بخشی از مقاله
مروری بر جسم و کلید سلامت روان
چکیده
در مقاله حاضر به بررسی نقش ارزش ها در سلامت روان و تعاریفی که از سلامت جسم و روان افراد به عمل آمده پرداخته شده است. ملاک های سلامت روان و ابعاد آن مورد بحث و بررسی قرار گرفته و از دیدگاه های مختلف نیز مورد بررسی قرار گرفته اند. انسان ها به دلایل مختلف ممکن است دچار بیماری های جسمی شوند. تغییرات محیط زندگی ، فرسودگی و صدمه جسمی،کمبود مواد مورد نیاز خونی و عوامل فراوان دیگر، امروزه اغلب بیماری های جسمی توسط پزشکان قابل درمان و کنترل اند. روان هم مانند جسم ممکن است دچار بیماری شود. بنابراین آسیب پذیری در مقابل تنش و مشکلات مختلف باعث ابتلا به انواع مشکلات روان شناختی و در هم ریختن سلامت روان می شود.
کلمات کلیدی: سلامت روان، ارزش های سلامت روان، ملاک های سلامت روان.
.1 مقدمه
بیمارهای روانی از آغاز پیدایش بشر وجود داشته است و هیچ انسانی در مقابل این بیماری ها مصونیت ندارد این خطر همیشه بشر را تهدید میکند. نداشتن سازش و وجود اختلالات رفتار در جوامع انسانی بسیار مشهود و فراوان است. در هر طبقه و صنفی در هرگروه و جمعی، اشخاص نامتعادلی زندگی میکنند بنابراین در مورد همه افراد، اعم از کارگر، دانشپژوه، پزشک و مهندس، زارع، استاد دانشگاه و غیره، خطر ابتلاء به ناراحتیهای روانی وجود دارد به عبارت دیگر، هیچ فرد انســـانی در برابر امراض مصـــونیت ندارد (شـــاملو 1381،ص. (10 سلامت جسم و روان، انبساط خاطر و در نهایت شادکامی و تن آرامی پدیدههایی هستند که در ارتباط محیط زیست انسان ها تحقق میپذیرند کارکرد نامناسب نهادها، نظامهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بهداشتی، درمانی در یک جامعه در ارتباط م ستقیم با بهدا شت روانی و ج سمی مردم آن جامعه ا ست و سلامت افراد را دچار مخاطره میکند، در اجتماعاتی که ان سان ها تحت تأثیر عوامل نامســاعد محیطی باشــد حوادث طبیعی ( ســیل و زلزله و (… بیماریهای اپیدمیک، نارســانایی های ناشــی از گســترش شهرهای بزرگ (آلودگی هوا، ترافیک، محیط پرهیاهو) بیعدالتیهای اقتصادی، جنگ، بحرانهای اجتماعی، از هم گسیختگی خانوادگی، تضــادهای درون گروهی و برون گروهی فرهنگی و مســائلی از این قبیل قرار دارند نمیتوان انتظار ســلامت جســمی و روانی را داشــت هریک از پدیدههای اجتماعی و طبیعی بالا میتواند زندگی عادی یک شخ صیت سالم را تحت تأثیر قرار داده و آن را از حالت طبیعی خارج کند. بنابراین اگر جامعهای قصد دارد در دنیای پر رقابت امروزی از رونق اقتصادی، رشد اجتماعی و زندگی بهتر برخوردار باشد، و نیز خود را برای زندگی بهتر در قرن بی ست و یکم آماده سازد لازم ا ست بهرهوری یالایی دا شته با شد برای اینکه بهرهوری یک ک شور افزایش یابد لازم ا ست همهی سازمانهای (تولیدی، خدماتی، پرداختی، آموز شی و (… آن ک شور بهرهوری بالا دا شته با شند. برا ساس نظریه چند عاملی بهرهوری در شرایطی امکان دستیابی به بالاترین میزان بهرهوری امکانپذیر است که سازمان از سلامت روانی کامل
1
برخوردار با شند و شبکه های ارتباطی سازمان، سالم و اثربخش با شد.( ساعتچی،1382، ص.(9-10 سلامت روان، جزء مهمی از ابعاد سلامت ان سان ا ست، از این رو فرد را از جنبه های شناختی ، عاطفی و توانایی های خود برای ایجاد ارتباط با دیگران آگاه می سازد. ان سان با دا شتن سلامت روانی، بهترمی تواند بر ا سترس ها و ف شارهای زندگی فائق آید و کارهای روزانه خود را پربار تر و سودمندتر گرداند ، همچنین فرد مفیدی برای جامعه باشد. اختلالات و مشکلات روانی ، عصبی با تاثیر روی سلامت فرد ، کارکرد وی را در جنبه های مختلف زندگی : فردی ، خانوادگی و اجتماعی د ستخوش اختلال می سازد. از اهمیت سلامت روان همین بس ، که پایه و ا ساس ر شد ان سان ا ست، از این رو باید پذیرفت که سلامت روان همراه زندگی ا ست . به این عبارت توجه کنید : ان سان سالم محور تو سعه پایدار ا ست. بنابراین توجه به ابعاد چهار گانه ان سان و سلامت این ابعاد ب سیار مهم ا ست . به عبارت دیگر بهدا شت به معنی سلامتی است . اما سلامتی فقط نداشتن بیماری نیست .
انسان علاوه بر اینکه جسمی سالم دارد ، خوشحال ، راضی و شاداب زندگی می کند ، توانایی برخورد با مشکلات روزمره زندگی را دارد و می تواند با این کار ، دیگران را هم به لذت بردن از زندگی علاقمند نماید. این فرد دیگران را آزار نمی دهد و به زحمت نمی اندازد. انسـان ها به دلایل مختلف ممکن اسـت دچار بیماری های جسـمی شـوند . عواملی مانند : سـوء تغذیه ، میکروب ها ، تغییرات محیط زندگی ، فرســودگی و صــدمه جســمی ،کمبود مواد مورد نیاز خونی و عوامل فراوان دیگر ، امروزه اغلب بیماری های جســمی توســط پزشکان قابل درمان و کنترل اند. روان هم مانند جسم ممکن است دچار بیماری شود.
عوامل ژنتیکی ، فردی ، خانوادگی ، اجتماعی ، اقتصــادی ، عفونت، ضــربه، نرســیدن خون، خونریزی ، تومور ، مصــرف طولانی الکل ، کمبود مواد غذایی، صرع درمان ن شده و بیماریهای پیش رونده مغزی ، اعتیاد و سوء م صرف مواد . می توانند زمینه ساز بیماری های روانی، ع صبی شوند . خیلی از ماها در بع ضی زمانها دچار آ شفتگی های هیجانی می شویم.گاهی اح ساس غمگینی می کنیم و زمانی حالت تنش و اضـــطراب ،خشـــم و ســـردر گمی وجود ما را فرا می گیرد که این حالت ها چندان بطول نمی انجامد. چنین حالاتی در رفتارهای روزمره ما خیلی تکرار می شــوند وحتی افرادی هم هســتند که تحت هیچ شــرایطی خشــمگین نمی شــوند.چنین حالات و تغییراتی غیر طبیعی نیســت . اما گاه این علائم اســتمرار و شــدت یاقته و بر کارکردهای فردی، خانوادگی و اجتماعی ما تاثیر زیادی میگذارد از این رو هم برای ما و هم برای دیگران آزار دهنده و غیر قابل تحمل می شود .
نقش ارزشها در سلامت روان
طبق پژوهش های انجام شده، عامل پیدایش بسیاری از ناسازگاری ها و نابهنجاری های روانی ناشی از تضادهای ارزشی و عدم استقرار یک نظام ارزشی سازمان یافته در فرد ذکر شده است.
اسلام ویژگی های شخصیت نابهنجار و بیمار و به تعبیر اسلامی » فی قلوبهم مرض« را در بعد عقیدتی ، عاطفی ، عقلانی، شناختی و خصوصیات بدنی بیان کرده است. یکی از شرایط لازم جهت دست یابی به سلامت روان، برخورداری از یک نظام ارزشی منسجم می باشد.
دراین مقاله به تعریف سلامت روانی و به هفت ملاک داشتن روانی سالم از نظر ونتیز1 اشاره می کنیم.
در آستانه قرن بیست و یکم، انسان مضطرب، افسرده و بحران زده ی عصر حاضر، بیش از هر زمان دیگری خود را درگیر سؤال هایی اســاســی می یابد. می توان بر این نکته تأکید کرد که ارزش ها، اســاس و بنیان یکپارچگی شــخصــیت ســالمند. در حقیقت، ارزش ها، سازمان دهنده های اصلی اعمال و رفتارهای شخصیت رشدیافته به شمار می روند و سلامت روان، بی تردید، محصول چنین شخصیتی ا ست. با توجه به روابط موجود بین ارزش ها و سلامت روان، معیارهای سلامت و بیماری روانی از دیدگاه ا سلام مورد بحث و برر سی قرار می گیرد. اما پیش از این، تعریفی از سلامت روانی ضروری به نظر می رسد :
تعریف سلامت روان
تاکنون تعاریف متعددی از سلامت روان ارائه شده که همگی بر اهمیت تمامیت و یکپارچگی شخ صیت تاکید ورزیده اند. گلد شتاین2، سلامت روانی را تعادل بین اع ضاء و محیط در ر سیدن به خود شکوفایی می داند.چاهن3 نیز سلامت روانی را و ضعیتی از بلوغ روان شناختی تعبیر می کند که عبارت است از حداکثر اثربخشی و رضایت به دست آمده از تقابل فردی و اجتماعی که شامل احساسات و بازخوردهای مثبت نسبت به خود و دیگران می شود. در سال های اخیر، انجمن کانادایی بهداشت روانی، سلامت روانی، را در سه بخش تعریف کرده است :
2
بخش اول : بازخوردهای مربوط به خود شامل : الف ) تسلط بر هیجان های خود.
ب ) آگاهی از ضعف های خود.
ج ) رضایت از خوشی های خود.
بخش دوم : بازخوردهای مربوط به دیگران شامل : الف ) علاقه به دوستی های طولانی و صمیمی.
ب ) احساس تعلق به یک گروه.
ج ) احساس مسئولیت در مقابل محیط انسانی و مادی. بخش سوم : بازخوردهای مربوط به زندگی شامل : الف ) پذیرش مسئولیت ها.
ب ) ذوق توسعه امکانات و علایق خود.
ج ) توانایی اخذ تصمیم های شخصی.
د ) ذوق خوب کار کردن.
چاهن1 به ذکر پنج الگوی رفتاری در ارتباط با سلامت روان مبادرت ورزیده است که عبارتند از :
1. حس مسئولیت پذیری : کسی که دارای سلامت روان است، نسبت به نیازهای دیگران حساس بوده و در جهت ارضای خواسته ها و ایجاد آسایش آنان می کوشد.
2. حس اعتماد به خود : کســی که واجد ســلامت روانی اســت، به خود و توانایی هایش اعتماد دارد و مشــکلات را پدیده ای مقطعی می انگارد که حل شدنی است. از این رو، موانع، خدشه ای به روحیه او وارد نمی سازد.
3. هدف مداری : به فردی اشاره دارد که واجد مفهوم روشنی از آرمان های زندگی است و از این رو، تمامی نیرو و خلاقیتش را در جهت دست یابی به این اهداف هدایت می کند.
4. ارزش های شخصی : چنین فردی در زندگی خود، از فلسفه ای خاص مبتنی بر اعتقادات، باورها و اهدافی برخوردار است که به سعادت و شادکامی خود یا اطرافیانش می انجامد و خواهان افزایش مشارکت اجتماعی است.
5. فردیت و یگانگی : کسی که دارای سلامت روان است، خود را جدا و متمایز از دیگران می شناسد و می کوشد بازخوردها و الگوهای رفتاری خود را تو سعه دهد، به گونه ای که نه همنوایی کور و ناه شیارانه با خوا سته ها و تمایلات دیگران دارد و نه توسط دیگران مطرود و متروک می شود.
ملاک های سلامت روان
ونتیز ، سلامت روان را وابسته به هفت ملاک می داند که عبارتند از :
1. رفتار اجتماعی مناسب.
2. رهایی از نگرانی و گناه.
3. فقدان بیماری روانی.
4. کفایت فردی و خودمهارگری.
5. خویشتن پذیری و خودشکوفایی.
6. توحیدیافتگی و سازماندهی شخصیت.
7. گشاده نگری و انعطاف پذیری.
سلامت روان
مو ضوع سلامتی از بدو ب شر و در قرون و اع صار متمادی، مهم و همواره مطرح بوده ا ست. اما هرگاه سخنی به میان آمده،عموماًبعد
ج سمانی آن قرار گرفته و کمتر به بعد آن توجه شده ا ست. سازمان بهدا شت جهانی ضمن توجه دادن م سئولان ک شور ها، به تأمین ســـلامت جســـمی، روانی و اجتماعی افراد جامعه، همواره به این نکته تأکید دارد که هیچ یک از این ســـه بعد بر دیگری برتری ندارد (ح سینی، .(1387 تاریخچه سلامت روان با توجه به وجود بیماری های روانی از زمانی که ب شر وجود دا شته ا ست ومخ صو صاًزندگی
3
اجتماعی را شــروع کرده با او همراه بوده اســت. در قرن هفدهم ارتباط جســم و روان و محل این ارتباط مورد بحث قرار گرفت ارســطو بیماری های روانی را در اثز به هم خوردن تعادل و هیجان و ســلامت روان را به علت تعادل کامل هیجان میدانســت. از پزشــکان مهم دوره ا سلام زکریای رازی و ابوعلی سینا را می توان نام برد. ابوعلی سینا برای درمان بیماران روانی عقیده به تلقین دا شت و به عقیده اکثر مورخان بخیه و پیوند اعصاب را برای اولین بار عرضه کرده است. در سال 1366 پخش برنامه های روانشناسی و بهداشت روانی از رادیو ایران آغاز شد و در سال 1328 اداره بهداشت روانی در اداره کل بهداشت وزارت بهداری تشکیل شد ( میلانی فر، .( 1382 نقش اعتقادات مذهبی در کنترل آسب های روانی در نظریه ها و پژوهش ها ی روان شناسی مورد تأکید قرار گرفته است. برای مثال براون1، تدوبیز و گری ،1990 ؛ نشـــان دادند که مردان و زنان ســـیاه پوســـتی که از اعتقادات مذهبی بالایی برخوردارند کمتر دارای علائم افسردگی می بااشند. موسیک2 ،1996 ؛ در مورد اثر مذهب بر سلامت روانی در نمونه ای از بزرگسالان سالخورده سیاه و سفید نشان داد که مذهب بر سلامت روانی افراد اثر مثبت دارد و این اثر برای کسانی که از مشکلات جمعی رنج می برند بیشتر می باشند ( به نقل از میرشکار و مرزیه، .(1384
- از سوی دیگر در ایران که نظام حکومتی بر مبنای اسلام پایه ریزی شده است، نیل به بهداشت روانی که در احکام گوناگون اسلامی مورد تأکید بوده، از ح سا سیت های زیادی برخوردار ا ست. به وجود آوردن جامعه ایده ال ا سلامی و د ستیابی به چنین جامعه ایده ال نیز به شناخت همه جانبه عوامل زمینه ساز آن دارد. یکی از عوامل زمینه ساز سلامت روانی جلوگیری از بیماری های روانی است که در جوامع امروزی، به طور چ شمگیری خودنمایی می کند. برا ساس متون ا سلامی التزام عملی به اعتقادات مذهبی می تواند باز دارنده بسیاری از بیماری های روانی باشد. ( پناهی میرشکار و مرزیه، .( 1384
- در ایران تحقیقاتی در این زمینه انجام شده ا ست. محمدی ( 1383) مقای سه ای بین افراد مذهبی م سلمان و اقلیت های مذهبی و بیماران انجام داده ا ست. وی به منظور بر سی نقش مذهب بر بهدا شت روانی 700 نفر را به عنوان نمونه از میان افراد م سلمان و اقلیت های مذهبی انتخاب نمود. نتایج نشـــان داد که بین مذهب و بیماری های روانی رابطه معنا داری و جود دارد. افراد مبتلا به بیماری روانی از لحاظ مذهبی ضعیف تر از افراد سالم هستند ( به نقل از پناهی میر شکار و مرضیه)
- کربلایی هرفته و جناآبادی (1386) در پژوهش خود ن شان دادند رابطه معنا داری بین سلامت روان و اعتقادات مذهبی دان شجویان وحود دارد. همچنین ن شان دادند در متغیر سلامت روانی دان شجویان پ سر میانگین بالاتری از نظر آماری دارند اما در متغیر اعتقادات مذهبی تفاوت معنا داری بین دانشجویان دختر و پسر مشاهده نشد ( کربلایی هرفته و جناآبادی، .( 1386
- شیربیم و همکاران (1388) در پژوه شی ن شان دادند که افزایش سلامت روان دان شجویان با افزایش سر سختی روان شناختی آنان همراه ا ست. سر سختی روان شناختی به عنوان یک منبع مقاومت درونی، تاثیرلت منفی ا سترس را کاهش می دهد و از بروز اختلالات بذنی و روانی پیشــگیری می کند. افرادی که از ســلامت روانی بالایی برخوردارند، از ســر ســختی بالاتری نیز برخود دارند ( شــیربیم و همکاران .(1388
- جعفری و همکاران ( ( 1386 رابطه بین کارایی خانواده و دین داری و سلامت روان دان شجویان را مطالعه کردند : یافته های تحقیق آنها نشان داد که بین کارایی خانواده و دین داری و سلامت روان دانشجویان رابطه معنا دار وجود دارد. اما بین این رابطه در دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنا داری وجود نداشت. ( جعفری و همکاران .( 1386
فرد ریکسون (2002) معتقداست عواطف منفی همچون،اضطراب یا خشم، سبب می شوند ذهن فرد فقط به تولید واکنش دفاعی در برابر موضـوعات ایجاد کننده ی این عواطف منفی، محدود شـود در صـورتی که عواطف مثبت، سـبب می شـوند که ذهن فرد بر بروی محرکها باز با شد و این م سئله به نوبه ی خودفر صتهایی را برای توجه ی گ سترده تر به محیط،ایجاد کرده و در نتیجه خلاقیت فرد را بیشتر کرده و موجب شادکامی می شود.
_فروید نیز، طنز را وسیله ای برای دست یابی به شادی با وجود تمام اتفاقات اضطراب آور و شرایط نامساعد می داند.طنز،ارزش ایمن سازی بسیاری برخوردار است. فروید معتقد است بدون داشتن حس بذله و استفاده از آن در موقعیت های مقتضی امکان ندارد بتوان از نظر روانی شاد بود. طنز به ما این توانایی را می دهد که شادی را در زندگی حفظ کنیم، شادی ای که همی شه در معرض خطر ناپدید شدن است(جیکسون3،.(2005