بخشی از مقاله
چکیده:
دولت ها عهده دار اصلی فرایند خط مشی گذاری عمومی اند. اما گروههای ذینفوذ،مستقیماً در فتح قدرت و اجرای آن، مشارکت نمییابند بلکه در حالیکه خارج از قدرت باقی می مانند آنرا متأثر میسازند و برآن فشار میآورند. لذا هدف از انجام این تحقیق بررسی نقش گروههای ذینفوذ (جامعه دانشگاهی) در فرایند خط مشی گذاری توسعه کار آفرینی است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش , تحقیقی و از شاخه ی پیمایشی می باشد . جامعه اماری تحقیق دانشجویان دانشکده کار آفرینی دانشگاه است که تعداد آنها 470 نفر( ئانشجویان حضوری) می باشد. با استفاده از فرمول کوکران0 نمونه آماری 77 نفر بدست که از این تعداد 62 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. همچنان در این تحقیق از پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن مورد تایید قرار گرفت استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص گردید که جامعه دانشگاهی از طریق آموزش، فرهنگ سازی، نفوذ بر خط مشی گذاران کار آفرینی در جهت اصلاحات ساختاری و نهادسازی کار آفرینی، حمایت و پشتیبانی از کار آفرین و کار آفرینی بر فرایند خط مشی گذاری توسعه کار آفرینی تاثیر می گذارند
کلمات کلیدی : توسعه، خط مشی، کارآفرینی،گروههای ذینفوذ، جامعه دانشگاهی
1داریوش فرهادی قشلاقی، کارشناسی ارشد مدیریت اجرایی، شرکت خدمات مدیریت صنایع،
RAMNAARIA@YAHOO.COM
2نرگس السادات رضوی مهر، کارشناسی ارشد مدیرت دولتی، گرایش خط مشی گزاری، پردیس دانشگاه تهران
×
×
×
مقدمه
تا اوایل دهه 1990 کار آفرینی در هاله ای از ابهام قرار داشت. تا آن دهه، آثار علمی پراکنده ای در سراسر جهان به رشته ی تحریر در آمده بود. اما کانون تمرکز خاصی در این مجموعه آثار به چشم نمی خورد ( دانایی فرد، (1388
کارآفرینی به عنوان عامل کلیدی رشد و توسعه اقتصادی در عصر مدرن شناخته شده است و در مرکز رقابت بینالمللی، شرکتهای کارآفرینانه هستند که لبه تیز رقابتی آنهامعطوف به انعطاف سازمانی و استراتژی تغییر مستمر در فرآیندها، محصولات وطرحهاست. (پروکوپنکو و پاولین، (1991
کارآفرینی موضوعی است که در تمام جوامع در خور توجه است. سازمانهای امروزه به مدیر کارآفرین نیازمند می باشند تا با تکیه بر ویژگی های منحصر به فرد وی، گوی سبقت را از سایر رقبا بربایند. ضرورت شناخت کارآفرین و مدیر کارآفرین آشکار است(.(Lynch2006
کارآفرینیفنشانفدادهفاستفکهفعواملفوفشرایطفمحیطیفمثلفعواملففرهنگیفوفاجتماعی، قانونی،ف سیاسیفوففناوریفتأثیرفمثبتفوفیافمنفیفبرفتوسعهفکارآفرینیفدارند 2003فآDeakins & Freelفف
(
جانسونفوفهمکارانشففمعتقدندفکارآفرینیفیک مفهومفچندفوجهیفپیچیدهفاستفکهفامروزهفتوجهف زیادی رافبهفخودفجلبفکردهفاستفوفبیشترفصاحبفنظران توافقفدارندفکهفکارآفرینیفوفکارآفرینانف سهمفبهفسزایی درفتوسعهفاقتصادیفدارندتفلجانسون،ف2006 ،ف)
امروزه تجربیات فراوانی در سراسر دنیا راجع به طراحی برنامه ها، ارتقا و ایجادانگیزه و کمک به کارآفرینی وجود دارد. چنین تجربیاتی فقط منحصر به آمریکا نیست،بلکه در آسیا، داستانهای زیادی در رابطه با توسعه کارآفرینی از طریق مراکز متعدد وجوددارد. در چنددهه گذشته، در اروپا برنامه های
آموزشی کارآفرینی متنوعی در سطح وسیع برروی گروههای مختلفی انجام گرفته است. علاوه برآن، حوادث مهمی که در اروپای شرقی و مرکزی اتفاق افتاد، رشد قابل ملاحظه ای را در توجه به ارتقا و توسعه کارآفرینی به عنوان مکانیسم اصلی ایجاد و پی ریزی اقتصاد بازار و دموکراسی نوین موجب شده است. (اداره بین المللی کار، سال (1998
ادبیات تحقیق
خط مشی:
به طور کلی در زبان عامیانه، (( اصطلاح خط مشی(( 3 به رفتار برخی از بازیگران یا مجموعه ای از بازیگران نظیر یک مقام دولتی، یک موسسه دولتی یا یک قانونگذار در یک حوزه فعالیت عمومی نظیر حمل و نقل عمومی، حمایت از مصرف کننده اشاره دارد ( دانایی فرد، 1388، (3 ف
خط مشی یک برنامه عمومی است که به منزله راهنمای عمل در نظر مدیران قرار می گیرید. بدین معنی که مدیران بلندپایه نقش برجسته ای در تعیین خط مشی کلی و سراسری سازمان دارند. نحوه اجرای برنامه برای مسؤلان اجرای سازمان بوسیله خط مشی تعیین می شود و همینطور وسیله مؤثری برای کنترل عملیات به شمار می آید(رضائیان، .(1387
کار آفرین و کار آفرینی
لغت کارآفرینی بطور گسترده در تمام مکالمات روزمره و به عنوان یک لغت فنی در مدیریت و اقتصاد، مورد استفاده قرار میگیرد. این لغت در ابتدا در قرن17، در کشور فرانسه مطرح گردید که در آن زمان کارآفرین فردی بود که به انجام سفارشات در پروژه های تجاری می پرداخت(,Wickham2000ف.
کانتیلون (1755) که ابداع کننده واژه کارآفرینی است، کارآفرین را فردی ریسکپذیر میداند که کالا را با قیمت معلوم خریداری میکند و با قیمت نامعلوم میفروشد. جین بپتیست سی کارآفرین را
3 Policy
هماهنگ کننده و ترکیب کننده عوامل تولید میداند اما ویژگی خاصی را برای او در نظر نمیگیرد (استیونسون و جاریلو .(1990 به عبارت دیگر فردی باید عوامل تولید (زمین، نیروی کار و سرمایه) را جهت تولید، تجارت یا ارائه خدمات ترکیب کند که به این شخص »کارآفرین« و به کار او »کارآفرینی« گفته میشود ( عابدی، (1380 ف
کارآفرینیفنوعیفراهفوفروشفزندگیفاستفکهفهمراهفبافتغییرف،تحول،فپویاییفوفحرکتفمیف باشدلزندگی کارآفرینانهفزندگیفایفاستفکهفتؤامفبافهیجان،فریسک،فتنوع،فتغییر،فشکست،فپیروزی،ف شوق،فتلاش، خلاقیتفوففرصتفگراییفمیفباشدتفلنائبی،محمدفامینفوفهمکاران، 1389ف)
کارآفرینیفرافمیفتوانففرآیندیفپویافنامیدفکهفشاملفآرمان،فتحولفوفخلاقیتفمیفشودلاینففرآیندف بهفکاربرد نیروفوفانگیزهفافرادفجهتفخلقفوفاجرایفایدهفهایفنوفوفراهفحلفهایفکاربردیفنیازف داردلاجزایفاصلیفاین فرآیندفعبارتندفاز، ف
فومیلفبهفخطرپذیریفحسابفشدهفبرفاساسفزمان ف
فوفرصتفشغلی ف
فوتوانایفتشکیلفتیمفدرفرابطهفبافکارفپرفخطر ف
فوداشتنفمهارتفخلاقفدرفنظمفبخشیدنفبهفمنابعفموردفنیاز ف
فوداشتنفمهارتفدرفطراحیفیکفطرحفمنسجمفشغلی ف
فوداشتنفچشمفاندازفبرایفیافتنففرصتفهاییفکهفدیگرانفقادرفبهفیافتنفآنفدرفموقعیتفهایف متلاطم ف
نیستند(علیفمیری،مصطفی،أحظزف).
انواع کار آفرینی
بطور کلی میتوان گفت که کارآفرینی در سه زمینه شکل میگیرد: کارآفرینی فردی، کارآفرینی درون سازمانی، کارآفرینی سازمانی.
کارآفرینی فردی فرآیندی است که در آن فرد با اتکا به منابع مالی و ویژگی های شخصیتی مانند فعالیت، ریسک پذیری و اهل عمل بودن، اقدام به کاری جدید می نماید و آن را تا رسیدن به موفقیت هدایت میکند .(Hisrich&Peters,1998)
کارآفرینی درون سازمانی، مسئول به ثمر رساندن یک خلق نوآورانه در درون سازمان است. به عبارت دیگر، فرآیندی است که در آن محصولات یا فرآیندهای نوآوری شده از طریق بقا و ایجاد فرهنگ کارآفرینانه در یک سازمان از قبل تاسیس شده به ظهور می رسند(کرباسی.(1381
کارآفرینی سازمانی به معنای اجرای فرآیند کارآفرینی در داخل سازمان و با استفاده از خصوصیاتی همچون روحیه پشتکار، ریسک پذیری، خلاقیت و نوآوری می باشد که در آن گروهی از افراد درون سازمان تبدیل به موتور توسعه می گردند(,Upton1997ف.
شکل-1 انواع کارآفرینیت(Upton1997,20
کارآفرینی
×کارآفرینی سازمانی ×کارآفرینی درون سازمانی ×کارآفرین مستقل
(سازمان کارآفرین) (کارآفرین در قالب کارکنان) (کارآفرین آزاد)
هر یک از زمینه های کارآفرینی، دارای شرایط پیاده سازی و موانعی در اجرا می باشند
ظهور خط مشی کارآفرینی
تافقبلفازفدوفدههفیفگذشتهفمحورفتوسعهفیفصنعتیفوفاقتصادیفبرفاینفپیشففرضفاستوار بودف که ماخذفاصلیفرشدفاقتصادیفدرفکشورها،فچندفشرکتفبزرگفاستفکهفبهفعنوانف اهرمفاقتصادف عملفمیفکنندفلدولتفهافتلاشفمیفکردندفبافوضعفقوانینفخاصفحاکمفبرفاین شرکتفها،فاعطاف
یفمشوقفهایفمالیاتیفوفوضعفمقرراتفحمایتیفبرایفکاهشفهزینهفهافیا وضعفقوانینیفبرایف ایجادفرقابتفسالم،فهستهفیفاصلیفاقتصادفملیفخودف(کهفهمان چندشرکتفبزرگفبودندف)فرافکارآمدف وفاثربخشفکنندفلفاینفالگویفاقتصادیفنقش شرکتفهایفجدیدفبهفعنوانفماخذ اصلیفنوآوریفوف ایجادفشغلفرافنادیدهفمیفگرفت،فضمن آنفکهفنقشفکارآفرینانفدرففرایندفتوسعهفیفاقتصادیفراف نیزفنادیدهفمیفپنداشتفلفدرفواقع رویکردفدولتفهافبرایفبهبودفرقابتفگریفجهانیفشرکتفهایف بزرگف،فبهفطورفواقعیفظهور شرکتفهایفجدیدفوفدرفنتیجهفنوآوری،فنوآفرینیفاقتصادیفوفرقابتف گریفکلیفکشورفرا تشویق و تحریک نمی کرد . به گفته صاحبنظران درفطی عصرفصنعتی،فتشویقف فعالیتفکارآفرینانهففبه بهترینفحالتفمحصولففرعی خطفمشیفهایفصنعتیفبودل ( دانایی فرد، 1388، (3