بخشی از مقاله
مشخصات گياهشناسي
خشخاش گياهي است علفي و يك ساله به ارتفاع 5/0 تا2 متر و داراي ساقهاي قائم، منشعب، بيكرك (در بعضي نمونهها خشن) سبز رنگ كه از مادهاي مومي شكل مستور گشته است. برگها منفرد، متنوب با رنگ سبر غبار آلود و داراي تقسيمات عميق دندانهدار كه در برگهاي فوقاني اين بريدگيها عميقتر و نامنظم تر ميشوند. قاعده پهنگ داراي وضعي است كه قسمتي از ساقه را فرار ميگيرد، برگها فاقد دمبرگ ميباشند.
گلهاي درشت و زيباي آن در واريتههاي مختلف به رنگهاي سفيد يا قرمز مايل به بنفش ديده ميشوند. اين گلها در روي دملگهاي نسبتاً طويل كه شبيه سر عصا كج شده و بعد از باز شدن گل راست ميشوند قرار گرفتهاند. قطر گلهايي از باز شدن كامل تا 10 سانتي متر هم ميرسد. تعداد كل در هر بوته 1-17 الي 15 متغير است.
داراي گليهاي منفرد و دو جنس به هر شكل شعاعي، خوشي نما ميباشند. و پوشش گل دور رديفه يا سر رديفه ميباشد گلهاي خشخاش فاقد نوش يا نكتار ميباشند، اما بخاطر 0وجود دانههاي گرده طرف توجه حشرات قرار ميگيرند. (تغذيه زنبوران عسل از شهد گلهاي خشخاش باعث مسموميت و از بين رفتن آن ميگردد.
اجزاي تشكيل دهنده گل عبارتند از:
كاسه گل از 3-2 كاسبرگ جدا تشكيل شده. جام گل از 6-4 يا 12-8 گلبرگ تشكيل شده است. گلبرگها در 2-1 رديف ( به ندرت 3 رديف)
گلبرگها وقتي كه به حالت غنچه است وضع چنين خورده دارند ولي پس از شكفتين كامل صاف ميشوند.
دوام گلبرگها نيز بسيار كم است (پس از باز شدن فقط 1-2 روز باقي مي مانند) در گل شكفته تنها گلبرگ به چشم ميخورد و اثري از كاسبرگ نيست.
گل خشخاش داراي پرچمهاي بيشمار در چندين رديف ميباشد مادگي از به هم چسبيدن برچههاي بسيار تشكيل ميشود .
تخمدان فوقاني، چند برچه ولي يك خانه، تمكن جانبي
ميوه عبارتست از كپسول متورم تخم مرغي شكل و ناشكوفا هر كپسول ممولا واجد 10 خانه بدون كرك است. در برش عرضي كپسول خشخاش به ترتيب از خارج به داخل قسمتهاي بشره، هيپودرم، ميان ر ميوه، دستجات چوب آبكش و درون بر مشاهده ميشود.
كپسول بالا يك كوتاه و به طول 7-5 سانتي متر و عرض 5-4 سانتي متر ميباشد.
دانه در ميوه خشخاش پرورش يافته و كرز ناميده ميشود بذور در اوايل تشكيل در ديوارههاي حجره مانند ميوه جاي دارند كه با رسيدن و كامل شدن، به تدريج از ديوارهها جدا ميشوند و در گرز فرو ميريزند. بذور در گونههاي مختلف به رنگ و اندازة متفاوت و معمولاً كروي يا لوبيايي شكل ميباشند رنگ آنها همچنين از سفيد تا سياه متغير بوده و از اختصاصات گونهاي به شمار ميرود. بذر خشخاش معمولاً فاقد آلكالوئيد وحوي 40 تا 55 درصد روغن ميباشد كه اين روغن بسيار خوشمزه بوده و عمدتاً براي پخت مواد غذايي و مخصوصاً انواع شيريني مورد استفاده قرار ميگيرد. بذور همچنين 20 تا 25 درصد پروتئين ميباشند. وزن هزار دانه 3/0 تا 6/0 گرم است. دانه خشخاش آلبومين دار، داراي مجاري شيرابهاي و فاقد سلولهاي ميروزين داراست.
دانه بسيار كوچك به قطر 1/0 تا 2/0 ميليمتر ميباشد. تمام گياه خشخاش به جز دانههاي رسيده آن سمي است.
خشخاش داراي ريشهاي است مخروطي و كم و پيش چوبي كه به طور مستقيم در زمين فرو ميرود.
طول ريشه اصلي اين گياه متفاوت است و بستگي به گونه گياه و شرايط اقليمي محل رويش دارد. طول ريشه به طور متوسط بين 18 تا 20 سانتيمتر و قطر آن 1 تا 2 سانتيمتر است. ريشه خشخاش داراي انشعابهاي كمي است و ريشههاي جانبي شبكه بسيار وسيعي از ريشههاي ظريف را تا عمق 50 تا 100 سانتيمتري خاك به وجود ميآورند. قسمت فوقاني ريشه قطورتر ميباشد و سبب استحكام ساقه ميگيرد.
واديتههالي خشخاش
از اين گياه، واديتههاي متعددي وجود دارد كه از بين آنها ، دو واريته و بيشتر مورد توجه است.
اين واريته كه مهمتر از ساير نمونههاست، گلهائي درشت، زيبا و به رنگ سفيد دارد. در سطح گلبرگهاي آن تزئينات ظريفي به صورت خطوط مشبك و به رنگهاي بنفش ديده ميشود. ميوه آن مور، ناشكوفا و محتوي دانههاي بسياري در حدود 25000 تا 30000 است. پس از رسيدن ميوهها، دانههاي داخل از راه سوراختهاي راس كپسول به خارج ريخته ميشوند.
ترياك در واقع شير را به سفت شده نارس اين واريته است. از واريته آلبوم نه تنها براي
استخراج ترياك استفاده به عمل ميآيد بلكه كپسول نارس يا رسيده آن در مداواي بعضي از بيماريها مصرف دارد.
گلهاي اين واريته به رنگ بنفش و كپسول آن كوچكتر است. دانههاي در كپسول سياهرنگ و يا متمايل به قرمز و در تهيه روغن خشخاش مصرف دارد. واريته را معمولاً با نام گونمار ميخوانند
با آنكه واريته اول براي تهيه ترياك و واريته دوم، براي تهيه روغن خشخاش، مورد استفاده ذكر گرديده معهذا از هر دوي آنها و بعضي واريتههاي ديگر، براي تهيه ترياك و روغن خشخاش استفاده به عمل ميآيد از بين واريتههاي ديگر اين گياه كه پيوسته درمعرض استفاده دو گياه زير ذكر ميگردد.
الف) كه در غالب نواحي پرورش مييابد و ميتوان آنرا يكي از فرمهاي خشخاش به حساب آورد.
ب) كه بيشتر در آسياي صغير پرورش مييابد. در يك نوع ديگر طبقهبندي ، خشخاش را از روي باز يا بسته بودن كپسول به دو نوع ريزش و پرتابي تقسيم ميگشت. كپسول خشخاش نوع ريزش در قسمت تحتاني با ايجاد سوراخهاي متعددي باز ميگردد و دانه ها به خارج راه مييابند ولي در نوع خشخاش پرتابي كپسول بسته باقي ميماند. خشخاشهاي خودرو در شمار نوع اول وخشخاشهاي مزروعي در گروه دوم قرار دارند.
لازم به ذكر است كه براي اصلاح نژاد و تكثير خشخاش معمولاً از نوع پرتابي استفاده به عمل ميآيد
خشخاش داراي نژادهاي مختلفي نيز ميباشد كه از لحاظ رنگ - فصل گل دادن زمان برداشت و مقاومت به خوابيدگي يا رنگ دانهها اختلاف دارند.
اكولوژي خشخاش:
اين گياه را تقريباً در هر اقليمي ميتوان كشت نمود. رويش بذر خشخاش در درجه حرارتهاي پايين نيز امكان پذير است به طوري كه بذور در درجه حرارت بين 3 تا 4 درجه سانتيگراد جوانه ميزنند. ولي چنانچه خاك از درجه حرارتهاي بالاتري (7 تا 8 درجه سانتيگراد) برخوردار باشد رويش آنها سريعتر انجام ميپذيرد. به هر حال بدور
15 تا 20 رور پس از كشت سبز ميشوند.
درجه حرارتهاي بالا (20 تا 25 درجه سانتيگراد) براي جوانه زني مناسب نيست. و موجب اختلاف در سبز شدن بذر ميشود.
گياهان كوچك پس از رويش، بدون هيچ گونه آسيبي قادر به تحمل درجه حرارت بين 4 تا 5 درجه سانتي گراد ميباشند. اين گياهان درمرحله 4 تا 6 برگي دماي بين 15- تا 30- درجه سانتي گراد را به خوبي تحمل ميكنند.
به طور كلي درجه حرارتهاي پايين وهواي خنك بر اي رشد و نمو خشخاش مناسب ميباشد.
هر چه اختلاف درجه حرارت از شب به روز كمتر باشد زراعت خشخاش موفقتر است.
هواي بسيار گرم براي رويش خشخاش مناسب نيست زيرا افزايش درجه حرارت سب تسريع در رشد و نمو خشخاش ميشود و گياه زودتر از زمان معين به ساقه ميرود و در نتيجه عملكرد به شدت كاهش مييابد.
سرماي زودرس پاييز مشروط برآنكه ادامه آن تا بهار كشيده نشود از جهت اينكه آخر زمستان فصل ملايمتري شده و رشد سريعتر ميشود بهتر از سري آخر فصل است كه رشد نبات را به تعويق مياندازد. همچنين است درمورد خشخاش بهار.
اين نبات به سرماي سخت به خصوص سرما هاي ناگهاني و بيموقع حساس بوده و بيشتر دوستدار آب و هواي گرم محفوظ از باد همراه با آفتاب ملايم است در مقابل رطوبت غيرعادي هم ناسازگاري به خصوصي دارد. لازم به ذكر است كه خشخاش درماههاي اول رشد در برابر سرما و حرارت كم مقاومتي نسبي نشان ميدهد. با پيشرفت زمان و رشد بوتهها حرارت محيط هم به تدريج افزايش يافته و شرايط مناسبتري جهت نمود بهتر بوتهها فراهم ميگردد.
براي رشد مطلوب گياهچه آب و هواي نسبتاً سرد و مرطوب مورد نياز است ولي به هنگم گل دادن آب و هواي ملايم و كمي خشك مناسب بيشتري دارد. بعد از گل دهي، و موقع تشكيل گرز بايستي از تأمين آب مورد نياز گياه غفلت نشود.
استقامت خشخاش به خشكي زياد نيست و براي اين مسئله با توجه به موضوع مهم آبياري، دفعات و خاصه زمان آن بايد حتي قبل از اقدام به كاشت و موقع طرح برنامه زراعت چارهاي انديشيد.
شدت نور در زودرس و بگل نشستن خشخاش تأثير بسزائي دارد چه براي تبديل مواد معدني به آلي نور بواسطة دخالت در امر كربن گيري اهميت ويژهاي دارد.
خشخاش در طول رويس احتياج نسبتاً زيادي به تابش نورخورشيد دارد. در اين زمينه
تحقيقات نشان ميدهد نور نقش عمدهاي در افزيش عملكرد كپسول و مقدار آلكالوييدهاي آن دارد.
سنتز آلكالوييدهاي خشخاش تحت تأثير نور و درجه حرارت قرار ميگيرد. بطوريي كه در جدول 1-2 مشاهده ميشود اين آلكالوئيدها در شدت نور 32 كيلو لوكس در مقايسه با 8 و 16 كيلو لوكس شديداً افزايش مييابند. درجه حرارتهاي بالا نيز سبب افزايش آلكالوئيدهاي خشخاش ميشود.
آبي كه توسط ريشههاي موئين جذب ميشود جرياني را در اندامهاي نباتي بكار مياندازد كه نتيجه آن ورود و جذب مواد غذائي در گياه ميباشد. به هر دليلي كه اين جريان دچار وقفه و يا اختلال گردد، ممكن است يكي از دو حالت زير مشاهده شود:
1- تبخير بيش از جذب باشد. نتيجه اين واكنش يك حالت خشكي عمومي است كه عارض نبات ميشود و فعاليت تمام يا قسمتي از سلولها را بطور موقت و يا در صورت عدم جبران كمبود آب براي هميشه متوقف خواهد نمود. بنابراين در پاسخگويي به اين نياز نبات آبياري و يا شبنم و مد ايفا گر نقش اساسياند.
2- جذب بيشتر از تبخير باشد. در اين صورت نيز اثرات سود آب اضافي بصورت بر هم خوردن نظم فيزيولوژيكي نبات تظاهر ميكند و چه بسا شرايط مساعد و طرف توجهي براي فعاليت ميكروارگانيسمهاي بيماريزا فراهم آمده و بيماريهائي عارضي نبات به خصوص در ناحيه ريشه و طوقه گردد. از سوي ديگر آب اضافي موجب انحلال مواد غذايي موجود در خاك و خارج كردن آنها از دسترس نبات ميشود. البته رطوبت كمتر از حد مطلوب هم يك نوع اختلال در به ثمر رسانيدن عناصر غذايي موجود در خاك به وجود ميآورد.
لازم به ذكر است كه در اراضي فقير آب بيشتري مورد نياز بوده و به عكس در خاكهاي غني براي به جريان افتادن فعاليت نباتي در حد مطلوب نسبت به واحد وزن محصول، گياه به آب كمتري محتاج است.
خاكهايي با خنثي يا قليايي كم بري رشد گياه مناسب ميباشد.
درجه حرارت ساليانه حدود 6-5 تا 5-23 براي رشد مناسب ميباشد
تهيه زمين
تهيه زمين از نظر فيزيكي و مكانيكي
زميني را كه به كشت خشخاش اختصاص داده ميشود قبلا بايستي كاملاً تسطح نمود. تسطيح بدان خاطر كه آبياري به طرز صحيحي انجام پذيرد. اين امر به ويژه در مورد زراعت خشخاش كه غالباً در وسعتهاي گسترده انجام ميگيرد مسيراست پس از تسطيع بسته به عمق خاك زراعتي به يك شخم متوسط تا عميق مبادرت ميشود. همراه با اين شخم مقدار 40-60 تن كود دامي در هكتار به زمين اضافه مينمايند. در صورتيكه عمق خاك مزروعي كافي نباشد به كم سوسو نور عمق 40-50 سانتي متري خاك رانرم ميكنند. پس از اضافه كردن كود، سطح مزرعه را ديسك زده تسطيع ميكنند. در موقع ديسك زدن بايد سعي نمود كه خاك مزرعه كاملاً پودر نگردد، زيرا اگر ذرات خاك زياد نرم شود پس از آبياري باعث ميشود كه بذر كاشته شده خوب سبز نكند.
پس از ديسك زدن و تسطيع، مسيرانها را آبياري و چگونگي پياده كردن طرح كاشت مورد بررسي قرار گرفته و آنگاه اقدام به كرت بندي يا شياز كشي ميكنند. عاري بودن زمين از علفهاي هرز از نكاتي است كه بسيار شايان توجه ميباشد. چنانچه در اين مورد اقدامي به عمل آيد تا علفهاي هرز به زراعت خشخاش چيده نشوند بسيار به جا خواهد بود. در اين مورد اگر پخش كود و تهيه زمين طوري صورت گيرد قبل از برنامه كاشت، علفها سبز شده و با يك شخم سطحي زير خاك بروند در وجين اوليه كه معمولاً هم سنگين و پر هزينه است صرفه جوئي شده است
.
تهيه زمين از نظر شيميايي.
نقش كود را ازدياد عملكرد محصول خشخاش
در اين مورد رعايت توازن مواد غذائي موجود درخاك هم خيلي اهميت دارد.(42-13) باتوجه به محتواي تجزيهاي كودهاي مختلف، كود گوسفندي در درجه اول اهميت و بعد از آن كودهاي گاوي و اسبي قابل پيشنهادند. در هر هكتار زمين اختصاص به كاشت خشخاش كه شرايط فيزيكي و شيميايي خاكش معمولي و متوسط باشد ميتوان حدود 40-60 تن كود دامي و 200 كيلو سوپر فسفات تريپل پيش از شخم درزمين پخش كرده و با شخم آن را به طور يكنواخت زير خاك نمود. به عنوان كود سرك هم در بهار مقدار 60-80 كيلو اوره در هكتار براي زمينهاي سيمون، رسي شني و شني رسي پيش از اولين آبياري توصيه ميگردد.
در صورتيكه افزودن كود سرك به تعويق بيفتد در خشك شدن بيموقع گرز خشخاش تأثير گذاشته و دوران برداشت شيره را محدودتر ميكند.
آيشبندي و تناوب كاشت
رعايت اصل تناوب و آيش در زراعت خشخاش در شمار اقداماتي است كه به حصوص محصول مرغوب و ايدهآل كمك شاياني ميكند. خلاصه آنكه در براندازي عوامل بيماريزا و نسل حشرات آفت خشخاش ايفاگر نفش شايستهاي است
خشخاشها گياهاني هستند كه براي رشد نمود به زمينهايي كه غني از مواد و عنصر غذايي هستند نياز دارند. زمينهايي كه در آنها خشخاش كشت ميشود بايد فاقد علف هرز باشند، خشخاش را تقريباً با هر گياهي ميتوان به تناوب كشت كرد. ولي گياهاني براي تناوب كشت مناسبترند كه نهتنها سبب افزايش مواد غذايي خاك، بلكه مانع گسترش علفها هرز نيز بشوند/. گياهان يك ساله متعلق به خانواده پروانه آسا كه از دوره رويش كوتاهي برخور دارند (زود برداشت ميشوند) و سبب گسترش علفهاي هرز نيز نميشوند. گياهان مناسبي براي تناوب كشت با
خشخاش هستند. پس از برداشت خشخاش بهتر است گياهان وجيني و گياهاني مانند چغندر، سيب زمني و غلات كشت شوند. كاشت خشخاش پس از گياهاني كه مقدار زيادي ريشه درخاك باقي بگذارند مناسب نيست و در كيفيت و كميت محصول تأثير منفي ميگذارد. چنانچه خشخاش در خاكهاي غني از مواد و عناصر غذايي كاشته شده باشد محصول را خيلي زود (اواخر تير- اوايل مرداد) ميتوان برداشت كرد.با برداشت خشخاش، زمين نه تنها از مواد غذايي غني ميباشد بلكه از ساختمان مناسبي نيز برخوردار خواهند بود و كشت پاييزه گياهان مورد نظر را ميتوان با موفقيت انجام داد. زمينهايي را كه از كيفيت مطلوبي برخوردار نيستند. ميتوان 3 تا 5 سال به صورت آيش نگه داشت، و خشخاش را پس از آماده شدن زمين در آن كشت كرد
تاريخ و فواصل كاشت:
تكيه خشخاش از طريق كاشتن دانه آن صورت ميگيرد. حداقل حرارت لازم براي جوانهزدن آ“ 3 تا 4 درجه سانتيگراد است اين حرارت در خاك بستگي به شرايط آب و هوايي،بافتو وضعيت خاك دارد. بهترين دمايي كه دانهها جوانه ميزنند 15 درجه سانتيگراد است ولي اغلب گونههاي خشخاش به درجه حرارت هايي نيستند. خشخاش در مناطق خيلي سرد،در بهار ودر مناطق معتدله در پاييز كشت ميشود.
به طور كلي كشت بهاره خشخاش را ميتوان از اواسط زمستان (بهمن) تا اويل بهار (فروردين) انجام داد. معمولاً وقتي امكان كار روي زمين وجود داشته باشد (خاك از حالت انجماد زمستتاني خارج شده باشد) ميتوان كشت بهاره را آغاز نمود. از آنجايي كه گياهان به سرما حساس نيستند، توصيه ميشود كشت بهاره خشخاش حتيالامكان خيلي زود شروع شود. چنانچه هواي مناطقي كه خشخاش در آنها كشت شده است بسيار سرد باشد بذور رويش نميكنند ولي از نظر فيزيولوژيكي كاملاً سالم و از قوه رويش مناسبي برخوردار است خواهند بود با مساعد شدن هوا جوانه زني و رويش آنها آغاز ميشود.
زمان مناسب براي كشت پاييزه، اوايل پاييز ( اوايل مهر تا اوايل آبان) ميباشد. در اين صورت گياهان تا مرحله 4 تا 6 برگها به رشد خود ادامه ميداهند. پس از پشت سر گذاشتن سرماي زميسان از اوايل بهار رويش آنها شروع ميشود. تحقيقات نشاني ميدهد ماده موثره (آلكالوييد) گياهاني كه فصل پاييز كشت شدهاند. كميت و كيفيت مناسبتري خواهند داشت.و كاشت متراكم گياهاني در فصل پاييز مناسب ميباشد. زيرا، سبب افزايش مقاومت آنها به سرما خواهدشد، و سرما زيان كمتري به محصول وارد خواهد آورد. بذور در رديفهايي به فاصله 35-40 سانتيمتر كاشت ميشوند.فصل بهار (اواخر فرودرين و اوايل ارديبهشت) گياهان را بايد (در صورتي كه نياز باشد) در طول رديفها تنك نمود . تعداد مناسب گياه در هر متر مربع متفاوت و بستگي به شرايط آب و هوايي وبافت خاك دارد. به طور متوسط 30 تا 40 بود كه در هر متر مربع و تراكم 300 تا 400 هزار بوته در هر هكتار مناسب باشد مناسب است كه فاصله هر بوته از يكديگر 10 سانتيمتر باشد
روش كاشت:
براي كشت خشخاش از روشهاي متعددي استفاده ميشود كه مهمترين آنها عبارتند از:
- كاشتن متراكم: در اين روش، بدور را در رديفهاي موردنظر به طور متراكم ميكارند. پس از رويش و چند رگي شدن، گياهان را در طور رديف به تعداد مورد نظر تنك ميكنند. از آنجايي كه اين روش متحمل كار زيادي است اكنون كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد (مگر در سطوح كوچك كشت). بذر مورد نياز براي هر هكتار 3 تا 5/3 كيلوگرم با كيفت مطلوب ميباشد استفاده از اشعه: استفاده از اشعه اكنون در اكثر كشورها رايج ميباشد.
- بذوري كه تحت تأثير اشعه قرار گرفتهاند با بدوز سالم و پرتونگاري ندشهاند به نسبت يك پنجم بذر سالم و چهار پنجم بذور پرتو نگاري شده) مخلوط ميشوند. سپس در طول رديفها كاشته ميشوند.در اين حالت تمام بذور جوانه ميزنند (بدور وقتي به صورت متراكم كاشته شوند سبب تسريع درجوانه زني يكديگر ميشوند) بذوري كه تحت تأثيثر اشعه قرار گرفتهاند پس از رويش خشك ميشوند. رشد و نمو بذور پرتو نگاري نشده همچنان ادامه مييابد. در اين حالت بدون اينكه احتياجي به تنك كردنباشد، گياهان خود از تراكم مناسب و مطلوبي برخوردار خواهد شد. اين روش در مقايسه با روش قبلي (كاشت متراكم) حدود 50 تا 80 درصد كار كمتري را ميطلبد.
مقدار بذور مورد نياز براي هر هكتار 3 تا 5/3 كيلوگرم (اعم از پرتونگري شده يا سالم)ميباشد
بذور مخلوط : مخلوط كردن بذور خشخاش يا بدور بو داده (پته) شدة خشخاش و يا تركيب با ساير مواد ديگر نظير شن ريزه و …. روش ديرگي است كه براي كاشت خشخاش استفاده ميشود. اگر چه اين روشي را در بعضي از كشورها به كار ميبرند ولي روش مناسبي نيست و كمتر مورد استفاده قرار ميگيرد. زيرا،همانطور كه گفته شدند در هنگام جوانهزني به يكديگر كمك ميكنند وسبب رويش يكديگر ميشوند. در حالي كه، در روش مخلوط ( بر اثر عدم رويش بدزو پخته شده ويا فواصل زياد بين بذور سالم بر اثر وجود (سنگريزه) اين امتياز وجود ندارد، و فقط درصدي از آنها رويش مينمائيد. بذور مورد نياز براي هر هكتار 5/1 تا 2 كيلوگرم ميباشد
روش دراژه: چون خشخاش بذور بسيار كوچكي دادر ونميتوان آنها را به صورت تك تك و در فواصل معين كشت نمود. آنها را به صورت دراژه (چند بذر كه توسط ماده مناسبي به هم چسبيده باشند) در آمده پس آنها را به صورت تك تك و در فواصل معين كشت مينمايند. مقدار بذور مورد نيازبراي هر هكتار زمين در اين روش 8 تا 10 كيلوگرم ميباشد.
عمق بذر و خشخاش در موقع كاشت متفاوت است و بستگي به نوع خاك و شرايط آب و هوايي محل رويش دارد و بين 1 تا 5/1 سانتيمتر ميباشد كاشت بذر در اعماق بيشتر مناسب نيست. زيرا، قادر به سبزشدن و بيرون آوردن از خاك نخواهد بود،يا در صورت رويش از رشد و نمو يكساني برخوردار نخواهد شد. زميني زراعتي خشخاش بايد سبك، خاصلخيز، قابل نفوذ و به اندازه كافي، آةكي باشد. بايد توجه داشت، چون دانه خشخش بسيار كوچك است، از اين جهت بايد
حتيالامكان وسايلي به كاربرد كه دانهها به طور متناسب در زمين زراعتي پخش گردند. پس از پخش شدن دانه، بايد روي آنها را از يك قشر خيلي نازك خاك پوشانده و حتي در نهايت دقت و با ملايمت غلطك زد تا دانهها د زمين ثابت كردند و تغيير محل به وجود نياورند. به هر هكتار 60 تا 80 كيلوگرم كوداز ناخالص (نيترات آمونيوم، كلسيم سيانيد)60 تا 70 كيلوگرم كود سوپر فسفات، 80 تا 100 كيلوگرم كود نمك پتاسيم 40% ميدهند.
داشت: مراقبت و نگهداري
مراقبت از خشخاش قبل از كاشت گياه آغاز ميشود. پس از برداشت گياهاني كه با خشخاش به تناوب كشت شدهاند زمين را بايد آماده نمود. براي كاشت بايد از بذوري استفاده كرد كه كاملاً سالم و عالري از هر گونه قارچ يا عامل بيماريزاي ديگر باشند. از اين رو قبل از كاشت، بايد بذور را باموادي نظير تي. ام. دي يا فاليزان يا ويتاواكس ( به مقدار 2 تا 3 گرم بر كيلوگرم) تيمار نمود.
همچنين مرفين مورد نظر را قبل از كاشت بذور بايد بر عليه آفات مضر (نظير لار و حشرات بعضي از كرمها آبدوزك) ضد عفوني كرد. از مواد مناسبي كه براي ضد عفوني خاكها به كار ميروند ميتاوان از بازودين، فورادان 10 گ و سوين به مقدار 15 تا 20 كيلوگرم در هكتار به صورت طعمه يا محلول پالش استفاده نمود. پس از تنك كردن گياهان در طول رديف ها نيز ميتوان از فورادان 10 گ برا
ي ضدعفوني خاك استفاده كرد. مبارزيه باعلفهاي هرز در طول رويش گياهان ضروري است و در كميت و كفيت مصحول نقش موثري دارد. از علف كشهاي مناسب ميتوان از ديگران به مقدار 5/1 تا 7/1 كيلوگرم در هكتار نام برد. زماني مناسب براي استفاده از اين علف كش قبل از كاشت يا پس از كاشت و قبل از رويش بذر ميباشد. در صورتي كه از اين علف كش با تأخير (هنگام رويش گياه) استفاده شود سبب خشك شدن گياهان ميشود.
چنانچه قبل از كاشت بذور از اين علف كش استفاده شود، تأثير آن تا 6 هفته باقي ميماند و زمين فاقد هر گونه علف هرز خواند بود.(61-4) براي مبارزه با علفهاي هرز ميتوان از علف كشهاي انتخابي مناسي نير استفاده كرد. ديكوران از علف كشها انتخابي است اكه به مقدار 2 كيوگرم در هكتار مورد استفاده قرار ميگيرد. زمان مناسب براي استفاده از آ“ هنگامي است كه گياهان در مرحله 8 تا 10 برگي باشند. از اين علف كش مي توان دو با تا برداشت محصول استفاده كرد. در اين صورت زمين عاري از هر گونه علف هرزي ميشود. اگر از روش اشعه براي كاشت استفاده
شده باشد به كار بردن علف كش ديكوران مناسب نيست و به جاي آن بايد قبل از كاشت يا پس از كاشت و قل از رويش بذر از علف كش مزوتوكس به مقدار 7 تا 10 كيلوگرم در هكتار به كار برد. از علف كشهاي انتخابي ديگر كه ميتوان در مرحله 2 تا 4 برگي گياهان استفاده نمود ميتوان از رگلون 8/0 درصد نام برد. چنانچه پس از استفاده از علف كشها بعضي علفهاي هرز در زمين باقي ماندند بايد براي از ميان برداشتن آنها از روشهاي مكانيكي استفاده كرد. اگر كشت خ شخاش با
استفاده از روش اشعه انجام شد، باشد گياهان احتياج به تنگ كردن ندارند و در فواصل مناسبي از يكديگر در طول رديفها رشد مينمايند. ولي چنانچه از روش كشت متراكم استفاده شده باشد بايد آنها را در طول رديفها تنگ كرد. گياهان را بايد در مرحله 4 تا 6 برگي تنك كرد. در صورتي كه عمل تنك كردن با تأخير انجام شود
نه تنها اين عمل با مشكل مواجه خواهدشد، بلكه از مقدار محصول نيز به مقدار قابل ملاحظهاي كاسته ميشود. معمولاً عمل تنگ كردن را با دست يا با ماشينهاي مخصوص انجام ميدهند ولي از آنجايي كه اين عمل بسيار وقت گير است لذا در مالسهاي اخير از مواد شييمايي (علف كشها) براي تنك كردن گياهان خشخاش استفاده ميشود كه به شرح زير ميباشد:
اين روش با استفاده از ماشينهي مخصوص علف كش صورت ميگيرد. علف كش يك درصد
گراماكسوين را در تانكرهاي مخصص ريخته و در جهت عمود بر رديفها و به طول 14 تا 15 سانتيمتر بر روي گياهان محلول پاشي ميكنند. در اين بين فاصلهاي به طول 5 تا 6 سانتيمتر تحت تأثير علف كش قرار نميگيرند. گياهاني كه در طول رديفها به اين علف كش آلوده شدهاند ( به طول 14 تا 15 سانتيمتر) خشك ميشوند. در حاليكه گياهان قسمتهاي ديگر (به طول 5 تا 6 سانتي متر)كه تحت تأثير اين ماده قرار نگرفته اند) سالم مانده و به رويش خود ادامه ميدهند. به اين ترتيب گياهان در طول رديف تنك ميشوند. به هر حال پس از تنككردن (اعمل از مكانيكي يا
شيميايي) تعداد مطلوب گياه در هر هكتار 300 تا 400 هزار بوته ميباشد. چنانچه گياهان از تراكم كمتري برخوردار باشند رشد و نمود آنها بهتر و عملكرد گرز ها نيز بيشتر خواهند بود. البته در مقياس وسيع كشت مقدار عملكرد كاهش خواهد يافت.
آبياري
آبياري خشخاش بايد با دقت كامل انجام گيرد، زبرا، آبياري زياد و همچنين آبياري در زمانهاي نامناسب سبب اتيداي خشخاش به بيماريهي مختلف ميشود. گياهان از بدو رويش تا ساقهدهي به مقدير متوسطي آب و همچنين به درجه حرارت متوسط (12 تا 14 درجه سانتيگراد) نياز دارندا. در اين مرحله هواي بسيار سرد و بارندگي آبياري) فراوان و همچنين هواي بسيار گرم و خشك براي گياهان مناسب نيستند و سبب كاهش عملكرد ميگردند هنگام گلدهي (مرحه پنجم) گياهان
بهمقادير كمي آب نياز دارند، در اين مرحله آبياري از نوع باراني مناسب نيست زيرا سبب ريزش گلها و عدم گرده افشاني و در نهايت باعث كاهش عملكرد ميشود. در جريان نمود ميوه و همچنين رسيدن بذور آب كافي بايد در اختيار گياهان قرا رگيرد كم آبي سب كوچك شدن ميوه و همچنين كاهش عملكرد بذر ميشود. هواي گرم و خشك در مرحله پنجم سبب افزايش تشكيل مرفين مي شود و آبياري زياد در اين مرحله نه تنها سبب كاهش مواد موثره (آلكالوئيدهاي مختلف ) ميشود،
بلكه سبب ابتلاي گياهان به انواع بيماريهاي قارچي از جمله سفيدك نيز ميگردد. خاكهاي مناسب براي كشت خشخاش، خاكهايي با بافت متوسط (شني- رسي) با خاكهاي سني با مقادير مناسب مواد و تركيبات هومولي ميباشند.خاكهاي شني زهكشي شده و غني از مواد و عناصر غذايي نيز براي كاشت اين گياه مناسب هستند. خاكهاي سنگين رسي، ماسههاي بسيار نرم (بادي) و فقير از عناصر ومواد غذايي و خاكهي اسيدي براي كشت خشخش مناسب
نيستند.خاكهايي كه فوراً خشك ميشوند و سله توليد مينمايند. و خاكهايي كه آب بر روي آنها ماندو به صورت غرقاب درميآيند براي كاشت اين گياه نيز مناسب نميباشند. گياه خشخاش در طول رويش به مقادير مناسبي مواد و عناصر غذايي نياز دارد طوفان و بادهاي شديد براي خشخاش مضرند زيرا، سبب جابجايي خاك و نيز باعث حركت بذور و انتقال آنها به نقاط ديگر ميشوند.
خاك براي خشخاش بين 9/4 تا 2/8 مناسب ميباشد. (ترجمه)
دوره رشد خشخاش
طول دوره رشد گياهاني كه در فصل بهار كشت ميشوند بين 120 تا 160 روز است. دوره رشد خشخاش ( از كشت بذور تا رسيدن و كامل شدن ميوهها) به شش مرحله تقسيم ميشود كه عبارتند از :
مرحله اول- مرحله جنين يا خواب بذر- بذور خشخاش 4 الي 5 سال از قوه رويش مناسبي برخوردارند از اين رو ميتومان بذور مورد نظر را با حفظ قوه رويش تا مدت مذكور درمكانهاي مناسب نگهداري نمود.
مرحله دوم- مرحله سبز شدن بذر - اين مرحله از سبز شدن بذر تا تشكيل طوقهاي به طول ميانجامد. درجه حرارت مناسب براي رويش بذر 7 تا 8 درجه سانتيگراد ميباشد. معمولاً 15 تا 20 روز پس از كشت به تدريج سبز ميشوند.
مرحله سوم- مرحله تشكيل برگهاي طوقهاي- گياه نيز در اين مرحله به ساقه ميرود. اين مرحله طولانيترين مرحله است و بستگي به شرايط اقليمي محل رويش دارد و معمولاً بين 50 تات 60 رزو به طول ميانجامد. چنانچه گياهن در فصل بهار با تأخير كاشته شوند (اواسط يا اواخر بهار)، اين مدت كوتاهتر ميشود. ميانگين درجه حرارت مطلوب در اين مرحله 12 تا 14 درجه سانتيگراد
است. در اين مرحله آبياري (بارندگي) به مقدار متوسط براي گياهان مطلوب خواهدبود. اگر در اين مرحله هوا گرم باشد برگها كوچكتر خواهند شد و دوره رويش گياهان نيز كاهش خواهديافت. گياهان در اين مرحله به سهولت قادر به تحمل سرما ميباشند به طوري كه حتي دماي 4- تا 5- درجه سانتي گراد را هم تحمل ميكنند.
مرحله چهارم- مرحله طويل شدن ساقه- در اين مرحله نه تنها رشد كامل ميشود و ساقه طول نهايي خود را كسب مينمايد بلكهرويش انسعابهاي ساقهاي نيز آغاز ميشود و اين مرحله تا تشكيل غنچنه وباز شدن گلها ادامه مييابد. اين مرحله در حدود 25- تا 30 روز به طول ميانجامد و ميانگين درجه حرارت مطلوب در اين مرحله 16 تا 18 درجه سانتيگراد گزارش شده است.
گياهان درمرحله چهارم به آب و مواد غذايي مناسب و همچنين بيش از مراحل ديگر به ازت نياز دارند. در اين مرحله هواي گرم و خشك و بارندگيهي شديد براي رويش گياهان مطلوب نيست زيرا بارندگي سبب ريزش گلها ميشود.
مرحله پنجم- مرحله گلدهي- در اين مرحله نمو گلها كامل مي شود و پس از 4 تا 6 روز گلها كاملاً باز ميشوند و رسيدن ميوهها و كامل شدن بذور آغاز ميشود. مدت زمان مورد نياز گياه در اين مرحله متفاوت و بستگي به گونه گياه و شرايط آب و هوايي محل رويش دارد. و معمولاً بين 20 تا 30 روز است. ابتدا ريزش گلبرگها آغاز مي شود، سپس طي 10 تا 14 روز ميوه گرز مانند و بذور داخل آن به تدريج ميرسند.در اين مرحله ميوهها حاوي شيرابهاي ميباشند كه با تيغ زدن به آنها اين شيرابه به خارج تراوش ميكند
رطوبت كافي و درجه حرارت نسبت بالا (18-20 درجه سانتيگراد) سبب تسريع در رشد و نمو گرز ها ميشود.
مرحله ششم- رسيدن بذور و ميوه - در اين مرحله ميوهها و بذور رنگهاي ثابت و واقعي خود را ميبابند و بذور پس از رسيدن از ديوارههاي ميوه جدا ميشوند و به درون كپسول ريزش ميكنند. زمان مورد نياز در اين مرحله متفاوت است و بستگي به گونه گياه و شرايط اقليمي محل رويش آن دارد و معمولاً بين 15 تا 25 روز است.خاك در اين مرحله بايد از رطوبت مناسبي برخوردار باشد. با رسيدن و كمل دشن ميوه و بذور محتوي آن، برگها به تدريج خشك و ساقهها با كمترين فشار شكسته ميشوند. از علايم ديگر رسيدن ميوهها اين است كه با تكان دادن آن صداي برخورد بذور به ديواره داخلي ميوه شبيه مي شود.
مواد و عناصر غذايي موردنياز
همانطور كه ذكر شد خشخاش دوره رويش نسبتاً كوتاهي دارد. از اين رو در طول رويش براي افزايش عملكرد و بهبود در كميت و كيفيت مواد موثره،بايد از مواد و عناصر غذايي مناسبي كه به سهولت و در مدت زمان كوتاهي قابل جذب اين گياه باشند. استفاده نمود. از مهمترين عناصر مورد نياز خشخاش كه به راحتي توسط آن جذب ميشوند و نيز نقس قابل ملاحظهاي در عملكرد دارند ميتوان از ازت و فسفر نام برد.
تحقيقات نشان ميدهد كه كودهاي پتاسيم تأثير كمي در عملكرد كپسول دارند.
براي توليد 5/3 تن در هكتار پيكر رويش و 2/1 تن در هكتار كپسول، گياهان 5/102 كيلوگرم ازت، 192 كيلوگرم اكسيد فسفر و 4/114 كيلوگرم اكسيد تاپس از خاك جذب ميكنند و براي توليد هر 100 كيلوگرم بذر خشخاش، به 2/3 كيلرم ازت، 6/1 كيلوگرم اكسيد فسفر، 72/0 كيلوگرم اكسيد پتاس و 18 كيلوگرم كلسيم نياز دارند.
در عملكرد خشخاش دارد از آنجايي كه گياه خشخاش دوره رويش كوتاهي دارد ، هنگم افازودن كودهاي حيواني بايد رفتا نمود كه زمان كافي براي تجزيه و تبديل مواد آلي غير قابل استفاده به مواد معدني قابل استفاده گياه وجود داشته باشد. به همين دليل كودهاي كاملاً پوسيده كه در اوايل پاييز به زمين داده شده باشند ميتوانند تأثير مثبتي در افزايش عملكرد داشته باشند
.
كودهاي از ته تأثير مثبتي در افزايش محصول بذر دارند و به نحو بارزي سبب افزايش عملكرد آن مي شوند اما در توليد آلكالوييد نقش چندان ندارند. بهتر است 60 تا 80 كيلوگرم در هكتار ازت، 50 تا 80 كيلوگرم در هكتار اكسيد فسفر و 40 تا 50 كيلوگرم در هكتار اكسيد پتاس به زمينهايي كه درآنها خشخاش كشت ميشود، اضافه شود. مقادير فوق تمام فسفر و پتاسيم همراه با يك سوم ازت در پايين، هنگام آماده سازي خاك، يك سوم ديگر ازت در بهار و باقيمانده هنگام رويش برگهاي طوقهاي بايد به خاك افزوده شوند.
آماده سازي خاك
چون خشخاشها بذور كوچكي دارند،آماده نمودن زمين زراعي و تهيه بستر مناسبي براي بذر از اهمين خصي برخوردار است. چنانچه خشخاش باغلات به تناوب كشت شده باشد، پس از برداشت آنها بلافاصله بايد زمين را براي كشت خشخاش آماده نمود. افزودن كودهاي شيميايي و انجام شخم عميق در فصل پايير در زمينهايي كه خشخاش اولين بهار در آن كشت ميشود ضروري است. همچنين قبل از كاشت بايد باقيمانده علفهاي هرز را وجين كرد .
در فصل بهار بايد از كاربرد وسايلي كه سبب تبخير وكاهش رطوبت خاك گردد (نظير شخم عميق يا نيمه عميق و … ) پرهيز كرد و در اين فصل و تنها زمين را تسطبع نمود. از آنجايي كه خاك سطحي كه در مجاورت بذر قرار ميگيرد بايد داراي ذراتي كوچك و متراكم باشد.
لذا قبل از كاشت، با انجام غلتكي مناسب بستر سطحي خاك را متراكم ميكنند. اگر احياناً ذرات خاك از فضاي زياد ونامناسبي برخوردار باشند فاصله مناسبي بين آنها ايجاد گردد (اعماق فو بايد حتي الامكان اوايل بهار انجام گيرد)
آفات
الف- حشرات:
حشرات متعددي تاكنون در مزاع خشخاش مشاهده شده كه در زير به طور مختصر به برخي از آنها خواهيم پرداخت.
سرخرطومي كپسول خشخاش
اين حشره به طور كلي در تمام مناطقي كه اقليم خشكدارند و زمستان آنها حشره، به طور كلي درتمام مناطقي كه اقليم خشك دارند و زمستان آنها معتدل تر است به عنوان يك آفت خطرناك خشخاش قلمداد شده است.
در ايران اولين بار در مزارع خشخاش نيشابور از اين حضره به عنوان يك آفت خشخاش نام برده شده است.
تغذيه حشرات ك مل از جوانههاي گل ميتواند سبب خسارات شديدي كه شامل خشكيدن بيموقع كپسولهاست ميشود. اما خسارت اصلي اين حشره مربوط به لارو آن است. هر لارو تقريباً دانههاي يك كپسول را از بين ميبرد. اما در يك كپسول گاه ممكن است 18-12 لارو مشاهده شود.
زمستان به صورت حشره كامل در پناهنگاهها بسر ميبرد و در بهار از جوانههي گل خشخش تغذيه ميكنند و تخمريزي در داخل گذر خشخاش صورت ميگيرد.لاروها پي از رشد كامل ميوه خشخاش را ترك كره و در خاك تبديل به شفيره مي شوند. پس از ظهور، حشرات كامل تا بهار سال آينده به همين صورت باقي ميمانند. اين نوع كپسولها به آساني قابل تشخيص از كپسولهاي سالم ميباشند. زيرا كه لكههاي قهوهاي متميل به سياه گواه باندي بر آلوده بودن آنهاست
براي مبارزه چيدن و سوزاندن بوتههاي آلوده و سمپاشي با يكي از سموم فسفره بر عليه حشرات كامل و يا لاروهاي جوان كه تازه ار تخم خارج شدهاند توصيه ميگردد براي مبارزه با آفات مربوط به گرز ميتوان از محلول وفاتوكس يا ديتريفون به مقدار 20 تا 25 كيلوگرم در هكتار و قبل از گلدهي استفاده نمود. در مرحله گلدهي همراه با اين سموم ميتوان از محلولهاي مصون كنند. زنبور عسل نيز استفاده كرد.
سرخورطومي طوقهو ريشه خشخاش
خسارت اين حشره مربوط به تغذيه لارو از ريشه خشخاش است كه درنتيجه آن ريشهها سياه و برگها از قاعده شروع به زرد شدن ميكنند. حشرات كامل از برگ خشخاش خورده و لكههاي كوچك و نامنظم در سطح برگ ايجاد ميكنند. ميزان خسارت اين آفت در مزارع خشخاش بيش از 50 درصد گزار شد.
اين آفت زمستان را به صورت حشره كمل در پناهگاهها بسر ميبرد. در بهار در ريو برگهاي خشخاش تخميريزي كرده و لاروها پس از مختصر تغذيه برگ را ترك كرده و خود را به رزشه گياه ميرسانند. مدت تغذيه 4 تا 5 هفته است و در همانننجا لارو كامل در داخل ميوه تبديل به شفيره ميشود. ظهور حشرات كامل تدريجاً تا اواسط شهريور ماه به طول ميانجامد. اين حشره يك نسل
در سال دارد جهت مبارزه با اين آفت زدن شخم عميق و در نتيجه از بين بردن حشره كامل نتيجه رضايت بخش ميدهد. استفاده از سموم فسفره نظير سومي يتون يا لبايسيد جهت از بين بردن حشرات كامل و لاروهاي جوان توصيه ميگردد.
تقويت خاك و پاك كردن اراضي از وجود علفهاي هرز در جلوگيري از شاعه آفت و پيشرفت خسارت آن نقش عمدهاي دارد.
تنك كردن به موقع و ايجاد فاصله مناسب بين بوتهها، جمعآوري و سوزاندن بوتههاي آلوده، شخم و يخ آب زمستانه و احيانا مخلوط كردن سم با خاك مزارع قبل از كاشت و به هنگام از ديگر اقدامات قابل توصيه است.
از ديگر آفت خشخاش ميتوان به آبدوزدك، شته سياه باقلا، زنجره، سن كفشدوزك صيفي، سرخرطومي، كرم برگخوار چغندر، پروانه اشاره كرد.
پشه گالزاي خشخاش:
در نتيجه جمله و تغذيه اين آفت مقداري از بذرها از بين رفته و مابقي هم خشك شده و كيفيت چندان مطلوبي نخواهند داشت. كپسولهاي آلوده رشد ناهماهنگي داشته و سطحشانصاف و يكنواخت نيست. در صورتي كه اين كپسول ها را بشكافيم به تعداد زيادي از لاروايي حشره برخوردميكنيم كه در مراحل آخري رشد به شفيره تبيدل شده و دوران شفيرگي هم در همين كپسولهاي آلوده سپري ميشود. گاهي انبوهي تعداد اين لاروها به حدي است كه ديوارههاي داخلي كپسولها از بين مي رود.
سوراخهاي خروجي كه درواقع يك نوع زخم بر ديواره كپسول ها هستند محل مناسبي براي حمله تا قارچهاي گندروي بشمار ميآيند كه سرانجام به فساد گنديدگي اين قبيل كپسول ها منجر ميشود .
زنبور ساقه خوار خشخاش
زمان ظهور حشره كامل حدود اوايل تابستان بوده و نحوه خسارت آن بدين طريق است كه تخمهاي خود را نزديك آوندهاي آبكش ساقه تعبيه ميكند. در نتيجه زخمي كه فرو بردن آلتا تخمير حشره درون ساقه نبات ايجاد ميشود شيرا به (لاتكس) جريان پيدا كرده و درهمان محل خروج پس از مدتي ميخشكد.
لاروها پس از خروج از تخم، آوندهاي چوب آبكش را مورد حمله قرار داده و دالانهائي به درازاي 3-4 ميليمتر در جهت طول ساقه ايجاد ميكنند. آثار اين خسارت در مسر همان دالان، داخلي در سطح خارجي ساقه به صورت لكههاي طولي به رنگ زرد متمايل به قهوهاي يا ارغواني قابل رويت ميباشد. نتيجه اين فعاليت لاروي از بين رفتن آوندهاي آبكش بوده و سرانجام به خشك شدن نبات منتهي ميگردد.
مهمترين نبات ميزبان اين ترنبور خشخاش روغن گزارش شده است
ب- پرندگان
خسارت پرندگان به زراعت خشخاش بيشتر به صورت حمله به كپسول بوده و برخلاف بسياري از زراعتهاي ديگر كمتر به بذرهاي كاشته شده مي‘اشد. (125-13)
از پرندگاني كه باعث خسارت ميشوند، كلاغها (كلاغ بعدادي يا كلاغ كر كر، كلاغ كاكل دار، كلاغ سياه)، چرخ ريسك، سهره اروپا و آسيا و فينچ طلايي ميتوان نام برد.
شتهها
شتهها از آفات ديگر اين گياه ( متعلق به زير خانواده آمنديته، جنس آمين) ميباشند. اين شتهها با تغذيه از شيره گياه علاوه بر تضعيف گياه باعث بد شكلي در اندامها و ترشح مقدار زيادي عكس و همچنين سبب انتقال بيماريهاي قارچي و ويروسي ميشوند. بر ضد شتهها ميتوان از محلولهاي وفانوكس يا پريموز قبل يا بعد از مرحله گلدهي استفاده كرد.
بيماريها
سفيدك دروغي خشخاش
اين بيماري در اغلب نقاطي كه كشت خشخاش معمول مي باشد ديده شده است. اولين گزارش مربوط به بيماري سفيدك دروغي توسط سيرو وبوتلر از هندوستان و در سال 1907 ميباشد- از آن به بعد به بسياري از مناطق خشخاش خيز من جمله روسيه (شوروي)، يوگسلاوي، تركيه، بلغارستان بيماري ديده شده و درصد آلودگي و خسارت آن هم ذكر گرديده استا. از ارقام مذكور چنين استنباط ميشود كه درصد خسارت بيماري بالا و در اغلب موارد از 50 متجاوز است. قارچ عامل بيماري درتمام مراحل رشد ونمو نبات ميزبان حمله كرده و قسمتهاي مختلف برگ، ساقه، گل و ميوه را آلوده ميكند.
بذور حاصل از ميوههاي مبتلا به سختي جوانه ميزنند.
آلودگي در نباتات جوان ممكن است از دو راه تظاهر كند:
1- آلودگي جوانه انتهائي
2- آلودگي غنچهها
در مبارزه با اين بيماري و جلوگيري از خسارت آن استفاده از سموم شيميايي و سپاشيهاي لازم وقتي مثمرتر و اقتصادي خواهد بود كه در كنار ام رسمپاشي، مواظبتهاي زراعي همراه با پاره اي احتياطات مرعي شود. سم مورد نظر براي سمپاشي ميتواند يكي از سموم دي تيوكاربامات باشد. (در بررسيهاي مزرعهاي سم «ديتان ام 45» بر ديگر سموم برتري قابل قبول نشانداده است.)
هلمينتو سپوريوز خشخاش
گزارشهي زيادي از اين بيماري خطرناك و شيوع آن در بلغارستان وجود دارد در بلغارستان ديده نشده كه درشرايط طبيعي اين قارچ ميزبان ديگري غير از خشخاش را انتخاب نمايد.
ساقههاي آلوده و بقاياي نباتات در مزرعه عامل مهمي براي آلودگي در فصل بهار به شمار ميرود. اين بقاياي آلوده سرشار از پرتيس ميباشند كه پس از پارهشدن آنها، آسكها و سرانجام آسكوسپورها به خارج راه پيدا كرد. بعد از جوانه زدن موجبان پيشرفت و اشاعه بيماري را فراهم ميآورند.
آلودگي ثانوي توسط كنيديهاي قارج كه به تعداد زياد و به سرعت تمام قسمتهاي نبات را فرا ميگيرند به وجود ميآيد. اين آلودگي در مزرعه پيش آمده و با وجود شرايط مساعد تشديد ميشود.
اين قارچ در مراحل مختلف زندگي خشخاش به آن حمله مي كند. قارچ عامل بيماري به تمام قسمتهاي هوايي و زيرزمين نبات و در تمام مراحل رشدي خسارت وارد ميآورد
در مبارزه با اين بيماري اقدامات پيشگيري و مواظبتهاي زراعي رل عمده اي در اند، شخم عميق ،منهدم كردن و سوزاندن بقاياي شاخ و برگ آلوده موجود در مزرعه برقرار كردن سيستم تناوب زراعي و انتخاب بذر سالم و عاري از بيماري از ضروريات است.
سفيدك حقيقي خشخاش
در نتيجه حمله اين قارچ سطح برگ خشخاش از پوشش سفيد رنگي كه متمايل به خاكستري است مستور ميگردد.
از عوارضي مهم و قابل توجه اين بيماري كوچك و نارس ماندن كپسول هاست كه در زراعت خشخاش با هر يك از دو منظور استعمال روغن و يا شيره تأثيرش مهم و اقتصادي است.
آنتراكنوز خشخاش
اين قارچ در ژاپن عامل اصل بيماري آنتراكتوز خشخاش شناخته شده است.
كنيديهاي اين قارچ بيضي، دراز و كشيده و در حرارت و رطوبت مساعد به خوبي تندش مي يابند . با عامل اصلي پراكندگي كنيديهاست. از محل زخمها و خراشهاي ناشي از به هم خوردن ساقهها و يا اثر ضربات تگرك، كشيديهاي قارچ وارد شده و موجبات تخريب نسوج نباتي را دراين ناحيه فراهم ميآورند.
اسكلروتيناي خشخاش
علائم اين بيماري وقتي تظاهر ميكند كه رشد رويشي بوتهها خشخاش به انتها رسيده و گلها كم و بيش ظاهر شدهاند. اين نشانهها عبارتست از ظهور لكههائي به رنگ سبز تا قهوهاي روشن كه به خصوص درمحل رگبرگها و شاخههاي جانبي مشاهده ميشوند.
كفك خاكستري خشخاش
اين بيماري خاصي نواحي مرطوب و مناطقي است كه متوسط باران ساليانه آنها به 500 ميلميتر و بيشتر از آن برسد.
محلي را كه كنيديهاي قارچ عامل اين بيماري براي زندگي و رشد و نمو خود انتخاب ميكنند روي رگبرگها و به خصوص انتهاي پهنه برگي است كه محل تجمع رطوبت و قطرات آب ميباشد.
ساقههاي آلوده در محل حمله قارچ تغيير رنگ داده و به قهوهاي گرايش پيدا ميكنند.
كپسول هم در صورتيكه تشكيل شده باشد به آن سمتي تمايل پيدا ميكند كه ساقه تغيير رنگ داده و كج شده است.
بوته مسيري خشخاش
از قارچهائي كه تاكنون عامل اين بيماريها شناخته شده ژانر قابل ذكر ميباشد.
از آنجا كه اين قارچ خاكزي بوده و زمستان گذراني آن روي بقاياي خشخاش در مزارع آلوده است روي اين لحاظ ي مبالاتي در مورد زراعت خشخاش وعدم دفت در بكار بردن روشهاي به زراعي امكان اشاعه اين عارضه را بيشتر فراهم ميآورد.
فوزاريوز خشخاش
قسمتهاي مورد حمله قارچ، ريشه و طوقه نبات است كه علائم بيماري در اين اندام ما از يك حالت بيونگي نسج و ظهور لكههاي بدشكل به رنگ زرد متمايل به سفيد شروع شده و به صورت تغيير رنگ بافت به قرمز متمايل به قهوهاي ختم ميشود. در اين موقع ميسليومهاي قارچ مانع جريان شيره گياهي درآوندها شده و سرانجام موجبات زردي شاخ و برگ و خشكي سريع نبات را فراهم ميآورد. مبارزه با اين بيماري مشكل بزرگي است و تنها راه چاره رعايت جوانب به زراعي و اقدامات احتياطي است. ضمناً منع كاشت نبات در خاكهاي با واكنش اسيدي از توصيههاي ضروري است.
ورتيسيليوز خشخاش
يكي ديگر از انواع بيماريهاي قارچي خش
خاش بيماري فوق الذكر مي باشد.
پوسيدگي نرم باكتريائي
اين باكتري به تمام اعضاي خشخاش حمله ميكند. علايم بيمار لكههاي قهواي تا قهوهاي متمايل به سياه ميباشد.
منبع آلودگي بذر خشخاش است. از همين طريق ايت كه آلودگي گسترش يافته و از سالي به سال ديگر انتقال مييابد.