بخشی از مقاله
مقدمه
جنس Astragalus L. متعلق به طایفه Galegeae و تیره Fabaceae میباشد. این جنس در جهان داراي -3000 2500 گونه و در ایران داراي حدود 800 گونه است .(7)
پراکنشهاي وسیع این جنس در مراتع کوهستانهاي کشور بهعنوان یکی از منابع تولید علوفه، و داشتن ریشههاي عمیق و تاج پوششی گسترده در حفاظت از خاك خصوصاً در اراضی شیبدار و گونههاي با خاصیت دارویی مورد استفاده در جوامع انسانی از اهمیت بسزایی برخوردار میباشد .(9)
بخش Incani DC. به علت چند ساله بودن و داشتن کرك دو شاخه و کاسه غیرمتورم در زیرجنس Cercidothrix
قرار می گیرد و با 85 گونه در ایران از بخشهاي طبیعی و
تک تبار میباشد. مطالعات تاکسونومی و تاکسونومی مدرن فراوانی بر روي بخشهاي مختلف جنس گون صورت گرفته است، که ازجمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
Engel در سال 1990 با بررسی مقایسهاي ساختار تشریح دمبرگ 398 نمونه هرباریومی از 203 گونه از نمایندگان خاردار گونها در مقطع عرضی، جدایی سري Tragacantha را به صورت جنسی مجزا از گون تحت عنوان Astracantha، که تا آن زمان منحصراً براساس ویژگیهاي ریختشناختی بود، تأیید کرد؛ اگرچه این جدایی توسط لیستون مردود اعلام گردیده است. همچنین بر این اساس جدایی و طبقهبندي این دو جنس به بخش را نیز عنوان کرد.
412
Hymenostegis Bunge
Ammodenderon Bge.
مجله پژوهشهاي گیاهی (مجله زیست شناسی ایران) جلد 26، شماره 4، 1392
جدول-1 معرفی گونهها و مناطق مورد مطالعه
گونههاي مورد مطالعه منطقه ارتفاع از عرض جغرافیایی طول جغرافیایی
سطح دریا
A. curvirostris کبوترلان (در شرق بروجرد) 2070 متر 33 درجه و 53 دقیقه 48درجه و 44 دقیقه
A. cyclophyllos
A. kabutarlanensis
A. latifolius کولیدر (در غرب بروجرد) 2100 متر 33 درجه و 53 دقیقه 48درجه و 39 دقیقه
A. supervisus کوه میش پرور (در غرب 2100 متر 33 درجه و 55 دقیقه 48درجه و 37 دقیقه
بروجرد)
در بررسی انجام داده شده توسط زارع (1370) به نظر میرسد صفت وجود یا عدم برگچهي انتهایی، که معیار جداسازي بخش Halicacabus Bunge و Anthylloidei
DC است، بسیار مصنوعی بوده، و اهمیت تاکسونومیک چندانی نمیتوان براي آن قائل شد. همچنین ایشان ویژگیهاي تشریح محور برگی براي 9 گونه از بخش
Anthylloidei DC را گزارش کرده است. مطالعات وي نشان میدهد که تشریح محورهاي برگی میتواند بصورت یک ابزار مفید در شناسایی و ردهبندي گونهها در این بخش مورد استفاده قرار گیرد.
در بررسی انجام شده توسط قهرمانی نژاد (1371) در مورد
بخش ویژگیهایی مانند تورم
کاسه، مشخصات گوشوارك، ویژگی برگه، رنگ جام، رنگ کاسه، ویژگیهاي کاسه و جام، شکل گلآذین، طول دمگلآذین، طول کرك کاسه، نوع کرك اندامهاي مختلف و
... مورد شناسایی قرار گرفتهاند. همچنین وي در بررسی این بخش، علاوه بر ریختشناختی، ویژگیهاي تشریح محور برگی را بررسی کرده است که این ویژگیها در بسیاري از موارد با نتایج ریختشناختی منطبق بودند.
پاکروان فرد نیز در سال 1373، گونههاي بخش Xiphidium را از دیدگاه تشریح مورد بررسی قرار داد.
تحقیقات تشریح بر روي ساقه نشان داد که صفات تشریح ساقه در سطح گونه نمیتواند معیارهاي مناسبی براي جداسازي گونهها فراهم آورد ولی در سطح بخش کمابیش
مفید است. همچنین بررسی اپیدرم نشان داد که صفات تشریح اپیدرم مثل شکل سلولهاي اپیدرمی، و تیپهاي روزانهاي سلولهاي همراه ویژگیهاي مفیدي براي تشخیص گونهها نمیباشد. ولی اندیس روزانهاي براي هر گونه مقدار ثابتی بود که نشاندهندهي کارایی این فاکتور در تاکسونومی میباشد.
مطالعات تشریح ناصح (1374) نشان میدهد که بین
گونههاي بخش تفاوتهاي
معنیداري از حیث تاکسونومیکی وجود ندارد، همچنین تخصصی شدن گیاهان این بخش، همانند سایر بخشهاي جنس گون، با شرایط خشکی میباشد.
زرین کمر (1375)، تشریح برگ، برگچه، ساختمان دمبرگچه، انواع کركها، سلولهاي بافت نگهدارنده، ساختمان ساقه و ریشه، آوند چوبی، اجزاء تشکیلدهندهي بافت آوندي و کانالهاي ترشحی را در 14 گونه از گونههاي خاردار گونها، در مقاطع طولی و عرضی مورد بررسی قرار داده است.
در بررسی انجام شده توسط قهرمانینژاد (1379) در مورد بخشهاي داراي کركهاي دوشاخهاي پایاي جنسAstragalus، بررسی نوع کرك در برگچهها، کاسه ي گل و میوه اهمیت داشت.
از ضرورتهاي انجام این تحقیق این است که تاکنون مطالعهاي بر روي تشریح بخش Incani DC. صورت
413
A. latifolius
و A. supervisus
A. curvirostris
A. kabutarlanensis
مجله پژوهشهاي گیاهی (مجله زیست شناسی ایران) جلد 26، شماره 4، 1392
نگرفته و همچنین شرح گونه A. kabutarlanensis ناقص معادل یک میلیمتر مربع یعنی یک واحد اندیس روزنه
بوده و در مورد میوه و دانه این گونه توضیحی داده نشده است. لازم به ذکر است که فقط در مورد اندیس روزنه
(11)، که در این تحقیق شرح این گونه تکمیل شده است. آنالیز آماري صورت گرفت که میانگین حسابی 5 تکرار در
در این تحقیق 123 ویژگی ریخت شناختی، ساختار جدول 6 ذکر شده است اما در مورد سایر صفات فقط
تشریحی دمگلآذین، محور برگی، برگچه و اپیدرم 4 گونه محدوده تغییرات مشخص شده است.
از این بخش در شهرستان بروجرد مورد بررسی قرار نتایج
گرفت.
از اهداف این تحقیق، تکمیل بخشی از بیوسیستماتیک فلور ایران، که از اهداف و محورهاي پژوهشی تعیین شده از برنامه سوم توسعه کشور است و همچنین یکی از مراحل سیستماتیکی است که در ایران در حال انجام است.
شناسایی هر یک از گونههاي مورد بررسی براساس ویژگیهاي ریخت شناختی و تشریح میتواند در سایر علومزیستی، منابع طبیعی و ... مورد استفاده قرار گیرد.
مواد و روشها
گونههاي مورد مطالعه از مناطق مختلف شهرستان بروجرد جمعآوري شدند (جدول .(1
براي بررسی ریختشناختی و تشریحی، پس از شناسایی
(7)، از هر گونه 5 نمونه انتخاب شد. بهمنظور اندازهگیري مطالعات ریخت شناختی، از خطکش میلیمتري و کولیس ورنیه و براي مطالعات تشریح از گراتیکول استفاده شد، سپس محدوده تغییرات صفات کمی و کیفی مشخص شد.
در بررسی ساختار تشریحی، نمونهها در فیکساتیو G.A.F.
(گلیسیرین، الکل اتیلیک %96، فرمالین (%5 تثبیت شدند و برش هاي نازکی با استفاده از تیغ معمولی تهیه شد، بهمنظور تخلیه کردن محتواي سلولی برشها در آب ژاول
50 درصد قرار داده شدند و براي خنثی کردن اثر آب ژاول برشها در اسید استیک 10 درصد قرار گرفتند و با سبز متیل و قهوهاي بیسمارك رنگآمیزي شدند. براي محاسبه اندیس روزنه ابتدا با لام نئوبار مساحت میدان دید محاسبه شد و مشخص گردید که میدان دید عدسی شیئی 10
در بررسی صفات ریختشناختی گونههاي مورد نظر تفاوتهاي قابل ملاحظهاي در تعداد جفت برگچه در هر برگ، طول و عرض برگچه، تعداد گل، طول درفش، طول نیام و شکل نیام مشاهده شد. در این بررسی صفات
ریختشناختی میوه و دانه گونه به
طور کامل مورد مطالعه قرار گرفت (جدول.(2
در بررسی ساختار تشریحی، در برش عرضی دمگل آذین، شکل سطح مقطع گونهها متفاوت بود. بیشترین تعداد لایه-
هاي کلانشیمی در گونه A. supervisus و کمترین تعداد
لایههاي کلانشیمی در مشاهده شد. در
گونه A. kabutarlanensis بیشترین تعداد دستجات آوندي و در گونه A. curvirostris کمترین تعداد دستجات آوندي مشاهده شد (جدول.(3 در گونههاي A. cyclophyllos، A.
sisnenalratubak در بالاي دستجات
آوندي بافت نگهدارنده اسکلرانشیمی مشاهده شد و در دو گونه دیگر در بالاي دستجات آوندي بافت کلانشیمی دیده
شد (شکل.(1 قابل ذکر است که تنها در گونه
نسبت قطر پوست به استوانه مرکزي برابر است و در بقیه گونهها این نسبت کمتر است.
در بررسی ساختار تشریحی محور برگی (جدول4 و
شکل(2، شکل سطح مقطع گونه A. supervisus مثلثی و بقیه گونهها قلبی بود. بیشترین تعداد دستجات آوندي در A. kabutarlanensis و کمترین تعداد در A. curvirostris
مشاهده شد. در بالاي دستجات آوندي بافت نگهدارنده اسکلرانشیمی دیده شد.