بخشی از مقاله

بررسی عوامل مؤثر بر تولید و کارآئی گندم کاران در استان فارس

هدف از انجام ا ین مطالعه تعیین عوامل مؤثر بر تولید و کارآیی گندم کاران در استان فارس می باشد. به منظور برآورد توابع تولید مرزی تصادفی و عدم کارآیی فنی تصادفی گندم کاران به طور هم زمان از برنامه Frontier4.1 استفاده گردید. آمار و اطلاعات مورد نیا با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای جمع آوری گردید. نتایج برآورد تابع تولید گندم در شهرستان داراب نشان می دهد که متغیرهای تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم، دور آبیاری، میزان پتاسیم و ازت خاک در تابع تولید گندم معنی دار شده اند. نتایج محاسبات کشش تولید نهاده ها در تولید گندم در شهرستان داراب نشان می دهد که : میانگین کشش تولید تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم 55/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم و مقدار تولید گندم، یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر تعداد دفعات آبیاری مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید دور آبیاری مزارع گندم 28/0 – بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% دور آبیاری مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 28/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین دور آبیاری در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر دور آبیاری مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و از اینرو بایستی آنها دور آبیاری را کاهش دهند.

میانگین کشش تولید پتاسیم خاک 14/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% میزان ازت خاک در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 00014/0 درصد تغییر می کند و درواقع رابطه بین ازت خاک در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارآیی فنی گندم کاران در شهرستان داراب نشان می دهد که : تعداد دفعات شخم، میزان تحصیلات کشاورز، میزان تجربه کشاورز، مالکیت زمین، تعداد شرکت در کلاسهای آموزشی، تعداد دفعات کودپاشی بصورت سرک و رعایت تناوب زراعی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است. اما تأخیر در زمان کاشت، سطح زیر کشت گندم و روش آبیاری سنتی (غرقابی) بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر منفی داشته است.

نتایج برآورد تابع تولید گندم در شهرستان فسا نشان می دهد که: متغیرهای مقدار بذر گندم مصرفی در هکتار، دورآب، مقدار کود فسفاته مصرفی در هکتار و مقدار کود ازته مصرفی در هکتار در تابع تولید گندم معنی دار شده اند. نتایج کشش تولید نهاده های تولید گندم در شهرستان فسا نشان می دهد که : میانگین کشش تولید مقدار بذر مصرفی گندم 07/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% مقدار بذر مصرفی گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 07/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار بذر مصرفی گندم در هکتار و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر مقدار بذر مصرفی گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند یا بعبارت دیگر گندم کاران از مقدار بذر مصرفی گندم در هکتار بیش از اندازه مطلوب استفاده نموده اند بگونه ایکه این موضوع تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. میانگین کشش تولید دور آبیاری مزارع گندم 35/0- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% دور آبیاری مزارع گندم تغییر کند مقدار تولیدگندم در جهت مخالف 35/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین دور آبیاری در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر دور آبیاری در مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و از اینرو بایستی دور آبیاری مزارع گندم را کاهش دهند.

میانگین کشش تولید کود فسفاته 47/1 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% مقدار مصرف کود فسفاته در مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در همان جهت 47/1 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف کود فسفاته در مزارع گندم ومقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر مصرف کود فسفاته در مزارع گندم در ناحیه اول تولید قرار دارند و در واقع از کود فسفاته به مقدار کمتر از حد مطلوب استفاده نموده اند. البته لازم به توضیح است که همانطور که مقدار حداقل کشش تولید کود فسفاته 17/0- بدست آمده است، دلالت بر این موضوع دارد که گندم کار یا گندم کارآئی در بین گندم کاران منتخب شهرستان فسا وجود دارند که از کود فسفاته بیش از حد مطلوب استفاده نموده اند و این امر تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارآیی فنی گندم کاران در شهرستان فسا نشان یم دهد که عملیات تسطیح اراضی، عملیات خاک ورزی، تعداد دفعات دیسک، میزان تجربه کشاورز در کاشت و تولید گندم، تعداد دفعات شرکت در کلاسهای آموزشی گندم بوسیله کشاورز، اقدام به بیمه محصول گندم، دسترسی به اخذ وام و رعایت اصول تناوب زراعی بوسیله گندم کار بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است. اما تعداد دفعات شخم، تأخیر در تاریخ کاشت گندم، انتخاب نوع رقم بذر خارج از ارقام توصیه شده گندم برای منطقه فسا، سطح زیر کشت گندم، سن کشاورز، تعداد قطعات زیر کشت گندم و روش آبیاری غرقابی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر منفی گذاشته است.

نتایج برآورد تابع تولید گندم در منطقه سروستان نشان می دهد که : متغیرهای عمق شخم، تعداد آبیاری بهاره، مقدار کود اوره سرپاش، مقدار سم پهن برگ و هدایت الکتریکی در تابع تولید گندم معنی دار شده اند. نتایج کشش تولید نهاده های تولید گندم در منطقه سروستان نشان می دهد که:

میانگین کشش تولید مقدار عمق شخم در مزارع گندم 91/0- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% میزان عمق شخم در مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 91/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین عمق شخم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر عمق شخم در مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و بعبارت دیگر گندم کاران، زمین را با عمق بیش از اندازه مطلوب شخم زده اند و این موضوع تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. نتایج کشش تولید در مزارع گندم شهرستان فسا نشان می دهد که : میانگین کشش تولید تعداد دفعات آبیاری بهاره 22/3- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% تعداد دفعات آبیاری بهاره مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 22/3 درصد تغیر می کند و د رواقع رابطه بین تعداد دفعات آبیاری بهاره و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر تعداد دفعات آبیاری بهاره مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و عبارت دیگر گندم کاران، مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و بعبارت دیگر گندم کاران، مزارع گندم را بیش از تعداد مطلوب آبیاری در بهار، آبیاری نموده اند که این موضوع تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. میانگین کشش تولید مقدار کود اوره سرپاش 00013/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% مقدار مصرف کود اوره سرپاش تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 00013/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار کود اوره سرپاش مصرفی در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر مقدار کود اوره سرپاش مصرفی در مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید سم پهن برگ 186/0 بدست آمده است که نشان می دهد .

چنانچه 1% مقدار کاربرد سم پهن برگ در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 186/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار کاربرد سم پهن برگ در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر کاربرد مقدار سم پهن برگ در مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید هدایت الکتریکی 25/0- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% میزان هدایت الکتریکی تغییر کند مقدار تولید گندم در جهت مخالف 25/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین هدایت الکتریکی و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارآیی فنی گندم کاران در منطقه سروستان نشان می دهد که : عملیات تسطیح اراضی، تعداد دفعات دیسک، تعداد لولر، میزان تجربه کشاورز در کشت و تولید گندم، سطح زیر کشت گندم، تعداد دفعات شرکت در کلاسهای آموزشی مربوط به گندم توسط کشاورز، مالکیت تراکتور، دسترسی به اخذ وام سلف گندم و رعایت اصول تناوب زراعی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است، اما انتخاب نوع رقم بذر گندم خارج از ارقام توصیه شده تحقیقات، سن کشاورز و روش آبیاری غرقابی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر منفی گذاشته است.
نتایج برآورد تابع تولید گندم در شهرستان مرودشت نشان می دهد که متغیرهای سطح زیر کشت گندم، مقدار بذر مصرفی در هکتار، تعداد آبیاری بهاره، مقدار کود فسفات در هکتار، مقدار کود اوره سرپاش در هکتار، مقدار سم پهن برگ در هکتار و مقدار سم نازک برگ در هکتار در تابع تولید گندم معنی دار شده اند . نتایج کشش تولید نهاده های تولید گندم در شهرستان مرودشت نشان می دهد که : میانگین کشش تولید سطح زیر کشت گندم 008/0 بدست آمده است، باین مفهوم که چنانچه 1% سطح زیر کشت گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم 008/0 درصد در همان جهت تغییر می کند و در واقع رابطه بین سطح زیر کشت گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر سطح زیر کشت گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید بذر گندم 7/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% مقدار بذر گندم مصرفی تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 7/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین بذر گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر مقدار بذر مصرفی در ناحیه دوم قرار دارند.

البته لازم به توضیح است که مقدار حداقل کشش تولید بذر مصرفی 33/0- بدست آمده است و نشان می دهد گندم کار یا گندم کارانی در نمونه مورد مطالعه در منطقه مرودشت، از بذر گندم بیش از حد مطلوب استفاده نموده اند، بگونه ای که این موضوع بر مقدار تولید گندم آنها تأثیر منفی گذاشته است. میانگین کشش تولید تعداد آبیاری بهاره 028/1 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1 درصد تعداد آبیاری بهاره تغییر کند، مقدار تولید گندم 028/1 درصد در همان جهت تغییر می کند و در واقع رابطه بین تعداد آبیاری بهاره مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر تعداد آبیاری بهاره مزارع گندم در ناحیه اول قرار دارند و از این نظر بایستی مزارع گندم را در بهار به تعداد دفعات بیشتری آبیاری نمود. میانگین کشش تولید کود فسفات 31/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1 درصد مقدار مصرف کود فسفات در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم 31/0 درصد در همان جهت تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف کود فسفات در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر مقدار مصرف کود فسفات در مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید کود اوره سرپاش 192/0- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1 درصد مقدار مصرف کود اوره سرپاش در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم 192/0 درصد در جهت عکس تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف کود اوره سرپاش در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی است و گندم کاران از نظر مقدار مصرف کود اوره سرپاش بیش از حد در مزارع گندم مصرف کرده و از این جهت در ناحیه سوم تولید قرار دارند.

میانگین کشش تولید سم پهن برگ 228/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1 درصد مقدار سم پهن برگ در مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم 228/0 درصد در همان جهت تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف سم پهن برگ در مزارع گندم و مقدار تولید گندم، یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر مقدار مصرف سم پهن برگ در مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. میانگین کشش تولید سم نازک برگ 159/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1 درصد مقدار سم نازک برگ در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم 228/0 درصد در همان جهت تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف سم نازک برگ در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت است و گندم کاران از نظر مقدار مصرف سم نازک برگ در مزارع گندم در ناحیه دوم تولید قرار دارند. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارایی فنی گندم کاران در شهرستان مرودشت نشان می دهد که : عملیات تسطیح اراضی، تعداد دفعات دیسک، تعداد دفعات لولر، میزان تجربه کشاورز در کشت و تولید گندم، سطح زیر کشت گندم، تعداد شرکت در کلاسهای آموزشی مربوط به گندم بوسیله کشاورز، مالکیت تراکتور، دسترسی به اخذ وام سلف گندم و رعایت اصول تناوب زراعی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است. اما انتخاب نوع رقم بذر گندم خارج از توصیه های تحقیقاتی، سن کشاورز و روش آبیاری غرقابی بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر منفی گذاشته است.

نتایج برآورد تابع تولید گندم در شهرستان اقلید نشان می دهد که: متغیرهای دور آبیاری، مقدار کود ازته و میزان ازت خاک در تابع تولید گندم معنی دار شده اند. نتایج کشش تولید نهاده های تولید گندم در شهرستان اقلید نشان می دهد که : میانگین کشش تولید دور آبیاری مزارع گندم 5/0- بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% دور آبیاری مزارع گندم تغییر کند، مقدار تولید گندم در جهت مخالف 5/0 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین دور آبیاری در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه منفی و معنی دار است و گندم کاران از نظر دور آبیاری در مزارع گندم در ناحیه سوم تولید قرار دارند و از اینرو بایستی دور آبیاری را کاهش دهند. میانگین کشش تولید کود ازته 44/2 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه 1% مقدار مصرف کود ازته در مزارع گندم تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 44/2 درصد تغییر می کند و در واقع رابطه بین مقدار مصرف کود ازته در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است و گندم کاران از نظر مقدار مصرف کود ازته در مزارع گندم در ناحیه اول تولید قرار دارند و در واقع از کود ازته به مقدار کمتر از حد مطلوب استفاده نموده اند. البته همانطور که مقدار حداقل کشش کود ازته در تولید گندم برابر با 52/43- بدست آمده است، دلالت بر این موضوع دارد که در بین گندم کاران منتخب در منطقه اقلید، گندم کار یا گندم کارانی وجود دارند که از کود ازته بیش از اندازه مطلوب استفاده نموده اند که این موضوع تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. میانگین کشش تولید ازت خاک 008/0 بدست آمده است که نشان می دهد چنانچه میزان ازت خاک در مزارع گندم 1% تغییر کند مقدار تولید گندم در همان جهت 008/0 درصد تغیر می کند و در واقع رابطه بین میزان ازت خاک در مزارع گندم و مقدار تولید گندم یک رابطه مثبت و معنی دار است.

البته همانطور که مقدار حداقل کشش تولید ازت خاک 3/1- بدست آمده است، دلالت بر این موضوع دارد که در بعضی از مزارع گندم میزان ازت خاک بیش از اندازه مطلوب بوده است، بگونه ایکه تأثیر منفی بر تولید گندم آنها داشته است. همچنین عوامل مؤثر بر عدم کارآیی فنی گندم کاران شهرستان اقلید نشان می دهد که : عملیات تسطیح اراضی و تعداد دفعات دیسک، سطح زیر کشت گندم، میزان تجربه کشاورز در کشت و تولید گندم، تعداد دفعات کود پاشی بصورت سرک و دسترسی به اخذ وام سلف گندم بر کارآیی فنی گندم کاران تأثیر مثبت داشته است. اما انتخاب نوع رقم بذر گندم خارج از ارقام توصیه شده تحقیقات برای منطقه اقلید، سن کشاورز، عدم رعایت اصول تناوب زراعی و روش آبیاری غرقابی مزرعه گندم تأثیر منفی بر کارآیی فنی گندم کاران گذاشته است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید