بخشی از مقاله
مقدمه
از بعد ديرينهشناسي پيشينه منطقهگرايي به سالهاي دهة 1960 و 1970 بر ميگردد كه توجه دانشمندان را به خود جلب كرد. اوج روي آوري به منطقهگرايي در دهه 1980 و به خصوص در زمينه اقتصادي ميباشد كه با فروپاشي شوروي اين روند از سرعت بيشري برخوردار گرديده و كشورها سعي در حل مشكلات و مسائل خود در چارچوب مناطق جغرافيايي مينمايند. از همين روي منطقه جنوب آسيا به عنوان يكي از مناطق مهمي كه در چارچوب نظام بينالملل با توجه به ويژگيهاي استراتژيكي و جمعيتي كه دارد از اهميت زيادي برخودار گردد.
در اين پژوهش ما سعي در شناخت و بررسي ويژگيهاي اين منطقه خواهيم نمود و به لحاظ اهميت دو كشور هند و پاكستان، اين دو را مورد بررسي قرار ميدهيم.
تحقيق حاضر از چهارفصل تشكيل گرديدهاست كه در فصل اول به معرفي منطقه جنوب آسيا پرداخته ميشود. در فصل دوم به معرفي كشور پاكستان پرداخته و ويژگيهاي آن از نظر جغرافياي طبيعي، انساني، سياسي، اقتصادي، مورد بررسي قرار ميگيرد، سپس سياست و حكومت در
پاكستان و روابط خارجي آن با جمهوري اسلامي ايران مورد بررسي قرار ميگيرد و به منازعات هند و پاكستان در انتهاي اين فصل پرداخته خواهد شد. در فصل سوم به معرفي كشور هندوستان پرداخته ميشود و جغرافياي طبيعي، انساني، سياسي و اقتصادي آن مورد بررسي قرار ميگيرد، سپس بحث سياست و حكومت در هند، روند اتميشدن هند و سياست خارجي و روابط ايران و هند مورد بررسي قرار ميگيرد. در فصل چهارم به مسئله همكاري در منطقه جنوب آسيا پرداخته
ميشود و عوامل واگرايي و همگرايي در اتحاديه همكاريهاي جنوب آسيا (سارك) مورد بررسي قرار ميگيرد و سپس به بحث جنوب آسيا و نظام بينالملل پرداخته ميشود و روابط اين منطقه با چين، روسيه و آمريكا مورد بررسي قرار ميگيرد.
فصل اول: معرفي منطقه جنوب آسيا
منطقه جنوب آسيا شامل كشورهاي پاكستان، هند بنگلادش، سريلانكا، نپال، بوتان و مالديو است. خرده سيستم جنوب آسيا نزديك به 3/3 درصد خشكيهاي جهان را به همراه دارد. در ميان كشورهاي جنوب آسيا بوتان و نپال محصور در خشكي و سريلانكا و مالديو جزيره هستند. مهمترين منابع طبيعي منطقه رودخانههاي پرآب آن ميباشد كه به كشاورزي منطقه كمك فراواني ميكند ولي عدم استفاده صحيح از آنها و سيلهاي فراوان در طول سال موجب شده كه اين منبع طبيعي خسارتهايي را همراه داشته باشد.(1) از جمله منابع مهم درآمد ارزش منطقه منابع ماهيگيري و نيز محصولات كشاورزي بخصوص جاي و برنج است. به دليل جمعيت زياد منطقه جنوب آسيا نيروي انساني نيز يكي از منابع اصلي درآمد ارزي براي اين كشورها است.
مساحت و جمعيت كشورهاي منطقه عبارتند از: پاكستان 943/803 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/150 نفر هند با 263/287/3 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/100/1 نفر، بنگلادش با 998/143 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/120 نفر، نپال 800/140 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/23، بوتان 620/46 كيلومتر و 000/000/2 نفر جمعيت آن، سريلانكا با 610/65 كيلومتر مربع و جمعيتي در حدود 000/000/18 نفر و بالاخره مالديو 298 كيلومربع و جمعيتي در حد 000/330 نفر، كه مساحت جنوب آسيا تقريباً 532/488/4 كيلومتر مربع و جمعيتي بالغ بر 000/000/500/1 نفر است.
جنوب آسيا از حيث نژادي دو نژاد سفيد پوست و سياه پوست را در بر ميگيرد. نژاد سفيد سفيد به دو دسته اسلاوها و آرياييها تقسيم مي شود. مردم جنوب آسيا از نژاد آرياييها هستند. نژاد سياه پوست كه به آنها دراويدي ميگويند به نسبت دو نژاد سفيد پوست و زرد پوست كمتر هستند و تنها در جزيره سيلان و جنوب هند زندگي ميكنند.(2)
از كشورهاي منطقه گاهي تحت عنوان بازيگران جهان سوم ياد ميكنند و گاه از دو قدرت هستهاي هند و پاكستان به عنوان دو قدرت مونيك منطقه ديگر بازيگران تحتالشعاع سياستهاي آنها خواهد بود نام برده ميشود. فضاي حاكم بر محيط منطقه بگونهاي است كه كشورهاي منطقهاي بيثباتي و ناامني حاصل از گسترش تروريسم، تسليحات واهمه دارند چرا كه هزينههاي زيادي را به جهت فضاي سرد صرف امور دفاعي كردند كه خود امر گسترش دهنده هرچه بيشتر فقر و نداري در جنوب آسيا است.
درگير شدن پاكستان در سر جنگ در سالهاي 48-1947، 1965، 1971 و احتمال بروز جنگ در سالهاي 1984، 1987، 1990، 1999 و 2001 مؤيد بيثباتي اين منطقه و داشتن آثار منفي بر صلح و امنيت جهاني است. (3)
هندوستان در شكلدهي جنبش عدم تعهد و پاكستان در شكلدهي سازمان آر. سي. دي نقش داشتند.
در پايان قرن بيستم آزمايشا هستهاي هند و پاكستان كشورهاي 8- G را وادار به اعمال تحريمهاي اقتصادي عليه اين دو كشور كردند اما تمام محاسبات استراتژيك و ارزيابيهاي متعارف سياسي در مورد منطقه به هم ريخت و محيط امنيتي جديدي بوجود آمد كه اين منطقه را به خطرناك ترين محل در جهان تبديل ساخت.(4)
مسائل و منازعات منطقهاي
مهمترين مسئله در روابط دو قدرت كليدي منطقه يعني هند و پاكستان مسئله كشمير است. اين سرزمين كه بين هند و پاكستان و چين و افغانستان قرار دارد پس از استقلال هند و جدايي پاكستان همواره مورد منازعه اين دو كشور بودهاست. كشمير پس از فروپاشي شوروي مورد توجه آمريكا هم واقع شدهاست. زيرا هم از نظر اقتصادي و هم از نظر استراتژيك داراي اهميت خاصي است چرا كه هم با هند، پاكستان، چين و افغانستان هم مرز است و هم دروازه آسياي مركزي و ماوراء آن محسوب ميشود.(5) منطقه ديگري كه بين هند و چين حايل است و از موقعي
ت استراتژيك بهره ميبرد منطقه ايجاد كردهاست عمدتاً شامل فقدان توسعه انساني، فقدان نهادينگي ملتسازي و عدم امنيت ملي به جهت تمايز دكترينهاي نظامي است.
دستيابي هند و پاكستان به تكنولوژي هستهاي و بويژه سلاحهاي اتمي باعث شده كه حفظ صلح در اين منطقه اهميت بيابد و اكنون دو كشور با تكيه بر بازدارندگي هستهاي كه محور حفظ امنيت ميان هند و پاكستان است به همزيستي هستهاي تن در دادهاند. بيش از چهل درصد فقراي جهان در جنوب آسيا زندگي ميكنند كه قسمت اعظم آنها در هند و پاكستان سكونت دارند.
پينوشتهاي فصل اول:
1- فريبا فرزيننيا، كتاب سبز پاكستا، (تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي، 1376) صص 4-3
1- سميه قنبري، سارك و همگرايي در جنوب آسيا، (پاياننامه كارشناسي ارشد مطالعات منطقهاي، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزي، دانشكده علوم سياسي، 1383) صص 21-20
2- فرزيننيا، پيشين، صص 179-177
3- همان، ص 178
حسين ابراهيمخاني، هند و پاكستان و كشمير (پاياننامه كارشناسي ارشد علوم سياسي، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزي، دانشكده علومسياسي، 1375) صص 33-32
فصل دوم: پاكستان
1- ويژگيهاي پاكستان
الف: جغرافيايي طبيعي و انساني پاكستان
آب و هواي آن صحرايي، موسمي، نيمه صحرايي و كوهستاني است كه بيشتر مناطق آن براي كشاورزي مناسب نيست. (1) 74 درصد مردم بيسواد هستند، 30 درصد جمعيت آن زير خط فقر زندگي ميكنند و 46 درصد جمعيت آن زير 15 سال هستند. هر سال 60 هزار پاكستاني از اين كشور مهاجرت ميكنند. در اين كشور 4 گروه عمدي نژادي وجود دارند:
پنجابي، سندمي، بلوچي و پشتو كه به لحاظ دين مشترك اسلام گرد هم آمدهاند. 95 درصد مردم اين كشور مسلمان (تشيع و تسنن) هستند كه بيشتر درگيريهاي داخلي پاكستان پيرامون همين اختلافات مذهبي است. (2)
زبان رسمي كشور پاكستان اردو و انگليسي است هرچند زبانهاي پنجابي، بلوچي و پشتو نيز وجود دارد. (3)
منابع طبيعي كشور عبارتند از: برنج، گندم، شكر، پنبه، ذرت و منابع معدني آن هم شامل ذغال سنگ، گاز طبيعي، نفت خام، سنگ مرمر، سنگ آهن، منگنز، خاكرس، چيني، كروميت و سلفون ميباشند.
اكثر مردم كشاورز هستند و بيشترين محصول آن برنج است. (4)
ب: جغرافياي سياسي پاكستان
اين كشور راهي براي دستيابي كشوراي تازه استقلال يافته به درياي آزاد است. از تنگه هرمز خيلي دور نبوده و پايگاههاس هوايي و دريايي آن در سواحل درياي عرب و درياي عمان ميتواند نقش مهمي در منطقه داشته باشد به علت دارا بودن انبوه جمعيت مسلمان و وجود جريانهاي افراطي مذهبي ميتواند كانون بنيادگرايي اسلامي و اشاعه آن به ديگر نقاط اسلامي باشد و لذا توجه كشورهاي مسلمان بسياري را به خود جلب كردهاست.(5)
بافت اجتماعي و ساختار سياسي در پاكستان آن چنان بحران زدهاست كه چيزي به جز بيثباتي مزمن و مداوم را نشان نميدهد. انتخابات پارلمان 342 نفري پاكستان نشان ميدهد كه هيچ حزبي قادر به تشكيل يك اكثريت ساده نميباشد. برخلاف ناتواني احزاب سنتي و عرفي، گروهها و احزاب داراي گرايش اسلامي توانستهاند موقعيت را محكم و استوار سازند. ناتواني ساختاري و ارزشي احزابي كه در طي سي سال گذشته در قلمرو سياست پاكستان تعيين كننده بودهاند و افزايش قدرت احزاب و گروههايي كه هويت ارزشي آنان وجه مشخصه فعاليتهايشان ميباشد، در فضايي به وقوع پيوسته است كه ارتش نقش وسيعتري را نسبت به گذشته دارا ميباشد. (6)
ج: جغرافيايي اقتصادي پاكستان:
بطور كلي اقتصاد پاكستان پس از استقلال به علت مشكلات فرقهاي و نيز منازعات و درگيريها با هند با بحرانيهاي جدمي مواجه بوداست. با وقوع حادثه 11 سپتامبر و وقوع جنگ آمريكا در افغانستان و با توجه به اينكه پاكستان سهم بزرگي از بازارهاي افغانستان را در اختيار داشته، اقتصاد اين كشور با چالش مواجه گرديد.
در زمان نخست وزيري بوتو، او تلاشهايي را در جهت كسب حمايتهاي مالي آمريكا انجام داد كه به دليل برنامه هستهاي پاكستان اين حمايتها قطع شد. در سال 1990 سياست خصوصيسازي و سرمايهگذاري خارجي در اولويت قرار گرفت پس از حمله آمريكا به افغانستان و حمايت پاكستان از آمريكا، پاكستان با حمايت آمريكا از صندوق بينالمللي پول وام گرفت. اقتصاد پاكستان 6/1% اقتصاد هندوستان است. (7) هزينه رفاهي كه توسط دولت انجام ميشود كمتر از 15 درصد بودجه است. بدهكاري پاكستان حدود 30 ميليارد دلار است كه نيمي از توليد ناخالص ملي است. (8)
رشد اقتصادي پاكستان در ده سال گذشته تنها 3/4 درصد بوده در حالي كه هند 6/5 درصد است.(9) توليد ناخالص ملي پاكستان نزديك به هفتاد ميليارد دلار است در حالي كه هند بيش از پانصد ميليارد دلار است. (10) پاكستان 29 درصد بودجه خود را به بودجه نظامي اختصاص ميدهد كه هند اين ميزبان را به 8/10 درصد كاهش داده است. (11) پاكستان داراي 9 ميليارد دلار ذخاير ارزي است و اين در صورتي اس كه هندوستان 60 ميليارد دلار ذخاير ارزي دارد. (12) بيش از 40 درصد جمعيت پاكستان زير خط فقر زندگي ميكنند كه اين امر باعث شده است تا اين كشور در زمينه شاخصهاي انساني در ردههاي پايين طبقهبندي كشورهاي جهان قرار گيرد.
2- حكومت و سياست در پاكستان
با تجزيه امپراتوري شبه قاره توسط بريتانيا كشور مسلمان پاكستان در سال 1947 استقلال پيدا كرد و به دو بخش پاكستان شرقي و غربي كه 1600 كيلومتر با هم فاصله داشتند تقسيمگرديد. اكثر جمعيت در بخش شرقي و نيروهاي سياسي و نظامي در بخش غربي بودند. از همان ابتدا سيل مهاجرت مسلمانان هندي به سمت اين كشور بود.(3)
رهبر حزب «مسلم ليگ» محمدعلي جناح اولين فرمانده كل پاكستان و لياقت عليخان اولين نخستوزير بودند. (14)
پس از تدوين قانون اساسي پاكستان در دوران نخستوزيري محمدعلي چودري، ژنرال اسكندر ميرزا اولين رئيسجمهور پاكستان شد. رئيس جمهور، مارشال ايوبخان را فرمانده كل كدر و به درخواست او اسكندر ميرزا قانون اساسي را نقض، دولتهاي ايالتي را منحل و فعاليت كليه احزاب سياسي را ممنوع اعلام كرد. در اكتبر همان سال ژنرال ايوبخاتن كه حكومت نظامي را اداره ميگرد اسكندر ميرزا را سرنگون و خود رئيسجمهور شد. او تا سال 1965 فعاليتهايي از جمله دو برابر شدن توليدات صنعتي، چهاربرابر شدن محصولات كشاورزي، لغو ممنوعيت فعاليت احزاب، وضع قانون
اساسي جديد، تشكيل حزب «مسلم ليگ» دولتي را انجام داد. (15) در سال 1965 ايوبخان به رياست جمهوري رسيد و در همين سال جنگ بين هند و پاكستان رخ داد. در سال 1969 به دليل اوج ناآراميها ژنرال ايوبخان مجبور به استعفا و يحييخان جايگزين وي شد كه او ديكتاتوري نظامي را برقرار كرد. در اولين انتخابات مجلس ملي در سال 1970 كه در بخش شرقي پاكستان انجام شد «عوام ليگ» به رهبري مجيبالرحمان و در بخش غربي حزب مردم به رهبري ذوالفقار عليبوتو اكثريت را بدست آورد. به دنبال آن مجيبالرحمان خواستار خود مختاري گرديد كه منجر به دستگيري او شد ولي در اين زمان پاكستان شرقي اعلام استقلال كرد و جنگ داخلي آغاز شد. با حمايت مستقيم ارتش هند از بنگالها در سال 1971 موضوع به سازمان ملل ارجاع گرديد كه منجر به تشكيل كشور مستقل بنگلادش شد. (16)
يحيي خان كه مسبب اين وقايع شناختهشده بود استعفا و به جاي او بوتو انتخاب شد كه وي با مشكلات عديدهاي مواجه بود. از بيم جنبشهاي جداييطلبانه، دولتهاي فدرال روي كار آمدند و قانون اساسي جديد در سال 1973 تصويب شد كه سيستم پارلماني را براي حكومت تعيين كرد. در سال 1977 با در اكثريت قرار گرفتن حزب مردم درگيريها در كشور را دنبال ميكرد. (17)
در سال 1985 مجلس ملي تغييرات قانون اساسي را پذيرفت و اختيارات رئيسجمهور افزايش يافت (18) و در اين مدت درگيريها و كشمكشها همچنان ادامه داشت تا اينكه در 1988 ضياءالحق در اثر انفجار هواپيمايش كشته شد. پس از آن بينظير بوتو به عنوان نخستوزير انتخاب شد. در سال
1990 دولت با چالشهاي زيادي روبرو شد از جمله اينكه متهم به رشوهخواري و سوء مديريت گرديد و خشونتها بين طرفداران حزب مردم و نهضت قومي مهاجر در ايالات سند به اوج رسيد. محبوبيت حزب مردن كاهش يافت، وضعيت اقتصادي بدتر شد و ادعاهاي زيادي در خصوص فساد دولت وجود داشت كه رئيسجمهور طبق قانون اساسي محلس ملي را منحل، نخستوزير كابينهاش را بركنار و دولت موقت نوازشريف سركار آمد. (19) تا بركناري دولت نوازشريف ورودي كارآمدن ژنرال مشرغ، دولت بين بينظير بوتو و نواز شريف جابجا گرديد تا اينكه به دليل فساد و رشوه دولت شريف بركنا
ر و مشرف روي كار آمد و بار ديگر نظاميان مستقيماً در صحنه سياست حضور يافتند. عليرغم اينكه با كودتا بر سركارآمد ولي تلاش كرد با اقداماتي از جمله برگزاري انتخابات دموكراسي را به نمايش گذارد و در عرصه بينالمللي با پيوستن به ائتلاف ضد تروريسم به خروج از انزوا كمك كند. دولت وي با چرخش 180 درجهاي به مخالفين سرسخت طالبان پيوست ولي توانست از طريق ين همراهي، تحريمهاي آمريكا عليه پاكستان را به تدريج از سر راه بردارد و اقتصاد آشفته خود را رونق بخشد.
3- روابط پاكستان با جمهوري اسلامي ايران
در دوران هخامنشيان مرزهاي شرقي ايران از رود سند آغاز ميشد. از سال 518 قبل از ميلاد سند و پنجاب به دست ايرانيان فتح شده و زبان فارسي در اين سرزمينها رواج يافت. از اين زمان بود كه زبان فارسي به صورت مهمترين عامل در روابط ايران و اين مناطق درآمد. در دوران حكومت اسلامي ايران با اين سرزمينها توسعه يافت. امراي اسلامي و ايراني خصوصاً سلطان محمودغزنوي سند و پنجاب را به ايران اضافه نمود و لاهور را به صورت يكي از مراكز مهم زبان و ادب فارسي
دراورد. در سال 1872 از خليج گواتر يا كوهك به عنوان مرز ايران و پاكستان شناخته شد. (20)
پس از استقلال و تأسيس پاكستان در سال 1947، ايران اولين كشوري بود كه پاكستان را به رسميت شناخت ايران و پاكستان در سال 1988 عضو پيمان بغداد شدند و در سال 1964 به پيمان RCD پيوستند.
شاه بعد از استقلال پاكستان در سال 1949 به عنوان اولين رئيس يك كشور از پاكستان ديدن كرد. ايران اولين كشوري بود كه در سال 1950 عهدنامه مودت را با پاكستان امضاء كرد. در سال 1965 در جنگ هند و پاكستان، ايران كمكهاي بسياري به پاكستان نمود و در بحران 1971 و استقلال بنگلادش، ايران ضمن اينكه سعي مينمود از بروز جنگ جلوگيري مينمايد كمكهاي بسياري را در اختيار پاكستان قرار داد. تا قبل از انقلاب اسلامي ايران، 16 قرارداد بين ايران و پاكستان منعقد شدهبود. پاكستان از اولين كشورهايي بود كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران، ايران را به
رسميت شناخت. پيروزي انقلاب اسلامي عميقي را در داخل پاكستان به جاي گذاشت و دولت نظامي ضياءالحق را واداشت تا اقداماتي را كه به منظور اسلامي كردن اداره امور سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي كشور اعلام نموده بود با شتاب بيشتري دنبال نمايد. براي اعلام مواضع نسبتاً بيطرفانهاي اتخاذ كرد. تا سال 83-1982 روابط ايران با پاكستان روبه بهبود بود اما درگيريهاي شيعه و سني در كراچي و ادعاي دخالت ايران در آن، گسترش روابط پاكستان با
كشورهاي غربي باعث كاهش اين روابط بعد از اين زمان شد اما در سال 1986 رئيس جمهور وقت حضرت آيتا… خامنهاي به اين كشور سفر كردند كه نقطه عطفي در روابط ايران و پاكستان در آن زمان بود. پس از اين دوران تا سال 1994 و حتي 1995 روابط ايران و پاكستان روبه گسترش بود كه در اين دوران ديدارهاي رفت و برگشت رؤساي جمهور دو كشور خانمك بوتو و آقاي هاشمي و مذاكرات هر دوي اين افراد روابط گستردهاي را ايجاد كرد.
در سال 1375 و پس از تحركات نظامي گروهك صحابه و حمله به خانه فرهنگ ايران در ايالات پنجاب پاكستان و شهادت مسئول اين دفتر و هفت نفر از كارمندان آنجا روابط به تيرگي انجاميد و در زمان طالبان نيز به دليل روابط پاكستان و حماين اين كشور از طالبان مقداري از روابط دو كشور كاسته شد. (21) در حال حاضر روابط اقتصادي ايران و پاكستان ساليانه به بيش از 200 ميليون دلار ميرسد اما حجم قاچاق از ايران به پاكستان و بالعكس به بيش از 400 ميليون دلار ميرسد كه جاي بسي تعجب دارد. هر دو كشور در سال 1384 متعهد شدند كه حجم مبادلات رسمي ساليانه خود را به بيش از يك ميليارد دلار برسانند.
4- منازعات هند و پاكستان
الف – علل منازعه دو كشور و جايگاه كشمير در آن
موقعيت استراتژيك كمشير در جنوب آسيا باعث شده كه اين منطقه هم براي هند و هم براي پاكستان از اهميت ويژهاي برخوردار شود به طوري كه هر دو كشور ثبات سياسي خود را در آن ميدانند . از آنجا كه 80 درصد جمعيت جامو و كشمير از مسلمانان تشكيل يافته است به نظر ميرسد امنيت و ثبات كشمير براي دولت هند بيشاز پاكستان مطرح باشد چرا كه بروز هر نوع ناآرامي در اوضاع سياسي و اجتماع جامكو و كشمير از نقطه نظر مذهبي به نفع پاكستان خواهد بود.
ادعاي هندستان بر كشمير برساس سندي توافقي است كه بوسيله مهارجه هندوي كشمير در سال 1947 با هندوستان بسته شد. براساس اين سند دولتهاي متوالي در كشور هندوستان اعلام كردهاند كه اين منطقه بخشي از كشور هند است و جز لاينفك آن ميباشد. (22) سه چهارم جمعيت اين منطقه مسلمان ميباشد. يك سوم سرزمين كشمير كنترل پاكستان و دو سوم آن تحت كنترل هندوستان ميباشد كه از نقطه نظر نظامي هندوستان را در موقعيتي قرار
دادهاست كه توانمندي بالاتري براي مذاكره با پاكستان برخودار باشد. از نظر پاكستان منطقه كشمير يك منطقه مورداختلاف است، بنابراين ضرورت دارد كه كشور هندوستان با توجه به خواست جوامع و قوانين بينالمللي درصدد حل اختلاف برآيد. ليكن نگاه هندوستان كاملاً در تقابل با درك پاكستان ميباشد چراكه از نظر هندوستان منطقه كمشير متعلق به هندوستان است و بخشي از خاك اين كشور محسوب ميشود، بنابراين هيچگونه گفت و گويي پذيرفتي نيست. بحران كشمير
تهديدي جدي براي زير سوال بردن تماميت ارضي هندوستان است. اختلاف با پاكستان در اين مسئله بافت قومي و مذهبي هند را مورد تأثير قرار دادهاست. از ديدگاه پاكستان كشمير نقش مهمي در اقتصاد و امنيت كشور دارد زيرا سه رودخانه مهم سند، پنجاب و جهلم كه از هند سرچشمه ميگيرد به پاكستان ميريزد اگر روزي قطع شود و يا جريان آب منحرف گردد شاهرگ
حياتي كشاورزي پاكستان قطع ميشود. (23)سياست دولت هند اين بود كه اين ايالت را از نظر اقتصادي شديداً به دولت مركزي وابسته كند. هند اين را ميداند كه از دستدادن كشمير چه از نظر سياسي و چه از نظر نظامي در درازمدت فاجعهآميز خواهدبود. پاكستان سعي دارد اين موضوع را در چارچوب مذاكرات و مسئله بين دو كشور خارج نموده و با مصوبات و قطعنامههاي سازمان فعل اين موضوع را پيگيري و حل كند. (24)
ب- صفآرايي هند و پاكستان
بروز سه جنگ بين دو مشور كه نتيجه قاطع و تعيينكنندهاي براي هيچكدام از ط
رفهاي درگير در برنداشت نشانگر عمق تيرگي روابط دو كشور پيرامون مسئله كشمير است.
ادامه اين وضعيت علاوه بر تحتالشعاع قراردادن روابط دو كشور در تمام عرصهها موجب گشته از يك طرف دو كشور زرادخانههاي تسليحاتي خود در داخل را با تأسيس كارخانههاي نظامي افزايش دهند و از طرف ديگر آخرين سلاحهاي پيشرفته ابرقدرتها را نيز در اتش خود به خدمت گريند. (در حال حاضر بخش عمدهآي از هزينههاي نظامي دو كشور علاوه بر توليد و توسعه سلاحهاي متعارف (غيرهستهاي) صرف آزمايش و توسعه سلاحهاي اتمي ميشود. (25)
آنچه كه صاحبنظران روابط هند و پاكستان ميگويند اين است كه اين جنگ در مقياس وسيعتري خواهد بود.
ج- علل اتمي شدن هند و پاكستان
پاكستان و هند واگرايي شديدي در چشمانداز الگوي قدرت آسياي جنوبي دارند و پاكستان هيچگاه نخواسته با هند وارد مسابقه تسليحاتي بشود اگرچه عدم تقارن متعارف بين هند و پاكستان وجود دارد كه عمدتاً ناشي از روند همكاريهاي نظامي اين كشور با روسيه، آمريكا، اسرائيل و چين است و اين روابط منجر به نامتعادل كردن استراتژيك برابري قدرتهاي در آسياي جنوبي شدهاست.
ابتدا هنديها آزمايش اتمي را در سال 1947 شروع كردند و اين آرمان اتمي هند بود و اين امر باعث شد كه پاكستان را كه قرباني سه تهاجم سالهاي 1948، 1965، 1971 بود را مجبور كنند كه براي حفظ امنيت ملي و در امان ماندن از سلاحهاي اتمي به دنبال تسليحات هستهاي برود.(36) فلسفه وجود و دليل اصلي داشتن بمب و تلاش دستيابي به توانمندي هستهاي به خاطر مسئله كشمير است. پس اگر مسئله كشمير به گونهاي كه مطلوب رهبران دو كشور است مورد توافق قرار گيرد دليل داشتن توانمندي هستهاي از بين خواهد رفت.آنچه مسلم است اينكه پاكستاان به منظور مقابله با هند برنامه هستهاي در پيشگرفته است و قصد دارد توان بازدارندگي در ثبال توان اتمي هند كسب نمايد. (27)
رهبران هند هميشه قض تسلط بيشتر بر آسياي جنوبي داشته و ميخواستهاند هند در اين منطقه به عنوان يك ابرقدرت منطقهاي عرض اندام كند تا نقش باستاني هند بزرگ را احيا نمايند اما كشورهاي همسايه و از همه بيشتر پاكستانيها در اين خصوص حساسيت نشان داده و با هرگونه سلطهجويي هنديها مخالفتكرده و تبليغات وسيعي عليه آنان به راه انداختهاند. (28)
عدم اعتماد در بين مردم و مقامات دو كشور هميشه باعث بروز مشكلات و اختلافات گرديده است و هر زمان پاكستان تكنولوژي خود را افزايش ميدهد و به يك موفقيت دس
ت مييابد هنديها فرياد ميزنند و پاكستانيها نيز همين برخورد را با همسايه شرقي خود دارند.
پينوشتهاي فصل دوم
1- فريبا فرزيننيا، كتاب سبز پاكستان، (تهران، دفتر مطالعات سياسي و بينالمللي) ص 8
2- فرزيننيا، پيشين، صص 13-9
3- پيشين، ص 14
4- پيشين، صص 3-2
5- پيشين، ص 15
6- پيشين، صص 149-147
7- پيشين، ص 86
8- پيشين، ص 91
9- پيشين، ص 86
10- پيشين، ص 83
11- پيشين، ص 173
12- پيشين، ص 60
13- پيشين، ص 111
14- پيشين، ص 110
15- پيشين، ص 114
16- پيشين، ص 115
17- پيشين، ص 127
18- پيشين، ص 141
19- پيشين، صص 140-138
20- پيشين، ص 229
21- پيشين، صص 254-230
22- حسين ابراهيمخاني، هند و پاكستان و كشمير (پاياننامه كارشناسي ارشد علوم سياسي، دانشگاه آزاد، واحد تهران مركزي، دانشگاه علم سياسي، 1375)، صص 36-32
23- ابراهيم خاني، پيشين، صص 47-43
24- پيشين، صص 41-38
25- فرزيننيا، پيشين، صص 173
26- پيشين، ص 178
27- پيشين، ص 179
28- پيشين، صص 160-159
فصل سوم: هند
1- ويژگيهاي هند
الف: جغرافياي طبيعي و انساني
كشور هند با وسعتي معادل 3287263 كيلومتر مربع، بزرگترين كشور منطقه و هفتمين كشور بزرگ دنيا ميباشد. از شمال به بلندترين كوههاي هيماليا، از جنوب به اقيانوس هند منتهي ميشود و درياي عرب و خليج بنگال در غرب و شرق آن قرار دارند. همسايگانش چين، بوتان، نپال در شمال، پاكستان در شمال غربي، ميانمار در شمالشرق و بنگلادش كه تمامي خاك آن به استثناي بخش كوچكي كه در همسايگي ميانمار قرار دارد بوسيله سرزمين هند محاصره شدهاست ميباشند. طول مرزهاي خاكي آن 12700 كيلومتر و طول سواحل هند 7517 كيلومتر ميباشد اين كشور داراي 1256 جزيره است.(1)
هند در يك منطقه استوايي واقع شدهاست ميتوان آن را به چهار بخش جغرافيايي تقسيم كرد. ناحيه كوهستاني و فلاتهاي مرتفع شمالي، جلگههاي رود گنگ و سند در شرق و غرب، فلاتهاي شبه جزيره در جنوب و ناحيه بياباني غربي. بلندترين قله كشور هند «كانچنجونگا» 8586 متر ارتفاع دارد. شبه قاره هند به دليل وسعت و همجواري با آبهاي اطراف از آب و هواي متنوعي برخوردار
است كه شامل استوايي، سردسيري، مرطوب و پرباران، خشك بياباني و سبز جنگلي است. ريزش باران در مناطق مختلف بين 10 تا بيش از 200 سانتيمتر سالانه در نوسان است. به دليل همجواري با خط استوا و وزش بادها موسمي، آب و هواي اين كشور در اكثر مواقع سال گرم است. حدود 20 درصد از مساحت هند را پوشش جنگلي قرار داده، كه وسعت جنگلهاي اين كشور را به 75 ميليون هكتار رسانده است. (2)
مهمترين رودخانههاي كشور؛ رودخانه مقدس گنگ با 2995 كيلومتر طول، براهماپوترا 2987 كيلومتر، گودآوري 1450 كيلومتر و كريشنا 1300 كيلومتر طول ميباشد. بيش از 52درصد از مساحت هند را زمينهاي كشاورزي تشكيل ميدهد. (3)
هند از نظر تقسيمات كشوري داراي 28 ايالت و 7 فرمانداري (منطقه متحد) است. ساختار سياسي هر ايالت از لحاظ سيستم حكومتي شباهت نزديكي با حكومت مركزي دارد. فرماندار كه رئيس قوهمجريه نيز هست از طرف رئيسجمهور و به مدت 5 سال انتخاب ميشود. شوراي وزرا كه سروزير در رأس آن است به طور جمعي در برابر مجلس قانونگذاري ايالتي مسئول هستند
. هر ايالات به نوبه خود داراي يك مجلس است كه به آن پارلمان ايالتي ميگويند، همچنين هر ايالت دارا يك دادگاه عالي است. ايالات جزء در موارد دفاع ملي، روابط خارجي، انتشار و گردش پول، ضرب سكه و حمل و نقل سراسرس از اخيارات داخلي برخودارند. (4)
جمعيت هند حدود 000/000/100/1 نفر است كه پس از چين پرجمعيتترين كشور جهان است. نرخ رشد جمعيت در سال 2000 به 93/1 درصد و تراكم جمعيت به 342 نفر در هر كيلومتر مربع رسيده است. نرخ اميد به زندگي در مردان 61 سال و در زنان 59 سال است. نرخ با سوادي 65% جمعيت است. (5)
گروههاي نژادي هند را به سه دسته تقسيم ميكنند. هند و آريايي با 72 درصد از جمعيت در شمال و مركز، دراويديها با 25 درضد از جمعيت در ايالات جنوبي كه به ساكنان اصلي شبه قاره هند قبل از هجوم آرياييها گفته ميشود و مغول و ديگران 3 درصد، در هندوستان زبان عامل مهمتري نسبت به نژاد ميباشد و تفاوتهاي اقدام از زبان و دين آنان مشخص ميشود. دين و مذهب در هند يك نيروي محرك جدايي و در عين حال همبستگي است. خشونتهاي فرقهاي ميان مسلمانان و هندوها هرازگاهي درشبه قاره رخ ميدهد. تخريب مسجد بابري به دست هندوهاي افراطي در 1992 در شهرك ايودا حاصل همين اختلافات بود. (6)
اين كشور داراي تنوع زباني فراواني است. پانزده زبان محلي رسمي قومي به رسميت شناخته شدهاست. زبان رسمي اين كشور هندي است و انگليس نيز رابط بين دولتهاي ايالتي (غيرهندي زبان) با يكديگر و دولت مركزي است. هند دومين كشور انگليسي زبان در جهان است.
امروزه بيش از 80 درصد از جمعيت هند پير و آيين هندو هستند. 12درصد مسلمان، 6/2 درصد مسيحي و 2 درصد سيك و بودايي هستند كه عليرغم آزادي اين مذاهب درگيريهايي بين آنها وجود دارد. به دليل دارابودن تنوع فرهنگي و سابقه تمدن كه جاذبه زيادي براي توريستها دارد، صنعت تروريسم نقش مهمي در ارزآوري كشور دارد. همچنين صنعت فيلمسازي نيز نقش به سزايي در كسب درآمد ايفا ميكند.
ب: جغرافياي سياسي
هند با توجه به وسعت استراتژيك مهمي دارد. موقعيت هند به لحاظ دسترس به آبهاي آزاد و طول سواحل، قرارگرفتن در مسير راههاي تجاري آسياي دور و جنوبشرقي به كانال سوئز و تامين مسير انتقال انرژي از كشورهاي حوزه خليج فارس به ژاپن و كشورهاي جنوب آسياي شرقي اهميت ويژهاي يافتهاست. مجاورت هند با قدرت سياسي و اقتصادي مهمي چون چين براهميت اين كشور افزوده است. مهمترين قدرت منطقهاي در حوزه اقيانوس هند است. عليرغم تخاصم تاريخي با پاكستان از نفوذ قابل توجهي بر ساير بازيگران منطقه از حمله سريلانكلا، بنگلادش، نپال، بوتان و مالديو برخودار است.
از اهداف استراتژيك هند مهار تهديدات چين، تداوم روابط استراتژيك با روسيه و استفاده از توان تكنولوژي آمريكا و كشورهاي غربي براي بازسازي، تجهيز و تقويت ارتش آن كشور است. هند مايل به توسعه همكاري نظامي و امنيتي با كشورهاي عربي به ويژه در درياي عمان براي كاهش آسيبپذيري در برابر روابط گسترده اين كشورها با پاكستان است. در سطح جهاني خواستار عضويت دائم در شوراي امنيت است و توانسته است به موفقيتهاي مهمي در عرصه خودكفايي
نظامي دست يابد و مجموعهاي صنعتي – دفاعي بنا نهند كه در نوع خود در جهان سوم كمنظير است. در سالهاي اخير هند به گونهاي متفاوت همچون يك قدرت متوسط ظهور كردهاست و قدرتي و راي مرزهاي خود در منطقه جنوب آسيا را به نمايش گذاشته است. توانايي آن كشور در ساخت جنگافزار هستهاي و موشكهاي بالستيكي ميانبرد و توانايي فني در بهرهبرداري از فنآوريهاي هستهاي به اهميت آن كشور افزوده است. منازعه كشمير، درگيري با پاكستان، مناقشات قوي و جمعيت فقير از جمله نقاط ضعف آن كشور محسوب ميشود. (7)
هند در راه قدرتمند شدن گام بر ميدارد و از آن به عنوان يك نيروي عمده در قرن 21 ياد ميكنند. پيشرفت صنعتي، وضعيت خوب كشاورزي، توليدات فراوان غلات، پيشرفت در بيوتكنولوژي، معادن غني، بهبود در بخش مالي و ذخاير ارزي، قابليت پذيرفتهشدن در جمع صاحبان هستهاي، احتمال عضويت در شوراي امنيت در صورت تغيير در ساختار در سازمان ملل، برخورداري از دانش فنآوري اطلاعات و احراز رتبه دوم در تحقيقات علمي در سطح جهاني از جمله ديگر نقاط استراتژيك هند ميباشد. در حال حاضر هند با 000/200/1 نفر نظامي، سومين ارتش، چهارمين نيروي هوايي و پنجمين نيروي دريايي بزرگ در سطح جهان است. هند با ساخت و پرتاب ماهورههاي مخابراتي، تحقيقاتي، تجاري به فضا از جمله قدرتهاي مطرح در اين زمينه است. (8)
ج- جفرافياي اقتصادي
1- نظام اقتصادي
پس از كسب استقلال عمدهترين مشكل هند كمبود موادغذايي در سطح كشور بوده در پاسخ به اين معضل توجه اصلي حكومت به بخش كشاورزي معطوف شد، از طرفي آرمانگرايي سران نهضت استقلال كشور و اعتقاد به عدالت اجتماعي و مخالفت با سرمايهداري و امپرياليزم موجب شد، شيوه سوسياليستي به عنوان وسيله مقابله با فقر و افزايش توليد و پيشرفت اقتصادي برگزيده شود. (9)
در برنامه اول توسعه هند (55-1951) با وجودآنكه استراتژي مشخصي براي توسعه وجود نداشت ولي تقدم خاصي براي بخشهاي كشاورزي، حمل و نقل و ارتباطات قائل شدهبود. در بخش كشاورزي نيز براي تامين آب و برق، اولويت بالايي تعيين شد و در اين برنامه تصريح شدهبود كه بدون تامين غذا و مواداوليه توسعه پايدار صنعتي امكانپذير نخواهد بود. ضمناينكه توسعه هر دو بخش اصولاً تفكيكناپذير به نظر ميآمد.(10)
در سالهاي برنامه دو تا پنجم برنامه ريزان اقتصادي هند در پي ايجاد ساختار يك اقتصاد مختلط دولتي و بخش خصوصي بودند، اما براساس شواهد تاريخي بخش بخصوص به دلايل مختلف از جمله ضعف در خلاقيت و نوآوري و نيز كمبود سرمايه خط نقش مكمل بخش عمومي را داشت.(11)
سياست آزادسازي و مقرراتزدايي در هند كه بيشتر توسط حزب كنگره آغاز شد، كشور را به سوي تجددگرايي هدايت كرد و راه را براي ورود شركتهاي خارجي و چند مليتي باز گرائيد. عدم قدرت
رقابت كالاهاي داخلي، بيكاري، تورم و عدم توزان تراز پرداختها و كاهش ارزش روپيه، اقتصاد هند را با تهديد روبرو كرد، زيرا دولت از يكسو واردات كالاهاي غيراساسي را به دليل عدم توازن در پرداختها محدود كردهبود و از سوي ديگر ورود و انتقال تكنولوژي را كه موضوع بسيار كلي و مبهم بود را به تشخيص اشخاص حقيقي و حقوقي هند واگذار كردهبود، همچنين چارچوب برنامه دولت در حمايت از صنايع كوچك موثر، قوي و روشنكننده نبود. (12)
در سال 1991 دولت حزب كنگره (رائو) سياستهاي صنعتي جديد هند را اعلام كرد. او با سياست ليبراليسم اقتصادي درصدد بود اقتصاد هند را با اقتصاد جهاني پيوند زنند وهر نوع محدوديت در مورد سرمايهگذاري خارجي را از بين ببرد، در عين حال رشد خلاقيتها و صنايع پيشرو را در هند هموار سازد، وي صنايع دولتي غير بازده را خصوصي اعلام كرد، كه اين برنامه تاكنون ادامه داشت است. (13)
2- بخشهاي مختلف اقتصادي
هند داراي مرغوبترين زمينهاي كشاورزي جهان است. در توليد پنبه، چاي، برنج و كتف از مهمترين توليدكنندگان جهان است. با توليد 13% سبزي توليدي در سطح جهان مقام دوم را داراست. بزرگترين توليد كننده و مصرفكننده جاي در سطح جهان است. 6 ميليارد از صادارت، سهم بخش كشاورزي است و 27 درصد از توليد ناخالص ملي هند سهم بخش كشاورزي است. دومين توليدكننده شير بعد از آمريكاست. (14)
از مهترين منابع معدني اين كشور زغال سنگ است كه بخش قابل توجهي از توليد انرژي از اين منبع تامين ميشود. بوكسيت، كروم، مس، طلا، سنگ آهن و سنگهاي تزئيني از جمله منابع مهم هند هستند. سومين توليد:ننده زغالسنگ در سطح جهان است. بزرگترين صادركننده الماس، بزرگترين توليد كننده آلومينيم در آسيا، از جمله بزرگترين توليدكنندگان فولاد در جهان ميباشد. در زمينه صنعت خودروسازي پيشرفت قابل ملاحظهاي كردهاست. صنعت نساجي هند دومين صنعت بزرگ در سطح جهان محسوب ميشود و حدود 14 درصد از كل توليدات صنعتي و 27 درصد از صادرات كل كشور را شامل ميشود. (15)
هند يكي از 10 كشور مصرفكنده بزرگ نفت جهان است. نفت و گاز بيش از 40درصد مصرف انرژي اين كشور را نشكيل ميدهد. توليد داخلي نفت خام هند سالانه بيش از 32 ميليون تن است در حالي كه مصرف داخلي بيش از 110 ميليون تن است. نفتخام بزرگترين قلم واردات اين كشور است. از جمله سياستهاي هند تنوع منابع انرژي است بدين جهت اين كشور اقدام به سرمايهگذاري در منابع نفتي ديگر كشورها نمودهاست از جمله در روسيه، سودان، ويتنام، نيجريه، مكزيك و ايران. (16)
هند از جمله دارندگان بزرگترين شبكه حمل و نقل در جاده، راهآهن، كشتيراني و هوايي در جهان است. دومين شبكه راه جادهاي جهان به طول 3/3 ميليون كيلومتر را دارد. همچنين دومين شبكه راهآهن در جهان. شبكه حمل و نقل اين كشور با توجه به جمعيت گسترده، كشاورزي وسيع و معادن فراوان نقش مهمي در توسعه اقتصادي هند داشتهاست. هند در حال حاضر 12 بندر بزرگ و 184 بندركوچك دارد و 90درصد از تجارت خارجي هند از همين بنادر انجام ميشود. هند داراي 122 فرودگاه است و بيش از 40 ميليون مسافر را جابجا ميكند. (17)
صنعت گردشگري عاملي مهم در اشتغال و افزايش سطح درآمد و توسعه كشور تلقي ميشود. در سال 2001 بيش از 75/2 ميليون جهانگرد از هند ديدار و مبلغ 3 ميليارد دلار در هند خرج كردهاند. (18)
هند در حال حاضر در ميان 10 كشور اول داراي شبكه مخابراتي در سطح جهان ميباشد. بيش از 35 ميليون خط ثابت تلفن و 20 ميليون موبايل در زمينه فنآوري اطلاعات، هند يكي از بزرگترين توليدكنندگان و صادركنندگان نرمافزار جهان است. پيشبيني مسئولان هندي براي 2008، حدود 50 ميليارد دلار درآمد از صادرات فنآوري اطلاعات ميباشد. (19)
صادرات اين كشور در سال 2002 از مرز 50 ميليارد دلار گذشت. اقلام عمده صادراتي هند عبارتند از: منسوجات، پوشاك، چرم، جواهرات، سنگهاي قيمتي، مواد كشاورزي، غذاهاي كنسرو، مواد شيميايي، لوازم مهندسي، دارو، ماشينآلات، اتومبيل، وسايل حمل و نقل، نرمافزار كامپيوتري، لوازم الكتريكي، فولاد بنزين، مواد نفتي تسويه شده و كود شيميايي، بازارهاي اصلي كالاهاي هندي عبارتند از: آمريكا، آلمان، روسيه، بلژيك، ايران، كويت، عربستان، آمريكاي لاتين و جنوبي، مالزي، تايلند و اندونزي. (20)
واردات هند حدود 50 ميليارد دلار ميباشد. عمده واردات هند نفت خام است كه در سال 2004 به 20 ميليارد دلار بالغ ميگردد. ديگر واردات شامل كالاهاي سرمايهاي، مشتقات نفتي، سنگهاي نيمهكاره شده و تزئيني ميباشد كه از آمريكا، انگلستان، ژاپن، آلمان، نيجريه، ايران، كويت، عربستان، برزيل، آفريقاي جنوبي، چني، مصر، شيلي، غنا، سنگاپور، مالزي، تايلند وارد ميشود. (21)
ذخيره ارزي هند در سال 2003 به 110 ميليارد دلار رسيده است و ميزان بدهي خارجي هند به حدود 112 ميليارد رسيدهاست. نرخ تورم 5 درصد، نرخ رشد اقتصادي در سال 2004 به 7 درصد رسيد. هند پنجمين اقتصاد بزرگ و سومين جامعه علمي و فنآوري جهان است. (22)
2- حكومت و سياست در هند
سرزمين هند مهد يكي از چند تمدن بزرگ باستاني است. اين كشور تمدني به قدمت 2500 سال ق.م دارد مع در دره رود سند پديد آمدهبود. بعد از م. مسيح ابتدا بوداييزم و در زمان فرمانروايي مغولان مسلمان از 1525 تا قرن 18 مهمترين حوادث تاريخي در اين كشور پديد آمد. در اين مدت اروپائيان به شبه قاره آمدند و به علت ضعف حكومت مركزي، بريتانيا عنان اختيار را در دست گرفت و ساختارهاي جديد قانوني، اداري، آموزشي براي هند داير كرد و زبان انگليسي را رواج داد. در سال 1757. م انگليس توانست پرتغاليها و فرانسويها را از آنجا بيرون راند. از اين دوره تا 1947 ا.م كه
كه بالغ بر 190 سال ميشود را دوره استعمار انگليس بر هند مي نامند. در طول سالهاي 1795 تا 1805 شورشهايي عليه بريتانيا در جنوب كشور به وقوع پيوست كه توسط عوامل كمپاني هند شرقي سركوب شد. شورش 1875 در تاريخ هند از اهميت زيادي برخوردار است كه طي آن دهلي به تصرف انقلابيون درآمد و در اوت همان سال هند از استيلاي كمپاني هند شرقي خارج و رسماً تحت قيوميت و سرپرستي امپراتوري بريتانيا قرار گرفت. (23) از اواخر قرن 19 حزب كنگره تشكيل
شده كه مقارن با ظهور گاندي در صحنه سياست بود. وي قصد داشت با سلاح سكوت و عدم خشونت به مقابله با انگليسها بپردازد. در جولاي 1946 انتخابات براي تشكيل مجلس موسسان انجام گرفت. حزب كنگره به رهبري نهرو اكثيريت كريسها را به دست آورد، اما 75 نماينده حزب مسلم ليگ از شركت در مراسم مجلس مذكور امتناع كردند و خواستار تشكيل حكومت اسلامي متشكل از ايلالات شمال غربي هند شدند. نهرو و محمدعليجناح رهبر مسلم ليگ، قضاوت را به عهده نائبالسلطنه بريتانيا گذاشتند. مونتپاتن هم تصميم گرفت كه اين سرزمين به دو كشور
تقسيم شود.(24) در سال 1948 گاندي به قتل رسيد. در 15 اوت 1947 هند استقلال خود را كسب كرد و جمهوري هندستان در 26 ژانويه 1950 تشكيل و نهرو به عنوان اولين نخستوزير سوگند وفاداري يادكرد. در حال حاضر دولتمان سينگ كه در مي سال 2004 با معرفي وزرايي متشكل از حزب كنگره و احزاب چپ و مستقل كارخود را شروع كرده و مسند قدرت ميباشد.
هندوستان اتحاديهاي از ايالات و تعدادي از مناطق متحده است كه با نظام پارلماني اداره ميشود. شكل حكومت براساس ساختار فدرالي است و رئيسجمهور، رئيس اجرايي اتحاديه ايالات و مناطق متحده و رئيس قوه مجريه است كه از طريق انتخاب غيرمستقيم برگزيده ميشود ولي قدرت اجرايي با شوراي وزيران و نخستوزيري است كه حائز اكثيريت كرسيها در مجلس عوام (لوك سابها) ميشوند. (25)
يك هئيت انتخابيه مركب از اعضاي منتخب هر دو مجلس پارلمان مركزي (لوك سابها (5سال) و راحيا سابها (6سال)) و مجالس قانونگذاري ايالات، رياست جمهوري را براي مدت پنج سال انتخاب ميكنند. آراي اعضاي انتخاب كننده ارزش مساوي نداشته و تابعي از متغير جمعيت و تعداد نمايندگان مجلسهاي قانونگذاري ايالات مختلف ميباشد. اعلان جنگ و صلح فرماندهي كل نيورهاي مسلح و انحلال پارلمان نيز از اختيارات مهم رئيس جمهوري است. رئيسجهور بايد تبعه هند و كمتر از 35 سال نداشته باشد و عض
و مجلس عوام باشد. امكان انتخاب مجدد رئيس جمهور است. (26)
پارلمان هند متشكل از رئيسجمهوري و مجلسين است. مجلس لوكسابها (سغلي و عوام) و مجلس راحيا سابها (اعيان يا شوراي ايالات). هيات وزيران نيز بايد از نمايندگان پارلمان بوده و معمولاً حزب اكثريت در مجلس قدرت و دولت را به دست ميگيرد. (27) قانون اساسي هند، طولانيترين قانون اساسي مكتوب در جهان است كه به طور عمده تحت تاثير حكومت پارلماني بريتانيا ميباشد و همچنين آمريكا، كانادا و ايرلند.
قدرت قانونگذاري بين پارلمان و مجالس قانوگذاري ايالتي تقسيم شدهاست و اصلاح قانون اساسي در اختيار پارلمان ميباشد. بزرگترين مشخصه قانون اساسي هند جنبه دموكراسي و مدني و غيرمذهبي بودن حكومت هندستان ميباشد. به طور كلي هند، اتحاديهاي از ايالات مختلف با حكومت جمهوري مستقل سوسياليستي غيرمذهبي دموكراتيك و نظام پارلماني ميباشد كه در رأي آن رئيس جمهور قرار دارد. (28)
اكثريت احزاب موجود (48 حزب) منطقهاي بوده و در حال حاضر تنها 6 حزب ملي در هند وجود دارد كه در راس آنها حزب مدم هند (بيجيپي) و حزب كنگره ميباشد.
3- روند اتمي شدن هند
سنگ بناي تحقيقات هستهاي هند به سال 1944 يعني 14 ماه قبل از آزمايش هستهاي آمريكا باز ميگردد. در حالي كه هند هنوز تحت استعمار انگلستان قرارداشت. در اين زمان دكتر «منجومي بهابها» طرحي را ارائه نمود كه حاوي دو نكته مهم بود: 1- هند بايد در موقعيتي باشد كه انرژي هسته اي را براي مقاصه صلحآميز بدون تسلط يا دخالت قدرتهاي خارجي توسعه دهد. 2- درحاليكه تلاشهاي بينالمللي براي خلع سلاح اتمي در جهان صورت ميگيرد، هند بايستي از اهرم توسعه هستهاي خود در راستاي اين هدف بهره برگيرد. اين طرح مورد استقبال نهرو قرار گرفت. (29)
1و14 اگوست 1956 اولين راكتور اتمي كه توسط متخصصان هستهاي منعقد شد و در سال 1962 نيز هند و آمريكا قردادي جهت همكاري در زمينه استفاده غيرنظامي از انرژي هستهاي امضاء نمودند.(31) پس از مرگ نهرو در 1964 سياستهاي هستهاي هند كه براساس دو اصل حمايت از خلع سلاح عمومي در سطح بينالمللي و مخالفت با توسعه سلاحهاي هستهآي در سطح ملي بود، تغيير يافت و موقعيت طرفداران هستهاي شدن هند تقويت شد. همچنين شكست هند از چين در سال 1962 و آزمايش اتمي چين در سال 1964 باعث تقويت اين جريان شد. برنامه هستهاي
هند بعد از جنگ با پاكستان در سال 1971 و نگراني فزاينده هند از همكاريهاي پاكستان با چين و آمريكا تسريع شد. در 18 مي 1974 يك بمب هستهاي 12 تا 15 كيلوتني و پوكران واقع در ايالت راجستان هند مورد افزايش قرار گرفت. (32) سياست هند در اين زمان در قبال پيمان (NPT) اين بود كه كشورهاي عضو اين پيمان را متقاعد سازد كه اين كشور تنها به خاطر بمب اتمي چين و لزوم حفظ امنيت خود سياست اتمي را دنبال ميكند. در دوران جنگ سرد، اوضاع جهان تا حدي موقعيت ممتاز موردنظر هند را با توجه به رهبري نهضت عدم تعهد و همكاريهاي راهبردي با شوروي فراهم
ميكرد. اما با از بين رفتن جهان دو قطبي و فروپاشي شوروي به عنوان متحد هند در برابر آمريكا، پاكستان و چين، هند خود را در وضعيت نامناسبي يافت. از سوي ديگر تقاضاي هند براي عضويت در شوراي امنيت چندان جدي گرفته نشد و زمان تمديد نامحدود و معاهده منع گسترش سلاحهاي هستهاي و فشارهايي كه از ناحيه آمريكا به هند براي الحاق به اين پيمان وارد آمد مرحلهاي بود كه هند را مصمم كرد راه اتمي شدن را انتخاب كند و با انجام آزمايشهاي هستةاي به جرگه قدرتهاي هسته اي بپيوندد. در اين تصميمگيري مسائل داخلي هند نيز بيتأثير نبوده است چون هند در اين زمان با دولتهاي ائتلافي و شكننده و روبرو مشكلات داخلي زيادي داشت و اين آزمايشات عاملي
براي انحراف افكار عمومي و تحكيم وحدت وحدت ملي مورد بررسي قرار گرفت. بالاخره در 1998 واجپايي هنگامي كه به عنوان نخست وزير سوگند ياد ميكرد گفت هند سلاحهاي هسته اي را در زرادخانه خود مستقر ميسازد. در پياين اظهارات، هند در 11 مي 1998 سه آزمايش اتمي زيرزميني را در پوكران به انجام رسانيد. در 13 مي، نيز دو آزمايش ديگر انجام داد و اعلام كرد كه نيازهاي آزمايشي اين كشور تكميل شدهاست. (33) كشورهاي غربي در مقابل آن عكسالعمل منفي نشان دادند و هند با محدوديتها و تحريمهاي روبرو شد. مذاكراتي بين هند و آمريكا در مورد اين موضوع انجام گرفت و بالاخره هند توانست اعتماد آمريكا را براي داشتن نيروي نظامي هستهاي جلب و خود را كشوري مسئول و متعهد در زمينه هستهاي معرفي كند. هند همچنين اعلام
كردهاست سلاح هستهاي را عليه هيچ كشوري مورد استفاده قرار نخواهد داد و به صورت يكجانبه آزمايشات هستهاي را متوقف كردهاست. براساس اطلاعات در سال 2002، هند داراي 20 تا 30 بمب هستهاي 5 تا 25 تني است. (34)
4- سياست خارجي هند:
هند هدف خود را تبديل به كشوري توسعهيافته و قدرت بزرگ بينالمللي تا سال 2020 قرار دادهاست. اين كشور در اين مسير، اتصال به اقتصاد جهاني و تبديل شدن به يك قطب مهم در توليد كالا، توليد دانش وخدمات و صدور آن را ضروري ميداند و براي رسيدن به اين هدف، مشاركت استراتژيك با روسيه، توسعه روابط همه جانبه با آمريكا، حل و فصل معضلات مرزي با چين، تقويت روابط با كشورهاي آسه آن، تشديد روند گفتگو با اتحاديه اروپا، حفظ روابط سنتي با كشورهاي آسياي غربي، مركزي و آفريقا و مذاكره پاكستان براي دستيابي به راهحلي پايدار از جمله مباني و ماموريت هند در زمينه سياست خارجي ميباشد.
هند همچنين در تلاش است تا متحدين مناسب در بين دارندگان منابع ان
رژي جهان پيدا كند و به ايران از اين زاويه مينگرد. هند روند سياست و اقتصاد بينالمللي را در جهت منافع اين كشور دانسته و سعي دارد تا به قطب توليد جهاني در زمينههاي اقتصادي و دانش پايه تبديل شود.
سياست خارجي هند و بدو استقلال از ماهيتي ارزشي و جهتگيري خاص برخوردار بود و نزديك به پنج دهه پايه تبديل شود. سياست خارجي هند در بدو استقلال از ماهيتي ارزشي و جهتگيري خاص برخوردار بود و نزديك به پنجدهه پايه سياست آن را تشكيل ميداد، حمايت هند از مبارزات ضد استعماري در اندونزي، مصر، كشورهاي آفريقايي و جنوبشرقي آسيا و پايهگذاري نهضت عدم تعهد كاركرد سياست بود.
وقوع يك سلسله حوادث داخلي و بينالمللي هند را ملزم به تحول و تغيير در سياست خارجي در اواخر دههه هشتاد كرد، اقتصاد هند در دهه 80 روبه ركود رفت. در سال 1990 تزار پرداختهاي اين كشور منفي. اين مشكل داخلي بهمراه بيثباتي داخلي دولت، همزمان با فروپاشي شوروي شد كه هند از نظر بينالمللي و اقتصادي شوروي را تكيهگاه خود ميدانست و مبادلات زيادي با شوروي داشت. اين مبادلات كمتر توجيه اقتصادي داشت و ناشي از همكاري سياسي و امنيتي بود. اين وضعيت اين كشور را مجبور به تغيير در سياست اقتصاد خارجي و حركت به طرف اقتصاد بازار نمود، تغييرات عمده در اقتصاد خارجي هند باعث تغيير در سياست خارجي شد كه به تعامل بيشتر با غرب و به ويژه آمريكا انجاميد. (35)
هند در زمينه همكاريهاي بينالمللي و عضويت در سازمانهاي جهاني يكي از فعالترين كشورها بودهاست. مثل سازمان ملل، WTO، گروه 77 و … .
5- روابط با جهوري اسلامي ايران:
پيوندها و علايق ايرانيان و مردم شبه قاره هند به روزگاري ميرسد كه اين دو قوم با برخورداري از يك ريشه آريايي با همديگر ميزيسته و فرهنگ واحدي داشتند. دو ملت ايران و هند علاوه بر مشتركات شرقي و آسيايي با توجه به برخوداري از تمدن كهن، رهبري فرهنگي اين منطقه را نير دارا بودهاند.