بخشی از مقاله

فصلی جديد در عرصه اطلاع رسانی ليزر پزشکی
با توجه به اقبال روز افزون پزشکان و فيزيوتراپيست های کشور به شيوه جديد درمان با ليزر و نيز روی آوردن اين عزيزان به شيوه های جديد جستجوی اطلاعات و ارتباط با همکاران ، سايت ليزردرمانی تصميم دارد بکمک شما همکاران گرامی تمامی ليزرتراپيست ها و علاقمندان درمان با ليزر را به دور هم گرد آورد تا در جمعی صميمی و بدور از هر گونه آلايش با هم به تبادل نظر دوستانه بپردازندو در ارتقای اين علم بکوشند .

دستيابی به اين مهم بدون استفاده از ابزار اينترنت محقق نميشود .
هيچ علمی بدون تحقيق ، مطالعه و تبادل نظر رو به پيشرفت نخواهد بود . در رشته ليزر درمانی نيز بدون مطالعه و آگاهی دقيق نميتوان اظهار نظر دقيق وعلمی نمود و اظهار نظر غير علمی نيز فاقد پشتوانه ميباشد و قابل قبول نيست . پس بهتر است با برقراری ارتباط با همکاران و اساتيد فن به پيشرفت علمی همديگر کمک کنيم. در همين راستا سايت ليزردرمانی اقدام به ايجاد يک ليست پست الکترونيک مستقل نموده است که شما ميتوانيد با اضافه نمودن ايميل شخصی خود به آن،به تبادل نظر علمی بپردازيد .


در جهت آشنايی همکاران با وسايل و ابزارهای اين رشته، تمامی شرکتهای عرضه کننده ليزر پزشکی ميتوانند از يک صفحه وب سايت اختصاصی و رايگان بعلاوه ايميل اختصاصی در قسمت نمايشگاه سايت ليزر درمانی برخوردار شوند . شرکت ها در صورت تمايل ميتوانند از امکانات سايت برای گرفتن سفارش و خريد اينترنتی مشتريان خود از قبيل تهيه پروفورما بصورت آنلاين و تهيه اطلاعات لازم از بازديد کنندگان صفحه اختصاصی شرکت خود بر طبق قانون تجارت الکترونيک استفاده نمايند. انجمن های علمی دست اندر کار ليزر پزشکی ، مؤسسات تحقيقاتی و مراکزدرمانی ، مجلات مرتبط با ليزر در رشته پزشکی ، و مؤلفان و مترجمان و محققان رشته ليزر پزشکی نيز ميتوانند در سايت ليزردرمانی دارای يک صفحه اختصاصی شده و در آن به معرفی فعاليتهای خود بپردازند و يا آثار خود را منتشر نمايند.


ليزردرماني کم توان
طب فيزيکي يکي از قديمي ترين روشهاي درمان در پزشکي است . از نظر تاريخي عواملي مثل هوا ، خورشيد و آب در همه جا استفاده مي شده است و بتدريج با افزايش آگاهي نسبت به محيط و دنيا اين مقوله پيشرفت نمود. علاوه بر طبيعت بتدريج از منابع مصنوعي مثل ميدانهاي الکتريکي و الکترومغناطيسي ، تشعشعات نوري ، عوامل مکانيکي و حرارت نيز استفاده شد . در دهه 60 نور تشديد يافته توسط نشر برانگيخته توليد شد و در نتيجه ليزر اختراع و اين اختراع بلافاصله در پزشکي بکار گرفته شد. در سال 1974 وزارت بهداشت روسيه اولين مجوز استفاده از وسيله ليزردرماني را صادر نمود و ليزردرماني کم توان يا LLLT يکي از آخرين پيشرفت هاي نوردرماني (

فتوتراپي ) است. در بيست سال اخير ليزردرماني در پزشکي بخوبي شناخته و وارد شده است وجاي مطمئن وپايداري را در بين اجزاي طب فيزيکي براي خود باز نموده است. کاربرد ليزر چنان وسيع است که بعضي اوقات صحبت از جدا سازي محدوده اين روش پزشکي بصورت مستقل و بصورت يک تخصص مطرح مي شود. اگر چه تا اواسط دهه 80 ليزر هليوم – نئون (He – Ne ) نور قرمز (632.8 nm ) بصورت گسترده مطالعه و در کارهاي باليني از آن استفاده شد، در طي 15 سال اخير ديودهاي ليزر قرمز ( 630 – 670 nm ) و مادون قرمز ( 830 – 1300 nm ) بصورت گسترده اي بکار رفت که با اندازه کوچک و نگهداري آسان و قدرت کاري طولاني و اقتصادي بودن و

کارآيي باليني بسيار بالا، جاي خود را در عالم پزشکي باز نمود . ليزرهاي با نور آبي و فوق بنفش نيز بتدريج کاربرد هاي خاص خود را بخصوص در درمان عفونتها پيدا کردند.تاباندن ليزر کم توان به خون ( LBI ) يکي از روش هاي مهم ليزردرماني کم توان مي باشد. LBI در درمان چندين بيماري کاربرد دارد . LBI داراي چندين اثر مثبت از قبيل اثرات ضد التهابي ، فعال سازي سيستم ايمني ، نقش محافظتي در رگها ، بهبود ميکرو سيرکولاسيون خون و فرآيند تروفيک بافتي ، و فعال سازي ترميم و تکثير مي باشد. پس از تاباندن اشعه ليزر مادون قرمز ( IR ) LBI بهتر شدن وضعيت ديواره رگ ، کاهش اندازه پلاکهاي آترواسکلروتيک و بهبود ميکروسيرکولاسيون خوني دربيماران

داراي آترواسکلروز مشاهده شده است. بعضي از محققان مسئله کليدي و مهم بهترين روش ليزردرماني ( انرژي ودوز ) را مورد توجه قرارداده اند. در همين دوران بعضي ديگر از دانشمندان روسي ( کارو ، دريل ، کلبانوف ) به عنوان مهمترين عامل ، طول موج نور و ساختمان مولکولي دريافت کننده نور( photo acceptor ) را مورد توجه قرار داده اند. آنها چنين بحث نموده اند که نور ليزر و نورهاي غير همدوس در بعضي طول موجها و تراکم انرژي خاص Power density ) ) داراي آ ثار بيولوژيکي و پزشکي يکسان هستند . ثابت شده است که نور با طيف هاي مختلف تقريباً داراي همان اثرات بر ارگانيسم نيز مي باشد . به عنوان مثال ، در سال 1988 خانم ساموجلوا ( Samojlova )

نتايج تغييرات ايجاد شده بر روي خون توسط ليزر وريدي هليوم نئون و فوق بنفش را با هم مقايسه نمود . وي چنين گزارش نمود که تغييرات سلولهاي خوني پس از اشعه فوق بنفش خيلي نزديک به تغييرات ايجاد شده توسط ليزر هليوم نئون قرمز مي باشد ولي کاملاً شبيه به هم نيستند. بعضي از محققان ديگر معتقدند که که ليزر هليوم نئون قرمز وليزر مادون قرمز اصولاً اثرات يکساني دارند. کاپوستينا ( Kapustina ) در سال 1977 سه گروه اصلي بيماران را بر اساس پاسخ به LBI مشخص نمود . گروه اول بيماراني هستند که غشاي گلبول قرمزشان داراي تغييرات فوري ( طي 15 دقيقه ) در زير ليزر مي باشند . گروه دوم بيماراني هستند که کمي ديرتر پاسخ مي دهند و

گروه دوم دفعات LBI بيشتري براي رسيدن به نتايج درماني لازم دارند . براي گروه سوم هيچ اثر درماني با LBI ديده نمي شود. چندين مطالعه مشخص نموده اند که تابش ليزر در سلولها و ارگانيسم هاي آسيب ديده موثر مي باشد. در حالي که به يک سلول يا ارگانيسم سالم و طبيعي اشعه ليزر تابانيده شود فقط تغييرات بسيار جزئي در آن ديده ميشود.


تاباندن ليزر کم توان به ارگانيسم داراي چندين اثر باليني مي باشد که شامل موارد زير است : ضد التهاب ، تحريک ايمني ، نوروتروفيک ، ضد درد ، حساسيت زدايي ، ميکروب کشي ، ضد ادم ، طبيعي کردن رئولوژي و هموديناميک خون .بنا براين کاربرد LLLT بسيار وسيع بوده و تمام شاخه هاي پزشکي را در بر مي گيرد .
ليزرهاي پزشکي کم توان يا Low Out Put Lasers


انواع معمول ليزرهاي درماني و طول موج آنها
He Ne Laser (633nm)
InGa Al P Laser (633-635 nm)
Ga Al As Laser (780-830 nm)
Ga As Laser (904 nm)
ليزر هليوم - نئون (He – Ne )


قديمي ترين نوع ليزر براي استفاده در LLLT بوده که شامل يک تيوب ليزر بزرگ شيشه اي حاوي مخلوطي از گاز با فشار پايين است که به منبع ولتاژ بالا متصل مي باشد و نور مرئي با طول موج 633 nm از خود ساطع ميکند. اين نوع ليزر عموماً نور پيوسته دارد ولي مي تواند با وسايلي به حالت پالسي نيز تابش نمايد که در اين صورت نصف قدرت آن از بين مي رود. ( اگرduty cycle آن 50% باشد ). خروجي طبيعي آن 1 – 10 mw بطور مستقيم و يااز طريق فيبر نوري به موضع درمان ميرسد. ليزرهاي هليوم – نئون بخاطر تيوب شيشه اي آن معمولاً شکننده و بزرگ مي باشند. تيوب هاي ليزري نيز وجود دارند که به خوبي با مواد خاصي محافظت شده اند ولي اندازه آن هنوز هم مشکل ساز است.


در وسايل درماني نور ليزر هليوم – نئون بايد با فيبر نوري هدايت شود. اتلاف نور در اين وسايل هدايتي هم 20 تا 50 % بسته به نوع آن مي باشد. هدايت کننده هاي با کيفيت خوب وجود دارند ولي قيمتي نسبتاً گران دارند. پس همانطور که مي بينيم ليزرهاي هليوم-نئون داراي معايبي هستند.
عمق نفوذ مفيد ليزر هليم – نئون بين 8-6 ميلي متر در توان 3.5 ميلي وات و 10- 8 ميلي متر در توان 7 ميلي وات (در حالتي که پروب را به پوست بچسبانيم) مي باشد.
ليزر اينديوم – گاليم - آلومينيوم – فسفايد (In Ga Al P )


اينها ليزرهاي نيمه هادي هستند که کريستال آنها داراي گاليوم، اينديوم و فسفر مي باشند و نزديک به ليزرهاي Ga Al As هستند و طول موج 630 – 685nm از خود ساطع مي کنند. نوع کوچک آن (معمولاً 1 ميلي وات ) ليزر In Ga Al P ( يا به عبارت ديگر Ga Al In P ) که با طول موج 650 – 670 nm کار مي کنند و اغلب در نشانگر هاي سخنرانان براي نشاندادن چيزي روي پرده استفاده ميشود. با توسعه اين نوع ليزر کم کم ليزرهاي هليوم نئون با اين نوع ليزرها جايگزين مي شوند چون سبکتر ، ارزانتر و کوچکتر وراحت تر هستند ونگهداري آنها هم آسانتر است و داراي يک تيوب گازي حساس هم نيستند. فقط بايد بخاطر داشت که نور ديودهاي ليزر داراي همدوسي کمتري نسبت به ليزرهاي گازي است و از نظر فيزيکي ممکن است آثار بيولوژيکي آنها متفاوت با آنچه انتظار داريم باشد.


ليزرهاي گاليوم آلومينيوم آرسنايد (Ga Al As)
اين نوع ليزر تقريباً تمام خانواده ليزرهاي نيمه هادي را در بر مي گيرد. طول موج ميتواند در محدوده 870 – 880nm انتخاب شود ولي در محدوده درماني معمولاً بين 820 و 830 نانو متر که غير قابل ديدن است و درست در طيف مادون قرمز قرار دارد مي باشد. ( اگر کسي پيدا شد که مستقيماً به درون اين نوع ديود ليزر روشن نگاه کند تا کور نشده ميتواند يک نقطه قرمز بسيار مطبوع را مشاهده نمايد.)


اين نوع ليزرها عمل پيوسته دارند يا Continuous هستند ولي مي توانند بصورت پالسي هم وجود داشته باشند اما اين پالس super pulse نيست ولي سويچ شده مي باشد يعني نصف قدرت خروجي ( 50 % duty cycle ) مي تواند خروجي متوسط داشته باشد ويا قدرت آنرا اگر بخواهيم شبيه Continuous تصور کنيم بايد قدرت اسمي آن را تقسيم بر دو کنيم . عمق نفوذ آنها 3 – 2 سانتي متر است.


از دهه 1990 اين نوع ليزر بخاطر راه اندازي راحت و قابل حمل بودن آنها و کوچک بودن محبوبيت خاصي پيدا کرده است. ليزرهاي Ga Al As نيز در بازار پيدا مي شوند که قدرت حدود 1000 ميلي وات داشته باشند.اخطاري جدي را بايد مد نظر داشت که با اين چنين قدرتهايي خطر آسيب چشمي حتماً وجود دارد. يک راه جلوگيري از اين خطرات استفاده ازآن نوع ليزرهاي Ga Al As است که فقط در تماس با پوست يا بافت روشن شوند. خيلي از ليزرهاي Ga Al As داراي طراحي خوب قابل حمل و قابل استريل هستند. Out put menter يا قدرت سنج ضروري است چون نور اين ليزر قابل ديدن نيست . قيمت اين نوع ليزر که در حدود30 ميلي وات قدرت داشته باشد بين

1000 تا 5000 دلار است تفاوت قيمت بستگي به فاکتورهايي از قبيل قدرت خروجي ، خوش دست بودن ، استاندارد بهداشتي و دوز سنج الکترونيک آن دارد.
در سال هاي اخير ليزرهاي Ga Al As با قدرت هاي 500 تا 1000 ميلي وات در بازار يافت ميشود که قيمت آنها 4000 تا 8000 آمريکا مي باشد. اين ليزرهاحفاظت خاصي را براي چشم لازم دارند وبخصوص در قسمتهاي مودار و تيره حرارت قابل توجهي ايجاد مينمايند. .


ليزر گاليوم آرسنايد (Ga – As )
اين ليزر نيمه هادي است و درنتيجه اندازه اي کوچک دارد. اشعه خروجي آن مادون قرمز با طول موج 904 نانو متر است. ديود آن اشعه واگرا با زاويه 20 – 10 درجه توليد مي کند که مي توان آ ن را با عدسي بصورت موازي در آ ورد. معمولاً اين نوع ليزر پالسي و بصورت پالس هاي بسيار کوتاه 100 – 200 ns و توان حداکثر بالاي10 – 15 w ( کمتر يا زيادتر ) مثل لامپ فلاش کار مي کنند. و اغلب به آنها Super Pulse مي گويند. قدرت متوسط( Average out put ) اين نوع ليزر که در بازار موجودند با توجه به فرکانس آنها متفاوت است. يعني در 1000 هرتز ،قدرت 10 برابر 100 هرتز مي باشد. ليزرهايي هم وجود دارند که داراي Pulse Train مي باشند و قدرت متوسط آنها با تغيير فرکانس ثابت و مستقل از فرکانس باقي مي ماند. اين Constant Power Pulse محاسبه دوز را آسان نموده و طول مدت درمان را کم ميکند.


بدليل روش کار Flash Bulb در ليزرهاي Ga As با قدرت پالس فوق العاده بالا عمق نفوذ بيشتري را مي توان نسبت به ليزرهاي ديگر که Super Pulse نيستند ولي قدرت مشابه دارند انتظار داشت. اندازه گيري ها نشان داده است که عمق نفوذ مي تواند 50 – 30 ميلي متر با توجه به نوع بافت باشد. با توجه به استفاده آن در درمان اسبها اين نوع ليزر به عنوان وسيله تشخيصي در اسبها استفاده مي شود چون در واقع اسبها غالباً اشعه آن را حس مي کنند و وقتي روي نقطه آسيب آنها قرار داده شود واکنش نشان مي دهند.


ليزر کريپتون Krypton Laser
ليزر کريپتون ( يا ليزر يون کريپتون ) يک ليزر گازي است و معمولاً نور آن داراي طول موج 647nm ( نور قرمز ) ميباشد. در درمان هرپس کاربرد دارد ولي ليزر گراني است و غالباً براي ليزر درماني استفاده نمي شود .
کنترا انديکاسيون هاي ليزردرماني
L.Navratil, MD ; J.Kkymplova, MD
انستيتو بيوفيزيک دانشگاه چارلز-پراگ-چکسلواکي


خيلي از کنترا انديکاسيونهاي ليزر درماني غير تهاجمي هنوز هم در مقالات به چشم ميخورند. بهر حال بعضي از آنها که ذکر مي شوند کاملا بي استفاده اند و هرگز اثبات نشده اند و ذکر مداوم آنها بخاطر اين است که مؤلفان بدون بررسي اعتبار آنها از همديگر نقل قول مينمايند.
بنا براين اشتباهات متعددي ميتواند رخ دهدو خيلي از ليزر درمانگران که آموزش مؤثر و سودمندي بر اساس اصول اوليه ليزر در پزشکي نداشته اند نه تنها از کاربرد ليزر درماني در انديکاسيونها خودداري ميکنند بلکه بيشتر اوقات به بيمارانشان توصيه ميکنند علي رغم فوايد ليزرهاي درماني از انجام آن خودداري نمايند.
کنترا انديکاسيونهايي که تا بحال ذکر شده اند در سه گروه قرار ميگيرند:


1- مواردی که عموما براي ليزر درماني مناسب نيستند
2- مواردی که در بعضي مواقع براي ليزردرماني مناسب نيستند
3- مواردی که اشتباها گفته شده براي ليزر درماني مناسب نيستند
مواردی که عموما براي ليزردرماني مناسب نيستند


ليزردرماني در بيماريهاي بدخيم کنتراانديکه است و اين با توجه به اثرات ثابت شده تحريک زيستي ليزر که باعث فعال شدن آنزيمهاي زنجيره تنفسي(فلاوين دهيدروژناز و سيتوکروم اکسيداز) با اثرات ضد اکسيداسيوني ميشود خودبخود قوت ميگيرد.
فرآيند اکسيداسيون بافتي در زنجيره واکنشها در طي انتقال الکترونها در ميتوکندري توسط يک سيستم انتقال از سوبسترا به اکسيژن صورت ميگيرد. انتقال هيدروژن به فلاووپروتئين به توليد ATP از ADP وابسته است و انتقال بيشتر از طريق سيستم فلاووپروتئينوسيتوکروم به دو يا چند مولکول ATP در هر جفت از پروتون هاي انتقالي حيات ميبخشد.اين چنين تشکيل ATP متصل به اکسيداسيون به نام فسفوريلاسيون هوازي معروف است. اين فرآيند وابسته به حضور کافي ADP بوده و به همين صورت تحت کنترل نوع خاصي از پس خوراند ميباشد. هر چه استفاده از ATP در بافت با سرعت بيشتري انجام شود توليد ADP نيز بدنبال آن سرعت ميگيرد وبنا بر اين فسفوريلاسيون هوازي سريعتر صورت ميگيرد.


اين باعث افزايش غلظت ادنوزين دي فسفات شده و ادنوزين منو فسفات نيز در سلولها پس از تشعشع با ليزر هاي درماني مقدار انرژي بيشتري بدست آورده و باعث تحريک وتسريع در نسخه برداري DNA ميتوکندري ها در فاز G0 تا S ميشود. افزايش مصرف موضعي اکسيژن و گلوکز ثابت ميکند که متابوليسم در بافت اشعه ديده زياد شده است.


تاباندن اشعه در ناحيه گردن بيماراني که مبتلا به هيپر تيروئيديسم هستند بخاطر تحريک زيستي توصيه نمي شود.
تا کنون کار عملي شناخته شده اي براي توصيف اثر ليزر هاي درماني بر فعاليت غده تيروئيد صورت نگرفته است بلکه فعاليتهايي که در بالا ذکر شد ميتواند بيان کننده اين حالت باشد بنابراين لازم است با دقت فوق العاده اي در اين نقطه خاص بکار رود.


صرع نيز به گفته بعضي مؤلفان کنترا انديکاسيون مهم براي ليزردرماني غير تهاجمي ميباشد . اگر چه دليل تحريک يک حمله هنوز بخوبي مشخص نشده است انتظار ميرود با يک فرکانس خاص مدوله شده با اشعه ليزر ايجاد شود.
تاباندن اشعه مستقيما به شبکيه چشم عموما به عنوان کنترا انديکاسيون پذيرفته شده است.
از کاربرد ليزرهاي درماني بر روي شکم زنان حامله و نيز بصورت داخل واژني در آنها بايستي اجتناب نمود با اينهمه چيتمن و همکارانشان گفته اند که در جنين مرغ تا کنون تغييرات تراتوژني حتي با انرژي بسيار بالاتر از استفاده هاي معمولي ديده نشده است .


قبل از شروع درمان با ليزر هاي درماني ضروري است که مطمئن شويم بيماران هر گونه دارو يا مايع يا آرايشي که حاوي ماده حساس به نور باشد استفاده ننمموده باشد. اگر مواد ذکر شده را مصرف نموده باشد با تاباندن ليزر خطر ايجاد آسيب هاي زيادي در بافت حاوي اين مواد توسط انرژي فوتون ها وجود دارد.
مواردی که در بعضي مواقع براي ليزردرماني مناسب نيستند


بعضي مؤلفان استفاده از ليزر هاي درماني رادر بيماريهاي تب دار و بيماريهاي عفوني منع نموده اند. براي اين حالت خاص سلامت و بيماري ، نياز به بررسي بيشتري است. اين ناهماهنگي در ارزيابي اثر ليزرهاي درماني بر فعاليت باکتري و ويروس بايستي با تامل بيشتري بررسي شود. بعضي کارهاي علمي بر روي حساسيت برخي ميکروارگانيسم ها نسبت به ليزرهاي درماني توجه نموده اند. اين چنين حساسيتي بخصوص در دندانپزشکي بکار ميرود که مي توان ديد. پس از تاباندن اشعه بر روي موکوزاي دهان کاهش قابليت حيات در ميکروفلورا ايجاد ميشود(اثر باکتريواستاتيک ليزر).


باکتريهاي گرم مثبت حساسيت بخصوصي دارند. اين موضوع حتي در شرايط آزمايشگاه نيز ثابت شده است و در محيط کشت با تشعشع به ميزان 2 ژول در هر ديسک تقريبا در تمام گونه هاي شايع باکتري هاي پاتوژنيک باعث کاهش رشد ميشود.
بعضي مقالات تحريک زيستي مثبت ليزر را در رشد باکتريها عنوان ميکنند.


به عنوان مثال بيشترين تحريک رشد را با انرژي 337 ميلي ژول بر سانتي متر مربع توسط ليزر گاليم آرسنايد گزارش نموده اند و مقالات ديگر نيز هيچ موردي از تحريک رشد باکتريها با انرژي در حد درماني را گزارش ننموده اند.
در اينجا نيز يک وابستگي اثر تحريک زيستي ليزر با طول موج ليزر ديده ميشود، بدين صورت که ليزر هاي را بي و نئوديميوم باعث تحريک رشد باکتريهاي گرم مثبت نمي شوند در حالي که باعث افزايش توليد پيگمان در پسودوموناس آئروجينوزا ميشوند. مطالعاتي که در دانشکده پزشکي دانشگاه پالاکي اولوموک چکسلواکي انجام شد وابستگي طول مدت مواجهه با ليزر بر روي رشد ميکروبها را هم در آگار خون و هم در محيط براث نشان داد. گونه هاي استاف آرئوس، استرپتوکوکوس بتا هموليتيک ،استرپتوکوکوس پنومونيا و نيسريا کاتاراليس جهت آزمايش انتخاب شده بودند.


در مورد اول با گونه هاي ميکروبي بکار رفته در Agar soil به مقدار 10000 ميکروب در هر ميلي ليتر هيچ گونه تغيير ماکروسکوپي در مقايسه با گروه کنترل پس از تاباندن اشعه به پليت با ليزر هليوم نئون با دانسيته انرژي سه دهم-شش دهم - يک و نيم - سه- و شش ژول بر سانتي متر مربع مشاهده نشد.
در مورد دوم گونه هاي ميکروبي در broth دو بار هر بار دو ساعت اشعه داده شدند که هر بار با انرژي 6 ژول د 5 ميلي ليتر broth صورت گرفت در تمام گونه هاي باکتري بکار رفته کشت هاي اشعه ديده در مقايسه با گروه کنترل فعاليت بالاتري را نشان ميدادند. بهر حال فعاليت بيشتر در استافيلوکوک ها مشاهده شد .
نتايج فوق اين حقيقت را روشن نمود که اثر ضد باکتري مستقيم در فرآيند ترميم وجود ندارد.


اثر مثبت اشعه ليزر در زخمهاي چرکي و زخمهاي تروفيک ميتواند بر اثر بهبود ايمني موضعي بافت اشعه ديده باشد که با فعال سازي فاگوسيتوز و تخمير کننده هاي پروتئوليتيک وبهبود جريان خون صورت ميگيرد.
اين مطالعات به روشني لزوم ارزيابي هر بيمار را بصورت جداگانه بيان ميکنند. مؤلفان ميتوانند ببينند که هيچ دليل خاصي براي خودداري از ليزردرماني غير تهاجمي در صورتي که منبع عفونت مستقيما در معرض تابش قرار نگيرد وجود ندارد. اسنفاده از ليزر باعث سرعت بخشيدن به ترميم اوليه اين چنين زخمهاي بازي مثل زخم بستر ميشود.


ممکن است تاباندن ليزر به خون نيز به عنوان کنترا انديکاسيون قيد شده باشد. خون طيف بسيار گسترده اي دارد. از يک کم خوني هيپو کروميک ساده تا يک لوکمياي ميلو بلاستيک که زندگي را به خطر مي اندازد همه جزو بيماري هاي خوني هستند. با اين حال در بيماران دچار بيماريهاي بد خيم بايستي از ليزردرماني اجتناب نمود ولي لازم نيست که از اين نوع درمان در بيماران دچار کم خوني فقر آهن ناشي از سوء تغذيه اجتناب کنيم.
تجربه چند ساله ما ثابت نموده است که ليزر درماني اثري بر طول عمر گلبولهاي قرمز ندارد و به غير از مغز استخوان ، چرا ما از کاربرد ليزر درماني در اينچنين محيطي سود نبريم.


از بکار بردن ليزر درماني در بيماران با خونريزي زياد بايد اجتناب نمود چون باعث ديلاتاسيون رگها شده و فشار خون را پايين مي اندازد.
براي استفاده از اثر ضد درد ليزر درماني غير تهاجمي ، به علت اشکال در مکانيسم بدن و افزايش خطر ايجاد آسيب در محلهاي آفتاب سوختگي و سوزش دار بايستي در بکار بردن ليزر درماني نهايت دقت را نمود.


مواردی که به اشتباه براي ليزر درماني مناسب تشخيص داده نشده اند
کنترا انديکاسيونهاي ديگري نيز وجود دارند که در تاليفات ذکر شده اند و بدليل تغيير در سطح دانش ما در ليزر درماني در هر زمان تغيير مي کنند که باعث سردر گمي پزشکان شده است. يکي از آنها مخصوصا کاربرد ليزر درماني در بيماران داراي پيس ميکر مي باشد. اين کنترا انديکاسيون مثل اين است که بگوييم نور آفتاب يا اشعه ايکس در اين افراد کنترا انديکه است. مدتهاست مشخص شده است که اين کنترا انديکاسيون به اشتباه در تاليفات وارد شده است و توسط نويسندگان مختلف به تقليد از هم تکرار شده است.


از کاربرد ليزر در محل گنادها نبايد ترسيد فقط ميزان مشخص اشعه را بايد مد نظر داشت.
با دانسيته پايين اشعه(حداکثر تا 1.3 ژول بر سانتي متر مربع) ليزر اثر تحريک کنندگي يا استيمولاتيو در سلولهاي ژرمينال مرد دارد.بهر حال با چندين بار تابانيدن و چند برابر شدن دانسيته انرژي احتمال موتاسيون را نميتوان کنار گذاشت.
هيچ اثر منفي براي درمان با ليزر غير تهاجمي در زنان در اين مورد ذکر نشد

ه است .
از کنتراانديکاسيونهاي سؤال بر انگيز ديگر حالات ضعف و کهولت و يا اعتياد به الکل و يا دارو است که غالبا در تاليفات ذکر مي شوند. بر عکس اين قضيه کاربرد موضعي ليزر درماني در برخي از اين بيماران استفاده زيادي دارد و بخاطر عوارض کمتر آن در مقايسه با ديگر روشها ي درمان بيشتر مورد توجه قرار مي گيرد.
کار مؤلفان انگليسي ثابت نموده است که ذکر احتمال ايجاد آسيب در Epiphyseal Fissures به علت ليزر درماني بي مورد است.
نظر برخي ديگر از مؤلفان در منع کاربرد ليزر درماني در بيماران دچار آسيب به بافت مخچه نيز رد شده است و بهر حال بهتر است بگوييم در اين موارد ليزر بايد در دستان يک فرد ماهر و با تجربه باشد.


کاربرد ليزردرماني در طب سوزني
براي ليزر آکوپانچر از دستگاههاي کلاس IIIb استفاده مي شود که توان آنها بين 5 تا 500 ميلي وات است .مي دانيم که توان بالاتر از 500 ميلي وات شروع به سوزاند ن پوست مي کند جهت ليزر آکوپانچر از طول موجهاي قرمزnm 600 -700 استفاده مي شود و گاهاً طول موج نزديک اينفرارد با طول موج800-1000nm مورد استفاده قرار مي گيرد. ليزر طول موج قرمز عمق نفوذ کمتري دارد و تا0.8 ميلي متر نفوذ مي کند که با اين عمق نفوذ فقط براي طب سوزني دست- پا ( غير از پاشنه ) صورت و گوشها ميتوان استفاده کرد. ليزر قرمز براي نقاط سطحي طب سوزني Jing-well مثل UB.67 مناسب وخوب است.براي اصلاح وضعيت بريچ به مدت 5 دقيقه روزانه در چند هفته آخر حاملگي در 85% موارد براي تغيير پوزيسيون جنين مفيد است. ليزر قرمز معمولاً در طول موج600-700nm و کمتر از 500mw به کار مي رود، اما بايد دانست که چند ژول براي درمان ما لازم است. چند ژول بر cm2 ؟


قبل از شروع به ليزر تراپي دانستن آن مهم است . مثال: ليزر 5mw با پوينتري به قطر 5mm حد اقل 3 دقيقه تابش به نقطه طب سوزني نياز دارد. در اين صورت براي هر سانتي متر مربع 4.59 ژول وارد ميشود.
بعضي از تحقيقات نشان ميدهد که اين دوز اثر ضد التهابي دارد و بهبود جريان خون از حد اقل 4 ژول بر سانتي متر مربع به بالا شزوع مي شود.و در سطح بالاتر از اين دوز براي بهبودي زخمها ، درمان نورالژي پست هرپتيک و مراحل اوليه آلوپسي آرآ تا مفيد است. اما براي اينکه بتوانيم نقاط طب سوزني عميق در اندامها و پشت و شکم را ليزر تراپي بکنيم بايد از ليزر هاي اينفرارد باطول موج (800-1000nm ) استفاده کنيم. ليزر هاي اينفرارد اثرات عمقي دارند و عمق نفوذ آنها بيش از يک اينچ است.
در جدول زيربراي درمان يکسري از بيماريها با توجه به Pulse Rate اشاره شده است.


F (Setting) Pulse Rate (PPS) Indication
F1 73 درد حاد - شکستگي جوش نخورده استخوان - tonipy نقاط طب سوزني - بهبودي زخمها
F2 146 آسيب هاي تحت حاد - بافت اسکار زرد
F3 292 براي ليزر خارجي پوست - بيماريهاي پوستي - موارد مزمن آرتريت ها - بافت اسکار
F4 584 براي ليزر لايه دروني (اندودرم) پوست - سيستم گردش خون
F5 1168 براي بافتهاي با منشا مزودرم - نقاط طب سوزني اندامها - بافت اسکار
F6 3500 براي حالت هاي مزمن - براي sedate نمودن نقاط طب سوزني - کنترل درد

پروتکل درماني در خار پاشنه :
از ليزر هاي پالس دار اينفرارد استفاده ميشود. وقتي براساس تشخيص TCM بيماري از نوع کمبود تشخيص داده شد نبايد از F6 استفاده شود. معمولاً بر اساس TCM ، خار پاشنه نشانگر کمبود کانال کليه است، لذا ما از F4 براي مدت 5 تا 10 دقيقه استفاده مي کنيم. در مراحل بعدي 5 دقيقه از F3 وسپس F2 و بعد از F1 استفاده مي کنيم. مدت زمان درمان واقعاً مشخص نيست، اما به نظر مي رسد که در موارد کمبودها براساس TCM استفاده ازF4 تا F1 مهم باشد. فرکانس هاي بالا مثل F6 اثرات

درماني خوبي در موارد کمبود ندارند. طول درمان ممکن است 12 جلسه يا کمتر باشد.دستگاههاي اينفرارد IR با طول موج 904nm و موج مداوم با پراب منفرد ، قدرت خروجي بيشتري دارند. دستگاهي که 500mw قدرت دارد هر 2 ثانيه 1ژول بر 1 سانتي متر مربع انرژي مي دهد.10ثانيه با ليزر موج مداوم با قدرت 500mw ممکن است به سيرکولاسيون نقاط تندرفاسيا در خار پاشنه کمک کند. ابتدا از پروب IR 500mw استفاده مي شود و سپس در ادامه از ليزر پالس دار براي چند دقيقه استفاده مي کنيم. در کمر درد ها نيز استفاده از ليزر ممتد به مدت 10 ثانيه با قدرت 500mw قبل از استفاده ليزر پالس دار مفيد است .
LDF و کاربرد آن در دندانپزشکي (قسمت اول)


Laser Doppler Flowmetry(LDF) Application in Dentistry

Hossein Bagheri – D.D.S
ارزيابي وايتاليتي پالپ دندان بواسطه اينکه پالپ در يک بافت کلسيفيه احاطه شده، داراي مشکلاتي مي باشد و روشهاي ارزيابي وايتاليتي پالپ که بطور رايج بکار مي روند، اين عمل را بطور غيرمستقيم انجام مي دهند.(1) تستهاي موجود در دندانپزشکي بدين منظور، Subjective بوده و پاسخ الياف عصبي حسي را نشان مي دهند. اساس تستهاي رايج اين است که اگر اعصاب پالپ به تغييرات حرارتي يا الکتريکي پاسخ گويند، ساختار عروقي پالپ سالم فرض مي شوند که اين مساله هميشه صادق نيست. در مورد تستهاي حرارتي،‌برطبق فرضيه هيدروديناميک،‌ توبولهاي عاجي بايد باز باشند تا حرکت مايع توبولار امکان پذير باشد. بنابراين اين نوع تست در افراد مسن(که معمولا مدخل توبولها کلسيفيه و مسدود است) کارآيي ندارد.(2)


در مورد تستهاي الکتريکي بايد گفت که آستانه الکترومتريک دندانهايي که به بلوغ کامل نرسيده اند،‌ بالاتر است و اين تست در دندانهاي با آپکس نابالغ قابل اطمينان نيست. نکته مهم اين است که شبکه عصبي Rashkow تا موقعي که آخرين مراحل تکاملي ريشه دندان طي نشود، به تکامل نميرسد.


نقطه تاريک و مشکل اصلي در ارتباط با تستهاي وايتاليتي، ارزيابي وضعيت پالپ بدنبال تروماست. تستهاي الکتريکي و حرارتي بدنبال صدمات تروماتيک قابل اطمينان نميباشند و ممکن است حتي با وجود ترميم سيرکولاسيون پالپي،پاسخ به اين تستها منفي باشد(2) با اينکه امکان صدمات دنداني در هرسني وجود دارد، اما بيشتر آنها، دندانهاي دائمي را در سنين بين 8 تا 12 سال متاثر مي سازند(2) يک دنداان نابالغ با ديواره هاي عاجي نازک از نظر تشخيص، درمان و پرگنوز با مشکل مواجه است. از آنجا که وجود يک پالپ سالم براي پيشرفت تکامل ساختار ريشه لازم است، بايد تلاش کرد تا بدنبال صدمات تروما، تاحدممکن پالپ وايتال را حفظ مرد و اين مستلزم

دستيابي به تکنيکهاي نوين در بعد تشخيصي است و اهميت اين موضوع با محدوديتهاي تستهاي موجود در تناقض است. شايد امروزه با تکنيکهاي رايج تنها راه تشخيص قطعي نکروز پالپ بدنبال تروما، نماي راديوگرافي يک ضايعه راديولوسنت پري آپيکال باشدکه حاکي از سير روبه افزايش واکنشهاي التهابي در ناحيه پري آپيکال مي باشد. درعين حال Anderson در سال 1986 بيان کرده است که در تروماهاي متوسط يک راديولوسنسي يل تغييررنگ گذراي تاج ممکن است پيش بيايد که متعاقب آن وايتاليتي پالپ حفظ شود(3)


Laser Doppler Flowmetry يا L.D.F يک روش الکترواپتيکال غيرتهاجمي براي ارزيابي وايتاليتي پالپ با استفاده از تعيين وجود يا عدم وجود جريان خوني پالپي مي باشد(1) LDF جريان خون پالپی را با استفاده از Blood PerfusionFlux و غلظت خون نشان داده و بنابراین درجه وایتالیتی پالپ را تعیین مینماید(4). اساس کار این است که فوتونهای نورلیزر پس از تابش با گلبولهای قرمز درحال حرکت برخورد می کنند. فوتونهایی که با RBC ها برخورد کرده اند، دچار تفرق شده و براساس اصول داپلر دچار شیفت فرکانس میشوند. اما فوتونهایی که به اجزای ساکن برخورد میکنند، دچار شیفت فرکانس نمیشوند. در نور منعکس شده نسبت نوری که دچار شیفت شده به نوری که دچار شیفت فرکانس نیست، یک معیار نیمه کمی برای اندازه گیری جریان خون در بافت است. بخشی از نور به دستگاه Photodetector بازمی گردد و تبدیل به یک Signal می شود(Flux Signal) که آنرا با واحد قراردادی (PU=Perfusion Unit) می سنجند. از آنجا که گلبولهای قرمز جزء غالب متحرک درخون هستند لذا کمیت بدست آمده را می توان بعنوان ایندکسی برای جریان خون پالپی به حساب آورد.


در قسمت آينده اين سلسله مقالات به بررسي و بحث پيرامون اين تکنيک و مقايسه دقت و حسايت آن با تستهاي رايج ميپردازيم.
و کاربرد آن در دندانپزشکي – بخش دوم
LDF application in Dentistry- 2nd part
Hossein Bagheri – D.D.S
در قسمت اول به بيان مشکلات تشخيصي موجود در بررسي وضعيت حيات پالپ دندان پرداختيم. همچنين بطور اجمالي تکنيک LDF و مکانيسم تشخيصي آن را در اين زمينه بررسي نموديم . اينک در ادامه بحث به بررسي قدرت تشخيصي اين تکنيک مي پردازيم.
مشخصات ليزر مورد استفاده در LDF
از زمان معرفي اين تکنيک ليزرهايي با طول موجهاي متفاوت به اين منظور مورد استفاده قرار گرفته اند. در تکنيک اصلي که براي اندازه گيري جريان خون در بافت پوست، کورتکس کليه و مزانتر روده ارائه شد از ليزر He-Ne با طول موج 632.8 نانومتر استفاده ميشود. اما در دندانپزشکي بعلت وجود دومانع يعني مينا و عاج بر سر راه نور براي رسيده به پالپ، ليزر هاي Infra red (طول موج بين 780 و 810 نانومتر) که توانايي بيشتري نسبت به ليزرهاي داراي طول موج کوتاهتر مثل He-Ne براي نفوذ از مينا و عاج دارند مناسب تر مي باشد.
Sensitivity و Specifity تکنيک LDF براي تست وايتاليتي پالپ:
Sensitivity يک تست عبارتست از ميزان توانايي يک تست در رديابي بيماري مورد نظر؛ يک تست با Sensitivity برابر با يک قادر است تمامي موارد بيمار را رديابي نمايد، در صورتيکه يک تست با Sensitivity برابر با 0.5 قادر است تنها نيمي از موارد بيمار را رديابي کند.
همچنين معيار ديگري که براي قدرت تشخيصي يک تست مطرح است Specifity آن مي باشد. Specifity عبارتست از ميزان توانايي تست در عدم تشخيص غلط وجود بيماري، در زماني که

بيماري وجود ندارد. يک تست ايده آل بايد داراي Sensitivity و Specifity برابر با يک باشد، اما در عمل با بالارفتن Sensitivity يک تست ، Specifity آن کاهش مي يابد.
از بين تستهاي رايج موجود تست سرما با اتيل کلرايد داراي Sensitivity و Specifity بالا مي باشند.(1) ساير تستها اگرچه داراي Specifity نزديک به يک هستند اما Sensitivity پاييني دارند. يکي از اشکالات تستهاي وايتاليتي رايج، وابستگي آنها به پاسخ واکنشي بيمار به تحريک اعمال شده مي باشد که ميتواند تحت تاثير عوامل مختلفي چون حالات روحي(5) بيمار باشد، در حاليکه تست LDF مستقل از احساس و پاسخ بيمار است.


مطالعات مختلف نشان مي دهند که قضاوت در مورد وضعيت پالپ بويژه بعد از تروما با استناد به نتايج بدست آمده از LDF مطمئن تر از تستهاي رايج مي باشد. روش LDF را مي توان براي افتراق بين دندانهاي وايتال و نان وايتال استفاده کرد. فقدان جريان خون در پالپ، سيگنال پايين يا برابر 0 مي دهد.
Peterson 1999 در مطالعه خود اعلام کرده است که در رابطه با تست سرما،‌ عدم حساسيت دندان به سرما در 89% موارد، تست گرما در 48% و تست الکتريکي در 88% نشان دهنده پالپ نکروتيک مي باشند. همچنين احتمال واکنش حساس پالپ وايتال به تست سرما 90%، تست گرما 83% و تست الکتريکي 84% است. در کل صحت اين تستها د رمورد تست سرما 86%، تست گرما70% و تست الکتريکي 80% بوده است.(4) در مطالعه Evanse(1) Sensitivity تست الکتريکي پالپ و تست اتيل کلرايد بترتيب 0.87 و 0.92 و Specifity 0.96 و 0.89 بود.


گزارشهاي داده شده در مورد صحت تستهاي LDF ، مقادير قابل توجهي را ارائه مي دهند. مطالعه Evans برروي دندانهاي ترماتيزه قدامي (1)نشان ميدهد که متد LDF با استفاده از طول موج 633 نانومتر در افتراق بين دندانهاي وايتال و نان وايتال داراي Sensitivity و Specifity برابر با 1.0 ميباشد. اين درحالي است که( Odor et al(1996 و( Sasano(1988 گزارش کردند که طول موجnm 810 داراي Sensitivity خوب ولي Specifity ضعيف و طول موج nm 633داراي Sensitivity کم و Specifity بالاست. Roykens صحت LDF را در مطالعه خود 95% کرده است و Yanpiset K. و همکارانش(2) صحت تست LDF را براي دندانهاي نان وايتال 100% مي دانند. اما عقيده دارند که صحت آن در در دندانهاي وايتال بخوبي دندانهاي نان وايتال نيست. آنها اين تفاوت را به خاطر خصوصيات هيستولوژيک در برخي دندانهاي وايتال مي دانند که در آنها به خاطر رسوب بافت استئوئيد در فضاي پالپي مقدار پايين گلبوبهاي خوني در گردش،‌Doppler shift کمي ايجاد ميکنند(2). لذا نتايج منفي کاذب دراين موارد بيشتر است. امروزه با ورود نسلهاي جديد دستگاههاي LDF که علاوه بر جريان خون، ساير فاکتورهاي مرتبط با حيات پالپ از جمله فشار اکسيژن بافتي را تعيين مي نمايند، ميتوان با اطمينان بيشتري از اين تست اسفاده نمود.


با توجه به نتايج موجود ميتوان گفت که LDF يک کمک تشخيصي مناسب براي تشخيص وضعيت وايتاليتي پالپ بويژه در موارد ترماتيزه مي باشد. استفاده از اين تست از اهميت استفاده از تستهاي حرارتي و الکتريکي موجود نکاسته بلکه بکارگيري اين تست همراه با تستهاي رايج حيات پالپ ميتواند قدرت تشخيصي دندانپزشک را در تعيين وضعيت وايتاليتي پالپ بهبود بخشد.


ليزردرماني داخل وريدي
بتازگي روشهاي مختلف فتوهموتراپي شامل تاباندن اشعه ليزر و غير ليزر( شامل incoherent monochromic, narrow band , broad band ) بطور گسترده اي در درمان پاتولوژيهاي مختلف بکار مي روند . خون بطور مستقيم از طريق داخل وريدي (قرمز ، UV ، نورآبي ) ويا ازطريق پوست ( قرمز و مادون قرمز) تحت تاثير اشعه قرار ميگيرد برخلاف ليزر درماني موضعي اثرات درماني فوتوهموتراپي از يك نقطه، باعث بهبودي سيستميك شده و سيستمهاي عروقي ، تنفسي ، ايمني و ديگر سيستمهاي بدن را تحت تاثير قرار ميدهد .


روش ليزردرماني داخل وريدي HeNe (LBI) ازسال 1981 در شوروي و توسط E.N. Meshalkin و V.S Sergievskiy بصورت آزمايشي و باليني شروع شد . اين روش ابتدا براي درمان بيماريهاي قلبي– عروقي بکار رفت . بعضي از مولفين گزارش کرده اند که گستره درماني اين روش بسيار وسيع بوده و باعث بهبود خصوصيا ت رولوژيک و ميکروسيرکولاسيون خون شده و موجب طبيعي شد ن پارامترهاي هورمونا ل ، ايمني ، توليد مثل و بسياري از سيستمهاي ديگرميشود .


ليزر HeNe (632.8 nm) بطور معمول در ليزر درماني داخل وريدي (IV LBI) مورد استفاده قرار ميگيرد . پارامترهاي معمول در ليزردرماني داخل وريدي شامل : قدرت خروجي از لايت گايد و ورودي به داخل خون از يک تا سه ميلي وا ت براي مدت 20 تا 60 دقيقه . جلسات درماني بصورت روزانه بوده و دوره درمان از 3 تا10 جلسه ميباشد .
مشخص شده است كه IV HeNe LBI پاسخ ايمني را تحريک ميکند ، ا ريتروژنز را فعال نموده و از دفرميتي غشاء اريتروسيتها جلوگيري مينمايد، داراي فعاليت آنتي هيپوکسيك وآنتي توکسيک سيستميک درپروسه هاي مختلف پاتولوژيک ا ست . IV LBI بعنوا ن يک بيواستيمولاتور ، ضددرد ، ضد حساسيت ، immunocorrective ، آنتي توکسيک ، آ نتي هيپوکسيک ، ضد اسپاسم ، وازوديلا تيو ، آنتي آريتميک ، انتي باکتريا ل ، ضد ا لتهاب و… مورداستفاده قرارميگيرد .


IV LBI مکانيسمهاي غير اختصاصي ضد عفونت سيستم ايمني را فعال ميکند . تشديد فعا ليت باکتري سيدا ل سرم خون و سيستم کمپلمان ، کاهش ميزا ن CRP و سطح مولکولها و توکسيسيته پلا سما ، افزا يش ميزان IgA ,IgM,IgG در سرم خون ، همچنين کاهش سطح کمپلکسهاي ايمني در گردش از د يگر خوا ص اين روش است . بعضي از مطالعات نشاندهنده افزايش فعاليت ايمني سلولي بدنبا ل IV LBI هستند (N. F. Gamaleya et al., 1991) . بر اثر IV LBI فعاليت فاگوسيتيک ماکروفاژها بطور مشخص افزايش مي يابد، غلظت ميکروبها در اگزوداي حفره شکم در بيماران دچار پريتونيت کاهش ميابد، ايجاد ا لتهاب توسط بيماريها کاهش ميابد، و ميكروسيرکولاسيون مشخصا فعال ميشود .


اثرات با ليني IV LBI بواسطه فعاليت immuno-corrective و از طريق طبيعي شدن ارتباطات بين سلولي با افزايش تعداد لمفوسيتهاي T و افزايش ميزان سلولهاي ايمني در خون ايجاد ميشود . افزايش فعاليت لمفو.سيتهاي B ، قدرتمند شدن پاسخ ايمني ، كاهش ميزان intoxication باعث بهبود حال عمومي بيمار ميشود (V. S. Sergievsky et al., 1991)


IV LBI باعث بهبود خواص rheologic خون شده ، سيا ليت(fluidity) و عملکرد انتقال در خون را بالا ميبرد. اين پديده با افزا يش سطح اکسيژن خون ، و نيز کاهش فشار دي اکسيد کربن همراه ا ست. اختلا ف بالاي فشار اکسيژن بين شريان و وريد بيان کننده اين ا ست که هيپوکسي بافتي از بين رفته و اکسيژناسيون بهتري صورت مي پذيرد. وا ين يعني طبيعي شدن متابوليسم بافتي. احتمالا علت افزايش فعاليت ترانسپورت اکسيژن در IV LBI اثر برروي هموگلوبين در مراحل مختلف اکسيژنا سيون است. افزا يش ميزان اکسيژن باعث بهبود متابوليسم بافت ميشود. علاوه بر اين اشعه ليزر سنتز ATP و توليد انرژي در سلولها را فعال ميکند(A. S. Krjuk et al., 1986). IV LBI در کارديولوژي داراي اثر ضد درد و افزايش مقاومت بيمار نسبت به تستهاي تحمل فيزيکي (تست ورزش ) است.


ثابت شده است که IV LBI با کاهش فعاليت انعقادي پلاکتها و افزايش فعاليت فيبرينوليز باعث افزا يش جريان خون محيطي و اکسيژناسيون بافتي ميشود. بهبود ميکروسيرکولاسيون و مصرف بيشتر اکسيژن توسط بافت بواسطهIV LBI با اثر مثبت بر متابوليسم و بصورت افزايش اکسيداسيون ملکولهاي حمل کننده انرژي شامل گلوكز ، پيروا ت ، و ديگر مواد ايجاد ميشود.


بهبود سيستم ميکروسيرکولاسيون همچنين بعلت وازوديلاتاسيون و تغيير در خوا ص rheologic خون در نتيجه کاهش ويسکوزيته ، کاهش فعاليت انعقادي گلبولهاي قرمز ناشي از تغيير در خواص فيزيکي – شيميايي ، بخصوص افزا يش شارژمنفي ، بوجود مي ايد. بالاخره فعاليت ميکروسيرکولاسيون، باز بودن مويرگها و کلترا لها ، بهبود تغذيه بافتي ، طبيعي شدن فعاليت عصبي نيز حا صل ميشود (N. N. Kapshidze et al., 1993) .
بعلت خواص ضد درد ،ا سپاسموليتيک و سدا تيو تاباندن اشعه ليزر بر خون ، توصيه ميشود IV LBI قبل از جراحي و نيز در مرحله بعد از عمل جراحي مورد استفاده قرار بگيرد.


انجام IV LBI در بيماران با گلومرولونفريت مزمن باعث کاهش مقاومت نسبت به درمان دارويي ميشود (داروها شامل گلوکوکورتيکوييدها، سيتوستاتيکها، هيپوتنسيوها، و ديورتيکها)
IV LBI باعث افزا يش غلظت آ نتي بيوتيکها د رناحيه ملتهب ميشود. اين خاصيت بر اثر بهبود ميکروسيرکولاسيون د رناحيه ملتهب و نيز طبيعي شدن مورفولوژي و فعاليت کلي با فت ايجاد ميشود.
IV LBI با اثر بر پروسه هاي التهابي در ارگانهاي ژنيتا ل داخلي ، براي فعال كردن جريان خون رحمي – جفتي و جلوگيري ا ز پاتولوژيهاي حين زايمان ، در بيماريهاي زنان و زايمان نيز كاربرد دارد. IV LBI توليد گونادوتروپينها را طبيعي ميکند، ميکروسيرکولاسيون را بهبود مي بخشد، فشار اکسيژن را در خون و بافت بالا ميبرد ، و پروسه هاي تكثير و ترميم را تسهيل مينمايد.


بعلت اثرا ت عمومي و چند عاملي IV LBI و اثر مثبت آن روي کليه بافتها و سيستمهاي فعال بدن، واثرات باليني در درمان بيماريهاي مختلف ، بعضي از مولفين معتقدند كه بهبود ميکروسيرکولاسيون بعد از IV LBI روي تمام ساختمانهاي سيستم اعصاب مرکزي تا ثير ميگذارد، و اين تا ثير بيشتر در هيپوتالاموس ديده ميشود كه اين به خاطر زياد بودن واسکولاريته هيپوتالاموس ا ست. مويرگهاي هيپوتالاموس مشخصا نفوذ پذيري زيادي نسبت به پروتيينهاي ماکرومولکول دارند که ا ين نفوذ پذيري با تابانيدن اشعه بر روي خون در هسته ساب تالاميک بيشتر ميشود. بنابراين بنظر ميرسد که IV LBI فعاليت هيپوتالاموس و تمامي سيتم ليمبيک را افزايش ميدهد، و نتيجه آ ن افزايش عملکرد انرژتيک، متابوليسم ، سيستم ايمني ، پاسخهاي نباتي ، و تطابق ارگانيسم ا ست.


ليزردرمانی – روشی جديد در درمان آسيب به اعصاب محيطی
Laser therapy- A new modality in the treatment of peripheral nerve injuries 25 years experience from basic science to clinical studies
S.rochkind, MD Department of neurosurgery- telavive University

اثير ليزرکم توان بر روی سلولهای عصبی
در مطالعه ای که با استفاده از اشعه ليزر هليوم- نئون 632.8 نانومتر برای تعيين اثر نور ليزر برروی سلولهای مغز جنين موش و سلولهای مغز موش بالغ انجام شد مشخص گرديد که نور مستقيم ليزر هليوم- نئون به ميزان 3.6 ژول بر سانتی متر مربع سبب تسريع در پروسه های سلولی رشد و نمو گرد يد که در نمونه کنترل نور لیزر نديده فقط مقدار کمی رشد ديده ميشد. اين مشاهده پيشنهاد ميکند که اشعه ليزر کم توان را ميتوان در موضعی که بطور آزمايشی باعث آسيب عصب محيطی در آن شده ايم بکار برده و باعث تسريع پروسه های رشد در آن شويم و در نتيجه آن باعث تسريع در ترميم جراحت عصب شويم.مکانيزم ليزر کم توان در بافت عصبی بطور کامل فهميده نشده است ولی بعضی آزمايشات بطور ضمنی اثرات فتوشيميايی نور ليزر را در سيستمهای بيولوژيک توضيح ميدهد. سيتوکرومها تاثير پذيرفته وباعث تحريک فعاليت Redox در زنجيره تنفس سلولی ميگردد ودر نتيجه سبب افزايش در توليدادنوزين تری فسفات شده که بنوبه خود باعث فعاليت Na,k-ATPase و ديگر حامل های يونی ميشود که در نها يت باعث افزا يش فعاليت سلولی ميگردد.

 

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید