بخشی از مقاله
اين مجموعه ناچيز را به:
«پيشگاه مقدس صاحبعصر، امام زمان (عجلالله تعالي فرجه الشريف»
تقديم مينمايم.
با تقدير و تشكر:
از استاد بزرگوارم كه با تمام توجه و تلاش خودشان مرا در گردآوري و تنظيم اين مجموعه ياري نمودند كمال تشكر را دارم.
اميدوارم كه در پناه الطاف الهي هميشه موفق و پيروز باشند.
«انشاءالله»
فهرست مطالب
عنوان صفحه
كليات
مقدمه 6
تعريف موضوع 6
اهميت موضوع 7
پيشينه موضوع 8
سؤال اصلي 8
فرضيه 8
سؤالهاي فرعي 8
روش تحقيق 8
چكيده 9
فصل اول 10
معناي لغوي و اصطلاحي 11
اكل 11
شرب 11
طعام 11
طيب 12
طيبات 12
غذا 14
غذاي حلال 14
غذاي حرام 15
غذاي پاك و طيب 15
فصل دوم 17
مقدمه 18
زمان و موقع خوردن 18
بهداشت و مستحبات غذا خوردن 20
فصل سوم 28
بخش الف 29
مقدمه 30
بخش الف: تغذيه و اثرات جسمي آن 31
بيان نكات اخلاقي و بهداشتي عبس/24 32
غذا و سلامتي 34
علائم تغذيه خوب 34
تكريم انسان با غذا 35
موهبت تغذيه درست 36
تغذيه و سلامتي اعصاب 41
تأثير غذا در زيبايي انسان 42
تغذيه و كنترل ميل جنسي 42
كمخوري و طول عمر 43
كمخوري و سلامتي 46
اثرات تربيتي روزه 48
اثرات بهداشتي و درماني روزه 48
اثرات پرخوري 50
ارتباط بين تغذيه و انواع بيماريها 51
بخش ب 53
بخش ب: غذاها و ميوه هاي خاص (قرآني) 54
انجير 54
زيتون 55
انگور 56
رطب 58
خواص غذايي و درماني خرما 58
عسل 59
شير 62
انار 63
سبزي و خيار و سير و عدس و پياز 64
كدو 66
گوشت (تازه) 67
كاهو 68
فصل چهارم 69
طلب حرام (حرامخوري) 70
انواع تقسيمات مال 71
خوردنيهاي حلال 74
ويژگي رزق انسان 76
رابطه بين طيبات و عمل صالح 81
ارتباط زهد با غذا 83
نتيجهگيري 86
فهرست منابع و مآخذ 87
«يا أَيُّهَا الَّذينَ ءَامَنوا كُلُوا مِن طَيِّباتِ مَا رَزَقْناكُمْ وَ اُشْكُرُوا لِلّهِ إِن كُنتُم إِيّاهُ تُعْبُدوُنَ»
سوره بقره/ آيه 172
مقدمه:
سپاس ويژه خداوندي است كه مخلوقات را به بهترين صورت تدبير فرمود و زمين وآسمانها را آفريد و آب گوارا از عصاره بخارات نازل كرد و بدان وسيله دانهها و گياهان را به وجود آورد و روزيها و خوردنيها را مقدر و به وسيله خوردنيها، قواي جانداران را حفظ كرد و با اطعام بندگان با غذاهاي پاكيزه به طاعات و اعمال شايسته آنان كمك كرد.
انسان داراي دو بعد است: بعد روحاني و بعد جسماني.
همانطور كه بعد روحاني او نيازمند معنويات و ارتباط با عالم معناست، جسم انسان هم براي اينكه روح او را همراهي كند نيازمند عوامل مادي است.
انسان براي اينكه شاداب و سرزنده باشد بايد هم تغذيه روحي داشته باشد و هم تغذيه جسمي درست است كه تغذيه از عوامل مادي است و موجب شادابي جسم انسان ميشود ولي بعيد نيست كه اثرات روحي هم داشته باشد و براي همين توجه به تغذيه و نوع آن قابل بررسي است و توجهات خاص خود را ميطلبد.
«انسان اشرف مخلوقات است» توجه به همين جمله كوتاه ميتواند آدمي را از حيوانيت دور سازد و او را در مسير معرفةالله قرار دهد و اين امكانپذير نيست مگر توجه به همه ابعاد انسان اعم از عبادي، معنوي، روحي، جسمي و … .
و در اين ميان توجه به «بهداشت علوم تغذيه» از ضروريات ميباشد.
تعريف موضوع:
موضوعي كه در اين مجموعه مورد بررسي قرار گرفته است با عنوان «بهداشت علوم تغذيه در قرآن» است كه همانطور كه از اسمش مشخص است به علوم تغذيهاي انسان و بهداشت آن با توجه به آيات مربوط به آن پرداخته است. در تعريف علوم تغذيه همين بس كه «يك سري نيازهاي غريزي و جسمي است كه انسان براي به دست آوردن قواي جسمي و انجام فعاليتهاي روزانه و برآوردن نياز جسمي خود به آن رو ميآورد» اما فقط خوردن و برآوردن نياز مهم نيست بلكه از چه خوردن و كيفيت و كميت آن مهم است كه تحت عنوان بهداشت تغذيه بررسي ميشود، كه هم اثر جسمي خوب و هم اثر روحي خوب داشته باشد.
اهميت موضوع:
اسلام نه تنها با خوردن و لذت بردن از غذاهاي خوب و سازگار مخالف نيست بكله با اختصاص دادن آن به مؤمنين چنين تغذيهاي را مورد ترغيب قرار داده است.
و در سوره بقره، آيه 57 و در سوره اعراف، آيه 32 و در آيات ديگر به امر تغذيه دستور داده است و با توجه به اينكه هدف اصلي خداوند از آفرينش جن و انس براي عبادت بوده است لذا خوب خوردن و شكرگذاري كردن قسمتي از عبادت ميباشد و انسان بايد در نوع مواد غذايي كه به بدن ميرساند توجه لازم را مبذول دارد تا به آنچه كه هدف اصلي خداوند است دست يابد و سعادت دنيا و آخرت را كسب نمايد و با گذشت زمان نه تنها كمرنگتر نشده بلكه اخيراً مورد توجه علما و دانشمندان قرار گرفته و در همين مدت كم، پيشرفتهاي بسيار كرده و ارزش آن در نزد همه تا حدي معلوم شده به طوري كه امروزه همه ميدانند كه تغذيه خوب و كافي تا چه حد در سلامت و رشد افراد و در بهداشت اجتماع مؤثر است و دستوراتي را كه در اسلام در اين مورد آمده است ميتواند كارساز و مفيد باشد
چرا كه به طور همه جانبه و كلي در اين مورد بحث كرده است كه هم از نوع تغذيه بحث كرده، لزوم تغذيه، چگونگي تغذيه، كميت و كيفيت آن و حتي آداب غذا خوردن و اثرات و فوايد آن و نيز در مورد كمخوري و پرخوري و ارتباط آن با انواع بيماريها و نيز در مورد نوع تغذيه نوع تغذيه و عمل صالح و … بحث كرده است كه اين نشان دهنده اهميت موضوع است و هشداري است به ما كه حتي در نوع تغذيه و خوردن آن توجهات لازم را به كار گيريم چرا كه تغذيه سالم از مهمترين مسائل زندگاني انسان و بشريت است.
پيشينه موضوع:
كتابهايي كه در اين مورد مراجعه كردم بيشتر در مورد آداب اخلاقي و بهداشت و مستحبات غذا خوردن بحث شده بود و منبعي كه در آن همه آيههاي مربوط به طعام، طيبات، حلال و حرام و اثرات آن را دربرداشته باشد نبود.
سؤال اصلي:
- اهميت بحث «بهداشت علوم تغذيه» در چيست؟
فرضيه:
- خداوند تغذيه را به عنوان يك وسيله تكامل براي انسان قرار داده است به همين دليل به بهداشت آن اهميت داده است.
سؤالهاي فرعي:
- چرا اينقدر در قرآن كريم به نوع تغذيه و بهداشت آن تأكيد شده است؟
- رعايت بهداشت تغذيه چه تأثيري بر اعمال عبادي انسان ميگذارد؟
- ارتباط بهداشت تغذيه با سلامتي جسم در چيست؟
- ارتباط بهداشت تغذيه با اعمال عبادي در چيست؟
روش تحقيق:
با توجه به موضوع مورد بررسي، روش اين تحقيق كتابخانهاي بوده است.
چكيده:
اين مجموعه كوچك كه به مسائل تغذيهاي انسان پرداخته است شامل چهار فصل ميباشد:
كه فصل اول مربوط به مباحث لغوي و اصطلاحي است مثل: أكل و شرب و طعام و حرام و حلال و … در فصل دوم مسايل مربوط به تغذيه و آداب اخلاقي آن بحث ميشود، فصل سوم در مورد علوم تغذيه و اثراتي كه بر جسم ميگذارد و فصل چهارم كه شايد مهمترين فصل آن (وهدف اين تحقيق همين باشد) در مورد مسايل مربوط به تغذيه و اثرات روحي آن بحث ميكند و در پايان نتيجهاي كه از اين سري مباحث گرفته شده است به نگارش درآمده است.
اميد كه با عمل به دستورات سودمند اسلام، هرچه بهتر و بيشتر از انسان بودن خود كمال استفاده را ببريم.
«انشاءالله»
فصل اول
«مفاهيم نظري»
معناي لغوي و اصطلاحي:
أكَلَ «الأكل خوردن غذا و أُكْل و أَكْل به معني خوراكي و ثمره و ميوه قابل خوردن»
«گاهي» «أكل» به بخشيدن و انفاق تعبير شده است، زمانيكه خوردن آن مال بزرگتر از چيز است كه در ان نياز به مال باشد مانند آيات (وَ لا تَأْكُلُوا أَموالكُمْ بَيْنَكُم بِالْباطِلِ): سوره بقره (188) و (إِنَّ اْلَّذينَ يَأْكُلًونَ أَموالَ آليْتامي ظَلْماً: نساء/10)، منظور از خوردن مال به باطل، صرف آن مال در راهيست كه با حق منافات دارد و آيه (إِنَّما يِأْكُلُونَ في بُطُونِهِم ناراً: نساء/10) تشبيه و اشاره است به باطل خوردن مال كه ايشان را به سوي آتش سوق ميدهد گويي كه در دلهاشان آتش است و گاهي هم «أكل» به فساد تعبير شده است مانند آيه (كَعَصْفٍ مَأكولٍ: فيل/5) (مانند برگ درختان و زراعتي شدند كه آفت و فساد در آنها افتاده باشد و بطوري از بين رفتهاند كه خاشاك و كاهش باقي مانده است»
شرب: درالعين «شرب» به معني نوشيدن آمده و مصدر است.»
و «الشُّرب» نوشيدن هر مايعي است، خواه آب يا غير از آن باشد مانند آيه 55/ واقعه: (فشار بون شُربَ اليهمِ: مثل نوشيدن شتر عطشان) و جمع آن أَشْرِبَة است.»
الطعام (طعام): «اسم جامع براي هر آنچه كه از آن خورده ميشود » و در فرهنگ كامل لغات قرآن به معني خوردني و خوراك آمده است و ريشه آن «طَعِمَ» به معني خوردن ميباشد.
الطعم: «خوردن هر چيزي در حالي كه با ذائقه سازگار باشد»
كلمه طعام «به صورت مصدر است و به معني» «طعام خوردن» و نيز به معني «خوردني» است همانطور كه در آيه 61، سوره بقره بكار رفته است (وَ اِذْقُلتُم يا موسي لَنْ نَصبِرَ عَلي طَعا م ...) و به غير از آيه 19/ كهف، در هيچ يك از سورهها به صورت مصدر نيامده است (فَليَنْظُر أَيُّهَا اَزكي طَعاماً...) كه در اينجا به صورت مصدر آمده است»
و صاحب مجمعالبيان مينويسد: «طعام آنچه كه استفاده غذايي از آن ميشود كه مناسب و سازگار با ذائقه است»
و قرطبي نيز در تفسير الجامع الاحكام القرآن ميگويد: «طعام بر هر آنچه كه ميخورند و مينوشند تعلق ميگيرد»
و در جاي ديگر به معناي «هر چه كه خورده شود و قوت حساب گردد»
طيب: فرهنگ كامل لغات قرآن «طيب را به معني پاكيزه» آورده است.»
«طيب» نقطه مقابل «خبيث» است و به هر چيز ملايم و موافقي گفته ميشود.» و مجمعالبيان نيز طيب را هم به معني «حلال» گرفته است و هم به معني «پاكيزه و خالص از عوامل ناگواري»
طيبات: تفسير روحالجنان مراد از طيبات را «حلال» گرفته است و در مجمعالبيان هم به معني «روزي پاكيزه و حلال» آمده است و «در تفسيرالجامعالاحكام القرآن هم به همين معني «حلال» آمده است.
«اصل طيب چيزي است كه براي حواس لذتآور است و نفس و جان آدمي از آن لذت ميبرد. «الطَّعام الطّيب» در شرع چيزي است كه آن خوردگي و طعام پاك داراي شرايطي باشد:
1- به صورت مجاز تهيه شده باشد و خوردنش جايز باشد.
2- به اندازهاي كه جايز است صرف و تناول شود يا تهيه شود.
3- و از جايي كه جايز است، به دست آيد و هرگاه چنين باشد آن چيز طيب و پاك است چه دنيايي و و چه اخروي و آن چيز ناگوار نيست و گر نه چيزي هر چند كه در دنيا پاك باشد و از آن سه مجرا بدست نيايد در آخرت و پايانش هم پاك نيست و بر اين اساس فرمود: (آيه 57/ بقره: كُلُواْ مِنْ طَيِّباتِ ما رَزَقْناكُم ...) و (آيه 88/مائده: وَ كُلُواْ مِمّا رَزَقْكُمُ اللهُ حَلالاً طَيِّباً...) و (آيه 51/ مؤمنون: يَآ أَيُّهَا اْلرُّسُلُ كُلوا مِنَ الطَّيِباتِ وَ اعْمَلوا صالِحاً…) و اين همان مقصود و مراد آيه 32/ اعراف است (قُلْ مَن حَرَّمَ زينةَ اللهِ الّتي أَخْرَجَ لِعبادهِ و الطَّيبات مِن الرِّزقِ…) و آيه 5/ مائده (اليَْومَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّيِّباتُ وَ طَعامُ الذّينَ أُوتواْ الْكِتابَ حِلٌّ لَّكُمْ...) كه گفته شده مقصود از «طيبات» «ذبايح» است. (حيوانات حلال گوشت با ذبح شرعي»
حلال: حلال طبق آنچه كه در تفسيرالميزان آمده است «نقطه مقابل «حرام» است و «حل» در مقابل «حرمت» و «حرم» است» و در مجمعالبيان نيز به معني «جايز» آمده است ذيل آيه 168/ بقره راغب درمفردات گفته است: «حرام به معني چيزي است كه از آن منع شده باشد» درباره معني كلمه حلال نيز گفته است «حل» و در اصل به معني گشودن گره است»
غذا: در مورد اينكه غذا چيست و چه ميباشد آمده است «غذا براي تأمين زندگي و حفظ حرارت غريزي بدن و ايجاد نيرو و انرژي و همچنين براي رشد و نمو بدن در دوران كودكي و ترميم بافتهاي از دست رفته لازم است» و نيز دكتر پاكنژاد در كتاب خود مينويسد: «غذا عبارت است از موادي كه شناسايي آنها، ادامه حيات را ميسر ميسازد»
غذا خود به چند نوع مختلف تقسيم ميشود: غذاي حلال، غذاي حرام، غذاي پاك و طيب و ... كه هر كدام تعاريف و ويژگيهاي خاص خود را دارد و از هر كدام با تعبير خاصي در قرآن ياد شده است كه به چند نمونه از تعاريف ياد شده اشاره ميكنيم.
غذاي حلال:
در چندين نمونه از آيات قرآن لفظ «حلالاً طيباً» به چشم ميخورد كه اين نشان ميدهد غذاي حلال، همان غذاي پاك و طيبي است كه خداوند به آن تأكيد فرموده و از بهترين خوراكيها است و خوردن غذاهاي پاكيزه و حلال باعث انجام كار نيك ميگردد و نخوردن از غذاي حلال، پيروي از شيطان است همچنانكه در چند آيه به اين مورد اشاره شده است و در تقسيمبندي غذاي حلال در قسمتي از سخنان امام صادق (ع) به سه قسم از غذاهاي حلال اشاره شده است.
«قسم اول: حبوباتي مثل گندم، جو، برنج، نخود و ... هر چه كه غذاي تن انسان است و به او نيرو دهد خوردنش حلال است.
قسم دوم: هر آنچه كه از زمين برآيد از اقسام همه ميوهها.
قسم سوم: انواع سبزيجات و گياه و هر چه از زمين برويد و هرگونه سبزيجاتي كه براي انسان سودمند هست و خوردنش حلال است و نيز گوشت حيوانات اهلي و گوشت هر حيوان اهلي كه نيش و چنگال ندارد و پرندهاي كه چينهدان دارد و تخم پرندهاي كه دو سرش با هم تفاوت دارد. از شكار دريا، اقسام ماهيها كه داراي پوست زبر هستند (فلسدار) و از نوشيدنيها، اقسام نوشيدني كه موجب سُكر و مستي نشود»
غذاي حرام:
غذاي حرام مقابل غذاي حلال است. هر آنچه كه خوردن آن از طرف قرآن و دين اسلام توصيه نشده است به خاطر عواقب و پيامدهايي كه در اعمال و رفتار و جسم انسان به جا ميگذارد.
غذاي پاك و طيب:
در قرآن كريم لفظهايي مثل «حلالاً طيباً» و «كُلوا مِنَ الطَّيِباتِ» و ... آمده است كه همگي بيانگر اهميت طيبات و غذاهاي بدست آمده از آنها ميباشد اما اصل «طيب» آن است كه حواس از آن لذت ميبرد و براي حواس لذتآور است و نفس و جان آدمي از آن لذت ميبرد و به عنوان صفت به كار ميرود و در اكثر موارد از آن معني حلال اراده ميشود و به قولي لذتبخش.
و منظور از «طيبات» خوردنيهاي لذيذ و برخي گويند «چيزهاي حلال است» و نيز گويند كه «منظور از طيبات چيزهايي لذيذي است كه انسان به آن تمايل دارد»
با استفاده از دو آيه «سوره مائده، آيه 4» و «سوره اعراف، آيه 157» فهميده ميشود كه طيبات عموماً حلال و خبائث عموماً حرامند و به نظر نگارنده قاموس قرآن مراد از طيبات «طيبات واقعي است نه آنچه ميان مردم معمول است، و آنچه در شرع حرام شده به علت خبيثيت واقعي است گرچه در عرف از خبائث نيست»
«لفظ كلمه «طيبات» در قرآن كريم 20 (بيست) بار تكرار شده است كه بيشتر مربوط به روزي پاكيزه و لزوم خوردن از پاكيزهها و پرهيز از پليديها است» كه نمونههايي از آن در سورههاي اعراف/ 157 طه/ 81، اسراء/ 70 آمده است و دليل امر خداوند به استفاده از طيبات براي اين است كه بندگانش از لذت مادي و معنوي برخوردار شوند و به بيماري تن و روان مبتلا نگردند.
فصل دوم
«مسائل و بهداشت مربوط به تغذيه»
مقدمه:
همه ما به ياد داريم كه از همان دوران كودكي خواندهايم كه خوراك، پوشاك و مسكن از مهمترين و ابتداييترين و اساسيترين نيازهاي انسان هستند كه آدمي را در هر برههاي از زندگي كه باشد به رفع اين نيازها مجبور ميسازند چون هر كدام در جاي خود مقدمهاي براي رسيدن انسان به تكامل، چه از نظر مادي و جسمي و چه از نظر معنوي است كه اگر اين نباشد دچار خسرانهاي زيادي خواهيم شد كه جبرانناپذير خواهد بود پس در مرحله اول، براي رفع اين نياز ابتدا احساس نياز ميكنيم به خوردن و رفع گرسنگي، كه انگيزهاي است براي خوردن غذا كه حيات و قوام بدن به آن بستگي دارد. و اگر تنها محرك انسان براي خوردن غذا، آگاهي وي از نياز بدن به آن بود و در سرشتش انگيزهاي نبود كه او را ناچار به خوردن كند، در بسياري از موارد در خوردن سستي و تنبلي ميورزيد و بدنش رنجور ميشد و به تدريج هلاك ميشد.
زمان و موقع خوردن:
پيشگيري و بهداشت دو اصل مسلم توصيههاي مذهبي به مسلمانان است و وقتي انسان متوجه ميشود كه براي تغذيه مسلمانان عربستان، شير و ميوه و سبزي و مواد قندي و گوشت گوسفند توصيه شده است و همان مسلمان را از صرف مشروبات الكلي و گوشت حيواناتي مثل خوك بر حذر كردهاند واقعبيني نبياكرم و اولياء خدا را اكرام ميكند و به خاطر توجهي كه به مسأله تغذيه شده است و از اهمّ مسائل بهداشتي روز ميباشد تغذيه كافي و مناسب، سرلوحه اقدامات بهداشتي قرار گرفته شده است و در عالم اسلام هم رسول خدا را ميبينيم كه با چه بيان موجز و مفيدي دقايق بهداشت را گنجانيده است و اين حقيقتي است كه اطباي جهان در برابرش سر تسليم فرود آوردهاند و در سوره اعراف، آيه 31 (... كلوا و اشربوا و لا تسرفوا ...) (بخوريد و بياشاميد اما اسراف نكنيد) نيز به آن اشاره شده است.
«دنياي طب به دنبال تحقيقات مستمر و ممتد علمي خود و پس از سالها تجربه و آزمايش دقيق خود بقاي صحت انسان را در گرو اعتدال يافته و اين اصل را مسلّم شمرده است كه اگر انسان بتواند عنان اختيار خويش را در دست نگاه بدارد يعني از افراط و تفريط پرهيز جسته و ميانهرو باشد، هميشه صحت خود را نگه خواهد داشت و اين نعمت را كه از بزرگترين نعمتهاي الهي است از كف نخواهد داد.»
در مورد كلمه «لَا تُسْرِفُوا در آيه 31/ اعراف گفتهاند: «مراد از اسراف، تعدي از حلال به حرام است و بعضي ديگر گفتهاند: در خوردن و نوشيدن از منفعت به مضرّت تعدّي ميكنند، يعني تا زماني كه خوردن و آشاميدن تا حدّ خود باشد نافع است و چون از حد خود بگذرد مضرّت آورد حتي اگر همراهش داروي سود كننده باشد چنانكه شاعر پارسي گفت:
كه پازهر، زهر است چه افزون شود از اندازه خويش بيرون شود.»
كه مصداق اين شعر ميتواند حديثي از حضرت امام علي (ع) باشد كه فرمودهاند «هنوز كه ميل به غذا داري از خوردن دست بكش، كه اگر چنين كني آن غذا را گوارا خواهي يافت» كه علاوه بر اين مزيت يعني گوارا بودن غذا، همين اندازه خوردن در تندرستي آدمي تأثير خواهد گذاشت چنانكه امام كاظم (ع) در اين مورد فرمودهاند «اگر مردم در خوردن اعتدال ميورزيدند