بخشی از مقاله

مقدمه:

در قرن جدید سازمانها با چالش های فراوانی رو برو شده اند و برای فائق آمدن بر مشکلاتشان دریافتند که باید تغییراتی در سازمان و مدیریت آن ایجاد نمایند. اما با بررسی سازمان ها می توان دریافت که قلمرو مدیریت و سازمان،چه به لحاظ نظری,و چه به لحاظ عملی اخیراً تحت تأثیر نیرویی قدرتمند تحت عنوان معنویت قرارگرفته است، که اگر به درستی شناخته شود، به نظر می رسد ظرفیت لازم برای منجر شدن به ژرفترین تشریک مساعی، نه تنها در زمینه های حرفه ای، بلکه برای بروز انسانیت تمام عیار را دارا باشد (کنگرٌ.(1994 تا چند دهه قبل، باور غالب بر این بود که این نیروی عظیم برای جهان

مدیریت و بازرگانی مناسب نیست و این موضوعمنحصراً در ادبیات عامه پسند مورد بحث وگفتگو قرار می گرفت. ولی با

درک اهمیت این موضوع و نقش آن در موفقیت سازمان ها هم اکنون به عنوان موضوع پژوهش های دانشگاهی و علمی مورد بحث است (رستگار،.(1386

و پس از سالها تحقیق و تجربه ، سازمانها به سمتی در حال حرکتند که معنویتٍ نام گرفته و مقصد و هدف جدیدی برای

سازمانها در حال شکل گیری است؛ بنابراین هدف جدید نیز باید حمایت از توسعه معنوی کارکنان و سایر ذینعان سازمان باشد

که این امر در سایه رهبری معنوی که نقش آن تحریک و بر انگیختن کارکنان با استفاده از چشم اندازهای معنوی و ایجاد زمینه-

های فرهنگی بر اساس ارزشهای انسانی میباشد (نرگسیان،1386، ص .(31

محقق در این نوشتار، در پی تبیین مؤلفه های رهبر معنوی با نگاهی اسلامی به معنویت وارزش های معنوی است. آنچه در

رهبری معنوی از منظر دین مبین اسلام بر آن تأکید خواهد شد نه از نوع معنویت بودایی است و نه از نوع معنویت گرایی

آمریکایی . بلکه، بر اساس معنویت ناب اسلامی (منبعث از وحی) به معنای خدامحوری و خداباوری در همه امور است.


1 Conger 2- Spirituality


2

-1 مفهوم معنویت در دیدگاه معاصر:

در واقع معنویت واژه ای سهل و ممتنع است که در حوزه و فعالیت های علمی و عملی متنوعی کاربرد دارد و این ویژگی،

تعریف آن را بسیار دشوار می نماید. بنابر این پژوهشگران مختلف، از زوایای مختلفی به تعریف معنویت پرداخته اند و تعاریف بیشماری ارائه داده اند(رستگار، .(1385

برخی از تعاریف ارائه شده توسط صاحب نظران عبارت است از:

معنویت در مورد انسان کامل بودن است، در مورد یکپارچه سازی نیروهایی است که بخشی از ما است. در مورد اتصال به

نیروی زندگی است که ما را تعریف میکند و به ما متصل است( ماکسلیٌ 9111، ص .(42معنوی بودن شامل عمل و اعتقاد

هدایت شده به سوی هماهنگی فرد با چیزی است که مقدس خوانده میشود.معنویت امریعمیقاً شخصی است و به همه اعتقادات مذهبی و الگوهای کلی و احساسات و رفتاری گفته می شود که در نهایت به پیوند با خدا منتج میشود(ریزاچ 2002 ،

مک نایت .(1987معنویت احساس پایه ای فرد در هنگام اتصال به موجود کامل و یا دیگری است(میترف و

دنتونٍ،((9111معنویت یعنی یافتن هدف نهایی زندگی و زیستن بر اساس آن. معنویت، جست وجوی مداوم برای یافتن معنای

زندگی، وسعت عالم، نیروهای طبیعی موجود ونظام باورهای شخصی((کاکاباتسهَ و همکاران،2002 و مایر،(.2004 اما با بررسی همه این تعاریف و بررسی نقاط اشتراک و افتراق آنها به این نتیجه می توان دست یافت که منشا اصلی اختلاف
نظر ها پیرامون مفهوم معنویت، اختلاف در رویکرد های موجود به این مفهوم و در نهایت ناشی از اختلافات در مبانی معنویت است که از همین وجوه افتراق و اشتراک تعاریف بدست آمده است.

الف)نیروی برتر یا خدا: در باره این بحث دو پرسش به وجود می آید اول آنکه ایا اعتقاد به وجود نیروی برتر برای معنویت ضروری و لازم است یا نه و دیگر آنکه آیا نیروی برتر همان خداست؟ برای پاسخ به پرسش اول باید گفت که دیدگاه متفاوتی از صاحب نظران وجود دارد برخی آنرا ضروری و برخی حتی آنرا مضر می دانند اما با توجه به تعاریف موجود در مورد معنویت مشخص است که قریب به اتفاق آنان وجود نیروی برتر را ضروری می دانند زیرا برای پاسخ به نیاز های ماورایی انسان به آن نیازمندند. برای پاسخ به پرسش دوم نیز تفاوت نظر موجود است برخی نیروی برتر را همان خدا می دانند و برخی تعابیر

دیگری دارند (رستگار، 1385، ص .(218

ب) انسان شناسی:در باره اینکه انسان تک ساحتی است یا چند ساحتی دیدگاه های مختلفی و جود دارد. در یک تقسیم بندی

نسبتا جامع »خود» «به« گونه های زیر تقسیم شده است. غیر از بدن که جنبه سطحی و رویین است سه مرتبه وجودی دیگر دارد:

یکی ذهن که همان (سیاله) اگاهی است. دومی نفس که فاعل آگاهی است و سومی روح که ساحت عدم تفرد انسان است که در ان انسان حصار فردیت را در هم می شکند و با خدا یکی می شود (ملکیان،1380، ص .(213

ج)ارتباط با طبیعت:ارتباط فرد با محیط طبیعی در سه قالب (1 استیلای محیط طبیعی بر فرد (2 استیلای فرد بر محیط طبیعی و (3 همزیستی مسالمت آمیز وجود دارد که در هر عصری یکی از این دیدگاه ها بر دیگری برتری داشته است. در مورد اول اعتقاد براین است که مانیز جزئی از طبیعت هستیم و طبیعت وظیفه نظم دادن به عاملش را دارد، پس مارانیز شکل می دهد؛ و در

1 Moxley 2 Mitroff & Denton 3. Kakabadse


3

بیان دیگری طبیعت منبع حیات ماست و و ابسته به آن هستیم و در ضمن سریع ترین راه پیشرفت انسان را تقلید از طبیعت می دانند. سومین حالت همزیستی مسالمت آمیز با طبیعت است که بیانگر ارتباط متقابل بین انسان و طبیعت می باشد و از آن به

ارتباط معنوی بین انسان و طبیعت یاد می شود (رستگار، .(1385

د) ارتباط با متافیزیک:ملاحظه متافیزیک یکی زمینه های اشتراک و توافق نظر میان دیدگاه های مختلف معنوی است.اما دیدگاه

های مختلفی به متافیزیک و گستره آن موجود است. نظریاتی که متافیزیک را بخشی از جهان و هم آغوش با بخش فیزیکی آن

تلقی می کنند ذیل دیدگاهی واقع می شوند که جهان را صرفا صورتی از متافیزیک می داند که در میان دیدگاه های مختلف

معنویت فقط ادیان الهی متضمن این دیدگاه هستند. اگرچه تصور می شود که متافیزیک به عنوان جهان معنوی شامل عناصری از

جمله ارواح، فرشتگان، جنیان، بهشت، جهنم و... و خداوند است ولی در دیدگاه ادیان الهی بر الوهیت و ربوبیت خداوند برتمام

عناصر متافیزیک و جهان مادی تاکید می شود و قلمرو متافیزیک نسبت به جهان بسی گسترده تر است (علم الهدی،.(1389

با بررسی همه تعاریف معنویت و ویژگی های مشترک بین تعاریف، تعریفی بدست آمده که جامع تر از سایر تعاریف به نظر می رسد و مورد قبول اکثر محققان نیزهست: »تلاشی در جهت پرورش حساسیت نسبت به خویشتن، دیگران، موجودات غیرانسانی

و (نیروی برتر) خدا، یا کند وکاوی در جهت آن چه برای انسان شدن موردنیاز است و جست و جویی برای رسیدن به انسانیت

کامل دانستهاند«در این تعریف معنویت در برگیرنده توازن، تعادل، حساسیت و پرورش چهار بعد زیستی، اجتماعی، روانی ومعنوی درقالب چهار نوع ارتباط یعنی؛ ارتباط برون فردی، ارتباط میان فردی ,ارتباط درون فردی و ارتباط فرافردی می باشد . (هینلز، .(1995

1-1 معنویت در سازمان

در طی چند دهه گذشته نیاز های معنوی و غیر کاری افراد سازمان، مورد غفلت واقع شده اند و بیشتر تاکید سازمان ها و

محققان بر عواملی مانند محیط متغیر، رقابت شدید، تکنولوژی، مشتریان، شرکا و ...بوده است و سازمان ها از طریق آموزش

دادن کارکنان خود و افزایش مهارت و پاداش های مادی در پی دست یافتن به اهداف خود هستند، اما از مورد بسیار مهم تری که زندگی غیر کاری کارکنان و مدیران است، غافل بوده اند؛ و این کم توجهی باعث جدایی بین زندگی کاری و غیر کاری کارکنان و نیاز های روحی آنان است، در صورتی که به عقیده اندیشمندان حوزه مدیریت هر دو بعد زندگی کارکنان همزمان و به یک اندازه بر موفقیت سازمان تاثیر گزار است (مشبکی،1388، ص .(185

از طرف دیگر تاثیر معنویت بر سلامت بیشتر کارکنان و کنترل رفتار آنان، بی کفایتی علوم منطقی و عقلایی در حل برخی مسائل به وجود آمده در سازمان ،تقاضای مشتریان برای رجوع سازمان ها به معنویت،افزایش خلاقیت کارکنان و تعهد آنان و در یک

کلام تعالی نیروی انسانی در اثر ورود معنویت به حوزه سازمانها سبب شده است تا این نیاز بیشتر و ملموس تر حس گردد

(کریشنا کومر و نیک،2002، ص .(157

اما معنویت در سازمان مفهومی است که دارای چند بعد است. هم شامل معنویت در فرآیند سازمان است (معنویت در کار) و هم شامل محیط کاری (معنویت در محیط کار) و در سطوح مختلفی نیز مطرح است .

4

شکل :1 ابعاد معنویت در سازمان

معنویت در محیط کاریک درمان روبه جلو و موثر برای مدیریت نوین سازمانها است. محیط کار نیز به مکانی گفته می شود که

فرد کار خود را در آن مکان به انجام می رساند. محیط کاری مجموعه ای از ارزش های مقدس، نهایی و ارزشهای تمام سیستم

است که روح انسان را قادر به رشد و تکامل می نمایدو معنویت در محیط کار نیز به معنی معنویت در فضایی است که فرآیند

انجام کار در آن صورت می پذیرد (رستگار، 1389، ص .(125

نکته قابل توجه این است که کارمندان در محیط کار باید بتوانند همه نیاز های معنوی خویش را ارضا نمایند و زندگی بیرونی

معنوی داشته باشد. این نیاز های معنوی در قالب ارتباط با نیروی برتر، اختصاص زمان برای عبادت، مدیتیشن و یا در قالب

حس رضایت و عضویت و مراقبت از رفتار با همکاران، جهت گیری مسئولانه نسبت به اجتماع، تعهد شدید خدمت به مشتریان

و حساسیت نسبت به محیط را بدست بیاورند (ده حقیٌ،.(2012

کار نیز توصیف یک حرفه یاشغلی است که یک فرد آن را انجام می دهد. معنویت در کار یعنی معنویت در شغل یا حرفه ای که

فرد آنرا به انجام می رساند (رستگار، 1389، ص .(125معنویت در کار در برگیرنده تلاش برای جستجو و یافتن هدف غایی یک فرد برای زندگی کاری، به منظور برقراری ارتباط قوی میان فرد و همکاران و دیگر افراد که به گونه ای در کار با آنها سرو کار دارند و همچنین ساز گاری و یگانگی میان باور های اساسی فرد با ارزش های سازمانش می باشد (میترف و دنتون،.(1999
-2 مفهوم معنویت از منظر آموزه های اسلامی:

معنویت واژه ای است که هرکسی آن را درک می کند اما به دلیل وجودتعاریف مختلفی که از آن ارائه شده است دست یابی به تعریف واحد نیاز به دقت و تامل دارد. در اسلام نیز تعاریف اصطلاحی متفاوتی ارائه شده است و افراد مختلف به بیان تعاریفی پرداخته اند.

-معنویت عبارت از نوعی ارتباط با خدای متعال از راه ایمان به خدا و غیب جهان، عواطف و انگیزه های الهی و نیز استعانت از نیروهای غیبی براثر قرب الهی است .آثار عملی این ایمان و ارتباط در جهت بخشی به زندگی و نوع نگاه به آن دیده می شود که در قالب اخلاق الهی بروز و ظهور مییابد. همه این عناصر یا بعضی از آ نها را میتوان معنویت نامید (سقای بی ریا، .(1387

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید