بخشی از مقاله

چکیده

پیچیدگی حضور زنان در شهرهای امروزی، ما را از اهمیت رابطهی دیالکتیک زن و شهر آگاه میسازد. هدف پژوهش کسب اطلاعاتی از نحوه زندگی شهری زنان صفویه است تا حقیقتهای تاریخی که اثر خود را بر زندگی زنانهی شهری امروز گذاشته است دریابیم. سوال پژوهش این است که حضور زن در متن شهر صفوی به عنوان بزرگترین جامعهی شیعی در طول تاریخ به چه شکل بوده است؟ نوع تحقیق تاریخی - تحلیلی و روش جمعآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای با استناد به اسناد و متون تاریخی و تحلیلهای انجام شده کیفی میباشند. نتایج نشان میدهد علی رغم اینکه حضور زنان در شهر به جهت عدم تعریف چنین نیازی در تربیت سنتی آنها غیرمتعارف بود، اما زنان به طرق مختلف در متن شهر حضور پیدا کرده اند. شکل و کیفیت حضور زنان کاملا تابع طبقه اجتماعی آنها بوده وآزادیِ حضور آنها رابطهی عکسی با منزلت اجتماعی آنها داشته است.

واژگان کلیدی: زن، شهر، نقش اجتماعی، فعالیت شهری، اصفهان دوره صفوی

مقدمه

با اینکه مستندات تاریخی از دوره صفویه، زیاد میباشد اما استخراج اطلاعاتی از نحوه حضور زنان در نقشهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی در شهرهای این دوره، نیازمند بررسی همهجانبه و چند بعدی در منابع مختلف از جمله زندگینامهها، سفرنامهها و کتب تاریخی میباشد. در این مقاله برای بازشناسی واقعیتهای تاریخی موثر بر زندگی شهری زنان معاصر به چگونگی حضور زنان در دورههای مختلف پادشاهی صفوی و میزان فعالیتها و تاثیر گذاری آنها در زمینههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی و برخی از ریشههای محدودیت حضور زنان در شهر میپردازیم. نظام طبقاتی حاکم بر زنان، تاثیری که این امر بر رفتارها و فعالیتها داشته است و همچنین زنان اقلیتهای گوناگون و تفاوتهاشان با زنان شیعه در چگونگی حضور در شهر، از دیگر مواردی است که از آن سخن به میان آمده است.

روش تحقیق

نوع تحقیق تاریخی - تحلیلی و روش جمعآوری اطلاعات به شیوهی کتابخانهای با استناد به اسناد و متون تاریخی و تصاویر تاریخی میباشد. همچنین تحلیلهای انجام شده کیفی میباشند.

پیشینه موضوع

ادبیاتِ موضوع تحقیق نه به طور خاص اما در حوزههای مختلف به صورت کلی مورد بررسی قرار گرفته است. اصفهان به سبب اهمیت منحصر به فردش در دوره صفوی توجه زیادی را به خود جلب کرده و از این روی کتب و مقالات زیاد داخلی و خارجی در خصوص وضعیت شهر اصفهان در دوره صفوی تالیف شدهاند. از جمله آنها کتاب تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوران صفویه اثر دکتر نوایی و دکتر غفاری فرد و یا کتاب تاریخ ایران؛ دوره صفویان نوشته دکتر آژند که به بررسی چند بعدی این دوره پرداخته است و کتاب درباب اوقاف صفوی نوشته نزهت احمدی و همچنین کتاب اصفهان؛

مرواریدِ ایران نوشته ویلفرد بلانت . اما در زمینه حضور زنان و زنانگی شهر میتوان به کتاب زن، سیاست و حرمسرا در عصر صفویه اثر عبدالمجید شجاع ، مقاله نقش زنان در ایجاد بناهای مذهبی در پایتخت صفویان نوشته نزهت احمدی، مقاله نگاهی جامعه شناختی به موقعیت زنان در عصر صفوی نوشته آذر قلیزاده و مقاله بررسی حضور اجتماعی زنان و سیر تحول پوشش در نگارههای عصر صفوی نوشته عابد تقوی و سیده مونا موسوی و... اشاره کرد. همچنین میتوان اطلاعات زیادی در مورد وقایع این دوران در سفرنامههایی چون سفرنامههای شاردن،تاورنیه، کمپفر، پیترو دلاواله و... یافت، اما در رابطه با کیفیت حضور زنان طبقات مختلف در متن شهر و نحوه فعالیت آنان تحقیق مشخصی صورت نگرفته است از این روی میتوان با کندوکاو در متون تاریخی به نتایجی بدیع برای سوالات زیر دست یافت.

-    آیا زنان دوره صفوی نقشی در پیشبرد فعالیتهای شهری داشته اند؟

-    اختلاف طبقاتی تا چه میزان در این فعالیتها تاثیر داشته است؟

-    حضور زن در شهر و فضاهای شهری در این دوره تاریخی چگونه بوده است؟

اصفهان و دولت صفوی

حکومت صفوی با تکیه بر مفاهیم عرفانی از سوئی و تکیه بر تعابیر و تفاسیر شریعت از نظرگاه مذهب شیعه از دیگر سوی موفق میگردد، پایگاه اجتماعی بسیار گستردهای در خطهای بس وسیع را به دست آورد. این حکومت با حرکت از مفهوم مراد و مرید، پیر و سالک و... نوعی سازماندهی فرقهای - حزبی را بر مملکت میگستراند و بدین ترتیب متمرکزترین دولت ایرانی دوره اسلامی بعد از دولت قاهر ساسانی را پی مینهد. سازمان فرقهای و تشکیلات منضبط ناشی از آن، دولت صفوی را قادر میسازد تا بر همهی شئون زندگی مردمان تسلط یابد - حبیبی، . - 87 :1391 یکی از وجوه متمایز این حکومت با حکومتهای دیگر که کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته، نقش برجسته و گستردهای است که حرمسرا در ساختار سیاسی این دوره ایفا نموده است. اکثر تحقیقات تاریخی نیز اشارهای گذرا به این موضوع داشتهاند و یا آنکه با گردآوری قسمتهایی از منابع پیشین تنها به توصیف عشرتورزیها و زنبارگیهای شاهان صفوی پرداختهاند، اما از تشریح محرومیتها و ناکامیها و حسرتهای زنانی که آرزوها و امیالشان پایمال شده بازماندهاند.

نظام طبقاتی حاکم بر زنان در دوره صفوی

در نظام قشربندی عهد صفویه - 1732 -1501 م - موقعیت زنان در اکثر موارد براساس موقعیت اجتماعی مردان تعیین میشد و تقریبا همگی آنان زیر سلطه مردان بودند. طبق مطالعه فرییر - - Ferrier ، در ایران عهد صفویه، زنان به شش طبقه تقسیم میشدند: زنان ازدواج کردهی متعلق به طبقه مرفه جامعه ، زنانی که کارهای هنری و صنایع دستی و فعالیتهای صنعتی سازمانیافته در شهرها انجام میدادند، زنان بخش روستایی که به شکل محلی در جامعهی قومی و قبیلهای زندگی میکردند و کار اصلی آنها کشاورزی بود، زنانی که ازدواج موقت داشتند، کنیزان و روسپیها .اکثر زنان طبقات بالا متعلق به شاهان ، وزرا، امرا و حاکمان بودند که بیشتر در حرمسراها زندگی میکردند و نسبت به زنان سایر طبقات ، محدودیت بیشتری داشتند - قلیزاده،. - 79-78 :1383

حضور فعال در جامعه و فضای عمومی، به ویژه فعالیت شغلی برای کسب درآمد، تنها متعلق به طبقات پایین زنان در جامعه بود، آن هم در قالب مشاغلی مانند رختشویی و امثال آن. به عبارت دیگر، حضور در حوزه عمومی جز در موارد مشروع یاد شده - که بیشتر به حوزه تامین مایحتاج مصرف و حضور در مراسم مذهبی و خاص محدود بود و جنبه تفریح گونه داشت - برای زن شهری، نشان تعلق وی به طبقات پایین بود و دون شان وی محسوب میشد - نادری،. - 78 :1392 زنان معمولا در محلهای خاصی اجازه حضور مییافتند؛ از این جمله میتوان به محکمه، محضر، طبیب برای مداوا، تکیه، شرکت در مراسم تعزیه، اماکن زیارتی و بقاع خارج از شهر، بازارها و حمام عمومی اشاره کرد - نادری،. - 79:1392

زنان اقلیتهای گوناگون و حضورآنان در شهر

اقلیتهای ارمنی و زرتشتی 2 گروه قومی مهم اصفهان به شمار میآمدند که زنان آنها از آزادی عمل بیشتری در حضور در محله خود برخوردار بودند. مذهب رسمی کشور شیعه و دین، اسلام بود وزرتشتیان که در منابع ایرانیِ عصر صفوی با عنوان »گبر« به معنای بتپرست و کافر و بیدین و لامذهب نامیده شدهاند - فیگوئروا، - 204 :1363 از گزند شاه در امان نبودند و بانوان زرتشتی بیشتر از زنان مسلمان تحت ستم شاه بودند. گاهی شاه عباس دوم ، همراه زنان حرمسرای خود، به جستجوی دختران زیبا پیش ارمنیان جلفای اصفهان میرفت - شاردن،. - 400 :1345 به گزارش لکهارت، خواجه سرایان شاه سلطان حسین در کوچه های جلفا گردش میکردند و هرجا دختر یا زن خوب رویی میدیدند، او را برای شاه میربودند - لکهارت، . - 40 :1383 اما به این اقلیتها این اجازه داده میشد که به آداب و رسوم و اعمال دینی خود بپردازند حدود این آزادی را به صورت زیر میتوان نشان داد:

·    داشتن آتشکده فعال

·    برگزاری مراسمهای مذهبی خاص

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید