بخشی از مقاله
در سال 1388 ،آزمایشی به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف منبع نیتروژن بر میزان عملکرد، ترکیبات تشکیل دهنده اسانس و متابولیت های ثانویه گیاه دارویی مرزه ( .Satureja hortensis L ) به مورد اجرا گذاشته شده از کود اوره به عنوان منبع نیتروژن استفاده شد. سطوح مختلف کودی عبارت از 0-50-100و150 کیلوگرم در هکتاربودند. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در 3 تکرار به مورد اجرا گذاشته شد. نتایج نشان داد که استفاده از کود باعث افزایش وزن تر و خشک در گیاه دارویی مرزه گردید. بالاترین وزن تر و خشک (93/163 و 31/33 گرم) در تیمار 150 کیلوگرم
کود ازت در هکتار مشاهده شد. همچنین بالاترین درصد و بازده اسانس نیز در تیمار 150 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و کمترین میزان آن در تیمار شاهد مشاهده شد. شناسایی ترکیبات و مقادیر عناصر تشکیل دهنده اسانس توسط دستگاه کروماتوگرافی گازی (GC) و کروماتوگرافی گازی متص
ل به دستگاه جرم سنجی GC/MS) ) انجام شد. بیست ترکیب در اسانس گیاه دارویی مرزه در تیمارهای مختلف کودی شناسایی شد که عمده ترکیبات عبارتند از کارواکرول گاما- ترپنین ، آلفا
- ترپینن و پارا- سیمن بودند. میزان ترکیبات فنلی توسط ماده فولین سیوکالیتو انجام شد و بر حسب میلی گرم گالیک اسید برگرم ماده خشک تعیین گردید. همچنین خاصیت آنتی اکسیدانی گیاه مرزه توسط ماده 2 و 2 دی فنیل - ا- پیکریل هیدرازیل (DPPH) انجام شد و توسط IC50 گزارش گردید. بالاترین میزان ترکیبات فنلی در تیمار 100 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار (56/25 میلی گرم گالیک
اسید/ گرم ماده خشک) و کمترین آن در تیمار شاهد(90/23 میلی گرم گالیک اسید/گرم ماده خشک )مشاهده شد. نتایج این آزمایش نشان دادکه استفاده از کود نیتروژن تاثیری بر میزان خاصیت آنتی اکسیدانی گیاه دارویی مرزه ندارد.
کلمات کلیدی : مرزه،کودنیتروژن، اسانس،متابولیت های ثانویه ،ترکیبات فنلی، خاصیت آنتی اکسیدانی
فصل اول
مقدمه
مقدمه :
خداوند متعال هیچ چیزی را بدون فایده نیافریده است و در هر مخلوقی حکمتی نهفته است. از جمله نعمت های خداوندی گیاهان دارویی می باشند که از قدیم بشر با آن ها آشنا شده، جهت معالجات بیماران خود مورد استفاده قرار داده است. پیشرفت های علمی و فناوری طی دو دهه اخیر، اهمیت و نقش گیاهان دارویی را در تامین نیازهای بشر به ویژه در حیطه درمان دوچندان ساخته است. امروزه با استفاده ازروش ها و فنون تخصصی، مهمترین مواد و ترکیب های موثر
گیاهی شناسایی و در ساخت انواع داروها و ترکیب های شفابخش به کار گرفته می شود (امین،1380). اثرات جانبی داروهای شیمیایی، الزامات زیست محیطی و روند تدریجی گرایش به سوی فراورده های طبیعی سبب شده به گیاهان دارویی توجه بیشتر شود(آزاد بخت،1378).
ایران یکی از کشورهایی است که در آن مصرف گیاهان دارویی به صورت سنتی و بومی پیشینه ای طولانی دارد و به دلیل شرایط اقلیمی و جغرافیایی مناسب ، رویشگاه گستره وسیعی از گیا
هان دارویی می باشد، که بخشی از آن ها به صورت خام از جمله اقلام صادراتی کشور ما بوده است.این پراکنش به گونه ای است که سبب شده فلور گیاهی ایران بیش از فلور گیاهی تمام اروپا باشد. با وجود مصارف گوناگون گیاهان دارویی در زمینه های صنایع دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی متاسفانه در کشور ما کمتر به فراوری گیاهان دارویی توجه شده است. درحالی که این موضوع با توجه به تنوع گسترده آن می تواند بخش های گوناگونی از نیروهای متخصص وعلاقه مند را از بخش کشاورزی گرفته تا بخش های میانی و حد واسط و صنعتی مانند بسته بندی گیاهان دارویی، غذایی، بهداشتی و آرایشی را در بر می گیرد و سبب پویایی اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلف شهری و روستایی کشور شود. هر چند که حتی در افول استفاده از گیاهان دارویی بسیاری از افراد سنتی در تمام جهان جهت درمان اولیه بیماری های خود از گیاهان دارویی، استفاده نموده اند(آزاد بخت،1378).
گیاهان دارویی میراثی منطقه ای ولی با اهمیت جهانی هستند که ثروت عظیمی را به جهان ارزانی داشته اند، تنوع و کثرت گیاهان با خواص درمانی همه را شگفت زده کرده است چرا که تخمین زده می شود حدود 70000 گونه گیاهی از گلسنگ ها تا درختان تنومند حداقل یکبار در طول تاریخ سنتی به عنوان دارو در جوامع بشری استفاده شده اند(یزدانی و همکاران،1383).
واژه گیاهان دارویی تنها به گیاهانی که تسکین دهنده آلام مردم هستند اطلاق نمی شود بلکه این گیاهان به عنوان طعم دهنده ها، نوشیدنی ها، شیرین کننده ها، رنگ های طبیعی و حش
ره کش ها و همچنین به عنوان ماده اولیه محصولات آرایشی و بهداشتی نیز مورد استفاده قرار می گیرند. در طی دهه های گذشته گسترش وسیعی در طیف درمان های گیاهی صورت گرفته که رشد سریع تقاضا برای داروهای گیاهی و بالطبع گیاهان دارویی در دنیا را به دنبال داشته اس
ت (امید بیگی،1379؛جمزاد،1373: زرگری،1370).
در دو قرن گذشته، با پیشرفت علم شیمی، با الگوگیری از مواد طبیعی، مواد با ارزش دارویی متعددی در آزمایشگاه ساخته شده و از این طریق خدمات شایان توجهی به جامعه شده است. از طرفی استفاده از گیاهان دارویی تا حدودی کاهش یافته است. با ظهور مشکلاتی همچون بیماری های لاعلاج (سرطان، بیماری ها و ….) بروز عوارض جانبی ناشی از مصرف بسیاری از مواد شیمیایی، هزینه های سنگین جهت تهیه بعضی از مواد و … مجدداً گرایش به استفاده از گیاهان دارویی در دهه های اخیر زیاد شده است. امروزه با روش های توسعه یافته استخراج، جداسازی و شناسایی کشت سلول و روش های پیشرفته کشاورزی و باغبانی و با شناخت از روش های نوین تکنولوژی داروسازی، استفاده از گیاهان دارویی روز به روز رو به فزونی نهاده است(امین، 1384؛مومنی و همکاران ،1377).
در استفاده از گیاهان دارویی، شناخت گونه دارویی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. هر چند تحقیق و بررسی علمی بر روی گیاهان سنتی نیز جایگاه ویژه ای دارد، ولی معمولاً شناخت دقیق مواد موثره، کمک می کند تا پیش بینی هایی را در مورد ارزش دارویی یک گونه ارائه داد(آزاد بخ
ت، 1378).
برای نشان دادن اهمیت کشت و تولید گیاهان دارویی، کافی است درباره چند جنبه مهم کشت و تولید این گیاهان از قبیل نوع گیاهی که کشت می گردد، میزان تولید محصول زیر کشت و اهمیت اقتصادی آن (اهمیت صادراتی و نیازهای صنایع دارویی به آن)، اثر عوامل زیست محیطی (و به ط
ور کلی مکان مناسب کشت) بر کیفیت وکمیت مواد موثره هر گونه گیاه و … ،توضیحات و مثال هایی ارائه شود(امید بیگی، 1379)
نظر به اینکه با پیشرفت های جدید علوم شیمی و داروسازی ، مواد موثره لازم در معالجات پزشکی به صورت مصنوعات کارخانه ای عرضه می شوند، برخی فکر می کنند با عرضه مواد مصنوعی مذکور، از اهمیت گیاهان دارویی کاسته شده و دیگر به کشت و تولید آن ها نیازی نیست. ولی
آمار سال های اخیر نشان می دهد که این تصور چندان صحیح نبوده و با وجود عرضه مواد مصنوعی مشابه مواد موثره گیاهان دارویی به مردم، نه تنها ازمیزان کشت و تولید این گیاهان (لااقل در سطح کشورهای اروپایی ) کاسته نشده است، بلکه تولید و مصرف آن ها افزایش نیز یافته است(امید بیگی، 1379).
کشور ایران با 11 اقلیم مختلف آب و هوایی و بیش از 7500 گونه گیاهی ، بستر بسیار مناسبی برای دست یابی به گونه های با ارزش دارویی و نادر می باشد که می توان نسبت به سازگار کردن و معرفی تعدادی از آن ها به عرصه های زراعی اقدام کرده ،یا از بذرهای اصلاح شده خارجی برای کاشت در اراضی با شرایط متناسب با نیازهای اکولوژیک گیاه استفاده نمود. از آن جایی که محصول نهایی در زراعت گیاهان دارویی دست یابی به متابولیت های ثانویه و یا همان مواد موثره دارویی می باشد. زارع گیاهان دارویی باید با تمامی فاکتورهای موثر بر رشد و عملکرد نهایی در زراعت گیاهان دارویی بر اساس میزان مواد موثره تولید شده در واحد سطح سنجیده شود، بنابراین افزایش تولید پیکره رویشی گیاه در واحد سطح به تنهایی ملاک سنجش نمی باشد. از عدم آگاهی از روابط متقابل بین گیاه و عوامل محیطی و یا عدم توجه دقیق به نقش این عوامل از سویی و از سوی دیگر عدم توجه به ادوات و تجهیزات جانبی مورد نیاز برای تولید، موجب صرف وقت و هزینه هایی می شود که قابل جبران نخواهد بود، چرا که در اختیار نداشتن امکاناتی همچون فضا و یا تجهیزات مناسب برای خشک کردن پیکره رویشی گیاه برداشت شده و یا شستشوی ریشه های از خاک خارج شده، امکان نگهداری محصول برداشت شده را، حتی برای مدت زمان کوتاه از کشاورز سلب کرده و موجب افت شدید راندمان یا از بین رفتن محصول می گردد(آزاد بخت،1378 ؛ یزدانی و همکاران ،1383).
استفاده روز افزون مردم از گیاهان دارویی و همچنین تمایل شرکت های تولید کننده مواد دارویی به داروهای دارای منشا گیاهی را می توان به دلایل زیر نسبت داد:
تهیه برخی از مواد موثره فعال که در صنایع دارویی اهمیت بسیاری دارند، به طور مصنوعی امکان پذیر نیست و تنها به صورت طبیعی از گیاهان مورد نظر قابل استخراج هستند. این دسته از مواد به
طور کلی ساختمان شیمیایی ناشناخته ای دارند و یا به دلیل داشتن ساختمان شیمیایی بسیار پیچیده، تهیه آن ها به صورت مصنوعی در صنایع داروسازی مشکل است.
مواد موثره دارویی گیاهان ادویه ای (زیره سبز، تلخون، گیشنیز،…) علاوه بر آن که طعم و مزه مواد غذایی را بهتر می کنند، اشتها آور نیز هستند و باعث هضم مواد غذایی و سلامت دستگاه گوار
ش می گردد. مواد موثره ادویه ها، گاه اثرهای شفابخش دیگری علاوه بر خاصیت اصلی شناخته شده خود دارند.
در گذشته، گیاهان دارویی به عنوان منبع اصلی مواد شفابخش، به طور وسیعی توسط مردم مورد استفاده قرار می گرفت. تا آن که پس از به بازار آمدن داروهای شیمیایی، استفاده از مواد طبیعی مذکور به طور چشمگیری کاهش یافت. ولی در سال های اخیر آشنایی علمی و بنیادی انسان با خواص و آثار مفید مواد دارویی طبیعی، زمینه استفاده روز افزون از آن ها را فراهم آورده است. به همین دلیل، دربیشتر کشورهای پیشرفته مراکز تحقیقاتی خاص گیاهان دارویی تاسیس شده است که این مراکز تحقیقاتی، هر روز مواد موثره متعددی را درگیاهان همراه با اثرهای مطلوب آن ها شناسایی و معرفی می کنند و نتایج حاصل را به صورت مقالات مفیدی منتشر می سازند(امید بیگی، 1379).
از عمده اهداف و انگیزه های کشاورزان در انتخاب گیاهان دارویی به عنوان فعالیت کشت، سودآوری بالای آن ها درمقایسه با انواع مختلفی از سایر محصولات زراعی می باشد. به ویژه آن که برخی از انوع این گیاهان در شرایط نامساعد و محدود کننده نیز، قابلیت کشت و تولید را دارند (امید بیگی،1379؛یزدانی و همکاران،1383).
گیاهان دارویی گیاهانی هستند که یک یا برخی از اندام های آنها حاوی مواد موثره بوده، که این مواده کمتر از 1% وزن خشک گیاه را تشکیل می دهد و دارای خواص دارویی بر روی موجودات زنده است . همچنین کاشت، داشت وبرداشت این گیاهان به منظور استفاده از ماده موثره آن ها انجام می شود(امید بیگی،1379).
1-1- اهداف پژوهش
یکی از عوامل درونی گیاه،تغییراتی است که در ماده موثره گیاهان دارویی بسته به نوع تغذیه پدید می اید. به طوری که مقدار ماده موثره در مراحل قبل از اعمال کود نیتروژن متفاوت است و این امر می تواند تاثیر بسیار زیادی بر میزان ماده موثره استحصال شده از این گیاهان داشته باشد. از آنجایی که عامل فوق می تواند در میزان عملکرد و متابولیت های ثانویه تولید شده در گیاه موثر باشند و تا کنون تحقیقاتی در این خصوص در مورد این گیاه دارویی انجام نشده است، هدف از تحقیق حاضر بررسی سطوح مختلف نیتروژن بر میزان اسانس ، ترکیبات فنلی و خاصیت آنتی اکسیدانی گیاه دارویی مرزه است.
با توجه به کاربرد وسیع اسانس های گیاهی و ترکیبات فنلی و آنتی اکسیدانی در صنایع دارویی، پزشکی و آرایشی- بهداشتی و همچنین تاثیر ترکیبات فنلی و آنتی اکسیدانی در جلوگیری ازبیماری های قلبی و سرطان و نیز کاربرد آنتی اکسیدان های طبیعی در صنایع غذایی و بهداشتی نتیجه این طرح می تواند مورد استفاده دست اندرکاران صنایع دارویی، غذایی، آرایشی و بهداشتی و تولید کنندگان گیاهان دارویی قرار گیرد.
به طور کلی اهداف این پژوهش عبارتند از:
1- بررسی میزان اسانس و اجزاء تشکیل دهنده اسانس در گیاه دارویی مرزه.
2- بررسی ترکیبات فنلی موجود در گیاه.
3- بررسی میزان فعالیت آنتی اکسیدانی در گیاه دارویی مرزه .
4- بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن بر میزان اسانس و اجزاء تشکیل دهنده اسانس.
5- بررسی اثر سطوح مختلف نیتروژن بر میزان ترکیبات فنلی و خاصیت آنتی اکسیدانی گیاه داوریی مرزه .
6- بررسی رابطه ترکیبات فنلی و خاصیت آنتی اکسیدانی در گیاه دارویی مرزه .
7- بررسی مناسب ترین سطح نیتروژن جهت رسیدن به بالاترین ماده موثره در گیاه دارویی مرزه.
1-2- ویژگی های گیاهی
1-2-1- جنس مرزه
مرزه يكي از جنس هاي مهم متعلق به تيره نعناع سانان مي باشد. اين جنس حدود 30 گونه داشته كه 12 گونه از اين جنس در ايران وجود دارند كه به تقريب 8 گونه آن بومي و منحصر به كشور ايران مي باشد كه عبارتند از: مرزه آذربايجاني ، مرزه بختياري ، مرزه صخره زي ، مرزه تالشي ، مرزه جور برگ ،مرزه كلاري ، مرزه خوزستاني و مرزه سهندي علاوه بر اين حدود چهار گونه ديگر علاوه بر ايران در تالش، تركمنستان، آناتولي، قفقاز، ماوراي قفقاز و عراق نيز مي رويند كه
عبارت از مرزه آناتولي ، مرزه گل درشت ، مرزه جنگلي (مرزه سفيد) ، و مرزه سنبله اي مي باشند(Rechinger,1982). مرزه اهلي يا مرزه باغي با نام علميhortensis L. Satureja از مهمترين گونه هاي اين جنس بوده كه در بيشتر كشورهاي دنيا كاشته مي شود (امامي و همكاران 1383).
1-2-2- ويژگي هاي مرزه باغي
مرزه گياهي است يكساله و مقاوم، داراي ريشه كوچك،فيبري، دوك مانند و ساقه منشعب ب
ا خطوط طولي است. اين گياه حالت بوته اي كوتاه و پر پشت داشته، ارتفاع آن به 20 تا 30 سانتي متر مي رسد. برگ هاي متقابل داراي دمبرگ كوتاه با حاشيه كامل، سرنيزه اي، خطي، غده دار و كم و بيش سبز رنگ مي باشند. گل ها صورتي تا آبي-سفيد هستند ودر دسته هاي محوري قرار داشته، داراي كاسه رگه دار استكاني شكل و جام سفيد رنگ 2 لبي با 5 لوب مي باشند. ميوه 4 فندقه تخم مرغي به رنگ قهوه اي است. اين گياه بومي مناطق مديترانه است و به طور وسيعي در باغچه ها و مزارع سراسر اروپا كشت مي شود. گياه مزبور از فصل تابستان تا پاييز برداشت مي شود.اين گياه بومي جنوب و جنوب شرق اروپا مي باشد اما در سايرمناطق به صورت كاشته شده يافت ميشود (امامی ،1383ویزدانی و همکاران،1383).
1-2-3- نياز هاي محيطي گياه مرزه باغي
اين گياه بومي اروپاي جنوبي است و در محدوده وسيعي از شرايط آب و هوايي رشد مي كند. اين گياه محيط به نسبت گرم و خشك و آفتاب كامل و خاك هاي حاصلخيز و زهكشي شده را ترجيح مي دهد. تکثیر اين گياه به وسيله بذر است. در كاشت رديفي فاصله بين رديف ها 45- 40 سانتي
متر مي باشد كه 35-30 عدد بذر در هر متر طول كاشته مي شود. اين گياه نسبتا به آب زيادي نياز دارد. زمان كاشت بذر در اواخر فروردين و اوايل ارديبهشت پس از بر طرف شدن خطر يخبندان بهاره يا به عنوان كشت دوم در اواخر بهار و اوايل تابستان است. مدت جوانه زنی بذر 15-10 روز بسته به دماي خاك و محيط متغير است. اين گياه در طيف وسيعي از خاك ها رشد مي كند، اما خاك هاي لومي با اسیدیته حدود 7 را ترجيح مي دهد(یزدانی و همکاران،1383).
1-2-4- خواص دارويي اسانس و متابوليت هاي ثانويه گياه مرزه باغی
اسانس مرزه از تقطير برگ ها و سرشاخه هاي جوان گياه تحت تاثير بخار آب حاصل مي شود.
اسانس اين گياه داراي 30% كارواكرول و 20 تا 25% پارا- سيمن مي باشد. اسانس مرزه مايعي است بي رنگ يا مايل به زرد، محلول در اتر، كلروفرم، الكل، اتر دو پترول و روغني است كه وزن مخصوص آن بين 895/0 تا 913/ می باشد.
گياه و اسانس حاصله از آن داراي اثر مقوي معده، نيرو دهنده، تسهيل كننده هضم و ضد نفخ و مدر مي باشد. همچنين بطور خفيف قابض بوده و در اسهال هاي حاد و مزمن به كار مي رود. به عنوان ضد كرم مورد مصرف دارد و در حالت بحراني آسم و احتقان و پر خوني لوزه ها به كار مي رود. در کاربرد خارجی، لوسيون آن روي زخم هاي دير علاج داراي اثر مفيد مي باشد. اسانس مرزه داراي اثر ضد عفوني كننده نيزمی باشد(شاهرخی و مومنی،1370؛میر جلیلی،1380).
نتايج پژوهش هاي انجام شده روي خواص ضد ميكروبي گونه هاي مختلف جنس مرزه نشان مي دهد اسانس اين گياهان داراي خاصيت ضد ميكروبي قوي بوده و از اسانس آن ها مي توان در صنايع غذايي استفاده كرد(Mirjana, 2005). پژوهش هاي انجام شده در ايران و کشور ترکیه نشانگر اين است كه اسانس به دست آمده از بخش هاي هوايي گياه مرزه باغي داراي خاصيت ضد قارچي، ضد میکروبی و ضد باکتریایی مي باشد(Baser et al., 2001; Ozcan & Erkmen 2001; Azaz et al., 2002; Erkmen & Ozcan 2003; Mansouri, 1999) .
افزون بر اين، مشخص گردیده که اسانس گياهاني كه داراي مقادير بالاي تيمول وكارواكرول مي باشند، داراي خاصيت ضد قارچي قوي مي باشند(Perr ucci et al.,1995).
مرزه نيز از گياهان دارويي است كه داراي اثرات ضد نفخ, ضد اسهال, ضد اسپاسم وآنتي اكسيدان مي باشد. وجود تركيباتي مانند كارواكرول در اسانس گياه مرزه باعث خاصيت ضد عفوني كننده و ضد باكتري وضد قارچ مي باشد(بقالیان و نقدی بادی،1379:مومنی و شاهرخی،1377:میرجلیلی،1380:میرزا و همکاران،1380).
نام جنس مرزه مشتق از كلمه لاتين Satyrusبه معناي شهواني است زيرا اين گياه محرك قوه باء مي باشد. از ديگر متابوليت هاي موجود در گياه مرزه به جز اسانس مي توان از تانن، قند و پيروكاتكول نام برد (امامي ، 1384).
نتايج ساير تحقيقات انجام شده روي خواص دارويي مرزه و تركيبات آن نشان مي دهد كه اين گياه داراي خواص ضد اسپاسم، ضد اسهال و خاصيت آنتي اكسيداني مي باشد(Deans & Svoboda, 1989; Güllüce et al., 2003; Hajhashemi et al., 2000 ; Sefidkon & Jamzad, 2004)
3-1- ترکیبات شیمیایی و اهمیت آن ها
1-3-1- ماهیت اسانس ها و متابولیت های ثانویه
ترکیبات طبیعی که در گیاهان دارویی یافت می شوند، کاربرد زیادی در صنایع دارویی، صنایع غذایی به عنوان افزودنی یا رنگ های طبیعی، صنایع عطر و ادوکلن، استفاده در فرمول حشره کش ها و سایر ترکیبات مفید شیمیایی دارند. این مواد در مجموعه ای تحت عنوان متابولیت های ثانویه قرار می گیرند.این مواد به اسانس ها، آلکالوئیدها، گلیکوزیدها، ترکیبات فنلی، ساپونین ها، اسید سالیسیلیک (سالیسیلات ها) ویتامین ها و… تقسیم می شوند(امید بیگی،1379).
اسانس ها ترکیبات معطری هستند که در اندام های مختلف گیاهان یافت می شوند به علت تبخیر در مجاورت هوا در حرارت عادی، آن ها را روغن های فرار یا اتری یا اسانس های روغنی نیزمی نامند.اسانس ها به طور کلی بی رنگ هستند، به ویژه هنگامی که تازه باشند ولی در اثر مرور زمان به علت اکسیداسیون و رزینی شدن ، رنگ آن ها تیره می گردد. برای جلوگیری از این تغییرات باید اسانس ها در مکان خنک، خشک و ظرف های سربسته، از جنس شیشه نگهداری نمود. اسانس ها در الکل محلول و به میزان کمی در آب حل می شوند.اگر چه اسانس ها از نظر ترکیب شیمیایی با یکدیگر متفاوتند، ولی در بعضی از خواص فیزیکی مشترک می باشند. اسانس ها دارای بوی مشخص و ضریب شکست قوی بوده و اغلب روی نورپلاریزه موثر می باشند. قدرت چرخش اسانس ها اغلب وسیله مناسبی جهت تشخیص آن ها می باشد به طور کلی، اسانس
ها با آب غیر قابل اختلاط می باشند ولی می توانند به اندازه کافی در آب حل شوند و بوی خود را به آب انتقال دهند مشخصاتی که جهت تفکیک و تشخیص اسانس ها با روغن های غیر فرار وجود دارند عبارتند از:
1- اسانس ها قابل تبخیر هستند و می توان آن ها را از منبع طبیعی خود به وسیله تقطیر به دست آورد.
2- اسانس ها تولید الکل روغنی ثابت روی کاغذ نمی نمایند، زیرا فاقد ترکیب استرهای گلیسرول و اسیدهای چرب می باشند.
3- اسانس ها به وسیله قلیایی ها صابونی نمی گردند.
4- اسانس ها بر خلاف روغنی های فرار تند نمی شوند ولی در اثر مجاورت با هوا اکسیده و رزینی می گردند.
عملاً تمام اسانس ها از مخلوط ترکیبات شیمیایی که اغلب بسیار پیچیده می باشند، درست ش
ده اند و ترکیب شیمیایی آن ها نیز با یکدیگر کاملاً متفاوت است. به طور کلی می توان انواع مختلف مواد شیمیایی را در ترکیب اسانس ها یافت. هیدروکربن، الکل ها، کتون ها، آلوییدها، اترها، اکسیدها و غیره در اسانس ها وجود دارند که میزان هر یک در اسانس مشخص می باشد(شاهرخی و مومنی،1370)
1-3-1-1- متابولیسم اسانس در بدن
اسانس ها به صورت خوراکی به عنوان دسته موادی که اثر تحریکی ملایم روی مخاط دهان و جهاز هاضمه انسان دارند مصرف می شوند به طوری که ایجاد گرما نموده، همچنین باعث زیاد شدن بزاق می شوند، دفع آن ها ازطریق ریه ها، پوست و کلیه صورت می گیرد مصرف بعد از غذای آن ها به عنوان ضد نفخ و برای بر طرف کردن ناراحتی های معده و نفخ روده ای و همچنین برای جلوگیری از عوارضی که در اثر خوردن مسهل بوجود می آید مفید می باشد. همچنین به عنوان بخور برای
ناراحتی هایی که در دستگاه تنفسی به وجود می آیند مصرف دارند. اسانس ها در تماس با پوست ایجاد تحریک و قرمزی می نمایند به طوری که ابتدا یک احساس گرما و سوزش دست می دهد که با یک بی حسی خفیف موضعی همراه می باشد.به این دلیل به عنوان محرک جلدی در التهابات مزمن و آرام کردن دردهای عصبی و روماتیسمی به کار برده می شوند. باید توجه داشت که برخی اسانس ها ایجاد حساسیت و تاول می کنند، لذا بایستی هنگام استفاده از آن ها
احتیاط کامل به عمل آید.
اسانس ها چون از نظر ساختمانی به ترپنوئیدهای سیترال و سیترونلول، ژرانیل استات و لینالیل استات بستگی دارند در بدن به سرعت جذب می شوند. سیترونلول، ژرانیول و سیترال همان راه متابولیکی را که منجر به اکسیداسیون و ایجاد اسید های کربوکسیلیک می گردد طی می کنند. بعضی دیگر دکربوکسیله شده و قسمت باقیمانده اکسیده می شود. 2-6 دی متیل 2-6 اکتادی ان اوئیک اسید از سیترال و ژرانیول و فرم دی هیدروی اسید از سیترونلول حاصل می گردد. درمقدار مصرف کم، دکربوکسیلاسیون ،راه اصلی متابولیسم آن است. در مقدار مصرف زیاد بعضی از ترپنوئیدها ممکن است بدون تغییر دفع شوند. دفع، سریعاً با گردش مختصر داخل کبدی انجام می گیرد. لینالول به سهولت به گلوکوروئید تبدیل می شود(شاهرخی و مومنی،1370)
1-3-1-2- محل تولید و ترشح اسانس های گیاهی
اسانس ها بسته به نوع تیره های گیاهی ممکن است در اندام های ترشحی مانند کرک های غده ای (نعناع سانان) سلول های پارانشیم تغییر یافته (پی پراسه)، لوله های اسانسی به نام ریتا (چتریان) و در کانال های لیزوژن (کاج و مرکبات) وجود داشته باشند. اسانس ها ممکن است مستقیماً توسط پروتوپلاسم به وسیله تجزیه مواد رزینی غشا سلول ها یا از هیدرولی
ز بعضی از گلیکوزید ها حاصل شوند. در گیاهان تیره کاج، اسانس ها ممکن است در تمام سلول ها وجود داشته باشند. درگل سرخ اسانس ها به طور قابل ملاحظه ای در گلبرگ ها وجود دارند(شاهرخی و مومنی،1370).
اسانس ها که توسط گونه های متفاوت گیاهان تولید و در اندام های مختلف آنها ذخیره می گردند رابطه مستقیمی با بیوسنتز، متابولیسم و فعالیت های بیولوژیکی گیاه دارند که تابع
شرایط اقلیمی محیط زیست گیاه هستند. عوامل مختلفی مانند زمان برداشت محصول، نحوه جمع آوری، طریقه خشک کردن، بسته بندی و نگهداری در انبار در کیفیت و کمیت اسانس های گیاهی موثرند(بقالیان و نقدی بادی،1379)
در تیره نعناع سانان اسانس ها بیشتر در سلول ها و کرک های غده ای ترشح می شوند که این کرک ها از نظر شکل ، ساختار، ترشحی یا غیرترشحی بودن، عمومیت و یا اختصاص داشتن به یک گونه خاص با یکدیگر متفاوتند. به طور کلی ساختار میکروسکوپی سلول ها و کرک های غده ای در تیره نعناع سانان به گونه زیر می باشد:
1- سلول های ترشحی که تعداد آن ها محدود بوده و اختصاصی نیز نمی باشند.
2- تارهای ترشحی که تعداد آن ها کم و خیلی اختصاصی نمی باشند.
3- تارهای ترشحی که دم آن ها از چند سلول و سر از یک سلول تشکیل شده است. تعداد آن ها کم و اختصاصی می باشند.
4- تارهای زگیل مانند چند سلولی با دیواره ضخیم، تعداد آن ها زیاد و خیلی اختصاصی می باشند.
5- تارهای غیرترشحی چند سلولی، زیاد و غیر اختصاصی می باشند(اشتا ل،1382).
1-3-1-3- بیوسنتز اسانس ها
قسمت اعظم مواد معطره موجود در گیاهان را اسانس ها تشکیل می دهند. قسمت عمده اسانس ها از ترپنوئیدها یا ترکیباتی که منشاء ترپنی دارند تشکیل شده است. ترپن ها موادی هستند با فرمول کلی C10H16 که از واحدهای ساختمانی ایزوپرن ساخته شده اند. ترپن ها ممکن است خطی یا حلقوی باشند. در گیاهان پنج اتم کربن (ایزوپرن) به عنوان مواد شیمیایی اولیه برای سنتز این گونه مواد به کار می رود که بر حسب تعداد و چگونگی اتصال اتم های کربن به
یکدیگر، مواد شیمیایی مختلف نظیر ترپن ها (با 10 اتم کربن)، سزکویی ترپن ها (با 15 اتم کربن) و دی ترپن ها (با 20 اتم کربن) را به وجود می آورند. وجود اکسیژن در ساختمان شیمیایی این مواد باعث بوجود آمدن مشتقات مختلفی از آن ها می شود، یعنی بر حسب این که اتم اکسیژن در کدام بخش از مولکول هر یک از مشتقات مذکور قرار گیرد، موادی چون الکل ها، استرها، آلوئیدها و کتون ها تشکیل می شود. معمولاً مجموعه ای از ترپنوئیدهای مختلف، اسانس یک گیاه یا اندام
گیاهی را می سازند، لذا هر ماده ترپنی نقطه جوش متفاوتی دارد. به طوری که مثلاً ترپن هیدروکربورها از نقطه جوش معادل 160 تا 180 درجه، ترپن الکل ها 200 الی 230 درجه و سزکویی ترپن ها و مشتقات آن ها از نقطه جوش معادل 260 الی 290 درجه سانتیگراد برخوردارند(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2- روش های مختلف اسانس گیری
از آن جایی که اسانس ها از ترکیبات متفاوتی برخوردارند، استخراج آن ها از گیاهان به یک
صورت انجام نمی گیرد و برای استخراج هر یک باید از روش مناسب خاص خود استفاده نمود. به طور خلاصه روش های مختلف زیر برای اسانس گیری به کار می روند(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-1- تقطیر با آب
در مورد گیاهانی به کار برده می شود که خشک باشند و در اثر جوشانیدن با آب از بین نروند. به عنوان مثال اسانس تربانتین را بدین طریق به دست می آورند. الئورزین ناخالص تربانتین را که شامل ترشحات گیاهی و تکه های چوب و برگ های کاج و غیره است به داخل محفظه دستگاه تقطیر وارد می کنند و آنقدر حرارت می دهند تا تمام مواد فرار (آب و اسانس) در قسمت سرد کننده دستگاه جمع گردند. اسانس تربانتین از ترپن ها تشکیل یافته و در اثر حرارت خراب نمی شود(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-2- تقطیر با آب و بخار
تقطیر با آب و بخار در مورد گیاهانی به کار می رود (خشک یا تازه) که ممکن است در اثر آب جوش فاسد شوند. در مورد مواد خشک (دارچین و میخک) ابتداد مواد گیاهی را آسیاب کرده با آب مخلوط می کنند به طوری که در داخل آب قرار گیرند سپس جریان بخار را از داخل مواد خیس شده عبور می دهند(شاهرخی و مومنی،1370).
از آن جایی که ممکن است اسانس به وسیله بخار آب خراب شود بخار را در ظرف دیگری تهیه می کنند و سپس وارد ظرف مواد گیاهی خرد شده می نمایند. لایه روغنی شامل اسانس را از آب تقطیر شده جدا می کنند (شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-3- تقطیر با بخار مستقیم
تقطیر با بخار مستقیم در مورد گیاهان تازه اسانس دار به کار می رود. گیاه را مستقیماً، پس از جمع آوری به داخل دستگاه تقطیر وارد می نمایند و به جای خیس کردن آن با آب، آن را به داخل سبدهای مخصوص می ریزند. چون گیاه تازه دارای مقادیر قابل ملاحظه ای آب می باشد که احتیاج به خیس کردن آن ها نیست، بخار آب را با فشار از میان مواد گیاهی عبور داده و اسانس را بدین وسیله همراه با بخار آب در قسمت سرد کننده جمع می کنند. طی تقطیر با بخار آب، بعضی از ترکیبات اسانس ها هیدرولیز می شوند و برخی دیگر در اثر حرارت بالا تجزیه می گردند. بنابراین تقطیر مطلوب برای جمع آوری اسانس ها باید طوری باشد که فشار بخار با شدت زیاد به داخ
ل بافت ها و سلول های گیاهی نفوذ کند تا تجزیه مواد اسانس به حداقل برسد(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-4- روش آنزیمی
اسانس های گلیکوزیدی (اسانس بادام تلخ و اسانس خردل) را به وسیله هیدرولیز آنزیمی گلیکوزیدی مربوطه به دست می آورند. در مغز بادام تلخ در اثر عمل امولسیون بر روی آمیگدالین اجسام مختلفی حاصل می گردند که ازبین آن ها می توان اسانس را به روش تقطیر مجزا نمود. در دانه های خردل سیاه، گلیکوزید سینگرین به وسیله آنزیم میروزین هیدرولیز می شود و اسانس فرار خردل را تولید می کند(شاهرخی و مومنی،1370)
1-3-2-5- روش فشردن در حرارت معمولی
بعضی از اسانس ها در اثر تقطیر تجزیه می گردند، از این رو، آن ها را به وسیله فشار (اسانس لیمو و اسانس برگاموت) یا به روش های مکانیکی دیگر به دست می آورند. طریقه دیگری که جهت جدا کردن اسانس های مرکبات وجود دارد عبارت است از متلاشی کردن غده های اسانس دار با مالش میوه روی صفحاتی که دارای تیغ های تیزاست به اندازه ای که فقط به داخل لایه اپیدرم نفوذ نماید. بدین وسیله قطرات اسانس به داخل ظرف می ریزد، بعد آن ها را جمع آوری می کنند(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-6- استخراج به کمک حلال
این روش در مورادی که اسانس موجود در بافت های تازه گیاهی (گلبرگ ها) به اندازه ای کم است که استخراج اسانس به طریق دیگر مشکل بوده و یا امکان پذیر نیست به کار می رود. در چنین مواردی روغن بی بوی مایع را در بشقاب شیشه ای به ضخامت کم قرار می دهند و گلبرگ ها را به
مدت چند ساعت در داخل بشقاب قرار می دهند. سپس مجدداً گلبرگ های تازه را قرار می دهند. پس از اشباع شدن روغن از مواد اسانس می توان اسانس را از روغن به کمک الکل جدا نمود. این طریقه سابقاً برای تهیه عطر و پماد به کار برده می شد. در صنایع عطرسازی قسمت اعظم اسانس ها را به روش استخراج و با استفاده از حلال های آلی مانند اتر و نفت یا بنزین به دست می آورند(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-7- استخراج به کمک گازها
یکی از روش های بسیار جدید است. اصول آن بر پایه میعان گازCO2 در حوالی نقطه بحرانی است. دی اکسید کربن به حالت مایع قادر است مواد معطر را در خود حل نماید و در حالت گازی تشکیل دو فاز دهد. لذا در حوالی نقطه بحرانی طی دو عمل متناوب فشردن ، که طی آن CO2 به صورت مایع در می آید و عمل انحلال رخ می دهد، و انبساط که همراه با تغییر CO2 از حالت مایع به گازی بوده ضمن همراه آوردن اسانس ها از مواد معطر جدا می شود(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-2-8- تقطیر تجزیه ای
وسیله ای جهت به دست آوردن اسانس هایی است که دارای بوی سوخته می باشند. هنگامی که چوب یا رزین گیاهان خانواده کاج را بدون وجود هوا حرارت دهند، در اثر تجزیه ،ترکیبات فرار متعددی حاصل می شود و توده باقیمانده عبارت از زغال خواهد بود و مواد معطر تقطیر شده شامل دو لایه آبکی حاوی الکل متیلیک (عرق چوب) و پیرولیگنو (اسید استیک ناخالص) و لایه تیره رنگ دیگر محتوی قطران کاج و ترکیبات دیگر است که ترکیب آن به نوع چوب به کار برده شده بستگی دارد. این تقطیر خشک معمولاً در دیگ های دردار انجام می گیرد. در صورتی که چوب به کار برده شده خرد یا آسیاب شده باشد، باید سریعاً به آن حرارت دهند. مقدار قطران حاصل معادل 10% چوب به کار برده شده خواهد بود(شاهرخی و مومنی،1370).
1-3-3- روش GC-MS
1-3-3-1- روش کروماتوگرافی گازی (GC)
کروماتوگرافی گازی یکی از قدرتمندترین و فراگیرترین روش های تجزیه دستگاهی است که تا کنون از آن استفاده شده است و یک روش فیزیکی است که برای جداسازی، شناسایی و اندازه گیری اجزای فرار به کار می رود. این روش برای اولین بار در سال 1952 توسط جیمز و مارتین استفاده گردید(شکل -1). در این نوع کروماتوگرافی فاز متحرک یک گاز است. فاز ساکن یک ماده جاذب جامد یا مایع پوشش داده شده و یا دارای پیوند با یک جامد بر روی دیواره ستون است. اگر فاز ساکن جامد باشد، روش را کروماتوگرافی گاز- جامد-(GSC) و اگر فاز ساکن مایع باشد، روش را کروماتوگرافی گاز-مایع (GLC) می نامند(شفیعی، 1366).
شکل1- نشانگربخش های مختلف یک دستگاه کروماتوگرافی گازی می باشد.
گاز حامل باید یک گاز بی اثر باشد تا با فاز ساکن یا نمونه واکنش ندهد. به همین علت معمولاً از نیتروژن یا هلیوم استفاده می کنند. ابتدا گاز بی اثر از دستگاه عبور می کند سپس مقدار مشخص از مخلوط مورد آزمایش به وسیله سرنگ مخصوص وارد قسمت تزریق نمونه می شود. جداشدن مواد در ستون نظیر فرایند استخراج است. نمونه که در فاز گاز محلول است از بالای ستون وارد می شود و اجزا آن بر حسب ضریب توزیع خود بین دو فاز مایع و گاز تقسیم می شود.
در نتیجه اجزای موجود در نمونه بر حسب تمایلی که ستون برای نگهداری آن ها دارد از یکدیگر جدا شده و به وسیله عبور گاز حامل، اجزا جدا می شوند و به ترتیبی که متناسب با عکس تمایل نگهداری ستون برای آن ها است، از انتهای ستون خارج شده، وارد آشکار ساز می شوند. در آشکار ساز اجزا جدا شده موجود در گاز حامل مورد شناسایی و اندازه گیری قرار می گیرند.
دمای ستون GC را می توان روی دمای خاصی تنظیم کرده و به صورت هم دما جداسازی را انجام داد. همچنین در برخی موارد که اجزا نمونه در ستون به راحتی جدا نمی شوند، برای جداسازی بهتر از روش برنامه ریزی دمایی استفاده می شود. در این روش دمای ستون را طبق برنامه ای که از پیش تعیین شده و با سرعتی مناسب افزایش می دهند تا مواد به تدریج از یکدیگر جدا شوند(امامی و رحیمی،1383)
1-3-3-2- طیف سنج جرمی
طیف سنج جرمی دستگاهی است که مولکول های گازی بار دار را بر اساس جرم آن ها دسته بندی می کند، در داخل دستگاه خلایی به میزانmmHg106 -5-10 بر قرار است. مقدار کمی از نمونه توسط یک لوله از دریچه کوچکی وارد منبع یونش می شود. نمونه در اثر گرما و خلاً موجود به صورت گاز در امده و با جریانی از الکترون های پر انرژی به طرف اند مقابل شتاب گرفته و جذب آن می شود. در اثر بمباران الکترونی جزیی از مولکول های نمونه یونیزه می شود. یون های مثبت
حاصله از طریق شتاب دهنده و نیروی دافعه قطب مثبت آن و همچنین به دلیل تفاوت فشار موجود بین محل ورود نمونه و فضای سمت راست دستگاه به سمت روزنه کوچکی هدایت شده و پس از گذشتن از آن جریان یون ها از بین دو قطب یک آهن ربای قوی که جهت میدان آن عمود بر مسیر یون ها است عبور می کند. کاتیون های موجود به نسبت جرم بر بار (m/e) منحرف شده از یکدیگر جدا می شوند(شفیعی، 1366).
شکل2- نمای کلی دستگاه طیف سنج جرمی
ذرات جداشده پس از برخورد با یک صفحه عکاسی به صورت خطوطی ظاهر می شوند. دستگاه طیف سنج جرمی، مولکول یون های گازی باردار را بر حسب جرم آن ها در میدان آهن ربایی از یکدیگر جدا و اندازه گیری می کند. طیف جرمی حاصل جهت تعیین وزن مولکولی دقیق، شناسایی اجسام و تعیین درصد ایزوتوپ ها مورد استفاده قرار می گیرد(شکل -2).
در دستگاه GC-MS اجزای یک مخلوط به ترتیب توسط یک ستون کروماتوگرافی گازی که قبلاً توضیح داده شد از هم جدا شده و پس از حذف گاز حامل، وارد منبع یونش طیف سنج جرمی می شوند(شفیعی، 1366).
شکل 3- نمونه ای از یک کروماتوگرام را نشان می دهد
فصل دوم
مروری بر پژوهش ها
2-1- مروری بر تحقیقات انجام شده در مورد سایر گونه های جنس مرزه
با توجه به اهميت جنس مرزه و كاربردهاي فراوان اسانس و عصاره گونه هاي متعلق به اين جنس در علوم مختلف، پژوهش هاي فراواني درباره استخراج و شناسايي مواد تشكيل دهنده اسانس در گونه هاي مختلف اين جنس در سراسر دنيا انجام شده كه با توجه به اهميت موضوع، پژوهشگران از جنبه هاي مختلف از جمله تغيير در تركيب هاي تشكيل دهنده اسانس در مراحل مختلف رشد، تاثير زمان برداشت و مناطق مختلف جمع آوري نمونه هاي گياهي روي تركيب هاي اسانس حاصله و غيره را مورد بررسي قرار داده اند كه به پاره اي از اين پژوهش ها در گونه هاي مختلف مرزه و به ویژه مرزه باغي (مرزه تابستاني يا مرزه اهلي) اشاره مي شود.
چنانچه پيش از اين نيز ذكر گرديد، حدود 30 گونه مرزه در دنيا وجود دارد كه از اين تعداد، حدود 12 گونه در ايران وجود دارد كه به تقريب 8 گونه آن بومي و منحصر به ايران هستند. مرزه اهلي يا مرزه باغي با نام علمي .Satureja hortensis L معروفترين و شناخته شده ترين گونه مرزه در دنيا مي باشد كه به طور وسيعي مورد كشت و كار و استفاده قرار مي گيرد ( .(Rechinger, 1982
در پژوهش انجام شده در كشور تركيه، گياه مرزه باغي طي سال هاي 2001 و 2002 ميلادي برداشت و اسانس اين گياه به روش تقطير با بخار آب استخراج شد و تركيب هاي تشكيل دهنده اسانس به روش گاز كروماتوگرافي و طیف نگار جرمی تعيين گرديد. در هر دو سال آزمايش، تركيب هاي عمده تشكيل دهنده اسانس عبارت بودند ازآلفا- ترپينن (34/2%- 66/2%)،گاما- ترپينن (92/18%- 09/23)، پارا- سيمن (82/2%- 64/14%)، و بتا- كاريوفيلن (75/3- 56/4%). عم
ده تركيبات تشكيل دهنده اسانس را در هر دو سال مونوترپن هاي هيدروكربني تشكيل مي دادند و تنها تغييرهاي اندكي در برخي تركيب ها در دو سال آزمايش مشاهده گرديد.(Ozcan & Chalchat,2004)
در پژوهش ديگري، گياه مرزه باغي در شرايط آب و هوايي كاشان كاشته شد و پس از برداشت از بذر های گیاه اسانس گيري شد و تركيب هاي تشكيل دهنده اسانس به روش گازکروماتوگرافی و جرم سنجی مورد شناسايي قرار گرفت. 42 تركيب در اسانس استخراج شده از بذر گیاه مرزه شناسايي شد كه 7/96% اسانس را تشكيل مي دادند. تركيب هاي عمده عبارت از كارواكرول(7/59%)، گاما- ترپينن (8/12%) و پارا-سيمن (3/9%) بودند .(Ghannadi, 2002)
در پژوهش ديگري در ايران، بذر هاي مرزه باغي با دو منشا مختلف (رقم مجارستاني و آلماني) در منطقه زرد بند در اطراف تهران كاشته شد و از گیاهان برداشت شده به روش تقطير با بخار آب اسانس گيري شد و اسانس به دست آمده به روش GC-MS مورد شناسايي قرار گرفت. به ترتيب 26 و 29 تركيب شيميايي در اسانس نمونه ها شناسايي شد. نتايج تحقيق نشان داد كه تعييراتي دراسانس به دست آمده از گياهان با منشا مختلف مشاهده گرديد. ولي تغيير زيادي در تركيب هاي عمده تشكيل دهنده اسانس مانند كارواكرول مشاهده نشد. نتايج نشان داد كه تغيير در شرايط محيطي مي تواند باعث ايجاد تغييرهايي در كميت و كيفيت اسانس به دست آمده گردد (Omidbaigi & Hejazi, 2004).
در آزمايشي روي گياه مرزه باغي جمع آوري شده از 15 كشور جهان مشخص گرديد كه افزون بر تفاوت هاي ظاهري (ارتفاع و عادت رشد) تغييرات زيادي نيز در كميت و كيفيت اسانس بدست آمده از ساير نقاط مشاهده گرديد. نتايج اين تحقيق نشان داد كه شرايط محيطي مختلف مي تواند تغيير زيادي را در كميت و كيفيت اسانس به دست آمده ايجاد كند.(Hejja et al., 2002)
ميرزا و همكاران (1380) در آزمايشي، ميزان اسانس و تركيبات موجود در اسانس گياه مرزه را در شرايط مختلف رطوبتي مورد بررسي قرار دادند. آن ها اعلام كردند كه میزان اسانس استخراج شده با مقدار تنش افزايش نشان داد. ميزان اسانس از 7/1% در رطوبت در حد ظرفيت مزرعه به
35/2% در تيمار تنش شديد افزايش نشان داد. بيشترين تركيب هاي موجود در اسانس را ترپينن و كارواكرول به خود اختصاص دادند. افزايش تنش باعث كاهش مقدار ترپينن موجود در اسانس گرديد كه بيشترين مقدار آن 9/40% در تيمار ظرفيت مزرعه و كمترين آن 8/37% در تيمار تنش بود. ميزان كارواكرول در شرايط مختلف متغير بود و بيشترين مقدار آن در تيمار تنش ملايم مشاهده گرديد.
نحوه خشك كردن گياهان دارويي نيز مي تواند بر ميزان اسانس استخراج شده از گياه موثر باشد. سفيد كن و همكاران (2006) اثرات روش هاي مختلف خشك كردن گياه دارويي مرزه را بر ميزان اسانس استخراج شده بررسي كردند. آن ها ميزان اسانس گياه را از طريق خشك كردن در خشك كن آون 06/1%، در محيط سايه 94/0% و در زیر نور خورشيد 87/0% اعلام كردند. مهمترين تركيبات تشكيل دهنده اسانس را كارواكرول (46 تا 1/48 %) و گاما ترپينن (7/37 تا 4/39%)
به خود اختصاص دادند.
يكي از ديگر گونه هاي معروف جنس مرزه، مرزه زمستانی است كه بر خلاف مرزه باغي يا مرزه تابستاني، گياهي دائمي با شاخساره هاي نسبتا چوبي است.
پژوهش هاي انجام شده روي شناسايي تركيبات شيميايي اسانس گياه مرزه زمستانی نشان داد كه 4/97% اسانس اين گياه را 21 تركيب تشكيل مي دهد كه عمده ترين اين تركيب ها را مونو ترپن هاي هيدروكربني مانند پارا-سيمن (4/6%) و گاما- ترپينن (9/5%) و تركيبات اكسيژن دار مانند كارواكرول متيل اتر (8/5%)، كارواكرول (3/5%)، جرانيول (5%) و بورنئول (9/3%) تشكيل مي داد .(Ani & Miladen, 2003)
ميزان اسانس و تركيب هاي تشكيل دهنده اسانس گياه مرزه زمستانی در كشور كرواسي، در مراحل مختلف برداشت (قبل از گلدهي، گلدهي و پس از گلدهي)، مورد بررسي قرار گرفت. 33 تركيب مختلف در اسانس گياه شناسايي شد كه تركيب هاي عمده تشكيل دهنده اسانس در مرحله قبل از گل دهي را كارواكرول و در زمان گل دهي پارا-سيمن تشكيل مي داد.(Mirjana. & Nada, 2004)
در تحقيق ديگري روي اسانس و تركيبات تشكيل دهنده آن در نمونه هاي گياهي مرزه زمستانی كه از چهار منطقه مختلف از كشور فرانسه جمع آوري شده بودند مشخص گرديد كه كارواكرول، پاراسيمن و گاما ترپينن عمده تركيبات تشكيل دهنده اسانس را به خود اختصاص مي دادند و در اين ميان كارواكرول بيشترين تركيب را در سه منطقه جمع آوري به خود اختصاص مي داد. در منطقه چهارم، در بين گياهان از نقطه نظر اسانس به دست آمده تفاوت وجود داشت به طوريكه در 33 % از نمونه ها لينالول تركيب عمده تشكيل دهنده اسانس بود و در بقيه كارواكرول و پارا-سيمن تركيب اصلي اسانس را به خود اختصاص مي دادند .(Chizzola, 2003)
در پژوهشي در كشور ايتاليا روي گياه مرزه زمستانی، اسانس گياه در شرايط مختلف رشد در رويشگاه طبيعي(مناطق سنگلاخي و خشك) و گياهان كاشته شده در گلدان( شرايط نور مستقيم خورشيد يا سايه دهي با آب دهي مكرر يا در تنش خشكي) مقايسه شدند. ميزان كارواكرول در گياهاني كه در تنش خشكي بودند با گياهاني كه در رويشگاه طبيعي رشد كرده بودند يكسان بود. همچنين گياهاني كه در شرايط آبياري مناسب رشد كرده بودند ديرتر به مرحله گلدهي رسيدند، اما ميزان ماده خشك توليدي در آن ها در مقايسه با ساير تيمارها بيشتر بودet al., 1992) .(Bilia
2-2- تاثير عناصر غذايي بر عملكرد و متابوليت هاي ثانويه توليد شده درسايرگياهان دارويي
شرايط محيطي محل رويش و كاشت گياهان دارويي و معطر تاثير زيادي بر متابوليت هاي ثانويه توليد شده در اين گياهان دارد(Stutte, 2006). اين شرايط مي توانند بر ميزان زيست توده توليدي (وزن تر و خشك گياه)، ميزان ماده موثره توليد شده و تركيب هاي تشكيل دهنده ماده موثره تاثير بگذارند(Cabo et al., 1982; Ozguven & Stahl-Biskup, 1989; Christensen & Grevsen, 2006)
از آن جايي كه گياهان تيره نعناع سانان اغلب پايا و چند ساله مي باشند, شرايط محيطي و تغذيه اي، تاثير بسيار زيادي بر ميزان متابوليت هاي ثانويه و اسانس گياه خواهد داشت. نتايج برخي پژوهش هاي انجام شده بيانگر تاثير عناصر غذايي بر ميزان زيست توده توليدي و متابوليت هاي توليد شده در گياهان دارويي و معطر است.
چول ووك و همكاران (2001) در يك آزمايش هيدروپونيك
اثرهاي غلظت هاي مختلف منيزيوم (25/0- 5/0- 75/0 - 1 و 5/1 ميلي مول بر ليتر) را بر رشد و ميزان اسانس توليد شده در گياه مرزنجوش مورد بررسي قرار دادند. بالاترين ميزان طول شاخساره در تيمارهاي 75/0 تا 1 ميلي مول بر ليتر منيزيوم حاصل شد. بيشترين ميزان زيست توده توليد شده در تيمار 75/0 تا 5/1 ميلي مول بر ليتر منيزيوم و بالاترين وزن خشك نيز با بالاترين ميزان منيزيوم به دست آمد. افزايش منيزيوم در محلول غذايي باعث افزايش ميزان كلروفيل، اسانس توليدي و مقدار منيزيوم جذب شده در مرزنجوش شد. همچنين مقدار ويتامين C نيز به بالاترين مقدار در تيمار 75/0 ميلي مول بر ليتر رسید. با افزايش منيزيوم در محلول غذايي، ميزان نيتروژن كل كاهش يافت اما
مقدار نيترات موجود افزايش نشان داد.
اكونوماكيس (2005) اثرات سطوح مختلف هدايت الكتريكي محلول غذايي ( 2- 4- 6 ميلي زيمنس
بر سانتي متر) را بر رشد و اسانس 2 رقم مرزنجوش به نام هاي برگ درشت و برگ باريك بررسي كرد. او اعلام كرد كه سطوح مختلف هدايت الكتريكي محلول غذايي اثر معني داري بر ميزان محصول و اسانس توليد شده در 2 رقم مرزنجوش دارد و همچنين در بين 2 رقم نيز اختلاف معني داري از جهت ميزان محصول و اسانس وجود دارد. او همچنين اعلام كرد كه رقم برگ درشت داراي بالاترين ميزان محصول و اسانس نسبت به رقم برگ باريك مي باشد.
اميني دهقي و همكاران (1386) در آزمايشي روي گياه آويشن باغي، تاثير سطوح مختلف نيتروژن (0- 50- 100 –150) كيلوگرم در هكتار را بر درصد اسانس مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان دادند كه بالاترين ميزان اسانس( 57/1%) و بالاترين مقدار تيمول (3/15%) و كارواكرول (2/14%) در سطح كودي 100 كيلو گرم در هكتار و كمترين ميزان تيمول (5/2%) و (كارواكرول 1/8%) در تيمار صفر كيلو گرم نيتروژن در هكتار بدست آمد.
شرف زاده و همكاران (1386) در يك آزمايش گلخانه اي تاثير عناصر غذايي مختلف را بر ويژگي هاي رشد و ميزان اسانس آويشن باغي و بادرنجبويه مورد بررسي قرار دادند. آن ها اعلام كردند كه غلظت هاي مختلف عناصر غذايي تاثير معني داري بر ميزان رشد و مقدار اسانس و تركيبات تشكيل دهنده اسانس در 2 گياه آويشن باغي و بادرنجبويه دارد.
باريرو و همكاران (2005) در آزمايشي تاثير سطوح مختلف نيتروژن (0-40-80 و 120 كيلوگرم در هكتار) را بر عملكرد و اسانس توليدي در گونه ای مرزنجوش (O. applii) مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان داد كه با افزايش نيتروژن مصرفي، عملكرد گياه افزايش یافت. استفاده از نيتروژن به ميزان 80 كيلوگرم در هكتار باعث افزايش 302 تا 644 كيلوگرم وزن تر گياه توليد شده در هكتار در سال اول و دوم آزمايش شد. استفاده از كود نيتروژن باعث افزايش اسانس توليد شده شد اما بر ميزان عناصر تشكيل دهنده اسانس تاثيري نداشت.
بارانوسكين و همكاران (2003) تاثير سطوح مختلف نيتروژن (0- 45-90 و 135 كيلوگرم در هكتار) را بر ميزان محصول، اسانس و عناصر تشكيل دهنده اسانس گياه آويشن باغي مورد بررسي قرار دادند. آن ها اعلام كردند كه سطوح مختلف نيتروژن مصرفي باعث تاثير معني دار بر ميزان اسانس توليد شده در گياه آويشن گرديد. نتايج نشان داد كه استفاده از كود نيتروژن باعث افزايش در مقدار محصول و اسانس توليد شده در آويشن باغي شد، اما تاثير آن بر عناصر تشكيل دهنده اسانس چندان زياد و معني دار نبود.
در پژوهش ديگري، آراباسي و بايرام (2004) تاثير استفاده يا عدم استفاده از كود نيتروژن و فاصله كاشت (20×20- 40 × 20 و 60×20) را بر ميزان عملكرد و اسانس توليدي در گياه ريحان مورد بررسي قرار دادند و نتايج نشان داد كه بيشترين ميزان وزن تر گياه (5/4197 كيلوگرم در هكتار)، وزن خشك گياه (6/1078 كيلوگرم در هكتار)، برگ خشك توليد شده (1/671 كيلوگرم در هكتار)، ميزان اسانس (826/0 درصد)، بازده اسانس (164/5 ليتر در هكتار) در تيمار استفاده از كود نيتروژن و فاصله كاشت 20×20 بدست آمد. همچنين بيشترين ميزان اسانس در شرايط عدم استفاده از كود نيتروژن و فاصله 20×20دست آمد.
يريتسيان و اكونوماكيس (2002) تاثير سطوح مختلف كلات آهن (5/2- 5 و 11 ميلي گرم بر ليتر Fe-EDTA) را بر ميزان رشد و اسانس توليدي در گياه مرزنجوش در شرايط هيدروپونيك مورد بررسي قرار دادند. نتايج نشان داد كه با افزايش آهن در محلول غذايي، ميزان آهن جذب شده در گياه افزايش يافت. بيشترين ميزان آهن جذب شده توسط گياه در مرحله تشكيل بذر بود. همچنين با افزايش آهن در محلول غذايي، ميزان آهن جذب شده توسط ريشه و برگ افزايش نشان داد. برگ هاي بالايي گياه داراي آهن كمتري نسبت به برگ هاي پاييني بودند. افزايش ميزان آهن در محلول غذايي (11 ميلي گرم بر ليتر) باعث كاهش فاكتورهاي رشدي گياه شد (وزن تر- وزن خشك شاخساره و ريشه) اما باعث افزايش نسبت برگ به ساقه شد. با افزايش ميزان آهن مقدار اسانس توليد شده كاهش يافت. نتايج نشان داد با افزايش آهن ميزان زيست توده و اسانس توليد شده كاهش نشان داد.
سينگ و رامش (2002) در آزمايشي تاثير سطوح مختلف نيتروژن (0- 50- 100- 150 و 200 كيلو گرم در هكتار) و اثر همزمان استفاده از سطوح مختلف NPK به همراه ورمي كمپوست را بر رشد، ميزان محصول و كميت و كيفيت اسانس توليد شده در گياه ريحان مورد بررسي قرار دادند. بالاترين ميزان محصول و اسانس توليد شده در تيمار استفاده از كود به همراه 5 تن ورمي كمپوست در هكتار بدست آمد. بيشترين ميزان متيل چاويكل موجود در اسانس در تيمار استفاده از كود مشاهده شد اما در ساير تركيبات تشكيل دهنده اسانس تغييري مشاهده نشد.
هائون وكوئنوو (2001) در يك ازمايش گلداني روي ريحان, اثرات غلظت هاي مختلف محلول غذايي(نرمال- 2 برابر و 3 برابر غلظت) را در 2 محيط كشت پرلايت و پيت ماس (1:1) و پرلايت و كوكوپيت (1:1) مورد بررسي قرار دادند. بيشترين ميزان رشد و بالاترين ميزان اسانس توليد شده در بستر پرلايت و كوكوپيت و غلظتهاي نرمال و 2 برابر محلول غذايي حاصل شد. اما غلظت 3 برابر نرمال باعث كاهش رشد و كاهش ميزان اسانس توليد شده در ريحان شد.
مانوكيان (2005) در يك ازمايش هيدروپونيك و كشت خاكي اثرهاي سطوح مختلف نيتروژن- فسفر و پتاسیم را بر ميزان آلكالوئيد، روغن فرار، تانن و ويتامين ث دو گياه ماميران و نپتا مورد بررسي قرار دادند. در گياه ماميران تحت تيمار N70 P15 K15مقدار آلكالوئيد 53/1% در كشت هيدروپونيك و 22/1% در كشت خاكي، تانن 58/7% در هيدروپونيك و 76/5% در كشت خاكي و ويتامين ث 67/131 ميلي گرم در هيدروپونيك و 92/94 ميلي گرم در كشت خاكي بدست آمد. در گياه نپتا تحت تيمار N15 P70 K15 در كشت هيدروپونيك، بالاترين مقدار روغن فرار 246/0% و 56/1 ميلي ليتر براي هر گياه بدست امد. در حالي كه در كشت خاكي اين مقدار 183/0% و 20/0 ميلي ليتر براي هر گياه بود. بيشترين ميزان تانن در هيدروپونيك 53/5% و در كشت خاكي 72/4% بود. ميزان ويتامين ث 20/119 ميلي گرم در هيدروپونيك و 43/93 ميلي گرم در كشت خاكي بود. مناسب ترين تيمار N50 P22 K28 براي گياه ماميران و N53 P40 K7 براي گياه نپتا بدست آمد. نتايج ساير پژوهش هاي انجام شده نشان مي دهد كه استفاده از كود هاي آلي و شيميايي در محيط هاي كشت خاكي و بدون خاك (آبكشت) مي تواند بر ميزان محصول و مواد موثره گياهان دارويي تاثير گذار باشد(Maia et al., 2001; de-la-Pena et al., 2002; and Miceli et al., 2003; Anwar et al., 2005).
تعیین ترکیبات فنلی درگونه های مختلف مرزه :
2-3- اهمیت ترکیبات فنلی و رابطه آن با خاصیت آنتی اکسیدانی:
گیاهان تیره نعناع سانان دارای ترکیبات فنلی و فلاونوییدی می باشند که این ترکیبات باعث ایجاد خاصیت آنتی اکسیدانی در این گیاهان می شود. خاصیت آنتی اکسیدانی باعث جلوگیری از اکسیده شدن لیپیدها شده و از بوجود آمدن رادیکال های آزاد و زنجیره اکسیداتیو جلو
گیری می کند. این خاصیت باعث جلوگیری از بیماری های کرنر قلب و سرطان در انسان می شود. خاصیت آنتی اکسیدانی این گیاهان عمدتاً به دلیل وجود ترکیبات فنلی مانند فلاونوئیدها- فنولیک اسید و دی ترپن های فنلی می باشد(Askari, 2003; purmurad et.al. 2007szollosi&varga 2002:youdim et.al.2002).
گزارش شده است که وجود برخی از ترکیبات فنلی مانند رزمارینیک اسید، لیتوسپرمیک اسید، کافئیک اسید، وانیلیک اسید، پارا- کوماریک اسید، هیدروکسی بنزوئیک اسید و پروتوکاتکوئیک اسید در گیاهان تیره نعناع سانان دارای خاصیت آنتی اکسیدانی و ضد ویروس بیماری ایدز (HIV) می باشد(Javanmardi et al. 2002:Jukic& milos 2005).
رادیکال های آزاد باعث پیدایش بیش از 100 اختلال در انسان می گردد. از جمله این اختلالات می توان به تصلب شریان، آرتروز، کم خونی موضعی، آسیب دیدگی سیستم عصبی، سرطان و ایدز اشاره کرد. رادیکال های آزاد به دلایل مختلف از جمله آلاینده های محیط زیست"مواد رادیواکتیو" مواد شیمیایی "مواد سمی " سرخ کردنی ها و... همچنین استرس بوجود می آیند که باعث اختلال در سیستم ایمنی و دفاعی بدن می گردند(Purmorad et al. 2006).
ترکیبات آنتی اکسیدانی از جمله اجزا اصلی حاضر در رژیم غذای هستند که می توانند اکسیداسیون لیپیدها را به تاخیر بیندازد یا از وقوع آن جلوگیری کند. غذاهایی مانند میوه ها، سبزیجات و حبوبات محتوی گروه های وسیعی از اجزای تشکیل دهنده آنتی اکسیدان ها از جمله ترکیبات فنلی هستند. مواد آنتی اکسیدان قادرند از آسیب های اکسیداتیو که توسط رادیکال های آزاد ایجاد می شود جلوگیری کنند. این ترکیبات می توانند در مراحل مختلف اکسیداسیون دخالت کرده و از به وجود آمدن رادیکال های آزاد جلوگیری کنند(Rahman et al. 2008).
حساسیت بالای گوشت و اسیدهای چرب غیر اشباع که در تغذیه انسان به کار می رود نیازمند اضافه کردن آنتی اکسیدان ها به آن است.
منابع اولیه آنتی اکسیدان های طبیعی، غلات، میوه ها و سبزیجات هستند. آنتی اکسیدان هایی که در تغذیه کاربرد داشته و دارای منشاء گیاهی می باشند، شامل ویتامین c، ویتامینE، کاروتن ها، فنولیک اسیدها، فیتات و فیتواستروژن ها می باشند که این مواد خطر ابتلا به بیم
اری ها را تا اندازه زیادی کاهش می دهند.
بنابراین با توجه به موارد ذکر شده در بالا نیاز و ضرورت مطالعه و تحقیق روی خاصیت آنتی اکسیدانی به خصوص آنتی اکسیدان های طبیعی امری ضروری و اجتناب ناپذیر به حساب می آید. درچند سال اخیر توجه فزاینده ای در تولید آنتی اکسیدان های طبیعی به وجود آمده
است(Javanmardi et al. 2003)
گزارشات زیادی در رابطه با خاصیت آنتی اکسیدانی بسیاری از گیاهان و ادویه جات گزارش شده است (Schuler,1990)دو محقق از مطالعات وسیع خود بر روی اندام های هوایی گیاهان نتیجه گرفتند که گیاهان بدست آمده از خانواده نعناع سانان دارای فعالیت آنتی اکسیدانی قابل توجهی هستند((Tsimidou & boskou 1994.
زولوسی و وارگا (2002) میزان خاصیت آنتی اکسیدانی را در برخی گیاهان خانواده نعناع سانان با استفاده از روش FRAP مورد بررسی قرار دادند.
جوکیک و میلوز (2005) میزان خاصیت آنتی اکسیدانی را در گیاه آویشن باغی مورد بررسی قرار دادند، نتایج نشان داد که گیاه آویشن دارای خاصیت آنتی اکسیدانی قوی می باشد.
رحمان و همکاران (2008)، خاصیت آنتی اکسیدانی و ترکیبات فنلی را در گیاه دارویی سنا مورد بررسی قرار دادند نتایج نشان داد که این گیاه می تواند به عنوان یکی از منابع آنتی اکسیدانی در نظر گرفته شود.
در آزمایشی که توسط بوسکو و همکارانش (2005) روی گیاهان دارویی مختلف انجام شد مشخص گردید که گیاهان تیره نعناع دارای فعالیت موثر آنتی اکسیدانی هستند.
ترکیبات آنتی اکسیدان به عنوان محافظت سلامتی در تغذیه انسان دارای اهمیت و جایگاه ویژه ای هستند. نتایج تحقیقات نشان می دهد این مواد خطر ابتلاء به بیماری های قلبی عروقی و سرطان ها را می کاهد.
عثمان و همکاران (2007)، گزارش کردند که ترکیبات آنتی اکسیدانی از جمله اجزاء اصلی حاضر در رژیم غذایی هستند که می توانند اکسیداسیون لیپیدها را به تاخیر انداخته یا از وقوع آن جلوگیری کند.همچنین غذاهایی مانند میوه ها، سبزیجات و حبوبات محتوی گونه های بسیار وسیعی از اجزاء تشکیل دهنده انتی اکسیدان ها هستند که شامل ترکیبات فنولی می باشند. مشخص شده که این ترکیبات با خاصیت آنتی اکسیدانی در این گیاهان مرتبط هستند. فنول ها و پلی فنل ها اخیراً مورد توجه زیادی قرار گرفته اند که اعمال فیزیولوژیکی مهمی مانند فعالیت های آنتی اکسیدانی و آنتی ژنی را به آنها نسبت میدهند. نتایج تحقیقات نشان می دهد که دانه کاکائو و محصولات غذایی مشتق شده از آن، منابع غنی از ترکیبات فنولی هستند. کاکائو حاوی مقادیر فراوانی از ترکیبات فنلی (18-12%وزن خشک) می باشد.
اصلی ترین خاصیت یک آنتی اکسیدان در به دام انداختن و خنثی کردن رادیکال های آزاد است. در سیستم های بیولوژیکی رادیکال های بسیار فعال اکسیژن دار وجود دارند که از منابع مختلف منشا گرفته اند. این رادیکال های آزاد ممکن است اسیدهای نوکلوئیک، پروتئین ها، چربی ها و یا DNA را اکسید نمایند و می توانند سرآغاز واکنش های مخرب در ساختمان موجود زنده باشد
پورمراد و همکاران (2006) گزارش کردند،رادیکال های آزاد ناشی از تشعشع، آلاینده های محیطی، مواد شیمیایی، سموم صنعتی و کشاورزی بوده، همچنین اکسیداسیون بسیاری از مواد غذایی باعث بوجود آمدن این رادیکال های آزاد می شود. فرایند اکسیداسیون یکی از مهمترین عوامل برای تولید رادیکال های آزاد، در غذا، داروها و هر سیستم زنده ای است.
امروزه توجه زیادی به استفاده از گیاهان دارویی به عنوان انتی اکسیدان ها در کاهش رادیکال های آزاد می شود. همچنین آنتی اکسیدان های طبیعی معروف و سنتی مانند چای، شراب، میوه و سبزیجات در این گروه از جایگاه ویژه ای برخوردارند.
حداد خداپرست و همکاران (2007) گزارش کردند که غذاهای گیاهی مانند میوه ها، سبزیجات و ادویه ها منابع اولیه از آنتی اکسیدان های طبیعی برای انسان می باشند. در مجموع ممکن است آنتی اکسیدان های طبیعی در کند شدن زوال اکسیداتیو مفید باشند.
در سال های اخیر غذاها از لحاظ نقش فیزیولوژیکی مورد توجه بسیار قرار گرفته اند. فعالیت آنتی اکسیدانی یکی ازنقش های فیزیولوژیکی مهم غذاهاست که به نظر می رسد باعث پیشگیری از بیماری های ویروسی و برخی بیماری های خطرناک مثل سرطان، بیماری های قلبی و دیابت ها می شوند.
آتیکوار و همکاران (2008) گزارش کردند که آنتی اکسیدان ها از آسیب های اکسیداتیو که توسط رادیکال های آزاد ایجاد می شود جلوگیری می کنند و ممکن است مانع ایجاد بیماری های سرطان و پیری زودرس شود. آن ها می توانند در مراحل اکسیداسیون به وسیله واکنش با رادیکال های آزاد دخالت کنند.همچنین فلاونوئیدها و ترکیبات فنولی به طور وسیعی در گیاهان وجود دارند که اثرات متعدد بیولوژیکی از خود نشان می دهند.
استفاده از آنتی اکسیدان های طبیعی در سال های گذشته افزایش چشمگیری داشته این امر به علت کارایی و تاثیر بالای بسیاری از ترکیبات شیمیایی گیاهی و همچنین توافق و تایید مجامع علمی بر استفاده از ترکیبات طبیعی در مقایسه با ترکیبات مصنوعی و بی خطر بودن این ترکیبات، تاثیر فراوان ترکیبات گیاهی طبیعی در جلوگیری از بیماری های قلبی و ممانعت از واکنش های مخرب در ساختمان بدن موجود زنده و استفاده کم خطرتر و راحت تر آن ها توسط عموم مردم بوده است.
جاتوزسکی (2008) و همکاران طی آزمایشاتی که روی گیاه مرزنجوش انجام دادند تیجه گرفتند که این گیاه سرشار از ترکیبات فنولی با آنتی اکسیدان های قوی می باشد و فعالیت آنتی اکسیدانی مربوط به میزان ترکیباتی است که باعث تاخیر یا جلوگیری از اکسیدشدن چربی ها و سایر مولکول ها می شود. آنها گزارش نمودند که مرزنجوش 3 تا 20 بار فعالیت آنتی اکسیدانی بالاتری نسبت به سایر گیاهان دارد.
فصل سوم
مواد و روشها