بخشی از مقاله

خشونت عليه زنان


سازمان بهداشت جهاني در اولين مطالعه خود درباره خشونت عليه زنان نتيجه گرفته است كه در هر 18 ثانيه يك زن مورد حمله يا بدرفتاري قرار مي گيرد. حتي باردار بودن، زنان را از خشونت مردان مصون نمي دارد.
30 تا 35 درصد زنان آمريكايي مورد آزار جسمي شوهرانشان قرار مي گيرند و 15 تا 25 درصد آنها به هنگام بارداري نيز مورد ضرب و شتم قرار مي گيرند. همچنين از هر 10 قرباني زن سه نفر توسط شوهر يا ساير مردان كشته شده است. در شيلي 63 درصد زنان مورد آزار جسمي قرار مي گيرند. 41 درصد زنان هند بر اثر آزار جسمي همسران خود دست به خودكشي مي زنند. در بنگلادش بيش از 50 درصد قتل ها ناشي از خشونت مردان است.


متأسفانه در مورد ايران هرگز آمار درست و مشخصي در مورد خشونتي كه در خانه بر زنان اعمال مي شود منتشر نشده است. از طرفي باورهاي مردسالار به نوعي اين خشونت را طبيعت مرد مي داند و سعي مي كند آن را توجيه كند و به زنان مي قبولاند كه زن با لباس سفيد به خانه بخت مي رود و هر چه كه بر سرش آيد بايد با كفن سفيد از آن بيرون بيايد. خشونت عليه زنان جا و مكان خاصي ندارد. در خانه ، خيابان يا محل كار.


در بسياري از كشورها مراكزي به نام خانه هاي امن وجود دارد كه زن خشونت ديده تا زماني كه خطر تهديدش مي كند به آنها پناهنده مي شود ولي در ايران هنوز چنين خانه هايي وجود ندارد.
تأثيري كه خشونت بر روي زن مي گذارد بيش از آنكه جسم را بخراشد روح را جريحه دار مي كند و به او احساس موجودي بي اراده و مفعول و منفعل مي دهد.
عوامل خشونت عليه زنان
عامل اصلي خشونت عليه زنان را مي توان در تبعيضي يافت كه مانع از برابري زن با مرد در زندگي مي شود. خشونت هم در تبعيض ريشه دارد و هم به آن دامن مي زند. از آنجايي كه بسياري از دختران و زنان حاضر نيستند خشونت خانگي را به پليس گزارش دهند يا نيروي قضايي در برخي كشورها به شكايات در اين زمينه ترتيب اثر نمي دهد و آن را موضوعي خصوصي قلمداد مي كند، آمار خشونت خانگي دقيق و منعكس كننده واقعيات نيست. با اين حال آمار جمع آوري شده همچنان تكان دهنده است.


به گفته سازمان عفو بين الملل خشونت در خانواده بيش از ابتلا به سرطان و تصادفات جاده اي عامل مرگ يا معلوليت جسماني زنان اروپايي در گروه سني 16 تا 44 سال است. اما برخي كشورها با كمك سازمان هاي بين المللي مدافع حقوق بشر دست به ابتكارات تازه اي براي مهار اين روند كرده اند.


مثلاً به تازگي دولت اسپانيا براي مقابله با خشونت خانگي سياست هايي اتخاذ كرده كه براساس نظرات جمع آوري شده از زنان آسيب ديده تدوين شده است. قوانين جديد براي سازمان بهزيستي و پليس اسپانيا قدرت بيشتري در نظر گرفته تا از رفتار خشونت آميز مرد پيش از خطر آفريني جلوگيري كند. اين قوانين همچنين از قربانيان خشونت خانگي پشتيباني مي كند تا احساس تنهايي نكنند.
آمار جهاني همچنان ترس آور


بنابر تخمين دولت روسيه احتمالاً در سال 1999 حدود 14 هزار زن توسط اقوام خود به قتل رسيده اند. با اين حال در اين كشور قانوني براي مقابله با خشونت خانگي ندارد. در آفريقاي جنوبي تعداد زناني كه در خانه به ضرب گلوله كشته مي شوند بيش از آنهايي است كه در خارج خانه و توسط فردي غريبه به قتل رسيده اند. افكار سنتي در اين گونه كشورها باعث شده كه آماري مستند از ميزان حوادث خانگي در دست نباشد.


سازمان عفو بين الملل اخيراً با اشاره به خشونت خانگي عليه زنان در جوامع سنتي جهان گفت در كشوري مانند افغانستان كه سنت هاي زندگي فئودالي بسيار ريشه دار است، به زن به چشم دارايي نگاه مي كنند و تجاوز به حقوق آنان بدون مجازات مي ماند.
تعدد زوجات نيز مي تواند به خشونت خانگي دامن زند. چون برخلاف دستورات اسلامي مردها به طور عمومي براي ازدواج مجدد اجازه همسر اول را جويا نمي شوند و مشاجره در اين باره در خيلي از مواقع به خشونت كشيده مي شود.


بحث در مورد تعدد زوجات اكنون در عراق به يك موضوع داغ سياسي تبديل شده است. در ايران هم در كنار ديگر مسائل حقوقي زن، افزايش آمار چند همسري مردان باعث شده تا زنان (به ويژه در گروه هاي سني بالاتر) بيش از گذشته نسبت به حقوق خود دغدغه داشته باشند و براي حفظ آن اقدام كنند.
خشونت عليه زنان امري پنهان است زيرا بسياري از زنان در جوامع مختلف به دلايلي همچون مجازات سخت و عدم حمايت هاي قانوني از ابراز آن خودداري مي كنند. خشونت عليه زنان مرز نمي شناسد، محدود به جوامع عقب مانده نيست. در همه جاي دنيا زنان كم و بيش مورد انواع خشونت هاي جسمي، جنسي و كلامي واقع مي شوند.

 

پژوهشگران طي مقاله اي با عنوان «خشونت عليه زنان» به بررسي علل خشونت عليه زنان و راه هاي مقابله با آن پرداختند.
دكتر نيلوفر ميكاييلي عضو هيأت علمي گروه روان شناسي و فاطمه سرخي احمدي كارشناس روان شناسي دانشگاه آزاد اسلامي اهواز در اين مقاله خشونت عليه زنان را پديده اي جهاني دانسته اند كه بنابر ويژگي هاي فرهنگي، اجتماعي و قومي هر زمان و مكان مي تواند به صورت هاي متفاوتي ظاهر شود.
فاطمه سرخي احمدي در همايش زنان و آسيب هاي اجتماعي گفت: وسعت خشونت عليه زنان به گستردگي تاريخ بشر است.
وي افزود: خشونت عليه زنان تقريباً در تمامي طبقات اجتماعي، اقتصادي، نژادي، سني و جغرافيايي يافت مي شود هر چند كه اين پديده در ميان برخي از گروه ها شايع تر است. او خشونت را بازتابي از حس پرخاشگري دانست و گفت: خشونت خانگي نوع خاصي از خشونت است كه در سطح خانواده اعمال و منجر به آسيب يا رنج جسمي، رواني و جنسي مي شود.


وي اضافه كرد: سه عنصر اساسي رفتار، آسيب و جنسيت در انواع خشونت مشاهده مي شود. او گفت: جنس مسلط غالباً مرد است در برخي مواقع زن علاوه بر تحمل خشونت از سوي همسر از طرف پدر و برادر و حتي فرزندان پسر نيز مورد خشونت قرار مي گيرد. اين كارشناس روان شناسي افزود: زنان در زندگي خود چهار شكل خشونت شامل
فيزيكي، رواني، اقتصادي و جنسي
را تجربه مي كنند. وي گفت:
خشونت فيزيكي


شيوه هاي آزار و اذيت جسماني، ضرب و جرح، كشيدن مو، سوزاندن و هل دادن را شامل مي شود كه اين نوع خشونت ممكن است براي همه زنان بدون توجه به نوع تحصيلات، نژاد و وضعيت خانوادگي روي دهد.
وي
خشونت رواني
را شامل رفتار قلدرانه براي تحقير زن، تهديد به آزار و يا كشتن وي يا افراد خانواده اش، دشنام، استهزاء، ممنوعيت ملاقات با دوستان و زنداني كردن در منزل برشمرد. او افزود: اين نوع خشونت موجب بروز روحيه پوچي و يا خود نابودسازي، گريز از مشاركت اجتماعي و اضطراب در زنان مي شود.
وي ندادن خرجي، سوءاستفاده مالي از زن و صدمه زدن به وسايل مورد علاقه او را از جمله موارد خشونت اقتصادي عليه زنان برشمرد و گفت: در بسياري از كشورها زنان نيروي كار بدون مزد و فاقد درآمد هستند و همين عامل زمينه اي براي بروز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید