بخشی از مقاله
معماری شهرستان مراغه
مقدمه
مراغه از شهرهاي تاريخي و قديمي آذربايجان و ايران است . در 280 هجري فرمانروايي مراغه به محمد بن افشين بن ديوداد رسيد . بعد از وي برادرش يوسف به جاي او نشست و در سال 296 هجري به نام خود در مراغه سكه زد . در سال 317 هجري ، مسافريان ديلمي به مراغه دست يافتند . در سال 420 هجري قشون غز وارد مراغه شد . در سال 566 هجري مراغه جزو قلمرو سلجوقيان در آمد . در سال 622 هجري جلال الدين خوارزمشاه بدون برخورد يا مقاومت مهمي به مراغه آمد . در سال 628 هجري اين شهر به تصرف سپاهيان مغول درآمد . در سال 656 هجري مراغه مركز فرمانروايي هلاكوخان مغول شد . خواجه نصيرالدين طوسي با همكاري چند ستاره شناس مأمور تاسيس رصدخانه معروف مراغه شد . در سال 759 هجري مراغه به دست تيموريان ويران شد . در سال 1142 هجري شهر مراغه و دهخوارقان به دست نادر شاه گشوده شد . گرچه شيخ عبيدالله كرد در سال 1297 هجري خود را به حوالي مراغه رسانيد ولي هجوم وي و همراهانش دفع شد و سكون و آرامش به مراغه بازگشت .
مراغه قطب گردشگري شمال غرب كشور
پيوند تاريخ و طبيعت، باغ موزه مزارع سرسبز دامنههاي سمند، ديار سهند و كوهستان، شهر برجهاي تاريخي، دياري برخوردار از روستاهاي شگفت و اعجاب انگيز، شهر رصدخانه بزرگ جهان، دربرگيرنده بزرگترين مناطق فسيلي جهان، منطقهاي كه مبدا شكلگيري نخستين نصف النهار جهان بوده است، آنجا كه نخستين سكوسنگاهها و معابد بشري شكل گرفتهاند. اگر جايگاه جاذبههاي تاريخي و تمدني مراغه در دستيابي به اهداف چشمانداز 20 ساله گردشگري را برجسته كرده و سپس نيمنگاهي به وضعيت وخيم اين آثار داشته باشيم، آنگاه بايد در روياي خيس يك باور زنده اذعان داشت كه در سايه سه عنصر «جهل، بيتوجهي و عدم برنامهريزي» دوران افول حيات آثار تاريخي مراغه فرا رسيده و اكنون برجهاي باشكوه ايلخانيان درآستانهي فرو پاشي كامل قرار گرفتهاند.
اكنون مراغه اين كهن شهر تاريخي و نخستين پايتخت ايلخانيان، ديگر نايي براي بازگشت به گذشته پر افتخار وتجديد حيات هنري ندارد. اين مدعا را ميتوان از اظهار تاسفهايي كه جهانگردان پس از ديدار آثار مراغه پيرامون بيتوجهي به اين جاذبهها ابراز ميدارند، به خوبي دريافت. يافتههاي باستان شناسي وجود تمدن اوراتورها و ماد در آذربايجان بزرگ كه مراغه جزيي لاينفك از آن است را به اثبات رسانيده و اينك «مهر» اين معبد ناشناخته و پهنان مانده از انظار مردم و مسوولان كه نخستين دادهها نشانگر پيش از تاريخ بودن اين سايت دارد، ميتواند با بررسيهاي مجدد ديرينه شناختي و اتنومولوژي وجود تاريخ و شكل گيري نخستين تمدنهاي بشري در آتروپاتكان را هزاران سال به گذشته باز گرداند. معبد مهر، گويا استوانهاي است كه تاريخ در دورن آن دوران داشته و اكنون با زبان بيزباني روايتگر نخستين سكونتگاههايي است كه در فلات ايران شكل گرفتهاند. جاي جاي كلنگهايي باقي مانده بر روي سنگها، محرابها و امامزادهاي كه به روايت تصاوير تا 70 سال پيش موجود بوده و اكنون به يمن جهالت به ميراث پدري از بين رفته، آيات حكاكي شده قرآن بر روي سنگ و تنها كلمه " الله " كه به حرمت قداستش از تخريب بازمانده، اكنون تاريخ را برايمان بازگو كرده و روايت ظلم و جوري را كه بر آثار تاريخي مراغه سايه افكنده، با زبان بي زباني روايت ميكنند. آنها ميخواهند فرياد بزنند كه مغولان ساختند و شما ويران كرديد!
دربارهي مراغه چه ميدانيد؟
مراغه يک منطقه ويژه كشاورزي است كه تنوع محصولات و فرآوردههاي كشاورزي آن را به يكي از مناطق مهم آذربايجان شرقي تبديل کرده است. از همين رو در صورت برنامهريزي اين شهرستان ميتواند به منطقه مطرحي در جذب گردشگران كشاورزي - آگروتوريسم- تبديل شود. شهر مراغه با يك جاده آسفالته با كيفيت مناسب در 130 كيلومتري جنوب تبريز در كمتر از دو ساعت قابل دسترسي است .گفته ميشود در زمان داريوش، آذربايجان شرقي يكي از ساتراپهاي ايران و پايتخت آن شهر شيز بوده كه در جنوب خاوري مراغه قرار داشته است.
از نظر كشاورزي و باغداري اين شهرستان وضع بسيار خوب و پر رونقي داشته و نوع كشت آن آبي و ديمي است. مراغه در زمينه صنايع وابسته به كشاورزي نيز فعاليت داشته و بيشتر كارخانههاي موجود در آن به كار تهيه خشكبار اشتغال دارند. شهر مراغه از معدود شهرهايي است كه سابقه پايتختي دارد، اما آثار تاريخي و هويت تاريخ فرهنگي آن در ايران شناخته شده نيست. اين شهر تاريخي در جنوب كوه اسطورهاي سمند و جنوب شرقي درياچه اروميه قرار دارد. برخي مورخان نام قديمي مراغه را مراوا يا ماراوا نوشته و آن را جايگاه ماد به شمار آوردهاند.
طبق مدارك و اسناد كشف شده مراغه ميليونها سال پيش در دورهي دوم و سوم زمين شناسي محل استقرار حيوانات عظيم الجثه بوده و كشف 32 گونه از پستانداران باعث شده تا اين شهرستان در خارج از كشور شناخته شدهتر باشد. اين شهر پيش از اسلام و دورههاي اسلامي مركز آذربايجان بوده و پس از فتح بغداد نخستين پايتخت ايلخانيان بوده است. چشم اندازهاي زيبا و منحصر به فرد دامنههاي جنوبي سهند و هواي مطبوع و روح افزاي حاشيه سد علويان, ساليانه هزاران گردشگر داخلي و خارجي را روانه مراغه ميكند. گنبد سرخ, گنبد كبود و مدور، قلعههاي باستاني، خانههاي تاريخي، رصد خانه مراغه و دهها اثر تاريخي و طبيعي از ديدنيهاي اين شهراست. شهرستان مراغه با داشتن بيش از 300 اثر تاريخي و طبيعي و تپههاي باستاني جزو 10شهر داراي بافت غني تاريخي و فرهنگي در ايران است. وجود آثار و ابنيه باستاني متعلق به دورههاي تاريخي و اسلامي موجب شده كه اين شهر همه ساله مورد بازديد گردشگران داخلي و خارجي قرار گيرد.
همچنين وجود آبهاي معدني مانند قره پالچوق، شورسو، گشايش، ساريسو و نيز درياچهي سد علويان در حاشيهي شمالي شهر و رودخانهي صوفيچاي كه از مركز شهر ميگذرد، بر جاذبههاي گردشگري آن افزوده است. تاسيسات قابل سرمايهگذاري در سد علويان، ايجاد مراكز تفريحي، قايقراني، كمپ و ويلا و در درهي گشايش ايجاد كمپ و رستوران سنتي است. هم اكنون نيز مراغه با ويژگيهاي خاص اكوموزه باعث شهر و شهر موزه تاريخي ميتواند با داران بودن عناصر كامل منشور توسعه پايدار به پايلوت توريستي و اقتصادي غرب كشور تبديل شود.
احياي جاده ابريشم به منزله احياي تاريخ مراغه خواهد بود
درباره جاده ابريشم بسيار گفته و بسيار شنيده شده است. هرچند كه به لحاظ پژوهشي تحقيقات زيادي در ايران انجام نشده و مباحث توريستي نيز در اين حوزه مغفول مانده است، اما كشورهايي چون چين و تاجيكستان تلاش دارند تا از دستاوردهاي اين جاده نهايت بهرهبرداري را به عمل آورند. چندي پيش مسوولان استانهاي شمال غربي چين در جلسه همكاريهاي بين شرق و غرب چين اعلام كردند كه گردشگري در مسير جاده ابريشم را توسعه خواهند داد و آنها برنامهاي دارند تا اين مسير را به خطي گردشگري در سطح جهاني تبديل کنند. سال گذشته نيز پس از سالها تحقيق و مطالعه، دفتر گردشگري جادهي ابريشم در سمرقند ازبكستان افتتاح شد.
گشايش دفتر گردشگري جادهي ابريشم 10 سال پس از صدور اعلاميهي تاريخي سمرقند از سوي سازمان گردشگري جهاني صورت گرفت. جادهي ابريشم از ديرباز نه تنها از لحاظ اقتصادي و مبادلهي كالا اهميت داشته، بلكه از نظر فرهنگي هم اكنون نيز به لحاظ جاذبههاي گردشگري در خور توجه است. به اين ترتيب از منظر كارشناسان انتظار ميرفت كه اين دفتر يا ديگر مباحث استراتژيك جاده ابريشم در ايران پيگيري شود، اما پايگاه گردشگري اين نقطه عليرغم موقعيت ممتاز ايران به عنوان حلقهي اتصال آسياي دور به اروپا، در شهر سمرقند ازبكستان افتتاح شد!. كارشناسان بر اين باورند كه احياي جادهي ابريشم، مراغه را از بنبست خارج ميكند، چون مراغه شهري است سرشار از اماكن و آثار باستاني بسيار گرانقدر كه لازم است توجه بيشتري به اين پتانسيل صورت گيرد. جادهي ابريشم از مهمترين قسمتهاي اين شهر است كه ارزش فوقالعادهاي از لحاظ اجتماعي و اقتصادي دارد و اگر بتوان به طور كامل قسمتي از جادهي ابريشم را كه از مراغه عبور كرده است، شناسايي و مستندسازي كرد، آنگاه خواهيم توانست هويت و اهميت اين جاده را احيا كنيم.
معبد مهر، گنبد سرخ، گنبد غفاريه، رصد خانه مراغه، مقبرهي آقالار، گنبد مدور، گنبد كبور و مسجد ملا رستم از مشهورترين بناهاي تاريخي مراغه هستند كه وجه مشترك همه آنها در برهه كنوني نزديك شدن آنها به آستانه تخريب است، طوري كه طبق شواهد موجود چيزي به فرو ريختن ستونهاي باشكوه مسجد ملارستم نمانده است. در اين ميان تاثربارترين وضعيت متعلق به معبد مهر است كه بايد آن را در رديف يكي از نخستين سكونتگاههاي و معابد بشر پيش از تاريخ محسوب كرد. اين معبد كه در زير يك گورستان تاريخي قرار دارد، با خاكبرداري، بخشهايي از خود را نمايان كرده، اما همچنان بخش عمدهاي ازآن در زير خاك قرار دارد. ميراث فرهنگي نيز در عملكردي ناشيانه در بخشي از اين بناي سنگي با سازه فلزي و آجر مرمتهايي را انجام داده كه به همراه انباشت زبالهها هر بازديدكنندهاي را متاثر ميسازد. روستاييان نيز به دليل فقدان آموزش، سنگهاي تاريخي گورستان در كنده و يا به جاي ديگري منتقل ميكنند.
رصدخانه، شاهكار خواجه نصيرالدين طوسي
رصدخانه مراغه كه نخستين مركز بازديد براي گردشگران ورودي مراغه به شمار ميآيد، حال و روزي مناسبتر از معبد مهر ندارد، اين بناي باشكوه كه به همت خواجه نصير الدين طوسي بنيان گذاشته شد، در زمان خود از بزرگترين رصد خانههاي جهان به شمار ميرفت كه بعدها با الهام از اين اثر، رصدخانههايي در چين و سمرقند شكل گرفتند، اما اكنون از اين بناي باشكوه جز تلي خاك كه مدام توسط حفاران غير مجاز كند و كار ميشود و برخي بخشها، چيزي به جاي نمانده است.
طي سالهاي اخير براي پوشش بقاياي برج مركزي رصدخانه گنبدي تبديل شده و ظاهرا قرار است كه در آينده نمايشگاي از ابزار آلات نجومي برپا شود.
غارهاي مجاور رصدخانه به همراه پوشش سرسبزي كه در روستاهاي اطراف به چشم ميخورد، محيط دلپذيري را براي بازديدكنندگان فراهم ساخته است.
برجهاي تاريخي مراغه نيز عمدتا از تخريب و رطوبت ديدگي رنج ميبرند. تنها كاري هم كه براي بهسازي آنها انجام شده، پروژهي ساماندهي گنبدهاي كبود و مدور است كه توسط شهرداري مراغه در حال انجام است، اما با اين حال، عليرغم سرمايهگذاري ميلياردي و موافقيت اوليه و مكتوب ميراث فرهنگي اكنون اين اداره جلوي ادامهي كار را گرفته و سردرگميعجيبي را به وجود آورده است.
مراغه، شهر گنبدهاي تاريخي
برجها و گنبدهاي متعدد باقي مانده از تمدن پيش از دوره اسلامي و پس از آن شهر مراغه را امروزه به مكاني ويژه براي جذب گردشگران داخلي و خارجي مبدل كرده است.
گنبد سرخ، قديميترين گنبد باقيمانده در مراغه است كه در سال 542 هجري قمري در دوره سلجوقيان و بصورت مربعالقاعده در دو طبقه ساخته شده است. اين گنبد از نظر ساخت و نوع تزئينات موجب الهام در ساخت برجهاي ديگر بوده است، برج مدور در كنار گنبد سرخ از ساير برجهاي مراغه است كه در بافت مركزي شهر احداث شده و پلاني مدور شامل دو طبقه سردابه و نمازگاه دارد و هريت فرد دفن شده در سردابه آن تاكنون شناسايي نشده است، اين برج در سال 563 هجري قمري با سنگهاي متخلخل آهكي و حجاري شده و آجرهاي خشتي و ساروج ساخته شده است.
برج غفار مراغه متعلق به ”ابوسعيد بهادرخان ايلخان” برخلاف سبك معماري سلجوقيان از آجر لعابدار در آن استفاده شده و كاشيكاري در اين بنا به وفور ديده ميشود، وجه تمايز اين برج با ديگر برج ها وجود پنجرههاي كاذب است، به اين علت كه كسي در اين برج ساكن نبوده سازنده آن براي القاروشنايي و نور به صورت سمبليك پنجرهها را بهصورت كاذب ايجاد كرده است.
قلعه و غار قيز لار قالاسي مراغه
قيز لار قلعه سي (قلعه دختران) يكي از مهم ترين آثار تاريخي و طبيعي شهرستان مراغه است. اين قلعه و غار در 20 كيلومتري جنوب باختري مراغه و در سمت جنوبي دره بسيار عميق كوه هاي گوي داغ (كوه كبود) واقع شده است. دهانه غار به قطر 30×20 متر و درازاي آن در ابتدا 35 متر و پهنايش 24 متر و ارتفاعش حدود 20 متر است. ارتفاع كلي غار و قلعه نسبت به دره عميق مقابل حدود 1800 متر تخمين زده شده است. داخل غار دالان هاي متعدد تنگ و تاريكي وجود دارد كه در بعضي از آن ها اقسام استالاكتيت هاي آهكي به چشم مي خورد. در ارتفاعات پشت قلعه، باقيمانده يك ديوار خشتي به چشم مي خورد كه از بقاياي قلعه اي قديمي است كه پايين آن چند دخمه وجود دارد كه آثار كندوكاوهاي غير مجاز در آن ها مشهود است.
کليساي هوانس مراغه
اين کليسا در روستاي پرآباد بين مراغه و ميانه واقع شده است. البته هنوز هم مورد استفاده اقليت شهر قرار مي گيرد. اين کليسا مربوط به دوره ايلخانان است، مدخل آن در ضلع باختري است و ورود به داخل از طريق درگاه زير طاق گنبدي صورت مي گيرد. فضاي اصلي کليسا به شکل مستطيل است که عبادتگاه يا محراب، در ضلع خاوري آن واقع شده که مرکب از سه طاقنما با قوس جناغي است. طاق نماي مياني از طاق نماهاي طرفين بزرگ تر است و در داخل اين طاقنما ها دو پنجره مستطيل شکل با تزيين جالب و شيشه هاي رنگي ديده مي شود. طاق نماي مياني داراي طاق جناغي و طاقنماهاي طرفين داراي گنبد کوچکي است. در ديوار، طاقچه ها و نغول هاي کم عمقي جهت عکس هاي يادبود تعبيه شده است. نور داخل کليسا از درب ورودي و پنجرههاي کوچک ضلع خاوري، شمالي و جنوبي تامين ميشود. سر در ورودي کليسا داراي گنبد هرمي با روکش شيرواني است و ناقوس کليسا نيز در اين محل قرار دارد
جلوهاي ماندگار از هنر اسلامي به نام مساجد
مساجد تاريخي و قديمي ”شيخ بابا، ملا معزالدين و ملا رستم“ مراغه جلوههايي ديدني از هنر معماري گذشتگان است
مساجد تاريخي و قديمي «شيخ بابا» ، «ملا معزالدين» و «ملا رستم»، شهر مراغه جلوههايي ديدني از هنر معماري گذشتگان هستند.
بناي اوليه مسجد تاريخي ”شيخ بابا” در مراغه مربوط به قرون هشتم و نهم هجري است كه بر پايههاي آن، مسجد كنوني بازسازي شده است.
آنچه امروزه از مسجد جامع شيخ بابا باقي مانده يك ستون سنگي و دو ستون چوبي مقرنس كاري شده ميباشد، اين ستون سنگي استوانهاي شكل و مركب از 20 قطعه سنگ مدور است كه روي هم گذاشته شده و در مجموع ارتفاع آن به 5 متر و محيط آن به 186 سانتيمتر ميرسد، 60 سانتيمتر از پايين ستون صاف و بدون نوشته است.
بخش بالايي اين ستون كتيبهاي به خط ثلث در اندازه 160 سانتيمتر وجود دارد، تاريخي كه در ستون نوشته شده 864 هجري قمري است كه و متن كتيبه شامل اسماي متبركه حضرت رسول اكرم (ص) و حضرت علي (ع) و نيز نام مشايخ و مرادهاي شيخ بابا و نام باني بنا و حجار آن ميباشد و اخيرا اين ستون سنگي براي حفاظت بيشتر به موزه مراغه منتقل شده است و اين ستون سنگي مدور به شماره ثبتي 790 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
مسجد ملامعزالدين، يادگار تاريخي از دوره صفويه
اين مسجد تاريخي در خيابان خواجه نصير مراغه واقع شده و بناي مسجد مربوط به دورهي صفويه است، به موجب كتيبه مرمري موجود در ديوار جنوبي، مسجد در دوره شاه طهماسب اول در تاريخ 976 هجري قمري بازسازي شد و دورهي قاجاريه نيز مجددا مرمت گرديد.
مسجد بزرگ اين بنا 36 ستون چوبي در چهار رديف دارد كه از ديوار شمالي وارد محوطه مقبره شيخ معزالدين ميشود، سنگ قبرهاي موجود در محوطه حياط و مقبره داخل مسجد داراي كتيبههاي تاريخي نفيسي هستند. از جمله سنگ مرمرين شيخ معزالدين كه در حياط شمالي بنا جاي دارد.
در صفهي جلوي مسجد سنگ قبرهاي ديگر مرمري قرار دارد كه تاريخهاي 871 و 772 هجري قمري را نشان ميدهند، اين سنگ نبشتهها مشخص ميسازد كه از قرن هشتم تا روي كار آمدن شاه اسماعيل صفوي، خاندان معزالدين در مراغه صدارت و نفوذ داشتهاند. اين مسجد تاريخي با شماره ثبتي 643 در فهرست آثار ملي به ثبت رسيده است.
مسئوليت فرو ريختن احتمالي مسجد ملارستنم با چه ارگاني است؟
اين مسجد در ميدان ملارستم در خيابان اوحدي شهر مراغه واقع شده است. سردر بلند ورودي مسجد داراي قوس جناقي و مقرنس كارسهاي گچي است. در حاشيهي سردر مسجد از گچبريهاي شبكهاي و تزيينات مهندسي استفاده شده و كتيبهاي از سنگ مرمر در كنار اين سردر ورودي به چشم ميخورد.
شبستان مسجد ملارستم داراي 35 ستون چوبي در 5 رديف است كه سقف چوبي مسجد را نگه داشتهاند، ستونها و سرستونهاي چوبي مسجد از تزيينات زيبايي برخوردار است.
اين مسجد كتيبه تاريخي ندارد، در كتاب ”دافع الغرور” بناي مسجد به ”حاجي عليخان مقدم مراغه (حاجبالدوله)” نسبت داده شده، ولي ميتوان بناي آن را متعلق به دوره صفويه دانست كه در دورهي قاجاريه نيز مرمت و بازسازي شده است.
مسجد ملارستم نيز يكي از جالب ترين مسجدها مراغه و منطقه بوده و تصور ميرود كه اين مسجد يكي از نخست ترين بناهاي شاه طهماسب باشد كه داراي 35 ستون زيباست. اهالي محل بر اين باورندكه 40 ستون اصفهان و شماري از بناهاي ستون دار ايران در دوران صفوي با الهام از مسجد ملارستم ساخته شده اند، تزيننات زيبا و دلپذيري كه روي سر ستونها و زير سقف انجام شده به خوبي معيد اهميت اين منطقه در دوران صفوي بوده است با اين حال كل بناي مسجد به شدت آسيب ديده و عمده ستونها بازگشت زمان و عدم مرمت ورسيدگي دچار ترك خوردگي شده اند.
تمام تمدن ايلخانيان تنها در چهار ويترين غير استاندار جا خوش كرده است!
موزهي ايلخاني مراغه تخصص ترين موزهي دوران ايلخاني بوده و آثار به دست آمده از نقاط مختلف كشور دراين موزه نگه داري ميشود و ساختمان موزه مراغه روي مزار اوحدي مراغهاي به وسيله انجمن آثار ملي اجرا شده است.
اين موزه هر چند آثار باارزشي از دوران ايلخاني را به نمايش گذاشته، اما در قياس با موزههاي بين اللملي و تعريفي كه ايكوم از موزه ارايه داده، هيچ كدام از بخشهاي اين موزه اعم از نورپردازي، چيدان اشياء، ويترينها و... با استانداردهاي جهاني مطابقت ندارند.
سفالينههاي فقاع و كتيبههاي رصد خانه در ويترين اول، كاسههاي سفالين با نقاشي از زير لعاب و لعاب فيروزهاي در ويترين دوم، بشقابهاي زرين فام و سفالينههاي مينايي در ويترين سوم و كاسههاي شيشهاي در ويترين چهارم به نمايش درآمدهاند.
همچنين سكههاي ايلخاني از دوران منگو خان تا ساتي بيك خان و سليمان خان نيز در اين موزه قابل مشاهده هستند.
نخستين ترجمههاي قران كريم هم زينت بخش اين موزه بوده و در مجموع ميتوان گفت بسياري از آثار دوران ايلخاني نيز به دليل محدوديت فقط به نمايش در نيامده و سازمان ميراث فرهنگي و گردشگري بايد موزهاي را همشان با اين آثار طراحي كند.
موزه ايلخاني مراغه تنها موزه تخصصي دوره ايلخانان در ايران است كه در آن حدود 400 قطعه اشياء با ارزش شامل انواع سفال , آبگينه , نسخه هاي خطي قرآن و سكه هاي ضرب دوره ايلخانان نگهداري مي شود.
مجموعه سكهها و سفالهاي اين موزه كاملترين مجموعه سكه و سفال در ايران است، به طوري كه سكه هاي دوران 17 ايلخان مغول كه در ايران حكومت كرده اند در اين موزه وجود دارد.
در اين ميان تاثربارترين وضعيت متعلق به معبد مهر است كه بايد آن را در رديف يكي از نخستين سكونتگاههاي و معابد بشر پيش از تاريخ محسوب كرد.
اين معبد كه در زير يك گورستان تاريخي قرار دارد، با خاكبرداري، بخشهايي از خود را نمايان كرده، اما همچنان بخش عمدهاي ازآن در زير خاك قرار دارد.
ميراث فرهنگي نيز در عملكردي ناشيانه در بخشي از اين بناي سنگي با سازه فلزي و آجر مرمتهايي را انجام داده كه به همراه انباشت زبالهها هر بازديدكنندهاي را متاثر ميسازد.
روستاييان نيز به دليل فقدان آموزش، سنگهاي تاريخي گورستان در كنده و يا به جاي ديگري منتقل ميكنند.
كليساي هوانس
كليساي هوانس تنها كليساي موجود در شهرستان مراغه و يكي از معدود كليساهاءي است كه امروزه نيز مورد استفاده اقليت ارامنه اين شهر مي باشد. كليساي قديمي مزبور در روستاي پيرآباد بين مراغه و ميانه قرار دارد ومربوط به دوران ايلخانان مي باشد . مدخل اين كليسا در ضلع غربي است و ورود به داخل آن از طريق در گاه زير طاق گنبدي صورت مي گيرد. فضاي اصلي كليسا به شكل مستطيل است كه عبادتگاه يا محراب در
ضلع شرقي آن واقع شده و مركب از سه طاقنما با قوس جناغي مي باشد . طاقنماي مياني از دو طاقنماي طرفين بزرگتر است و در داخل اين طاقنما دوپنجره مستطيل شكل موجود است كه
با شيشه هاي رنگي جالب تزءين شده است. طاق نماي مياني داراي طاق جناغي و طاق
نماهاي طرفين داراي گنبد كوچكي مي باشد . در ضلع شمالي و جنوبي بر روي ديوارها ، طاقچه ها و نغول هاي كم عمقي جهت عرضه عكسهاي يادبود تعبيه شده است . نور داخل كليسا از درب ورودي و پنجره هاي كوچك ضلع شرقي و شمالي و جنوبي تامين مي گردد .