بخشی از مقاله
تاریخچه ورزش
برای پی بردن به اهمیت ورزش و لاینفک بودن آن از زندگی انسان ها در طول تاریخ، خوب است بحثی پیرامون تاریخچه ورزش داشته باشیم. اصل ورزش را از یونان دانسته اند که به منظور چابکی بدن وایجاد قوّت انجام می یافت و پاروزنی، بوکس، کشتی، شنا، شمشیرزنی، تیراندازی، اسکی و ورزش هایی چون بیس بال،
سافت بال و بسکتبال و انواع فوتبال و چوگان بازی، والیبال، گلف، انواع تنیس، شنا، پرتاب وزنه و ... جزو ورزش محسوب می شوند. اولین ملتی که ژیمناستیک را بنیان و آن را نام نهاده اند، یونانیان قدیم می باشند، که ابتدا اصول ورزش در یونان خیلی خشن وناصحیح بود و اولین نتیجه از ورزش را بزرگ نمودن عضلات بدن می دانستند.
بعدها ورزش در یونان به شکل ریسمان بازی [جان بازی] در آمد و برای آن اهمیت زیادی قایل بودید و عمل کنندگان آن را آکروبات می نامیدند و این نوع حرکات را آکروباتیک می گفتند. به محل هایی که در آن جا ورزش می نمودند، ژیمنازیوم گفته می شد، که مهم ترین آن ها یکی لیسه و دیگری آکادمی نام داشت و چون مردم در آن محل ها لخت ورزش می کردند،
کلمه ژیمناز از کلمه گیمنوس که به معنای لختی است گرفته و به آن محل ها نام نهادند و بعداً به عموم ورزش های بدنی نیز ژیمناستیک نام گذاشته شد. مورخ مشهور، ویل دورانت می نویسد: آن [مدینه فاضله بچه ها] فنون خانه داری را به دختران و فنون شکار و جنگ را به پسران می آموختند و به پسران آموزش می دادند
که چگونه شکار کنند و ماهی بگیرند و شنا کنند و همچنین شخم زدن کشت زارها، دام گستری، دام پروری و نشانه روی با تیر و نیزه را می آموختند، تا در جمع مخاطرات زندگی توان محافظت و حراست از خویش را دارا باشند. اما اگر بیش تر در مساله دقت کنیم،
در خواهیم یافت تعلیم و تربیت در حقیقت با پیدایش و سکنا گزیدن بشر در روی زمین آغاز شده است. خاک و سنگ و کوه و تپه و دریا و جنگل و جویبار و دیگر مظاهر طبیعت و نیز خود زندگی و نیازهای آن. نخستین کتاب های درسی نوع بشر بوده اند. از قدیم ترین روزگاران و حتی پیش از پیدایش خط،
نیاز به تامین خوراک و پوشاک از راه شکار حیوانات و احتیاج به کسب توانایی برای مقابله با خطرهای طبیعی و دشمنان گوناگون، جوامع کهن بشری را واداشته بود که به امر تربیت بدنی، به عنوان یکی از مهم ترین امور زندگی توجه نمایند و این حقیقت را دریابند که قدرت، استقامت، مهارت و سرعت را که در زندگی انسان ها از اهمیتی برخوردار است،
می توان با بهره گیری از تمرین ها و فعالیت های جسمانی تا حد قابل ملاحظه ای تقویت کرد. وقتی دولت ها و حکومت ها تشکیل و تاسیس شدند، رهبران آن ها متوجه شدند که برای حفظ یا گسترش مرزهای خود، نیازمند بازوان توانایی هستند که در جنگ ها بتوانند پیروزی را برای آن ها به ارمغان آورند؛
ویل دورانت در این باره می نویسد:
از ضروریات دولت ها و تاکید بر روی حفظ نیروی جسمانی، پیروزمندی در جنگ هایی بوده است که متکی بر قدرت بدنی و نیرومندی جسمانی بوده است، و نیرومندی و مهارت بدنی، حاصل نخواهد شد، مگر در ورزش هایی که [در بازی های المپیک] مقرر گردیده است. در توجه انسان به تربیت جسم و توانمندی،
عوامل زیر نقش اساس داشته است:
1- انسان اولیه در جناح مبارزه با طبیعت، که از بدو تولد تا سپری شدن عمر او را تهدید می کرده، ضرورت نیرومندی را دریافته است.
2- از طرفی بر اثر قهر طبیعت، ناچار به مهاجرت برای یافتن معاش بوده و در این مهاجرت در برخورد با دیگر اقوام، برای حفظ بقای خویش و بقای اجتماعی.
3- و از جناح نیازهای فیزیولوژیک که برای ارضای نیازهای طبیعی خویش و خانواده، به ویژه نظام معیشتی جدیدی که در اثر مهاجرت برای او ایجاد می گردید.
اما در خصوص تاریخچه ورزش در ایران باید گفت: در میان کشورهای مشرق زمین، بی گمان ایران تنها کشوری بود که در نظام تعلیم و تربیت خود بیش تری الویت را به ورزش و تربیت بدنی داده بود، چه در حالی که چینیان به امر ورزش و تربیت بدنی توجه چندانی نداشتند
و هندوان نیز پرورش تن و فعالیت های بدنی را گاه مذموم هم می دانستند، ایرانیان به اهمیت و ارزش توانایی و سلامتی بدن به عنوان وسیله بسیار مهمی برای فراهم آوردن ارتشی سلحشور و پیروزمند، پی برده بودند.
هرودوت، مورخ مشهور یونانی می نویسد:
ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را می آموختند:
1- سواری؛ 2- تیر و کمان؛ 3- راستگویی. جوانان تمرینات روزانه را از طلوع آفتاب با دویدن و پرتاب سنگ و پرتاب نیزه آغاز می کردند، و از جمله تمرینات معمولشان، ساختن با جیره اندک و تحمل گرمای بسیار و پیاده روی های طولانی و عبور از رودخانه، بدون تر شدن سلاح ها و خواب در هوای آزاد بود. سواری و شکار نیز دو فعالیت معمول و رایج بود و جستن بر روی اسب و فرو پریدن از روی آن در حال دویدن و به طور کلی سرعت و چالاکی، از ویژگی های سوارکاران سوار نظام ایران بود.
به خصوص در باره دوران پارت ها یا اشکانیان و پیدایش کلمه پهلوان باید گفت: شرح فتوحات این قوم آریایی و حکومت پانصد ساله آن ها پر از دلاوری ها و کوشش های این مردم است. کلمه پهلوان و پهلوانی، ریشه پارتی است که هر فرد زورمند را منتسب به پارت یا پرتو و پهلو دانسته اند. اینان مردمی جنگجو و شکارچی بودند.
هنستین، مورخ یونانی می نویسد:
"پارت ها جنگ و شکار را دوست داشتند. این قوم از دوران طفولیت تا به هنگام کهولت همیشه با ورزش و تمرینات سخت جنگی و شکار بار آمده بودند."وَرزش به فعالیتها یا مهارتهای عادی جسمانی گفته میشود که بر پایه یک رشته قوانین مورد توافق همگان و با اهداف تفریحی یا برای مسابقه، نشاط شخصی،
دستیابی به ورزیدگی، مهارتجویی یا آمیزهای از این اهداف انجام میگیرد. تعریف ورزش به هدف و منظور از انجام آن بستگی دارد. برای نمونه پیکارهای شنا که در برابر هزاران نفر در یک استخر سرپوشیده مسابقاتی انجام میگیرد یک گونه از ورزش بشمار میرود در حالیکه شنا در یک استخر معمولی یا در دریا یک تفریح شمرده میشود. رشتههای فراوانی در ورزش وجود دارند
و مردم زمان و هزینه زیادی را چه به عنوان شرکت کننده و چه به عنوان تماشاگر صرف ورزش میکنند. ورزش و ورزش کردن طی سالیان طولانی از قالب یک تفریح و سرگرمی به قالب یک حرفه و فعالیت درآمدهاست و تعداد بیشماری از ورزشکاران حرفهای در سراسر جهان از طریق ورزش به ثروت رسیدهاند. این یکی دیگر از خصوصیات ورزش به شمار میآید.
امروزه ورزش زنان نیز جایگاه خاصی در مجامع بینالمللی پیدا کردهاست.واژه ورزش که از دیرباز معنای تمرین و ممارست داشت به هنگام تصویب «قانون ورزش اجباری در مدارس» در ۱۶ شهریور ماه ۱۳۰۶ خ بهطور رسمی به معنای امروزی وارد قاموس واژگان دولتی ایران شدهاست.*[۱]
یک تیم فوتبال زنان استرالیا
.توسعه ورزشها با توجه به تاریخچه کامل آنها به ما مطالب مهمی درباره تغییرات اجتماعی و همچنین به مقدار زیاد درباره خود ورزشها میآموزد.کشفهای بسیار مدرنی در فرانسه، افریقا و استرالیا درباره هنر غارنشینها وجود دارد(برای مثال لاسکائوکس) را از زمان ماقبل تاریخ ببینید که شواهدی برای جشنهای مذهبی، رفتارها و غیره را نشان میدهد.
بعضی ازتاریخهای این منابع به ۳۰۰۰۰ سال قبل مربوط میشود که با تاریخ نویسی کربنی ثبت شدهاند. اگرچه شواهد مستقیم کافی درباره ورزش از این منابع وجود ندارد، منطقی است که تصور کنیم که فعالیتهایی در این دوران وجود داشته معادل تعریف ورزش در زمان ما است.واقعیتهای هنری و ساختاری وجود دارد که نشان میدهد که چینیها با ورزش
و فعالیتهایی در ۴۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح سروکار داشتهاند. بنظر میرسد که ورزش ژیمناستیک یکی از ورزشهای محبوب و عمومی در چین باستان بودهاست. آثار باقیمانده از فرعونها نشان میدهد که تعداد زیادی از ورزشها، شامل شنا و ماهیگیری، بطور کامل توسعه و تکمیل شده بود و بطور منظمی در چندین هزار سال قبل در مصر باستان انجام میشدهاند.
سایر ورزشهای مصر باستان شامل پرتاب نیزه، پرش ارتفاع و کشتی گرفتن بود. ورزشهای ایران یا پرشیای باستان مانند هنر نظامی ایرانیان درزمان زرتشتیان ارتباط نزدیکی با مهارتهای دفاعی و رزمی جنگی داشت. از رشتههای ورزشی دیگری که در پرشیا رواج داشت
از چوگان و شمشیربازی سوار بر اسب میتوان نام برد. در اروپا، علائم باقیمانده از ایرلند باستان شمایلی از آماده کردن جنگاوران برای جنگ را نشان میدهد که یادآور ورزش هاکی ایرلندی در عصر حاضر است. پیشینه این تصاویر به ۱۳ قرن قبل از میلاد مسیح برمیگردد.شمار زیادی از رشتههای ورزشی از قبیل، کشتی گرفتن، دویدن، بکس، پرتاب نیزه، پرتاب دیسکو، راندن گاری در زمان یونان باستان وجود داشتهاند. این فعالیتها ارتباط فرهنگ نظامی و توسعه ورزش در یونان باستان را نشان میدهد. از زمانی که یونانیها المپیک را بوجود آوردند،
ورزش بخشی از فرهنگ این کشور شدهاست. بازیهای المپیک در ابتدا هر چهار سال یکبار در المپیا (دهکده کوچکی در پلئوپونس) برگزار میشدهاست. از آن روزگار تا زمان حال این ورزشها بهشکل فزایندهای سازمان یافتهتر شدهاند و مقررات ویژهای برای آنها تدوین شدهاست. صنعتی شدن زمان استراحت و تفریح بیشتری برای شهروندان کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه فراهم کرده و باعث شده مدت زمان بیشتری برای ورزش صرف کنند.
چه بهعنوان تماشاچی مسابقههای هیجانانگیز ورزشی و چه بهعنوان شرکت کننده در اینگونه رقابتها. این گرایشها و تمایلها با کارآئی مدیا ووسایل ارتباط جمعی گسترده و ارتباطات جهانی وسیع ادامه دارد. حرفهای شدن
در یک ورزش یک مورد و امتیاز خاصی شده و بعلاوه بودن آنها محبوبیت ومردمی بودن ورزشها را افزایش دادهاست، تا آنجا که طرفداران ورزشها شروع به تبلیغ و نمایش ورزشکاران حرفهای از طریق رادیو، تلویزیون و اینترنت کرده اند—که همه آنها در تمرینها و رقابتهای ورزشی با ورزشهای آماتور شرکت و نقش دارند.فوتبال محبوبترین و مردمیترین ورزش در سطح جهان است.
جایگاه ورزش در ایران باستان
دکتر گریشمن، باستان شناس فرانسوی درباره ورود آریانها هزار سال قبل از میلاد میگوید: این سواران ایرانی با زن، بچه و گله وارد شدند و مزیت تقسیم ناحیه را بمالک کوچک متعدد به دست آوردند و بیشتر آنان همراه گروه سواران خود به خدمت امرای محلی درآمدند.آریاییها یکی از شعب مردمان هند و اروپایی بودند.
برخی از باستان شناسان معتقد هستند که ساکنین اولیه آریانها یا آریاییها در قسمت شرقی و جنوب شرقی دریار خزر بوده و برخی دیگر آنها را به مردمان قفقازیه که به قسمتهای جنوبی خزر آمدهاند نسبت میدهند.اینان مردانی بودند که بعنوان سرباز مزدور زندگی میکردند.
ایشان سربازانی را تشکیل میدادند که میبایست یک روز جانشین امرائی بشوند که خود در خدمت ایشان بودند.تاریخ مهاجرت آنها نیز بدرستی روشن نیست ولی بین دو هزار سال تا پانصد سال قبل از میلاد این قوم به سرزمین ایران آمده و افراد بومی و محلی را به جنوب بردهاند.بنابراین آریانها مردمانی قوی، سلحشور و صحرا گرد بوده و کار عمده شان پرورش حیوانات اهلی و شکار و سواری و تیراندازی بودهاست.
ورزش و تقویت قوای بدنی و مهارت در جنگ و سواری و تیراندازی و راهپیمائی از اصول متداول این مردم بودهاست قومی که دائما در حال کوچیدن و منازعه با بومیهای محلی بوده و بقهر و غلبه زمینها و کشتزارها را تصاحب میکرده قطعا باید چالاک و سلحشور و بردبار و قوی اندام باشند.این مردم بتدریج شهر نشین شده و ده و شهر و قصبه بوجود آوردهاند از وقتیکه آریانها شهر نشین شدند همیشه مورد هجوم شعبه دیگر آریائیها – سکاها واقع شدند.قبل از تشکیل دولت ماد، آریانها بشکل ملوک الطوایفی میزیسته و رئیس هر خانواده با قدرت کامل خانواده را اداره میکرد،
و در مواقع جنگ یکی از رؤسای این خانواده فرماندهی لشکر را بعهده میگرفتند که بعدا مقام سلطنت از همین اختیارات بوجود آمد. در آن زمان هیچیک از امراء و سلاطین قدرت رئیس خانواده را تهدید نمیکردند.از قرن نهم قبل از میلاد سه تیره بزرگ آریائی در سرزمین ایران به حکومت رسیدند، در مشرق باختریها،
در مغرب مادها و در جنوب پارسها.آنچه از اخلاق و آداب این زمان روشن است حالت آماده گی قوم آریائی برای حرکت و جنگ و دفاع بوده و در این عصر کشت غلات کاملا مرسوم شده و در دهات و قصبات مزارع رونق بیشتری یافتند.تربیت حیوانات اهلی را عملی ساخته و اسب و سگ از نظر فوایدی که در جنگ و سفر و حضر و نگهبانی رمه و گله داشتند بیشتر اهمیت داند.
روحیه ورزشکاری
'""روحیه ورزشکاری"" به عنوان «مدیریت و نظر ملاحضه شده در هماهنگی با شرکت کنندگان شامل یک احساس عادلانه بازی، اخلاق و رفتار خوب نسبت به اعضای تیم و تیم مخالف، گرفتن یک روحیه مناسب و منطقی هنگام باخت تعریف میشود.»تحریک و تحرک بخشیدن به ورزشها اغلب یک حالت ووسیله بیاد ماندنی نمیباشد. برای مثال،
پیشقدمان دریانوردی و قایق رانی اغلب میگفتند که اغلب مسابقه قایقهای باد شونده به معنی تحریک بخشیدن به مهارتهای یادگیرندگان قایق رانی و دریانوردی است. اما با وجود این، اغلب مهارتهای محرک برای افزایش قابلیت کارآیی و عملکرد در موقع رقابت بیشتر از یادگیری باهم ادغام میشوند. روحیه ورزشکاری یک روحیه یا حالتی را بیان میکند
که از آن فعالیت یا رقابت بخاطر خود آن لذت میبرند.این حالت عاطفی معروف توسط خبرنگار ورزشی Grantland Riceبه این صورت معنی میشود که مهم نیست که شما برنده یا بازنده شدید بلکه این مهم است که بازی را انجام دادهاید.، " و شعار المپیک مدرن که توسط بنیان گذار آنPierre de Coubertinاین است.مهمترین چیز... این نیست که برنده نشدید اما این است که شما شرکت کردید، نمونههایی از بیان این حالت عاطفی مناسب هستند.
بیان میشوداما اغلب فشار برای رقابت یا یک تمایل فردی برای احراز کارآیی&mdash مانند فشار و زور تکنولوژی&mdashمی تواند بر بازی لذت بخش و رقابت عادلانه توسط شرکت کنندگان تاثیر بگذارد.افراد مسئول برای فعالیتهای تفریحی اغلب در جستجوی شناخته شدن و کسب احترام در ورزشها هستند که با پیوستن به فدراسیون ورزشها مانند کمیته بین المللی المپیک
یا با تشکیل هیئت منظم وقانونی اقدام به این کار میکنند. دراین صورت ورزشها از حالت تفریحی به حالت رسمی عوض میشوند: در ارتباط با اعضای جدید اخیر از قبیل دوچرخه سواران BMX، کوهنوردان برفی، و کشتی گیران هستند بعضی از این فعالیتها جنبه عمومی و همگانی دارند اما شکل گیری غیر یکسان در فرمهای مختلف برای مدت زمان طولانی دوام داشتهاست. در حقیقت، مققرات رسمی ورزشها در ارتباط با زندگی مدرن و توسعه فزایندهاست.روحیه ورزشکاری،
تحت هر اسمی مربوط به رفتار رقابت کننده در قبل، در طی و بعد از رقابت میباشد.نه تنها اگر یک ورزشکار برنده شود باید روحیه ورزشکاری خوبی داشته باشد وآن را حفظ کند بلکه اگر او ببازد باید همچنین این روحیه را حفظ کند.
برای مثال در فوتبال روحیه ورزشکاری چنان ملاحضه شدهاست که برای معالجه یک ورزشکار زخمی از طرف مقابل توپ را به بیرون از زمین بازی شوت میکند که امکان معالجه او را فراهم سازند.بطور دوجانبه تیم دیگر انتظار دارد که توپ را در موقع پرتاب به داخل زمین بازی دریافت کندخشونت در ورزشها شامل رد شدن از روی خط رقابت عادلانه و ایجاد خشونت و دعوا است.
ورزشکاران، مربیان، طرفداران آنها و والدین بعضی وقتها رفتار خشونت آمیز را بر علیه افراد یا املاک و تاسیسات در نمایش ناراحتی از عادلانه بودن نمایش، احاطه طرف مقابل و عصبانیت یا جشن و سرور در پیش میگیرند.
تغذیه
امروز بيش از هر زمان ديگري ارزش فعاليتهاي بدني و نقش آن در سلامت شناخته شده است. در واقع زندگي ماشيني، فعاليتهاي حركتي روزمره را كاهش داده و براي جلوگيري از بروز بسياري از بيماريها ورزش امري ضروري است. گاهي يك ورزشكار فراتر از حفظ سلامتي در رشتهاي خاص جهت كسب مقام قهرماني كوشش مستمر مينمايد كه در اين شرايط تمامي عوامل در بدن تغيير ميكنند. قلب، ريه، دستگاه گوارش، هورمونها، سيستم عصبي و بخصوص ماهيچهها نياز به تطابق با وضعيت جديد دارند.
در واقع هيچ استرس و فشاري مانند يك ورزش سنگين و طولاني مدت روي بدن تأثير نميگذارد. بنابراين جهت كسب مقام قهرماني يكي از مسايل مهم، تغذيه ورزشكاران است. البته فراموش نكنيم هدف از ورزش، سلامتي روح و جسم است و در كنار آن رقابت سالم در مسابقات و نه فقط كسب مقام قهرماني به هر قيمتي.
انرژي
انرژي مورد نياز براي يك ورزشكار به عوامل مختلفي مثل خصوصيات فردي ورزشكار (قد، وزن، جثه فرد، جنس، سن و بلوغ)، مدت ورزش، نوع و شدت ورزش و شرايط جغرافيايي محل زندگي فرد بستگي دارد. بطور كلي طي فعاليت ورزشي از يك طرف ميزان متابوليسم پايه (BMR) افزايش مييابد و از طرف ديگر فعاليت فرد زياد ميشود
. بنابراين مقدار نياز انرژي بين 3 تا 6 هزار كيلو كالري در روز توصيه ميشود. براي ورزشهاي سنگين مثل اسكي، ماراتن و ورزشهاي تيمي حداكثر انرژي لازم است كه براي اين نوع ورزشها توصيه ميشود 75-70 درصد كالري رژيم از منبع كربوهيدرات كه قسمت اعظم آن از نوع كمپلكس ميباشد تأمين گردد.در ورزشهايي كه انرژي زيادي در مدت كوتاه نياز دارند
مثل كشتي و شناي 50 متر، ميزان نياز انرژي بين 500-3000 كيلو كالري است. كمترين ميزان نياز به انرژي مربوط به فعاليتهاي ورزشي با شدت كم و مدت طولاني و يا ورزشهايي كه با شدت زياد و مدت كم انجام ميشود است. ورزشهايي مثل پرش طول، پرش ارتفاع، پرتاب ديسك، پرش با نيزه و غيره .... به طور كلي ميزان نياز انرژي براي زنان ورزشكار 10 درصد كمتر از مردان ورزشكارميباشد.
پروتيين
پروتيين براي رشد و بازسازي، انقباض عضلاني و گاهي توليد انرژي براي ورزشكاران لازم است. اما مصرف زياد پروتيين بر قدرت عضلاني نميافزايد (فقط حجم عضلات را زياد ميكند) و توصيه ميشود 15-12 درصد انرژي مصرفي بايستي از منبع پروتيين تأمين ميشود. چون نياز ورزشكاران به انرژي افزايش مييابد، بنابراين مقدار پروتيين مورد نياز براي فعاليت هاي ورزشي حداكثر 5/1 گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن در روز است
كه در مورد پروتيين مصرفي توصيه ميشود.نسبت پروتيين حيواني به گياهي 60 به 40 ميباشد و نوع پروتيين مصرفي بهتر است از گوشتهاي كم چربي (گوشت سفيد مثل مرغ و ماهي) و بيشتر بصورت كبابي يا آب پز باشد.
سفيده تخم مرغ و لبنيات كم چربي نيز از منابع خوب پروتيين هستند. جگر منبع خوبي از پروتيين، آهن، فسفر، ويتامينهاي گروه AوB ميباشد. اما بدليل اينكه غني از اسيدهاي نوكلييك، تركيبات پوريندار و كلسترول است، مصرف آن بيش از هفتهاي يك بار توصيه نميشود. بايد به اين نكته توجه كرد كه مصرف زياد پروتيين باعث ايجاد عوارضي مثل از دست دادن كلسيم، خشكي بدن، ايجاد نقرس، دهيدراتاسيون يا كاهش آب بدن، كنونريس و اختلالات كليوي ميشود.
چربي
جهت توليد انرژي براي فعاليتهايي كه مدت زيادي طول ميكشد سوختن مواد حاوي چربي ضروري است. با طولاني شدن ورزش، اسيدهاي چرب آزاد از ذخاير بافت چربي رها ميشوند و براي مصرف عضلات به عنوان سوخت استفاده ميشوند.عضلات در 60 تا 90 دقيقه ابتداي ورزش از گلوكز و گليكوژن ذخيره شده استفاده ميكنند
و پس از 9 دقيقه اسيدهاي چرب آزاد جهت سوخت مصرف ميشوند. تحقيقات نشان داده كه چربي زياد در رژيم غذايي باعث كاهش قدرت ورزشكاران ميشود. در تحقيقي كه روي دوچرخه سواران انجام گرفته مشاهده شده دوچرخه سواراني كه غذاي مصرفي آنها غني از كربوهيدرات پيچيده (نانهاي سبوس دار ، پاستا و ...) و محدود از چربي بوده ،
تا 240 دقيقه دوچرخهسواري كردهاند. در حالي كه در نتيجه خوردن غذاي چرب مقاومت آنها كم شده و حداكثر تا 75 دقيقه توانستهاند فعاليت دوچرخه سواري داشته باشند. بطور كلي چربي مصرفي بايد كمتر از 25 درصد كالري رژيم باشد كه از اين مقدار 10 درصد آن به اسيدهاي چرب غير اشباع حاوي چند باند دوگانه (روغن گياهي مايع) اختصاص داده شود.
آب
آب تنها مادهاي است كه كمبود يا فقدان آن تهديد جدي براي سلامتي است. بخصوص در فعاليتهاي ورزشي فقدان آب و يا كمبود آب سبب خستگي زودرس ورزشكار ميشود. نقش آب براي فعاليت قلب و عروق، متابوليسم مواد مغذي، سيستم تنظيمي حرارت بدن و همچنين دفع مواد زايد حاصل از متابوليسم سلولي است.
از طرف ديگر انتقال آب از داخل به خارج از سلول و بالعكس متضمن جابجايي يونهاي سديم، پتاسيم، كلرومنيزم است. هر چند كه عرق يك تركيب هيپوتونيك (رقيق) است و غلظت سديم، پتاسيم و كلر در عرق كمتر از خون است، وليكن در فعاليتهاي طولاني مدت تعريق زياد سبب افزايش غلظت خون و در نتيجه خستگي و عدم توان ورزشي ميشود.
مصرف نوشيدنيها و تركيب آن در فعاليتهاي ورزشي به عواملي مثل حرارت محيط، رطوبت محيط، خصوصيات مورفولوژيك و بيوشيميايي فرد و شدت و مدت ورزش بستگي دارد.بطوركلي توصيه ميشود قبل از مسابقات ورزشي حدود 500-400 سي سي از نوشيدنيهاي مختلف كه حاوي گلوكز است، استفاده شود و گاهي اوقات كمي الكتروليت به اين نوشيدنيها اضافه شود.
مواد معدني
در حين فعاليتهاي ورزشي نياز به مصرف بسياري از مواد معدني در ورزشكاران افزايش مييابد. به عنوان مثال نياز به كلسيم در ورزشكاران زيادتر ميشود زيرا كلسيم در افزايش دانسيته استخواني، از بين رفتن استرس هاي ناشي از ورزش و افزايش توان ورزشي نقش بسزايي ايفاد ميكند. نياز به منيزيم افزايش مييابد زيرا منيزيم در متابوليسم مواد مغذي و توليد انرژي شركت ميكند. نياز به فسفر افزايش مييابد بدليل اينكه فسفر در تنظيم انرژي بصورت ATP ،
تعادل اسيد و باز و در نتيجه افزايش توان ورزشي مؤثر است.نياز به «روي» افزايش مييابد زيرا روي جزء ساختماني بسياري از آنزيمهايي است كه در متابوليسم مواد مغذي شركت ميكنند و همچنين به همراه مس و آهن در سنتز هموگلوبين و خونسازي شركت ميكند. نياز به مصرف مس به دليل نقشي كه در بالا بردن درصد جذب آهن، سنتزميلين و فسفر ليپيدها، استحكام بافت پيوندي و همين طور آزادسازي انرژي از مواد مغذي دارد افزايش مييابد.
و بالاخره نياز به آهن بدليل نقشي كه آهن در انتقال اكسيژن به صورت هموگلوبين و ميوگلوبين و خونسازي دارد بيشتر ميشود. بنابراين مواد معدني در تأمين سلامت ورزشكاران از جايگاه ويژهاي برخوردار هستند.
ويتامينها
مصرف ويتامينها بايد در ورزشكاران جهت افزايش توان ورزشي و كاهش خستگي ناشي از ورزش افزايش يابد. اين گروه از مواد مغذي هرچند نقش انرژيزايي ندارند و ليكن به صورت كوآنزيم در متابوليسم مواد مغذي شركت ميكنند. به عنوان مثال ويتامين هاي B2 ،B1 ،B3 همگي براي انرژيزايي نقش مهمي دارند. مصرف ويتامين B6 بايد در بدن سازان بيشتر شود
چون اين ويتامين نقش مهمي در سنتز پروتيينها بر عهده دارد. كمبود ويتامين B12 و اسيد فوليك در ورزشكاران گياهخوار كه براي چند سال اين رژيم را داشتهاند شايع است و مصرف مكمل براي اين گروه توصيه ميشود.در فعاليتهاي ورزشي نياز به ويتامين هاي E، A و C نيز بدليل نقش آنتي اكسيداني كه دارند افزايش مييابد،
زيرا در نتيجه ورزش فرايند اكسيداتيو (ورزشهايي كه در آن اكسيژن زيادي مصرف ميشود) در عضله افزايش مييابد و منجر به افزايش توليد پراكسيدهاي چربي و راديكال هاي آزاد ميگردد.
نتايج مطالعاتي كه روي ورزشكاران صورت گرفته نشان ميدهد كه مصرف اين سه ويتامين براي مدت 3 تا 4 هفته از طريق برنامه غذايي سبب كاهش ميزان آنزيمهاي كراتين فسفوكيناز (CRK) و لاكتات دهيدروژناز (LDH) ميگردد كه كاهش اين دو آنزيم سبب افزايش توان ورزشي ميشود.[۲]
سیاستها
موقعی که مشکلات سیاسی در محلها و مناطق مختلف وجود داشته باشد خیلی از موارد مبهم در ورزشها دیده میشوند.هنگامی که آپارتاید رویه سیاسی افریقای جنوبی بود بسیاری از افراد ورزشکار بخاطر خواست وجدان خود در رقابتهای ورزشی در آنجا حاضر نمیشدند. بعضی این رویه را مشارکت موثری در فروپاشی و اضمحلال آپارتاید در آن منطقه میدانند و بعضی فکر میکنند که این کار عمر آن رویه را طولانی کرده
و تاثیرهای بدی بجا گذاشتهاست.در المپیک تابستان سال ۱۹۳۶که در برلین برگزار شد، شاید در نتیجه آن عوارض برگشتی آن این مسئله را نشان میداد، که موقعی که ایدئولوژی توسعه مییافت برای تقویت و گسترش یک دکترین مورد استفاده قرار گرفته بود.در تاریخ ایرلند ورزشهای ایرلندی محلی به ناسیونالیسم فرهنگی مربوط شدهاند. تا نیمه قرن بیستم میلادی یک شخص میتوانست
از شرکت در بازی فوتبال ایرلندی، هاکی یا ورزشهای دیگری که توسط انجمن ورزشکاران ایرلندی قبول شده بودند به دلیل شرکت در فوتبال یا بازی دیگرحمایت شده از طرف بریتانیای کبیر از بازی در تیمهای محلی محروم شود. تا زمان اخیر GAA به محروم سازی در بازی فوتبال و ]]اتحادیه راچبی [[در بازیهای محلی ایرلندی ادامه میداد.
این محروم سازی هنوز اعمال میشود، اما برای بازی فوتبال و راچبی که در پارک کروک بازی میشود تا زمانی که جاده لانسداو تعمیر میشود، اجازه داده شدهاست. تا زمان اخیر تحت قانون ۲۱ از GAA اعضای نیروهای امنیتی انگلستان و اعضای اعضای خانواده سلطنتی انگلستان از بازی در تیمهای ایرلندی محروم بودند اما، توافق نامه روز جمعه خوب در سال ۱۹۹۸ به واقعه این محروم سازی پایان داد.ناسیونالیسم اغلب شواهدی عمومی برای ایجاد خشوند در ورزشها یا در گزارش افرادی است که در تیمهای ملی رقابت میکنند
یا نکته پردازان و حضاری که میتوانند یک مشاهده پارتیزانی نشان دهند میباشد. این گرایشها بر خلاف اصول بنیادی خود ورزشها است که آن را بخاطر خودش و لذت بردن از شرکت در آن جالب میداند، است.
هنر
ورزشها وابستگیها و ارتباطات بسیاری با هنر دارند. اسکیت روی یخ و تای چی، برای مثال ورزشهایی هستند که با نمایشهای هنری در اساس خود نزدیک میباشند.: تماشای این فعالیتها با تجربه تماشای رقص باله نزدیک و یکسان است. بطور مشابه، فعالیتهای دیگری هستند که وجوه ورزشی و هنری در عمل و اجرای خود شامل میباشند،
مانند عملیات هنری، ژیمناستیک هنری، بدن سازی ، پارکور، یوگا، بوسابول، پرش با اسبو غیره. شاید بهترین مثال گاوبازی است که در اسپانیا در صفحات هنری روزنامهها گزارش میشود.این حقیقت که هنر خیلی به ورزشها نزدیک است بطوریکه در بعضی وضعیتها محتملا با طبیعت ورزشها ارتباط دارند. تعریف «ورزش» که در بالا ذکر شده این عقیده را توسعه داده که یک فعالیت که اجرا و عمل میشود فقط برای منظورهای عمومی و معمولی نمیباشد، برای مثال، اجرای آنها برای احراز موقعیتها نیست، اما اجرای آنها بخاطر خودشان و به روشی که بهتر میتوانند
اجرا شوند، میباشد.این مورد خیلی مشابه به مشاهده عمومی و همگانی از ارزشهای تجلیل هنری است که به عنوان بعضی چیزهای گفته شده در بالا با ارزشهای عملکردی جدی از استفاده معمولی ازموارد نتیجه میشود. بنابراین یک تجلیل از ارزشهای هنری یک اتومبیل خوش شانس است که فقط مسیر Aتا B را طی نمیکند بلکه ما را از استفاده از آن شاد و خوشحال وآماده میکند و روحیه شاد و شادابی میبخشد
به همان وضع، یک قابلیت ورزشی مانند پرش فقط ما را برای استفاده از روشهای مناسب برای پرش و اجتناب از موانع یا گذشتن از روی رودخانهها خوشحال و راضی نمیکند.. آن ما را بخاطر توانایی، مهارت و سبکی که نشان داده میشود خوشحال و شاد میکند.هنر و ورزش محتملا در زمان یونان باستان هنگامی که ژیمناستیک و سالیستنیک با تجلیل و تحسین از خدایان و تقدیر از زیبایی و هنر بدنسازی، شجاعان و کوههای آرت که توسط شرکت کنندگان نمایش داده میشدند،
بطور واضحی ارتباط داده شدهاند. واژه مدرن «هنر» به عنوان مهارت به این مورد آرت در یونان باستان مربوط میشود. نزدیکی هنر وورزش در این زمانها در طبیعت بازیهای المپیک نشان داده شدهاست، همانطور که ما دیدهایم، جشنهایی از فعالیتهای ورزشی و هنری، شعر خوانی، مجسمه سازی و آرشیتکت میباشند.
تکنولوژی
تکنولوژی نقش مهمی در ورزشها دارد که به سلامت یک ورزشکار، تکنیکهای یک ورزشکار یا ویژگیهای تجهیزاتی که از آنها استفاده میکند، مربوط میشود.""تجهیزات"" چون ورزشها بطور رقابتی رشد یافتهاند، احتیاج برای تجهیزات بهتر افزایش یافتهاست. کلوبهای گلف، راکتهای بیس بال، توپهای فوتبال، اسکیتهای حاکی، و تجهیزات دیگر بطور قابل ملاحضهای با اعمال تکنولوژی جدید عوض شدهاند""بهداشت و سلامتی"" از چگونگی تغذیه تا معالجه زخمیها، که به اطلاعات در مورد بدن انسان در آن زمانها بستگی داشته،
یک حالت و خصوصیات ورزشکار بالقوه افزایش یافتهاست. حالا ورزشکارها قادر هستند که تا سنین بالاتری بازی کنند، بسرعت زخمهای خود را مداوا کنند، و بیشتر و بهتر از ورزشکاران نسلهای قبلی آموزش و تعلیم ببینند.""دستورالعملهاً" تکنولوژی پیشرفته فرصتهای جدیدی برای تحقیق در مورد ورزشها بوجود آوردهاست.
حالا امکان آنالیز جنبههای ورزشها که قبلا خارج از درک وفهم بودند، امکان پذیر است. با امکان ضبط حرکات برای ثبت حرکات ورزشکار، یا استفاده از یک کامپیوتر پیشرفته برای نمایش سناریوی مدل فیزیکی، بطور فزایندهای توانایی ورزشکاران را در مورد درک آنچه که آنها انجام میدهند و چطوری میتوانند این اعمال خود را بهبود بخشند فراهم شدهاست.
اثرات ورزش در روح آدمی
1- پیشگیری از افسردگی و بالا بردن روحیه ی عمومی فرد
در حین انجام فعالیت بدنی، تولید یک ماده ی شیمیایی از بدن به نام "سروتونین" بیشتر می شود. کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط می باشد و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل می کنند. بنابراین در میان افرادی که به طور مرتب ورزش می کنند، به ندرت می توان شخص افسردهای یافت.
از طرفی با ورزش کردن، تولید "اندورفین" و "اپی نفرین" و "سیتوکینها" نیز افزایش می یابد و این مواد به طور طبیعی باعث بالا بردن سطح هوشیاری و روحیه ی عمومی فرد شده و احساس انرژی و شادابی بیشتری برای انجام کارهای روزمره ی زندگی به شخص ورزشکار اعطا می کنند. در حین انجام فعالیت بدنی، تولید یک ماده ی شیمیایی از بدن به نام سروتونین بیشتر می شود.کاهش سرتونین در بدن با افسردگی مرتبط می باشد و داروهای ضد افسردگی نیز در جهت افزایش این ماده در بدن عمل می کنند.