بخشی از مقاله

چکیده

رقابت جهانی به سرعت در حال تغییر و تحول است. به منظور ورود به دهکده رقابت جهانی و حفظ جایگاه خود در این عرصه می بایست اقدامات موثری در جهت استفاده بهینه از ابزارهای تجاری سنجیده شود. یکی از این ابزارها کسب وکار هوشمند است. در این تحقیق عوامل موثر در ارتقای کسب وکار هوشمند در شرکت های بیمه آسیا مورد بررسی قرار می گیرد و به رتبه بندی این عوامل پرداخته می شود.

جامعه آماری این تحقیق را کلیه مدیران، معاونان و کارشناسان ارشد شرکت بیمه آسیا شعبه مرکزی شهر تهران تشکیل می دهد که تعداد آن ها 90 نفر تخمین زده شد و به منظور تعیین حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران استفاده می کند و حجم نمونه آماری برابر با 73 نفر بدست آمد. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی و از شاخه مطالعه توصیفی- استنباطی می باشد.

عوامل موثر بر ارتقای کسب وکار هوشمند طبق تحقیقات انجام شده پیشین عبارتند از: زیرساخت های فنی، حمایت مدیران ارشد، استانداردهای سازمانی جهت یکپارچگی فرایندها، میزان آشنایی کارکنان و ذینفعان با فناوری اطلاعات و در نهایت شناخت مشتریان هستند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته است که در اختیار مدیران، معاونان و کارشناسان شرکت بیمه مرکزی آسیا درشهر تهران قرار گرفت و اعتبار آن به تأیید رسید .

تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی و در محیط دو نرم افزار spss و Expert Choice انجام شد. نتایج نشان داد که کلیه متغیرها در ارتقای کسب وکار هوشمند موثر هستند . - p<0.05 - همچنین رتبه بندی عوامل موثر بر ارتقای کسب وکار هوشمند بر اساس تکنیک AHP نشان داد که زیرساخت های فنی و استانداردهای سازمانی جهت یکپارچگی فرایندها، در درجه اول، میزان آشنایی کارکنان و ذینفعان با فناوری اطلاعات و شناخت مشتریان در درجه دوم و حمایت مدیران ارشد در درجه سوم اولویت قرار گرفتند. از این رو به منظور ارتقای کسب وکار هوشمند در شرکت های بیمه ای پیشنهاد می شود که بر اساس اولویت های بدست آمده در این تحقیق برای هر یک از متغیرها، بهبود و ارتقای کسب وکار هوشمند صورت پذیرد.

-1 مقدمه

سازمان ها به منظور پاسخگویی به تغییرات سریع بازار نیازمند سیستم های اطلاعاتی مدیریت هستند که تحلیل های علت و معلولی بسیاری را از سازمان و محیط آن انجام دهد. سیستم های کسب وکار هوشمند به عنوان یکی از سیستم های اطلاعاتی مدیریت به شکل مناسبی به نیازهای اطلاعاتی سازمان ها پاسخ می دهند. پیدایش کسب وکار هوشمنددر سیستم گزارش دهی مدیریت اطلاعات دهه - 1970 - ریشه دارد. که سیستم های گزارش دهی ایستا، دو بعدی و فاقد قابلیت تحلیلی بودند. در اوایل دهه 1980، مفهوم سیستم اطلاعات اجرایی به وجود آمد که قابلیت تجریه و تحلیل روند و دسترسی به عوامل کلیدی موفقیت را داشته است. بعد از آن در دهه 1990 گروه گارتنرٌ سیستم کسب وکار هوشمند را مطرح نمودند [33] که کلیه نیازهای اطلاعاتی مدیران اجرایی در قالب یک سیستم اطلاعاتی مبتنی بر کسب وکار هوشمند مطرح گردید .

کسب وکار هوشمند اطلاعات تجاری را به صورت روزآمد و با اطمینان تهیه نموده و بوسیله کشف و تجزیه و تحلیل اطلاعات آن ها را استدلال می نماید .[9] کسب وکار هوشمند با تشکیل پایگاه داده تحلیلی و با استفاده از تکنیک ها و برنامه های کاربردی گزارش های تحلیلی و چندبعدی را برای تصمیم گیری مدیران ارشد سازمان ها فراهم می کند .[11] هدف اصلی چنین سیستمی بهبود عملکرد, کسب مزایای رقابتی و پیشبرد اهداف سازمان است .[35] از دیگر اهداف به کارگیری سیستم های کسب وکار هوشمنددر سازمان ها می توان به تجزیه و تحلیل ها جهت تصمیم گیری های بهتر سازمانی و پیش بینی رفتار آینده مشتریان و تقاضای بازار اشاره نمود .[41]

تاکنون تحقیقات چندی در زمینه بکارگیری کسب وکار هوشمنددر سازمان های مختلف انجام شده است، میرابی و همکارانش - 1389 - ، کسب وکار هوشمند را در صنعت بانکداری به کار گرفتند و به این نتیجه دست یافتند که سطح بالای کیفیت گزارش ها برای مدیران، کاهش هزینه ها، بهبود ارتباطات سازمانی، افزایش رضایتمندی مشتری، پاسخ سریع به تغییرات محیطی با توجه به کاهش زمان لازم برای واکنش در برابر آن ها، کاهش هزینه های بانکداری، افزایش سودآوری بانک ها، فهم رفتار فردی مشتریان، کاهش ریسک و افزایش سهم بازاری را از مزایای بکارگیری سیستم کسب وکار هوشمندمی باشد .[23]

نبوی چاشمی و محمودی - 1389 - کسب وکار هوشمند را به عنوان یک فناوری نوین در صنعت بانکداری جهت کنترل ریسک، بازاریابی و کشف تقلب به کارگرفتند .[24] حقیقت منفرد و شعبان - 1389 - به بررسی اثربخشی کسب وکار هوشمنددر بانک سامان تهران پرداخته و مدیریت دانش را عاملی مهم در تقویت رابطه میان اثربخشی کسب وکار هوشمندو ابعاد محتوایی آن دانستند. به ارائه مدل ارزیابی عملکرد کسب وکار هوشمند بر مبنای فرآیند تحلیل شبکه فازی پرداختند .[10] سازور و همکاران - 1390 - به بهبود و تقویت سیستم کسب وکار هوشمند در بازاریابی صنعت بیمه الکترونیک شعب بیمه نوین شهر تهران پرداختند و نشان دادند که میان وضعیت موجود و مطلوب استفاده از کسب وکار هوشمنددر سازمان آن ها شکاف وجود دارد و مسئولان بیمه نوین می بایست نسبت به بهبود کسب وکار هوشمند در بخش بیمه الکترونیک توجه داشته باشند .

[14] مربی و سلطانی - 1391 - به پیاده سازی مدلی جهت ارتقای کسب وکار هوشمند شرکت ها با رویکرد مدیریت دانش در شرکت های دانش محور پارک علم و فناوری استان یزد پرداختند و نشان دادند که بین مدیریت دانش و کسب وکار هوشمند رابطه معناداری وجود دارد و همچنین بین مدیریت دانش و سابقه شرکت ها رابطه ای وجود ندارد .[22] جردنٌ و همکاران - 2008 - کسب وکار هوشمند را عاملی در توسعه اطلاعات سازمان دانسته و به پیش بینی و بهبود تصمیمات در محیط پرتلاطم کسب و کار جهانی کمک می کنند .[37] ویلیام و اندیٍ - 2009 - به شناسایی عوامل موثر در موفقیت پیاده سازی کسب وکار هوشمند در سازمان ها پرداختند .

[46] ژانگ و همکاران - 2009 - در تحقیقی دیگر به بررسی تأثیر فرهنگ، ساختار و استراتژی سازمانی بر اثربخشی کسب وکار هوشمند در صنعت خودروسازی کره جنوبی پرداختند و به این نتیجه دست یافتند که مدیریت دانش به عنوان واسطه ارتباطی قوی میان کسب وکار هوشمند و فرهنگ است و واسطه ارتباطی ضعیفی بین ساختار و استراتژی می باشد .[51] هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر ارتقای کسب وکار هوشمند در شرکت بیمه آسیا است که به منظور دستیابی به این هدف، عوامل موثر در ارتقای کسب وکار هوشمند را شناسایی نموده و با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی به رتبه بندی این عوامل می پردازد.

-2 مبانی نظری پژوهش

کسب وکار هوشمند در تعریفی جامع، مجموعه ای از مفاهیم و روش هایی است که در فعالیت های کسب و کار و با به کارگیری وقایع و سیستم های مبتنی بر وقایع باعث بهبود تصمیم گیری و تقویت استراتژی های سازمانی می شود .[6] کسب وکار هوشمند به عنوان ابزار، محصول، سیستم و رویکردی جدید در معماری سازمانی به شمار می آید که به تحلیل سریع اطلاعات و اخذ تصمیمات در حداقل زمان ممکن می پردازد .[15]

این مفهوم در صورتی که بدرستی درک نشود، سبب می شود تا انتظارات مدیران به صورت ناگهانی افزایش یافته و زمینه ساز سلب اطمینان افراد و مدیران از این سیستم ها شود، زیرا کسب وکار هوشمند به دنبال کوتاه کردن مسیرهای پرس و جو در داخل اطلاعات است و بدون نیاز به اطلاعات مناسب و به تنهایی قادر به ارائه پیشنهاد یا راهکار نمی باشد. از این رو تعیین گرایش های تجاری سازمان باعث می شود که سازمان بدون اتلاف وقت و هزینه در سایر مسیرها به دنبال اهداف کلان متمرکز شود .[16] کسب وکار هوشمند به مدیران سازمان ها کمک می کند تا به بررسی دقیق شرایط و عملکرد سازمان در کلیه بخش های تحت نظارت خود بپردازند و سریع ترین و دقیق ترین تصمیم ها را در جهت افزایش میزان بهره وری سازمان اتخاذ کنند .

[19]محیطی که سازمان ها در آن فعالیت می کنند روز به روز بر پیچیدگی آن افزوده شده که این پیچیدگی منجر به ایجاد فرصت هایی برای پیشرفت در بازار جهانی و رقابت بیشتر و شدیدتر با سایر سازمان ها و همچنین ایجاد مشکلاتی برای سازمان ها می شود، مدیران در چنین سازمان هایی بایستی به منظور بهبود عملکرد و افزایش سودآوری به تغییرات ایجاد شده سریعاً پاسخ داده و زمینه های نوآوری و چابکی سازمان را فراهم نمایند . [8] کسب وکار هوشمند بر روی تمام فعالیت های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی سازمان ها تأثیر می گذارد .[13] ناگفته نماند احساس نیاز به کسب وکار هوشمنددر کلیه سطوح سازمان احساس می شود و برای ایجاد آن باید از پایین ترین سطوح سازمان شروع کرد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید