بخشی از مقاله
بيمه:
بعضي معتقدند كه بيمه از كلمه “بيما”، از زبان هندي گرفته شده است و برخي ديگر نظر دادهاند كه بيمه از كلمه بيم (ترس) اخذ شده است و چنين استدلال ميكنند كه چون اولين بار روسها از ايران امتياز بيمه گرفتند (امتيازنامه حمل و نقل تأسيس اداره بيمه در مملكت ايران در سال 1308 هجري قمري در زمان ناصرالدين شاه قاجار) و بعدها نيز دو شركت روسي به نام قفقاز مركوري و نادژدا در ايران مشغول فعاليت بيمهاي شدند.
برخي از مؤلفان نيز كلمه بيمه را يك واژه پارسي قديمي ميدانند و به استناد كتاب مسالك و ممالك، تأليف ابواسحق ابراهيم اصطخري، ميگويند كه بيمه نام شهري در ديار طبرستان و ديلم بوده است.
به هر حال ريشه لغوي بيمه هرچه باشد مفهوم و مكانيسم فني و تعاوني آن يكي است و آن عبارتست از مؤسسه يا صندوق مشتركي كه كارش سازمان دادن به تعاون افراد در معرض خطر از طريق جمعآوري وجوهي معين طبق موازين آماري به منظور مقابله يا عواقب خطرها.
قانون بيمه ايران (مصوب ارديبهشت ماه 1316 شمسي) بيمه را چنين تعريف ميكند:
“بيمه عقدي كه به موجب آن يك طرف تعهد ميكند در ازاي پرداخت وجه يا وجوهي، از طرف ديگر در صورت وقوع حادثه خسارت وارد بر او را جبران نموده يا وجه معيني بپردازد.
متعهد را بيمهگر و طرف تعهد را بيمهگذار و وجهي را كه بيمهگر به بيمهگذار ميپردازد حق بيمه و آنچه كه بيمه ميشود موضوع بيمه مينامند.”
تعريف قانون بيمه بيشتر ناظر بر جنبه بيمه است و ماهيت تعاوني و مكانيسم فني بيمه را منعكس نميكند.
قديميترين كتاب لغتي كه معرف لفظ بيمه ميباشد (فرهنگ نفيسي) اينطور تعريف ميكند:
“اطمينان در مقابل مخاطرهاي كه محتملالوقوع باشد.”
بيمه چگونه به وجود آمد :
بيمههاي غير زندگي پيشينه بلند مدتي دارند. نوعي بيمههاي دريايي در حدود 3000 سال قبل مورد استفاده قرار گرفت. بيمههاي زندگي نيز سابقه زيادي دارند. اين نوع بيمهها نخستينبار هنگامي پديد آمد که سربازان رومي قسمتي از دستمزد خود را در صندوقي جمعآوري کردند تا چنانچه در جنگ کشته شدند آن پول به خانوادههايشان پرداخت شود.
بيمه هاي غير زندگي :
بيمه دريايي که امروز وجود دارد احتمالاً در حدود صدههاي يازدهم و دوازدهم ميلادي در منطقهاي در شمال ايتاليا بهوجود آمده است. شخصي به نام لومباردز در صدههاي چهاردهم و پانزدهم انگليسي ها را با اين نوع فعاليت آشنا ساخت. مفاهيم بيمهگر و بيمهگري نخستينبار در بيمه دريايي مطرح شد. آن روزها هر بازرگاني که حاضر به تقبل بخشي از يک خطر بود نام خود را همراه با سهمي که از آن خطر قبول ميکرد در پايين صفحهاي که جزئيات خطر مزبور در آن درج شده بود مينوشت. آن وقت مالکان کشتيها و بازرگانان دريافتند که ميتوانند کشتيها را براي حمل اجناس سودآور اعزام کنند زيرا ميدانستند چنانچه کشتي دچار حادثه شود از اين طريق جبران خواهد شد. در سال 1666 آتشسوزي بسيار بزرگي در لندن روي داد که باعث به وجود آمدن بيمه آتشسوزي شد. معلوم نيست که نخستين بيمه آتشسوزي به صورت امروزي در چه زماني صادر شد اما گفته ميشود که نخستين شرکت بيمه آتشسوزي بهنام اداره آتش در سال 1680 بنيان نهاده شد که بعدها فونيکس لقب گرفت
ورود بیش از 40 شرکت بیمه خارجی به چین تا به حال، بیش از 40 شرکت بیمه کشورهای خارجی وارد بازار بیمه چین شده است.
13 سپتامبر، لی که مو معاون کمیته نظارت و مدیریت بیمه چین در پکن هنگام حضور در سومین مجمع بین المللی بانکداری گفت که در 5 سال اخیر بعد از پیوستن چین به سازمان تجارت جهانی ، شرکتهای بیمه خارجی وارد بازار چین به پیشرفت نسبتا با ثبات نائل آمده است.
در حال حاضر با وجود آنکه سهم شرکتهای بیمه خارجی در بازار چین زیاد نیست و تنها حدود 6 در صد را در اشغال دارد، اما بعضی شرکتها با سرمایه خارجی در بعضی شهرهای بزرگ با سرعت نسبتا سریع پیشرفت می کند، مانند بازارهای بیمه گوانگ جو و شانگهای که نسبت سرمایه خارجی آنها حدود 18 در صد را در اشغال دارد.
بازار بیمههای خارجی پس از ورود به ايران
الحاق به سازمان تجارت جهانی و خصوصیسازی دو اتفاق بزرگی است که اقتصاد ایران ناگزیر به پذیرش آن است.
با توجه به نقش بیمه در توسعه اقتصادی، صنعت بیمه کشور نیز وارد بازاری رقابتی شده و باید خود را با شرایط جدید وفق دهد. عدمحضور بیمهگران خارجی هماکنون به خاطر وجود برخی قوانین و موانع حقوقی است که باتوجه به سخنان وزیر اقتصاد و دارايي مبنیبر امکان فعالیت موسسات بیمه خارجی در ایران امکان رفع آنان وجود دارد. از این رو بحث جذابیتهای بازار و امکان رقابت بین شرکتهای بیمه داخلی و خارجی، آینده صنعت بیمه و فرصتها و تهدیدهایی که از این نظر ممکن است برای صنعت بیمه و شرکتهای بیمه داخلی حادث شود، موضوعاتی است که در این مصاحبه به آن پرداختهایم. مهندس مثنوی قائم مقام مدیرعامل بیمه ملت درخصوص ورود بیمههای خارجی به ایران معتقد است، برای فعالیت در بیمههای مستقیم و خدمات مناسب نیاز به دفاتر و نمایندگیهای فعال خدمات پس از فروش است و ایجاد این دفاتر و شعب، زمان بر و البته هزینه بر خواهد بود و قطعا نميتواند جزء اولویتهای آنان باشد. او به سوالات ما پاسخ داده که در ادامه ميآید:
آقای مثنوی در زمینه ورود شــرکتهای بیمـــه خارجی در ایران چه قوانینی وجود دارد و این شرکتها چـگونه ميتوانند فعالیت کنند؟
در این خصوص دو قانون اصلی وجود دارد: قانونی عام که بر کلیه موسسات و شرکتهای خارجی مایل به فعالیت در ایران حاکم است و قانون سرمایهگذاری خارجی آن را تعیین کرده است و من در اینجا به آن نميپردازم و قانون خاص برای موسسات بیمه مایل به فعالیت در ایران، که در فصل چهارم قانون تاسیس بیمه مرکزی ایران و بیمهگری به آن اشاره شده است. براساس قانون بیمه موسسات خارجی ميتوانند با درخواست از بیمه مرکزی و تاييد بیمه مرکزی و سپس تاييد شورایعالی بیمه و تصویب هیاتوزیران امکان حضور در بازار بیمه کشور را بهدست آورند.
چه محدودیتها و یا قوانینی باید رعایت شود تا یک شرکت بیمه خارجی بتواند در ایران فعالیت کند؟
براساس قانون بیمه مرکزی ، موسسات بیمه باید برای فعالیت در رشتههای بیمه زندگی و رشتههای غیرزندگی اولا مبلغی را به عنوان ودیعه نزد بیمه مرکزی بلوکه نمایند. مبلغ این ودیعه را شورایعالی بیمه تصویب ميکند؛ اما برای هر یک از رشتهها نباید کمتر از 500هزار دلار باشد. ثانیا موسسات بیمه باید از محل درآمدهای کسب شده به مرور زمان مبلغ این ودیعه را تا دو برابر نزد بیمه مرکزی تکمیل نمایند. ثالثا موسسات بیمه خارجی ميتوانند درآمد حاصل از فعالیتهای خود را از کشور مشروط به اینکه در هر سال بالاتر از 10درصد ودیعه آنان نباشد خارج نمایند و بالاتر از این مبلغ باید به تاييد هیاتوزیران برسد. رابعا کلیه قوانین و آييننامههایی که حاکم بر صنعت بیمه ایران و شرکتهای بیمه داخلی است نیز باید توسط این موسسات رعایت گردد. این قوانین و آييننامهها از دو منشا قانون و مصوبات شورایعالی بیمه نتیجه ميشود: هم چون رعایت نظام تعرفه، اتکايي اجباری و... فکر ميکنید چه بخشهايي از بازار بیمه کشور برای شرکتهای خارجی جذابیت داشته باشد که بخواهند در آن فعالیت کنند؟
به نظــر من با توجه به فاصله عمیق قوانین و دستورالعملهای حاکم بر صنعت بیمه کشور با کشورهای دیگر شرکتهای بیمه خارجی در ایران بیشتر جـــذب بازار بیمهنامههای غیرمستقیم یا اتکايي خواهند شد تا فروش بیمهنامههای مستقیم.
چرا بیمهنامههای اتکايي برای آنها جذابیت دارد؟
به نظر من دو دلیل اصلی برای این موضوع وجود دارد اولا در بخش بازار اتکايي قوانین محدودکننده در مقایسه با فعالیتهای فروش بیمهنامههای مستقیم وجود ندارد، مثلا نظام تعرفهاي وجود ندارد، اتکايي اجباری مطرح نیست و غیره. ثانیا در خصوص ریسکهای با سرمایه بالا همچون کارخانجات صنعتی بزرگ مانند پتروشیمیها، خودروسازیها، صنایع فولاد، هواپیماييها، کشتی رانیها و .... در حال حاضر نیز نرخهای بینالمللی حاکم است و بیمهنامههای صادره ایران تقریبا با شرایط بینالمللی صادر ميشود بنابراین انتظار ميرود رغبت ورود آنها به این بخش از بازار بیشتر باشد.
یعنی شما فکر ميکنید اگر اجازه داده شود که شرکتهای بیمه خارجی در بخش اتومبیل، درمان، حوادث یا رشتههای دیگر فعالیت کنند، برای آنها جذابیتی نداشته باشد؟
باتوجه به قوانین فعلی خیر. قواعد فنی حاکم بر صدور بیمهنامه باید براساس ارزیابی ریسک باشد. در حال حاضر غیراز ریسکهای بزرگ که براساس نرخهای بینالمللی صادر ميگردد، در بقیه رشتهها تعرفه حاکم است و این بر خلاف قوانین و قواعد حرفهاي و اصولی است که آنها بر مبنای آن آموزش دیده و عمل ميکنند.
با توجه به اینکه تغییر نظام تعرفهاي در دستور کار قرار دارد و با فرض این تغییر، شما فکر ميکنید جذابیت کدام رشتهها برای آنها بیشتر است؟
باید پس از تغییر قوانین به این سوال جواب داد. فاصله صنعت بیمه ایران با دنیا از نظر قوانین فقط نظام تعرفهاي نیست، بلکه اتکايي اجباری و اختیاری، قواعد مربوط به میـــزان نگهداری ریسکها، قواعد نمایندگیهای شرکت، قواعد مربوط به محصولات جدید، قوانین مربوط به صورتهای مالی و غیره نیز مطرح است. اما اگر بخواهم جوابی به سوال شما بدهم و اگر فرض کنیم که قوانین و دستورالعملهای حاکم بر صنعت بیمه ایران به سطح قوانین و استانداردهای بینالمللی نزدیک گردد، غیر از رشته اتکايي و ریسکهای بزرگ، بیمهنامههای عمر نیز از جذابیت کافی برخوردار است. بازار بکر و روبه رشد بیمهنامههای عمر ميتواند برای شرکتهای بیمه خارجی جذاب باشد.
یعنی حتی اگر قوانین ایران به سمت استانداردهای بینالمللی حرکت نماید مثلا رشتههايي مانند بیمههای درمان تکمیلی و اتومبیل که در حال حاضر بیش از 70درصد بازار را به خود اختصاص داده است، برای آنها جذاب نیست؟
در رشــتههايي که مثال زدید برای ارائه خدمات مناسب نیاز به دفاتر و نمایندگیهای فعال خدمات پس از فروش است و ایجاد این دفاتر و شعب، زمان بر و البته هزینه بر است و نميتواند جزء اولویتهای آنان باشد. هرچند اگر این رشتهها با تغییر قوانین سود آور گردند من فکر ميکنم موسسات خارجی ميتوانند از طریق اتکايي وارد این بازارها شوند ولی فروش مستقیم خیر و شاید با مشارکت با شرکتهای داخلی و بهصورت نوعی جوینت ونچر (Joint Venture) و نه مستقیم.
در بخشهایي که برای موسسات خارجی جذاب است آیا ورود آنها تهدیدی برای شرکتهای بیمه داخلی بهوجود خواهد آورد یا اصولا شرکتهای داخلی ميتوانند با آنها رقابت کنند؟
اصولا صنعت بیمه با بقیه صنایع تفاوت ماهوی دارد. در صنعت بیمه رقابت به آن معنايي که در صنایع دیگر در جریان است، مطرح نیست. نقطه بهینه فعالیت شرکتهای بیمه در مشارکت حداکثری تعریف ميشود. ریسکها باید با قواعد فنی و به اندازه لازم بین شرکتهای بیمه داخلی و جهانی توزیع شود. سود در این توزیع است یا بهعبارتی حداقل خسارت در این توزیع است. در بخش اتکايي و ریسکهای بزرگ، در حال حاضر نیز شرکتهای خارجی در ایران حضور دارند. درست است که این حضور فیزیکی نیست؛ ولی در دنیای امروز در زمینه اتکايي تفاوتی ندارد که دفتر آنها در تهران است یا اروپا. بنابراین در حال حاضر نیز ما در حال همکاری یا رقابت هستیم. به نظر من با توجه به ورود ایران به سازمان تجارت جهانی یا WTO صنعت بیمه ایران بنا به ذات فعالیت بیمهاي از بقیه صنایع کشور جلوتر است، هر چند برای اینکه بتوانیم بهتر این فعالیتها را سامان دهیم باید قوانین و مقررات هرچه سریعتر برای بسترسازی قبول ریسک از خارج مهیا گردد. متاسفانه امروز برخی قوانین دستوپاگیر وجود دارد که باید اصلاح شود تا ما همان طور که ریسک خود را واگذار ميکنیم، ریسک آنها را نیز بپذیریم. فرآیند یادگیری سازمانی زمانبر است و باید هرچه زودتر برای این امر آماده شویم. بدون اینکه اجازه راه رفتن داشته باشیم، دویدن غیرممکن است، هرچند در این تمرین شاید زمین خوردن نیز وجود داشته باشد، به قول معروف حرکت نکردن برای ترس از زمین خوردن بدتر از مرگ است.