بخشی از مقاله

جامعه شناسی کار و غیر کار


مقدمه
همه انسانها به نظام تولید وابسته اند. اگر خوراک، آب و سرپناه به طور منظم فراهم نمی شد ما نمی توانستیم زنده بمانیم. حتی در جوامعی که هیچ گونه محصولات

غذایی کشت نمی شود (مانند فرهنگهای شکار و گردآوری خوراک) ترتیبات منظمی برای تهیه و توزیع منابع مادی لازم وجود دارد. در همه جوامع، فعالیت تولیدی یا کار، بیش از هر نوع فعالیت دیگری بخش عمده زندگی اکثر مردم را اشغال می کند. در جوامع امروزی برای ما عادی است که افراد در انواع مشاغل گوناگون و فراوانی کار کنند. اما این امر فقط

با توسعه صنعتی پدید آمده است. در فرهنگهای سنتی اکثریت مردم به یک فعالیت اصلی اشتغال داشتند:گردآوری خوراک یا تولید خوراک. پیشه های گوناگونی، مانند نجاری، سنگتراشی یا کشتی سازی، در جوامع بزرگتر معمول گردیده، اما تنها اقلیت کوچکی از جمعیت به طور تمام وقت به این کارها اشتغال داشتند.
تعریف کار
کار می تواند به عنوان انجام وظایفی تعریف شود که متضمن صرف کوششهای فکری و جسمی بوده و هدفشان تولید کالاها و خدماتی است که نیازهای انسانی را برآورده می کند. شغل یا پیشه کاری است که در مقابل مزد یا حقوق منظمی انجام می شود. کار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادی یا اقتصاد است، که شامل نهادهایی است که با تولید و توزیع کالاها و خدمات سروکار دارند.




موضوع جامعه شناسی کار
مطالعه نهادهای اقتصادی در جامعه شناسی دارای اهمیت زی

دی است، زیرا اقتصاد کم یا بیش بر همه بخشهای دیگر جامعه تاثیر می گذارد. فعالیت اقتصادی دارای آن اندازه نفوذ کنترل کننده ای نیست که کارل مارکس به آن نسبت داده است، اما تاثیر فعالیتهای اقتصادی در هر جامعه ای قابل ملاحظه است. شکار و گردآوری خوراک، شیوه زندگی شبانی، کشاورزی، تولید صنعتی_این شیوه های مختلف تامین معیشت تاثیر بنیادی بر زندگی مردم دارند. توزیع کالاها و تغییرات در موقعیت اقتصادی کسانی که آنها را تولید می کنند نیز به شدت بر همه انواع نابرابریهای اجتماعی تاثیر می گذارند. ثروت و قدرت به طور اجتناب پذیر همراه با همدیگر نیستند، اما به طور کلی ثروتمندترین افراد از جمله گروههای قدرتمند در جامعه اند.


توسعه صنعت، بر خلاف اعتقاد رایج مخصوص جوامع اروپای غربی و آمریکای شمالی نیست. بلکه در حقیقت صنعت گرایی جنبشی است که به طور سریع و متوالی در همه کشورها صرف نظر از ساختار اقتصادی و اجتماعی آنها، رواج یافته است. به همین دلیل توسعه نیافتگی یا عقب ماندگی را باید در تاخیری که از نظر توسعه صنعت در برخی کشورها وجود دارد، جستجو کرد. بنابراین اگر تنوع و ناهماهنگی ظاهری جوامع را نادیده بگیریم، مسائل مربوط به کار صنعتی و آثار آن به تدریج گریبانگیر همه کشورهای جهان، اعم از صنعتی و غیر صنعتی

می شود.
تعریف جامعه شناسی کار
اگر چه در حال حاظر درباره جامعه شناسی کار حتی در جوامع صنعتی فرضیات و آرای واحدی وجود ندارد،می توان آن را چنین تعریف کرد:

جامعه شناسی کار بررسی و مطالعه گروههای انسانی است که از نظر ابعاد و وظایف متفاوتند و برای اجرای کار معین و مشترکی گرد هم آمده اند.مسائل مربوط به کار و روابط بیرونی این فعالیتها و همچنین روابط درونی افرادی که این گروهها را تشکیل می دهند همگی در قلمرو جامعه شناسی کار قرار دارد؛لیکن چون ماهیت کار بسیار پیچیده و متنوع است و جنبه های مختلف فنی، روان شناسی ، اقتصادی و اجتماعی آن کاملاً به یکدیگر مرتبط و وابسته اند.
اتحادیه های کارگری و ستیزه صنعتی
زمانی دراز بین کارگران و کسانی که بر آنها سلطه اقتصادی و سیاسی داشته اند ستیزه وجود داشته است. شورش علیه خدمت نظام اجباری و مالیاتهای گزاف و شورشهای غذایی در دوره های بدی محصول در نواحی شهری اروپا در قرن 18 معمول بود. این شکلهای ستیزه کارگری و ماقبل مدرن تا تقریباً یک قرن پیش در بعضی کشورها ادامه داشت. برای مثال اغتشاشات مواد غذایی در چندین شهر بزرگ ایتالیا در سال 1868 رخ داد.این گونه شکلهای سنتی رویارویی تنها طغیانهای غیر عقلانی پراکنده نبودند:کاربرد یا تهدید خشونت بر محدود کردن قیمت غله و سایر مواد غذایی ضروری اثر داشت.
روان شناسی اجتماعی کار صنعتی
رضایت کارگر از کار خود امری روان شناختی است و جنبه فردی دارد؛اما محیط کار، ر

ضایت از مدیریت و عوامل اجتماعی بسیاری نیز بر آن تاثیر می گذارد.رضایت از کار به دو دلیل اهمیت دارد:
1-تاثیر آن بر رفتار فرد
2-تاثیر آن بر روابط اجتماعی محیط کار


سنجش سطح رضایت شغلی مبتنی بر این فرض است که اولاً احساس رضایت یا نارضایتی ناشی از نگرشی است که خود نیز تا اندازه ای با چگونگی شغل و مقتضیات مربوط به آن پدید می آید. ثانیاً چنین نگرشهایی عوامل موثر در برخی از رفتارها به حساب می آیند. به طور خلاصه فرض بر این است که نتایج عینی برخی از این رفتارها از قبیل جابه جایی و غیبت، روند ضد تولیدی را تا اندازه ای تبیین می کند و همه اعضای نیروی کار نیز نسبت به مقتضیات عینی کار به طور یکسان واکنش نشان نمی دهند؛ بنابراین در این اندازه گیریها باید تفاوتهای فردی را در نظر گرفت.پس رضایت پایدار افراد باید ملاک سنجش رضایت شغلی قرار گیرد.

بیکاری، کار زنان و اقتصاد غیر رسمی
در مطالعه کار و اقتصاد،نمی توان توجه خود را فقط بر افرادی که در وضعیت اشتغال ثابت تمام وقت هستند متمرکز کرد.در هر زمانی، تنها اقلیتی از جمعیت بزرگسال در نیروی کار مزدبگیر شاغل است. جوانان، افراد سالمند، نسبت بالایی از زنان، کسانی که از راه درآمدهایی که با کار به دست نیامده زندگی می کنند، و بیکاران همه خارج از آن هستند. اکثر این افراد مسلماً به همان اندازه یا بیشتر از افرادی کار می کنند که دارای مشاغل مزدبگیر تمام وقت هستند. دانش آموزان و دانشجویان در زمینه مطالعات درسی خود کار می کنند، افراد بازنشسته برای مراقبت از خانه و باغچه خود کار می کنند، و زنان خانه دار در زمینه امور خانگی و نگهداری و مراقبت از کودکان کار می کنند.
(آنها ممکن است کار مزدبگیری نیمه وقت نیز داشته باشند). تنها اقلیت بسیار کوچکی از ثروتمندان در راس نظام طبقاتی، که می توانند از قِبَل سرمایه گذاریها زندگی کنند، و شمار بسیار زیادتر بیکاران هستند که فعالیت کاری ندارند.برای اکثر مردم، بیکاری وضعیت خوشایندی نیست. فاقد کار بودن هنگامی که شخص به آن نیاز دارد، و نداشتن منابع لازم برای گذران یک زندگی رضایتبخش، علاوه بر سختی مادی رنج روحی به همراه می آورد.
كـار و وجدان كـاري و اثر آن در جامعه
دانشمندان علم اقتصاد، موضوع كار را از منظرهاي متفاوتي بررسي كرده‌اند و تعاريف گوناگوني در باب اين مفهوم ارائه داده‌اند.
اقتصاد‌‌دانان ليبرال، با استناد به آگاهانه بودن كار انسان و تفاوت‌هاي ويژة اعمال انساني با افعال حيواني،‌ كه معمولاً جنبة‌ آگاهي در آنها وجود ندارد، تعريفي از كار ارائه داده‌اند كه به شرح ذيل مي‌باشد.
كار عبارت است از استفاده‌اي كه انسان از قواي مادي و معنوي خود در راه توليد ثروت يا ايجاد خدمات مي‌نمايد. البته كار در اين مفهوم داراي شاخه‌هاي گوناگوني است و ايده‌ها و نيات‌كاري را نيز دربر مي‌گيرد.
در تعاريفي كه در باب مفهوم كار ارائه شده، خاصيت توليدي بودن آن نيز لحاظ گرديده است، به طوري كه «لوديك اچ ماي»، اقتصاد‌دان آمريكايي، كار را از زواية نگرش توليدي بودن آن

چنين تعريف كرده است:
هرگونه فعاليت انساني، خواه ذهني و جسمي و خواه معنوي و ايده‌اي كه به توليد كالاهاي اقتصادي بينجامد، كار ناميده مي‌شود.
به عقيده «كارل ماركس»، كار، عملي است كه مابين انسان و طبيعت انجام مي‌گي

رد و فعلي است كه فاعل آن انسان و مفعول به آن طبيعت است. او در «كتاب سرمايه» خود چنين تقرير نموده است كه: كار نخستين برخورد ميان انسان و طبيعت است . انسان در برابر طبيعت نقش يك قدرت طبيعي را ايفا مي‌نمايند . او قواي جسماني خود- يعني قدرتي كه در بازوها و ديگر اعضاي خود دارد- را به گونه‌اي هماهنگ مي‌سازد تا مواد خام طبيعت را به گونه‌اي كه براي زندگي‌اش مفيد فايده باشد، تبديل كند.
به طور كلي مفهوم كار از ديدگاه‌هاي گوناگون بصورت‌هاي متفاوت بيان و تعريف شده است كه در اين ميان، مفاهيم «اخلاق كار» و «وجدان كار» بيش از ديگر موضو‌ع‌‌ها مطلوب نظر هستند.
الف: مفهوم اخلاق كار
منظور از مفهوم اخلاق كار اين است كه نيروهاي كاري بر دو دسته‌اند؛
بعضي تمايل فراوان به فعاليت، تلاش و كوشش دارند، سكون و آرامش را پسنديده نمي‌دانند و فضايل اخلاقي آنان در كارهايشان شكوفا مي‌گردد، برعكس، گروهي هم تمايل به كار و مجاهدت ندارند و تنها با نيروهاي جبري و فشارهاي بيروني بايد آنان را به كار وادار كرد.

 


البته از اخلاق نيك و حسنه آن است كه انسان فعال باشد و محصول فعاليت او براي همنوعانش مفيد و ثمربخش واقع شود. هر كس با انجام كاري كه قابليت و توانايي آن را در خود احساس مي‌كند، به جامعه انساني خدمت ‌كند و در جهت رفع مشكلات جامعه يا براي ارتقاي ابعاد گوناگون آن سعي و تلاش پيگير و مستمر داشته باشد.
در بحث «اخلاق كار»، مفهوم اقتصادي بودن كار را مي‌توان به شرح ذيل بيان نمود:
«كار عبارتست از حركتي كه انجام آن موجب شود ديگران نسبت به ثمرة آن ح

ركت راغب شوند و مايل باشند با طيب خاطر، براي محصول آن چيزي را پرداخت نمايند.»
به طور خلاصه و با نظر به آنچه كه ذكر آن رفت، كار را به صورت زير مي‌توان تعريف نمود:
«كار عبارتست از مجموعه عملياتي كه به منظور استفادة عملي بر روي ماده انجام مي‌گيرد، اين اعمال نيز به نوبة خود بر انسان و زندگاني او تأثير خواهد داشت و تغييراتي را در آنها پديد خواهد آورد».
در اسلام از كار به عنوان عمل صالح ياد شده و شرط ورود به بهشت آرماني، با توجه به مفاهيم عالية آيات قرآن كريم- دارا بودن سه خصيصة عمده: «ايمان»، «عمل صالح» و «تقوي» ذكر گرديده است. ناگفته پيداست كه ثمرة ايمان و تقوي در عمل صالح معلوم مي‌گردد و انسان مؤمن به مباني حق، بالقاعده فاعل اعمال صالح و نيكوست و نتيجة عمل صالح او،‌ خير و نعمت و بركت براي جامعه است و در صورت فقدان ايمان يا تقوي، عمل انسان تباه شده و خير اخلاقي و انساني در آن نخواهد بود.
در دين مقدس اسلام حتي نيات خير داراي ارزش و ثواب هستند، زيرا نيات خير در حقيقت همان ايده‌ها و طرح‌هاي مثبت اولية انجام كارند.
ب:‌ مفهوم وجدان كار
برخي از متفكرين، وجدان را به معناي آگاهي از انديشه‌هاي پنهان آدمي مي‌دانند. يعني آنچه كه «ناخودآگاه» و حتي «خودآگاه» در رابطه يا اعمال تلقي و ارزيابي مي‌نمايد. برخي نيز وجدان را قضاوت دروني افراد در باب كردارهاي خود دانسته‌اند، زيرا انسان‌ها معمولاً در ارزيابي اعمال خود در خلوت و تنهايي قضاوت‌هاي منصفانه‌اي دارند و خود را آن‌گونه كه هستند، مي‌شنا

سند و بر حقيقت اعمال و رفتارهاي خود اشراف دارند، هر چند كه ممكن است ظواهر اعمال و رفتارهاي آنان با آنچه وجدانشان داوري كرده است، تفاوت‌هاي فاحش داشته باشد.
وجدان كار، يكي از حوزه‌هاي وجدان انسان است كه در ساية اخلاق كاري به وجود مي‌آيد و مرز بين درست و نادرست و صالح و ناصالح را معين مي‌كند.
به عبارت ديگر، «اخلاق» بينش شخصي و روحية‌ شايسته‌اي است كه همة افراد در اجتماع واجد آن هستند و آن را به عنوان فضيلت اخلاقي مي‌شناسند، اما ممكن است به آن كمتر توجه كنند. «اخلاق كاري» همان بايد‌ها و نبايدهايي است كه اجراي آنها در محيط كار، در راستاي تحقق اهداف كاري سازمان است و به تعبير شوراي فرهنگ عمومي كشور، «وجدان را مي‌توان وضعيتي دانست كه در آن افراد جامعه در مشاغل خود سعي مي‌كنند كارهايي كه به

آنان محول شده است را به بهترين وجه، به طور دقيق و با رعايت اصول بهينه‌سازي به انجام برسانند».
وجدان كار انسان را وادار مي‌سازد تا همواره براي تحقق آرمان‌هاي ذيل تلاش نمايد:
1- كار بايد بدون عيب و نقص و در نهايت دقت و صداقت انجام پذيرد.


2- كار بايد تا سرحد امكان به نتيجه‌هاي منطقي و تعريف شده منتهي گردد.
3- كار بايد به موقع و در زمان مناسب و لازم آن انجام گيرد.
4- كار بايد بدون نظارت و كنترل عوامل خارجي در نهايت صحت و درستي به اتمام برسد.
5- كار بايد با صرف كمترين هزينه انجام گيرد.
شناسايي نيروهايي كه داراي وجدان كاري قوي مي‌باشند، كار آساني است و معيارهايي كه در ذيل به آن اشاره خواهد شد، نمونه‌اي از رفتارهاي بارز آنان مي‌باشد:
1- بر انگيزه‌ها و ارزشهاي دروني متكي‌اند
2- به كنترل‌هاي دروني مقيد هستند.
3- داراي چشم‌اندازهاي تحليلي وسيعي هستند.
4- براي دستيابي به سود بلند مدت، كه صرفاً به ماديات محدود نباشد، تلاش مي‌نمايند.
5- بر منافع كلان سازماني تأكيد دارند.
6- در برابر غير‌خود، كاملاً، احساس مسئوليت مي‌نمايند.
7- به موضوع گذر زمان كاملاً توجه دارند و حساسيت ويژه‌اي به اين موضوع از خود نشان مي‌دهند.
شايان ذكر است افرادي كه فاقد وجدان كاري‌اند، همواره در خمودگي، نااميدي و بدبيني به سر مي‌برند و رفتار و كردار آنان تفاوت بارزي با گروه گذشته دارد از جمله ويژگي‌هاي برجستة اين گروه مي‌توان موارد ذيل را بر شمرد:
1- بر انگيزه‌هاي بيروني متكي‌اند.
2- به كنترل‌هاي بيروني نيازمندند.
3- چشم‌اندازه‌هاي تحليلي محدود دارند.
4- در جستجوي منافع كوتاه مدت هستند، كه بيشتر به ماديات محدود است.
5- بر منافع فردي غير‌سازماني تأكيد دارند.
6- در مقابل غير خود احساس مسئوليت ندارند.
7- نسبت به گذر زمان بي‌تفاوت هستند.


بودجه و منشاء اصطلاح بودجه
بودجه از نظر لغوي در اصل از کلمه بوژت فرانسوي (Boujette) به معني کيف يا کيسه چرمي کوچک بوده، گرفته شده و امروزه ديگر متداول فرانسويان نيست. اين کلمه براي اولين بار در انگلستان به کار گرفته شد که به روايتي کيف کوچک، حاوي مهر وزارت دارايي آن کشور بود. بعداً نام کيفي شد که صورت دريافتها و پرداختهاي کشور را در آن مي دادند. براي اولين بار در سال 1773 ميلادي هنگاميکه وزير دارايي انگلستان گزارش مالي ساليانه کشور را در پارلمان مطرح ساخت جزوه اي توسط نويسنده اي ناشناس تحت عنوان (The Bu

dget opened) منتشر شد که ضمن تشبيه وزارت دارايي به شعبده بازي که ابنان حقه ها و کلک هاي خود را مي گشايد به طعنه اصطلاح بوژت در آن مورد استفاده قرار گرفت که با تلفظ انگليسي به صورت باجت Budget در آمد و سپس با تلفظ باجت (بودجه) وارد دايرةالمعارف فرانسه شد و از آنجا به زبانهاي ديگر از جمله به زبان فارسي وارد گرديد.
تعريف بودجه (تعاريف بودجه) از دیدگاه های مختلف تعاریف زیادی از بودجه بعمل آمده، اعم از تعاریف علمی، یا قانونی. تعاریف علمی به وسیله، علما و دانشمندان صاحب نظران انجام گرفته، و تعاریف قانونی در قوانین مالی کشورها منعکس شده است. ذیلا هر یک از آنها را به طور جداگانه بیان می کنیم.
الف: تعریف های علمی بودجه
1- بودجه از نظر عامه مردم عبارت از دخل و خرج یا درآمد و هزینه است.
2- بودجه برنامه کار، وضعیت یک فرد، یک خانواده، یک سازمان، یا یک جامعه را به صورت ارقام مالی نشان می دهد.
3- بودجه یک طرح مالی است. در این طرح نیازمندیهای پولی دولت به طور کامل برای مدت محدودی پیش از وقت تعیین می گردد، در برابر نیازمندیهای هزینه اقلام درآمد پیش بینی می شود.
4- بودجه عبارت از طرحی جامع در قالب اصطلاحات مالی که به وسیله آن یک برنامه جاری برای مدت معینی اجرا می گردد.
5- بودجه برنامه مالی است برای عملیات آتی.
6- بودجه عبارت از بیان مالی و یا مقداری سیاستی که در طول مدتی معین از زمان آینده برای وصول به هدف های تعیین شده باید تعقیب شود.
7- بودجه یکی از وسایل مالی، نظارت قوه مقننه بر دولت و نشان دهنده اشکال مالی مداخله دولت در فعالیت های اقتصادی کشور است.
8- بودجه یک سند مالی مربوط به درآمدها و هزینه های دولت است.
9- بودجه یک اصطلاح کلی یک برنامه مالی است برای مدت محدودی از زمان و بودجه دولت عبارت از برآورد هزینه ها و پیش بینی درآمدها برای یک دوره آتی که همراه آن درآمدها و هزینه های قطعی سال گذشته و جاری نیز ارائه می شود.
10- بودجه یک برنامه کار است. یک پیش بینی است و یک مجوز است و می تواند یک معیار هزینه و یک ضابطه سنجش کارائی دستگاه ها باشد.
11- بودجه طرحی است برای تامین هزینه های دولت یا یک بنگاه ا

نتفاعی برای مدتی معین.
12- بودجه یک ابزار مدیریت در اقتصاد ملی است.
13- بودجه نشان دهنده سیاست مالی دولت در جهت اهداف اقتصادی و اجتماعی در یک دوره کوتاه می باشد.
14- بودجه روشی است برای تعیین آنکه چه کارهایی باید انجام شود.
15- بودجه مشتمل بر جریان ورود درآمدها به واحد تجاری و جریان خروج مخارج از آن است.
16- بودجه بیان رسمی سیاست ها، و اهداف مدیریت برای یک دوره معین است.
17- بودجه ابزاری است که ار طریق آن عملا کلیه برنامه های مدیریت بیان شده و در ارتباط با یک ضابطه کمی مورد ارزیابی قرار می گیرد.
18- بودجه برنامه مالی موسسه برای یک دوره معین است.
19- بودجه درآمد و هزینه قابل قبول را برای یک دوره آتی برآورد کرده، و برنامه عمل، یا روشی برای نگهداری موسسه در یک چهار چوب، به ترتیبی که هدف خاصی تحقق يابد بوجود می آورد.
20- بودجه عبارت از: (نگاه داشتن حساب دخل و خرج دولت و ایجاد توازن میان درآمدها و هزینه ها تا در اثر آن کسری بودجه پیش نیاید.)
21- بودجه ابزاری است برای از بین بردن عدم تعادل های اقتصادی در جامعه.
22- بودجه ابزاری است برای رسیدن دولت به اهدافش در راستای توسعه و رشد اقتصادی.
23- بودجه سندی است که فعالیت های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی دولت برای یک سال در آن پیش بینی می گردد.
24- بودجه عبارت از آئینه تمام نمای وظایف، عملیات و هدف های دولت می باشد.
25- بودجه عبارت از یک نقشه یا برنامه مالی برای یک دوره معین است.
ب: تعاریف قانونی بودجه
اولین تعریف قانونی که از بودجه در نظام حقوقی و حقوق مالی ایران بعمل آمده بدين قرار است:
به موجب ماده یک قانون محاسبات عمومی ایران مصوب مورخه21صفر 1329هجری قمری بودجه را بشرح زیر تعریف نموده است.
بودجه دولت سندی است که معاملات دخل و خرج مملکتی برای مدتی معین در آن پیش بینی و تصویب می گردد. مدت مزبور را سنه ی مالی می گویند که عبارت از یک سال شمسی است.
دومین قانون محاسبات عمومی که در دهم اسفند ماه 1312شمسی به تصویب رسیده بودجه را بشرح زیر تعریف نموده است:
بودجه لایحه پیش بینی کلیه عواید و مخارج مملکتی است برای مدت یک سال شمسی (سنه مالی) که به تصویب مجلس شورای ملی رسیده باشد.
بررسی کیفی و کمی اقلام مندرج در بودجه سنوات گذشته و تغییرات آن ها نشان می دهد که با توسعه فعالیت های دولت، هزینه های دولت نیز نه تنها به صورت تصاعدی افزایش یافته بلکه با مصادیق آن نیز بسیار متنوع گشته، و مبین سیاست های اقتصادی، و اجتماعی می باشد.
امروزه بودجه و مندرجات آن مهمترین ابزار برای اداره اقتصاد ملی است. زیرا در این سند است که سهم دولت را در اقتصاد از کل تولید ناخالص ملی، تولید خالص ملی، درآمد ملی، می توان محاسبه و استخراج نمود.
بودجه سالیانه دولتها در چهارچوب توسعه برنامه های اقتصادی، تهیه و اجرا می شود، و مباحث تازه در رابطه بین بودجه های میان مدت، و بلند مدت اقتصادی عنوان شده است. با توجه به دلایلی که در بالا به آنها اشاره شد.
سومین قانون محاسبات عمومی که آخرین قانون محاسبات رژیم ق

بلی است. در 15 دی ماه 1349 به تصویب مجلس شورای ملی ر

سیده ماده اول این قانون بودجه را به شرح زیر تعریف نموده است.
- بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یکسال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمدها و سایر منابع تامین اعتبار و برآورد هزینه ها برای انجام عملیاتی که منجر به وصول هدف های دولت می شود بوده، و از سه قسمت تشکیل می شود:
1- بودجه عمومی دولت که شامل اجزاء زیر است:
الف- اعتبارات هزینه برای وزارتخانه ها و موسسات دولتی، این بودجه شامل اعتباراتی نیز خواهد بود که مستقیما مربوط به وظایف یک وزارتخانه، یا موسسه دولتی نیست و تحت عنوان خاص منظور می گردد.
ب- اعتبارات تملک دارائی های سرمایه ای برای اجرای برنامه های زیربنائی.
2- بودجه شرکت های دولتی و بانک ها
3- بودجه موسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه کل کشور منظور می شود.
چهارمین قانون محاسبات عمومی بعد از انقلاب اسلامی در اول شهریور ماه 1366 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده، و در ماده اول این قانون بودجه کل کشور چنین تعریف شده است:
ماده1- بودجه کل کشور برنامه مالی دولت است که برای یک سال مالی تهیه و حاوی پیش بینی درآمدها، واگذاری دارائی های مالی، و برآورد هزینه ها، برای انجام عملیاتی که منجر به نیل سیاستها و هدف های قانونی می شود بوده و از سه قسمت به شرح زیر تشکیل می شود:
1- بودجه عمومی دولت که شامل اجزاء زیر است.
الف- پیش بینی دریافتها و واگذاری دارائی های مالی که به طور مستقیم و غیر مستقیم در سال مالی قانون بودجه به وسیله دستگاه ها و از طریق حساب های خزانه داری کل اخذ می گردد.
ب- پیش بینی پرداخت هائی که از محل درآمد عمومی یا اختصاصی برای اعتبارات هزینه و اعتبارات تملک دارائی ها سرمایه ای و اختصاصی دستگاه های اجرایی می تواند در سال مالی مربوط انجام دهد.
2- بودجه شرکت های دولتی و بانک ها شامل پیش بینی درآمدها و واگذاری دارائی های مالی است.
3- بودجه موسساتی که تحت عنوانی غیر از عناوین فوق در بودجه کل کشور منظور می شود.
بطوریکه در این تعریف ملاحظه می شود، دریافت های دولت بطور مستقیم و واگذاری دارائی های مالی بطور غیر مستقیم توسط دستگاه ها وصول می گردد.

جامعه شناسي كار بررسي و مطالعه گروههاي انساني است كه از نظر ابعاد و وظايف متفاوتند و براي اجراي كار معين و مشتركي گرد هم آمده‌اند. به گزارش فارس،مسائل مربوط به كار و روابط بيروني اين فعاليتها و همچنين روابط دروني افرادي كه اين گروهها را تشكيل مي‌دهند همگي در قلمرو جامعه شناسي كار قرار دارد؛ليكن چون ماهيت كار بسيار پيچيده و متنوع است و جنبه‌هاي مختلف فني،روان شناسي، اقتصادي و اجتماعي آن كاملاً به يكديگر

مرتبط و وابسته‌اند.
همه انسانها به نظام توليد وابسته اند.اگر خوراك،آب و سرپناه به ط

ور منظم فراهم نمي شد ما نمي توانستيم زنده بمانيم.حتي در جوامعي كه هيچ گونه محصولات غذايي كشت نمي شود(مانند فرهنگهاي شكار و گردآوري خوراك)ترتيبات منظمي براي تهيه و توزيع منابع مادي لازم وجود دارد.در همه جوامع ،فعاليت توليدي يا كار،بيش از هر نوع فعاليت ديگري بخش عمده زندگي اكثر مردم را اشغال مي كند.در جوامع امروزي براي ما عادي است كه افراد در انواع مشاغل گوناگون و فراواني كار كنند.اما اين امر فقط با توسعه صنعتي پديد آمده است.در فرهنگهاي سنتي اكثريت مردم به يك فعاليت اصلي اشتغال داشتند:گردآوري خوراك يا توليد خوراك.پيشه هاي گوناگوني ،مانند نجاري،سنگتراشي يا كشتي سازي،در جوامع بزرگتر معمول گرديده ،اما تنها اقليت كوچكي از جمعيت به طور تمام وقت به اين كارها اشتغال داشتند.

تعريف كار
كار مي تواند به عنوان انجام وظايفي تعريف شود كه متضمن صرف كوششهاي فكري و جسمي بوده و هدفشان توليد كالاها و خدماتي است كه نيازهاي انساني را برآورده مي كند.شغل يا پيشه كاري است كه در مقابل مزد يا حقوق منظمي انجام مي شود.كار در همه فرهنگها اساس نظام اقتصادي يا اقتصاد است،كه شامل نهادهايي است كه با توليد و توزيع كالاها و خدمات سروكار دارند.

موضوع جامعه شناسي كار
مطالعه نهادهاي اقتصادي در جامعه شناسي داراي اهميت زيادي است،زيرا اقتصاد كم يا بيش بر همه بخشهاي ديگر جامعه تاثير مي گذارد.فعاليت اقتصادي داراي آن اندازه نفوذ كنترل كننده اي نيست كه كارل ماركس به آن نسبت داده است ،اما تاثير فعاليتهاي اقتصادي در هر جامعه اي قابل ملاحظه است.شكار و گردآوري خوراك،شيوه زندگي شباني،كشاورزي،توليد صنعتي_اين شيوه هاي مختلف تامين معيشت تاثير بنيادي بر زندگي مردم دارند.توزيع كالاها و تغييرات در موقعيت اقتصادي كساني كه آنها را توليد مي كنند نيز به شدت بر همه انواع نابرابريهاي اجتماعي تاثير مي گذارند.ثروت و قدرت به طور اجتناب پذير همراه با همديگر نيستند،اما به طور كلي ثروتمندترين افراد از جمله گروههاي قدرتمند در جامعه اند.
توسعه صنعت،بر خلاف اعتقاد رايج مخصوص جوامع اروپاي غربي و آمريكاي شمالي نيست.بلكه در حقيقت صنعت گرايي جنبشي است كه به طور سريع و متوالي در همه كشورها صرف نظر از ساختار اقتصادي و اجتماعي آنها ،رواج يافته است.به همين دليل توسعه نيافتگي يا عقب ماندگي را بايد در تاخيري كه از نظر توسعه صنعت در برخي كشورها وجود دارد،جستجو كرد.بنابراين اگر تنوع و ناهماهنگي ظاهري جوامع را ناديده بگيريم،مسائل مربوط به كار صنعتي و آثار آن به تدريج گريبانگير همه كشورهاي جهان ،اعم از صنعتي و غير صنعتي مي شود.

تعريف جامعه شناسي كار
اگر چه در حال حاظر درباره جامعه شناسي كار حتي در جوامع صنعتي فرضيات و آراي واحدي وجود ندارد،مي توان آن را چنين تعريف كرد:
جامعه شناسي كار بررسي و مطالعه گروههاي انساني است كه

از نظر ابعاد و وظايف متفاوتند و براي اجراي كار معين و مشتركي گرد هم آمده اند.مسائل مربوط به كار و روابط بيروني اين فعاليتها و همچنين روابط دروني افرادي كه اين گروهها را تشكيل مي دهند همگي در قلمرو جامعه شناسي كار قرار دارد؛ليكن چون ماهيت كار بسيار پيچيده و متنوع است و جنبه هاي مختلف فني،روان شناسي ،اقتصادي و اجتماعي آن كاملاً به يكديگر مرتبط و وابسته اند.

اتحاديه هاي كارگري و ستيزه صنعتي
زماني دراز بين كارگران و كساني كه بر آنها سلطه اقتصادي و سياسي داشته اند ستيزه وجود داشته است.شورش عليه خدمت نظام اجباري و مالياتهاي گزاف و شورشهاي غذايي در دوره هاي بدي محصول در نواحي شهري اروپا در قرن 18 معمول بود .اين شكلهاي ستيزه كارگري و ماقبل مدرن تا تقريباً يك قرن پيش در بعضي كشورها ادامه داشت.براي مثال اغتشاشات مواد غذايي در چندين شهر بزرگ ايتاليا در سال 1868 رخ داد.اين گونه شكلهاي سنتي رويارويي تنها طغيانهاي غير عقلاني پراكنده نبودند:كاربرد يا تهديد خشونت بر محدود كردن قيمت غله و ساير مواد غذايي ضروري اثر داشت.
روان شناسي اجتماعي كار صنعتي
رضايت كارگر از كار خود امري روان شناختي است و جنبه فردي دارد؛اما محيط كار ،رضايت از مديريت و عوامل اجتماعي بسياري نيز بر آن تاثير مي گذارد.رضايت از كار به دو دليل اهميت دارد:
1.تاثير آن بر رفتار فرد
2.تاثير آن بر روابط اجتماعي محيط كار
سنجش سطح رضايت شغلي مبتني بر اين فرض است كه اولاً احساس رضايت يا نارضايتي ناشي از نگرشي است كه خود نيز تا اندازه اي با چگونگي شغل و مقتضيات مربوط به آن پديد مي آيد.ثانياً چنين نگرشهايي عوامل موثر در برخي از رفتارها به حساب مي آيند.به طور خلاصه فرض بر اين است كه نتايج عيني برخي از اين رفتارها از قبيل جابه جايي و غيبت،روند ضد توليدي را تا اندازه اي تبيين مي كند و همه اعضاي نيروي كار نيز نسبت به مقتضيات عيني كار به طور يكسان واكنش نشان نمي دهند؛بنابراين در اين اندازه گيريها بايد تفاوتهاي فردي را در نظر گرفت.پس رضايت پايدار افراد بايد ملاك سنجش رضايت شغلي قرار گيرد.

بيكاري،كار زنان و اقتصاد غير رسمي
در مطالعه كار و اقتصاد،نمي توان توجه خود را فقط بر افرادي كه در وضعيت اشتغال ثابت تمام وقت هستندمتمركز كرد.در هر زماني،تنها اقليتي از جمعيت بزرگسال در نيروي كار مزدبگير شاغل است.جوانان،افراد سالمند،نسبت بالايي از زنان ،كساني كه از راه درآمدهايي كه با كار به دست نيامده زندگي مي كنند،و بيكاران همه خارج از آن هستند.اكثر اين افراد مسلماً به همان اندازه يا بيشتر از افرادي كار مي كنند كه داراي مشاغل مزدبگير تمام وق

ت هستند.دانش آموزان و دانشجويان در زمينه مطالعات درسي خود كار مي كنند،افراد بازنشسته براي مراقبت از خانه و باغچه خود كار مي كنند،و زنان خانه دار در زمينه امور خانگي و نگهداري و مراقبت از كودكان كار مي كنند
(آنها ممكن است كار مزدبگيري نيمه وقت نيز داشته باشند).تنها اقليت بسيار كوچكي از ثروتمندان در راس نظام طبقاتي ،كه مي توانند از قِبَل سرمايه گذاريها زندگي كنند،و شمار بسيار زيادتر بيكاران هستند كه فعاليت كاري ندارند.براي اكثر مردم ،بيكاري وضعيت خوشايندي نيست.فاقد كار بودن هنگامي كه شخص به آن نياز دارد،و نداشتن منابع لازم براي گذران يك زندگي رضايتبخش،علاوه بر سختي مادي رنج روحي به همراه مي آورد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید