بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با بررسی تأثیر الگوی تدریسدریافت مفهوم و تدریس تسلّطیاب بر میزان پیشرفت تحصیلی و مهارتهای فراشناختی دانشآموزان دختر دوره متوسّطه شهرستان رضوان شهر انجام گرفته است. روش پژوهش، شبه تجربی و از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان دختر پایه اوّل متوسّطه شهرستان رضوان شهر بود، به منظور انجام این پژوهش، 3 کلاس به شیوه نمونهگیری هدفدار چند مرحلهای انتخاب شدند، از میان دانش آموزان 45 نفر به طور تصادفی انتخاب و به طور تصادفی در گروه های تدریس دریافت مفهوم، تدریس تسلطیاب و همچنین کنترل که از روش تدریس سنتی استفاده شد، گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل نمره پیشرفت تحصیلی دانشآموزان و پرسشنامه مهارتهای فراشناختی بود. روایی این پرسشنامه مورد تأیید صاحبنظران قرار گرفت و پایایی آن با استفاده از روش آلفای کرونباخ - ضریب پایایی - 0/79 محاسبه شد. بر اساس یافتهها هر دو روش تدریس دریافت مفهوم و تسلّط یاب به یک اندازه در پیشرفت تحصیلی و مهارتهای فراشناختی دانش آموزان مؤثّر بودند و در نتیجه میتوان از این روشها برای بالا بردن پیشرفت تحصیلی و مهارتهای فراشناختی دانش آموزان در کلاس درس بهره برد.

.1 مقدمه

فراشناخت با آگاهی از فرآیندهای شناختی انسان و نیز یافتن روشهایی به منظور تقویت و بهبود این تواناییها همواره مورد توجّه متخصّصان تعلیم و تربیتاست. محقّقان ومتخصصّان تعلیم و تربیت به طور گسترده به نوع و سطح دانش مورد نیاز فراگیران علاقه مندند. دریافت منفعلاطّلاعات و حفظ کردن آن، شاخص یادگیری مطلوب مورد نیاز در آینده نیست. اکنون از فراگیران انتظار می رود به طور انتقادی درباره آنچه شنیدهاند و یا خواندهاند بیندیشند؛ روابط بین ایدهها را بررسی کنند و در فرآیند تصمیمگیری درگیر شوندماهیّت. تحقیق در موضوع موردنظر اشاره دارد به اینکه در این شیوه افراد از نظر فکری در ساخت شناختی و محتویات ذهنی خویش دچار نوعی حالت عدم تعادل میشوند بهطوری که به درک نیازها نائل میآیند بدین منظور هر شخص دانستههای خود را در مقابل ندانسته های خود درنظر میگیرد و بیش از پیش روش یادگیری را به عنوان یک ضرورت احساس میکند. تدریس فعّال از روشهای فعّال آموزش کمک میگیرد و نوعی یادگیری توأم با فعالیت تجربه و پیگیری و کشف میباشد. در کلاسهای درس، معلّمان براساس الگوهای فعال مسأله محوری از روش پرسش و پاسخ، بحث، بارش فکری و حل مسئله و تفکر انتقادی و خلاقیّت استفاده خواهد کرد. بطوری که ارتباطی دو جانبه بین معلّم و شاگرد و شاگردان با هم از لحاظ»فکری« شکل میگیرد. لذا همگی روی موضوع و مسأله واحدی فکر میکنند و نظر میدهند یا نظرات را مقایسه میکنند، دقت دارند و به تفاوتها و تضادها توجه میکند، و در پی ارائه راهحل یا معنایی کاملتر از موضوع یا مسأله بر میآیند. علیهذا در معنای کشف و پیگیری نه تنها افراد در پی ارائه نظر و پاسخ بر میآیند بلکه با توجه و نگاه و نحوه ارتباط خود شرایط مطلوب این فرایند را بوجود میآورد. بدیهی است انگیزه به مسائل مبهمی که مواجهاند به طرح سوال و پرسش مناسب میپردازند. در این فرایند اساسی ، کار و نقش معلم این است که با ذوق و حوصله، نگاه خود را بین همه افراد توزیعسازی مربی، ترغیب و تشویق، و رابطه محبتآمیز یا مطلوب وی بهتر میتواند زمینه فوق را ایجاد کند. بنابراین تحقیق حاضر به دنبال مطالعه تأثیر دو روش تدریس از دو خانواده الگوهای تدریس میپردازد که الگوی تدریس دریافت مفهوم در طبقه اطلاعات پردازی وتدریس تسلّطیاب هم در خانواده سیستمهای رفتاری قرار دارد شناخت عواملمؤثّر بر یادگیری، جهت ارتقاء سطح عملکرد و پیشرفت تحصیلی دانشآموزان، یک هدف اساسی در اغلب پژوهشهای تربیتی بوده که به دنبال آن، الگوهای مختلفی از یادگیری مدرسه ارائه شده است. نقش ادراک دانشآموزان ومعلّمان از محیط یادگیری کلاسی در تأثیر آن بر پیامدهای شناختی و عاطفی در بسیاری از مطالعات مربوط به محیط یادگیری کلاسی بررسی شده است و رابطهای نیرومند بین پیامدهای اکتسابی دانش آموز و ادراک او از محیط یادگیری به وسیله بسیاری از پژوهشگران نشان داده شده است در مطالعاتاوّلیه در خصوص محیطهای یادگیری کلاسی، جنس، موضوع مورد تدریس، نوع مدرسه، موقعیت مکانی - شهر یا روستا - و تفاوتهای وابسته بهقومیّت و نژاد مورد بررسی قرار میگرفتند،امّا امروزه بیشتر بر نحوه تعاملات جوّ اجتماعی و روان شناختی حاکم بر کلاس درس تأکید میشود. از جمله محیطهای یادگیری کلاسی کهاخیراً مطرح شده، محیط یادگیری با جهتگیری فراشناختی است. یکی از نقاطقوّت فراشناخت قابل آموزش بودن آن است. پژوهشگران معتقدند که فراشناخت را هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم میتوان آموزش داد - توماس2، 2003، به نقل از چالمه، 1391، ص. - 44 در مورد آموزش غیرمستقیم این عقیده وجود دارد که حتی اگر آگاهی فراشناختی افراد به دنبال آموزش مستقیم افزایش یابد؛احتمالاً در مقایسه با دانش فراشناختی خودساخته، فایده کمتری خواهد داشت - اسکراو و مشمن3، 1995، به نقل از چالمه، 1391، ص. - 44 با نظر به دیدگاهدوّم درباره رشد فراشناخت، گستره وسیعتری ازمتغیّرهای محیط کلاس درس در ارتقاء مهارتهایفراشناختی اهمّیّت مییابد. محیط یادگیری فراشناختی نیز از جمله محیطهایی است که به طور غیرمستقیم بر فراشناخت و مهارتهای فراشناختی تاثیرگذار است - توماس، 2004، به نقل از چالمه، 1391، ص. - 44 اگر هدف تعلیم و تربیت پرورش فراگیرانی باشد که بتوانندمسئولیّت یادگیری خویش را به عهده بگیرند، پس ابتدا لازم است که این ویژگی در مدرسان پرورش یابد. از دلایلمهمّ عدم آموزش مهارتهای فراشناختی در کلاس و عدم تأکید بر راهبردهای فراشناختی آن است که مدرسان برای این راهبردها ارزش قایل نیستند، یا از آنها آگاهی ندارند. مدرسان باید با کاهش کنترل بیرونی ومعلّممحوری زمینه را برای این گونه آموزشها هموار نمایند. بنابراین این نگرش باید در مدرسان تغییر یابد. بر این اساس مدرسان باید به جای تمرکز بر حجم یادگیریهای یادگیرندگان، به روشهای یادگیری و افزایش استقلال یادگیری و مهارتهای فراگیران در یادگرفتن توجّه کنند. یادگیرندگان از طریق آموزش مهارت فراشناخت میتوانند مهارتهای یادگیری خود را توسعه دهند و به کسب دانش مبادرت ورزند و از این طریق به یادگیرندگانفعّال مبدل شوند. رابطه مفهوم فراشناخت، به عنوان مفهومی متداول در تعلیم و تربیت با فرآیند یادگیری انکارناپذیر استمحقّقان. و متخصّصان تعلیم و تربیت به طور گسترده به نوع و سطح دانش مورد نیاز فراگیران علاقمندند و این مستلزم تأکید نظامهای آموزشی بر آموزش های فراشناختی و یادگیری چگونه یاد گرفتن است تا فراگیران بتوانند در برخورد با مسایل گوناگون به طور مستقل بیندیشند. فراشناخت به استعداد درک و کنترل مطلب مورد یادگیری گفته میشود و نقش بسیارمهمّی در بهبود و گسترش عملکردهای شناختی دارد و میتواند مهارتهای یادگیری فراگیران را توسعه بخشد. فراشناخت، نقشی اساسی در یادگیریموفقیّت آمیز ایفا میکند و هر چه تواناییهای شناختی فراگیر بالاتر باشد، فرآیند یادگیریموفقیّت آمیزتر خواهد بود. به عبارتی فراگیر باید در یادگیری خود نقشفعّالی ایفا کند و یاد بگیرد که یادگیری خود را ارزیابی کند و اگر راهبردهای یادگیری اشموفّق نبود، از راهبردهای جدید استفاده کند. آموزش مهارت های فراشناختی به فراگیران، در افزایش یادگیری و یادداری دروس تأثیر قابلتوجّهی دارد؛ لذا مدرسان باید در آموزش این مهارت ها به فراگیران بکوشند تا از این طریق آنان را به یادگیرندگانفعّالمبدّل سازند - محتشمی و صادقی، 1389، ص. - 147 بر این اساس پژوهش های محتلفی در زمینه موضوع مورد پژوهش در داخل و خارج کشور انجام شده است که به چند مورد از آنها اشاره می شود فولاد چنگ - 1384 - در تحقیقی با عنوان بررسی تأثیر آموزش فراشناختی بر پیشرفت تحصیلی درس ریاضی 118 دانش آموز چهار کلاس دوّم راهنمایی یکی از شهرستان های استان فارس را انتخاب و به روش تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل قرار داد. گروه آزمایشی با تشکیل گروههای 5-6نفری به مدّت چهار هفته در کلاسهای درسی تکالیف ریاضی را به شیوه فراشناختی انجام دادند. آموزش گروه کنترل به شیوه معمولی بود در پایان دوره، نمره یادگیری درس ریاضی هر دو گروه آزمایشی به گونه ای معنادار بیش از گروههای کنترل بود. هم چنین دانشآموزانی که در درس ریاضی ضعیف بودند به گونه ای معنادار بیش از دانشآموزان قوی از برنامه آموزش فراشناختی سود بردند. در تحقیقیتوسّط غباری و آدم زاده - 1386 - با عنوان تأثیر بکارگیری راهبردهای فراشناختی و شناختی در بهبود انشای دانشآموزان با اختلالات یادگیری در مقطع ابتدایی انجام شده است که 61 نفر از دانش آموزان با اختلالات یادگیری از جامعه دانشآموزان در پنج مدرسه ابتدایی شهر نجف آباد اصفهان بطور تصادفی انتخاب گردید. وضعیّت بیان نوشتاری - انشاء - دانشآموزان با پرسشنامهای که توسّط پژوهشگران بااستفاده از مدل انگلرت برای همین منظور ساخته شده بود مورد سنجش و اندازهگیری قرار گرفت. تحلیل آماری دادهها نشان داد که گروه آزمایشی بطور معنیداری در بیان نوشتاری پس از بکارگیری مداخله شناختی و فراشناختی پیشرفت کرده بودند.

گنجی و همکاران - 1391 - در تحقیق خود تحت عنوان »فراتحلیل پژوهشهای انجام یافته در خصوص نقش الگوهای تدریس بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان« نشان دادند؛ مقدار اندازه اثر الگوی دریافت مفهوم بر پیشرفت تحصیلی، 0/35 واحد انحراف استاندارد بهبود میبخشند و در مجموع خانواده الگوهای پردازش اطلاعات، پیشرفت تحصیلی را 3/69 واحد انحراف استاندارد بهبود میدهد. آقازاده - 1385 - به ارائه نمونه کاربردی روش تدریس یادگیری کشف یا دریافت مفهوم مبتنی بر مشاهده از یک کلاس درس زبان انگلیسی میپردازد. در این کلاس معلّم با بهرهگیری از چارتی که بر روی دیوار نصب کرده است دانشآموزان را برای یادگیری درس آواشناسی و نحوه هجی یا تلفّظکردن کلمات هدایت میکند. در چارت نصب شده دو عنوان مصداقهای مربوط و غیر مربوط قرار دارد که با ارائه مثال کلمات را در زیر گروههای مربوط و نامربوط قرار می دهد و بعد مرحله به مرحله با افزایش تعداد کلمات از دانشآموزان میخواهد تا کلمات را در زیر گروه درست خود قرار داده و ویژگیهای هر گروه را بیایند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید