بخشی از مقاله

چکیده:

هدف: پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی بر نگرش دانش آموزان نسبت به مصرف مواد مخدر انجام شد. روش پژوهش: جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان سال اول دبیرستان های شهرستان ملارد، در سال تحصیلی 1389 -90 بودند. نمونه آماری شامل 380 نفر بود که با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 8 جلسه مورد آموزش قرار گرفتند. نگرش دانش آموزان توسط ابزار "نگرش سنج دانشآموزان نسبت به موادمخدر" مورد استفاده قرار گرفت و دادههای آماری با روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش : نتایج به دست آمده نشان داد که آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی توانسته است نگرش دانش آموزان گروه آزمایش را به طور معناداری تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر میزان اثربخشی این آموزش بر دانش آموزان دختر و پسر متفاوت نبود. نتیجه گیری: آموزش توانمند سازی روانی اجتماعی بر افزایش نگرش منفی دانش آموزان نسبت به مصرف موادمخدر موثر است. با توجه به اثربخشی عامل جنسیت در نگرش به مصرف مواد مخدر، لازم است در اجرای مداخلات به تفاوتهای اولیه دو جنس در نگرش به مواد توجه داشت.
-1مقدمه

سوءمصرف موادمخدر در عصر حاضر یکی از مهمترین و اساسیترین مشکلات بسیاری از جوامع است، مسئلهای که بسیاری از کشورهای جهان را درگیر کرده و پیامدهای منفی آن روز به روز رو به افزایش است. طبق آمار دفتر موادمخدر سازمان جهانی بهداشت تخمین زده شده است که در سال 2011 بین 167 تا 315 میلیون انسان 15 تا 64 ساله در سراسر دنیا طی سال گذشته مواد روانگردان مصرف کردهاند. این آمار معادل 3,6 تا 6,9 درصد کل جمعیت بزرگ سال دنیاست UNODC - ، . - 2013 پژوهشهای انجام شده در ایران نیز نشان دادهاند که یازده درصد خانوادههای تهرانی درگیر مصرف انواع موادمخدر هستند - محسنی تبریزی، - 1385 و یازده درصد دانشجویان دانشگاههای تحت پوشش وزارت علوم مصرفکننده حرفهای موادمخدر بودهاند - صرامی، قربانی و مینویی، . - 1392 برآوردهای مختلف حاکی از اعتیاد بین یکمیلیون - محمد رزاقی، رحیمی، حسینی و مدنی، - 1379 تا یک میلیون و هشتصدهزار شهروند - نارنجیها و همکاران، 1384؛ یاسمی و شاه محمدی، - 1381 به انواع موادمخدر هستند.
همچنین دادههای مرتبط با سن شروع مصرف موادمخدر نشان داده است که %4 افراد قبل از 15 سالگی و %24 در سنین 15 تا 19 سالگی اقدام به شروع مصرف موادمخدر کردهاند و در کل % 56,3 افراد تا قبل از 24 سالگی موادمخدر را امتحان کردهاند - معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی، 1378؛ معاونت امور فرهنگی و پیشگیری سازمان بهزیستی با همکاری UNDCP، . - 1378 پژوهشهای انجام شده روی جمعیت دانشآموزی نیز از آماری مشابه با پژوهشهای شروع مصرف حکایت دارند به طوری که نرخ سوءمصرف موادمخدر در دانشآموزان با روشهای عینی بین %5 تا % 7 - الهوردی پور، حیدرنیا، کاظم نژاد، شفیعی، آزاد فلاح، میزایی، ویت، - 1384 برآورد شده است و در پژوهشهایی که از روشهای خود اظهاری برای جمع آوری دادهها استفاده میکردند این نرخ مقداری پایینتر و بین %3 تا %4 درصد - بشیریان، حیدرنیا، الهوردی پور و حاجی زاده، - 1391 گزارش شده است.
نگرانی مرتبط با چنین یافتههایی این است که شروع زودهنگام مصرف مواد رهگشا1 ممکن است به مصرف مواد سنگینتر بیانجامد. مطابق فرضیه مصرف مواد رهگشا در نوجوانی - کندل، - 2002 نوجوانانی که سیگار یا الکل مصرف میکنند بیشتر احتمال دارد که ماری جوانا را امتحان کنند و کسانی که ماری جوانا مصرف میکنند بیشتر احتمال دارد که به مصرف مواد توهمزا، محرکها، افیونها و دیگر مواد اعتیاد آور روی بیاورند. علاوه براین شواهد تجربی جمع آوری شده نشان میدهد که شروع زودهنگام مصرف مواد با گسترهای از دیگر پیامدهای منفی در اواخر نوجوانی و اوایل بزرگ سالی مانند خشونت و رفتار قانونشکنانه، سلامت جسمی ضعیف و مشکلات سلامت روان مرتبط است - الیکسون، توکر و کلین2، 2001؛ نیوکامب و بنتلر3، . - 1988رویکردهای ارتقای کارآمدی در سه دهه گذشته مورد توجه صاحب نظران حوزه پیشگیری از مصرف مواد بوده اند. اساس نظری رویکردهای ارتقای کارآمدی طراحی شده برای پیشگیری از مصرف مواد بر نظریه یادگیری اجتماعی بندورا - 1977 - و نظریه رفتار مشکل ساز جیسور - 1977 - قرار دارد. طبق این رویکرد، مصرف مواد به عنوان یک رفتار اجتماعی آموخته شده و کاربردی - ابزاری - لحاظ میشود که نتیجه تعامل بین عوامل فردی - درونفردی - و اجتماعی - بینفردی - است. رفتار مصرف مواد به واسطه فرایندهای سرمشق گیری، تقلید و تقویت آموخته میشود و تحت تأثیر شناختها، نگرشها و عقاید تأیید کننده مصرف مواد نوجوان قرار میگیرد. اعتقاد بر این است که این عوامل در ترکیب با مهارتهای شخصی و اجتماعی ضعیف، آسیب پذیری نوجوان را نسبت به نفوذهای اجتماعی معطوف به مصرف مواد افزایش میدهند - بوتوین، . - 1998

طی سالهای اخیر رویکردهای شناختی در حوزه سوء مصرف مواد تبیین قابل توجهی برای این پدیده ارائه کردهاند. عنصر شناختی در حوزه سوء مصرف مواد بر فرایندهای ذهنی تأکید دارد که توسط اصطلاحات گوناگونی مانند گرایشات، انتظارات، باورها، نگرشها و طرحوارهها توصیف شدهاند. به عبارت دیگر در صورتی که فرد نسبت به موضوع خاصی دارای نگرش پایدار، برجسته، نیرومند و مبتنی بر استدلال باشد، با احتمال بسیار زیادی مرتکب رفتاری میشود که با نگرش مذکور همخوان است - تیلور، پیلا و سیرز4، . - 2000 طبق مدل عمل مستدل آجزن و فیشبین - 1980 - ، مصرف آزمایشی مواد منحصرا توسط تصمیم یا نیت مستدل نوجوان برای پرداختن به رفتارهای مواد-ویژه تعیین میشود. این تصمیات نیز به نوبه خود توسط دو مؤلفه شناختی تعیین میشوند. نیتها تحت تأثیر نگرش نوجوانان نسبت به رفتارمصرف مواد خودشان قرار میگیرند. آجزن و فیشبین با اقتباس رویکرد ارزش- انتظار مدعی شدند که نگرشهای مواد- ویژه تابع ریاضی پیامدهای - هزینهها و مزایای - فردی ارتکاب مصرف مواد و ارزش عاطفی که افراد بر آن پیامدها میگذارند، هستند. احتمالا اگر مزایای مورد انتظار مصرف مواد بیش از هزینههای مورد انتظار باشد، نوجوانان میبایست نگرش مثبتی درباره مصرف مواد داشته باشند. بنابراین ارزیابی پیامدهای مثبت و منفی مصرف مواد عنصر محوری در شناخت علت گرایش نوجوانان به مواد است. نقش نگرش به مصرف مواد چنان مهم قلمداد شده است که آلبرت آلیس بیان داشته است تفکر و نوع نگرش افراد مصرف کننده مواد است که آنها به سوی مصرف مواد سوق میدهد و یا آنها را از مصرف مواد دور میکند.

پژوهشها نشان میدهند که نگرشها و هنجارهای ذهنی نوجوانان موجب شکل گیری نیات و مقاصد نسبت به مواد، و متعاقبا عمل مصرف مواد میشوند - کوتر5، . - 2002 تحقیقات دیگر نشان میدهد که نگرشها و هنجارهای ذهنی دانش آموزان 30 تا 53 درصد واریانس مربوط به مصرف الکل را نیز تبیین میکنند - اسچلگل، کرانفورد وسانبورن6، - 1997 طی دهههای گذشته در سراسر دنیا از جمله ایران تلاشهای منسجمی برای توسعه رویکردهای مؤثر پیشگیری از سوءمصرف موادمخدر در مدارس انجام شده است. این رویکردها عمدتا دانشآموزان دبیرستانی را با بهرهگیری از مداخلات کلاسی هدف قرار دادهاند. موقعیت مدرسه برای اجرا و آزمون برنامههای مداخلهای موادمخدر بسیار مناسب است چرا که دسترسی مناسبی به تعداد زیادی از نوجوانانی فراهم میکند که در این سنین شروع به تجربه دخانیات، الکل، ماریجوانا و سایر مواد مینمایند. »برنامه توانمندسازی روانی اجتماعی در مدرسه« به طور اختصاصی برای پیشگیری از مصرف مواد و رفتارهای پرخطر در دانش آموزان در معرض خطر تهیه شده است. این بسته آموزشی شامل سه بخش است: کتاب راهنمای آموزش مهارتهای زندگی، کتاب کار دانش آموزان و راهنمای مشاور در مورد راهبردهای پییشگیری از مصرف مواد در دانش آموزان - محمد خانی، . - 1388 برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی متمرکز بر مهارتهای زندگی است که بر اساس یافتههای پژوهشی در خصوص عوامل خطرساز و حفاظت کننده مصرف مواد، در نوجوانان ایرانی و مدلهای سبب شناسی بومی طراحی شده است و بر موضوعات مرتبط با مصرف مواد و سایر رفتارهای پرخطر تمرکز دارد - محمدخانی، . - 1389 در این پژوهش تلاش شد تا با اجرای برنامه توانمندسازی روانی- اجتماعی، نگرش دانش آموزان به مصرف موادمخدر را در ابعاد کلی، شناختی و عاطفی تغییر داده و مقایسه ای در مورد اثر بخشی این آموزش ها در نگرش دو گروه دختران و پسران صورت گیرد.

-2روش تحقیق

-2-1روش تحقیق پژوهش حاضر، روش شبهه آزمایشی بود که درآن دوگروه آزمایش و گواه در این پژوهش دو مرتبه مورد سنجش قرارگرفتند. اولین سنجش با اجرای پیش آزمون و دومین سنجش به وسیلهی پس آزمون انجام شد. به منظورتشکیل دوگروه آزمایش وکنترل، با استفاده ازروش نمونه گیری تصادفی، نیمی ازآزمودنیها درگروه اول و نیمی دیگردرگروه دوم جایگزین شدند. اندازهگیری متغیروابسته برای هر دوگروهی که به این ترتیب تشکیل شدند دریک زمان و تحت یک شرایط صورت گرفت. دراین تحقیق یکی ازدوگروه به صورت تصادفی به عنوان گروه آزمایش و دیگری به عنوان گروه گواه انتخاب و افراد گروه آزمایش درمعرض متغیر مستقل ویا متغیرمستقل قرارگرفتند. افرادگروه گواه درمعرض متغیرمستقل قرار نگرفته و برنامه همیشگی و قبلی خود را ادامه دادند.

-2-2جامعه ی آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانشآموزان سال اول دبیرستانهای شهرستان ملارد با جمعیت آماری 6008 نفر بود که درسال تحصیلی 1389 -90 مشغول به تحصیل بودند. ازآنجا که دراین تحقیق دسترسی به فهرست افراد و اعضای جامعه آماری بسیار دشوار است وانتخاب گروهی از افراد امکان پذیرتر وآسانتر از انتخاب افراد از یک جامعه است. بنابراین محقق برای تعیین وانتخاب نمونه آماری مورد نظر از روش نمونهگیری خوشهای چند مرحله ای استفاده کرده است .

برای تحقق نمونه گیری ابتدا از بین دبیرستانهای شهرستان ملارد 4 مدرسه 2 - مدرسه پسرانه و 2 مدرسه دخترانه - به روش تصادفی انتخاب شدند. در مرحله بعد مدارس انتخاب شده به صورت تصادفی به یکی از دو گروه آزمایش و گواه اختصاص داده شدند به طوری که دو مدرسه - یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه - به در گروه آزمایش، و دو مدرسه - یک مدرسه دخترانه و یک مدرسه پسرانه - در گروه گواه جایگزین شدند. سپس کلاسهای سال اول دبیرستان مدارس گروه آزمایش 190 - نفر؛ 95 پسر و 95 دختر - تحت آموزش توانمند سازی روانی - اجتماعی قرار گرفتند و کلاسهای سال اول دبیرستان مدارس گروه گواه 190 - نفر؛ 95 پسر و 95 دختر - مداخله خاصی دریافت نکردند و به برنامه آموزشی عادی خود ادامه دادند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید