بخشی از مقاله

چکیده:

خانواده اولین و مهم ترین کانون شکل گیری شاکله اصلی شخصیت انسان است. به عبارت دیگر، ریشه های اولیه رشد و تعالی شخصیت و منش متعالی هر انسانی، در حریم پر قداست خانواده پویا و پرطراوت جوانه میزند. آنگاه که خمیر مایه شخصیت کودکان، با پیوندهای عاطفی غنی عجین شود، با نشاط و سرزندگی، آماده فعالیت های شناختی و یادگیری آموزش های آموزشگاهی میگردند.از سوی دیگر، اصلی ترین مؤلفه های سلامت و تعالی انسان نیز ریشه در کانون خانواده و ارزش های حاکم بر آن دارد. از چنین منظری است که پیامبر اسلام حضرت محمد - ص - مهم ترین خصیصه کودکان در هفت سال اول حیات را، مهر طلب و محبت پذیری دانسته اند و خانواده را به عنوان محبوب ترین بنای هستی و تأمین کننده نیازهای عاطفی فرزندان ستوده اند.

اساسیترین مؤلفه های احساس آرامش و خوشبختی را نیز باید در جاذبه های عاطفی و روانی زوجین و حاکمیت حقوق عاطفی آنانجستجو نمود. از چنین منظری ضروری است زن و شوهر همواره در اندیشه حُسن تأمین نیازهای فطری و طبیعی عاطفی و روانی یکدیگر باشند. رابطه زن و شوهر مناسب ترین بستر برای رویش شکوفه های خوشبختی و بهترین پاسخ به فطری ترین نیاز زندگی فردی و اجتماعی و ترسیمگر افق شخصیتی و رفتاری فرزندان است.

مقدمه

شاکله اصلی شخصیت انسان در کانون خانواده شکل میگیرد. از منظر ارزشهای قرآنی شخصیت مطلوب انسان به مثابه شجره طیبه ای است که یک توازن و تعادل زیبا در پیکره و شاخه های پرشکوفای آن به روشنی و وضوح مشهود است. ریشه های رشد و تعالی چنین شخصیت و منش متعالی یقناًی در حریم پر قداست خانواده پویا، پرطراوت و پرعطوفت جوانه میزند. همین است که پیامبر خدا - ص - ، میفرمایند: - - فرزندان در هفت سال اوّل حیاتشان مهرطلب و محبت پذیرند، در هفت سال دوم آموزش پذیرند و آمیزه ای از دوران عطوفت طلبی و آموزش پذیری آنان را برای هفت سال سوم زندگی یعنی مشورت پذیری آماده مینماید. - - 1

به سخن دیگر، آنگاه که خمیر مایه شخصیت کودکاندر هفت سال اوّل زندگیبا عطوفت و محبّت و پیوندهای غنی عاطفی عجین گردد، با آرامش و نشاط و سرزندگی، آماده فعالیتهای شناختی و یادگیری آموزشهای آموزشگاهی می گردند. دکتر گزل2 پدر روانشناسی کودک در آمریکا با تجارب ارزشمند مطالعات بالینی با تأکید بر این مهم اظهار می-دارد که کودک در حدود پنج، شش سالگی، نسخه کوچک جوانیاست که بعداً خواهد شد! - - . بدیهی است دکتر گزل درصدد انکار نقش تربیت در مراحل بعدیرشد و تحوّل آدمی نیست، بلکه مراد او از این سخن تأکید فوق العاده بر نقش تربیت در سنین کودکی و پیش دبستانی است. به طور کلی، بستر رشد و تحول کودکان در دوره خطیر و حساس و در عین حال ارزشمند کودکی؛ کانون گرم و مهرآفرین خانواده است.

چرا که خانواده تنها نهاد فطری، طبیعی، بی بدیل و جاودانه انسان است. خانواده از نگاه ارزشهای دینی همانند باغ پرطراوتی است که در آن زنها/ مادرها باغبان این باغ هستند و شوهرها/ پدرها سنگربان3 و امنیت بخش وجود باغبان میباشند و فرزندان گل ها و میوه های پرشکوفای این باغ و بوستان زندگی محسوب می شوند. پرواضح است که سرچشمه اصلی سلامت و تعالی جوامع انسانی و تعاملات اجتماعی خانواده است و بس. خانواده اصلی ترین و پر برکت ترین نهاد هستی است. خانواده پرشکوه ترین جلوه حیات و پرآوازه ترین فلسفه آفرینش است.

همین است که پیامبر خدا - ص - آن گاه که مسجد را در مدینه بنا نمودند، در خانه خدا فرمودند: » از منظر من محبوب ترین بنای هستی، خانواده است.« خانواده بر پایه دو رکن اساسی، یعنی با پیوند ازدواج عرشی زن و مرد بنا میگردد، و بچهها، اگر باشند، مهمانان این خانواده خواهند بود تا با مشاهده مستقیم و غرمستقمِی تعامل آرامش آفرین پدر و مادر خود در کانون پرطراوت خانواده، راه و رسم و آیین زوجیت و زندگی مشترک را به نیکی بیاموزند و در ریعان جوانی آماده انتخاب همسری دل آرام و آرامشگر شوند.1

غایت ازدواج چیست2؟

در یک نگاه ژرف، به نیکی درمییابیم که غایت یا هدف اصلی ازدواج نیل به آرامش و تجربه خوشبختی است. در این معنا، ارضای غرایز نفسانی در بستر مشروع آن، از تنهایی درآمدن، تشکیل خانواده دادن و فرزندآوری از نتایج قهری ازدواج است و نه هدف اصلی آن. آرامش یعنی دل آرامی و برخورداری از احساس امنیت درونی، نشاط روانی و رضامندی حیاتی. آرامش، اصلی ترین ثروت و سرمایه حیات انسان است، آرامش پر شکوه ترین زینت شخصیت انسان های محبوب و خلاق و خیر آفرین و بخشایشگر و متوکل است.

آرامش فرش و عرش بهشت برین است. آرامش یعنی تجربه خوشبختی حقیقی و انسان خوشبخت کسی است که از سویدای دل احساس آرامش نماید و همه وجودش مملو از نشاط معنوی و دل آرامی باشد. خوشبختی مقصد نیست، بلکه خوشبختی مسیر حیات است. خوشبختی را نمیتوان در گذشته ها جستجو نمود و یا در فرداهای نامعلوم به امید آن نشست! خوشبختی در لحظه های امروز معنا مییابد. دیروز تاریخ است و از تاریخ باید تجربه آموخت و از آن گذر نمود و در حسرت دیروز نماند، فردا راز ناگشوده است، به فردای بهتر باید امید داشتامّا، نباید به فرداهای دور و نامعلوم و رؤیاهای دست نایافتنی دل نبست. باید در حال زندگی کرد و هر روزی را که تجربه مینماییم، آن را هدیه خدا بدانیم و لحظه های آن را با غفلت و حسرت و نا سپاسی از دست ندهیم.

پروردگار مهربان، انسان را به دو منبع فزاینده آرامش،متنعّم گردانیده است، - - یاد خدا - - 3و تلاش مستمر در جلب رضای او و - - آرامدنی در کنار همسرِ دل آرام - - . با عنایت به آن که غایت اصلی ازدواج نیل به آرامش و تجربهکمالِ خوشبختی است، بالطبع معقول ترین انتظار از ازدواج آن است که زوجین با درک این حقیقت، با همه وجود، در همه شرایط و موقعیت ها آرامشگر، رامشگر و نوازشگر وجود یکدیگر باشند. در حقیقت اصلی ترین رسالت همسران فهیم و بصیر و دلآرام آن است که با مودّت و رحمت، آرامش بخش وجود همدیگر باشند.

-1 باید توجه داشت که فلسفه خلقت الهی بر زوجیت استوار است و خالق زوج آفرین همه هستی را همزمان زوج میآفریند. همه بچهها با قابلیت زوجیت، بالقوه به صورت عروس و داماد پای به عرصه وجود میگذارند.

-2 قرآن کریم این معنا را به زیبایی تبیین مینماید.

-3 الا بذکراالله تطمئن القلوب - قرآن کریم - دل آرام گیرد به یاد خدا

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید