپ ها بازرسي نموده و براي تمامي اين بازرسي ها گزارش و براي حسن اجراي آن پيگيري هاي لازم را انجام دهند.
البته در بازرسي ها موارد ذيل بيشتر مدنظر بايد قرار گيرد :
1ـ كليه لوازم ايمني قبل از خريد از نظر كيفيت و كارآيي بررسي شوند.
2ـ كليهتجهيزات ايمني در حين انجام كار بررسي شوند اگر كيفيت و كارآيي خودشان را از دست داده باشند از رده خارج شوند.
3ـ اگر كمبودي در لوازم ايمني مشاهده گردد در گزارش قيد شود تا جهت تكميل اين لوازم اقدامات لازم صورت گيرد.
4ـ اگر قصوري در رعايت قوانين وضع شده مشاهده گردد آموزش هاي لازم در محيط كار داده شود و همچنين در گزارش ذكر شود.
5ـ از انجام كارهاي غير ايمن جداً جلوگيري شود.
6ـ پرسنل را تشويق به رعايت اصول ايمني و استفاده از وسائل حفاظتي نمايند.
7ـ براي كارگراني كه مقررات را به خوبي اجرا كنند جايزه تعيين گردد.
8ـ كساني كه در اين مورد كوتاهي مي كنند به مسئولين گزارش گردد تا از اقدامات آ“ جلوگيري شود.
9ـ در صورتي كه در اين بازرسي ها مسئول ايمني متوجه خطر شديدي گردد تا زماني كه خطر رفع نشود كار تعطيل گردد.
با توجه به مسائل فوق برخي از محققان توصيه مي كنند كه علل بروز حوادث ناشي از كار را به دو گروه علل مستقيم و علل غير مستقيم طبقه بندي كنيم. در رديف علل مستقيم مي توان مواردي مانند انواع سوختگي،برخورد با مانع، سرخوردن،تصادف با وسيله نقليه،به كار بردن نادرست ابزار كار، سقوط از ارتفاع،سقوط اشياء، جابجا كردن اشياء و كالاها و كار كردن با انواع ماشين آلات را قرار
داد. علل غير مستقيم بروز حوادث ناشي از كار بسيار زياد هستند و مكانيسم اثر آنها نيز خيلي پيچيده است. مهمترين اين عوامل كه بعضاً بر حسب مورد ممكن است با يكديگر نيز در رابطه باشند عبارتند از : مشكلات شخصي و خانوادگي|،خستگي مفرط، عدم رضايت شغلي، سر و صداي زياد، درجه حرارت نامناسب، اختلال در نور ركارگاه، آهنگ نامتعادل انجام كار، تهويه نادرست محل كار، عدم به كارگيري معيارها و وسائل ايمني، فقدان تجربه حرفه اي و مهارت شغلي،روابط انساني نامتعادل در محيط كار، عدم تطابق شغلي كارگر و كار، زياد بودن ساعت كار و تنظيم نامناسب ساعت كار روزانه.
تجريبات گذشته نشان داده است كه اگر مديران نسبت به اجراي اصول ايمني باور و اعتقادي نداشته باشند وجود هر گو.نه تشكيلات حفاظتي كه با حكم قانون و يا بر حسب ضرورت ايجاد شده باشد توفيق چنداني نخواهد داشت. اگر مديريت خود را در امر پيشرفت ايمني كارخانه
پيشقدم نباشد ساير عناصر تصميم گيري و اجرايي نيز به اين مطلب رغبت و توجه مثبتي نخواهند داشت، لذا مديران مي بايست از اين نظر ننه تنها خود داراي باوري ژرف بوده بلكه اين علاقمندي را نيز به زير دستان خود انتقال دهند.
عدم توجه و عنايت مديران به امور ايمني، بي تفاوتي و سردي را دركاركنانساير رده ها شايع خواهد نمود توجه مديران به خط توليد، ايمني ماشين آلات،نظم و نظافت كارگاهي، شرايط بهداشتي محيط كار، مسائل بهسازي و رفاهي كاركنان، تأمين روشنايي مطلوب،كاهش آلوده كننده هاي شيميايي هواي محيط كار، تأمين وسائل ايمني فردي مناسب به منظور ايجاد يك محيط ايمن بهداشتي نقس اساسي در كاهش حوا
دث شغلي و بيماريهاي حرفه اي و لاجرم تقليل هزينه ها و خسارات آشكار و نهان خواهد داشت.
از آنجائي كه امروزه بهداشت حرفه اي و ايمني كار به عنوان روش ها و ابزارهايي مقرون به صرفه در خدمت كاهش هزينه هاي غير ضروري و ايجاد فضاي مناسب و مطلوب درآمده است. لذا مديران اين امور را از توليد جدا نمي دانند و صرف هزينه در اين راه ها را نوعي سرمايه گذاري مثبت و سازنده تلقي مي كنند.
تأثير مديران در كاهش يا افزايش حوادث بحثي امروزي نبوده به طوري كه در نظريههاي تئوري كه در ده ها سال قبل به نام ‹‹ مدل هاي كيفي حادثه›› مطرح بوده مورد تحليل قرار گرفته اند.
در اين مورد يك سري نظريات و مدل هايي تحت عنوان ‹‹مدل هاي مديريتي حادثه›› توسط پژوهشگران عنوان شده است كه از آن جمله مدل هاي ‹‹دومينوي قديمي››، ‹‹دومينوي BIRD››، ‹‹دومينوي WEAVER ›› و مدل ‹‹ZABETAKIS›› مي باشد كه در تمام اين تئوري ها كه امروزه مورد قبول بسياري صاحبنظران است ريشه اصلي حوادث ‹‹ضعف مديريت›› عنوان گرديده است. به طور مثال در مدل دومينوي BIRD كه نقش مديريت را به عنوان اصلي ترين عامل بروز حوادث محسوب نموده است.
در اين نظريه اعتقاد بر اين است كه حادثه ناشي از كار نظير ضايعات مواد اوليه و انرژي در خط توليد به عنوان بخش عمده از زيان تقي شده و بايد مديريت با اعمال اصول صحيح مديريتي اين زيان را مانع شده و هزينه ها را كاهش دهد.
اقدامات كنترل زيان فوق الذكر از طريق چهار مرحله زير بهينه مي شود :
الف ـ بررسي دقيق برنامه و تعيين فعاليت هايي به منظور اخذ نتايج مطلوب در آن مانند بررسي حادثه، بازبيني تجزيه و تحليل شغل، ارتباط ميان افراد،آموزش سرپرستي،انتخاب و استخدام، مهندسي طراحي و غيره.
ب ـ تدارك استانداردهاي لازم براي اجراي فعاليت هاي كاري مديريت.
ج ـ ايجاد استانداردهايي به منظور اندازه گيري فعاليت اجراي مديريت در حوزه هاي مختلف.
د ـ بهبود برنامه، تصحيح خطاهاي مديريت و اجراي درست برنامه ها بر مبناي اصول بيان شده در بند الف فوق.
بايد توجه نمود كه در صورت استفاده صحيح از منابع مالي، مديريت اصولي،تخصص و مهارت فني مي توان سيستم (كارخانه) را آن سان اطمينان ساخت كه امكان خطر به حداقل برسد و در صورتي كه نظام مؤثر كنترل زيان در سازمان توسط مديريت ايجاد نگردد، سيستم هاي استاندارد، اندازه گيري،ارزيابي و تصحيح پديد نمي آيد.در واقع فقدان يك نظام كنترل زيان قابل اعتماد، موجب مي گردد كه عوامل نامطلوب فردي و شغلي و محيططي گه آنها را علت هاي مؤثر در وقعو حادثه تلقي مي نمايد به وجود مي آيد.
اين عوامل نامطلبو فردي از جمله فقدان دانش كافي، عدم مهارت لازم، انگيزه نامناسب و نبود برنامه صحيح تعمير و حفظ و نگهداري ماشين آلات نامبرده مي شود همچنين نقش مديريت در بروز حوادث طبق نظريه WEAVER آمده است كه ضعف مديريت در اداره مؤثر سازمان و وجود زمينه هاي فردي نامطلوب و شرايط محيط كار نامناسب موجب بروز مكانيزمي به نامه ‹‹خطاي عملياتي››مي گردد و حادثه بروز مي كند.
بنابراين طبق اين الگو محل ناايمن كارگرو شرايط ناايمن محيط كار، ابزار معيوب و ماشين آلات غير ايمن و امثال هم، نشانه هايي از عدم پرداخت مناسب مديريت در تعيين خط مشي، اوليويت ها،ساخت سازماني، تصميم كيري، ارزيابي و كنترل صحيح بر سازمان مي باشد كه عمدتاً نيزاينعدم توجه مديران ريشه در عدم اطلاع و باور سطحي آنها نسبت به ايمني دارد و يا طبق مدل ديگري كه توسط دكتر زابيتاكس ZABETAKIS رئيس آكادمي ايمني و بهداشت معدن در آمريكا طرح شده
است سرفصل تمام علل بروز حوادث شغلي، خط مشي ضعيف مديريت ها محسوب شده است. كه با آميزه اي از ويژگي هاي فردي كارگران (فقدان دانش ايمني كافي، بي تجربگي و . . .) و شرايط نامساعد محيط كار (نقصان روشنايي، هواي گرم، سر و صداي زياد و . . .) و شرايط نامساعد محيط كار (نقصان روشنايي،هواي گرم، سر و صداي زياد و . . .) منجر به بروز اعمال نا ايمن و اوضاع ناايمن گرديده و طبق اين مدل اين دو پديده اخير چاشني رهايي برنامه ريزي نشده و يا ناخواسته انرژي گرديده و حادثه رخ مي دهد.
به روايت اين تئوري اين دو مقوله ذكر شده علل اساسي حادثه نبوده بلكه نشانه هايي از قصور مديريت ( ضعف برنامه ريزي، كنترل نامناسب شرايط، فقدان دانش ايمني، ارزيابي غلط از مخاطرات كار و غيره) مي باشد. لذا مديريت آگاه به امور ايمني كه باور عميق نيز در اين خصوص
داشتهباشد، شرط اساسي توفيق اقدامات حفاظتي و بهداشتي در صنايع است و خوشبختانه زمينه هاي بسيار روشنياز اين موارد در مديران كنوني صنايع كشورمان به چشم مي خورد.
زبان هاي وارده در اثر حادثه :
1ـ زيان هاي نامشهود
2ـ زيان هاي مشهود
تعريف :
زيان هاي نامشهود ضررهايي است كه قابل محاسبه و بيان به رقم و ريال نمي باشد.
تعريف :
زيان هاي مشهود هزينه هايي است كه قابل محاسبه به رقم و ريال مي باشند.
زيان هاي نامشهود وارده بر كار فرما :
1ـ اتلاف وقت مدت زماني كه كارگز، كارفرما سركار نيست.
2ـ اتلاف وقت ساير كاركنان كه در اثر حادثه دست از كار مي كشند.
3ـ اتلاف وقت سرپرست و كاركنان اداري
4ـ هزينه آماده نمودن كارگر به جاي كارگر مصدوم
5ـ اتلاف وقت شرح گزارش به كارگران و توصيه نمودن براي جلوگيري از بروز حادثه
6ـ اتلاف وقت شاهدين در زمان بازجوي (تحقيق و بررسي)
7ـ اثر سوء روحي در بين كارگران كه موجب كندي كار مي گردد
8ـ كم شدن توليد به علت خرابي دستگاه يا نبود كارگر
9ـ ضرر حاصله در نتيجه توقف دستگاه براي بازديد بازرس كار
10ـ عدم قادر به كار كارگر مصدوم و يا مدتي قادر به انجام كار سابق نخواهد بود
11ـ از بين رفتن حسن شهرت كارفرما و سلب اعتماد عمومي
زيان هاي نامشهود وارده بر كارگر حادثه ديده :
1ـ هزينه اضافي در مدت استراحت (عيادت) در منزل
2ـ تغيير شغل
3ـ امكان تنزل شغل در اثر ناتواني در اشتغال به كار سابق
4ـ اثرات روحي براي خود و خانواده
5ـ از دستدادن قدرت كاري به علت كاهش نيروي جسماني در اثر نقص عضو يا قطع عضو
زيان هاي نامشهود وارده بر جامعه :
1ـ خسارتي كه جامعه به علت از دست ددن نيروي ماهر متحمل مي شود
2ـ اثرات سوئي كه از نظر رواني در جامعه مؤثر واقع مي شود
3ـ بالا رفتن آمار حوادث در كشور و اثرات نامطلوب آن در سازمان جهاني كار
4ـ هزينه هاي درماني مصدوم توسط مراكز درماني دولتي و سازمان تأمين اجتماعي
زيان هاي مشهود :
1ـ حقوق ايام بيماري كارگر مصدوم
2ـ خساراتي كه بابت غرامت از كارافتادگي يا نقص عضو پرداخت مي شود3ـ هزينه تعمير يا اصلاح ماشين آلات
3ـ هزينه تعمير يا اصلاح ماشين آلات
4ـ ضايعات مواد به علت حادثه
5ـ هزينه معالجه و مداواي مصدوم
6ـ مخارجي كه براي رسيدگي حادثه ديده در محاكم پيش مي آيد
7ـ جرائم مربوط به عدم اجراي قانون كار
حاصل حادثه يكي از موارد زير است :
1ـ جراحات كم
2ـ نقص عضو يا قطع عضو
3ـ عدم توانائي در اشتغال به كار سابق
4ـ از كار افتادگي دائم
5ـ فوت
نتيجه : هزينه پيشگيري كمتر از هزينه درمان مي باشد :
براي مقايسة آمارهاي مختلف كه توسط سازمانهاي زيربط اعلام مي گردد ميزانهاي از طرف كميته كارشناسان آمار سازمان بين المللي كار پبيشنهاد گرديده است كه عبارتند از ضريب تكرار حادثه (Frequency Rate)
منظور از ضريب تكرار حادثه، يا ضريب تعداد حادثه، يا ضريب فراواني،عبارت است از تعداد حوادث و تصادفاتي كه در مدت معيني (معمولاصيك سال) منجر به ضايعات انساني (اعم از تلفات، نقص عضو جزئي يا كلي و بيمايهاي شغلي) مي شود كه در سازمان مورد بررسي قرار مي گيرد. براي محاسبه ضريب حادثه از فرمول زير استفاده مي شود :
به عقيده صاحب نظران، در صورتي كه ضريب حادثه در كارخانه و يا كارگاهي بين صفر تا ده باشد،آن كارگاه يا كارخانه از نظر رعايت اصول ايمني و حفاظتي خيلي خوب است.
مثال :
كارگاهي داراي پانصد نفر كارگر است كه هر يك از آنها 50 هفته در سال و 48 ساعت در هفته كار مي كنند. تعداد حوادث طي يك سال در آن كارگاه عبارت از 60 فقره بوده است. بر اثر بيماري و حوادث و يا به علل ديگر، كارگران مدت معادل 5 درصد كل ساعات كار يعني 60000 ساعت غيبت داشته اند. مطلوب است ضريب تعداد حادثه در اين كارگاه.
جواب 1200000=500×50×48= جمع كل ساعات كارگران
14000=60000 - 1200000= جمع كل ساعت كار
بنابراين ضريب تعداد حادثه برابر است با :
معناي ضريب حادثه اين است كه در مدت يك سال، در مقابل هر يك ميليون ساعت كار، تقريباً 53 حادثه اتفاق افتاده است.
تا اينجا فقط تعداد حوادث مورد نظر بوده است و با اين ترتيب نمي توان دقيقاً حوادث كار را اندازه گيري نمود. براي اينكه موضوع كاملاً روشن گردد، بهتر است ضريب شدت حادثه نيز در نظر گرفته شود.
2ـ ضريب شدت حادثه (Severity Rarte)
ششمين كنفرانس بين المللي آمارگران كار توصيه كرده است كه شدت حادثه به صورت زير محاسبه شود :
يعني تعداد روزهاي تلف شده به مقياس هر هزار ساعت كار :
انجمن آمريكائي تعيين استانداردها نيز به نوبه خود پيشنهاد مي نمايد كه شدت حادثه بر اساس هر يك ميليون ساعت كار محاسبه شود. بدين ترتيب شدت حادثه مورد قبول در كشورهاي متحدخه آمريكا هزار برابر ميزاني است كه ششمين كنفرانس بين المللي آمارگران تصويب نموده است.
اگر در مثال فوق كه براي محاسبه ضريب حادثه ذكر كرديم، تعداد روزهاي تلف شده بر اثر 60 حادثه 1200 باشد، شدت حادثه، بدين ترتيب است :
معناي آن است كه در مدت يكسال، در ازاء هر هزار ساعت كار، يك روز تلف شده است (كه طبق روش آمريكائي 1053 روز از قرار هر يك ميليون ساعت كار مي باشد.)