بخشی از مقاله
مقدمه افراد سالمند و تأمین بهداشت روانی و جسمانی آنها
طبق گزارش سازمان بهداشت جهانی، شاخص امید به ازجمله مسائلی است که توجه ویژهای را میطلبد .(1) در
زندگی در ایران افزایشیافته است، بهطوریکه امید به ایران جمعیت بالای 60 سال تا سال2020 حدود 10
زندگی در مردان ایرانی 67 سال و در زنان ایرانی 71 سال میلیون نفر و تا سال 2050 به بیش از 26میلیون نفر
میباشد. بنابراین آمار سالمندان ایرانی رو به افزایش است خواهد رسید .(2) این امر نیاز آنان به خدمات بهداشتی و
و در آینده کشور با مسائل جدی درباره سالمندان و حل اجتماعی و تامین منابع مالی را بیشتر می کند .(3) با
مشکلات آنها مواجه خواهد شد. سالمندی و شرایط ویژه افزایش سن و آغاز سالمندی، افراد بهتدریج برخی از
* نویسنده مسئول: روانبخش اسمعیلی، مازندران، ساری، بلوار امیر
مازندرانی، خیابان وصال، دانشکده پرستاری و مامایی
ایمیل: esmaeili42@yahoo.com تلفن: 015-34124414 http://jech.umsha.ac.ir
31 تبیین احساس تنهایی در سالمندان فرشید شمسائی و همکاران
کارکردهای فیزیولوژیک و روانی-اجتماعی خود را از دست میدهند. محرومیت از فعالیتهای اجتماعی، سالمندان را نسبت به افسردگی مستعد میکند و سبب افزایش احساس تنهایی در آنها میشود. شواهد نشان میدهند احساس تنهایی، پدیدهای گسترده و فراگیر است و 25 تا 50 درصد کل جمعیت بالای 65 سال آن را برحسب سن و جنس تجربه میکنند 4)،.(5
احساس تنهایی سالمندان یکی از مشکلات روانی-اجتماعی است که کمتر به آن توجه شده است. کاهش قوای جسـمی و سلامتی و فوت نزدیکان، آنان را در معرض خطر انزوا قرار میدهد و برای بسیاری از سالمندان تنهـایی در آخـر عمـر پدیده ای ناخوشایند و فرساینده است. احساس تنهایی منشأ بســیاری از حــالات نامتعــادل روانــی ســالمندان چــون خودکشی، افسـردگی و یـاس و ناامیـدی اسـت. تحقیقـات نشان داده اند که احساس تنهایی به طور قابل ملاحظـه ای بـا افســردگی، وضــعیت ســلامت عمــومی ضــعف و نقــایص کارکردی رابطه دارد. به طورکلی احساس تنهایی با مشکلات روانی- اجتماعی نظیر عزت نفس پـایین، شایسـتگی پـایین، تعــاملات اجتمــاعی ضــعیف و مشــکلاتی نظیــر اضــطراب، افســردگی، خودکشــی و ســلامت جســمانی نظیــر عملکــرد ایمنی و مشکلات خواب مرتبط است. یافتـه هـای پژوهشـی مؤید آن است که احساس تنهایی عامل سـبب شـناختی در ســلامت و بهزیســتی جمعیــتهــای گونــاگون مــیباشــد و پیامدهای آنی و درازمدت جدی در بهداشت روانی دارد -6) .(8 تنهایی با افزایش سن همـراه بـوده و دلیـل آن کوچـک شدن شبکه های اجتماعی است که به دلیـل از دسـت دادن وابستگان و دوسـتان اسـت (9) و ایـن احسـاس بـا کـاهش رضایت از زندگی در ارتباط است .(10)
مطالعه کیفی در رابطـه بـا احسـاس تنهـایی در سـالمندان استرالیا نشان میدهـد کـه ایـن احسـاس بـه دلیـل مـرگ دوستان، مشکلات جسمانی، کاهش فعالیت های اجتماعی و مشغله های فرزنـدان بـوده اسـت .(11) هـروی و همکـاران (1386) در مطالعــهای بــا رویکــرد پدیدارشناســی دیــدگاه ســالمندان را پیرامــون پدیـده تنهــایی مــورد بررسـی قــرار داده اند. این محققین با سه تم اصلی شـامل احسـاس درد و
رنج، فقدان و محرومیت و راه های جبران ایـن پدیـده را بـه تصویر کشیدهاند .(12)
بسیاری از نظریات روان شناختی در جستجوی آنند تا رونـد پیری و تغییـرات آن را در ابعـاد مختلـف توصـیف کننـد و رفتارهــایی کــه در ایـن دوره مشــخص مـیشــود را توجیـه نماینـد. نظریـه اریـک اریکسـون درزمینــهی رشـد روانـی-اجتماعی به دلیل برخورداری نسبی از استحکام و جامعیـت نظری در ایـن رابطـه موردتوجـه قرارگرفتـه اسـت .(13) او عقیده دارد که نظم ظهـور مراحـل زنـدگی، اگرچـه لحظـه شروع و پایان آن برحسب افراد، متغیر است اما بـرای همـه یکسان است. از دیدگاه اریکسون، تغییرات بدنی در سراسـر زندگی ادامه می یابند و بر نگرش هـا، هـدف هـا، احساسـات، فرایندهای شناختی و رفتار فرد اثر میگذارند.
مسائلی که افراد بایـد بـا آنهـا سـازگار شـوند نیـز در طـول زندگی تغییر میکنند و تحـول روانـی بسـتگی بـه روابـط اجتماعی خاصی دارد که فرد در مقاطع یـا مراحـل رشـدی گوناگون با دیگران برقرار میکند. اریکسون بیـان مـیکنـد که در دوره انتهایی زندگی، افراد موفقیتها و شکسـتهـای خود را ارزیـابی و بـه دنبـال مفهـومی بـرای زنـدگی خـود میباشند. وی بر بهره گیری از کمـالات، بـه جـای نومیـدی، تأکید داشته و معتقد است کـه اگـر افـراد سـالمند بتواننـد مفهومی برای زندگی خود بیابند، میتوانند با احساس کمال به پشت سر و به زندگی خـود نگـاه کننـد. از سـویی دیگـر سالمندانی که زندگی خود را دورهای سراسر بطالت و بدون مفهوم تصور میکنند، ممکن اسـت امیـد خـود را از دسـت بدهند، سفر حیات خود را با احساس پـوچی پایـان دهنـد، دیگران را تحقیر کنند و درنهایت ناامید شوند .(14)
اگرچه پدیده تنهایی را مـیتـوان از دیـدگاه هـای مختلفـی تبیین و مطالعه نمود اما با توجه جنبههای روانشناختی آن در دوره سالمندی و تحلیل آن بر اساس تئوری اریکسـون و دیــدگاه ســالمندانی کــه ایــن پدیــده را تجربــه نمــودهانــد قابل تأمل خواهد بود. لذا این مطالعه باهدف تبیین احساس تنهایی در سالمندان و تحلیـل آن بـا تئـوری رشـد روانـی-اجتماعی اریکسون انجامگرفته است.
http://jech.umsha.ac.ir
مواد و روشها
این پژوهش یک مطالعه کیفی است که با اسـتفاده از روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. مشـارکت کننـدگان شـامل دوازده نفر از سالمندان 68 تا 85 ساله مقیم شـهر همـدان بودند که در خانه شخصی و با اعضای خانواده خـود زنـدگی میکردند. نمونه گیری با توجه به اهـداف پـژوهش، بـا روش نمونه گیری هدفمند انجام شد. در پژوهش کیفی، نمونه هـا مبتنی بر هدف پژوهش انتخاب میشوند و منطـق و قـدرت نمونه گیری مبتنی بر هدف در انتخاب افراد غنی از اطلاعات بهمنظور مطالعه عمیق آنها نهفته است .(15)
دادههــا بــا روش "مصــاحبه انفــرادی نیمــه ســاختاریافته " جمع آوری گردید. مکان مصاحبه، پارک و نقـاط مختلـف از شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکـز شـهر همـدان بـود کـه اغلب افراد سالمند اوقات خود را در آنجا سپری مـیکردنـد. این افراد درواقع کسانی بودند که اطلاعات و تجارب عمیـق در مــورد مفهـــوم و موضـــوع موردمطالعـــه را داشـــتند و میتوانستند داده های بسیاری را در اختیـار پژوهشـگر قـرار دهنـد. بـهمنظــور رعایـت اصـول اخــلاق در پـژوهش، فــرم رضایت نامه آگاهانه توسـط تمـام شـرکت کننـدگان تکمیـل گردیــد. در ایــن فــرم از شــرکتکننــدگان اجــازه ضــبط مصاحبه هـا و اسـتفاده از اطلاعـات بـدون ذکـر نـام کسـب گردیددر. پایان هر مصاحبه مجدداً بر استفاده از مصاحبه ها با حفظ محرمانه بودن نام شرکت کنندگان تأکیـد گردیـد و همــه شــرکتکننــدگان موافقــت خــود را بــرای اســتفاده از نظراتشان در این مطالعه با محرمانه بودن نام اعلام نمودند. مصاحبه با یک سؤال باز و کلـی در مـورد تجـارب زنـدگی روزانه آنان آغاز میشد و در حین مصاحبه تمرکز اصـلی بـر توصــیف مشــارکتکننــدگان از تجربیاتشــان بــود. هــر شرکت کننده این فرصـت را مـی یافـت کـه تجربـه خـود را به راحتی بیـان کنـد و بـرای هـدایت مصـاحبه در راسـتای پدیده موردبررسی یعنی "احساس تنهایی" از سـؤالات بـاز مانند "تنهایی از دیدگاه شما به چه معناست؟" "احسـاس تنهایی را تجربه کرده اید؟" چه عواملی در احساس تنهـایی شــما دخیــل هســتند؟" اســتفاده مــیشــد. هنگــامیکــه صحبت های مصاحبه شونده از تشریح پدیـده مـورد بررسـی
مجله آموزش و سلامت جامعه، دوره 1، شماره 2، تابستان 1393 32
فاصله میگرفت، پژوهشگر با طرح یک سؤال از گفتـههـای
وی، توجه او را به پدیده موردنظر جلب میکرد و سـعی بـر
این بود که رونـد مصـاحبه بـا سـؤالات پیگیـر در راسـتای
دستیابی به تجربه مورد نظر ادامه پیدا کند، ماننـد "ممکـن
است در این مورد بیشتر توضیح دهید؟"، " میتوانیـد ایـن
موضوع را واضحتـر بیـان کنیـد؟"، "ممکـن اسـت دربـاره...
بیشتر توضیح بدهید؟ ،"یعنی میخواهید بگویید کـه......؟ و
یا " ممکن است با یک مثال منظور خود را از صـحبتی کـه
داشتید، روشن کنید؟" که سـبب شـفاف تـر شـدن پدیـده
برای پژوهشگر و همچنـین بـرای خـود مشـارکتکننـدگان
میگردید.
طول مدت مصاحبه ها از 35 تا 70 دقیقه و بهطـور متوسـط
50 دقیقه بود. تمام مصاحبه ها به صورت فردی و بـا کسـب
رضایت نامه آگاهانه از شرکت کنندگان انجام شد. مصاحبه ها
ضبط و در اولین فرصت پس از اتمام هر مصاحبه، کلمه بـه
کلمه بر روی کاغذ نوشته شد. این کار موجب مـیشـود تـا
نکته یا عبارتی نادیده گرفته نشود و کلیه مطالب بیان شـده
بهدقت مورد بررسی قرار گیرند.
در مرحله جمع آوری دادهها، مصاحبهها تا رسیدن به اشـباع
دادهها ادامه یافت .اشباع دادهها (Data Saturation) درواقع
فرایند دریافـت داده هـای جدیـد تـا زمـان تکـرار و تثبیـت
داده های قبلی است .(16) بنابراین در مرحله تجزیهوتحلیـل
اولیه هر یک از مصـاحبه هـا بـه صـورت جداگانـه تحلیـل و
دادههــایی کــه مــرتبط بــا پدیـده احســاس تنهــایی بودنــد
استخراج میشـدند و سـپس بـا داده هـای حاصـل از سـایر
مصاحبه ها از نظر تشابهات، همپوشانی و تفـاوتهـا مقایسـه
میگردید. مقایسه داده های استخراج شده بیانگر آن بود کـه
مفاهیم توصیف شده توسط شـرکت کننـدگان تکـراری و بـا
همدیگر مشابهت داشتند. در این مطالعه نهاتـاًی بـا انتخـاب
12 شرکتکننده اشباع دادهها حاصل شد.
تحلیــل دادههــا در راســتای هــدف پــژوهش و بــر اســاس
توضیحات مشـارکت کننـدگان در مطالعـه بـا روش تحلیـل
محتوا به ترتیب در 8 مرحله انجام گرفت.
.1 آمـاده کـردن دادههـا (پیـاده کـردن یـا تایـپ مـتن
مصاحبهها) .2 تعیین واحدهای معنـایی (مشـخص کـردن
http://jech.umsha.ac.ir
33 تبیین احساس تنهایی در سالمندان
کلمات، جملات و یـا پـاراگرافهـایی از بیـان گفتـههـای بیماران حاوی نکات مهم در مورد تنهایی بهعنوان واحدهای معنایی تعیین شد) .3 کدگذاری مـتن (تبـدیل واحـدهای معنایی به برچسبها، عنوان خلاصهای که بیانگر معنـای واحد انتخاب شده باشد) .4 بازنگری کدها بـا مـتن (مـرور مجدد،مقایسه کدها ازنظر تشابهات و تفاوتها با یکـدیگر و ادغام کدهای مشابه) .5 دستهبنـدی و توسـعه طبقـات بـر اساس تشابه و تناسب.6 بازنگری طبقهها و مقایسه مجدد با دادههـا بـرای اطمینـان از اسـتحکام کـدها .7 شناسـایی درونمایهها با تأمـل دقیـق، عمیـق و مقایسـه طبقـات بـا یکدیگر .8گزارش یافتهها 14 .(17) اطمینــان از صــحت و اســتحکام تحقیــق بــا اســتفاده از معیارهــای معتبــر بــودن، قابلیــت اعتمــاد، قابلیــت تأییــد و انتقال پذیری انجام گرفته است. به طوریکه به منظور معتبـر بودن یافته های این مطالعه جهت بازبینی و تأیید مطالب به شرکت کنندگان ارائه شد و آن هـا نظـرات خـود را در مـورد هماهنگی یافته ها با تجربیات خود در مورد مفهـوم تنهـایی به پژوهشگر اعلام نمودند و همچنین یافتـه هـای حاصـل از مطالعه طی جلساتی به طور مداوم با اعضای گروه تحقیق به بحــث گذاشــته شــد و در مــواردی بخــشهــایی از مــتن مصاحبه ها بـه طـور جداگانـه توسـط آنـان تحلیـل گردیـد. قابلیت، به قابل اعتماد بودن یافته های مطالعـه اشـاره دارد و زمانی حاصل میشود که محقـق اعتبـار یافتـه هـا را اثبـات کرده باشد، بدین معنی که یافتهها بایـد سـازگار، منطقـی و پیوسته باشند. پژوهشـگر بـا انجـام اقـداماتی نظیـر تعمـق مشــارکتی پیرامــون مضــمونهــا از طریــق بــازبینی توســط اعضـای گـروه تحقیـق و تحلیـل همکـاران صـاحبنظـر در تحقیقات کیفی قابلیت اعتماد پژوهش را تأمین کرد. در این مطالعه تلاش شد تا با حفظ مستندات مربوط به مطالعه به تضمین قابلیت تأیید این پژوهش کمک گردد. همچنین در این پژوهش سعی شده است با توصیف مبسوط زمینه برای قضاوت و ارزیابی دیگران در مورد قابلیت انتقال فراهم شود.
یافتهها
همه مشارکت کنندگان متأهل بودند و همسر سه نفر از آنها فوت شده بود. سطح تحصیلات مشارکت کننـدگان از سـواد
http://jech.umsha.ac.ir
فرشید شمسائی و همکاران
خوانــدن و نوشــتن تــا لیســانس متفــاوت بــود، شــغل مشارکت کنندگان شامل خانـه دار، کارمنـد، کـارگر، دبیـر و بازنشسته بود. با تجزیه و تحلیل چرخشی و مستمر داده ها تعداد 187 کد اولیه استخراج شـد کـه بـا در نظـر گـرفتن همپوشانی و ادغام آنها، تعداد 86 کد حاصل شـد. در ادامـه بررسی و تحلیل مستمر، سه طبقه اصلی و تعداد هفـت زیـر طبقه شناسایی شدند. طبقات اصلی شامل: احساس بیگانـه شدن، دوری از فعالیت های مورد علاقه و احساس خسـتگی و غم میباشند. این طبقات در یک درون مایه مشترک تحت عنوان »حسرت توأم بـا دلتنگـی« نـام گـذاری شـد کـه در جدول شماره یک توصیف شدهاند. ( جدول شماره .(1
جدول شماره -1 درونمایه اصلی، طبقات، زیر طبقات مشخصکننده احساس تنهایی در سالمندان
درونمایه اصلی حسرت توأم با دلتنگی
طبقات زیر طبقات
احساس بیگانه شدن - کاهش توجه و فاصله گرفتن اطرافیان
- جدایی از فعالیتهای شغلی و اجتماعی
دوری از فعالیتهای - احساس رهایی و فراموششدن
- کاهش عملکردهای فردی و اجتماعی
موردعلاقه - محدودیتهای ناشی از مشکلات جسمانی
احساس خستگی روانی و - فرسودگی روانی-جسمی
غم - احساسات اندوهبار
احساس بیگانه شدن: یکی از درونمایههای استخراجشده از متن مصاحبههای مشارکتکنندگان حس بیگانه شدن بود. بهطوریکه کاهش توجه و فاصله گرفتن از دیگران به دلیل درگیر شدن اطرافیان در مسائل شخصی و شغلی را مؤثر میدانستند. برخی از گفتههای آنان در این رابطه به شرح زیر میباشد:
"اینکه همه بچههایم سر زندگی خودشان هستند خوبه ولی بعضی وقتها فکر می کنم که من دارم فراموش میشم و فرصت کافی برای من ندارند.... خیلی چیزها فرق کرده ما که همیشه سعی میکردیم برای همهوقت بذاریم، زندگی فاصله را زیاد کرده، دور ویرم نگاه میکنم کسی نیست و فقط خودم هستم و این ناراحتم می کنه،...گاهی فکر میکنم دنیای اونا با ما فرق می کنه و کمتر کسایی مثل ما را درک میکنند، انگار که ما غریب شدهایم".
"هر چی که جلوتر میریم کمتر از ما می پرسند، منظورم اینه که برای ما کمتر وقت میذارن، خوب تو زندگیم خیلی تلاش کردم و خیلی چیزها را نتوانستم داشته باشم، حالا هم که پیر شدم هر کی دنبال کار خودشه،...انگار آدم وقتی پیر میشه تنهایی اونم بیشتر میشه و احساس میکنم مثل گذشته دوروبرم شلوغ نیست و از کسایی مثل ما دارن دور میشن، احساس دلتنگی و غصه دارم و به گذشتهها فکر میکنم که با دوستانم و فامیل بودم الآن همه اینها کم شده و جایی هم نمیتونم برم که این برام سخته...."
دوری از فعالیتهای موردعلاقه: فرایند پیری باعث میشود که بهتدریج عملکرد فرد کاهشیافته و با از دست دادن برخی از سرگرمیها و علایق فردی انزوا و تنهایی در آنان تشدید میشود. دراینباره برخی از مشارکتکنندگان گفتهاند:
"وقتی به گذشته نگاه میکنم فعالیتم زیاد بود، زیاد راه میرفتم و ورزش میکردم، الآن مجبورم همه اینها را کنار بذارم و تفریحاتم کم شده و حس میکنم که خیلی چیزهای دیگر را باید ازش چشمپوشی کنم. گاهی به فکر جوانی خودم میافتم، البته حسرتم میخورم که چکارها میتوانستم انجام بدم ولی غفلت کردم.....بعضی چیزهایی که دوست دارم برای من و امثال من دیگر فراهم نمی شه، مثلاً بخوام با دوستانم یا حتی خانوادهام مسافرت برم، الآن امکانش نیست... خودم تنهایی بخوام برم سخته برام و بقیه
هم که سرشون به کار و زندگی خودشون گرمه، زندگی برای ما یکنواخت شده و هیچ تنوعی در اون نیست، انگار آدم پیر میشه از همه جا باید ببره و تنها میماند".
" حس تنهایی فقط این نیست که کسی دوروبر آدم نباشد، همینکه مجبوری از خیلی کارهایی که دوست داری صرفنظر کنی یا سرگرمی نداشته باشی، تنهایی را بیشتر میکنه....البته خیلی چیزهایی که آدم ممکنه دوست داشته باشه همیشه برای اون فراهم نیست ولی بالاخره گاهی می بینی آدم دلش میخواد با دوستش باشه و یا مسافرت و جایی بره، وقتیکه امکانش نیست خودت تنها می مانی که چکار کنی و این حوصله آدم سر میبره، همه چیز خسته کننده میشه و حالت تکراری پیدا میکنه.. من قبلا آدم پر
مجله آموزش و سلامت جامعه، دوره 1، شماره 2، تابستان 1393 34
تحرکی بودم الان کمتر میتوانم راه بروم و قدم بزنم و بیشتر مجبورم در خانه باشم".
احساس خستگی روانی و غم: یکی از درون مایههای استخراجشده از مصاحبه مشارکتکنندگان احساس درونی ناخوشایند فرسودگی و خستگی است که اغلب با غم و اندوه همراه میشود که حس تنهایی را تشدید می کند.
یکی از مشارکتکنندگان در این رابطه گفته است:
" بهتدریج که سن بالا میره خوشیها هم کم میشه، منظورم اینه که آدم نمیدونه به چی دلش خوش کنه، تا وقتی جوان بودیم و توانش داشتیم نه فرصتش داشتیم و نه سایر امکانات وجود داشت حالا هم که وقتی فکرش میکنیم خیلی چیزها بدرمان نمیخوره و یواشیواش از درونم یکجوری شده که حس میکنم چیزی خوشحالم نمیکنه، تنها که میشم غصه و غمم زیاد میشه، یاد خیلی از گذشتهها و کسانی که از دستشان دادم میفتم... الآن زیاد فکر میکنم بیشتر هم به گذشتههام فکر می کنم که چقدر دوروبرم پر بود و الآن اینجور نیست، این حس تنها ماندن روحم را خسته میکند طور یکه فکر میکنم برام چیزی نمونده"
"گاهی دلم میگیره و در تنهایی خودم به گذشته فکر میکنم، حس می کنم شور و حال ندارم ، چون برام خیلی چیزها سخت شده و باید کسی باشه کمک کنه و این همیشه امکانپذیر نیست، تنهایی مشکل را بیشتر میکنه و باعث میشه بیشتر نگرانی و بیحوصلگی پیدا کنم، بعضی وقتها پیش هم سن و سالهام میرم و صحبت که میکنم بهتره".