بخشی از مقاله

چکیده:

جامعهشناسی مطالعه علمی روابط متقابل اجتماعی نهادی و ساختی که به شکل رفتار دیده میشود و مشارکت اجتماعی نیز بهعنوان یک کنش ارتباطی، ملازمت نزدیک و تنگاتنگی با عوامل ساختی و اجتماعی و اقتصادی در جامعه دارد، از طرف دیگر مشارکت در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خنثی نبوده بلکه به همراه مؤلفههای کلیدی همچون زکات بهصورت بالقوه وارد جامعه شده تا از طریق مشارکت زکاتی در جهت ریشهکن نمودن آسیبهای اجتماعی گام بردارد. در این مقاله1 بر آنیم تا به کارکردهای اجتماعی زکات که از جنس مشارکتهای اجتماعی است توجه گردد. این متن طبق نظریه کارکردی نظریهپردازان جامعهشناسی به کارکردهای آشکار و پنهان پرداخت پدیده زکات در جامعه اشاره خواهد کرد.

زکات از دستورات اسلامی و یکی از فروع دین است و در مورد چیزهایی وضع شده که انسانآنها را با کمک طبیعتبه وجود میآورد و نفع آن به فقرا، مستمندان و ...در جامعه تعلق میگیرد. همچنین در حوزه همبستگیهای اجتماعی بر اساس چارچوب نظری نظریه انسجام اجتماعی چنین حاصل آمد که زکات در جامعه سبب شکلگیری شبکههای قدرتمند سرمایهای شده و انسجام اجتماعی را توسعه میبخشد و کارکردهای آشکار آن بهطور مستقیم و کارکردهای پنهان علاوه بر انسجام در دورههای آتی و آینده بهطور غیرمستقیم در کاهش بروز آسیبهای اجتماعی نقش دارد.

کلید واژگان: جامعهشناسی، زکات، مشارکت، کارکرد

مقدمه:

امروزه به مشارکت بهعنوان مؤلفه اساسی و تفکیکناپذیر توسعه نگریسته می شود. توسعه در معنای عام، فرایند تحولی پیچیده و همهجانبه و برنامهریزی شده است که در زندگی اجتماعی-اقتصادی و سیاسی و فرهنگی یک جامعه رخ میدهد و آن را از وضع موجود به وضع مطلوب هدایت میکند. پذیرش مفهوم جدید توسعه و تلاش در جهت تحقق آن، قبول ویژگیهای عصر عقلانیت و خردورزی است و در آن کنش منطقی و حسابگری و برنامهریزی نهفته است، بهطوریکه برای تنظیم روند هر نوع توسعه، لازم است که بین اهداف و وسایل دستیابی به آنها هماهنگی ایجاد شود
از تمامی منابع و امکانات طبیعی و انسانی بالقوه بهصورت مطلوب و حساب شده بهرهبرداری شود و تمامی این منابع در ابعاد مختلف خود ارزش گذاشته شود.

البته بخش عمده این منابع از مجاری مشارکت اجتماعی در جامعه رشد و توسعه مییابد.مشارکت به معنی به کار گرفتن منابع شخصی بهمنظور سهیم شدن در یک اقدام جمعی است. - محسنی،1382ص - 190 مشارکت عملی جمعی، آگاهانه و داوطلبانه است که دربردارنده دخالت شهروندان در امور عمومی و در سطوح مختلف تصمیمگیریهای اداری و سیاسی و انداختن رأی به صندوق تا مساعدت مستقیم به ارضای نیازهای اجتماعی و همچنین دخالت مردم در کارکرد سازمانهایی است که حیات کاریشان به آن بستگی دارد. علاوه بر این مفهوم مشارکت درگیری مردم در سازمانهای مذهبی و غیرمذهبی، انجمنها و جنبشهایی از همه نوع که حیات اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهند، اما مستقیماً به توزیع قدرت مربوط نمیشوند و جنبشهایی که زندگی خصوصی را متأثر می سازد ولی بهطور مستقیم با اهداف اقتصادی مرتبط نیستند را دربر میگیرد. - جباری،1387ص - 8

به عبارتی مشارکت از شروط لازم تحقق توسعه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است که به نقش فعال و خلاق و اثربخش مردم درروند توسعه توجه دارد »درواقع مشارکت فرایندی است که دربرگیرنده انواع کنشهای فردی گروهی بهمنظور دخالت در تعیین سرنوشت خود و جامعه و تأثیر گذاردن بر تصمیمگیری درباره امری عمومی است. - «مجموعه مقالات،1383ص - 499زکات نیز از امور عام جامعه تلقی شده و موجب افزایش سرانه سرمایه اجتماعی مشارکتهای اجتماعی در محیط اجتماعی میگردد.زکات علاوه بر آثار روانی بر فرد و جامعه و استحکام روابط انسانی نقش بسیار مهمی در مبارزه اصولی با فقر و محرومیت دارد.جهت تأمین نیازهای اساسی محرومین که از الگوهای مناسب توسعه در نظام اسلامی است، نیاز به منابع مالی احیا شونده، مانند زکات داشته که توجه جدی و احیای آن ضرورت تام دارد چراکه عدم توجه به فقر جامعه روزنههای آسیبهای اجتماعی و خانوادگی را به وجود خواهد آورد در این میان زکات بهعنوان جبهه پویای توزیع عدالت اجتماعی در صف مقدم تبیین و پیشگیری از بروز مسائل اجتماعی قرار میگیرد.

ادبیات تحقیق:

در تبیین پدیدههای اجتماعی میبایست دو عنصر اساسی حضورداشته باشد. علل پدیدههای اجتماعی، کارکرد پدیدههای اجتماعی، امیل دورکیم در توصیف و تبیین آسیبهای اجتماعی بر مفهوم آنومی »تأکید نمود و این اصطلاح را اولین بار در اثر« تقسیمکار2 اجتماعی بهکاربرده است. او میگوید که اجتماعات بهطور طبیعی گسترشیافته و از ماهیتی بهطور نسبی ساده و غیر مرکب بهصورت پیچیده تبدیل میشوند. - احمدی،1377 ص - 38 کردارها به لحاظ ارزش از جامعهای به جامعه دیگر تفاوت دارند. در خصوص همبستگی باید گفت که همچنان که جوامع بزرگ تر می شود و جمعیت متراکمتر میگردد و همانگونه که پیشرفتهای اقتصادی فنّاوری گسترش می یابد.

ساختار روابط اجتماعی آنچه را که دورکیم ارگانیکی مینامد، تغییر مییابد این تغییر را به دلایل گوناگون میداند که مهم ترین دلیل او گسترش تقسیمکار است. - دورکیم،1369 ص - 89 دورکیم تقسیمکار را نمودی اجتماعی می داند و تقسیمکار موجب شکلگیری مشارکت اجتماعی پایدار در امر زکات خواهد شد. زکات در لغت به معنای رشد و پاکی آمده است و در اصطلاح عبارت است از صدقهای که به اصل شرع -و نه با نذرو قسم -واجبشده است. زکات به حقی واجب در مال که رسیدن آن بهحدّ نصابشرط وجوبآن است؛ صدقهایکه در اصل به نصاب تعلّق گرفته؛ قدر معین ثابت در مال یا در ذمهبرای حصول پاکیو رشدآن و اخراج بعض مال برایزیادتو نموباقی مانده آن نیز تعریفشده است.

البته اختلاف در تعبیر ناشی از اختﻻف در معنای شرعی زکات نیست بلکه رویکرد همه تعریفهای یادشده کشف اجمالی معنای شرعی آن است.این روند را ترکیبی از حجم تراکم مادی و اخلاق است. تراکم اخلاق همان شدت ارتباطات و مبادلات بین افراد است؛ که میتوان بخشی از آن را به ابعاد اقتصادی و اجتماعی زکات مرتبط دانست. دورکیم معتقد است هرقدر تعداد افرادی که میخواهند باهم زندگی کنند بیشتر باشند نبرد برای بقا شدیدتر است. تمایز پذیری اجتماعی راهحل مسالمتجویانه تنازع بقاست. هر فرد دیگر رقیب همگان نیست افراد بهجایی می رسند که دیگر همانند هم نیستند بلکه متفاوتاند و هر یک به سهم خود در حیات همگان سهیم می شود.

چنین نتیجه دارای پیشفرض است و آن این است که درواقع رشد عقلانیت که از ویژگیهای کشورهای مدرن و صنعتی است در جهت پایداری نظم اجتماعی کمک میکند - ریمون آرون،1377 ص - 372 انحطاط اقتدار سنت، افزایش روزافزون حاکمیت عقل و توسعه سهم ابتکاری فردی همه نیک و پسندیدهاند. به اعتقاد دورکیم مشکل مرکزی جوامع جدید، عبارت است از رابطه فرد با گروه، این رابطه ازآنجهت دگرگونشده که فرد بیشازحد لزوم آگاهی پیداکرده است. این فردیت طلبیده بهخودیخود مطلوب است خطرهایی با خود دارد؛ زیرا ممکن است جامعه از برآوردن مطالبات عاجز باشد.

در اینجاست که انضباطی لازم می شود که فقط جامعه قادر به تحمل آن است، آنگونه که ملاحظه شده است، دورکیم با بررسی جوامع سنتی و جوامع جدید متغیرهایی چون فردیت، عدالت و آگاهیهای فردی را توجه قرار داده است که خود این متغیرها تحت تأثیر تحولات اقتصادی و بهتبع آن نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی ایجاد میشود که درنهایت هنجارشکنی را در اجتماع نشان خواهد داد.دورکیم مشکل جوامع جدید را رابطه فرد با گروه میداند، بنابراین حلقه مفقوده در شرایط جدید جامعه ایران یعنی، حوزه عمومی موجب گردید تا هویت جمعی افراد متناسب با تمایز تحقق پیدا نکند. - نهادهای مدنی و خصوصی - و هنجارهای

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید