بخشی از مقاله

مقدمه

برجستهترین جنبۀ مذهبی در ایران عهد صفوی، در درجۀ نخست، فرایند پرشتابی است که ایران با گذر از آن، به کشوری شیعهمذهب تبدیل میشود. با آنکه زمینۀ الزم برای این دگرگونی، با تغییرات بسیار ظریف مذهبی در دورۀ ایلخانان فراهم شده بود )نصر 1385، 271ـ)272، بعد از اعالم تشیع اثنیعشری، بهعنوان مذهب رسمی کشور از سوی شاه اسماعیل اول، نیاز زیادی برای برقراری همگونی فکری از طریق ارشاد و تسریع اشاعۀ عقاید شیعی پدید آمد )سیوری 1386، .)29 برای امکانپذیر ساختن تبدیل جمعیت غالب سنی ایران به کشوری شیعیمذهب، از یک طرف بسیاری از علمای بزرگ شیعۀ بحرین، سوریه و جبل عامل که روزگاری از مراکز علوم و فرهنگ شیعی بودهاند، به ایران دعوت شده )nasr 2006 ,661( و از طرف دیگر، به ساختوساز تعداد زیادی مدرسۀ دینی اقدام شد. با توجه به آثار موجود و گزارشهای تاریخی، اصفهان در مقام پایتخت صفوی بیش از 100 مدرسه را در خود جای داده بود )مهدوی 1386، 44ـ.)279 این مسئله در نوع خود، کمنظیر و حاکی از مرکزیت دینی و فرهنگی این شهر در کنار مرکزیت سیاسی و اقتصادی آن بوده است. مدرسۀ جعفرآباد از معدود مدارس صفوی برجایمانده از نواحی حاشیۀ اصفهان است که با توجه به مواردی همچون موقعیت مکانی، عدم دخل و تصرف در ساختمان اولیه و ناشناخته و در معرض تخریببودن در تحقیق حاضر، بررسی و مطالعه شده است. روش تحقیق این مقاله، توصیفیـ تحلیلی است؛ بر همین اساس، پس از بررسی سطحی باستانشناختی آثار و مواد فرهنگی جعفرآباد، بنای مورد بحث به دقت ثبت و مستندسازی شده و در مرحلۀ بعد، با مطالعۀ متون و منابع مکتوب تاریخی، بهویژه سفرنامهها، متون جغرافیایی محلی و برخی تواریخ مرتبط با دوران صفوی و قاجار و همچنین برخی کتب و منابع دورۀ معاصر، جنبههای روشنتری از گاهنگاری، ویژگیهای معماری، سبکشناختی و دالیل ساخت بنا در جعفرآباد مورد کاوش قرار گرفته و مشخص شده است.

.1 موقعیت جغرافیایی و پیشینۀ تاریخی

جعفرآباد در طول جغرافیایی°51 35 ´ و عرض جغرافیایی °32 56´ در ارتفاع 1580 متری از سطح دریا قرار دارد.1 براساس جادۀ آسفالته در فاصلۀ 54 کیلومتری و به خط مسقیم در حدود 35 کیلومتری شمال اصفهان واقع شده و امروزه يكي از مزارع دشت برخوار محسوب میشود. دشت برخوار با پهنهای حدود 3601 کیلومتر مربع، در شمال شهرستان اصفهان، در 32 48 پهنای شمالی و 51 41 درازای خاوری نسبت به نیمروز گرینویچ قرار گرفته )تصویر )1 و بلندی آن از سطح دریا حدود 1570 متر است )افشار 1378، .)554 برخوار از شمال به شهرستانهای نطنز و کاشان، از شمال شرق و شرق به شهرستانهای اردستان و نایین و بخش کوهپایه از شمال غرب و غرب به میمه، شهرستانهای نجف آباد و خمینی شهر محدود میشود )همان، .)554
اگرچه امروزه جعفرآباد بهعنوان مزرعهای کشاورزی نامبردار است، با توجه به آثاری همچون بقایای معماری2، مواد فرهنگی سطحی، مطالب متون و همچنین گفتههای محلی، در گذشته روستا یا شهر آبادی بوده و همواره یکی از سکونتگاههای دشت باستانی برخوار محسوب میشده است. برخوار در منابع قرون سوم و چهارم هجری قمری

تا دورۀ صفوی، يکی از رستاقها3 و نواحی اصفهان معرفی شده )ابن خردادبه 1370، 70؛ يعقوبي 1343، 50؛ ابن رسته 1365، 182 ؛ ابن فقيه 1349، 98؛ ابن حوقل 1366، 107؛ ياقوت حموي 1957، 134و 133؛ حمداهلل مستوفي 1362، ) 50 و تا پایان دورۀ قاجاری، برخوار همواره بهعنوان یکی ازَمحال و بلوک اصفهان معرفی شده )اعتماد السلطنه 1364، 241؛ االصفهاني 1368، 303 ـ )299 که هر دو بهمعنی ناحيه و بخش متعلق به اصفهان بوده است )ميرزا رفيعا 1385، .)571

تصویر :1 موقعیت جغرافیایی جعفرآباد

با توجه به بررسیهای صورتگرفته تنها منابع مکتوبی که به جعفرآباد و مدرسه آن اشاره کرده، یکی کتاب نصف جهان فی تعریف االصفهان تألیف محمدمهدی بن محمدرضا االصفهانی است که در زمان ناصرالدین شاه قاجار نوشته شده و دیگری کتاب سفرنامه اصفهان تألیف میرزا غالمحسین خان افضلالملک است که آن نیز در دورۀ ناصری نگاشته شده است. این دو متن که در دستۀ متون جغرافیای محلی قرار میگیرد، در بخشی ضمن برشمردن روستاهای برخوار، به آبادیهایی اشاره میکنند که قبل از هجوم افغانها بسیار آباد بوده، ولیکن با هجوم آنان، برای همیشه متروک شدهاند. االصفهانی در این باره چنین آورده است: ...« و بعضی آبادیهای معتبر داشته که در زمان تطاول افغان خراب گشته و مثل سین و گرگاب در عمل بوده و قابل آبادی هست و از جمله آنها قریهای بوده موسوم به جعفرآباد که از آثار همچون شهری مینموده و مدرسهای داشته مثل مدرسههای خوب شهر و این قریه در شمال اراضی گرگاب است... و تاکنون حسن اتفاقی برای آبادی آنها نشده است» )االصفهانی 1368، .)303 افضلالملک که بهنظر میرسد کتاب خود را از نوشتههای االصفهانی نوشته و عمدتاً مطالب وی را تکرار نموده، چنین نوشته است: ...« و بعضی آبادیهای معتبر داشته که در زمان تطاول افغان خراب گشته مثل جعفرآباد که اگر نزدیک اصفهان نبود، شهری مینمود. خیابانها و کاروانسرای آن مینماید که بزرگترین قرای برخوار و قصبه آن بوده است و مدرسهای داشته مثل مدرسههای خوب شهر و این قریه در شمال اراضی گرگاب واقع شده. آب قنات آن به جهت احداث قناتهای اطراف زیر رفته و ممکن است قنات دیگر از جای دیگر برای آن حفر نمود...

». )افضلالملک 1380، .)80

.2 موقعیت بنا در بافت شهری

براساس بررسیهای انجامشده4 تبعیت از نظم فضایی، وجود معابر غیر ارگانیک و معابر بسیار عریض در کنار معابر کمعرض و ارگانیک و سازمان فضایی ابنیه و فضاها براساس نوع کاربری، از ویژگیهای عمدۀ بافت شهری جعفرآباد است. بهنظر میرسد از عناصر عمدۀ تعیینکننده در تقسیمبندی فضاهای شهری، عبور یکی از مسیرهای فرعی جاده باستانی اصفهانـ کاشان )احمدی 1385، 83 ـ)84 از این مکان بوده است. بر این اساس، در جبهۀ غربی

دو فصلنامه معماری ایرانی شماره 5 ـ بهار و تابستان 93

133

این جاده، باغات، منازل مسکونی، بناهای عام المنفعه و قلعه موسوم به نارنجقلعه قرار داشته و در جبهۀ شرقی آن، مدرسه و باغات واقع شده است. مدرسه در مجاورت بالفصل جاده قرار داشته و در اضالع شمالی، غربی و جنوبی به دیوار باغات اتصال دارد. جهت اصلی ساختمانی مدرسه رون راسته یا همان جهت شمال شرقیـ جنوب غربی است )تصویر .)2

با در نظر گرفتن مواردی همچون نوع پالن، تقسیمات داخلی، ابعاد فضاها، نحوۀ دسترسی، وجود فضاهایی همچون پستو و بهطور کلی، تشابهات مابین نقشۀ کف بنا با سایر مدارس، بنای مورد تحقیق بهلحاظ کاربری میتواند یک مدرسه باشد که با توجه به منابع موجود به احتمال قریب به یقین، همان مدرسۀ جعفرآباد است. وجودنداشتن فضاها و ویژگیهای خاص کاروانسرا مثل اصطبل، عرض کم دروازۀ ورودی، ابعاد کوچک و جنبههای تزئینی رعایتشده در بنا برخالف غالب کاروانسراهای دورۀ صفوی که عاری از تزئیناتی از این دست هستند و نمونههای دارای تزئینات همگی از آجر و مصالح مستحکم دیگر ساخته شدهاند و همگی بر سر راههای اصلی قرار داشتند، احتمال کاربری بنا بهعنوان کاروانسرا را تضعیف میکند. در ارتباط با احتمال کاربری خانقاه نیز با توجه به مفاد برخی یادگاریهای موجود در مدرسه، مبنی بر مدرسهبودن این مکان )تصویر )3 و نیز معروفبودن کاربری بنا بهعنوان مدرسه در نزد معمّران محلی و عدم اشاره به وجود خانقاه در گزارشهای تاریخی، چنین کاربردی بعید بهنظر میرسد. از سویی دیگر، مشابه چنین پالنی در ارتباط با معدود خانقاههای باقیمانده گزارش نشده و وجود بقعۀ پیر یا مرشد بهعنوان یکی از ویژگیهای شاخص اکثر خانقاهها در آن دیده نمیشود.

.3 تشريح پالن و معماري بنا

دو فصلنامه معماری ایرانی شماره 5 ـ بهار و تابستان 93

134

تصویر :2 موقعیت مدرسه در بافت جعفرآباد )گوگل ارث )2012 تصویر :3 مدرسه جعفرآباد، کتیبه یادگاری به تاریخ 1317

اگرچه بازیابی و ترسیم نقشۀ بنا با حضور طوالنیمدت در محل و انجام بررسیهای سطحی و نیز برداشت پالن وضع موجود انجام شده، با توجه بهشدت تخریبها، بازیابی و تشریح برخی فضاها با اشکاالت زیادی همراه بوده؛ لذا در اندک مواردی، ضمن مقایسه با سایر مدارس بر پایۀ حدس و گمان صورت گرفته است )تصویر 4ـ)5 ؛ بر همین اساس، مدرسۀ جعفرآباد بنایی است مستطیلشکل با ابعاد 48×41 متر. بنا از نوع چهار ایوانی بوده و در مرکز آن، حیاطی بزرگ و در گوشههای شمالی و غربی آن، دو حیاط کوچک قرار گرفته است. با توجه به چگونگی ارتباط و نوع دستیابی، میتوان فضاها را به دو دسته تقسیم کرد: دستۀ اول فضاهای درونی شامل حیاطها، حجرهها، ایوانها، مدرسها، فضاهای خدماتی و دستۀ دوم فضاهای بیرونی شامل حجرههای بیرونی، سازۀ شمالی و پیشخان سرسرای ورودی. در اینجا هریک از فضاهای یادشده به تشریح مورد بررسی و بازبینی قرار میگیرد.

3ـ.1 فضای بیرونی


تصویر :4 بافت جعفرآباد و موقعیت مدرسه در آن تصویر :5 پالن مدرسۀ جعفرآباد


3ـ1ـ.1 مجموعه ورودی
با وجود آسیب فراوان مجموعه ورودی، عناصر اصلی کالبدی و کارکردی شامل جلوخان، پیشطاق، درگاه و هشتی قابل تشخیص و بازیابی است؛ بر این اساس، ورودی از نوع پسنشسته بوده و در مقابل پیشطاق آن جلوخانی نیم هشت با دهانهای به عرض 10 متر و عمق 5 متر قرار گرفته است. براساس بقایای دیوارۀ جنوبی، در فضای داخلی دو اسپر عمودی جلوخان، صفهای تعبیه شده و دیوارههای داخلی آن در قسمت انتهایی با دو صفه و در قسمت پیشین با دو طاقنمای کمعمق تزئین شده است. از قسمت پیشطاق بهجز پوشش فوقانی، سایر اجزا قابل تشخیص بوده و در قسمت مرکزی آن درگاهی به ارتفاع 2/50 متر و دهانه 1/25 متر تعبیه شده است. دورتادور این درگاه با چهار قطعه سنگ تراشیده، پوشش گردیده و در این میان، قطعه سنگ فوقانی که به شیوۀ قوس پنج و هفت درون کادر مستطیل تراشیده شده، از لحاظ ابعاد و ظرافت تراش، بر سایر قطعات ارجحیت کامل دارد )تصویر .)6 درگاه بهطور بالفصل به هشتی بنا راه میدهد. هشتی ورودی دارای ابعاد 5×5 متر بوده و در هر کدام از اضالع آن طاقنمای کم عمقی تعبیه شده است )تصویر .)7 هشتی از طریق درگاهی کم عرض به ایوان پشتی )ایوان بزرگ غربی( و محوطۀ داخلی بنا راه پیدا میکند.

3ـ1ـ.2 حجرههای بیرونی

دو فصلنامه معماری ایرانی شماره 5 ـ بهار و تابستان 93

135


تصویر :6 مدرسۀ جعفرآباد، نمای ورودی و حجرههای طرفین تصویر :7 مدرسۀ جعفرآباد، فضای داخلی هشتی

دو فصلنامه معماری ایرانی شماره 5 ـ بهار و تابستان 93

136

طرفین جلوخان ورودی 6 حجره مستطیلشکل واقع شده که هریک از طریق درگاهی به جاده مقابل باز میشده است. ابعاد داخلی حجرهها متنوع بوده و بدین قرار است: 4/25×4/50، 4/25×2/70، 4/25×2/80، 4/15×3 متر. اتاقهای مذکور به احتمال قریب به یقین، بهعنوان مغازه مورد استفاد بوده است؛ زیرا حجرۀ طالب در مدارس همیشه فضایی درونی و فاقد ارتباط مستقیم با فضاهای بیرونی بوده است. همچنین وجود نمونههای مشابه از این دست، در برخی مدارس واقع در بازار شهرها مانند مدرسۀ شفیعیه از دورۀ شاه عباس دوم صفوی و مدرسۀ میرزا حسین اصفهان از دورۀ شاه سلیمان صفوی )جاوری 1376، 95ـ)115، شاهد دیگری بر این قضیه است.
3ـ1ـ.3 سازۀ شمالی

در فاصلۀ 1/5 متری گوشۀ شمالی مدرسه، قسمتهایی از دو دیوار خشتی به موازات 3 متری یکدیگر دیده میشود )تصویر .)8 داغ طاق دیواره شرقی حاکی از مسقف بودن فضای مابین این دو سازه با طاق آهنگی اریب بوده که بهسمت پایین متمایل بوده است. با توجه بدان که اینگونه طاقزنی بهمنظور پوشش راهروهای ارتباطی فضاهای روسطحی با فضاهای زیرسطحی همچون راهروی آبانبار، راهروی سردابه و امثال آن کاربرد داشته، بهنظر میرسد دو سازۀ یادشده قسمتی از بناهای مذکور بوده است. از دیگر موارد تأییدکنندۀ این فرضیه، استفاده از روش خشت چینی صندوقه، بهصورت حاشیهای الچسبان بر قسمتهای تحتانی این دو دیوار است؛ زیرا یکی از کاربردهای اینگونه خشتچینی در جلوی دیوار اصلی، بهمنظور مخفیکردن ضایعات رطوبت یا دفع آن از طریق جریان هوا و عملکرد بهعنوان نوعی عایق حرارتی بوده است )فالحفر 1389، 174؛ ماهرالنقش 1381، .)40 از طرف دیگر، با توجه به معمولبودن وجود تأسیساتی همچون چاهخانه، سرداب یا گاوچاه در ساختمانسازی مدارس، بدیهی است که موارد یادشده، کاربری این فضا بهعنوان یک سازه مرتبط با آب را تقویت میکند.

3ـ.2 فضای درونی


تصویر :8 مدرسۀ جعفرآباد، سازۀ شمالی )آبانبار( بههمراه جزئیات خشتچینی صندوقه


3ـ2ـ.1 حیاط اصلی
با توجه به قطعات باقیمانده ازارههای سنگی، گوشههای این حیاط پخ بوده و از ابعاد تقریبی 22/75×19/50 متر برخوردار بوده است )تصویر .)12-9 در قسمت داخلی دیوارۀ شرقی ایوان جنوبی، آثار پلکانی خشتی دیده میشود که بهنظر میرسد تنها مسیر دستیابی به پشت بام بنا بوده است. دورتادور ازارههای داخلی حیاط، قطعات سنگی تراشیده قرار داشته که در حال حاضر، تعداد اندکی از آنها باقی مانده و تعدادی نیز در فضای خارجی مدرسه پراکنده است. گودی مشهود فضای مرکزی حیاط، نشاندهندۀ وجود حوض یا باغچهای در این قسمت بوده است. با توجه به وجود دو ردیف کففرش آجری که بهواسطۀ حفریات غیر مجاز اخیر در عمق 1/5 متری کف امروزی هویدا شده، وجود حوض تأیید بیشتری مییابد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید