بخشی از مقاله

چکیده

توسعه پایدار به عنوان یکی از اهداف اجتماعی تعالی و رشد انسان است که بدون حضور فعالانه وموثر زنان در این راه، این منظور نیز امکان پذیر نیست یکی از راه های این حضورموثر نقش مادری یا معلمی با هدف تربیت کودکانی شایسته می باشد.داستانگویی مادران ومحتوای داستان های کودکانه نقش بسزایی در جامعه پذیری افراد دارد هرچه این شاخه ی ادبیات از هدفمندی والاتروغنایبالاتری برخوردار باشد قطعاً کودکان امروز ما درآینده افرادی با آگاهی بالاترو مسئول تر خواهند بود و در نهایت جامعه آگاهتری خواهیم داشت که در جهت توسعه قدم های موثری برخواهند داشت. مقاله حاضر تحلیل جامعه شناسی داستان کودکانه قدیمی خاله سوسکه می باشد که نسل به نسل گذشته تا به امروز نیز برای کودکان خوانده می شود.

کلید واژه: ادبیات کودک، زن، خشونت علیه زنان،فرهنگ خشونت، توسعه پایدار

مقدمه

شرایط اجتماعی هر دوره تاریخی به عنوان زیربنا، می تواند بنیان ها وروبنای فرهنگی خاص خودش را ایجاد کند. شعر و قصه از محصولات فرهنگی هر دوره هستند که تحت شرایط اجتماعی قرار می گیرند.امروزه که افسانه های عامیانه را مورد تدقیق قرار دهیم آنها را چندان متناسب با اصول تربیتی نمی بینیم حتی با برخی ازاین اصول در تضاد است. نوع نگرش ونگاه ما از تربیت وفرآیند آن نیز در این رابطه مهم است.متل ها یکی از گونه های ادبیات شفاهی و فولکوریک حوزه زبانی و روایی فرهنگ ها و از جمله فرهنگ زبان فارسی به شمارمی روند. این متن عمدتاً شفاهی به صورت منظوم و موزون روایت می شود. وزن موسیقیایی و نواخت آهنگین راویان، تأثیرات ماندگاری در ذهن و زبان مخاطبان کودک و نوجوان دارد که شامل ویژگی های زیر می باشد:
1. افسانه های عامیانه نشان دهنده باورها و آداب و رسوم قوم ها و بیان کننده دیدگاه مردمان هر دوره نسبت به مسایل زندگی است.

2.در این افسانه ها، رفتارهای نیک مردمان پررنگ تقویت می شود و به کودک و نوجوان منتقل می شود در افسانه های عامیانه کمتر ملتی دیده می شود که ستم گری زورگو پیروز شود و یا مردم ستم را بپذیرند.

3. شیوه های بیانی در این افسانه ها به گفتار روزمره مردم بسیار نزدیک است زیرا این متن های شفاهی زمانی به وجودآمده اندکه نگارش و کتابت وجود نداشت بنابراین اکثر افسانه ها به شکل سینه به سینه و نسل به نسل در قالب گفتاری منتقل شده اند.

4.حادثه در افسانه های عامیانه نقش بسیار مهمی به عهده دارد. رویدادها مانند حلقه های زنجیر پشت سرهم قرار میگیرد تا خواننده و شنونده معطل نشوند و یا همپای ماجرا با رشدی همراه و همگام شود به این وسیله پیشروی متن انجام گیرد.

5. این شیوه های روایتی از طرح خاصی پیروی می کنند آغاز و پایان به خصوصی دارند. آدم های اصلی در همان پاراگراف اول معرفی می شوند. این آدم ها بلافاصله با بن بست ها و گره های اصلی روبه رو شد، و بقیه ماجراگشوده شدن گره به دست یکی از قهرمانان افسانه است.

6. آدم های اصلی، شخصیت و منش روشن و مشخص دارند و به هم شبیهند، تهی دستان مهربان و خوش قلب ثروتمندان سنگ دل و ظالمند. این ویژگی های فردی در همان آغاز متن مطرح و معرفی می شوند و انگار اصولی ثابت و تغییرناپذیر و سرنوشتی محترم و مقرر است.

7.این افسانه ها مولف خاصی ندارد زیرا سال ها و حتی سده ها پس از این که ساخته شده اند جمع آوری و مکتوب شده اند به قول معروف هرکه آمد چیزی برآن نهاد تا به این غایت رسید. - مهدی پور، - 1389تخیلات نمادین شکلی از اندیشه نمادین را بیان می کند اندیشه نمادین که همگانی است از ناخودآگاه جمعی ریشه میگیرد بنابراین اندیشه نمادین پدیده ای دور از دسترس نیست تجانس و هماهنگی ساختار ذهن و محتوای ناخودآگاه جمعی باافسانه های کهن دلیل تأثیر افسانه ها برآدمی است. - شاپوری، - 1389 افسانه ها امیال و خواسته های ضروری انسان و جهان بینی عصر زمانه خویش را با زبانی نمادین بیان می کند و طی فرآیندی ذهنی و از طریق گفت و گویی، مفاهیم متداعی و نهفته در ضمیر ناخودآگاه را به ذهن آگاه می کنند.

طرح موضوع، داستان خاله سوسکه وجایگاه زنان در آن
خاله سوسکه داستانی است مربوط به دوره قاجار که حکایت از دختری دم بخت است که بعد از بیماری پدرش در پی بخت خویش به دنبال شوهر می گردد که در تأمین مالی باشد از این رو قصد سفر به همدان می کند تا به همسری مش رمضان که مردی متمول بوده، درآید تا نان گندم بخورد ،قلیان بلور بکشد،منت بابا نکشد که با چادری ازپوست پیاز وکفشی از پوست سنجد راهی میشود که در طول مسیر کاسبان بازاری، قصاب ،بقال،خیاط... از اوخواستگاری میکنند ، ملاک وی برای انتخاب همسر این است که مرا با چه می زنی؟

هر کدام باتوجه به شغلشان تنبیهی برای او در نظر می گیرند گویی او هیچ گریزی از این تنبیه ندارد وآن را پذیرفته است و درآخر به ازدواج باآقا موشه تن می دهد که تنبیه بدنی او در ناملایمات زندگی از شدت کمتری برخوردار باشد البته خود اوچیزی جز آراستگی ظاهری برای ارائه ندارد با این حال به معیارهای مادی زندگی اهمیت می دهدمثلاً خواهان قلیان بلور است یا در هنگامی که جانش در خطر است نردبان طلا برای نجات می خواهد.تحلیل جامعه شناسی افسانه ها و متن ها اهمیت دارند اما نه به این دلیل که دارای جنبه های مثبت اندیشی است بلکه در لابه لای متون جریان زندگی اجتماعی مردمان آن روزگار دیده می شود که ما در یک نگاه هیچ گونه عیب و نقص درآن نمی بینیم و برایش ارزش قائلیم.

شرایط اجتماعی دوره قاجار و موقعیت زنان

حکومت ترک تبار قاجاریان حدود 130 سال بر ایران حکومت کردند در این دوران بوده است که کشور ایران به صورت یک دولت متحد به صورت امروزی تشکیل شده البته بروزجنگ های متعدد و قحطی و گرسنگی از مسائل آن دوره بوده است به همین دلیل ایران با بحران مالی زیادی روبه رو بوده است در این دوران ایران با غرب آشنا شد و به بسیاری از تکنولوژی های نوین آن روز دسترسی پیدا کرد هرکدام از این مسائل تاثیرات مهمی بر شرایط اجتماعی و زندگی روزمره مردم گذاشته است. جامعه قاجاری، جامعه ای کثرت گرا بود که قشرهای مختلفی با منزلت اجتماعی گوناگون درآن وجود داشت و نظام خانوادگی گسترده ای داشت دو گروه عمده درآن دوره اعیان و عامه مردم، یا همان مصرف کنندگان شامل طبقات مرفه و تجار و تولیدکنندگان شامل کسبه و صنعت گران بوده است - مهدوی ، - 1392

ساخت جامعه پدرسالاری بود شاه در رأس جامعه قرار داشت و اشراف از موقعیت ممتاز، قدرت و اختیار بی حد وحصروتوانمندی در اتخاذ رویه های بی قانون برخورداربودند ازاین رو ظلم روا می داشتندو طبقات پایین چاره ای جز پذیرش نداشتند. شکایات به حکام و قوانین محلی به جایی نمی رسید در این بین شکایت زنان بسیار اندک بود شاید برای آن که زنان خود را دارای حق و حقوق نمی دانستند از گزارشات موجود مربوط به آن دوره اغلب مشکلات زنان ناشی از جنسیت آنها بود. - اتحادیه ، - 1373زنان دوره قاجار موقعیت متزلزل داشتند و از عدم آزادی و بی سوادی رنج می بردند در طبقه پایین زنان را می فروختند می دزدیدند و به آسانی طلاق میدادند دختران را سنین خیلی پایین شوهر می دادند و سرنوشت آنها بستگی داشت به انصاف شوهر و خانواده آنها.

در طبقات بالاتر جامعه زنان تا حدی از حمایت خانواده خود برخوردار بودند ولی به نظر نمی رسد که موقعیت اجتماعی زنان در طبقات مختلف چندان تفاوتی می داشته است. - اتحادیه، - 1373 ازدواج در دوران قاجار آداب و رسوم مخصوص به خود را داشته است که مردم خود را ملزم به پیروی ازآن می دانستندازدواج به دو صورت دائم و موقت صورت می گرفته است با توجه به وضعیت مالی مرد تعدد زوجین امری عادی تلقی می شده است زیرا به واسطه این که مردم ایران خیلی فقیر بودند مختصر وجهی که یک زن صیغه بابت مهر از شوهر موقتی خود دریافت می کند برای او قابل توجه می نماید و پدر و مادر با رضایت دختران خود را به صیغه می دهند که چیزی عاید آن هابشود. - بروان، - 534 :1375

بنابراین دستیابی به استقلال مالی از مهمترین عوامل ازدواج دختران آن هم در سنین 7 تا 13سالگی بوده است. به واسطه رسم شیربها و مهریه یک دختر زیبا و برای پدر و مادرش مانند سرمایه ای محسوب می شود و خواستگاران بسیاری داشت و می توانست سبب آسایش زندگی پدر و مادرش باشد از این رو آرایش و پیرایش درآن روزگاران به اصطلاح بزک کردن رایج بوده است. و زنان صورت خود را سرخ و سفید می کردند و کف و دست و پاها و ناخن ها را حنا می گذاشتند تا بتوانند همسربهتری بیابد با این حال خوشبختی نصیب همه نبود کتک خوردن زن توسط شوهران رایج بود که گاهی در اثر این فشار وافسردگی با خوردن تریاک خودکشی می کردند.تا قبل از مشروطه را می توان یک دوره آگاهی و آمادگی دانست. بعد ازآن زنان فرصتی یافتند تلاش کردند تا از بی سوادی و موقعیت نازل اجتماعی و عدم بهداشت رهایی یابد حرکت های سیاسی نیز با تشکیل انجمن ها داشتند که درآگاهی بخشی واصلاح قانون و حقوق زنان نقش داشتند و با وجود مخالفت های بسیار توانستند حرکت هایی جهت تأسیس مدرسه دخترانه

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید