بخشی از مقاله


خط مشی گذاری در اقتصادهای دانش محور

 


چکیده مقاله

اقتصـاد دانـش محـور، اقتصـادی است که در آن تولید، توزیع و استفاده از دانش منبع اصلی رشد و ایجاد ثروت اسـت. بااسـتفاده از تـئوری های اخیر دانش و با در نظر گرفتن جامعه به عنوان یک سیستم اجتماعی پیچیده که دارای سـه رفـتار کلـیدی و خـود مرجعـی، خود تبدیلی و خود سازماندهی است، میتوان به بیان نقش دولت در اقتصادهای دانش محور و توسعه خط مشیهای مربوط به آن پرداخت.
اقتصـاددانش محـور شکل غالب اقتصادهای قرن بیست و یکم خواهد بود که دولت ها در طراحی نظام های خط مشـی گذاری آن نقش مهم استراتژیک دارند. دولت ها باید بین نیاز به نوآوری و نیاز به حفظ آنجام و همبستگی جامعـه تعـادل ایجـاد کنـند و زمیـنه هـای فنی، اجمتماعی و فرهنگی لازم برای تولید، کاربرد و اشاعه دانش و شکل گیری امواج نوآوری جامعه برای مشارکت در اقتصاد دانش محور، دستورالعملهایی هستند که باید از سوی خـط مشی گذاران قرن بیست و یکم مورد توجه میباشند. در این مقاله به مقایسه ویژگیهای این ارکان در قرن بیسـتم و بیسـت و یکم پرداخته شده و برخی اولویت های که در خط مشی گذاری در مورد هر یک از این ارکان باید مورد توجه قرار گیرند، بیان شده است.

واﮊههای کلیدی

اقتصـادهای دانـش محور3 ـ خط مشیگذاری4 ـ دولت5 ـ مدیریت دولتی6 ـ سیستمهای اجتماعی7 ـ دانش1 ـ

حوزه عمومی دانش2 ـ فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی.3

 

مقدمه:

در آستانه قرن بیست و یکم دانش فناوری نقش و جایگاه فزایندهای در توسعه جوامع ایفا می کند و دنیا به سوی اقتصـاد مبتنـی بـر دانـش پـیش می رود. توسعه پایدار و همه جانبه مبتنی بر دانایی و توسعه فناوری شده است، توسـعه فـناوری نیـز بـه نـوبه خـود بـر محور نوآوری و خلاقیت در عرصه علم استوار است که بستر و فرهنگ پژوهش زیر بنای آن است. بدیهی است جوامعی که امکانات و منابع افزون تری را به موضوع پژوهش اختصاص مـی دهـند، بهتـر و بیشتر می توانند تولید دانایی کنند و در حوزه های گوناگون اعم از سیاستگذاری، برنامه ریزی، تصمیمگیری و فعالیتهای اقتصادی موفقتر عمل کنند.

ایـن تحولات عمیق در مبانی نظری اقتصاددانان سبب شده که جهت دهی سرمایه گذاریها و تخصیص منابع در کشـورهای توسعه یافته به سوی سرمایه گذاری و نوآوری های تکنولوﮊیک سوق پیدا کند. بدیهی است این تغییر در نگـرش هـای نظـری مـوجب جهـش های اقتصاد و شگرفی در چند دهه اخیر در جهان شده است که موجب پیشتازی علم و فناوری و در پی آن تفوق سیاسی و اقتصادی شده است.

مسـلماﹰ بسیاری از اقداماتی که در اقتصادهای دانش محور صورت خواهند گرفت در سطح کلان اجتماعی بوده و از طریق زیر ساخت های فنی، اجتماعی و فرهنگی انجام خواهند گرفت که دولت در آن نقش ها و مسئولیتهای اساسی برعهده خواهد داشت و باید به عنوان یک عامل هماهنگ کننده هدایت و رهبری جامعه را برعهده گیرد. لـذا خط مشی گذاری به عنوان »مجموعه اقدامات هدف دار که به وسیله یک بازیگر و یا مجموعهای از بازیگران برای برخورد با مشکل و یا مسئله مورد توجه« (منوریان، ۰۸۳۱ : ۰۱) از جمله وظایف مهم و اساسی دولت برای نـیل بـه چنـین اقتصـادی اسـت. بـر ایـن اسـاس شناخت ویژگی های اقتصاد دانش محور، عوامل پیش برنده و تسـهیل کنـنده آن و نقشی که دولت باید در این زمینه ایفا کند، موضوعی است که در این مقاله مورد توجه قرار گرفته است.

اقتصاد دانش محور چیست؟ چگونه به وجود آمده و به کجا میرود؟

اقتصاد دانش محور اقتصادی است که در آن تولید، توریع و استفاده از دانش منبع اصلی رشد و ایجاد ثروت است

(گـان پاثـی، ۰۰۰۲). بررسی روند رشد و تحولات جهان اقتصاد نشان می دهد تا سال ۰۶۹۱ که اقتصاد تولیدی

حـاکم بـود بـازوی کارگر و سرمایه نقش اساسی را در صنعت داشت. از سال ۰۶۹۱ به بعد جهان اقتصاد مکمل


۲

سینوسی به خود گرفته و شاهد صعود و نزول موقعیت اقتصادی کشور ها در جهان هستیم. شاید دلیل عمده این وضعیت تغییرات سریع فناوری های نوین هستند که در کنار رایانه، اینترنت و توسعه دانش وضعیت جدیدی را به جهـان حـاکم کـرده و شـکل رفـتارهای اقتصادهای سنتی را عرض کرده اند. گفته می شود این وضعیت تا سال

۰۱۰۲ میلادی ادامه خواهد داشت و بعد از آن اقتصاد دانش محور جایگزین می سود و شکل سینوسی اقتصاد به وضـع باثباتـی مـی رسد. از سال ۰۱۰۲ به بعد فقط کسانیکه بتوانند با علم وانش فضای خلاقیت و نوآوری را رد جامعـــه خـــود گســـترش دهـــند، شـــانس داشـــتن اقتصـــادی قـــوی را خواهـــند داشـــت. (جلالـــی:

.(WWW:http://iranwisisorg ½/1363

فـناوری اطلاعـات1 باعـث شـده تغییرات بنیادینی در اقتصاد و جوامع ایجاد شود. در اقتصادهای جدید ارتباطات سـریع و دقـیق از راه دور جانشـین سیستم سنتی رودررو شده است.بخش خدمات به شکل غیرقابل تصوری در حـال بسط و توسعه می باشد. در چنین اقتصادی اولویت منبع مورد استفاده بنگاههای اقتصادی نیز تغییر کرده و نیـروی انسانی متخصص به عنوان مهمترین منبع مورد استفاده شرکت ها و سازمانها مطرح میباشد و توسعه و آمـوزش آن در اولـویت بـرنامه هـای سازمانهای پیشرو قرار گرفته است. در این اقتصادها، ارتباطات و دانش به عنوان مواد خامی در نظر گرفته میشوند که افراد از آنها به وسیله ابزار آموزش جهت ارتقای سطح زندگی خود و تـبدیل شـدن بـه نیروی کار ماهر و دانش محور استفاده می کنند. این تغییرات باعث شده که سازمان ها و حتی دولـت هـا در نحـوه کسـب و کـار و اداره امـور خـود به بازبینی بپردازند. پیدایش سازمان های مجازی2، تجارت الکترونیکی3، آموزش الکترونیکی4 و دولت الکترونیکی5 نیز زاییده چنین تحولاتی میباشند.

دولت ها و سازمان های پیشرو در هدایت و رهبری صحیح این تغییر و تحولات نقش اساسی ایفا می کند و عامل مهمـی در شـکل دهـی اقتصـاد دانـش محـور می باشند. آنها مسئول افزایش کیفیت زندگی افراد جامعه از طرق مختلف از جمله افزایش پروت آنها از طریق رشد اقتصادی هستند. از منظر توسعه نیز در حال حاضر نگرشهای توسـعه شـامل راهبردهایی چون آزاد سازی اقتصادی، ارتقاﺀ ظرفیتهای فناوری و تولید، مشارکت بازار و دولت،

۳

توسـعه سـرمایه انسـانی و افزایش دائمی سطح مهارتها، استفاده از شبکه های اطلاعاتی، دانایی، تولید و تجاری بینالمللی و از همه مهمتر ایفای نقش دولت نه به عنوان بازیگر اصلی به عنوان پیونددهنده بخشهای خصوصی داخلـی و خارجـی و تنظـیم کننده روابط آنان و تلاش در ارتقای رقابت پذیری ملی با نگاه به بازارهای جهانی در

نظر گرفته شده است (شیرکوند:).


۴

برخی عوامل موثر در توسعه اقتصاد دانش محور:

Ü عامل کلیدی در اقتصادهای دانش محور موضوع دانش است. دانش، مهارت و یادگیری مستمر نقش مهمی در این اقتصاد ایفا میکند.

Ü اینترنت عامل همافزایی دانش جهانی و ابزار توسعه دانایی محور میباشد.

Ü دولت الکترونیک و تجارت الکترونیک وجوه غالب در اقتصاد دانایی محور میباشد.

Ü ابتکار، خلاقیت و توانایی حل مسئله از مهارتهای کلیدی در اقتصاد دانش محور هستند.

Ü پیشرفت و بهبود ؟؟؟ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات باعث توسعه اقتصادی و رشد دانش میشود.

Ü تدوین، رمزگذاری1 و مدیریت دانش2 در این اقتصاد اهمیت حیاتی دارد.

Ü میزان ائتلاف شرکتها به سبب پیچیدگی و تنوع تکنولوﮊی افزایش قابل توجهی مییابد.

Ü نیروی کار تحصیلگرده، ماهر، خلاق و نوآور نقس اساسی در اقتصاد دانش محور دارد .(Houghton; 2000)


عوامل مرتبط با موفقیت اقتصادهای دانش محور:

Ü خط مشهای دولتی: جو حمایتی تجارت، نظم حقوقی، نظام مالیاتی و خط مشیهای تنظیمی مناسب

Ü زیرساختها: ارتباطات از راه دور، فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی

Ü منابع مالی سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی

مطابـق نظـر اقتصادانان نوین کشوری می تواند ظرفیت استفاده از اقتصاد دانش محور را داشته باشد که بتواند با سـرعت بـه یـک مجمـوعه »اقتصـاد یادگیرنده« تبدیل شود که این نه تنها به معنی استفاده از تکنولوﮊی برای دسترسـی بـه دانـش جهانـی است بلکه شامل برقراری ارتباط با سایر مردم جهان درباره خلاقیت و نوآوری نیز مـی باشد. به وسیله »اقتصاد یادگیرنده« افراد، سازمان ها و کشورها می توانند با شریک شدن در نوآوری ها ثروت زیادی بدست آورند.

۵

جامعه به عنوان یک سیستم اجتماعی

بـه مـنظور ارائـه یک نقطه شروع و چهارچوب مناسب برای خط مشی گذاری ابتدا تئوری دانش و به طور اخص سیسـتم هـای دانـش را توضـیح مـی دهیم، در ین حال سه رفتار کلیدی چنین سیستم هایی (خود مرجعی1، خود سـازماندهی2 و خـود تبدیلـی(3 را تشریح میکنیم و با استفاده از آن بینشی در مورد این که خط مشی را چگونه باید تنظیم شوند ارائه میکنیم.

جامعـه را مـیتـوان بـه عـنوان یک سیستم اجتماعی سازگار و پیچیده4 در نظر گرفت در چنین بینشی دانش به عنوان یک فعالیت اجتماعی تلقی میشود که در سیستمهای اجتماعی روی محور هر .(Lahman, 1995) که در طـول زمـان تکامـل می یابند عمل کنند: اول آنها می توانند یکسان باقی بمانند، دوم: آنها میتوانند از طریق تطبـیق تغییـر یابـند (مـثلاﹰ از طریق فرآیندهای خلاقانه جدید). و نهایتاﹰ هر چند ما در اینجا بر روی این ویژگی تأکـیدی نـداریم آنهـا ممکـن اسـت کـلاﹰ از بـین بروند. این چهار ویژگی در تئوری پردازی سیستم های پیچیده اجتماعی به عنوان خود مرجعی، خود سازماندهی، خود تبدیلی و خاموشسازی5 توصیف میشوند.

١) خـود مرجعـی: مسـیر فرآیندی است که طی آن سیستم های زنده خودشان را بازسازی میکنند، در چنـین فـرآیندی ماهـیت سیستم در طی زمان حفظ می شود. خود مرجعی در این معنا به عنوان فرآیند غیر تکاملـی تلقـی مـیشـود که از منشاﺀ برای تداوم نشأت میگیرد. مورگان (۵۴۲: ۷۹۹۱) این فرآیند را چنین تشـریح مـی کـند: »سیستم های زنده به منظور حفظ الگوهای ثابتی از روابط به یکدیگر نزدیک می شوند و نهایـتاﹰ این فرآیند خود مرجعی است که یک سیستم را از سیستمهای دیگر متمایز میکند.« به طور خلاصه خود مرجعی برای تشریح اینکه چگونه یک سیستم مرزهایش را حفظ میکند و در مقابل تغییرات محیطی از خود محافظت میکند، استفاده میشود.

۶

 

٢) خـود سازماندهی: واﮊه ای است که برای فرآیند ایجاد ارتباط بین اجزای یک سیستم به کار می رود بـه طوری که سیستم را به عنوان یک کل با الگوهای جدید از فعالیت ها و رفتارهای جمعی مشترک تبدیل کـند .(Stacey , 1991) بنابـراین خودسـازماندهی پاسـخ انطباقـی زیر سیستمهای فعلی به شرایط جدید محیطـی اسـت. بـرای خـود سـازماندهی بایـد اطلاعات مربوط به تغییرات در هر زیر سیستم بین همه زیر سیسـتم هـا جریان یابد تا تغییر انطباقی امکانپذیر شود. یک نمونه از خود سازماندهی در عرصه دانش رشد شبکههای ارتباطی بین صنایع و گسترش صفحات وب بین فروشنده و مشتری است .(Castells , 1996)

از آنجـا که سازمان های بسیار دانشی باید بتوانند در مقابل تغییر سریع مفاهیم دانش عکسالعمل مناسبی از خود نشان دهند باید برای جمعآوری اخبار و اطلاعات شبکههای اطلاعاتی گستردهای ایجاد کنند زیرا باعث ایجـاد سـریع ایدههای جدید و به هم نزدیک شدن آنها میشود(.(Hearn, 1998 به هر حال یک دیدگاه واقـع گـرایانه ایـن اسـت کـه طـی فـرآیند خود سازماندهی از طریق مذاکرات، فرآیندهای سیاسی و دیگر مکانیـزم های ارتباطی و آموزش انطباق بین خبرهای مختلف سیستم های اجتماعی صورت می پذیرد. چنین

فرآیندی در بازار از طریق اطلاعات مربوط به قیمت انجام میگیرد (

.(1997

٣) خود تبدیلی: به طور مستقل از روابط بین اجزاﺀ فعلی سیستم، فشارهای محیطی تمایل خود مرجعی سیسـتم ایجاد میشود .(Allen, 1994, 1996, 2000) مفهوم خود تبدیلی به تغییراتی اشاره دارد که به طور درونزا صورت میگیرند. محصولات، خدمات، ایدهها و اشکال جدید تغییراتی هستند که به طور درونزا به وجود میآیند و سپس بر دیگر بخشهای صنعت اثر انطباقی میگذارند .(Allen, 2000)

خـود مرجعـی و خود تبدیلی را می توان دو سر مخالف پیوست و تغییر سیستمی در نظر گرفت که اولی به دنبال حفظ ثبات و انسجام سیستم و ؟؟؟؟؟؟ در پی ایجاد تغییر خلاقانه در سیستم میباشد. در چنین زمینهای میتوانیم خود سازماندهی رابه عنوان یک فرآیند واسطه بین خود مرجعی و خود تبدیلی در نظر بگیریم که مقررات، مباحث سیاسی، نوآوری و سنتها اجزاﺀ اساسی آن هستند .(Rooney, 1999)


۷

خط مشیگذاری در اقتصادهای دانش محور:

از میان عوامل بیشماری که اقتصادهای دانش محور امروزین را متمایز میکنند ما به سه عامل خود سازماندهی، خود تبدیلی و خود مرجعی میپردازیم. براین اساس اقتصادهای دانش محور:

۱ـ بر توانایی خود تبدیلی از طریق امواج پی در پی دانش متکی هستند.

۲ــ شـدیداﹰ به هم پیوسته اند به ویژه در زمینه ارزش محصولات و خدمات جدید اغلب دارای شبکه های خارجی معینی هستند (یعنی ارزشها به روابط درونی آنها بستگی دارد).

۳ــ بـر الگـوهای مصـرف محصولات و خدمات استوارند که به ساختار بسیار متغیر تقاضاهای مصرف کنندگان کمک میکنند .(Hearn and Rooney 2002)

جوامعـی کـه دارای اقتصـاد دانـش محـور هسـتند براسـاس زیر ساخت های عمومی گسترده ای از دانش شکل مـیگیرندو سپس دست به نوآوریهای جدیدی میزنند تا امواجی از کارآفرینی را به وجود آورند ( Schampter, .(1963 ایـن مسـئله می تواند شامل کارآمد نمودن الگوهای اساسی تولید و یا تولید محصولات و خدمات جدید باشد. در هر دو این موارد دانش به دلیل این که ذاتاﹰ پدیدهای اجتماعی است مورد استفاده قرار میگیرد.

ایـن سـه ویژگـی ؟؟؟ اقتصـاد دانش محور به طور بالقوه میتوانند منجر به رشد سالم جوامع گردند. اما یکسری تهدیـدات فرهنگـی را نیز به دنبال دارند. اولاﹰ به دلیل این که ارزش دانش به پیوستگی1 آن متکی است ممکن اسـت نخبگان علمی بخواهند فرآیندهای تولید، ذخیره سازی و انتشار دانش را به انحصار خود در آورند، و این در حالـی اسـت کـه جوامع دانشی نیازمند آگاهی گسترده افراد (در زمینه فعالیت های علمی، فرهنگی و تکنولوﮊی)

هسـتند. بنابـراین بایـد نظـام های سیاسی دقیقی وجود داشته باشد تا بتوان اطمینان حاصل کرد که بیعدالتی و عکسالعملهای متناظر آن در جامعه گسترش نیابند.

ثانـیاﹰ بـه دلـیل ایـن کـه جوامع دانشی به طور فزآینده ای به تعدیل فرهنگی متکی هستند ممکن است از بسیار عـوامل فرهنگی (نظیر ارزشها، هویت و روابط اجتماعی) استفاده ابزاری2 شود ( Hearn and Manderil, .(1995

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید