بخشی از مقاله
فرش
قديمترين فرش دستبافت ايرانی در سال 1949 در دومين مرحله کاوشهای باستان شناس روسي، رودنکو در منطقه پازيريک کشف و به نام فرش پازيريک ناميده شد.
رودنکو در کتابی که به مناسبت اين اکتشافات در سال 1953 در روسيه منتشر کرد، درباره فرش مکشوفه توضيحات مفصلی نگاشت و آن را صراحتا کار ايران و قديمی ترين فرش ايرانی در دنيا بيان نمود. او نوشت: "بدون اينکه بتوانيم به طور حتم بگوييم اين فرش کار کداميک از سرزمين های ماد-پارت(خراسان قديم) يا پارس است، تاريخ فرش مذکور و پارچه هايی که در پازيريک کشف شد قرن پنجم و يا اوايل قرن چهارم پيش از ميلاد تشخيص داده می شود." سپس او اضافه می کند: "تاريخ اين قالی از روی شکل اسب سواران معلوم می شود. طرز نشان دادن اسبهای جنگی که به جای زين قالی بر پشت آنها گسترانده اند و پارچه روی سينه اسب از مشخصات آشوريها می باشد اما در روی فرش پازيريک ريزه کاريهای مختلف و طرز گره زدن دم اسبها ، در نقوش برجسته تخت جمشيد نيز ديده می شود."
در زمان تسلط مغولها (قرن سيزدهم و چهاردهم ميلادی) قالی بافی به سطح بسيار رفيعی از زيبايی وتکنيک رسيد. شکوفايی اين صنعت شايد با حکومت غازان خان (1307-1295 ميلادی) مصادف بود.
اما اوج قالی کلاسيک ايرانی را که از آن با رنسانس قالی ايران ياد می شود زمان سلاطين صفوی (1722-1499 ميلادی) به ويژه زمان حاکميت شاه طهماسب اول (1587-1524 ميلادی) و شاه عباس کبير(1629-1587 ميلادی) ثبت کرده اند. از اين دوران حدود 3000 تخته فرش به يادگار مانده که درموزه های بزرگ دنيا و يا در مجموعه های شخصی نگهداری می شوند.
در اين دوران در کنار قصرهای پادشاهان کارگاههای قالی بافی بناشد و مراکز گوناگون که قبلا در تبريز ، اصفهان ، کاشان ، مشهد ، کرمان ، جوشقان ، يزد ، استرآباد ، هرات و ايالات شمالی نظير شيروان ، قره باغ و گيلان وجود داشتند توسعه و رونق بيشتری گرفتند.
در همان زمان ، نقاشان و نگارگران بلندپايه طرحهای خلاصه شده و ترکيبی ترنج در وسط قالی و لچکها را در آن وارد کردند. يعنی همان طرحی که قبلا به زيباترين وضعی در قرن پانزدهم روی جلد کتابهای ارزشمند به کار می رفت.
با اشغال کشور بوسيله افغانها (1722-1721 ميلادی) اين صنعت و هنر رو به انحطاط گذاشت.
در قرن نوزدهم قاليهای ايرانی ، بويژه فرشهای نفيس ناحيه تبريز به اروپا راه يافتند. از سوی کشورهای اروپايی نمايندگانی به تمام کشورهای مشرق زمين گسيل شدند و با رقابت بسيار فشرده کليه فرشهای کهنه و عتيقه را گردآوری کرده به قسطنطنيه که هنوز هم مهمترين بازار قالی مشرق زمين بود فرستادند.
با به پايان رسيدن منابع فرشهای کهنه ، شرکتهای انگليسی (زيگلر 1883 م) آمريکايی و آلمانی به طور نامحدود اقدام به تاسيس کارگاههايی در تبريز ، سلطان آباد(اراک) ، کرمان کردند. اين روال تا جنگ جهانی اول که توليد قالی به طور قابل توجهی افزايش يافته بود ادامه داشت.
تاريخچه فرش ايران:
آثار کشف شده در مناطق مختلف باستانی ، توسط باستان شناسان ، سنايع مربوط به نسا جی ( بافت پارچه و گليم ) را اثبات می کند . اين آثار که به هزاره پنجم و چهارم و سوم قبل از ميلاد تعلق دارد ، مبين اين نکته است که انسان آن عصر توان حداقل گليم را داشته است .انسان اوليه بافتن را شايد از پرندگانی که لانه خود را مي ساختند تا محلي امن برای جوجه هايشان فراهم سازند آموخته باشد. و انسان اوليه با تقليد از پرندگان با استفاده کردن از الياف نرم گياهان و بوريا توانست انواع وسايل مورد نياز خود را برای جمع آوری ، حمل ونگهداری انواع ميوه ها و دانه های خوراکی فراهم سازد . و اين اولين گام در جهت بافت را کسب و فراهم سازد .انسان ها پيش از تاريخ با کشتن حيوانات ، از پوست اين گياهان و حيوانات به عنوان زير انداز استفاده می نمودند. سپس با اهلی کردن حيواناتی که دارای پوستی پشمی با الياف بلند بودند و با کسب تجربه بافت انواع وسايل مورد نياز خود را که اولين آن گليمهای ساده بود ببافند و رفته رفته اين گليم ها مراحل تکاملی خود را بر اساس احتياجات و شرايط زمانی و مکانی بپيمايد و تا به امروز برسد و نتيجه آن همه تلاش و تجربه، انواع زير اندازهايی است که امروز ما در مناطق مختلف با نامهای مختلف براساس نوع الياف، طرح و نقش و رنگبندی ، اندازه ، شيوه رنگرزی و بافت مي شناسيم .هنر قالی بافی که متعلق به ايرانيان است و حاصل دست رنج زنان و مردان بافنده و زحمتکش اين مرز و بوم ، به طور کلی اين دست بافت ها به شانزده نوع بافت متفاوت تقسيم می شوند که چهار نوع از آنها سوزنی هستند . اين دست بافتها علاوه بر جنبه هنری ، از نظر اقتصادی اهميت زيادی دارد . فرش ايران حداقل در يک قرن اخير پس از نفت بزرگترين سرمايه ملي منبع در آمد ارزی صادراتی ما به شمار می رفته است و گزافه نيست اگر بگوييم گذشته از ارزش صادراتی ، هنر قاليبافی مشخص ترين وسيله شناسايی فرهنگی ما به دنيا بوده است . اين هنر که باعث بوجود آمدن ميليونها فرصت شغلی شده است و در بازارهای جهانی ايرانيان در اين هنر حرف اول را می زنند اما کشورهای ديگری چون ترکيه ، افغانستان ، چين ، مصر نپال،پاکستان و هند رقيبان اين هنرمی باشند که اگر به تلاش های خو د نيفزاييم کشورهای ديگر گوی سبقت را از ما می ربايند .
تاريخچه فرش بعد از اسلام:
مهمترين نشانه هنر اصيل قاليبافی از دوران بعد از اسلام در کتاب حدود العالم می باشد که در سال375 ه . ق تاليف شده و مولف آن نامعلوم مي باشد . در اين کتاب از هنر هاي منطقه طبرستان (مازندران فعلی ) و گليم سپيد گوش و گليم ديلمی
زربافت نام برده شده است . در کتاب سفرنامه ناصر خسرو که در قرون اوليه هجری به مسافرت پرداخته و از شهر های ترکيه و عراق و عربستان نيز عبور کرده هيچگونه اشاره ای به فرش و فرشبافي در مناطق مذکور نمی بينيم ولی در مناطق مختلف ايران بخصوص مشهد اشاره به انواع گستردنيها چون فرش و زيلو داشته است. به هرحال مهمترين دوره شکوفايی هنر فرش درتاريخ ايران مربوط به دوران صفويه است که در قرن های دهم و يازدهم هجری می باشد.
نبود مواد اولیه مرغوب، شکست صنعت
فرش
یک کارشناس فرش معتقد است: گرانی و عدم بهره گیری از مواد اولیه صنعت فرش را تا چند سال آینده با شکست مواجه می کند.
محمود احساندوست در گفتگو با ستاد خبری چهاردهمین نمایشگاه بزرگ فرش دستباف ایران افزود:
یکی از عوامل سوء استفاده در بافت فرش گرانی مواد موغوب است که برخی از بافنده ها از استفاده نوع مرغوب مواد اولیه جلوگیری می کنند.
وی خاطر نشان کرد: این امر ممکن است به صادرات فرش لطمه بزرگ وارد کند همانطور که افزایش در بازار نهان است.
به گفته وی چون نظارتی در بافت و نوع مواد اولیه فرش وجود ندارد بافنده سلیقه ای عمل میکند.
وی در ادامه به نحوه تهیه مواد اشاره کرد و افزود:
در صنایع فرش دو نوع پشم وجود دارد که یکی از آن پشم از گوسفند زنده و دیگری با آهک و گوسفند ذبح شده که این نوع پشم ممکن است بیماری زا باشد و هم دوام فرش را پائین می آورد.
احساندوست یاد آورشد: درحال حاضر بسیاری از فرشهایی که در خانه ها استفاده می شود، زود فرسوده می شود.
موزه فرش ايران
فرش گلداني
اين فرش كه با گره فارسی بافته شده است تار و پودش نخی و پرزش پشمی است ابعاد آن 69/2×74/1 متر می باشد و هماكنون در موزه لوگانو کشور سوئيس نگهداری می شود.
فرش ابريشمی
اين فرش كه از تار و پود و پرز ابريشمی تشكيل شده است با گره فارسی بافته شده است ابعاد آن 44/2×5/1 متر می باشد محل بافت آن كاشان میباشد و در عصر صفويه بافته شده است. اين فرش در موزه مونيخ نگهداری می شود.
فرش گل و حيواندار
اين فرش كه ابعادش 27/4×29/2 متر میباشد با گره فارسی بافته شده است. تارش پشمی، پودش نخی و پرزش پشمی می باشد و در قرن دهم بافته شده است. در موزه ناسيونال گالری واشنگتن نگهداری میشود.
فرش موج دريا
اين فرش از تار و پود نخی و پرز پشمی تشكيل شده است نوع گره آن تركی می باشد و دارای ابعاد 77/6×72/3 متر می باشد. علت نامگذاری آن اين است كه نقشه آن شبيه موج دريا می باشد. نام ديگر آن فرش پرتغالی می باشد چون كه اين فرش به سفارش پرتغال بافته شده است. محل بافت آن كرمان میباشد و در عصر صفويه بافته شده است اين فرش در موزه واين نگهداری می شود.
فرش شكارگاه
اين فرش كه از تار ابريشمی، پود نخی و پرز پشمی تشكيل شده است با گره فارسی بافته شده است. ابعاد آن 7/5×6/3 متر می باشد و در قرن دهم هجری توسط غياثالدين جامی بافته شده است.اين فرش درموزه پولدی پتزولی ميلان نگهداری می شود.
فرش شكارگاه
ابعاد آن 95/6×23/3 متر می باشد و به خاطر استفاده از مفتول زربفت شده طلا و نقره جزء فرشهای زربفت محسوب می شود. تار و پود و پرز آن از ابريشم میباشد و با گره فارسی بافته شده است. زمان بافت اين فرش قرن دهم هجری می باشد.اين فرش در موزه وين نگهداری می شود.
فرش ترنج و حيواندار
اين فرش كه در موزه ميلان نگهداری می شود و در هر مترمربع آن 568800 گره دارد. تار و پود آن ابريشمی و پرز آن پشمی است. زمينه آن از ترنج و حيوانات تشكيل شده است و از اين نظر با فرش چلسی مشابهت دارد. اين فرش در موزه ميلان نگهداری میشود.
فرش سجاده ای
اين فرش كه ابعاد آن 61/1×05/1 متر ميباشد. نوع گره آن فارسی است و در هر دسيمتر آن 10000 گره وجود دارد. تار آن از جنس پنبه قهوهای رنگ و پود آن پشم طبيعی است و پرز آن پشم و زر و سيم ميباشد. در بالای اين فرش جمله بسيار زيبای «اللهاكبر» نقش بسته است. اين فرش در موزه متروپوليتين نيويورك نگهداری میشود.
فرش چلسی
اين فرش كه يكی از فرشهای زيبا و دلنشين و نفيس جهان است. تار و پود آن ابريشم و پرز آن پشمی است. ابعاد آن (540×360 سانتی متر) و گره آن از نوع متقارن است. طرح آن شامل دو ترنج كامل با كلالههای جانبی و دو نيم ترنج متصل به حاشيهها می باشد. در زمينه لاكی آن حيواناتی مثل آهو، گوزن، شير و پلنگ مشاهده می شود. اين فرش هم اكنون در موزه ويكتورياآلبرت لندن جای دارد و چون توسط يكی از تجار خيابان كينگزرود در چلسی واقع در شهر لندن خريداری شده به اين نام معروف گشته است.
فرش اردبيل
فرش اردبيل (شيخ صفی)، يكی از نفيسترين فرشهای موجود در جهان می باشد. تار و پود آن ابريشمی و پرز آن پشمی است. 52/11 متر طول و 534 متر عرض دارد. در سال 946ه.ق بافته شده است و دارای تاريخ و امضاء می باشد. نام بافنده آن همراه با يكی از ابيات شعر حافظ در قسمت بالای فرش مشاهده می شود.
جز آستان توام در جهان پناهی نيست سر مرا به جز اين در، حوالهگاهی نيست
اين قالی در زمان صفوی برای مقبره شيخصفیالدين اردبيلی جد خاندان صفويه بافته شده است و توسط شركت انگليسی زيگلر از ايران خارج شده و به موزه ويكتورياآلبرت لندن فروخته شد. در هر متر مربع آن 517000 گره از نوع فارسی بكار رفته است. بافت آن 5/3 سال طول كشيده است، طرح آن بسيار زيباست. در وسط آن ترنج زيبايی به رنگ زردطلايی قرار گرفته است كه شانزده كلاله دور آن را احاطه كرده است. زمينه فرش آبی سير است و تمامی آن با گلهای بسيار ظريف تزئين شده است و حاشيه توسط كتيبهها و دايره های کوچک به صورت يك در ميان تزئين شده است.
واژه های معمول فرش
ابزار بافت
به وسايلی كه برای بافت فرش مورد استفاده قرار می گيرند گفته میشود كه اهم آنها عبارتند از:
پود رو ( پود نازك)
در اين نوع بايستی از تعداد لاها و تاب بيشتری استفاده شود تا پود ضمن نازك بودن از استحكام لازم نيز برخوردار باشد پود نازك از بالای ضربدری عبور داده می شود و پس از دور زدن چلههای زير و رو بر روی پود زير به شكل زيگزاگ قرار می گيرد.
پود زير (پود ضخيم)
در اين نوع پود كه نخها در يك جهت تابيده می شوند هر چه تعداد لاهای نخ و مقدار تاب آن كمتر باشد بهتر است پود زير ضخيمتر می باشد و از زير ضربدری چلههای فرش به طور مستقيم عبور داد می شود.
پود
پودها نيز معمولاً از جنس پنبه می باشند و به صورت افقی در بافت فرش استفاده می شوند و وظيفه آن نگهداری چلهها در كنار يكديگر میباشد پودها را معمولاً به جهت رويت بهتر (در لابلای چلهها) و رفع جمعشدگی رنگ میكنند كه اين رنگرزی نيز به دليل مقرون به صرف بودن و آسانتر بودن بانيل صورت میپذيرد. پودها بسته به محل عبور آنها از بالا يا زير ضربدری و يا ضخامت آنها به انواع زير تقسيم میشوند.
سه لا گرد (سه لا سه گرد)
در مناطقی مانند كاشان و اصفهان و ... به منظور ايجاد استحكام در چلهها ابتدا نخهای نازك چله را در سه گروه و در جهت عقربههای ساعت (S) تاب میدهند سپس اين سه گروه را روی هم گذاشته و به منظور باز نشدن تاب اوليه در جهت عكس عقربههای ساعت (Z) میتابند. بديهی است هر چه تعداد لاها و تاب نخ بيشتر شود استحكام نخ نيز بيشتر میشود.
دار
به دستگاه قاليبافی كه از چوب يا فلز تهيه شده باشد اصطلاحاً دار گفته میشود كه اجزا آن عبارتند از: سردار زيردار و راست روها. دارها بسته به نحوه قرار گرفتن بر روی زمين به انوع زير تقسيم میشوند:
الف) دارهای افقی:
دارهايی هستند كه به موازات سطح زيمين نصب میشوند و بافنده برای بافت بايستی روی آن بنشيند لذا عوارض حادی در انحنای ستون فقرات و شكل لگن خاصره ايجاد میشود. دارهای افقی مورد استفاده در خانوادههای كوچنشين فاقد راستروها میباشند تا عمل نصب و حمل و نقل به سهولت انجام شود .
حاشيه
معمولاً به دو شكل باريك و پهن اطراف طرح مركزی فرش را میپوشاند و وجود يك حاشيه پهن در ميان حاشيههای باريك باعث میشود تا تعداد آنها فرد باشد.
زمينه
بخشی است در ميان فرش كه گلها و اجزا طرح بر روی آن نقش بستهاند و اغلب در رنگهای لاكی، كرم و سرمهای انتخاب میشود.
ترنج
به بخش مركزی فرش كه معمولاً مدور يا بيضی شكل است ترنج گفته میشود.
سرترنج
معمولاً در ابتدا و انتهای طرح ترنج قالبی به همراه اجزا طرح كشيده میشود كه اصطلاحاً به آنها سرترنج میگويند.
انواع فرش ايرانی
كد : 1
شماره گره: 507570
محل بافت : تبريز
طول: 2.1
عرض: 1.57
مساحت : 3.3
رجشمار : 50
رنگآميز : سرمه ای - کرم
نوع: لچك ترنج ماهي
مواد مصرفی : ابریشم - کرک - نخ پنبه
كد : 2
شماره گره : 358074
محل بافت : ایلام
طول: 2.09
عرض : 1.42
مساحت : 2.96
رجشمار : 50
رنگآميز : لاکی - سرمه ای
نوع: لچک ترنج
نخ مصرفی : ابریشم - کرک - نخ پنبه
كد : 3
شماره گره : 507646
محل بافت : تبریز
طول: 2.17
عرض : 1.53
مساحت : 3.32
رجشمار : 50
رنگاميز : کرم - مسی
نوع: لچک ترنج ماهی
نخ مصرفی : ابریشم - کرک - نخ پنبه
كد : 4
شماره گره : 358262
محل بافت : تبریز
طول: 2.01
عرض : 1.48
مساحت : 2.97
رجشمار : 50
رنگآميز : کرم - پیازی
طرح نوع: گلم مهر
نخ مصرفی : ابریشم - کرک - نخ پنبه
كد : 5
شماره گره : 507656
محل بافت : تبریز
طول: 2.10
عرض: 1.5
مساحت : 3.15
رجشمار : 50
رنگآميز : کرم - بژ
نوع: لچک ترنج ماهی
نخ مصرفی : ابریشم - کرک - نخ
انتقادات بافندگان فرش
نبود مواد اولیه مرغوب، شکست صنعت فرش:
یک کارشناس فرش معتقد است: گرانی و عدم بهره گیری از مواد اولیه صنعت فرش را تا چند سال آینده با شکست مواجه می کند.
محمود احساندوست در گفتگو با ستاد خبری چهاردهمین نمایشگاه بزرگ فرش دستباف ایران افزود:
یکی از عوامل سوء استفاده در بافت فرش گرانی مواد موغوب است که برخی از بافنده ها از استفاده نوع مرغوب مواد اولیه جلوگیری می کنند.
وی خاطر نشان کرد: این امر ممکن است به صادرات فرش لطمه بزرگ وارد کند همانطور که افزایش در بازار نهان است.
به گفته وی چون نظارتی در بافت و نوع مواد اولیه فرش وجود ندارد بافنده سلیقه ای عمل میکند.
وی در ادامه به نحوه تهیه مواد اشاره کرد و افزود:
در صنایع فرش دو نوع پشم وجود دارد که یکی از آن پشم از گوسفند زنده و دیگری با آهک و گوسفند ذبح شده که این نوع پشم ممکن است بیماری زا باشد و هم دوام فرش را پائین می آورد.
احساندوست یاد آورشد: درحال حاضر بسیاری از فرشهایی که در خانه ها استفاده می شود، زود فرسوده می شود.
عضو هیأت مدیره شرکت هنر عشایر:برگزاری نمایشگاه فرش بی فایده است:
عضو هیأت مدیره شرکت هنر عشایر گفت: برگزاری نمایشگاه فرش بدون تبلیغات و اطلاع رسانی بی فایده است.
علیرضا لطفی درگفتگو با ستاد خبری چهاردهمین نمایشگاه بزرگ فرش دستباف ایران افزود:
در کشورهای خارجی دو ماه قبل از برگزاری نمایشگاه تبلیغات گسترده صورت می گیرد و این امر سبب می شود تا افراد و یا تجار برنامه ریزی صحیحی برای شرکت در این نمایشگاه داشته باشند اما در ایران به دلیل بی نظمی این امر محقق نمی شود.
وی خاطر نشان کرد: مسئولان باید بدانند که برگزاری نمایشگاه سودی برای تجار فرش درغرفه ها ندارد و فقط هزینه متحمل آنها می کند.
لطفی در ادامه صحبتهای خود نقش شناسائی فرش را ضروری دانست و گفت:
برخی از افراد فرش را به عنوان ظرف یکبار مصرف می شناسد در صورتی که اشتباه است بنابراین مسئولین دست اندرکار باید برنامه ریزی را در خصوص چاپ بروشور جهت شناسائی بهتر مردم انجام دهد.
وی یاد آور شد: موادی که در فرش بکار می رود معلوم نیست که این امر تاجر را در ابهام قرار میدهد.
لطفی در ادامه صحبتهای خود به طرحهای گبه و گلیم و زیبائیها ی آن اشاره کرد و گفت:
متاسفانه این نوع صنایع خریدار خاصی دارد و مدتها باید صبر کرد تا خریدار آن پیدا شود.
وی به وضعیت بافنده های این نوع صنایع اشاره کرد و افزود: درحال حاضر بسیاری از بافنده های گبه و گلیم به دلیل مزد پائین از این حرفه کناره گیری کردند که دولت باید تمهیداتی را در این خصوص انجام دهد.
تابلو فرش در صنعت فرش ایران جایگاه خود را
ندارد
جایگاه تابلو فرش در صنعت فرش ایران نادیده گرفته می شود.
ابراهیم اعظمی _ بافنده تابلوفرش در گفت وگو با ستاد خبری چهاردهمین نمایشگاه فرش دسباف ایران نبود مواد اولیه را از عمده مشکلات بافندگان دانست و افزود : مواد اولیه مورد نیاز تابلو فرش تولید ویا وارد نمی شود درعین حال قیمت ابریشم نیز افزایش یافته است .
وی خاطر نشان کرد : متأسفانه به تابلو فرش اهمیت چندانی داده نمی شود وهمه به فکر صادرات وسود جویی هستند.
وی در رابطه با رنگهای شیمیایی اظهار داشت : درحال حاضر بافندگان برای کاهش هزینه ها از رنگهای شیمیایی استفاده می کنند که این امر باعث کاهش کیفیت وبی ثباتی رنگ قالی
می شود .
وی درپاسخ به این سؤال که دلیل عدم تولید رنگ در ایران چیست گفت : در حال حاضر رنگهای خوبی از آلمان وارد می شود که در بازار ما موجود نیست و همین باعث افت تولید
شده است.وی افزود : این درحالی است که برای تولید کنندگانی که بهترین کار را تولید
می کنند قیمت مواد مطرح نیست .
اعظمی خاطر نشان کرد : اخیراً دولت واردات را از سه کشور روسیه آذربایجان وآلمان ممنوع کرده است ودر این صورت مواد اولیه نامرغوب در اختیار تولید کننده قرار می گیرد .
وی اظهار داشت :توجه مسئولین نسبت به این امر می تواند رشد صنعت فرش وتابلو فرش را به همراه داشته باشد .
به گفته وی طراحی کامپیوتری رغبت اکثر بافندگان را به طراحی دستی کاهش وورود افراد غیر حرفه ای را افزایش داده است حال آنکه تابلو فرش هنری است که هرکس توانایی خلق آنرا ندارد .
وی یادآور شد: کپی برداری از تابلو فرشهای اصیل شناسایی تجار و مردم را ضعیف کرده واین امر سبب شده تا نسبت به هنر واقعی بی اطمینانی پدید آید .
اعظمی اظهار داشت : صادرات مرحله آخر است ولی به اعتقاد برخی از تجار صادرات که دردررده اول قرار دارند که این اشتباه است چرا که تهیه مواد اولیه مرغوب _ طراحی صحیح _ نوع بافت ودقت از مراحل مهم تولید فرش است و فرش را برای صادرات آماده می کند .
وی در پایان دلیل افزایش تابلو فرشها را ممنوع بودن واردات دانست وگفت : متأسفانه که تابلو فرش جایگاهی در صنعت فرش ایران ندارد .
سخنرانی مهندس میرحسین موسوی در مورد مرحوم عالی نسب
در مراسم بزرگداشت مرحوم عالی نسب كه در چند سال پيش در دانشكده اقتصاد دانشگاه تهران با ابتكار موسسه توسعه و تحقيقات علوم انسانی برگزار شد ايشان در پيامی به آن بزرگداشت نوشته بودند”عدالت بزرگترين و عالیترين و متكاملترين هديه خداوند به هستي و شريعت وجامعترين ناموس خلقت است“.
اگر به اين عبارت دقت شود ديده خواهد شد كه عدالت در جامعه و يا خلقت و يا در اقتصاد به نظر ايشان جنبه اعتباری و يا قراردادی ندارد, بلكه بحث ايشان از عدالت هستی شناخت است.
مجموعه رفتار و نظريات مرحوم عالی نسب را بايد با در نظر گرفتن مسئله مهم بالا مورد بررسی و دقت قرارداد و راه ايشان درست در اين نقطه از بسياری راههای ديگر كه براساس نگاههای قرارداد گرايانه و نفع طلبانه تنظيم شدهاند جدا ميشود حتی عدالت به نظر ايشان مثابه انصاف نيست كه انسانها در رفتار منطقی خودشان در يك وضعيت خاص ويژه در مورد آن اجماع كنند بلكه اين عدالت اساس هستی و اساس جامعهاست. اين همان تفاوت نگاه يك مومن شيعی با نحلههای ديگر فكری در جهان اسلام و دنياست.
ايشان به جوانان توصيه می كند ”هرگز از بسط عدالت و محو استعضعاف و محروميت، ساختن ايرانی آباد و توسعه يافته دست برندارند و اين امر عظيم را تنها برای رضای خدا وظيفه خود بدانند باز در اينجا موارد مختلف هست شما اگر دقت كنيد جامعترين و بنيادی ترين ارزشهای انقلاب اسلامی كه بر اين اساس شكل گرفت را در خودش جای داده است به اضافه اينكه
روی آخرين جمله ايشان كه می گويد ”اين امر عظيم را فقط برای رضای خدا بداند“ میخواهم تاكيد كنم. ايشان با اين جمله در حقيقت بنيادی رترين ارزشی كه باعث میشود يك حكومت را يك نظام اسلامی دانست، مطرح میكند. در عين حال د
رمجموع از اين جمله می توان فهميد كه او به عنوان يك مومن به همه اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی موقعی اين ايمان را كارساز می داند كه همراه با يك نگاه مترقی ، پيشرو در جهت رفع فقر و استضعاف، در جهت آبادانی و سرافرازی كشور، به كار گرفته شود. خود اين جمله نشاندهنده عشق عميقی است كه مرحوم عالی نسب به ايران و سرنوشت ايران داشته است و ما بارها از ايشان شنيديم كه سرنوشت ايران فقر نيست و به طور مداوم با ارقام و شاخصهای متعدد و تحليلهای گوناگون به ما می گفت كه اين كشور زمينه پيشرفت و ترقی وسيعی دارد و سرنوشتش اين نيست كه در آن فقر و استضعاف باشد.
اگر دوستان توجه كنند بر خی از شخصيتها در انقلاب اسلامی هستند كه ايدهها و افكار آنها يك رابطه همانی با طرحهای انقلاب دارد و ما برای توضيح انقلاب بايد افكار و رويه اين افراد را بررسی و شناسائی كنيم البته اينگونه افراد بسيار كم و معدود هستند. بسيارند شخصيتهايی كه برای توضيح شخصيت آنها بايد به انقلاب رجوع كنيم ولی برخی از اشخاص هستند كه برای شناختن انقلاب بايد به آنها رجوع كرد و آقای عالی نسب از اين گروه اندك است. شناخت ايشان موجب شناخت بسياری از وجوه انقلاب اسلامی می شود.