بخشی از مقاله
محیط های غیر بهداشتی
دید کلی
وضعیت سلامت و بهداشت هر فرد ، هر جامعه ، هر ملت ، با تاثیر متقابل و تلفیق اثر دو محیط تعیین میشود: یکی محیط زیست داخلی خود انسان و دیگری محیط پیرامون وی. برابر مفاهیم نوین ، بیماری به علت برهم خوردن توازن حساس موجود بین انسان و محیط زیست او روی میدهد. در بین سه عامل بوم شناختی یعنی میزبان ، محیط زیست و عامل بیماریزا که موجب بیماری میشوند ، عامل بیماری زا بطور معمول با کمک آزمایشگاه شناخته میشود. میزبان برای بررسی در دسترس قرار دارد ، ولی محیطی که بیمار از آن آمده است ، بطور معمول ناشناخته است.
با وجود این ، بیشتر اوقات کلید پیدا کردن ماهیت بیماری ، بروز آن ، پیشگیری و مبارزه با بیماری در محیط زیست قرار دارد. بدون آگاهی از محیط زیست ممکن است، کلید مذکور در اختیار پزشکانی که مشتاق درمان ، پیشگیری و مبارزه با بیماری هستند، قرار نگیرد. مهندسی بهداشت محیط در واقع کاربرد روشهای فنی به منظور ارتقا و بهبود شرایط بهداشتی جامعه است که بیشترین فعالیت علمی آن در اجرای پروژههای آب رسانی و تسهیلات دفع فاضلاب ، متمرکز میباشد. کشورهای فعال در زمینه بهداشت محیط زیست با کندی پیش میروند. بسیاری از ضعفهای بهداشت در کشورها ، به علت نقص زیست محیطی است. عوامل زیست محیطی اساسی و پایهای برای بهداشت افراد و جامعه بعضی موارد هستند که توضیح داده میشوند.
بهداشت عمومی
کوششهای اجتماعی
منظور از کوششهای اجتماعی موارد زیر است:
• آموزش بهداشت
• بهداشت محیط
• تشخیص بیماریها
• پیشگیری علیه بیماریهای عفونی
• ایجاد یک سیستم اجتماعی که هر فرد بتواند از حق طبیعی خود برخوردار باشد.
با فراهم آوردن این امکانات سلامتی مردم تامین میشود. البته امروزه دامنه بهداشت عمومی توسعه یافته است و تامین سلامتی سالخوردگان ، مادران ، تغذیه ، جامعه ، نوتوانی ، آلودگی هوا و آلودگی صوتی جزء وظایف بهداشت قلمداد شده است. در علوم تجربی عوامل در شرایط یکسان نتیجه یکسان بدست میدهند، یعنی از ترکیب دو اتم هیدروژن با یک اتم اکسیژن ، آب بدست میآید. اما باید توجه داشت که در مورد یک امر بهداشتی مثل واکسیناسیون ، تنها جنبه علمی قضیه کافی نیست. زیرا یک برنامه بهداشتی موفق لزوما در منطقه و فرهنگ دیگر موفق نمیباشد، چون جنبههای اجتماعی ، اقتصادی ، روانی و ... نیز موثرند. پس بهداشت هنر است.
هدف دیگر بهداشت ، طولانی کردن عمر انسان است. عوامل مختلفی بر طول عمر اثر دارند و از آن جمله رفاه اقتصادی ، آرامش فکری ، خدمات پزشکی ، تغذیه ، حقوق بشر ، آموزش ، ارتباط مردم با دوست و با همدیگر ، آزادی و روابط دولت و ملت است. باید توجه داشت باشیم که امروزه اصطلاحات متفاوتی از نظر ظاهر برای بهداشت مطرح است. مثل بهداشت جامعه ، جامعه شناسی بهداشت ، پزشکی اجتماعی ، پزشکی جامعه نگر و ... که در واقع همگی مترادف بهداشت عمومی هستند. باید گفت مفهوم تمام این عناوین یکی است، ولی طرز نگرش آنها باهم متفاوت است، چون نیازهای جوامع باهم تفاوت دارد.
بعد سومی هم مطرح است و آن این که باید آینده افراد را برای پرورش استعدادها در نظر بگیریم که مترادف با هدفهای حیاتیاند و منظور از هدفهای حیاتی این است که انسان چنان تکامل کند که خلیفهالله روی زمین باشد. زمانی این امر محقق میشود که فرد از نظر فیزیولوژیکی ، روانی و عاطفی و بعد فلسفی و ... در سطح عالی باشد و آن سلامتی در موازات اهداف حیات است، چرا که ما هر قدر امکانات بیشتری را بتوانیم ایجاد کنیم، برای تبدیل استعدادهای بالقوه به بالفعل در راستای سلامتی مردم قدم برداشتهایم.
روشهای مختلف استفاده از بهداشت عمومی
سیستم معاونت بهداشت عمومی (Public Health Asistanse)
تقریبا 55 درصد جمعیت با این سیستم اداره میگردید. مخصوص کشورهای جهان سوم بود که در هر زمانی حالت انتزاعی مخصوصی به خود میگرفتند. در این سیستم مدیریت بر اساس تمرکز بوده ، یعنی مسائل بهداشتی از بالا یعنی از مراکز به سازمانهای کوچک و شهرستانها جاری میشد. یعنی بودجه مدیریت از مرکز به استانها ، شهرستانها و بخشها و روستاها جریان پیدا میکرد. منتها این تصمیمگیری با خصوصیات اقتصادی و فرهنگی هماهنگ نبوده، در نتیجه ، نتیجه مثبت گرفته نمیشد.
از طرف دیگر ، اکثریت منابع مالی و انسانی در شهرها بکار گرفته میشد و روستائیان و شهرهای محروم ، از عدالت و توزیع مناسب برخوردار نبودند. و در سیستم معاونت بهداشتی عمومی حتی 30% کودکان تحت پوشش نبودند و یا مرگ و میر کودکان زیر یک سال قبل از سال 1355 ، یکصد و بیست در هزار بود، ولی امروزه مرگ و میر کودکان زیر یک سال به کمتر از 28 در هزار رسیده است. یکی از عیبهای سیستم ، عدم پوشش منابع بهداشتی و اداری در روستا بود.
طرز ارائه خدمات بهداشتی
از طریق مراکز بهداشتی و درمانی و بیمارستانها
چون در کشورهای در حال توسعه ، تعداد پزشک کم بود، پزشکان در بیمارستانهای دولتی از کارایی چندان برخوردار نبودند و حتی کیفیت ارائه خدمات ناقص بوده و اکثریت مردم بخصوص روستائیان دسترسی به بیمارستانها نداشتند و خود پزشکان از رساندن خدمات به مردم بنا به عللی کوتاه میکردند. چون حقوق کافی دریافت نمیکردند و بیماران را به مطبهای خصوصی عودت میدادند و در مردم این باور بوجود آمده بود که بیمارستانهای دولتی خدمات کافی ارائه نمیدهند.
از طریق بیمه
چون فقر اقتصادی در کشورهای در حال توسعه وجود دارد، بدان جهت همه مردم قدت پرداخت حق بیمه نداشته و تنها کارگران و کارمندان با پرداخت حق بیمه از خدمات بیمه استفاده میکردند و آن هم در عمل با اشکال روبرو بود، زیرا بیمه کننده دولت بوده و حالت مشابه کشورهای غربی را نداشت. بیمه شوندگان نیز از خدمات بیمه ناراضی بودند، اما راه دیگری وجود نداشت.
از طریق طب خصوصی
معمولا همان پزشکانی هستند که روزها در بیمارستانهای دولتی مشغول بوده و در عصر با دریافت حق ویزیت ، خدمات را ارائه میدهند و آنها نیز به عللی از دادن خدمات به بیمه شوندگان به تعرفههای دولتی خوشنود نبوده و اخلال بوجود میآوردند.
سیستم بیمه پزشکی
این سیستم مخصوص کشورهای پیشرفته غربی بود که همه مردم با پرداخت حق بیمه از خدمات درمانی بهداشتی بهرهمند میشوند. البته در کشورهای غربی در آمد سرانه بیشتر است (68% مردم متوسط در آمد را دارند.) و لذا قدرت پرداخت حق بیمه را دارند و چنانچه اشاره شد، رقابت میان شرکتها وجود دارد، اما در کشورهای در حال توسعه ارائهگر خدمات فقط دولت است و کیفیت خدمات نامطلوب میباشد. ولی در کشورهای غربی بیمه شوندگان با اختیار خود بیمهگر را از بین هزاران بیمهگر انتخاب مینمایند و در نتیجه بین بیمهگران رقابت وجود داشته و هر بیمهگر سعی دارد با دادن خدمات بهتر مشتری جذب کند.
سیستم طب ملی
این سیستم مخصوص کشورهای کمونیستی بوده که 18% کل مردم دنیا از این سیستم استفاده میکردند و این سیستم توسط دولت ارائه میشد. مردم بدون پرداخت کوچکترین وجهی از خدمات بهداشتی استفاده میکردند و این کشورها از نظر سلامتی وضعشان بهتر بود. اساس این سیستم بر روی کلونیها یا واحدهای بهداشتی بود که خدمات بر اساس بهداشت و پیشگیری بود که در سطوح روستاها پراکنده شده بودند و خدمات ارائه میدادند.
یعنی تمام مناطق از حداقل امکانات بهداشتی درمانی استفاده میکردند و در اثر آن با وجودی که کشورهای سوسیالیستی از نظر اقتصادی و اجتماعی وضع خوبی از سایر جهات نداشتند، ولی از نظر بهداشتی حتی از کشورهای غربی هم بهتر بودند و اولین کشورهایی بودند که در آنجا به علت رعایت تنظیم خانواده نرخ رشد جمعیت به منفی گرایش کرد.
سیستم شبکه (خدمات بهداشتی اولیه و شبکههای بهداشتی)
به علت پیشرفت سریع و تخصصی شدن علم پزشکی ، امکان دسترسی به خدمات درمانی برای غیر ثروتمندان مشکل بود. بخصوص بدان جهت در کشورهای در حال توسعه ، با پیشرفت علم پزشکی ، در ترفیع سلامتی مردم تفاوتی بوجود نیامده بود و هنوز در کشورهای در حال توسعه مردم از سوء تغذیه ، افزایش جمعیت ، بیماریهای عفونی و عدم دسترسی به آب تصفیه شده در رنج بودند. برای همین ارکان و شرایط خاصی تعیین شد که عمده ارکان وجه اجتماعی ، سیاسی و استراتژیک دارد و برای رسیدن به اهداف زیر تاکید میکند:
• همکاری و هماهنگی سایر بخشها اجتناب ناپذیر است، یعنی برای سلامتی تنها وزارت بهداشت درمان نمیتواند سلامتی مردم را تامین کند. سایر نهادهای سیاسی و اقتصادی و اجتماعی نیز باید برای ترفیع و تامین سلامتی مردم همکاری نمایند.
• تعهد سیاسی دولتها در قبول مسئولیت مردم ضروری است.
• بهداشت و تامین سلامتی ، حق و وظیفه انفرادی و اجتماعی و حکومتی است.
• مشارکت مردم الزامی است.
• توزیع منصفانه در مورد منابع بهداشتی و مالی باید صورت گیرد.
• حداقل خدمات درمانی و بهداشتی و توانبخشی جامعیت یابد.
حداقل خدمات بهداشتی اولیه
1. آموزش همگانی در زمینه بهداشت
2. بهبود روش تغذیه
3. تامین آب سالم و کافی و بهسازی
4. ایمنی سازی علیه بیماریهای عفونی
5. پیشگیری از بیماریهای شایع بومی
6. درمان مناسب بیماریها و حوادث
7. پیش بینی و تدارک داروهای اساسی
8. ارائه خدمات بهداشتی مادر و کودک و تنظیم خانواده
علاوه بر 8 عامل فوق ، باید عوامل روانی و کنترل عفونتهای تنفسی و اسهال کنترل شود.
اهداف سازمان بهداشت جهانی
1. کاهش مرگ و میر کودکان زیر یک سال به 50 در 1000
2. افزایش امید به زندگی که عبارت است از امید زنده ماندن بعد از تولد
3. افزایش در آمد سرانه تا پانصد دلار
4. اختصاص پنج درصد از تولید ناخالص به بهداشت که در ایران 4 درصد میباشد.
5. فراهم آوردن تغذیه که ده درصد متولدین کمتر از دو هزار و پانصد گرم وزن داشته باشند. در کشور ما این شاخص به علت وجود خانههای بهداشت به پنج در هزار کاهش یافته و در کشورهای پیشرفته صفر میباشد. (در یک کودک نرمال وزن طبیعی سه هزار و پانصد گرم ، قد پنجاه سانتیمتر و دور سر سی و پنج سانتیمتر است.)
6. افزایش میزان باسوادی تا هفتاد درصد
7. حداقل با یک ربع پیاده روی به آب آشامیدنی دسترسی نداشته باشند. در ایران در سال 1357 پنجاه درصد آب بهداشتی داشته و اکنون این مقدار به هشتاد و سه درصد رسیده است.
8. حداقل نود درصد بر علیه شش بیماری واکسینه شده باشند. (در ایران حداقل نود درصد روستائیها علیه شش بیماری واکسینه شدهاند.)
9. مرگ و میر مادران چهل در صد هزار است.
بنابراین وظایف دیگر بهداشت عمومی تهیه آب آشامیدنی سالم در هر منطقه و واکسینه کردن مردم و کاهش مرگ و میر میباشد.
آب
بسیاری از مشکلات بهداشتی کشورهای رو به پیشرفت بطور عمده به علت نبودن آب آشامیدنی سالم است. بدون آب سالم جایی برای سلامت جامعه و رفاه وجود ندارد. تدارک آب سالم برای جامعه یکی از موثرترین و دائمیترین فناوریها برای بهبود سلامت جامعه و مردم است.
آب سالم و پاکیزه آبی است که
بدون عوامل زنده بیماریزا باشد.
بدون مواد شیمیایی زیان آور باشد.
طعم مطبوع داشته باشد.
قابل استفاده برای مصارف خانگی باشد.
آبی را آلوده (Contaminatedy) گویند که
دارای عوامل بیماریزای عفونی یا انگلی باشد.
مواد شیمیایی سمی داشته باشد.
دارای ضایعات و فاضلاب صنعتی و ... باشد.
آلودگی آب (Water Pollution) و خطرهای آن
آب به مفهوم شیمیایی هرگز خالص نیست و انواع ناخالصیها را چه بصورت تعلیق یا حل شده دارد. این ناخالصیها عبارتند از: گازهای حل شده مانند هیدروژن سولفید (H2S) ، مواد معدنی مانند نمک کلسیم و جانداران ذره بینی.
خطرهای آب آلوده را میتوان به دو گروه اصلی تقسیم کرد:
• خطرهای زیست شناختی: این خطرها عبارتند از بیماریهای منتقله بوسیله آب به سبب عامل زنده بیماری زا ، یا یک میزبان آبزی موجود در آب ، مانند هپاتیتهای ویروسی.
• خطرهای شیمیایی: آلایندههای شیمیایی عبارتند از: حلالهای شوینده ، سیانیدها ، فلزات سنگین ، مواد سفید کننده و ... در بسیاری از کشورهای پیشرفته که بیماریهای واگیردار قابل انتقال بوسیله آب تقریبا از بین رفتهاند ، هم اکنون به آلایندههای شیمیایی بیشتر توجه میشود.
سختی آب و بیماریهای قلبی - عروقی
گزارشهای رسیده از چند کشور ، رابطه معکوس آماری بین سختی آب آشامیدنی و میزان مرگ به علت بیماریهای قلبی - عروقی را نشان داده است. در مناطقی که آب آشامیدنی آنها سبک است، شیوع بعضی بیماریها مانند آرتریو اسکلروز قلب ، بیماری استهالهای قلب ، پرفشاری خون ، مرگ ناگهانی با منشا قلبی و عروقی و مخلوطی از این بیماریها بیشتر شده است.
هوا
محیط پیرامون انسان هوایی است که همه اشکال زندگی وابسته به آن هستند. هوا جدای از تامین اکسیژن حیات بخش برای انسان چند عمل دیگر را انجام میدهد ، بدن انسان بوسیله جریان هوا خنک میشود، حسهای ویژهای مانند شنوایی و بویایی بوسیله محرکهایی که از راه هوا منتقل میشوند، کار میکنند. عوامل بیماری زا بوسیله هوا میتوانند منتقل شوند.
منابع آلودگی هوا
• فرآیندهای صنعتی: در سالهای اخیر ، انواع بسیاری از صنایع بوجود آمدهاند ، صنایع شیمیایی ، پالایشگاه نفت و ... باعث آلودگی هوا میشوند.
• احتراق: احتراق خانگی و صنعتی مواد سوختی مانند زغال سنگ ، نفت و ... منبع ایجاد گرد و غبار و دیاکسید سولفور است.
• وسایل نقلیه موتوری
• منابع متفرقه: سوزاندن زباله ، فعالیتهای کشاورزی ، مبارزه با آفتها و برنامههای انرژی هستهای در آلودگی هوا سهیم هستند.
برونشیت مزمن و آلودگی هوا
برونشیت مزمن که غالبا بیماری انگلیسیها ، نامیده میشود ، یکی از علل اصلی مرگ در بریتانیا است ، پیشینه بالینی شامل سرفه مداوم همراه با خلط است. بررسیهای گستردهای که در انگلستان انجام شده ، نشان داده که برونشیت مزمن تاثیر پذیری ویژهای از آلودگی هوا دارد.
روشنایی و اثرات زیست شناختی آن
روشنایی خوب برای کارساز بودن بینایی ضروری است، اگر شرایط روشنایی خوب نباشد. دستگاه بینایی زیر فشار قرار گرفته و ممکن است به ضعف عمومی و کاهش کارسازی آن بیانجامد، به تازگی بر اثرهای زیست شناختی روشنایی بسیار توجه مینمایند. این نکته که روشنایی روز بصورت invitro (در لوله آزمایش) ، بیلی روبین را به ترکیبات ساده تبدیل میکند، به عنوان یک اقدام درمانی در یرقان نوزادان نارس مبتلا به افزایش بیلی روبین خون بکار گرفته میشود. دیگر اثرهای زیست شناختی روشنایی ، عبارتند از: اثر بر ریتم زیست شناختی گرمای بدن ، فعالیت بدنی ، تحریک ساخته شدن ملانین ، فعال کردن پیش ویتامین D ، ترشح غده فوق کلیوی و ... .
تابش پرتوها و اثرات زیستی آنها
تابش پرتوها از محیط زیست است و منابع مواجهه انسان با پرتوها را میتوان در دو گروه بیان کرد. منبع طبیعی مانند پرتوهای کیهانی و منابع انسان ساخته مانند پرتوهای x پزشکی و دندانپزشکی. اثرات زیستی پرتوها دو گروه هستند:
1. اثرات بدنی: تابش مقدار 400-500 رونتگن (واحد) بر بدن در 50% موارد کشنده است. آسیبهای وارده به بدن شامل تخریب گویچههای سفید خون ، شل شدن ماهیچهها ، لوسمی ، تومورهای بدخیم و کوتاه شدن عمر است.
2. آثار ژنتیکی: اثرهای ژنتیک در یک یا چند نسل بعد ممکن است تجلی نمایند. اثرات ژنتیک به سبب آسیب کروموزمها جهش در کروموزومها و جهش نقطهای بوجود میآیند.
اثرهای فشار جو بر سلامتی انسان
• ارتفاعات زیاد: در ارتفاع زیاد ، هوا کمتر فشرده بوده و در نتیجه فشار نسبی اکسیژن هم کمتر است. انسان در ارتفاعات خیلی زیاد بدون تجهیزات و تنفس با دستگاه نمیتواند ، زنده بماند. هنگامی که انسانی با کمی فشار جو ، مواجه شود، دگرگونیهای فیزیولوژیک روی میدهد: افزایش شمار دم زدن ، افزایش غلظت هموگلوبین و افزایش بازده قلب.
• ارتفاع کم: هنگامی که انسان در معرض فشار شدید جو ، قرار میگیرد، گازهای هوا مانند اکسیژن ، دیاکسید کربن و ازت متناسب با فشار نسبی این گازها در خون و بافتها حمل میشوند. افزایش غلظت ازت در خون یک حالت خواب رفتگی (narcose) ایجاد مینماید که منجر به کاهش اعمال عقلی و شعور میشود.
آینده بحث
مهندسی بهداشت محیط ، سلاحی کار آمد و مهم در مبارزه با بیماریهاست و غالب تغییرات بنیادی در خصوص ترویج بهداشت در کشورهای توسعه یافته طی قرون گذشته ، مرهون تلاش و کوشش مهندسین بهداشت بوده. یا حداقل به اندازه پزشکان در این امر ایفای نقش نمودهاند. با این حال تا دستیابی به چنین بهبودی در بهداشت عمومی اکثریت قاطع محرومان و تنگدستان جهان راه درازی در پیش است.
اکثریت مردم که به سبب فقر و گرسنگی از میزان بالای مرگ و میر رنج میبرند. طرح دهه بینالمللی تامین آب آشامیدنی و بهسازی محیط (سالهای 1981 تا 1990) بوسیله سازمان ملل متحد ، بیانگر نقش و اهمیت مهندسی بهداشت محیط در بهبود شرایط بهداشتی مردم فقیر جهان است که خود پیشساز توفیق در سایر کوششهای توسعه قلمداد میشود.