بخشی از مقاله

چکیده
استفاده از رهیافت خوشه ای در توسعه صنایع استان آذربایجان غربی که اکثریت صنایع استان را صنایع کوچک و متوسط تشکیل می دهد، می تواند نقش مهمی در توسعه اقتصادی این منطقه در دستیابی به اهداف استراتژیک کشوری داشته باشد. خوشه صنعتی به مجموعه واحدهای تولیدی یا خدماتی گفته می شود که محصولات مشابهی را تولید می کنند و در یک منطقه جغرافیایی قرار می گیرند و یا در تعامل هستند. در این تحقیق شناسایی خوشه های صنعتی استان با استفاده از روش ترکیبی صورت می پذیرد. روش ضریب همبستگی با استفاده جدول داده – ستانده بین صنایع جهت شناسایی ارتباطات بالا دستی و پایین دستی صنایع استفاده می شود، سپس با استفاده از نسبت های منطقه ای اشتغال و ارزش افزوده و تعداد صنایع بر روی کد های آیسیک چهار رقمی خوشه های صنعتی استان بدست آمد. سپس با مصاحبه با کارشناسان مربوطه و تنظیم پرسشنامه AHP اولویت بندی خوشه ها پایان یافت.نتایج این تحقیق نشان داد که خوشه های صنایع تبدیلی استان به دلیل کشاورزی بودن استان و وجود منابع اولیه در اولویت های اول قرار گرفتند و بعد از آن خوشه های مربوط به کانی های غیر فلزی که بازار مصرف آن در صنعت ساختمان است قرار دارند.
واژگان کلیدی: خوشه های صنعتی، صنایع کوچک و متوسط، روش شناسایی خوشه های صنعتی، روشAHP

مقدمه
باتوجهبهتغییراتاخیردربازارهایجهانیکهحرکتبهسویمنطقهایویاجهانیشدنبازارهاواقتصادرادردههاخیردرپی
داشتهاستوبهموازاتآندورهتولیدمحوریبهانتهایحیاتخودرسیدهومشتریگراییکانونتوجهصنایعتولیدکنندگانصنعتیبا هدفاستفادهبهینهازامکاناتموجودوجلوگیریازبههدررفتنمنابعباارزشتولیدیشدهاست،دستبهتغییرساختارزدهاند. از مشخصاتساختارجدید،کوچکشدنوتوسعهوترویجصنایعکوچکمیباشد. یکیازاینمواردکهبهتوسعهسازمانهایکوچکمیانجامد و از طرفی سازمان های کوچک را در برابر سازمان های بزرگ صنعتی مصون می دارد استفاده از شبکه ها و خوشه های صنعتی می باشد. خوشه های صنعتی یکی از الگوهای موفق سازماندهی صنایع کوچک و متوسط هستند که کاستی های صنایع کوچک و متوسط را رفع و مزیت های مختلف صنایع کوچک، چون انعطاف پذیری و تنوع را تقویت می بخشند. (موذنی،17،.(1386 پتانسیل های بالقوه بنگاهی کوچک و متوسط در خلق نوآوری، به علت برخی مشکللات خاص که مربوط به اندازه آنها می باشد، معمولأ به مرحله ظهور نمی رسد. به عبارتی دیگر بنگاه های کوچک و متوسط ، اغلب اوقات توانایی استفاده از توان بالقوه خود در خلق نوآوری برای دستیابی به فرصت های موجود در بازار را که نیازمند حجم تولید انبوه برای رسیدن به اقتصاد مقیاس است را دارا نمی باشند.در بسیاری از کشورهای در حال توسعه علی رغم توانایی بالقوه در خلق نوآوری، به علت توجه بیش از حد به حفظ سود حاشیه ای اندک خود، دچار روزمرگی و انجام امور عادی می گردند و با چنین روندی قادر به بهره برداری از ابتکارات و نوآوری ها جهت بهبود و توسعه تولیدات و فرایند های کاری خود نخواهند بود. یکی از راههای اساسی که بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای حل چنین چالشی بکار گرفته اند، استفاده از بنگاههای کوچک و متوسط از طریق شکل گیری خوشه های صنعتی است که در نتیجه آن، بنگاهها قادر به حل مشکلات مربوط به اندازه سازمان و بهبود وضعیت رقابتی خود خواهند بود و در عین حال نوآوری بنگاههای کوچک و متوسط نیز حفظ خواهد گردید. لذا منظور از تحقیق پیش رو، تعیین شاخص های شناسایی یک خوشه صنعتی با توجه به معیارهای امروز اقتصاد جهانی (که جنبه مجهول و مبهم مورد نظر تحقیق است) و در نهایت اولویت بندی خوشه های صنعتی مستعد استان برای ایجاد و توسعه بر اساس آن شاخص ها می باشد.

-2 ادبیات
در تعریفی جهانگیر مجیدی در مقدمهای برترجمه فارسی کتاب همکاری صنایع، خوشه صنعتی، توسعه پایدار تالیف آقای فرانک پایک، چنین آمده است:»خوشه صنعتی ترجمه Industrial Cluster و این نیز خود برگردان انگلیسی از زبان ایتالیایی "Distretto Industrial"است. کلمه "Distretto" از ریشه لاتین قرون وسطی "Districtum" به معنی محدوده ای است که در آن مدیریت واحد بر تشکیلات اعمال میشود و وجه تسمیه آن مربوط به تقسیمات شهری و مدیریت های خرد آن دوران در رم قدیم میباشد. خوشههای صنعتی پدیدههای اقتصادی هستند برآمده از مزیتها، مهارتها و دانشهای قوام یافته در طول زمان در یک رشته صنعتی که با تکیه بر سرمایههای اجتماعی و با اهداف اقتصادی در اقتصادی در مناطق جغرافیایی خاص شکل گرفته اند (فرانک، پایک، 1381، .(9 در تعریف دیگر آلتنبرگ و اشتامر با توجه به متغیرهای اندازه پذیر (نه کیفی مثل اعتماد، اتکا به اجتماع یا محیط اخلاقی و...) خوشه را چنین تعریف میکند:»خوشه مجموعهای نسبتاً بزرگ از شرکتهاست که در محدوده مکانی خاصی قرار دارند، پیشینه تخصصی مشخص دارند و در آن تجارت بین شرکتی و تخصص شرکتها چشمگیر است.« (اشمیتز و ندوی، 81، .(19 سازمان توسعه همکاریهای صنعتی ملل متحد (یونیدو) خوشه را چنین تعریف میکند: »خوشه مجموعه ای از شرکتهاست که در ناحیه یا حوزهای جغرافیایی تمرکز یافته و با تهدیدها و فرصتهای مشترکی مواجهند. این شرکتها مجموعه ای از محصولات مرتبط یا مکمل را تولید میکنند و میفروشند. چنین تمرکزی باعث ایجاد کسب و کارهای مرتبط میشود و به پیدایش خدمات تخصصی در زمینههای فنی، مدیریتی و مالی کمک میکند« (همان منبع، .(21 هر خوشه صنعتی متشکل از تعداد متنوعی از بنگاههای کوچک صنعتی و خدماتی با ایجاد شبکههای ارتباطی منظم و همکاریهای سیستماتیک با یکدیگر، زمینه دستیابی به شاخصهای تولید انبوه را فراهم نمودهاند(. (Acs, 1984, p. 72
بنگاههای کوچک و متوسط (صنایع کوچک و متوسط) و صنایع خرد، مشارکت حائز اهمیتی در توسعه اقتصادی و صنعتی نظامهای اقتصادی توسعه یافته و در حال توسعه دارند. آنها ستون فقرات بخش خصوصی را تشکیل میدهند، بیش از 90 درصد بنگاههای جهان و 50 تا 60 درصد اشتغال در این بخش را شامل می شوند. میزان مشارکت بنگاههای کوچک و متوسط در بخشهای صنعتی در کشورهای در حال توسعه حتی بیشتر است و بیش از 90 تا 95 درصد کل صنایع، کوچک یا متوسط، 70-75 درصد اشتغال این صنایع را تشکیل میدهد و 50 تا 60 درصد محصولات صنعتی را تولید میکنند.مزیت زیاد صنایع کوچک و متوسط در اقتصادهای در حال توسعه بطور اصولی گواه این واقعیت است که آنها با توجه به شرایط حاکم در این کشورها مناسبتر از صنایع بزرگ هستند، زیرا آنها بیشتر با وضعیت و منابع محلی هماهنگ و همسو هستند. آنها اشتغالزا هستند بویژه برای کارگران با مهارت محدود و زنان کم درآمد مناسب میباشند، بیشتر از سرمایه انبوه به استفاده از نیروی کار گرایش دارند و همین امر باعث انطباق بیشتر آنان با شرایط اقتصادی کشورهای در حال توسعه می شود که دارای نیروی کار فراوان و کمبود سرمایه، در برابر شرایط متغیر انعطاف پذیرتر هستند. صنایع کوچک و متوسط به دلیل حجم کوچکشان فاقد ساختارهای انعطاف ناپذیر و نظامهای تصمیم گیری پیچیده هستند. آنها میتوانند در برابر شرایط متغیر سریعاً از خود عکسالعمل نشان دهند. (Galbraith, 1999, p. 4) شرکتهای فعال کوچک در یک بخش صنعتی یا در بخشهای مرتبط، به خوشه شدن با یکدیگر گرایش دارند. بنابراین شکل گیری یک خوشه اغلب یک پدیده خود انگیخته است که در هر دو گروه کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه مشاهده میشود. حال این سوال مطرح است که واحد هایی که در قالب خوشه صنعتی فعالیت می کنند، علیرغم رقابت به چه پیوندهایی نیاز دارند تا از مزایای حاصل از خوشه صنعتی بهره مند گردند.

به طور کلی رقابت – پیوند از دو منظر بیرونی و درونی قابل بحث است. پیوند های بیرونی یعنی ارتباطی که واحد های صنعتی تشکیل دهنده خوشه خارج از عملکرد جمعی خود دارند. رقابت – پیوند درونی نیز بین بنگاه های تشکیل دهنده خوشه وجود دارد.(موذنی، 62 )رقابت در کنار همکاری نکته ظریفی است که باید در عمل به دقت دنبال شود تا همکاری ضایع نگردد و رقابت همراه با اثرات مثبت آن مخدوش نگردد. . لذا شناخت روش های مختلف همکاری و رقابت بین بنگاه ها ضرورتی انکار ناپذیر می باشد. ( قاسمی ، 1385، صص .(82
همکاری عمودی به مراحل مختلف فرآیند تولید ارتباط دارد. و بنگاه ها محصول همگنی را تولید می کنند، بطور یقین مشابهت هایی در تولید فرآیند آنها وجود دارد که در این حالت بنگاه ها این توانایی را دارند که در تکمیل فرآیند تولید یکدیگر را مساعدت نمایند این نوع همکاری زمانی تشدید می شود که مجموعه ای از مراحل تولید یا فاز های مختلف تولید و خدمات مورد نیاز متعلق به یک خانواده از یک محصول در یک محل جمع شده باشند و به عبارتی همکاری عمودی در زنجیره تولید به چشم می خورد. در همکاری افقی شرکت ها به طور همزمان مشغول ساخت محصولات مشابهی هستند و برای کسب مشتریان یکسانی رقابت می کنند. توسعه محصول در میان متخصصانی که دقیقأ برای بازار محصول مورد نظر مشغول فعالیت و تولید نیستند و از رقبای جانبی مستقیم به شمار نمی آیند، نوعی همکاری محسوب می شود که از آن به نام همکاری قطری یاد می شود. این همکاری می تواند بین متخصصان در زنجیره عمده تولید و یا متخصصان تکمیل کننده محصول ایجاد شود.

در همکاری ادواری بنگاه هایی که در بخش های مختلف با هم تفاوتی ندارند و مشغول تولید محصول مشابهی هستند، حداقل در برخی مواقع یا شرایط خاص از همکاری هم منتفع شوند. امانت دادن ماشین آلات، نیروی کار و یا هر نهده دیگر توسط یک بنگاه براساس این تفاهم که در صورت نیاز اقدام متقابل از سوی بنگاه های دیگر صورت خواهد گرفت، موجب شکل گیری نوعی همکاری می گردد که در صورت برقرار شدن شرایط مناسب، موجب ایجادمنافعی برای یک بنگاه یا همه بنگاه های عضو خوشه صنعتی می شود یا این که برای هر بنگاه این اطمینان را به دنبال داشته باشد که در صورت نیاز از امکانات و همکاری سایر بنگاه ها بهره مند گردد. (قاسمی، 1385، صص .(82 نگاهی به تجربه سایر کشورهایی که رهیافت خوشه ای را برای توسعه صنایع کوچک و متوسط خود انتخاب کرده اند، نشان می دهد که هیچ خوشه ای تنها به دلیل سیاست گذاری های دولتی ایجاد نشده است و بایستی اقدامات این چنینی با مکانیزم های خودکار بازار هماهنگ و همراه باشد تا خوشه صنعتی ایجاد شود خوشه ها رشد می کنند، تغییر می یابند روابطی با عناصر و عوامل خارج از خوشه ایجاد می کنند، ساختار مجددی می یابند و حتی نزول پیدا کرده و از بین می روند. در این مرحله از تکامل خوشه ها است با وضع و اتخاذ سیاست های صنعتی مناسب می توان خوشه ها را به سمت اهداف و مقاصد (تحکیم خوشه1 ، ارتقا فناوری های مورد استفاده ،نوآوری ،بین المللی شدن2 و غیره ) مشخص و هدایت نمود. پورترتعریف ساده ای برای دو نوع خوشه (افقی و عمودی ) ارائه می دهد از نظر او خوشه عمودی از صنایعی تشکیل شده است که از طریق رابطه های خریدار – فروشنده به هم مرتبط شده اند و خوشه های افقی از صنایعی تشکیل شده است که یک بازار مشترک را برای کالاهای نهایی تقسیم می کنند و از فن آوری یا مهارت های نیروی کار استفاده می کنند ( Bianchi and et .( all 1997,pp.28 به لحاظ ساختاری می توان خوشه ها را به چهار دسته تقسیم بندی کرد (پایگاه اینترنتی سازمان صنایع کوچک و شهرک های صنعتی ایران ،.( 1386

شکل .1انواع خوشه های صنعتی

به طور خلاصه می توان سه مرحله در فرایند توسعه خوشه ها در نظر گرفت که در ادامه به آنها اشاره می شود (؛(Bianchi and30et all 1997, pp.28
-خوشه اولیه یا نوپا: 3 در ناحیه هایی که گروه هایی از بنگاه ها در صنعتی مشابه یا صنایع مشابه وجود دارند، می توان خوشه های توسعه نیافته ای یافت. این ناحیه ها می توانند با یکدیگر تفاوت بسیاری داشته باشند و از گروهی از صنعتگران که همگی پیمانکار اصلی و فرعی بنگاه های بزرگتر هستند تا شعبه هایی از بنگاه های خارجی که در ناحیه صنعتی پیشرفته ای مستقر هستند، تفاوت کند احتمال تبدیل این مجموعه متمرکز بنگاه ها به خوشه، به مجموعه ای از عوامل گوناگون و پیچیده بستگی دارد و هر موردی را بایستی با توجه به روابط بین بنگاه ها، محیط نهادی موجود و غیره به طور جداگانه بررسی کرد اگر شرایط کافی وجود داشته باشد می توان این مجموعه متمرکز بنگاه ها را خوشه های اولیه یا نوپا محسوب کرد.
- خوشه های یکپارچه و برقرار:1وقتی خوشه ها به اندازه قابل ملاحظه ای برسند و از مرحله اولیه و نوپایی عبور کنند،ایجاد فرایند های حامی نوآوری ضروری خواهد بود. خوشه های بسیاری می توانند به طور خودکار به ظرفیت بالایی از ظرفیت های ایجاد نوآوری داخلی بدون دخالت های سیاستی برسند، اما در این مرحله اتخاذ سیاست هایی کارایی در این زمینه مورد نیاز می باشد..

- خوشه های بالغ: 2وقتی خوشه ها به ظرفیت نوآوری داخلی بالایی برسند ،به مرحله بلوغ رسیده اند در این مرحله بینالمللی شدن تبدیل به مساله کلیدی خوشه می شود ، چرا که احتمال دستیابی به رشد در صورت اکتفا به بازارهای محلی به دلیل اشباع این بازارها کاهش می یابد درطی مرحله بین المللی شدن خوشه به دنبال ارزش افزوده بالاتر و تخصصی شدن هر چه بیشتر فعالیت هایش حرکت می کند و به دنبال مکمل ها خارجی می رود تا به درجه بالاتری از تخصصی شدن دست یابد . حال وقت آن است که سیاستگذاران به دنبال روشها و سیاست هایی باشند که بین بنگاه ها و نهادهای موجود در خوشه های مناطق مختلف و حتی کشورهای مختلف همکاری به وجود آورد. برای دستیابی به این هدف ایجاد زیر ساخت های نوین برای فعالیت در عرصه جهانی ضروری می گردد؛ زیر ساخت های نوین حمل و نقل و ارتباطات راه دور از جمله نیازمندی های خوشه

ها در این مرحله است.(30؛(Bianchi and et all 1997,pp.28 بیانچی و همکاران مراحل زیر را برای توسعه خوشه هابر شمرده اند :
-1 شناسایی خوشه ها توسعه نیافته و طراحی طرح های آزمایشی برای توسعه آنها با استفاده و کمک از متخصصان خارجی -2 تحلیل دقیق و جزئی شرایط اقتصادی و نهادی مناطق منتخب -3 تقویت دولت محلی و ساز و کارهای آن از طریق شناسایی نهادهای راهبر ، برنامه های آموزشی ، کمک فنی غیر متمرکز ،

توسعه منابع انسانی ،حمایت مالی و فنی از بنگاه های نوپا و جدید التاسیس و تشویق فعالیت های جمعی همانند تعاونی ها و ائتلاف ها

-4 توسعه همکاری بین خوشه ها از طریق مرتبط ساختن نهادها و بنگاه های محلی به شبکه های بین المللی(موذنی،(84 روش های موجود در شناسایی خوشه های صنعتی را می توان به دو دسته تقسیم کرد، در یک دسته اقداماتی جهت ایجاد نقشه هایی با

ویژگی »بالا به پایین « وجود دارد که سعی می کند با استفاده از انواع منتخبی از داده ها بر اساس ویژگی های هر صنعت به شناسایی نقاط تمرکز جغرافیایی فعالیت های مد نظر بپردازد در مقابل دسته ای از رهیافت های »پایین به بالا « وجود دارند که تنها در پی شناسایی خوشه ها در منطقه یا ناحیه خاصی هستند و اغلب از روش های کیفی استفاده می کنند . در بین این دو دیدگاه افراطی نیز گستره وسیعی از رهیافت ها روش های ترکیبی وجود دارد .( Daniel Hallencreutz and per lundequest,2002,p.536) از جمله روشهای کمی روش نظام های تولید محلی است که بیشترین تطابق با تعریفی که برای خوشه ها ارائه کردیم، را دارد؛ با عنوان نظام های تولید محلی (SPF) در سایر تحقیقات و مطالعات و مرتبط از آن یاد شده است این روش با مفهوم »ناحیه های صنعتی « ارتباط نزدیکی دارد و بر اساس فرایند ها و تخصص های موجود در فعالیتی خاص به شناسایی نظام های تولید محلی می پردازد در این روش با استفاده از آمار منطقه ای و اطلاعات جزئی در سطح بنگاه به شناسایی خوشه های صنعتی توسعه نیافته می پردازند. 11)؛.(Neasta,et all;2003 ;p9 برای وجود نظام تولید محلی وجود شرایط زیر لازم است : تعداد بنگاه ها، تعداد کارکنان، معیار تراکم، معیار تخصص که ضریب نسبت منطقه ای ( LQ ) برای این منظور بایستی بیشتر از یک باشد در این جهت با استفاده از طبقه بندی های 3 یا 4 رقمی ISIC صنایع با نسبت بالاتر در اشتغال را شناسایی می کنیم. ابزار کمی اصلی برای سنجش میزان تخصص در خوشه همان نسبت منطقه ای است که به طریق زیر محاسبه می شود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید