بخشی از مقاله
هدف از اين فصل ايجاد يك فهم سريع از اصول آناتوميكي حركات ساده است، عضلههايي كه اجراي حركت را به عهده دارند به صورت ساده ميتوانند از طرق تمرينهاي ويژه بدنسازي تقويت شوند، اعداد و ارقامي كه در اين متن آمده ميتواند مورد تفسير قرار گيرد، اين اطلاعات بر اساس يافتههاي ون لنز، و چس مث (1972) قرار دارند و ميتوانند جهت توضيح عضلات افراد عادي كه در يك حركت خاص شركت دارند استفاده شوند. مؤلف آگاه است كه اين روش تمايل دارد كه پيچيدگي فرايندهاي حركتي را بيش از حد ساده كند، اما اميدوار است كه بتواند با پذيرفتن ان مشكل در جهت مزاياي يك ديدگاه سريع و ساده استفاده نمايد. بنابراين هدف اين قسمت ايجاد پلي بين فاصله زياد آناتومي محض (كه معمولاً يك عنوان خشك، بدون هيچ ارتباط واقعي با واقعيت است) و فعاليتها و تمرينات معمول ورزشي است.
تجزيه و تحليل حركات ساده تنه
خم شدن به طرف جلو
دامنه خم شدن تنه به طرف جلو بستگي به خاصيت كشساني عضلات مخالف ليگامانهاي سيتون مهرهها دارد. همچنين وابسته به جنبشپذيري مفاصل كوچك ستون فقرات و نيروي اوليه عضلات موافق است.
در هنگام ايستادن نيروي ثقل تنه را به طرف جلو ميكشد تا تعادلي را بين تونوس عضلههاي مسئول ايجاد وضعيت مستقيم بدن (به طور عمده عضلههاي راست كننده ستون فقرات) و نيروي ثقل ايجاد كند. زماني كه خم شدن به طرف جلو ادامه مييابد عضلههاي مشابه (كه در حركت دراز و نشست شركت دارند) از وضعيت طاقباز مورد استفاده قرار ميگيرند.
عضلههاي شركت كننده
1. عضله راست شكمي
2. عضله مايل خارجي شكم
3. عضله مايل داخلي شكم و خم كنندههاي مفصل ران
1. عضله راست راني
2. عضله سوئز خاصرهاي
3. عضله كشنده پهن نيام
4. عضله دندانهاي و غيره
يادآوري: زماني كه مفصل زانو و ران خم ميشود، شركت عضلههاي راست راني و سوئز خاصرهاي به طور قابل توجهي كاهش مييابد، زيرا كشش قبلي كاهش يافته و دستگاه اهرمي آنها كوتاه ميشود. در اين موقعيت بار و وزن اصلي روي عضلههاي شكم قرار ميگيرد.
دورسي فلكشن تنه
در دورسي فلكشن تنه، از حالت ايستاده درجه خم شدن به واسطه خاصيت ارتجاعي عضلههاي خم محدود ميشود. حالت ارتجاعي رباطهاي ستون مهرهها و مفصل ران (رباط راني خاصرهاي) و جنبشپذيري مفاصل كوچك ستون مهرهها از اهميت خاصي برخوردار هستند. شركت كنندههاي فعال دورسي فلكشن تنه عضلههاي باز كننده پشت هستند.
شكل 1 ـ 4. عضلههاي درگير در خم كردن تنه به طرف جلو
عضلههاي درگير
1. عضله راست كننده مهرهها
2. عضله پشتي بزرگ و عضله ذوزنقه (اين عضلات شانه را به طرف عقب ميكشند).
3. عضله سريني بزرگ و عضله وركي اندام تحتاني (اين عضلات مفصل ران را باز ميكنند).
شكل 2 ـ 4. عضلههاي درگير در خم كردن تنه به طرف عقب
خم كردن جانبي تنه
در حالت ايستاده، خم كردن جانبي تنه اصولاً به وسيله نيروي ثقل، با تونوس عضلههاي مخالف عمل كننده به عنوان ترمز كننده انجام ميشود تنها زماني كه خم كردن كامل مورد نياز است عضلههاي زير درگير ميشوند:
عضلههاي شركت كننده
در سطح شكمي
1. عضله راست شكمي
2. عضله مايل شكمي خارجي
3. عضله مايل
4. عضله سوئز خاصرهاي (عمقي)
5. عضله سينهاي بزرگ (شانه را به طرف موافق منقبض ميكند).
در سطح پشتي
1. عضله راست كننده مهرهها (در شكل 3 ـ 4 b اين عضله به وسيله عضلات پشتي بزرگ و ذوزنقه پوشيده شده است).
2. عضله مربع كمري
3. عضله پشتي بزرگ و عضله ذوزنقه (بخش بالايي) اين عضلات و چند عضله ديگر شانه را به طرف موافق منقبض ميكشند.
خم كردن جانبي تنه به وسيله انقباض همزمان عضلههاي بالا انجام ميشود.
خم كردن جانبي ويژه تنه: بالا آوردن تنه از حالت افقي، جانبي با پاهاي ثابت به منظور بالا آوردن لگن در اين حركت، همه عضلههايي كه از بدنه خاصره نشأت ميگيرند و روي ران يا بخش نزديك تنه پا متصل ميشوند، بايد شركت نمايند. برگشت از ثابت شدن و تحركپذيري اين عضله لگن را بالا مياورد نسبت به اينكه ران را دور كند، و لذا بالا آوردن جانبي تنه حمايت ميشود.
عضلههاي شركت كننده
1. عضلههاي سريني بزرگ، مياني و كوچك
2. عضله راست راني
3. عضله كشنده پهن نيام
4. عضله سوئز خاصرهاي
در ژيمناستيك تركيب بسياري از خم كردن جانبي تنه و دور كردن مفصل ران در ورزشهاي سواركاري، چوگان روي اسب مورد استفاده قرار ميگيرد.
چرخش تنه
چرخش تنه به وسيله يك سري از انقباضهاي عضلاني انجام ميشود كه تارهاي آنها از يك مسير مشابه نشأت گرفته است. اين شكلي از عضلات مارپيچ (Benninghof and Goerttler, 1975) و عضلههاي زنجيرهاي (Tittel, 1970) را مطرح ميسازد، كه تنه را ميچرخاند. در سطح خلفي كه اين عضله مارپيچي از قسمت چپ گردن حركت ميكند و از روي شانه چپ و طرف چپ تنه به طور مورب به طرف راست عضله مايل قدامي شكم و طرف چپ عضله مايل تحتاني ميرود.
بنابراين توالي، چرخش چپ تنه وجود دارد. در چرخش به طرف راست نيز اين توالي يكسان است، منتها در جهت مخالف.
عضلههاي شركت كننده
عضلههاي شركت كننده در اين مثال چرخش به طرف چپ تنه عبارتند از:
بخش شكمي تنه
1. عضله مايل خارجي شكم سمت راست
2. عضله مايل داخلي شكم سمت چپ (زير اين عضله، جهت كشش را به طور اريب از لايه مايل خارجي به طرف تاندون عضله راست شكمي ادامه مييابد).
3. عضله سينهاي بزرگ (جهت كشيدن شانه راست به طرف جلو)
4. عضله دندانهاي قدامي سمت راست (كه مانند عضله سينهاي بزرگ عمل ميكند).
5. عضله جناغي چنبري پستاني (جهت عقب كشيدن سر)
بخش پشتي تنه
1. عضله خاري چپ (جهت عقب كشيدن سر)
2. عضله خاري عرضي
3. عضلات بالا برنده دندهها
4. عضلات بين دندهاي خارجي و داخلي به ترتيب در طرف راست و چپ
5. عضله مايل خارجي شكم سمت راست
به علاوه بعضي از عضلههاي سطحي نيز شركت دارند كه اصولاً سبب چرخش شانه ميشوند:
1. بخش چپ عضله پشتي بزرگ
2. بخش چپ عضله ذوزنقه
3. عضله متوازيالاضلاع بزرگ و كوچك سمت چپ
حركات ساده در اندام انتهايي فوقاني
در شرح حركات اندامهاي انتهايي، اين عضلهها بر مبناي كاهش نيروي انقباضي توصيف خواهند شد. اعدادي كه بعد از عضله در پرانتز وجوددارد به صورت جرم نيوتن (Nm)، نيروي توليدي محاسبه شده، عضلات را از حالت استراحت نشان ميدهد.
يادآوري: اين اعداد صرفاً به عنوان ارزيابي عضلاتي كه در آن حركت خاص مهم هستند، به كار ميرود و به عنوان افزايش يا كاهش نيروي عضلاني محسوب نميشوند كه به وضعيت نسبي اهرم بستگي دارد مثلاً زواياي مختلف انقباض.
بالا بردن افقي دست (از حالت آناتومي)
اين حالت حركت را از وضعيت آناتوميكي به وضعيت افقي در جلو توصيف ميكند.
1. عضله دلتوئيد (12/97 نيوتن متر) (اين عضله بيشترين كار را انجام ميدهد).
2. سر كوتاه عضله دو سر بازويي (68/16 نيوتن متر)
3. عضله فوق خاري (73/13 نيوتن متر)
4. عضله سينهاي بزرگ (85/7 نيوتن متر)
5. عضله تحت خاري (85/7 نيوتن متر)
6. عضله غرابي بازويي (78/6 نيوتن متر)
7. عضله تحت كتفي (89/5 نيوتن متر)
كل نيروي تركيبي ايجاد شده به وسيله عضلات در بالا آوردن افقي دستها تقريباً برابر Nm 7/166 است با وجودي كه تنها بخشهايي از هر عضله شركت ميكند.
ثابت شده است در صورتي كه عضله دلتوئيد بيشترين كار را انجام ندهد كل كار انجام شده به وسيله عضلههاي مشابهتر خاص هنوز قابل ملاحظه است.
بالا بردن دست
حركت دست از وضعيت افقي در جلو به وضعيت عمودي، تحت عنوان بالا بردن ناميده ميشود.
يادآوري: اين حركت تنها به وسيله چرخش كتف امكانپذير است.
عضلههاي شركت كننده (شكل 5 ـ 4)
1. در بالا بردن كامل دست، بخشهاي بيشتري از عضله دلتوئيد شركت ميكنند (شكل 7 ـ 2 ملاحظه شود).
2. عضله دندانهاي قدامي اين عضله زاويه تحتاني كتف را به طرف جلو ميكشد، بنابراين حركت دست را از حالت افقي به حالت عمودي ميسر ميسازد.
3. عضله ذوزنقه، بخش بالايي اين عضله در چرخش شانه به وسيله بالا بردن شانه شركت ميكند. بخش پائيني عضله ذوزنقه به وسيله كشيدن زاويه فوقاني كتف به طرف پائين عمل ميكند.
ناتواني هر يك از عضلات فوق بالا بردن دست را غيرممكن ميسازد.
عضلات خاصي در وزنهبرداري برتري دارند. زيرا در حركت سريع آنها بايد حداكثر نيروي خود را به كار گيرند.
خم كردن دستها از وضعيت بالا رفته
در خم كردن از طرف جلو و متعاقب آن بالا بردن، دست ميتواند در يك وضعيت عمودي بالا برود. جهت ثابت كردن شانه در اين وضعيت (مثلاً در بالانس) برخورد استخوانها در شانه حركت بيشتر را در اين مسير مانع ميگردد.
هر دو برخورد استخواني و حتي بيشتر از آن شركت فعال عضلهها ضروري است.
هر دو عضلهاي كه دست را بالا ميبرد و عضلاتي كه دستن را پائين ميآورند، بايد در اين حركت شركت كنند. بنابراين انقباض ايزومتريك هر دو عضلهها موافق و مخالف، دست را در حالت بالا رفته ثابت ميكند.
پائين آوردن دست از حالت افقي
در هنگام ايستادن، پائين آوردن دست از حالت افقي فقط به وسيله نيروي ثقل انجام ميشود. پائين آوردن تدريجي به وسيله آرامش (ريلكس) مرحلهاي تونوس عضلاتي كه دست را بالا بردهاند، انجام ميشود.
در يك حركت مخالف فعال (حمايت از روبرو، بالا رفتن روي يك ميله عمودي) يا در يك حركت شتابدار نيرومند (حركات پرتابي يا برخورد كردن) عضلههاي پائين آورنده دست به طور كلي غالب ميشوند.
تونوس عضلات مخالف مذكور در فوق به حداقل كاهش مييابد تا مانع ايجاد حداكثر نيروي عضلات موافق نشوند.
عضلههاي شركت كننده
عضلههاي عمل كننده در قسمت قدامي تنه يا روي مفصل شانه
1. عضله سينهاي بزرگ: اين عضله براي پرتاب كردن عالي است، نيروي حداكثر آن از وضعيت عمودي ايجاد ميشود و تا سطح افق پائين ميآيد.
2. سر بلند عضله دو سر بازو: اين عضله در طول كل قوس عمل ميكند، از وضعيت بالاي عمود تا وضعيت پائين عمودي
عضله عمل كننده روي قسمت خلفي تنه و از كتف روي مفصل شانه:
1. عضله پشتي بزرگ: اين عضله و عضله پشتي بزرگ، عضلههاي پرتاب و كشيدن هستند.
2. عضلههاي گرد بزرگ و كوچك: عضله گرد بزرگ، در بالاي عضله پائين آورنده قوي دست است كه در تمامي قوس شتاب از بالا به پائين عمل ميكند (به ويژه در شنا داراي اهميت است).
3. عضله تحت كتفي: علاوه بر همه عضلههايي كه كتف را به طور خلفي چرخش ميدهند، به طور غيرمستقيم در حركت پائين آوردن دست شركت ميكند.
4. عضلههاي متوازيالاضلاع بزرگ و كوچك
5. عضله ذوزنقه: بخش بالايي اين عضله كه روي زاويه فوقاني كتف متصل است به عنوان مخالف بخش پائيني عمل ميكند.
عقب بردن دست (از حالت آناتوميك)
عقب بردن دست در ادامه حركتي است كه قبلاً شرح داده شد. اين حركت محدود است و ميتواند نسبتاً با قدرت كمي انجام شود و در اسكي استقامتي (عمل دست) و شناي كرال سينه (در انتهاي ضربه نيرو و شروع مرحله ريكاوري) ايفاي نقش ميكند.
عضلههاي شركت كننده
1. عضله دلتوئيد (83/8 نيوتن متر)
2. عضله تحت كتفي (83/8 نيوتن متر)
3. عضله گرد بزرگ (85/7 نيوتن متر)
4. عضله پشتي بزرگ (94/2 نيوتن متر)
5. عضله سه سر بازويي (98/0 نيوتن متر)
عقب بردن دست مقدمتاً به وسيله سه عضله اول انجام ميشود كه از ناحيه شانه نشأت گرفتهاند. به منظور افزايش نيروي كششي آنها، زاويه پائينتر كتف به وسيله عضلات متوازيالاضلاع كوچك و بزرگ و عضله ذوزنقه به طرف عقب چرخش داده ميشود.
دور كردن دست (از حالت آناتوميك)
دور كردن دست به ويژه در وزنهبرداري در مرحله بالا آوردن داراي اهميت است.
عضلههاي شركت كننده
1. عضله دلتوئيد (76/115 نيوتن متر) بخش مياني اين عضله اصولاً در مقابل حركت دور كردن دست عمل ميكند.
2. عضله تحت خاري (35/33 نيوتن متر)
3. عضله فوق خاري (60/20 نيوتن متر)
4. سر بلند دو سر بازويي (62/19 نيوتن متر)
عقب بردن دست از حالت دور شده
عقب بردن دست از وضعيت دور شده (ژيمناستها و در پرتاب ديسك) معمولاً قسمتي از يك حركت چرخش خارجي است و در خلال اين حركت عضلههاي تحت خاري و گرد كوچك و دلتوئيد، دست را به طرف كتف حركت ميدهند، در صورتي كه عضلههاي ذوزنقه و متوازيالاضلاع بزرگ و كوچك كتف را به طرف ستئون مهرهها ميبرند.
حركت دست از وضعيت جانبي به طرف جلو
اين حركت ميتواند به وسيله عضله سينهاي بزرگ به طور بسيار قدرتمندي انجام شود، مثلاً در پرتاب ديسك به وسيله عضله دلتوئيد، سر كوتاه عضله سه سر بازويي و عضله غرابي بازويي حمايت ميشود.
نزديك كردن دست از وضعيت دور شده
حركت دست از حالت دور شده به طرف تنه و ثابت شدن دست در وضعيت دور شده، در زماني كه سعي ميشود به شكل نيرومندي پائينتر بيايد، به وسيله قدرتمندترين حركات مفصل شانه انجام ميشود (كل نيرو = تقريباً 54/392 نيوتن متر).
در انجام حركت نزديك كردن، كتف و كمربند شانهاي بايد نسبت به سينه ثابت شوند كه اين عمل به وسيله عضلههاي ذوزنقه، متوازيالاضلاع بزرگ و كوچك، و اندامهاي قدامي سينهاي بزرگ انجام ميشود اين ثبت شدن جهت عمل عضلههايي كه از اينو ناحي با يك بنيان قوي نشأت ميگيرند ضروري است.
عضلههاي شركت كننده
عمل عضلهها از ديواره قدامي تنه روي كمربند شانهاي و از كمربند شانهاي روي مفصل شانه:
1. عضله سينهاي بزگ (76/115 نيوتن متر).
2. عضله سه سر بازويي (39/83 نيوتن متر) همراه اين دو عضله اصلي، دريافتهايم كه:
1. عضله دلتوئيد (35/33 نيوتن متر)
2. سر كوتاه عضله دو سر بازويي (60/20)
3. عضله غرابي بازويي (62/19)
عمل عضلهها روي مفصل شانه از قسمت خلفي تنه و از كتف
1. عضله گرد بزرگ (61/71 نيوتن متر)
2. عضله پشتي بزرگ (96/53 نيوتن متر)
3. عضله تحت كتفي (81/9)
چرخش داخلي بازو از وضعيت طبيعي
اين حالت در رشتههاي هنري مهم است (جودو و كشتي) شمشيربازي، شنا (در انتقال از مرحله كششي به مرحله فشار در شناي كرال، ضربه پشت و ضربه سينه شناي پروانه).
عضلههاي شركت كننده
1. عضله تحت كتفي (37/32 نيوتن متر) اين عضله، نيرومندترين چرخش دهنده داخلي دست است).
2. عضله سينهاي بزرگ (8/9 نيوتن متر).
3. سربلند عضله دو سر بازويي (81/9 نيوتن متر)
4. عضله گرد بزرگ (85/7 نيوتن متر)
5. بخش قدامي عضله دستوئيد (94/2 نيوتن متر)
6. عضله پشتي بزرگ (94/2 نيوتن متر).
چرخش خارجي دست از حالت طبيعي
چرخش خارجي در رشتههاي هنري، در شمشير بازي و شنا (پروانه) مهم است.
عضلههاي شركت كننده
1. عضله تحت خاري (53/24 نيوتن متر) (اين عضله عمل كننده اصلي در اين حركت است).
2. عضله دلتوئيد (بخش خلفي) (92/3 نيوتن متر)
3. عضله گرد كوچك (94/2 نيوتن متر)
كل نيروي توليدي در چرخش خارجي فقط حدود نصف نيرويي است كه در چرخش داخلي به كار ميرود، به اين دليل در حالت طبيعي اناتوميك، دست كمي به طرف داخل چرخش دارد، زيرا تونس چرخش دهندههاي داخلي غالب است.
خم كردن دست از مفصل آرنج
خم كنندهها نقش مهمي در همه حركات درگير حمل كردن و كشيدن يا مهارت كوهنوردي، ايفا ميكنند.
عضلههاي شركت كننده
1. عضله دو سر بازويي (09/47 نيوتن متر)
2. عضله بازويي (28/37 نيوتن متر)
3. عضله بازويي زند اعلايي (64/18 نيوتن متر)
عضله برون گرداننده مدور (77/11 نيوتن متر)
4. عضله باز كننده طويل مچ دستي، زند اعلايي (77/11 نيوتن متر)
همه عضلههايي كه روي مفصل مچ عمل ميكنند و همچنين يك فعاليت خم كنندگي ضمني نيز روي مفصل آرنج دارند بايد در ليست بالا قرار گيرند (3/8 نيوتن متر)
خمكنندههاي دست به طور متفاوتي روي پرونيشن و سوپينيشن اثر ميگذارند. عضله دو سر بازويي و عضله بازويي كه در زير عضله دو سر قرار دارد، بهترين عمل را در حالت سوپينيشن دارند، در صورتي كه عضله غرابي بازويي ميتواند حداكثر نيروي خود را روي ساعد در حالت بيعي يا پرونيشن اعمال نمايد.
باز كردن دست از مفصل آرنج
عضله شركت كننده
1. عضله سه سر بازويي (39/83 نيوتن متر)
2. عضله سه گوش آرنجي (85/7 نيوتن متر)
باز كنندههاي اصلي مفصل آرنج دو سر كوتاه عضله سه سر بازويي (86/59 نيوتن متر) كه تنها روي مفصل آرنج عمل ميكنند، سر دراز عضله سه سر، كه همچنين روي شانه عمل ميكند، كمتر مهم است.
از آنجا كه كل نيروي محرك خمكنندهها بيش از باز كنندههاست، لذا دست در حالت استراحت معمولاً تمايل دارد كه كمي خميده باشد.
عضله سه سر، نقش فوقالعاده مهمي در فعاليتهاي ورزشي كه در آنها باز شدن و ثابت شدن دست در حالت باز شده مورد نياز است، دارد (پرتاب وزنه، پرتاب نيزه، بوكس، ژيمناستيك و غيره)
حركات چرخشي مفصل آرنج
چرخش دهندههاي خارجي ساعد
1. عضله دوسر بازويي (79/10 نيوتن متر)
2. عضله سوپينتور (94/2 نيوتن متر)
ساير عضلهها نيز از اين حالت حمايت ميكنند (94/2 نيوتن متر) كل نيروي توليدي سوپينيشن زماني كه آرنج در يك زاويه مستقيم، خم ميشوند، بيشترين مقدار است.
چرخش دهندههاي اصلي ساعد
1. عضله درون گرداننده مدور
2. عضله مربع درون گرداننده
تعدادي از عضلههاي ديگر نيز به آنها اضافه ميشود كه بر روي چرخش داخلي يك اثر جانبي دارند (89/5 نيوتن متر) كل نيروي توليدي چرخش دهندههاي داخلي تقريباً برابر با نيروي چرخش دهندههاي خارجي است به استثناي اينكه با آرنج راست، پرونيتورها به بهترين شكل عمل ميكنند، در صورتي كه سوپينيتورها زماني كه آرنج در زاويه راست خميده است بهترين كارآيي را دارند.
در ورزشكاران چرخش دهنده داخلي و خارجي ساعد مهم هستند، حتي با درجههاي مختلف در رشتههاي هنري (جودو و كشتي) شمشيربازي و شنا.
خم كردن مچ دست (از حالت باز شده)
عضلههاي شركت كننده
1. عضله خم كننده سطحي انگشتان (09/47 نيوتن متر)
2. عضله خم كننده عمقي انگشتان (15/44 نيوتن متر)
دو عضله خم كننده طويل انگشتان نيز از خم كنندههاي نيرومند مفصل مچ هستند.
1. عضله خم كننده مچ دستي زند اسفلي (62/19 نيوتن متر)
2. عضله خم كننده طويل شست (77/11 نيوتن متر)
3. عضله خم كننده مچ دستي زند اعلايي (85/7 نيوتن متر)
كل پتانسيل نيروي توليدي تقريباً برابر 53/127 نيوتن متر است. دليل اين قدرت قابل توجه، زماني آشكار ميشود كه نقش اين عضلهها را در ورزش بررسي كنيم.
در ژيمناستيك، پرتابها، پرتاب وزنه و رشتههاي هنري، فشارهاي قابل توجهي روي اين عضلات قرار ميگيرد.
خم كنندههاي انگشتان بيش از همه در اعمال ديناميك داراي اهميت هستند، مثلاً نيروي حركت در پريدن و پرتاب وزنه و همچنين اعمال ايستا مانند وضعيت صليب در ژيمناستيك (بالانس يك دست يا دو دست)، قايقراني، وزنهبرداري، تنيس، ورزشهاي هنري و غيره.
باز كردن مفصل مچ دست (از حالت خم شده)
عضلههاي شركت كننده
1. عضله باز كننده مشترك انگشتان (68/16 نيوتن متر)
2. عضله باز كننده مچ دستي زند اعلايي (97/10 نيوتن متر)
3. عضله باز كننده انگشت سبابه (91/4 نيوتن متر)
نيروي باز كنندههاي مچ دست، مشابه باز كنندههاي انگشتان به طور قابل توجهي كمتر از نيروي خم كنندههاست، به دليل اينكه دست ابتدا يك ابزار گرفتن و نگهداري است و دامنه اعمال آن كمتر وابسته به باز كنندههاست.
در شمشيربازها، كشتيگيران، بازيكنان تنيس و غيره و به ويژه وزنهبرداران (حركات بلند كردن)، عضلههاي باز كنندهها به خوبي توسعه خواهند يافت، زيرا در اين ورزشها ثبات مفصل مچ به يك نيروي انقباضي فزاينده نياز دارد.