بخشی از مقاله

خلاصه

هدف اصلی این مطالعه، تعیین سطح ریسک گریزی تولید در میان ذرت کاران دشت مغان استان اردبیل بود. کلیه ذرت کاران آبی دشت مغان واقع در استان اردبیل به تعداد 950 نفر جمعیت مورد بررسی را تشکیل دادند. حجم نمونه - فرمول یمان - به تعداد 278 نفر تعیین گردید که با استفاده از روش نمونهگیری طبقه ای تصادفی با انتساب متناسب پاسخ گویان انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.

ابزار پژوهش پرسشنامهای بود که روایی آن با استفاده از روایی صوری و بر اساس نظر جمعی از اعضای هیأت علمی و تعدادی از کارشناسان جهاد کشاورزی منطقه تأیید گردید. جهت جمعآوری دادهها از روش مصاحبه استفاده شد . برای محاسبه درجه ریسک گریزی نیز از مدل - SFR - استفاده شد. یافتههای تحقیق نشان داد که لذا اکثریت پاسخگویان 37/4 - درصد پاسخگویان - در سطح ریسکگریز کم بودند و این در حالی است که در مجموع 65/1 درصد پاسخگویان ریسک گریز بوده و تنها 15/1 درصد ریسکپذیر بودند.

مقدمه

کشاورزان در محیط و شرایطی مجبور به تصمیم گیری درباره تخصیص منابع و تولید محصولات هستند که نسبت به قیمتها و عملکردهای محصولات، نبود اطمینان وجود دارد. این مسئله در تصمیمات تولیدکنندگان تأثیر میگذارد و نتایج تصمیمگیری کشاورز ذرتکار را متفاوت با نتایج تصمیمگیری در شرایط اطمینان می کند. همچنین میزان مصرف نهاده ها در شرایط وجود ریسک و بدون ریسک - شرایط اطمینان - با یکدیگر فرق دارد و این میزان علاوه بر قیمت ستانده ها و نهاده ها و سطح تولید، به عوامل دیگری از قبیل واریانس قیمت محصول، درجه ریسک گریزی و سهم نهایی نهاده ها در واریانس تولید نیز بستگی دارد.

در واقع وجود ریسک به غیر از قیمت و عملکرد بر تصمیمات تولیدی تولیدکنندگان نیز اثرگذار است و این اثر بیشتر بر در آمد حاصل از محصولات و تصمیمات کشاورزان در استفاده از نهاده ها و عرضه محصولات متمرکز می باشد - آقاپور صباغی، 1394؛ احسان و همکاران، . - 1387 مدیریت ریسک، مدیریت مناسب واحد بهره برداری با کسب آگاهی و شناخت از محیط و عوامل ریسک ساز است و در واقع یکی از راههای افزایش بهرهوری از عوامل تولید و بهبود کارایی نظام بهره برداری با اخذ تصمیمات صحیح در خصوص کنترل عوامل و منابع ریسک می باشد - Gasim & Ahmad, 2016 - ؛ لذا راهبرد اصلی مواجهه با ریسک همان استفاده جامع از مؤلفههای مدیریت ریسک است.

عوامل ایجادکننده ریسک تولید - ذرت - را می توان به چهار دسته خطرات اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و خطرات بازار تقسیم کرد که مجموعه این عوامل شرایط آسیب پذیری را برای تولیدکنندگان این بخش فراهم میکنند و نتیجه نهایی آن بی ثباتی درآمدی برای کشاورزان است. تصمیم کشاورز تحت ریسک می تواند باعث افزایش یا کاهش میزان محصولات کشاورزی شود که تا حد زیادی سبب نوسانات قیمت میشود؛ همچنین تصمیم کشاورز تحت ریسک میتواند مانع پذیرش فناوری جدید کشاورزی شود - محمدی کانی گلزار و همکاران، . - 1393 سولوسکی و کلوزکو گجوسکا - 6XOHZVNL . RF]NR-Qajewska, 2014 - ، تحقیقی در ارتباط با پذیرش ریسک، ریسکگریزی و استراتژیهای مواجه با ریسک تولید در میان کشاورزان لهستانی انجام دادند.

مطابق یافته ها، مهمترین عامل افزایش ریسک در تولیدات زراعی کشاورزان، عامل خشکسالی بود. غالبکشاورزان لهستانی عمدتاً ریسکگریز بودند. عواملی که منجر به افزایش سطح ریسکگریزی کشاورزی میشد شامل میزان بدهی ها، نسبت ضایعات تولید در سالهای گذشته، کیفیت خاک و اولویت بالا دادن بر استقلال مالی - مدیریت نامناسب تسهیم ریسک - بود. از مهمترین استراتژیهای مقابله با ریسک در میان کشاورزان، بیمه کردن محصول بود.

قسیم و احمد - Gasim & Ahmad, 2016 - ، به بررسی منابع ریسک کشاورزی و استراتژیهای مدیریت ریسک در منطقه پات وار پنجاب در پاکستان، پرداختند. مطابق یافتهها، به طور کلی غالب کشاورزان - تقریباً 50 درصد - ، ریسکگریز؛ 31 درصد ریسک خنثی و 19 درصد ریسکپذیر بودند. دیگر نتایج نشان داد که مهمترین منابع که باعث ایجاد ریسک برای کشاورزان منطقه بود، خدمات ترویجی ناکافی و کمبود بارش بود؛ در حالی که وضعیت محصولات کشاورزی، مشکلات بهداشت دام و عدم مشارکت پذیری کشاورزان منابع ریسکی با اهمیت کمتری در منطقه بودند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که احداث بندآب های کوچک و توربین ها برای فعالیتهای کشاورزی، دسترسی به پیشبینیهای آب و هوا، درآمدهای خارج از مزرعه æ    تنوع تولید، به عنوان مهمتریناستراتژِ های مدیریت ریسک محسوب می شدند.

قادری و همکاران - 1387 - ، به بررسی ضریب ریسکگریزی و اثر عوامل تولید بر ریسک تولید سیبزمینیکاران بخش سلطانیه زنجان پرداختند. در این پژوهش، ابتدا ضریب ریسکگریزی کشاورزان با استفاده از قاعده اول اطمینان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. سپس با استفاده از تابع تولیدی در چهارچوب تابع تولید تصادفی تعمیم یافته و با استفاده از روش سه مرحله ای حداقل مربعات غیرخطی، تأثیر عوامل تولید بر واریانس تولید ریسک بررسی شد. نتایج نشان داد که غالب سیب زمینی کاران مورد مطالعه ریسک گریز بودند

æ    همچنین متغیرهای آب، کود حیوانی و بذر مصرفی باعث کاهش ریسک تولید شده است. در تحقیق احسان و همکاران - 1387 - ، ضریب ریسک گریزی و واریانس تولید در مدیریت ریسک گوجهفرنگیکاران دزفول مورد بررسی قرار گرفت. این محققان در مطالعه خود ابتدا تأثیر عوامل اقتصادی- اجتماعی در گرایش به ریسک و همچنین مصرف نهاده های مختلف را با استفاده از روش قاعده اول اطمینان مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند. سپس تابع تولید تصادفی تعمیم یافته با استفاده از روش سه مرحله ای حداقل مربعات غیر خطی برآورد و تاثیر عوامل تولید در واریانس تولید - ریسک - بررسی گردید.

در تحلیل میزان ضریب ریسک گریزی و واریانس تولید در مدیریت ریسک گوجه فرنگی کاران دزفول، یافته ها نشان داد که بیشتر گوجه فرنگی کاران مورد مطالعه ریسکگریز بودند. همچنین با توجه به تاثیر نهادههای کود شیمیایی، بذر مصرفی و ماشینآلات، پیشنهاد کردند تا نهادههای کود حیوانی جانشین کود شیمیایی و نیروی کار جایگزین ماشینآلات شوند. همچنین حیدری ساربان و مجنونی توتاخانه - 1395 - در تحقیق خود، به شناسایی عوامل مؤثر بر کاربرد راهبردهای تولیدی زراعی مدیریت ریسک توسط گندمکاران شهرستان بناب پرداختند. بر اساس نتایج حاصل 57/15 درصد از گندم کاران شهرستان بناب در گروه متوسط از لحاظ کاربرد راهبردهای تولیدی زراعی مدیریت ریسک قرار داشتند.

همچنین یافتههای تحقیق نشان داد که بین تمامی متغیرهای سرمایه ی روانشناختی و مدیریت ریسک در بین گندمکاران رابطه مثبت و معنیدار وجود داشت. لذا در این تحقیق پیشنهاد شد که دورههای آموزشی جهت توانمندسازی و ظرفیتسازی به منظور به کارگیری مدیریت ریسک در بین گندم کاران مدنظر مسئولان قرار گیرد. لذا با توجه به آنکه عامل شناسایی سطح ریسک تولید ذرت می تواند در تدوین برنامه های تکمیلی جهت مواجهه با ریسک تولید در منطقه تأثیر شایانی داشته باشد لذا هدف کلی تحقیق، سطح ریسک گریزی تولید در میان ذرت کاران دشت مغان استان اردبیل را تعیین و مشخص نماید.

.2  مواد و روش ها

مطالعه حاضر از لحاظ هدف کاربردی، از لحاظ میزان و درجه کنترل متغیرها میدانی و از لحاظ نحوه جمع آوری دادهها، از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی بود که در سال 1395 طراحی و اجرا گردید. جمعآوری اطلاعات مربوط به متغیرهای مورد مطالعه در جامعه آماری مورد پژوهش با استفاده از پرسشنامه و به صورت مصاحبه با کشاورزان ذرتکار انجام شد. دشت مغان نام جلگه ای است در شمالی ترین قسمت استان اردبیل در شمال غربی ایران که از سه شهرستان گرمی، بیله سوار و پارس آباد تشکیل شده است . با توجه به آنکه غالب کشت ذرت در دشت مغان، محدود به شهرستان پارس آباد 95 - درصد ذرت تولیدی دشت مغان - بود لذا جامعه آماری تحقیق شامل همه ذرت کاران شهرستان پارس آباد به تعداد 915 نفر را شامل می شد. 

-    حجم نمونه n =

-    تعداد جامعه آماری N =

-    میزان دقت اندازهگیری در سطح 5 درصد e =

ابزار پژوهش پرسشنامهای شامل 33 گویه که در برگیرنده ویژگی های فردی و حرفه ای شامل 14 پرسش؛ عوامل تعیین کننده درجه ریسکگریزی شامل 19 پرسش بود. گویههای سنجنده متغیرهای مستقل تحقیق در یک مجموعه منظم از عبارات، دارای ترتیب خاص و وزن های مساوی در مقیاس لیکرت - از هیچ تا خیلی زیاد در دامنه 0 تا - 5 تدوین شد. با توجه به اینکه برخی از قسمت های پرسشنامه بنا به موضوع تحقیق شامل سؤالاتی بدیع بوده که نیاز به توضیح برای کشاورزان داشت، بنابراین جهت تکمیل هر پرسشنامه جهت اطمینان از رفع ابهامات ذرت کاران از روش مصاحبه استفاده شد. جهت تعیین اعتبار پرسشنامه ابتدا تعداد 30 پرسشنامه در خارج از نمونه مورد مطالعه بین گندمکاران توزیع گردید و اعتبار شاخصهای پرسشنامه با استفاده از کرونباخ- آلفا، بالاتر از 0/7 بدست آمد، که بیانگر مناسب بودن ابزار پژوهش بود. روایی صوری پرسشنامه بر اساس نظر جمعی از متخصصان و تعدادی از کارشناسان جهاد کشاورزی استان اردبیل تأیید گردید.

-    محاسبه ضریب ریسکگریزی کشاورزان ذرت کار:

æ    به منظور تعیین درجه ریسکگریزی در تولید محصول ذرت از مدل قاعده اول اطمینان - SFR2 - استفاده شد. فرض اساسی در این قاعده اینست که هدف فرد حداقل کردن احتمال وقوع یک افت در درآمد، پایینتر از یک سطح معینی است - میرزایی و زیبایی، 1393؛ احسان و همکاران، . - 1387 این مدل یکی از قوانینی که در زمینه ترجیحات ریسکی کشاورزان مطرح می باشد. طبق این قاعده، بهرهبرداران هنگامی به انتخاب فناوری و به کارگیر ی اطمینان آن در تولید یک محصول اقدام میکنند که احساس آرامش و اطمینان از تأمین نیازهای معیشتی خود داشته باشند. 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید